[-]
جعبه پيام
» <کنتس پابرهنهhttps://www.arel.ir/fa/News-View-2837.html
» <شارینگهام> درسته جناب Savezva ، جام جهانی وقتی جذاب تر میشه که تیم های صاحب فوتبال با هم سرشاخ شوند. مثل جام جهانی ۲۰۱۴
» <شارینگهام> کنتس عزیز ،بنده هم امیدوارم تا اون کشفیّات به کفشی جات تبدیل نشه!
» <Savezva> ولی جدا از شوخی واقعا دوست دارم همه تیم های مدعی قوی و در حد نامشان باشند، خصوصا مانشافت رقیب کلاسیک و همیشگی فرانسه
» <Savezva> صد البته ما خروس ها همچنان خودمان را مدعی می دانیم و برای سومین فینال اماده می شویم
» <Savezva> درود فراوان بر کافه نشینان عزیز. داشتم از اینجا رد می شدم دیدم بحث داغ جام جهانیه
» <کنتس پابرهنه> جناب شارینگهام من تمام امیدم به این پیش‌بینی شماست‌ها! https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=204&pid=4556
» <کنتس پابرهنه> آفرین جناب سروان، آفرین
» <سروان رنو> آره زوده , اما چون ژرمن ها بالاخره عاقل شدن و برای پیراهن تیم ملی طرح زیبای 1990 را رونمایی کردن , برنده آلمان می باشد !!
» <rahgozar_bineshan> سلام بر کاپیتان شارینگهام! به نظرم پیش بینی برای قهرمان جام جهانی بعدی هنوز خیلی زوده!
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 13 رای - 4.08 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ارتش سری ( کافه کاندید و ماجراهایش )
نویسنده پیام
سروان رنو آفلاین
پلیس انجمن
******

ارسال ها: 2,243
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 87


تشکرها : 12228
( 20405 تشکر در 1706 ارسال )
شماره ارسال: #121
RE: ارتش سری ( کافه کاندید و ماجراهایش )

آشنایی با شخصیت های سریال ارتش سری   

قسمت چهارم ( آخر )

مدت ها پیش در سه قسمت ( 1 - 2 - 3 ) به معرفی شخصیت های جذاب ارتش سری پرداختیم و اینک باقیمانده کاراکترها ...

مَکس بروکارد ( استیوِن یاردلی ) 

مجرمی سابقه دار که از هر انگشتش هنر می بارید ! پیانو زن کافه , جاعل حرفه ای اوراق عبور و کارت های شناسایی , بسیار تیز و بُز . خائنِ کافه ! کسی که پلو  خط نجات را می خورد اما  در محفل خرابکاران سینه می زد .  از میانه سریال توسط یک دوست به خط نجات معرفی شد و در اتاق بالای کافه اقامت گزید . مشکل گشا بود اما هنگامی که از جیک و پیک  کافه کاندید سر در آورد با همراهی برخی دوستان اش قصد کودتا علیه خط نجات را داشت اما آلبر که بو برده بود  او و همدستانش را به گشتاپو لو داد و مَکس در یک عملیاتِ کمین کشته شد. کسی برای او اشک نریخت ! 

دکتر پاسکال کِلدرمن ( والِنتین دیال )

پزشک باکلاس و جنتلمنِ ارتش سری ؛ یکی از شخصیت های کلیدی داستان که نجات بخش بسیاری از زخمی ها بود. لیزا کولبرت ( ایوت ) در مطب او کار می کرد و شغل او پوشش خوبی برای فعالیت ها بود تا جایی که حتی آلمانی ها برای مداوا به مطب او رفت و آمد داشتند . فرستادن آمبولانس برای جابجایی افراد و مداوای خلبانان فراری بدون کمک او ممکن نبود.  برخی اوقات برای احوال پرسی به کافه کاندید سر می زد و در کارهای متفرقه به بقیه اعضا کمک می کرد. از آن دکترهای باسواد و بی فیس و اِفاده که داشتن اش آرزوی هر بیماری است .

سرگرد نیک برادلی ( پُل شَلی )

بچه زرنگِ خط نجات که سرانجام به خاطر بی پروایی و اعتماد به نفس بیش از حد سرش را به باد داد ! او که از نیروهای اطلاعاتی بریتانیا بود در میانه داستان به بروکسل آمد اما گلویش پیش ناتالی گیر کرد و ماند ! در کشف جاسوس ها , ریسک کردن و جستن از خطر هیچکس به اندازه او حرفه ای نبود. چند بار نازی ها را تشنه لب رودخانه برد و برگرداند ! چند بار هم ناتالی و خط نجات را از لو رفتن نجات داد اما سرانجام خودش در آخرین روزهای اشغال بلژیک به طرز احمقانه ای گرفتار حکومت نظامی آلمانی ها شد و به طرز غم انگیزی کشته شد.

آلن میونی ( ران پِمبِر )

سر به زیرترین , کم حرف ترین و کم حاشیه ترین شخصیت سریال .مردی همه فن حریف که همیشه و همه جا یار و کمک حال اعضای خط نجات بود.  آلن اوایل کار فقط سبزی و میوه برای رستوران کافه می آورد . اما کم کم متوجه شدیم که او  یکی از اعضای موثر خط نجات است و مسئولیت مهم ارسال و دریافت پیام ها به لندن توسط تلگراف بی سیم  به عهده اوست . مزرعۀ او علاوه بر تامین خوراکی رستوران , یکی از محل های مخفی کردن فراری ها بود . اغلب با یک دوچرخه سه چرخ جابجا می شد که حکم وانت را برای او داشت.

پایان 


رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند .
۱۴۰۴/۸/۱۴ عصر ۰۳:۳۹
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : مارک واتنی, BATMAN, رابرت, سرگرد راینهارت, آقای ماگو, ممل آمریکایی, Dude, Classic, شارینگهام, کنتس پابرهنه, مراد بیگ
ارسال پاسخ