[-]
جعبه پيام
» <دکتر بیکر> درود بر همگی،شدیدا بدنبال برنامه فیتیله در سال 86 87 بصورت کامل میگردم در اینترنت نیز موجود نیست اگر موجود دارین لطفا پیام خصوصی بگذارید
» <کنتس پابرهنه> اگر کارگردانان مطرح دنیا معمار بودند...! https://www.arel.ir/fa/News-View-2837.html
» <شارینگهام> درسته جناب Savezva ، جام جهانی وقتی جذاب تر میشه که تیم های صاحب فوتبال با هم سرشاخ شوند. مثل جام جهانی ۲۰۱۴
» <شارینگهام> کنتس عزیز ،بنده هم امیدوارم تا اون کشفیّات به کفشی جات تبدیل نشه!
» <Savezva> ولی جدا از شوخی واقعا دوست دارم همه تیم های مدعی قوی و در حد نامشان باشند، خصوصا مانشافت رقیب کلاسیک و همیشگی فرانسه
» <Savezva> صد البته ما خروس ها همچنان خودمان را مدعی می دانیم و برای سومین فینال اماده می شویم
» <Savezva> درود فراوان بر کافه نشینان عزیز. داشتم از اینجا رد می شدم دیدم بحث داغ جام جهانیه
» <کنتس پابرهنه> جناب شارینگهام من تمام امیدم به این پیش‌بینی شماست‌ها! https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=204&pid=4556
» <کنتس پابرهنه> آفرین جناب سروان، آفرین
» <سروان رنو> آره زوده , اما چون ژرمن ها بالاخره عاقل شدن و برای پیراهن تیم ملی طرح زیبای 1990 را رونمایی کردن , برنده آلمان می باشد !!
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 6 رای - 4 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
معرفی کتاب‌های قدیمی (کاغذی یا صوتی/نوار کاست)
نویسنده پیام
فورست آفلاین
سرباز کافه
***

ارسال ها: 119
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۱/۱۰/۲۰
اعتبار: 21


تشکرها : 1637
( 1261 تشکر در 58 ارسال )
شماره ارسال: #28
RE: معرفی و نقد کتاب ( کلاسیک - مدرن )

   پيرمـرد و دريــا

ارنست همينگــوى

     بعضي كتابها هستند كه خواندنش براي همه اجباري است ، كتابهايي كه نميتوان از آنها به سادگي نام برد . آثاري كه علاوه بر مفاهيم اصيل و عميقشان ، سبك نگارششان نيز بسيار متفاوت و تاثير گذار است . پيرمرد و دريا بدون شك يكي از آنهاست .

     در اين ارسال هم قصد دارم همچون ارسال قبل نقدي كوتاه بر يك شاهكار تمام عيار بنويسم ، اما ابتدا معرفي كوتاه و وصفي چند خطي داشته باشيم بد نيست !


توصيف و روايتي كوتاه از پيرمرد و دريا :

    پيرمردي ماهيگير كه به مدت ٨٠و اندي روز قادر به صيد هيچ ماهيي نشده است ، تصميم مي گيرد كه براي صيد يك ماهي بزرگ از محدوده ماهيگيران بندر فراتر رود . قبلا پسربچه اي همراه او به دريا ميرفت و آموزشهاي اوليه را از وي فرا ميگرفت اما هنگامي كه براي مدتي طولاني هيچ ماهي به قلابشان نخورد ، پدر آن پسربچه وي را از همراهي پيرمرد منع كرد و نزد يكي ديگر از ماهيگيران فرستاد … همه باور داشتند كه بخت از ماهيگير پير روي برگردانده است . روزي پسربچه نزد پيرمرد بازگشت و ازو خواست كه همراه خودش با دريا بيردش ؛ پيرمرد مخالفت مي كند و پسربچه كه ميبيند اصرار كردن بي اثر است پيشنهاد ميكند كه حداقل اجازه خريد دو طعمه بزرگ را به او بدهد تا ن شكل اداي ديني كرده باشد … خلاصه پيرمرد به دريا ميرود و براي صيد يك ماهي بزرگ ٣روز كامل را در دريا مي ماند . اما در آخر ماهي صيد شده اش توسط كوسه ها خورده ميشود و چيزي براي او باقي نميگذارند .


چند توضيح اساسي :

     داستان و وقايع آن در سه روز و نيم روايت ميشود و در نهايت سادگي روالش را ميرود . در نتيجه ميتوان درك كرد كه همينگوي چقدر هنر به خرج داده تا بنواند در طول سه روز و بايك داستان ساده چنين اثري خلق كند ! كساني كه اندك سر رشته اي در نوشتن داستان دارند ، مي دانند كه پرداخت موضوع در بازه كوتاه زماني بسيار دشوارتر از زمان طولاني مي باشد بعلاوه اينكه اين اثر كمترين شخصيتها و حتي كاراكترها را داراست .

     بيشتر داستان در داخل قايق شكل ميگيرد و روايت وقايع شكار است . 

     با وجود اينكه راوي داناي كل است ، اما در كل داستان از پيرمرد فاصله نمي گيريم. !

     پيرمرد و دريا انقلابي در سبكهاي گوناگون داستان نويسي بوجود آورد و عده اي معتقدند كه نويسندگي به دو دوره قبل و بعد از هميگوي تقسيم ميشود ! او بعضي قسمتهاي مهم داستانش را از زبان پيرمرد بيان ميكند و جملاتي كه بكار گرفته است ، هيچكدام از داستان و بطن اصلي آن تفكيك پذير نمي باشند . يعني نمي توان جمله اي را از كتاب نقل كرد كه بطور مستقل داراي معنا باشد .

 

نقد كوتاه و مختصر :

     پيرمرد و دريا براي من داستان زندگي است ، همينگوي با استفاده از اين داستان ديدگاه خود به زندگي را به بهترين نحو بيان مي نمايد .

      پيرمرد پس ار طي دوره اي ناكامي طولاني مدت ، همچنان دست از تلاش نكشيده و براي رسيدن به هدفش تلاش ميكند و از پاي نمي نشيند . او براي دستيابي به هدف با ارزشش ، خود را به خطر مي اندازد و محدوديت ها را درمي نوردد . پس از سختي هاي جسماني بسيار و مشقت هاي رواني فراوان ، به هدف خود دست مي يابد و در نهايت اقتدار پيروز مي شود . اما براي بهرمند شدن از نتيجه تلاشهايش مغلوب عواملي ميگردد كه خارج از حيطه اختيار او مي باشند !

آيا واقعا پيرمرد بازنده است ؟

      به عقيده من همينگوي با پيرمرد و دريايش مي خواهد به ما بگويد كه آنچه كه داراي ارزش واقعي است ، همان سه روزي بود كه پيرمرد با نهايت تلاش و صرف زماني طاقت فرسا و بهمراه پشتوانه ذهني اش ، براي رسيدن به هدف سپري كرد . يعني اصولا هدف و ماهيت آن در مقابل مسير رسيدن ( گذر زندگي ) داراي ارزش ناچيزي است !

     مهم نيست كه پيرمرد از دستيابي به هدفش چيزي عايدش شد يا خير ؛ مهم اين است كه او در راه رسيدن به هدف ، هرآنچه درتوان داشت انجام داد . هرچند كه پيرمرد نتوانست پيروز شود ، اما واقعيت اين است كه در جريان زندگي پيروزي يا شكست معنايي ندارد . او كاري كه مي خواست را كرد و پس ار انجام آن ، درنهايت خشنودي به ادامه همين مسير  پرداخت . اطرافيان او با ديدن اسكلت ماهي كه طولش 5.5 متر بود ، به عظمت كار وي پي بردند و به اين باور رسيدند كه در مورد پيرمرد ، بخت موضوعي بي اهميت است !

     پيرمرد در جريان صيد ماهي تنها بود و جز ياد و حسرتِ بودنِ پسرك چيز ديگري آزارش نميداد ؛ او خارج از قايق و دريا كسي در انتظارش نبود و يك تنهاي واقعي است . مطمئناً همينگوي مي خواهد بگويد كه ما همه در زندگي تنهاييم و مطلقا بايد متكي به خود و داشته هايمان باشيم .

   محدوديت زماني داستان و كوتاه بودنش ، خود نشان دهنده ارزش زمان است . از چندين بُعد ميتوان اين مساله را بررسي كرد اما مهمترينش شايد اين باشد كه زندگي به كوتاهي همين لحظات كنوني است كه گذر آنها گذر زندگيست و بسيار حائز اهميت مي باشد كه چگونه از آن بهره ببريم !

     همينگوي هيچ پيش زمينه و معرفيي از پيرمرد به ما نميدهد . او حتي از اميدها و آرزوهايش نيز حرفي نميزند . آيا اين ميتواند اتفاقي باشد ؟ قطعا خير ؛ همينگوي با يك داستان بلند نميخواهد هيچ چيزي را از قلم بياندازد پس آگاهانه چيزي نگفته . زيرا آينده درهرصورت خواهد آمد و بونامه ريزي براي آن بيهوده است ، تنها كافيست كه در زمان حاضر كارمان را به بهترين نحو انجام دهيم … اينكه پيرمرد كه بود و چرا تا به اين حد تنهاست و زندگيش چه وقايع مهمي داشته ، كمكي به صيد ماهي اش نميكند ، جز تجربيات ماهي گيري اش و همين ! هرچه هست اكنون است و بس .

     همينگوي شايد قبل از اينكه خودش را بكشد ، آرزو داشت كه اي كاش پيرمرد بود تا بتواند بدون اعتنا به همه چيز به زندگيش ادامه دهد ؛ اما او نتوانست پيرمرد داستان خودش باشد !

•••

حرف هاي زيادي ميتوان گفت و نكات زيادي گفته شده است … اما اينها مختصري از نظرات من بود و البته مهمترين و اصليترينشان .


۱۳۹۲/۲/۲۳ عصر ۱۰:۲۱
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : کنتس پابرهنه, اکتورز, ژان والژان, جو گیلیس, آماندا, اسکارلت اُهارا, بانو, زرد ابری, خانم لمپرت, BATMAN, Classic, گولاگ, آلبرت کمپیون, مکس دی وینتر, رجینا, باربوسا
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: معرفی و نقد کتاب ( کلاسیک - مدرن ) - فورست - ۱۳۹۲/۲/۲۳ عصر ۱۰:۲۱
عقاب - جروشا - ۱۳۹۴/۱۰/۱۰, عصر ۰۶:۰۹
معرفی کتاب‌های قدیمی - BATMAN - ۱۴۰۳/۹/۶, عصر ۰۶:۰۳
RE: معرفی کتاب‌های قدیمی - mr.anderson - ۱۴۰۳/۱۰/۱۶, صبح ۰۹:۰۶