سروان رنو
پلیس انجمن
ارسال ها: 2,175
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 85
تشکرها : 11622
( 19262 تشکر در 1615 ارسال )
|
RE: ایران در گذر تاریخ (۱۳۹۴/۱۰/۲۱ صبح ۰۸:۳۰)آق حسینی نوشته شده:
وظیفه نظارت بر کار شاربان و مقدار آب مصرفی انها با "میرآب" است!
شخصی را در یک روستا می شناختم با نام میرآب علی . البته دیگر زنده نیست.
یکی از دستاوردهای کهن ایران , نامگذاری افراد بود که متاسفانه در یک قرن اخیر به فنا رفت !
نام گذاری افراد در گذشته بر اساس کار و پیشه , یا ظاهر یا جد و آبادشان و ... بود. تناسب هم داشت. وقتی می گفتند حسن سقا . می دونستی که طرف اسمش حسن است و کارش هم آوردن آب است. یا وقتی می گفتند کریم قورباغه می دونستی که طرف احتمالا چهره یا چشمانش شبیه به قورباغه است.
وقتی شناسنامه آمد مردم نام خانوادگی شون fix و ثابت شد. مثلا طرف فامیل اش کشاورز است اما در عمرش یه بار هم بیل نزده ! یا طرف آقای بلوری است اما از سیاهی برق می زنه ! خلاصه اینکه سنت خوبی بود نامگذاری افراد در قدیم. جا داره یکبار نام خانوادگی ها بازبینی بشه و هر کسی بر اساس جایگاه جدیدش , نام فامیل اش update و به روزرسانی بشه .
رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند .
| |
۱۳۹۴/۱۰/۲۵ عصر ۰۸:۴۵ | |
تشکر شده توسط : |
خانم لمپرت, کنتس پابرهنه, جروشا, Papillon, BATMAN, حمید هامون, لو هارپر, واتسون, Memento, جیمز باند |
سروان رنو
پلیس انجمن
ارسال ها: 2,175
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 85
تشکرها : 11622
( 19262 تشکر در 1615 ارسال )
|
RE: ایران در گذر تاریخ با سپاس از آمادئوس به خاطر یادآوری این دوران ,
چندی پیش ؛ سریالی به نام جلال الدین از تلویزیون پخش می شد که روایتگر همین دوران خوارزمشاهیان و چگونگی حمله مغول بود. شکی نیست که درماندگی و بی تدبیری سلطان محمد باعث تحریک چنگیز خان و رو آوردن او به غرب آسیا شد. همچنین نباید فراموش کرد که ارتش بزرگ خوارزمشاهی , در زمان خود یکی از قویترین ها بود به طوری که مغول ها هم از رویارویی با آن بیم داشتند اما همیشه این مدیریت ضعیف است که بهترین نیروها را هم به فنا می دهد. برخی از محققان تاریخ اعتقاد دارند که حمله مغول باعث عقب افتادن تمدن های شرقی از غربی شد. اما در این میان برخی دیگر معتقدند که حمله مغول با همه ویرانگری اش , با نابودی ارکان پوسیده سلسله های بی کفایت و عقب افتاده قبلی , باعث آزاد شدن مردم از سیطره خرافات و تسلط فرمانروایان عقب افتاده شد و نوعی آزادی بیان و آزادی اجتماعی را بعد از خود باعث شد. علاوه بر این با برداشتن مرزهای جغرافیایی و یکی شدن چندین کشور , باعث رونق تجارت در امپراطوری تحت تسلط مغول ها شد .
رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند .
| |
۱۳۹۴/۱۱/۱۸ عصر ۱۱:۳۸ | |
تشکر شده توسط : |
Memento, ایـده آلـیـسـت, آمادئوس, BATMAN, خانم لمپرت, واتسون, حمید هامون, Papillon, جروشا, جیمز باند, Classic |
جیمز باند
در حال ماموریت!!
ارسال ها: 248
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۴/۶/۱۰
اعتبار: 18
تشکرها : 1390
( 2193 تشکر در 234 ارسال )
|
RE: ایران در گذر تاریخ (۱۳۹۴/۱۰/۲۵ عصر ۰۸:۴۵)سروان رنو نوشته شده:
(۱۳۹۴/۱۰/۲۱ صبح ۰۸:۳۰)آق حسینی نوشته شده:
وظیفه نظارت بر کار شاربان و مقدار آب مصرفی انها با "میرآب" است!
شخصی را در یک روستا می شناختم با نام میرآب علی . البته دیگر زنده نیست.
یکی از دستاوردهای کهن ایران , نامگذاری افراد بود که متاسفانه در یک قرن اخیر به فنا رفت !
نام گذاری افراد در گذشته بر اساس کار و پیشه , یا ظاهر یا جد و آبادشان و ... بود. تناسب هم داشت. وقتی می گفتند حسن سقا . می دونستی که طرف اسمش حسن است و کارش هم آوردن آب است. یا وقتی می گفتند کریم قورباغه می دونستی که طرف احتمالا چهره یا چشمانش شبیه به قورباغه است.
وقتی شناسنامه آمد مردم نام خانوادگی شون fix و ثابت شد. مثلا طرف فامیل اش کشاورز است اما در عمرش یه بار هم بیل نزده ! یا طرف آقای بلوری است اما از سیاهی برق می زنه ! خلاصه اینکه سنت خوبی بود نامگذاری افراد در قدیم. جا داره یکبار نام خانوادگی ها بازبینی بشه و هر کسی بر اساس جایگاه جدیدش , نام فامیل اش update و به روزرسانی بشه .
با تشکر از جناب سروان رنوی گرامی
دو نکته جالب:
1- برخی از نام خانوادگی اسم مکان است، حتی اگه طرف تو عمرش اونجا نرفته باشه
مثل تبریزی، خراسانی، عراقی، کویتی پور و ...
حالا فکرشو بکنین که نام خانوادگیهایی بوجود بیاد مثل:
توکیو نژاد
پاریس زاده
مادریدی مطلق
بانکوکی
پورمیامی
2- اگه باز بر اساس شغل مثلا نام خانوادگی شکل بگیره، با توجه به شغلهای جدید:
برنامه نویس (قدیم داشتیم خوشنویس، مثل رضا خوشنویس خودمون)
سی کار (یعنی با زبان C برنامه مینوشت)
هاردزاده
سی تی اسکنیان
...
شوخی کردم
ارادتمند شما، جیمز باند
| |
۱۳۹۴/۱۱/۲۱ عصر ۰۵:۴۱ | |
تشکر شده توسط : |
Memento, حمید هامون, اسکورپان شیردل, سروان رنو, جروشا, آقاحسینی, واتسون, بانو الیزا |
قلی خان
مشتری کافه
ارسال ها: 3
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۴/۱۱/۹
اعتبار: 0
تشکرها : 0
( 17 تشکر در 1 ارسال )
|
RE: ایران در گذر تاریخ (۱۳۹۴/۱۱/۲۱ عصر ۰۵:۴۱)جیمز باند نوشته شده:
(۱۳۹۴/۱۰/۲۵ عصر ۰۸:۴۵)سروان رنو نوشته شده:
(۱۳۹۴/۱۰/۲۱ صبح ۰۸:۳۰)آق حسینی نوشته شده:
وظیفه نظارت بر کار شاربان و مقدار آب مصرفی انها با "میرآب" است!
شخصی را در یک روستا می شناختم با نام میرآب علی . البته دیگر زنده نیست.
یکی از دستاوردهای کهن ایران , نامگذاری افراد بود که متاسفانه در یک قرن اخیر به فنا رفت !
نام گذاری افراد در گذشته بر اساس کار و پیشه , یا ظاهر یا جد و آبادشان و ... بود. تناسب هم داشت. وقتی می گفتند حسن سقا . می دونستی که طرف اسمش حسن است و کارش هم آوردن آب است. یا وقتی می گفتند کریم قورباغه می دونستی که طرف احتمالا چهره یا چشمانش شبیه به قورباغه است.
وقتی شناسنامه آمد مردم نام خانوادگی شون fix و ثابت شد. مثلا طرف فامیل اش کشاورز است اما در عمرش یه بار هم بیل نزده ! یا طرف آقای بلوری است اما از سیاهی برق می زنه ! خلاصه اینکه سنت خوبی بود نامگذاری افراد در قدیم. جا داره یکبار نام خانوادگی ها بازبینی بشه و هر کسی بر اساس جایگاه جدیدش , نام فامیل اش update و به روزرسانی بشه .
با تشکر از جناب سروان رنوی گرامی
دو نکته جالب:
1- برخی از نام خانوادگی اسم مکان است، حتی اگه طرف تو عمرش اونجا نرفته باشه
مثل تبریزی، خراسانی، عراقی، کویتی پور و ...
حالا فکرشو بکنین که نام خانوادگیهایی بوجود بیاد مثل:
توکیو نژاد
پاریس زاده
مادریدی مطلق
بانکوکی
پورمیامی
2- اگه باز بر اساس شغل مثلا نام خانوادگی شکل بگیره، با توجه به شغلهای جدید:
برنامه نویس (قدیم داشتیم خوشنویس، مثل رضا خوشنویس خودمون)
سی کار (یعنی با زبان C برنامه مینوشت)
هاردزاده
سی تی اسکنیان
...
شوخی کردم
نام خانوادگی تنها برای شناسایی افرادی با نام کوچک یکسان از یکدیگر نیست. هر نام خانوادگی، بخصوص در جوامع خانواده محور مثل جوامع شرقی، نشاندهنده ی پیشینه ی یک فرد است و در گذشته هم وقتی فردی از شهری به شهر دیگری کوچ می کرده بعضن با نام شهر قبلی خود خوانده می شده تا شناسایی اش در محاورات ساده تر باشد، به همین دلیل اگر نام خانوادگی یک فرد منسوب به یک شهر یا منطقه باشد اصلن خنده دار و مضحک نیست. | |
۱۳۹۴/۱۱/۲۲ صبح ۱۲:۲۱ | |
تشکر شده توسط : |
ایـده آلـیـسـت, جروشا, Memento, جیمز باند, حمید هامون, آقاحسینی, واتسون |
سروان رنو
پلیس انجمن
ارسال ها: 2,175
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 85
تشکرها : 11622
( 19262 تشکر در 1615 ارسال )
|
RE: ایران در گذر تاریخ (۱۳۹۴/۱۱/۲۲ صبح ۱۲:۲۱)قلی خان نوشته شده:
نام خانوادگی تنها برای شناسایی افرادی با نام کوچک یکسان از یکدیگر نیست. ... به همین دلیل اگر نام خانوادگی یک فرد منسوب به یک شهر یا منطقه باشد اصلن خنده دار و مضحک نیست...
قلی خان !
تو خودت , هزار قافله رو لخت کردی , حالا گیر دادی به یک نام خانوادگی ؟!
یا همین اسم قلی خان که گذاشتی روی خودت .... کدوم خان ؟!... تو که اصلا خان نبودی ...
انکار نکن . چون در ویدیوی زیر اعترافات تو موجود است:
رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند .
| |
۱۳۹۴/۱۱/۲۳ صبح ۰۱:۰۶ | |
تشکر شده توسط : |
آمادئوس, ویگو مورتنسن, خانم لمپرت, اسکورپان شیردل, حمید هامون, Papillon, Memento, جیمز باند, ایـده آلـیـسـت, BATMAN, واتسون, Classic |
قلی خان
مشتری کافه
ارسال ها: 3
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۴/۱۱/۹
اعتبار: 0
تشکرها : 0
( 17 تشکر در 1 ارسال )
|
RE: ایران در گذر تاریخ (۱۳۹۴/۱۱/۲۳ صبح ۰۱:۰۶)سروان رنو نوشته شده:
(۱۳۹۴/۱۱/۲۲ صبح ۱۲:۲۱)قلی خان نوشته شده:
نام خانوادگی تنها برای شناسایی افرادی با نام کوچک یکسان از یکدیگر نیست. ... به همین دلیل اگر نام خانوادگی یک فرد منسوب به یک شهر یا منطقه باشد اصلن خنده دار و مضحک نیست...
قلی خان !
تو خودت , هزار قافله رو لخت کردی , حالا گیر دادی به یک نام خانوادگی ؟!
یا همین اسم قلی خان که گذاشتی روی خودت .... کدوم خان ؟!... تو که اصلا خان نبودی ...
انکار نکن . چون در ویدیوی زیر اعترافات تو موجود است:
تو پسر کی هستی جوون؟! بابات بهت یاد نداده با بزرگترت چطور حرف بزنی؟من قد بابابزرگ تو سنمه! مثلن اگه یکی کوره یا کچله، باید هر روز بهش بگن کور و کچل که یادش نره؟! اسم بد گذُشتن رو مردم فرهنگه؟ باید غصه ی منسوخ شدن این رسم زشتو خورد؟! ضمنن همه ی این حرفا رو روز اول خودم تو پروفایلم زدم. | |
۱۳۹۴/۱۱/۲۳ صبح ۱۰:۰۵ | |
تشکر شده توسط : |
Memento, آمادئوس, حمید هامون, سروان رنو, آقاحسینی, واتسون |
قلی خان
مشتری کافه
ارسال ها: 3
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۴/۱۱/۹
اعتبار: 0
تشکرها : 0
( 17 تشکر در 1 ارسال )
|
RE: ایران در گذر تاریخ (۱۳۹۴/۱۱/۲۳ عصر ۰۶:۴۷)سروان رنو نوشته شده:
ولی من یه چیزی رو متوجه نشدم قلی خان !
کسی که هزار تا قافله رو زده باشه نباید اینقدر فقیر و بی چیز باشه.
با 10 تا قافله زدن , آدم حسابی ثروتمند می شود . هزار تا که جای خود دارد .
به چه قافله هایی حمله می کردی ؟ نکند اشتباهی به قافله عمر حمله می کرده ای ؟!
به نظر من یه جای کارت می لنگد. باید کاسه ای زیر نیم کاسه باشه.
هر کاری حساب و کتابی داره عمو! اولن مال دزدی برکت نداره جوون، ثانین همه کاروانها که زر و سیم جابجا نمی کردن ثالثن این پول و مال بین 30 - 40 تا دزد تقسیم میشه رابعن مال خر ها 10-20 درصد قیمت اصلی جنس رو میدن نه همش رو. خامسن وقتی توبه کردی باید مال مردمو تا میشه برگردونی دیگه چیزی ته کاسه ات نمی مونه | |
۱۳۹۴/۱۱/۲۵ عصر ۰۷:۱۷ | |
تشکر شده توسط : |
سروان رنو, Papillon, rahgozar_bineshan, بانو الیزا |
ناصر
مشتری کافه
ارسال ها: 46
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۶/۵/۱۴
اعتبار: 6
تشکرها : 32
( 187 تشکر در 39 ارسال )
|
RE: ایران در گذر تاریخ بسیاری از دوستان جوان ما حتی اگر به تاتریخ ایران قدیم توجه بکنند، . از عظمت امپراتوری هخامنشی بخوانند، آن را "جنگجویی دلاوران ایرانی" و کشورگشایی مثل بقیه کشورگشایان تلقی می کنند. من در نوشته زیر با عنوان " کوروش و جهانگشایی صلح طلبانه" به این نکته کلیدی پرداخته ام که کشورگشایی پادشاهی مثل کوروش اصلا قابل قیاس با کشورگشایی ساید فاتحان تاریخ جهان نیست. مطلب طولانی است. پیشاپیش پوزش می طلبم:
اینروزها بار دیگر جنجال و مباحثه درباب شخصیت کوروش پادشاه هخامنشی و تاریخ زندگی او بالا گرفتهاست. گروهی کوروش را پادشاهی عادل و خردمند و درعین حال مقتدر و جهانگشایی خیرخواه و آزاده میدانند، و گروهی دیگر که عمدتاً دشمنان تاریخ ایران هستند، او را جنگجویی بیرحم و زورگو چون سایر سلاطین قدرقدرت تاریخ معرفی میکنند، و تمام آنچه را که تاریخنگاران نکتهسنج از زندگی او کشف کرده و نوشتهاند، نادیده میگیرند. بهراستی کوروش چگونه پادشاهی بود؟ اگر آنگونه که مورخان صاحبنام میگویند، او مردی خیرخواه و منادی حقوق بشر بود، چرا با این همه لشکرکشی به تصرف سرزمینهای دوردست اقدام کرده، و بر وسعت قلمرو هخامنشی افزود؟ چرا به حکومت بر سرزمین پهناور ایران قانع نبود؟ برای درک بهتر این موضوع ابتدا باید تصویری واقعبینانه از شرایط اجتماعی و سیاسی آن روزگاران ارائه شود. دورانی را تصور کنید که حکومتهای بزرگ و کوچک و قبایل در منطقهای بزرگ و در همسایگی هم حضور دارند. گاه و بیگاه جنگ و درگیری بین برخی همسایگان اتفاق میافتد، و بعد از مدتی طرفین خسته از جنگ به صلح روی میآورند. اما بهناگاه حکومتی قدرتمند در گوشهای از جهان شکل میگیرد. این حکومت شیوهای خاص در برخورد با همسایگان دارد: قبایل و ملتهای کوچک اطراف را به زور مطیع خود ساخته و به بردگی میگیرد، و مردان ملت شکستخورده باید به ارتش امپراتوری بپیوندند و پیشمرگ سپاهیان کشور غالب شوند. امپراتوری بهتدریج بزرگ و بزرگتر میشود و با کمک بردگان بر کشورهای همجوار تسلط مییابد. با پیوستگان بردگان جدید از سرزمینهای تازه اشغالشده، بردگان دوره قبل ارتقای رتبه پیدا کرده، و قدمی بهسوی پذیرفتهشدن بهعنوان شهروندان امپراتوری برمیدارند. این امر موجبات تشویق بردگان جدید را فراهم میآورد که به امید آینده بهتر، برای اربابان زورگویشان جانفشانی کنند. بدینترتیب امپراتوری طی چند دوره و به شکل دوایر متحدالمرکز رشد کرده، و موجبات نگرانی ملتهای دیگر را فراهم میآورد؛ زیرا میپندارند که دیر یا زود نوبت آنان نیز فراخواهدرسید. ملتهای کوچک همسایه امپراتوری یا باید منتظر بازی سرنوشت بمانند، یا با اتحاد با یکدیگر، قدرتی بزرگ فراهم آورند تا بهوسیله امپراتوری تازهتأسیس بلعیدهنشوند. در سرزمینهای دوردست حکومت مقتدری مستقر است که بهحق نگران آینده ملت خود است. زیرا امپراتوری زورگو مثل یک گلوله برف مدام در حال غلتیدن و بزرگشدن است و بهزودی همچون بهمنی سهمگین بر سر ملتهای مستقل منطقه آوار خواهدشد. این حکومت یقین دارد که در آیندهای نهچندان دور ناگزیر از رویارویی با ارتش چندملیتی امپراتوری و بردگانی است که برای ارتقای جایگاه خود در سلسله مراتب قدرت اشتیاق زیادی به جنگیدن دارند. او همچنین میداند که ملتهای کوچک حایل بین او و امپراتوری شکارهای آسان و بردگان آینده امپرتوری هستند. آنان در آیندهای نهچندان دور به شوق تسخیر سرزمین او سرازیر خواهندشد. بهراستی این حکومت مقتدر چه باید بکند؟ یک راه این است که او نیز مانند رقیب قدرتمند خود، ملل همسایه را به بردگی بگیرد و برای دفاع از خود، ارتش چندملیتی از بردگان تشکیل بدهد. راه دیگر این است که به فکر راهاندازی تشکیلاتی از نوع سازمان ملل و شورای امنیت برآید که در سپهر سیاسی آن ایام به یک مزاح شبیه است. کوروش در چنین شرایطی، راه سوم را برگزید: اتحاد با ملل همسایه حول محور حکومتی مقتدر. ملتهای همسایه یا باید آنچنان مقتدر میبودند که لقمه چرب و نرمی برای امپراتوری یونان نشوند، و به صف لشکر بردگان مهاجم به ایران نپیوندند، یا باید با حکومت ایران کنار میامدند و در قالب یک بازی برد-برد هم منافع ایران را تأمین میکردند و هم خود را از خطر بردگی برای یونانیان مصون میداشتند. الگویی که کوروش برای کشورهای همسایه پیشنهاد میکرد، مستعمره شدن، بردگی یا ذوب شدن در دل یک ملت بزرگتر نبود. بلکه تصویری باستانی از یک اتحادیه جهانی و بهتر بگویم سازمان ملل باستانی بود. امپراتوری یونان ملل مغلوب را به بردگی میگرفت، و وارثش امپراتوری روم بردگان را به کشتن یکدیگر در میدان مسابقات سرگرمکننده وادار میکرد. ملل مغلوب بهعنوان شهروندان درجه سه به رسمیت شناختهمیشدند و در نهایت با پیشرفت و اثبات وفاداری، ممکن بود شهروند درجه دو و رعایای سناتورهای رم باشند. اما در اتحادیهای که کوروش نوید آن را به همسایگان میداد، هیچ ملتی مبدّل به برده نمیشد، حتی به فرهنگ آنان نیز کوچکترین توهینی روا داشتهنمیشد. کوروش با فتح بابل نهتنها بر تعداد بردگان خود نیفزود، بلکه یهودیان اسیر را نیز آزاد کرد که به سرزمین خود بازگردند. او با وجود یکتاپرستی و باور عمیق مذهبی خود، به خدایان اقوام همسایه بیاحترامی نکرد، چرا که به تعبیر مولانا، او برای وصل کردن و نه فصل کردن آمده بود. این رفتار را مقایسه کنید با رفتار امپراتوریهای یونان و روم که ملل مغلوب را وادار میکردند تا خدایان آنان را بپرستند. سالها بعد از کوروش، آن هنگام که ملت ارمنستان تحت اشغال روم به مسیحیت گروید، امپراتور قدرقدرت روم، پولی یوکت سردار نامآور خود را با یک فروند بت به آنجا فرستاد تا دمار از روزگار ارمنیان درآوَرَد و آنان را وادار کند تا صلیبها را شکسته و بر آن بت رومی سجده کنند. اما از بد روزگار، همان سردار هم مغلوب معنویت یکتاپرستی شده، و بت رومی را درهم شکست! در دوران کوروش و حتی در ایام زمامداری فرزندان و بازماندگانش، هرچند حکومت هخامنشی از مشی کوروش تا حدودی منحرف شدهبود، اما بازهم بردهداری به سبک امپراتوری رقیب رواج نیافت. در ساخت عمارت عظیم تخت جمشید و سایر بناهای بزرگ آن ایام از کارگران روزمزد به جای بردگان استفاده شد. البته باید اقرار کرد که آن ایام هنوز بیمه اجباری کارگران باب نشدهبود! ملتهایی که عضو اتحادیه کوروش شدند، بیشتر از آنکه مستعمرات امپراتوری باشند، اعضای یک پیمان منطقهای بودند. به همین دلیل در آن ایام وقایعی از نوع شورش بردگان و ظهور قهرمانهایی مانند اسپارتاکوس (همان کیرک داگلاس معروف!) اتفاق نیفتاد. ملتهای همسایه برعلیه کوروش شورشی به راه نینداختند و معمولاً اگر برخی حاکمان تشویق به خروج از اتحادیه میشدند، علت نه ظلم و تحقیر حکومت مرکزی، بلکه طمع برخی فرماندهان بود که با بیاعتنایی به سرنوشت ملت خود، میپنداشتند اگر با یونانیها کنار بیایند، رشوه خوبی گیرشان خواهدآمد، و بردگی ملتشان هم مشکل خود ملت است! برای شناخت بهتر کوروش و درک ابعاد شخصیت خیرخواه و صلحطلب او، اول باید شرایط سیاسی و اجتماعی آن ایام را درک کرد. به استناد آنچه از تاریخ باستان برجای ماندهاست، کوروش جهانگشایی دادگر و انساندوست است که برخلاف قدرتمندان معاصر خود به دنبال برده ساختن اقوام همسایه و غارت ثروت آنان نیست. بلکه طالب افزودن بر قلمرو “اتحادیه” خود و کاستن از خطر تهاجم زورگویان به ملل کوچکتر است. این است که من به کوروش بهعنوان بخشی از تاریخ این سرزمین افتخار میکنم. البته این تفاخر را نباید از نوع دلخوش بودن به گذشته، و افسانهسرایی درباب آن تلقی کرد، همانگونه که در دوران پهلوی دوم باب شدهبود. شناخت بهتر تاریخ این سرزمین و آشنایی با شخصیت بزرگی چون کوروش، این احساس را در همچو منی زنده میکند که برای ادای دین به او و خیل عظیم ایرانیان یکتاپرست، انساندوست، خردمند و بافرهنگ در طول تاریخ، باید برای سربلندی این مرز و بوم و برای نیکبختی هموطنان کوروش سرسختانه بجنگیم، و برای اعتلای نام ایران اسلامی بهعنوان منادی صلح و دوستی و گفتگوی تمدنها تا پای جان بکوشیم. | |
۱۳۹۶/۶/۳ عصر ۰۶:۵۲ | |
تشکر شده توسط : |
ال سید, سروان رنو, L.B.Jefferies, آدری لاووا, بانو الیزا, BATMAN, rahgozar_bineshan, آلبرت کمپیون |
سروان رنو
پلیس انجمن
ارسال ها: 2,175
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 85
تشکرها : 11622
( 19262 تشکر در 1615 ارسال )
|
RE: ایران در گذر تاریخ با سپاس از دوست تازه کافه , جناب ناصر ؛
ضمن تایید بخشی از نوشته ها , در این مورد نکاتی باید مدنظر قرار گیرد:
شرایط امروز جهان و فرهنگ و تمدن مردم این زمان را نباید با شرایط هزار سال پیش سنجید.
در قدیم دولت ها از منابع مالی محدودی برخوردار بودند و مانند امروز درآمدهای مالیاتی گمرکی و نفتی و هزار رقم درآمد دیگر وجود نداشت. بنابراین شاهان و سلاطین تنها یک راه برای قوی تر کردن حکومت خود داشتند و آن گسترش هر چه بیشتر قلمرو بود. طبیعتا هر چه جمعیت و خاک بیشتری زیر سلطه داشتند می توانستند مالیات و خراج بیشتری بستانند و پایه های فرمانروایی خود را قوی تر کنند. برای گسترش قلمرو هم حدی قائل نبودند. تا جایی که در توان داشتند جنگ می کردند تا بیشتر به دست بیاورند.
گذشته از اینها , در جنگ و ستیزها رسم بر این بود که اگر شهر مورد حمله , تسلیم نمی شد یا باعث تلفات زیاد می شد , فرمانده به تلافی این عمل و شاید برای تسکین رنج سربازانش , دستور غارت شهر را می داد و این کار یک روال عادی در حنگ ها بود که بد شمرده نمیشد. آنها انتقام از دشمن را به هر روش مجاز می دانستند و این در فرهنگ جنگاوران نهادینه شده بود. البته رسوم پهلوانی و جنگ های تن به تن هم وجود داشت اما در جنگ های بزرگ به کار نمی آمد.
رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند .
| |
۱۳۹۶/۶/۵ عصر ۰۹:۱۰ | |
تشکر شده توسط : |
ال سید, بانو الیزا, آدری لاووا, پرنسس آنا, BATMAN, شارینگهام, rahgozar_bineshan, Classic |