[-]
جعبه پيام
» <مارک واتنی> ممنونم رابرت جوردن عزیز
» <رابرت جوردن> سپاس از مارک واتنی و بتمن
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
» <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
» <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/XI0kt
» <BATMANhttps://www.doostihaa.com/post/tag/%D8%A...kanon-2021
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/pFib3
» <BATMAN> با تشکر از مارک واتنی عزیز/ نسخه های سینمایی بامزی هم منتشر شدن/ بامزی تو سوئد خیلی محبوبه، از گذشته تا به امروز ازین شخصیت انیمیشن تولید میشه
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 19 رای - 4.37 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
کـارتون های ماندگار و خاطره انگیز کودکی
نویسنده پیام
دلشدگان آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 96
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۸/۲۶
اعتبار: 24


تشکرها : 3231
( 1347 تشکر در 70 ارسال )
شماره ارسال: #165
RE: کـارتون های ماندگار و خاطره انگیز کودکی

خونه مادر بزرگه

[تصویر: 03320779510824703739.jpg]

عروسک گردانان : ایرج طهماسب ، حمید جبلی ، مریم سعادت ، مرضیه محبوب ، فرشته صدر عرفانی ، حسن پور شیرازی ، مسعود کرامتی ، عادل بزدوده

 طراح ساخت عروسک : مریم سعادت ، مرضیه محبوب ، عادل بزدوده ، رحیم دوستی

طراح و ساخت دکور : کامبیز صمیمی مفخم ، محسن نوروزی ، نظام الدین مدنی ، بهروز جاندار

شعر : هنگامه مفید و مرضیه برومند   آهنگساز : بهرام دهقانیار       محصول زمستان سال 1366

مادر بزرگه : هنگامه مفید
مخمل : بهرام شاه محمدلو
مراد : راضیه برومند
آقا حنایی : رضا بابک
گل باقالی خانوم : فاطمه معتمد آریا
نوک سیاه : آزاده پور مختار
نوک طلا : مریم سعادت
نبات : فاطمه معتمد آریا
حلزون : مسعود کرامتی
هاپوکومار : هرمز هدایت
صاحب هاپوکومار : ؟
آقا کلاغه : ؟

خونه مادربزرگه با یک تیم قوی در طراحی و ساخت عروسک­ها، نوشتن متن مجموعه و عروسک گردانی و دوبله (رضا بابک، فاطمه معتمدآریا، بهرام شاه­محمدلو، مریم سعادت و آزاده پورمختار) به جرأت یکی از بهترین آثار کودک و نوجوان بعد از انقلاب است.موفقیت این مجموعه به حدی بود که سازندگانش را به فکر ساختن سری دوم آن (با اضافه کردن هاپو کومار) انداخت. بی­شک و تا همیشه تاریخ، بینندگان این مجموعه با دیدن چهره چارلز برانسون در هر فیلمی به یاد «مخمل» مادربزرگه خواهند افتاد.

تلویزیون تصمیم داشت قصه " مهمانهای ناخوانده " را برای کودکان بسازد، همان قصه معروف تلویزیون که حیوانات به خانه پیرزنی می‌آمدند و می‌گفتند «من که جیک و جیک می‌کنم برات بذارم برم» و آخر سر همه سر پیرزن بدبخت خراب می‌شدند. تلویزیون اول سفارش مهمان ناخوانده را داده بود اما برومند فکر می‌کرد که این داستان دیگر خیلی تکراری شده. تو همین گیر و واگیر برومند با چهره عجیبی آشنا شد، ننه حلیمه، پیرزن قابله ای که توی یک ده نزدیک انزلی زندگی می‌کرد. یک مادر بزرگ مهربان با کلی حیوان در خانه اش . داستان و شخصیت اولیه در ذهن برومند شکل گرفت : یعنی یک پیرزن مهربان که در خانه اش حیوانات مختلفی زندگی می کنند .ننه حلیمه شد مادربزرگه کار جدید برومند، با همان اخلاق. به همه می‌گفت: «ننه قربان، ننه قربان» توی خانه اش کلی حیوان داشت که با همه‌شان حرف می‌زد. حالا دیگر ایده قصه در آمده بود . برومند با کامبیز صمیمی ‌مفخم رفتند خانه ننه حلیمه و از او عکس گرفتند و طراحی عروسک از روی چهره ننه حلیمه صورت گرفت و مادر بزرگه متولد شد. بعد‌ها ننه حلیمه عکس عروسکش را زده بود به دیوار خانه اش و به همه می‌گفت : این منم . ننه حلیمه ؛ تا همین 8- 7 سال پیش هم زنده بود.
عروسک‌ها را یک تیم قوی ساختند. عادل بزدوده مخمل را ساخت. مریم سعادت رنگش کرد و حتی عبدالله اسکندری هم نظر داد. رحیم دوستی و مرضیه محبوب هم توی ساختن بقیه عروسک‌ها کمک کردند. کامبیز صمیمی‌ مفخم دکور و صحنه را ساخت. عروسک‌ها و صحنه خونه مادر بزرگه عالی بودند. شعر «هزار تا قصه داره» را هم هنگامه مفید و مرضیه برومند با هم گفتند. یک بیت این، یک بیت آن. موسیقی اش را بهرام دهقانیار ساخت که آن موقع تازه 20 سالش شده بود و خونه مادر بزرگه اولین تجربه اش محسوب می‌شد. خونه مادر بزرگه که زمان موشک باران ساخته شد وقتی که همه تهران خالی شده بود عوامل فیلم مانده بودند و مونتاژ می‌کردند، شاید به خاطر همین است که خونه مادر بزرگه این قدر به دل همه نشسته، چون همه با دلشان کار کرده بودند.

شخصیت‌ها:

[تصویر: 00049037132843727779.jpg]

مادر بزرگه : هنگامه مفید به جای مادر بزرگه حرف می‌زد. خیلی آرام و شمرده. مادر بزرگه رئیس خانه بود. با همه مهربان بود اما هیچ کس را زیادی پر رو نمی‌کرد و به همه یک جور می‌رسید هر کس را می‌خواست صدا کند می‌گفت : جان قربان . خیلی سعی کرد مخمل را سر عقل بیاورد تا این قدر تو کار خانواده آقا حنایی نگذارد.  وقتی مخمل کار اشتباهی می کرد دعوایش می کرد اما نگران بود که مخمل سرما نخورد .

مخمل : بامزه ترین شخصیت سریال با آن پیراهن نارنجی و جلیقه قهوه ای که سنجاق قفلی داشت. خیلی گربه بود! همه اش توی ایوان چرت می‌زد و از تنبلی توی کار کردن، جان مادر بزرگه را به لبش می‌رساند. چشم دیدن خانواده آقا حنایی را نداشت. فکر می‌کرد زیرابش را پیش مادر بزرگه می‌زنند. هر کاری می‌کرد تا مادر بزرگه پرتشان کند بیرونبه جای مخمل بهرام شاه محمد لو حرف می‌زد، همان آقای حکایتی.

آقا حنایی و گل باقالی خانوم : مرغ و خروس مادر بزرگه بودند. چون شنیده بودند مادر بزرگه مهمان نواز است یک شب با نوک سیاه و نوک طلا، - جوجه‌هایشان – آمدند خانه مادر بزرگه و ماندگار شدند. کمی ‌بعد، صاحب یک جوجه کوچولوی دیگر شدند به اسم نبات. معتمد آریا هم به جای گل باقالی خانوم حرف می‌زد هم به جای نبات. البته نبات حرف درست و حسابی‌ای نمی‌زد، همه اش جیک جیک می‌کرد و گل باقالی خانوم هم اشکش دم مشکش بود. رضا بابک به جای آقا حنایی حرف می‌زد که مثل خیلی از بابا‌ها نمونه یک مرد خانواده دوست و زحمتکش بود.

نوک سیاه و نوک طلا : «آقا مخمل، آقا مخمل، می‌یای بریم قایم جوجک بازی کنیم؟!» نوک سیاه همین جوری حرف می‌زد، جوجه شیطان و سر به هوای خانواده بود که یک لحظه هم از خواهر ناز نازی‌اش، نوک طلا، جدا نمی‌شد. دائم پا می‌گذاشت روی دم مخمل و حرصش می‌داد. مخمل همه حرصش از خانواده آقا حنایی را سر جوجه‌ها خالی می‌کرد. آزاده پور مختار جای نوک سیاه حرف می‌زد. دور گردن نوک طلا خز زرد بود و پیراهن قرمز گلدار می‌پوشید. مریم سعادت به جایش حرف می‌زد.  بد نیست بدانید که نوک سیاه پسر و نوک طلا دختر است . برای همین است که نوک طلا پیراهن گلدار قرمز پوشیده.

نبات : هیچکس نتوانست این مخمل حسود را آرام کند، جز یک جوجه تازه متولد شده . نبات آخرین فرزند خانواده آقا حنایی و گل باقالی خانوم است . اما نبات که به دنیا آمد مخمل عاشقش شد، باهاش بازی می‌کرد و مواظبش بود. یک بار که نبات تب کرد، مخمل تا صبح گریه کرد.

مراد : پسر مودب و لوس همسایه بود، می‌آمد کمک مادر بزرگه و با مخمل و بقیه اهل خانه خیلی دوست بود. به جای مراد، راضیه برومندمادر لیلی رشیدی – و خواهر مرضیه برومند حرف می‌زد.

آقای حلزون : بعد از یک باران شدید، مادر بزرگه صدای آواز می‌شنود: «به به عجب هوایی، چه آفتاب زیبایی...» این آواز را آقای حلزون می‌خواند، حلزونی که روی لاکش، شیروانی و پنجره چوبی داشت و خیلی مهربان بود. به جای حلزون مسعود کرامتی حرف می زد .

هاپوکومار و صاحب : توی سری دوم به خونه مادر بزرگه اضافه شدند. ‌هاپوکومار زخمی ‌و گم شده بود و چون هندی بود، مثل آدمیزاد حرف نمی‌زد. مدتی مهمان مادر بزرگه بود تا صاحب بیاید و پیدایش کند. مخمل از او می‌ترسید و فکر می‌کرد می‌آید و او را می‌خورد. به جای ‌هاپو کومار، هرمز هدایت حرف می‌زد .

پ . ن :از خاطره انگیز ترین مجموعه های عروسکی که همه ما عاشق شخصیت مخمل بودیم .

 یکی از خاطره های دوست داشتنی من از خونه مادر بزرگه مربوط میشه به سریال زیبای آرایشگاه زیبا!  رضا بابک عزیز به قدری به جای آقا حنایی صحبت کرده بود که در سریال آرایشگاه زیبا بعضی مواقع ناخواسته، صدای اسد آرایشگاه زیبا تبدیل به صدای خروس خونه مادر بزرگه می شد . یادش به خیر.  نمی شه از آرایشگاه زیبا نام برد و یادی از زنده یاد حسین کسبیان نکرد . بازی درخشان حسین کسبیان در سریال آرایشگاه زیبا و فیلم مادر از یادگارهای دریغ انگیز ایشان است . روحش شاد و یادش گرامی .

 منابع : دوچرخه شماره 563 نوشته ندا انتظامی و  هفته نامه همشهری جوان ویژه کارتونهای دوران کودکی ما

۱۳۸۹/۵/۲۹ عصر ۰۵:۵۳
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : بچه رزماری, واترلو, محمد, بهروز, john doe, بهزاد ستوده, اسکورپان شیردل, سروان رنو, ایرج, بانو, موسيو وردو, دشمن مردم, فرید, Peter Pan, Classic, پدرام, میثم, رزا, Kassandra, اهو, الیشا, farzad178, آوینا, John Coffey, مگی گربه, BATMAN, هایدی, واتسون, شارینگهام
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: کـارتون های ماندگار و خاطره انگیز کودکی - دلشدگان - ۱۳۸۹/۵/۲۹ عصر ۰۵:۵۳
برنامه بچه های دیروز - هری لایم - ۱۳۹۰/۴/۱۷, عصر ۰۶:۴۶
داگ فادر - دون دیه‌گو دلاوگا - ۱۳۹۹/۷/۲, صبح ۰۱:۰۴
شجاع وشیرین - مموله - ۱۳۹۹/۱/۲۱, عصر ۰۹:۱۸
RE:پرسی پارکبان - مموله - ۱۳۹۹/۱/۲۳, عصر ۰۸:۰۸
کارتون قدیمی میکروبی - مموله - ۱۳۹۹/۱/۲۴, عصر ۰۸:۱۲
RE:مسافرکوچولو - مموله - ۱۳۹۹/۵/۲۱, عصر ۰۲:۴۰
RE: موش کوهستان - مموله - ۱۳۹۹/۹/۲۵, عصر ۰۹:۱۶
ای کی یو - مموله - ۱۴۰۰/۳/۱۱, عصر ۱۱:۱۲
سه بچه خرس عروسکی - رابرت - ۱۴۰۰/۶/۲۲, عصر ۰۹:۱۵
RE: [split] اینترنت گردی ... - بهزاد ستوده - ۱۳۹۰/۳/۲۷, عصر ۰۶:۱۷
RE: [split] اینترنت گردی ... - سناتور - ۱۳۹۰/۳/۲۷, عصر ۰۹:۵۹