[-]
جعبه پيام
» <لوک مک گرگور> متشکرم دوست گرامی. منهم همیشه از خواندن مطالب جذاب و دلنشین تان کمال لذت را برده ام.
» <رابرت> بررسی جالب تأثیر فیلم "پاندورا و هلندی سرگردان" بر انیمیشن "عمو اسکروچ و هلندی سرگردان" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...6#pid45456
» <رابرت> سپاس از دون دیه‌گو دلاوگا و لوک مک گرگور عزیز به خاطر مطالب تحقیقی، تحلیلی و زیبای اخیرشان
» <دون دیه‌گو دلاوگا> "بچه‌های کوه تاراک" : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...3#pid45453
» <مارک واتنی> ممنونم رابرت جوردن عزیز
» <رابرت جوردن> سپاس از مارک واتنی و بتمن
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
» <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
» <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 6 رای - 3 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
شوخی با بزرگان سینمای کلاسیک
نویسنده پیام
پرشیا آفلاین
مترجم کافه
***

ارسال ها: 220
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۱/۹/۱۶
اعتبار: 24


تشکرها : 4498
( 2786 تشکر در 76 ارسال )
شماره ارسال: #19
RE: شوخی با بزرگان سینمای کلاسیک

سلام 

هرچی توی موضوعات کافه گشتم دیدم این تاپیک از همه به مطلب من نزدیک تره. اگه خیلی هم مرتبط به نظر نرسید, بذاریدش به حساب یه آگهی بازرگانی؛ درست به بی رحمی آگهی های تلویزیون که وسط فیلمی از اینگمار برگمن, تبلیغ پفک موتوری و پوشک چیک چیک مای بی بی روی آنتن می ره.


 

هیزم شکنی مشغول قطع کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه . 

وقتی در حال گریه کردن بود، یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می کنی؟

هیزم شکن گفت: تبرم توی رودخونه افتاده.

فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت و از هیزم شکن پرسید:"آیا این تبر توست؟"
هیزم شکن جواب داد: "نه"
فرشته دوباره به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟
دوباره، هیزم شکن جواب داد: "نه".
فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر آهنی برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟
جواب داد: آره.
فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به اوداد و هیزم شکن خوشحال روانه خونه شد.
روزی دیگر هیزم شکن وقتی داشت با زنش کنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی همان رودخانه. هیزم شکن داشت گریه می کرد که فرشته باز هم اومد و پرسید که چرا گریه می کنی؟ اوه فرشته، زنم افتاده توی آب.
فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید: زنت اینه؟ هیزم شکن داد زد: آره! 
فرشته عصبانی شد. " تو تقلب کردی، این نامردیه "
هیزم شکن جواب داد : اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. می دونی، اگه به جنیفر لوپز "نه" می گفتم تو می رفتی و با کاترین زتاجونز می اومدی.و باز هم اگه به کاترین زتاجونز "نه" میگفتم، تو می رفتی و با زن خودم می اومدی و من هم می گفتم آره. اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی. اما فرشته، من یه آدم فقیرم و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم، و به همین دلیل بود که این بار گفتم آره.


نکته اخلاقی:
هر وقت مردی دروغ میگه به خاطر یه دلیل شرافتمندانه و مفیده


بزرگ ترین مصیبت برای یک انسان این است که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته باشد نه شعور لازم برای خاموش ماندن

ژان دو لا برویر, فیلسوف فرانسوی قرن 17
۱۳۹۱/۹/۲۰ صبح ۰۸:۱۴
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : حمید هامون, بانو, Classic, زرد ابری, اسکارلت اُهارا, Papillon, مگی گربه, ژان والژان, dered, خانم لمپرت, آقای همساده, Memento, rahgozar_bineshan, کاپیتان اسکای, اشپیلمن, ال سید, ریچارد, مموله
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: - Classic - ۱۳۸۸/۱۱/۱۱, صبح ۱۲:۳۰
RE: - Negar - ۱۳۸۸/۱۲/۱, عصر ۰۵:۴۶
RE: - Classic - ۱۳۸۸/۱۲/۲۰, صبح ۱۲:۴۸
RE: - Classic - ۱۳۸۹/۹/۱۷, عصر ۱۱:۵۷
RE: شوخی با بزرگان سینمای کلاسیک - پرشیا - ۱۳۹۱/۹/۲۰ صبح ۰۸:۱۴