بازخواني يك گزارش از روزنامه اطلاعات مورخه هفدهم فروردين ماه 1357 (بخش اول)
سراب دنياي وسوسه انگيز دوبلورها
آنان كه خاموشي لب ها را مي شكنند، يك دنيا گفتني دارند و يك دنيا آرزو براي روزهاي بهتر
گزارشگر اين روزنامه با حضور در استوديوي نقش جهان پاي درد و دل دوبلورها مي نشيند
كه بخش اول حرفهايشان و بخش دوم معرفي آنان از زبان خودشان است كه بنده هم در دو
بخش تقديم دوستان كافه مي نمايم :
اين يك تصادف بود كه براي ديدار از كار دوبله و دوبلرها به استوديو نقش جهان رفتم . دوبلورها
مي گفتند استوديوهاي ديگر بيشتر به يك زباله داني مي مانند تا محل كار . اغلب زيرزمينهاي
كثيف و تاريك و نمور است، اما همين بهترين استوديوي دوبله هم جاي چندان جالبي نبود.يعني
من هيچ فكر نمي كردم كه در چنين مكاني آدمهايي تا اين حد عاشق كار دوبله روزي 10 الي 14
ساعت كار كنند و هر دوسه دقيقه يكبار طنين صدايشان را تغيير دهند. ديدم دوبلوري كه در اتاق
ضبط نقش رئيس كانگسترها را صحبت مي كرد و صداي نعره اش غولهاي ثروت را به وحشت
مي انداخت وقتي وارد تالار انتظار مي شد به شاگرد قهوه چي با خواهش مي گفت حسين جان
يك چايي بمن بده.
دوبلورها اغلب خسته بوده و از كارشان شكايت داشتند. يكي مي گفت دستمزدها خيلي كم
است ، ديگري مي گفت هميشه كار نداريم ، بيمه نيستيم ، با وجود اينكه در شرايط خيلي
بدي كار مي كنيم اگر تار صوتي ما پاره شود كه اغلب هم مي شود و مجبوريم درخانه يا
بيمارستان بخوابيم هيچكس نيست كه ديناري بما كمك كند فقط تا روزي كه صدايمان در مي آيد
و كار مي كنيم مزد مي گيريم.
ديگري مي گفت يكي از همكاران ماه دوماه است كه درخانه بستري شده است ، يكعده ازبچه ها
كه وضع بهتري دارند پولي رويهم مي گذارند تا زن و بچه اش گرسنه نمانند . وضع چنين است...
حدود شش ساعت در يك استوديوي دوبله و در يك جمع سي چهل نفره دوبلور بسر بردم و چيزي
كه سخت توجهم را جلب كرد نقش اول و نقش دوم بود.در دوبله هم مثل كار سينما نقش اول و
دوم وجود دارد.عده اي نقش اول صحبت مي كنند اينان پول بيشتري مي گيرند و نفوذ بيشتري
دارند ، در ست مثل كار فيلم عده اي هم سخت در تلاش كه يك نقش اول بدست آورند!
دوبلوري مي گفت ، 11 سال است كه مي خواهم نقش اول بگويم اما موفق نمي شوم براي اينكه
اينجا هم پارتي بازي است!
دوبلور ديگري گفت : هركس براي زنده ماندن خود بايد سعي كند،همين نقش اوليها خيلي دوام
بياورند 10 - 15 سال ديگر قدرت كار را از دست مي دهند پس بايد بفكر فرداي خود باشند.
خانم دوبلوري ميگفت: شايع كرده اند كه ما پول زيادي مي گيريم و درآمد كلاني داريم .اولا اين
درآمد كلان مربوط به چند نفر دوبلور شناخته شده نقش اول است و بقيه در مقابل كار طاقت
فرسا دريافتي اشان مبلغ ناچيزي است .آنها فكر مي كنند درآمد ماهي 10-12 هزارتومان خيلي
زياد است .بايد توجه داشته باشند كه ما هفته اي شش روز رنگ آفتاب را نمي بينيم .
خانم ديگري مي گفت : دوبله كاري سخت و كشنده است.گاهي در روز آنقدر فرياد مي كشيم و
حنجره پاره مي كنيم كه از شدت خستگي ، گشنگي و تشنگي از يادمان مي رود. ما به ندرت به
خانواده خود مي رسيم ولي در هرصورت عاشق كارمان هستيم و به اين كار عادت كرده ايم .ما
احتياج شديدي به بيمه داريم .
درد و دلهاي دوبلورها خيلي زياد بود . خبرهايي درباره بيماري و از كارافتادگي بعضي از دوبلورها
شنيدم كه خيلي غم انگيز بود.گله و شكايت از كار زياد شنيدم و نتيجه اين شد كه دوبلورها اين
رونق دهندگان بازار فيلم و سينما زندگي خوبي ندارند و بايد هرچه زودتر فكري برايشان كرد.
پايان بخش اول