» <کنتس پابرهنه> من دلم یک فیلم تیم برتونی باحال میخواد اما یافت مینشود :( » <سروان رنو> برو سراغ اینها شارینگهام : 1- فیلم های کریسمسی 2- فیلم هایی که در جزایر استوایی می گذرد ! » <شارینگهام> یک نظرسنجی:در چنین شب هایی؛ اول به سراغ کدام فیلم می روید؟ » <شارینگهام> درود بر کافه نشینان عزیز! هوا بس جوانمردانه سرد است ، چون باعث تعطیلی فردا شد و بساط فیلم و کارتون ما تا صبح آماده! » <پیرمرد> پست دوست گرامی dude علاوه بر اینکه نقدی ارزشمند است با نثری بسیار زیبا و شیوا نگاشته شده https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=33&pid=4593 » <Dude> با تشکر از مراد بیگ و همچنین بتمن. فیلم هم خیلی خوب بود، هرچند دو ساعت برایش زیاد به نظر میرسد و بعید هم میدانم که بخواهم دوباره ببینمش. » <BATMAN> تیپ و استایل کانی نیلسن مثل قسمت اول عالیه، در واقع من خوشم اومد » <BATMAN> این دقیقا چیه؟ https://s8.uupload.ir/files/rtrtrt_rlna.jpg » <BATMAN> گلادیاتور 2 اصلا در حد و اندازه قسمت قبلی نیست/ در واقع بازسازی نسخه اوله اما دهها پله پایینتر/ بیش از اندازه هم تخیلی شده » <BATMAN> موافقم! شرورترین شخصیت دیزنیه به نظرم , چون به برادر خودش رحم نکرد و حتی میخواست برادر زادشم بکشه!
جك لمون متولد بوستون ماساچوست آمريكا و تحصيلكرده دانشگاه هاروارد است. بازيگري كه محبوب همگان بود و در زندگي خصوصي نيز بسيار شرافتمند بود. جك لمون با نام كامل وحقيقي جان اولر لمون سوم در ۸فوريه ۱۹۲۵ به دنيا آمد و پس از پايان تحصيلاتش به نيروي دريايي پيوست. اما تا پايان درآن جا ماندني نشد و به نيويورك رفت و درآن جا هنرپيشه شد. او در بيش از ۶۰فيلم بازي كرد كه كمدي هاي متنوع وحتي اسلپ استيك را شامل مي شد او دركارهاي درام نيز شركت كرد ولی اوج مهارت وي در كمدي هايي بود كه پيرامون آدم هايي عادي ساخته مي شد. لمون از ۱۹۴۹ وارد سينما شد اما به سال ۱۹۵۴ و با بازي در دو فيلم با جودي هاليدي به نام های ممكن است براي تو اتفاق بيفتد و پففف نزد سينماروها شناسايي شد. با اين همه آنچه بيش از هرچيزي درارتباط با جك لمون دريادها مانده ، همكاري مستمر وي با بيلي وايلدر فيلمساز بزرگي است كه درسال 2002 در ۹۶سالگي دارفاني را وداع گفت. اين دو در ۷فيلم با يكديگر همكاري كردند و طي اين دوره بود كه زوج هنري لمون و والترماتائو به تصميم وايلدر و با اقدام و انتخاب وي شكل گرفت و اين دو مجموعاً در ۸فيلم كنار يكديگر به بازي پرداختند و زوج بسيار جذابي را به وجود آوردند. درهمه حال هردو بازيگر به هنرپيشه هاي محبوب وايلدر بدل شدند.معروف ترین فیلمهای جك لمون با بيليوايلدر شامل بعضي ها داغش را دوست دارند (۱۹۵۹) و در كنار توني كرتيس و مريلينمونرو، آپارتمان (1960)، ايرما خوشگله (۱۹۶۳) و شیرینی شانس (۱۹۶۶) مي شد كه اين آخري، نخستين همكاري لمون با ماتائو را شكل داد و ماتائو بخاطر نقشش درهمين فيلم يك جايزه اسكار نقش دوم را به دست آورد. لمون و ماتائو درسالهاي ۱۹۷۴ و ۱۹۸۱ در فيلم هاي صفحه اول و بادي بادي نيز زير نظر وايلدر دركنار يكديگر ظاهر شدند وحتي در پيري و در سالهاي ۱۹۹۳ و ۱۹۹۵ در فيلم هاي پيرمردهاي غرغرو يك و دو و در سال ۱۹۹۸ در زوج عجيب ۲ نيز اين همكاري را تجديد كردند. جك لمون كانديداي ۸جايزه اسكار شد و دوتاي آنها را برد. اولي درسال ۱۹۵۵ حاصل آمد و اسكار نقش دوم مرد براي فيلم Mister Roberts بود دومي ، يك اسكار نقش اول مرد بود كه براي فيلم ببر را نجات بده درسال ۱۹۷۳ به وي تعلق گرفت. جك لمون آخرین بار براي بازي در فيلم گمشده ساخته سال ۱۹۸۲ كاستاگاوراس يوناني براي هشتمين بار كانديداي اسكار شد كه البته آن را نبرد اما جايزه بهترين بازيگر مرد را در جشنواره معتبر كن فرانسه به خود اختصاص داد. جك لمون حتي در سالهاي آخرعمرش از حجم بازيگري و كارهايش اصلاً نكاست و باز در فيلم هاي متعددي ظاهر مي شد وحتي در تلويزيون هم درخشيد و درسال ۲۰۰۰ بخاطر بازي در فيلم تلويزيوني سه شنبه هابا موري جايزه امي را تصاحب. به واقع درميان بازيگران فقط جكنيكولسون ، اسپنسر تريسي و لارنس اوليويه توانسته اند بيشتر از لمون كانديداي اسكار شوند. خود وي درمصاحبه اي گفته بود: من خوش اقبال بوده ام، بشدت كار كرده ام و اوضاع مساعد از آب درآمده است. این بازیگر توانا در در 27 ژوئن 2001 درگذشت. روحش شاد.
منبع با اندکی ویرایش:www.tehranmania.com
سفید پوشیده بودم با موی سیاه/ اکنون سیاه جامه ام با موی سفید
... بازيگري كه محبوب همگان بود ... زوج هنري لمون و والترماتائو ...
واقعا که زوج این دو بازیگر معجون کم نظیری بود ... ممنون از سعید عزیز که بالاخره یک تاپیک به بازیگری که در آواتارش بود اختصاص داد. بقیه دوستان هم بهتره هر چه زودتر همین کار را در مورد بازیگران مورد علاقه شان انجام دهند. تا حالا خیلی کم به بازیگران سینمای کلاسیک پرداخته ایم. لازم نیست حتما مطلب طولانی یا کارشناسانه ای باشه ، حتی می شه چند خط در مورد احساس تون در مورد بازیگر مورد نظر یا عکس هایی که ازش دوست دارید بذارید.
به نظرم از نقش های به یاد ماندنی لمون ، اولی سی سی باکستر در آپارتمانوایلدر هست و بعد کاراکتر جذابش در بعضی ها داغشو دوست دارند که بار کمیک فیلم رو بسیار تقویت کرده.
اگر چه جک لمون بیشتر بخاطر نقش های کمدی معروف شده اما بازی او در فیلم days of wine and roses (روزهای شراب و گل سرخ) در نقش مردی الکلی و در هم شکسته که زندگی اش تا مرز اضمحلال پیش رفته ثابت کرد که توانایی بالایی در ایفای رل های غیر کمیک دارد. خود او در تبلیغ پیش از اکران فیلم، ازین نقش به عنوان یکی از به یادماندنی ترین رل های دوران بازیگری خود نام می برد.
اما به حق یکی از دلایل معروفیت او در ایران، علاوه بر ایفای نقش تاثیرگذار لمون، دوبله های ارزشمند زنده یاد منوچهر نوذری بوده و هست.
جک لمون خودبخود از چهره اش سادگی و معصومیت جاری است و هنگامی که نقش یک شخصیت صاف و ساده را هم بازی کند دیگر نور علی نور است ! آدم حسابی دلش برایش می سوزد . نوعی ترحم از جنس همان هایی که تماشاگر برای کاراکترهای وودی آلن قائل است اما به سبکی دیگر و عمیق تر. بهترین بازی های لمون وقتی بروز می کند که این نوع نقش ها را ( که انگار برای قالب او دوخته اند ) بازی می کند. در آپارتمان محشر است و یا وقتی به عنوان پلیس در خیابان قدم می زند ( ایرما خوشگله ) و تعدادی زن نیمه برهنه را در خیابان می بیند و اصلا متوجه نیست که آنجا خیابان فاحشه هاست ...
اینهمه کافه توی دنیا هست , اونوقت شما درست اومدین به کافه ی ما
جک لمون مرد دوست داشتنی هالیوود و خالق ناب ترین و بیاد ماندنی ترین کاراکترهای تاریخ سینما است. لمون از معدود هنرمندانی بود که از با استفاده از میمک چهره اش و حالت های منحصر به فردی که داشت خود را از دیگران متمایز می کرد. نوع چرخش سر و نگاه های خاصی که در برخی از موقعیت ها ارائه می کرد بدون شک مختص او بود. لمون در بیشتر نقش هایش ایفاگر انسانهای ساده و سالمی بود که بر خلاف جریان کثیف و ریاکارانه اجتماع حرکت می کرد. اوج این نقش ها در سه فیلم ماندگارش ایرما خوشگله، شیرینی شانس (کیک تفال) و آپارتمان به چشم می خورد. در هرسه این فیلم ها لمون حکم انسانی وظیفه شناس و مبادی ادب را دارد که در جامعه ای پر از فریب کاری و ریا سرگردان شده است و با سادگی ذاتی و سلامت رفتاری اش در صدد مبارزه و یا حداقل سازش با این جو سنگین بر می آید و در نهایت نیز سربلند و موفق می شود.
جک لمون پس از بازی در چند سریال تلویزیونی و فیلم کوتاه با نقش آفرینی در فیلم ممکن است برای شما هم اتفاق بیفتد (It Should Happen to You) در سال 1954 نام خود را بر سر زبان ها انداخت. وی در سال 1955 با هنرنمایی در فیلم میستر رابرتز (Mister Roberts) موفق به کسب جایزه اسکار نقش مکمل شد. اما آنچه که موجب موفقیت و شهرت جک لمون شد آغاز همکاری او با بیلی وایلدر کارگردان نامدار بود. بازی استثنایی او در کنار تونی کرتیس در فیلم بیاد ماندنی بعضی ها داغشو دوست دارن! در نقش دختران موزیسین یکی از جذاب ترین کمدی های تاریخ سینما را رقم زد. این همکاری ها با فیلم های آپارتمان، ایرما خوشگله و شیرینی شانس (کیک تفال) به اوج رسید. وایلدر شوخ طبع با اضافه کردن والتر ماتائو در کنار لمون در فیلم شیرینی شانس باعث شده تا یکی از برترین زوج های کمدی تاریخ سینما شکل گیرد.
وی تا واپسین سال های عمرش در نقش های مختلف در تلویزیون و سینما ظاهر شد و به خاطر بازی درخشانش در فیلم تلویزیونی سه شنبه ها با موری در 75 سالگی صاحب جایزه امی شد.
این بازیگر توانا و مستعد در 27 ژوئن سال 2001 در اثر بیماری سرطان چشم از جهان فروبست.
نکاتی در موردجک لمون
جک لمون 8 بار نامزد دریافت جایزه اسکار شد: میستر رابرتز(1955)، بعضی ها داغشو دوست دارن (1959)، آپارتمان (1960)، روزهای شراب و گل رز (1962)، ببر را نجات بده (1973)، سندروم چینی (1979)، باج (1980)و گمشده (1982) که یک بار در سال 1955 برنده جایزه نقش مکمل برای فیلم میستر رابرتز شد و در سال 1973 نیز با بازی در فیلم ببر را نجات بده اسکار بهترین بازیگر را بدست آورد.
لمون در 7 فیلم بیلی وایلدر نقش آفرینی کرد: بعضی ها داغشو دوست دارن (1959)، آپارتمان (1960)، ایرما خوشگله (1963)، شیرینی شانس (1966)، آوانتی (1972)، صفحه اول (1974)، بادی بادی (1981)
وی در 9 فیلم با والتر ماتائو همبازی بود: شیرینی شانس (1966)، زوج عجیب (1968)، صفحه اول (1974)، بادی بادی (1981)، جی اف کی (1991)، پیرمردهای غرغرو (1993)، پیرمردهای غرغروتر (1995)، The Grass Harp(1995)، خارج از دریا (1997)، زوج عجیب 2 (1998).
لمون یک بار در مقام فیلمساز فیلم کاچ (1971) را با بازی والتر ماتائو کارگردانی کرد.
لمون با 22 بار نامزدی در گلدن گلوب رکورد دار است.
در اوایل کار بازیگری اش رئیس کمپانی کلمبیا از ترس اینکه منتقدان با تمسخر نام خانوادگی او را با لیمو (lemmon-lemon) مقایسه نکنند پیشنهاد داد تا نام هنری اش را به لنون تغییر دهد. اما به واسطه نزدیکی تلفظ این اسم به نام لنین و مسائل مربوط به جنگ سرد و مسئله مک کارتی پشیمان شد و با همان نام هنری جک لمون راضی شد.
لمون بازی در فیلم های لوک خوش دست و بیلیاردباز را رد کرد و هردوی این نقش ها به پل نیومن رسید.
وی دوبار ازدواج کرد و از هر همسرش صاحب یک فرزند شد.
پل نیومن به او پیشنهاد داد تا در فیلم بوچ کسیدی و ساندنس کید همبازی شوند اما لمون در آن هنگام در حال بازی در فیلم زوج عجیب بود. ضمن آنکه به خاطر مصدومیت نمی توانست سوارکاری کند.
لمون اولین بازیگری بود که توانست دوبار به صورت مستقل به عنوان بهترین بازیگرد مرد در جشنواره کن انتخاب شود. البته دین استاکول نیز قبل از او دوبار این جایزه را به صورت مشترک با دیگران سهیم شده بود.
در چهل و چهارمین دوره مراسم اسکار در سال 1972، چارلی چاپلین اسکار افتخاری خود را از جک لمون دریافت کرد.
زنده یاد منوچهر نوذری دوبله اصلی جک لمون بود که در برخی از فیلم هایش به جای او صحبت کرد. از دوبله نایاب بعضی ها داغشو دوس دارن! (طبق فرموده کارشناسان بزرگ دوبله در کافه ) تا سه شنبه ها با موری ...
جک لمون شخصیتی دوست داشتنی داشت و بازیگری منحصر به فرد بود. هنوز هم در ذهن همه طرفدارانش او همان سی سی باکستر فیلم آپارتمان است که با خلوص نیت به خانم کیوبلیک اظهار علاقه می کرد. همان نوستر پاتو پلیس وظیفه شناس فیلم ایرما خوشگله است که حاضر می شود به خاطر عشقش و عدم تعرض به او نقش بازی کند، همان هری هینکل فیلم شیرینی شانس که دلارهای فراوان را با صداقت و درستی عوض می کند و همان فلیکس آنگر فیلم زوج عجیب است که نظم و انضباط اخلاق گرایانه اش باعث منزوی شدنش می شود و... . آری او جک لمون هست همان مرد متشخص و دوست داشتنی دنیای سینمای کلاسیک. همان مرد قابل احترام سینما ...
سعید وزوایی
سفید پوشیده بودم با موی سیاه/ اکنون سیاه جامه ام با موی سفید
چندی پیش فرصتی دست داد تا سری به یکی از شعبه های شهر کتاب تهران بزنم. قصد داشتم برای دخترم کتابی بخرم. همینطوری که مشغول دیدن کتاب ها بودم سری به بخش رمان های بزرگسالان زدم و چشمم به کتاب سه شنبه ها با موری افتاد. بی اختیار کتاب را برداشتم و پس از تورقی کوتاه آن را خریدم. تنها چیزی که از رمان در ذهنم مانده بود، فیلمی بود که سال ها پیش از شبکه دوم سیما دیده بودم و البته هیچ چیز به جز اینکه جک لمون بزرگ در آن نقش آفرینی کرده، در خاطرم نمانده بود. هفته ها طول کشید تا فرصت مطالعه کتاب برایم فراهم شود. اما وقتی شروع به خواندنش کردم دیگر نتوانستم از آن دل بکنم و تا انتهایش را خواندم. اگر چه داستان کتاب کوتاه بود اما پر از نکات جالب توجه و ارزشمند در مورد زندگی و مسائل مختلف آن بود. به راستی در این روزهای پرمشغله و پر از پیشامدها و حوادث روزمره که همه درگیرش هستیم، بسیاری از ما از واقعیت های زندگی و اینکه چرا و با چه هدفی در حال به اصطلاح زیستن هستیم، غافل مانده ایم. نکته به نکته حرف های موری نشان دهنده راه صحیح و درست زندگی و قدر دانستن موقعیت های موجود در آن است. اینکه در زندگی عشق بورزیم و از زندگی در زمان حال لذت ببریم نه در زمانی که گرد و غبار پیری بر چهره و جسممان نشسته و منتظر فرا رسیدن مرگ هستیم...
خواندن کتاب بهانه ای شد تا فیلم سه شنبه ها با موری را نیز ببینم. اقتباسی نسبتا وفادارانه به کتاب در یکی از آخرین نقش آفرینی های جک لمون در جلوی دوربین. یک فیلم تلویزیونی که مانند کتاب ساده اما گویا و پر نکته بود. روزهای آخر زندگی موری با آخرین سال های زندگی جک لمون همراه شده بود تا عملا یک هم ذات پنداری عجیب و دوست داشتنی رقم بخورد. یک نقش آفرینی بی نقص و زیبا از جک لمون در نقش پیری مرشد به نام موری که آخرین جایزه عمر هنری اش را برایش به ارمغان آورد. در کنار این دو باید نام عزیز زنده یاد منوچهر نوذری را هم اضافه کنم تا این مثلث تکمیل شود. آخرین باری که زنده یاد نوذری به جای جک لمون صداپیشگی کرد تا وداعی خاص با کسی داشته باشد که یک عمر در نقش های مختلف به جایش صحبت کرد.
متاسفانه نسخه دوبله موجود با توجه به جرح و تعدیل های سیمایی های عزیز بر روی نسخه اصلی چهل تکه بود، اما همان هم گنجینه ارزشمندی است که از صدای ماندگار زنده یاد نوذری برجای مانده است. جالب اینکه هیچ نسخه زیرنویس فارسی از این فیلم پیدا نکردم و برایم جای علامت سوال ماند که چنین فیلم ارزشمندی چرا اینقدر مهجور مانده است...
سفید پوشیده بودم با موی سیاه/ اکنون سیاه جامه ام با موی سفید
من همیشه به خودم میگم چرا بیلی وایلدر از جک لمون در خارش هفت ساله استفاده نکرد.در صورتی که اون رل انگ جک لمون بود. شایدم اگر از جک لمون استفاده می کرد مریلین مونرو زیاد دیده نمیشد.
درود بر Savezva عزیز برای این مطلب زیبا درباره جک لمون دوست داشتنی.
(۱۳۹۸/۵/۱۱ عصر ۰۳:۱۰)سناتور نوشته شده:
من همیشه به خودم میگم چرا بیلی وایلدر از جک لمون در خارش هفت ساله استفاده نکرد.در صورتی که اون رل انگ جک لمون بود. شایدم اگر از جک لمون استفاده می کرد مریلین مونرو زیاد دیده نمیشد.
موافقم .
جک لمون خیلی عالی از پش شخصیت جذاب آقای شرمن در این فیلم بر می آمد.
شاید در زمان فیلمبرداری در دسترس نبوده و ....
اتفاقا اگر بود مرلین مونرو هم بهتر دیده می شد چون مونرو معمولاوقتی پارتنر قوی ای در مقابلش بود بهتر و قوی تر بازی می کرد.
زمانی که فیلم خارش هفت ساله در سال 1955 ساخته شد، بیلی وایلدر به عنوان یک کارگردان قرضی در اختیار کمپانی فاکس قرار گرفته بود. طبق گفته خودش در مصاحبه با کامرو کرو (کتاب گفت و گو با بیلی وایلدر) او در ابتدا والتر ماتائو را تست کرده و او را به عنوان چهره ای جدید انتخاب کرده بود. اما مسئولین کمپانی و تهیه کنندگان فیلم تام ایول را پیشنهاد دادند. به گفته وایلدر او بازیگر بدی نبود اما آدم درست این نقش نبود...
در آن زمان جک لمون هنوز هنرپشیه مشهوری نشده بود و اتفاقا در همان سال 1955 به خاطر بازی در فیلم میستر رابرتز اولین جایزه اسکارش را دریافت کرد و یواش یواش تبدیل به چهره معروفی شد. او در سال 1955 در دوفیلم سه نفر برای نمایش و خواهر من ایلین نیز نقش آفرینی کرد. 4 سال طول کشید تا استاد برای بازی در فیلم بعضی ها داغشو دوست دارن همکاری خود را با جک لمون آغاز کند...
سفید پوشیده بودم با موی سیاه/ اکنون سیاه جامه ام با موی سفید
جک لمون تقریبا تمام فیلم هاش شاهکاره ولی نمی دونم چرا هیچ وقت از دیدن ایرما خوشگله سیر نمیشم حداقل سالی دو سه دفعه میشینم این فیلم رو نگاه می کنم. نمیدونم به خاطر دوبله شاهکاره فیلمه که(صد البته)یا به خاطر فیلم برداری دراستودیو هست که انقدر این فیلم جذابیت داره. در هرضورت این فیلم جزو10 فیلم برتر تاریخ از نظر من می تونه باشه
با نظر شما در مورد جک لمون و فیلمهایش کاملا موافقم. ایرما خوشگله فیلم بسیار جذاب و دلنشینی است اما من به شخصه فیلم آپارتمان را بیش از فیلم های دیگر جک لمون دوست دارم. یک فیلم فوق العاده با شخصیت هایی که هر کدامشان نمادی از یک جامعه هستند... از آدم های فاسد و منفی گرفته تا انسان پاک و ساده و بی آلایشی که در این جامعه ناپاک شخصیت مثبت و معصومیت خود را حفظ کرده است. البته شخصیت کاراکترهای هردو فیلم شباهت زیادی به یکدیگر دارند. می شود گفت سی سی باکستر آپارتمان تقریبا همان نستور پاتوی ایرما خوشگله است...
سفید پوشیده بودم با موی سیاه/ اکنون سیاه جامه ام با موی سفید