سروان رنو
پلیس انجمن      
ارسال ها: 2,208
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 85
تشکرها : 11858
( 19882 تشکر در 1666 ارسال )
|
RE: آخرین فیلم کلاسیک که دیدم ...
در جمع دیگری از دوستداران سینما، کسی در ستایش این فیلم -که ندیده بودم- نوشته بود. فیلم "پل واترلو" داستانی است آمیخته با لطافت احساسات و تلخی جدایی، که در قلب جنگ روایت میشود. شاید امروز سادهلوحانه یا کمی ملودرام به نظر برسد، اما در مقایسه با آن سالهای هالیوود، اثری درخور تحسین و شایسته عنوان یک درام احساسی است. این فیلم با هنرنمایی ویوین لی، روایتی است از تحول شخصیتی بهنام مایرا، زنی که شادمانی معصومانهای کودکانه اش به تجسمی از درد پنهان و خاموش بدل میشود. و لی، با بازی استادانهاش، این دگرگونی را نمایان میکند.
برای روی، جنگ ماجراجویی و هیجان بود، پر از ناشناختههای جذاب. اما برای مایرا، جنگ تصویری بیپرده از جهنمی است که بود. زمانی که خبر مرگ روی به او میرسد، زندگی برای مایرا معنای خود را از دست میدهد. او که برای اولین بار عاشق شده بود، همهچیز خود را به پای این عشق قربانی کرد، از شغل و رفاه گرفته تا زندگی شخصی. اما زیبایی شکننده و خالص او تاب مقاومت در برابر واقعیتهای لخ و بیرحمانه زندگی وجنگ را ندارد. مایرا، برخلاف روی، نه قوی بود و نه خوشبین. امیدی به آینده و انتظاری از زندگی نداشت. رویای خوشبختی آینده به درد فقدانی جبرانناپذیر بدل شد. و بهمراه گرسنگی، فقر، تنهایی و ناامیدی، انگیزهای برای مبارزه نگذاشت. با این حال، روحی پاک و بیآلایش در او ماند که هرگز کسی را بابت مصائبش یا اشتباهش سرزنش نکرد.
Dude

متاسفانه پست آخر جناب Dude در تاپیک قبلی خراب شد و نشد که درباره فیلم زیبای پل واترلو مطلب کامل بشه. مطلب رو اینجا کپی می کنم که بعدا خودشون کامل کنند.
فقط اضافه کنم که این فیلم یکی از زیباترین فیلم های ویوین لی هست و کاراکتر مایرا یکی از ماندگارترین نقش های او. هنوز غم سکانس آخر این فیلم رو وقتی اولین بار دیدمش خوب به یاد دارم 
رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند .
| |
۱۴۰۳/۱۱/۲۷ عصر ۰۸:۳۴ | |
تشکر شده توسط : |
رابرت, مارک واتنی, کنتس پابرهنه, ممل آمریکایی, مراد بیگ, کوئیک, Dude, BATMAN, Emiliano, پیرمرد, rahgozar_bineshan |
Dude
مشتری کافه   
ارسال ها: 185
تاریخ ثبت نام: ۱۴۰۰/۱۰/۲
اعتبار: 25
تشکرها : 929
( 1730 تشکر در 183 ارسال )
|
RE: آخرین فیلم کلاسیک که دیدم ... (۱۴۰۳/۱۱/۲۷ عصر ۰۸:۳۴)سروان رنو نوشته شده:
متاسفانه پست آخر جناب Dude در تاپیک قبلی خراب شد و نشد که درباره فیلم زیبای پل واترلو مطلب کامل بشه. مطلب رو اینجا کپی می کنم که بعدا خودشون کامل کنند.
فقط اضافه کنم که این فیلم یکی از زیباترین فیلم های ویوین لی هست و کاراکتر مایرا یکی از ماندگارترین نقش های او. هنوز غم سکانس آخر این فیلم رو وقتی اولین بار دیدمش خوب به یاد دارم 
با تشکر از جناب سروان.
پست حذف شده فقط یادآوری یک فیلم خوب و آخرین فیلم کلاسیک که دیدم، بود!
نسخه ۱۹۹۵ اتوبوسی به نام هوس را با بازی جسیکا لنگ که بهیادماندنی بود- ولی مونتاژ فیلم نه- دیده بودم. با این حال، اگر همه بازیگران نسخه اصلی را با بازیگران جدید جایگزین میکردیم، خسارت چندانی به اثر وارد نمیشد، مگر در مورد ویوین لی. پس از تماشای پل واترلو، به سرگذشت و فیلمهای ویوین لی علاقهمند شدم. دیدن نسخه ۱۹۵۱ اتوبوسی به نام هوس—که بیشتر شبیه یک درام واقعی بود تا صرفاً اجرای بازیگران—تصور جایگزینی کسی دیگر در این نقش را دشوار کرد. بااینحال، برای دوبله، نسخه ۱۹۹۵ را ترجیح میدهم، با توجه به علاقه شدید خانمها به ملودرام کردن درام و علاقه آقایان به ارائه صداهای ابرقهرمانی و اغراقشده برای شخصیتهای بسیار معمولی!
ویوین لی در تراموا، به همه آنچه را که در دیالوگهای فیلم میگفت آگاه بود، معلوماتش، زبان فرانسهاش و بسیاری از آنچه بر سر بلانش گذشت به خاص بودنش برای این کار کمک می کرد، و او عملاً این نقش را زندگی کرد. بااینحال، برای من همچنان مایرا، با چشمانی که بقولی همچنان با شدت میدرخشند و نورشان به قلب تماشاگر میرسد، دوستداشتنیتر است، هرچند شاید بهترین نقش ویوین لی در میان این سه فیلمی که از او دیدهام، نباشد. شخصیتهای اسکارلت اوهارا و بلانش دوبوا قرار نبود دوستداشتنی به نظر برسند، چرا که هر دو ذاتاً دارای ویژگیهای پیچیده و گاهی ناخوشایند هستند. ویوین لی معتقد بود که اشتباه دیگر انتخابها برای نقش اسکارلت این بود که به دنبال یک ملانی دوم بودند، و نه اسکارلت، با تمام سرسختی و کاستیها و رفتار گاهی ناخوشایندش. از سوی دیگر، بلانش دوبوا تقریباً تمام ویژگیهای یک فرد خودشیفته (نارسیست) را در کنار ضعفهای شخصیتی دیگر به نمایش میگذارد و هدف از خلق او این نبود که مخاطب او را دوست داشته باشد، بلکه بیشتر برای درک عمیقتر از تراژدی انسانیاش طراحی شده بود. این دو شخصیت نشان میدهند که جذابیت یک کاراکتر لزوماً به معنای دوستداشتنی بودن او نیست! البته باید اعتراف کرد که بلانش دوبوا در دستکاری روانی مهارت دارد و میتواند حتی تماشاگر را هم تحت تأثیر قرار دهد. بر احساساتش چیره شود، واو را در هالهای از همدلی و تردید فرو برد!
| |
۱۴۰۳/۱۱/۲۸ عصر ۱۲:۴۸ | |
تشکر شده توسط : |
مارک واتنی, مراد بیگ, کوئیک, سروان رنو, کنتس پابرهنه, BATMAN, رابرت, Emiliano, Classic, پیرمرد, Kathy Day, ممل آمریکایی, rahgozar_bineshan |
Dude
مشتری کافه   
ارسال ها: 185
تاریخ ثبت نام: ۱۴۰۰/۱۰/۲
اعتبار: 25
تشکرها : 929
( 1730 تشکر در 183 ارسال )
|
RE: آخرین فیلم کلاسیک که دیدم ...
البته آخرین فیلم کلاسیک که دیده بودم کابیریا و شب هایش بود، و بخاطر تکرار موفقیتش در کسب اسکار توسط -- آنورا: بازخوانی روابط طبقاتی.
در"زن زیبا" هم، مردی ثروتمند زنی فاحشه را برای یک هفته استخدام میکرد. ولی آنورا - که تا قبل از اسکارش ندیده بودم- به کابیربا و بعضی کارهای چاپلین نزدیکتر می شد.
ایدئولوژی و مناسبات اقتصادی و نهادهای اجتماعی باعث میشوند که افراد موقعیت خود را در هرم اجتماعی بپذیرند و آن را را طبیعی و بدیهی بدانند. . اما شکسته شدن این چرخه و نقشهای طبقاتی، همیشه برای تماشاگر سینما جالب و هیجانانگیز است. گاهی که افراد جایگاه خود را در این هرم به چالش میکشند و گاهی که یکدیگر را نه در قالب نقش اجتماعی، بلکه بهعنوان انسان میبینند. در هر حال سقوط از طبقات بالاتر همیشه دردآور است، سقوط در یک قدمی هدف با نگاه به رایلی در کالین وود 2002- مایرا در پل واترلو- آنورا و دیگران، حتی دردناکتر به نظر میرسد! برای خودشان که درک جایگاه واقعیشان در نگاه از جایگاهی بالاتر این قدر رقت انگیز می نماید. چه انتظاری از دیگران می شود داشت؟
آخرین فیلم کلاسیکی که دیدم، Kind Hearts and Coronets ، بی ارتباط با موضوع نبود و در واقع خاطرهاش زنده شد و اشتیاق دوباره دیدنش پیدا شد. هرچند در زمان ما فیلمی مشابه از "دیدی" در چند نقش, پخش شده بود، ولی این که پحش نشده بود، حس نوستالژیک بیشتری دارد. احتمالاً به خاطر داستان و فضای فیلم، طنز خاص آن، بازیگران و سایر عناصر جذابش. و والری هابسن در نقش استلا با جذابیت و وقار خاصش بیاد مانده بود.
این نوشته نکات جالبی داشت.در پی دوبله شده فیلم؛ به اینجا رسیده بودم. هر چند معمولا دوبله فارسی طنز انگلیسی مطلوب نیست، و دوبله فارسی، کمدی ایتالیایی را و فرانسوی را هم معمولا، بسیار بهتر از اصل می کرد.
از "لین" انتخاب هابسن و فیلمهای دیکنزی را دوست دارم. ولی فیلمهای معروفترش برایم از نظر محبوبیت, در حد فیلمهای هیچکاک و رید و لوچ که نام آنها برده شده، است! سلیقه است و البته گاهی هم حالات روحی خاصی هم اثر گذار است. بعنوان مثال- نه بخاطر هراس برچسب "کوتهفکری" خوردن بلکه "سونات پاییزی" برایم، بطور استثنایی جذاب بود در بین کارهای هر دو برگمان که البته کمی از کارهایشان را دیده ام! | |
۱۴۰۳/۱۲/۱۹ صبح ۰۱:۵۹ | |
تشکر شده توسط : |
کوئیک, آرلینگتون, سروان رنو, Emiliano, مارک واتنی, Classic, کنتس پابرهنه, ممل آمریکایی, پیرمرد, مراد بیگ, rahgozar_bineshan |
سروان رنو
پلیس انجمن      
ارسال ها: 2,208
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 85
تشکرها : 11858
( 19882 تشکر در 1666 ارسال )
|
باباغاز - کری گرانت - 1964 - رنگی چه کسی فکر می کرد کری گرانتِ خشک و سنگدلِ فیلم بدنام یکمرتبه تبدیل به شخصیت شوخ و سرزنده فیلم باباغاز شود و یک تنه بار طنز فیلم را خودش به تنهایی به دوش بکشد ؟ کری گرانتِ دوست داشتی هر چه پا به سن گذاشت جذاب تر و حرفه ای تر بازی کرد.
فیلم نام بامسمایی دارد که در ابتدای فیلم متوجه دلیل آن خواهید شد . والتر یک آدم از دنیا بی خبر و خوشگذران است که حتی خبر ندارد 3 سال است جنگ جهانی بین کشورش ( آمریکا) و ژاپن در جریان است ! او دلش به قایق اش خوش است و برای حرف های میهن دوستانه تره خُرد نمی کند ! ولی همانطور که وقتی باران ببارد همه را خواه ناخواه خیس می کند او هم سرانجام با زور و اجبار دوست اش مجبور می شود برای کمک به ارتش به یک جزیره دور افتاده برود و از ژاپنی ها خبر بیاورد اما در جزیره گیر می افتد و درگیر ماجراهای مختلفی می شود.
دوبله خوبی از این فیلم در دسترس است و نسخه کامل آن حدود 2 ساعت است.
Father goose 1964

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند .
| |
۱۴۰۳/۱۲/۲۱ عصر ۱۱:۲۷ | |
تشکر شده توسط : |
Emiliano, Dude, اکتورز, کوئیک, رابرت, کنتس پابرهنه, Classic, آرلینگتون, مارک واتنی, مراد بیگ, مورفیوس, ممل آمریکایی, پیرمرد, BATMAN, شارینگهام |
شارینگهام
کاپیتان کشتی چارمینگ مالی 
ارسال ها: 320
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۴/۶/۱۵
اعتبار: 32
تشکرها : 4173
( 2094 تشکر در 287 ارسال )
|
RE: آخرین فیلم کلاسیک که دیدم ... درود بر همگی ، به خصوص عاشقان سینه چاک فیلم های کلاسیک ، چرا که خودم هم عاشقم .
همان عاشقی که از عشق خود دور مانده و دیدن تصویر و صدای او، برایش آرام بخش است.
اینجانب عادت دارم که در مواقع بی حوصلگی و ناراحتی به سراغ آرشیو فیلم هایم می روم و اغلب اولین گزینه ام، فیلم های دوبله قدیمی است.
چه لذتی بالاتر از این که تصاویر سیاه و سفید را با صداهای آسمانی ببینی!
هفته ی پیش یکی از دردهای من التیام یافت، آن هم با دیدن یکی از یادگارهای دهه شصتی ما
گذرگاه تاریک*
Dark Passage

ساعت یک بامداد و شبکه ی نمایش.
مشغول کاری بودم ، ولی گوشم به صدای تلویزیون بود که به ناگاه صدای لورن باکال تغییر کرد.

دقیقه ی 14
راحت بگویم: آن صدای زیبا ومهربان زنده یاد شهلا ناظریان تبدیل شد به یک زن خشک و بی روح!
بله، دوبله ی فیلم ناقص بوده و دست اندرکاران شبکه آن را وصله کرده اند!
آن هم چه وصله ی ناجوری!
آخر چرا ؟
پس هوش مصنوعی به چه کار می آید؟
چگونه می توان صدای اینگرید برگمن و لورن باکال را با صدایی غیر از بانو شهلا ناظریان تصور کرد؟
در هر صورت ،من تماشای فیلم های دوبله قدیمی حتی با کیفیت VHS را به نسخه های 4k , HD ترجیح می دهم.
نظر شما چیست؟
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
"درباره ی فیلم: فیلم گذرگاه تاریک یا دارک پسیج (Dark Passage) فیلمی معمایی، نوآر، جنایی، هیجان انگیز و درام محصول سال 1947 کشور آمریکا به کارگردانی دلمر دیوز است که توسط کمپانی Warner Bros تولید و منتشر شد؛ نویسندگی این فیلم را نیز دلمر دیوز برعهده داشته و بازیگرانی چون هامفری بوگارت، لورن باکال، بروس بنت، اگنس مورهد، داگلاس کندی، روری مالینسون و غیره در آن به ایفای نقش پرداختهاند؛ همچنین این فیلم که بر پایه رمانی به همین نام نوشته دیوید گودیس و با بودجه 1.6 میلیون دلاری ساخته شده است، اولین بار در تاریخ 27 سپتامبر سال 1947 میلادی توسط کمپانی Warner Bros در سینماهای کشور آمریکا اکران شد و توانست به فروش تقریبی 3.4 میلیون دلار در گیشه جهانی دست پیدا کند؛ فیلم گذرگاه تاریک پس از اکران بازخوردهای مثبت فراوانی دریافت کرد و با استقبال گسترده مخاطبان روبرو شد به طوری که برای بازی بازیگران به ویژه هامفری بوگارت، داستان جنایی پلیسی، کارگردانی، فضاسازیها، سکانسهای مهیج و همچنین چهرهپردازیها مورد ستایش قرار گرفت؛ این فیلم به خاطر استفاده از تکنیک نمای دیدگاه که در آن در یکسوم اول فیلم چهره شخصیتی که بوگارت بازی میکند نشان داده نمیشود بلکه محیط اطراف از دید او نشان داده میشود معروف است؛ استفاده خلاقانه فیلم از ویژگیهای مکانی سان فرانسیسکو نیز قابل اشاره است؛ داستان فیلم تلاشهای فردی به نام پری را دنبال میکند که سعی میکند از دست قانون گریخته و نام خود را از قتلی که متهم به آن شده پاک سازد."
اونی که گفته "زندگی خالی از لذت و خوشحالی نیست."دروغ نگفته!
| |
۱۴۰۳/۱۲/۲۷ صبح ۰۳:۲۳ | |
تشکر شده توسط : |
کنتس پابرهنه, رابرت, Classic, Emiliano, آرلینگتون, مارک واتنی, کوئیک, سروان رنو, rahgozar_bineshan, BATMAN, پیرمرد |
سروان رنو
پلیس انجمن      
ارسال ها: 2,208
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 85
تشکرها : 11858
( 19882 تشکر در 1666 ارسال )
|
RE: آخرین فیلم کلاسیک که دیدم ... (۱۴۰۳/۱۲/۲۷ صبح ۰۳:۲۳)شارینگهام نوشته شده:
مشغول کاری بودم ، ولی گوشم به صدای تلویزیون بود که به ناگاه صدای لورن باکال تغییر کرد.
دقیقه ی 14
راحت بگویم: آن صدای زیبا ومهربان زنده یاد شهلا ناظریان تبدیل شد به یک زن خشک و بی روح!
من کنجکاو شدم و رفتم آرشیو شبکه نمایش و اون تیکه از فیلم گذرگاه تاریک رو دیدم و خوب گوش کردم :
https://telewebion.com/episode/0x11dfa0e0
به نظرم اون تیکه از فیلم رو چون سالها قبل قیچی کرده بودن حالا دوباره دادن خانم ناظریان صحبت کنه. چون با اینکه صدا یهو عوض میشه اما شبیه صدایِ دورانِ پیریِ شهلا ناظریان بود
دقیقا همون جایی هست که یک مرد به لورن باکال زنگ میزنه و میخواد ببیندش اما باکال میگه کار دارم و امشب نمی تونم. قبلا اینقدر سانسورهاشون عجیب و مسخره بود که حتی تماس تلفنی یک مرد غریبه با یک زن رو سانسور می کردن ! وای به حالِ وقتی که طرف میخواست شب بیاد خونه اش 
رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند .
| |
۱۴۰۳/۱۲/۲۷ عصر ۱۰:۴۵ | |
تشکر شده توسط : |
شارینگهام, رابرت, آرلینگتون, کنتس پابرهنه, rahgozar_bineshan, کوئیک, مارک واتنی, ممل آمریکایی, Classic, پیرمرد, مورفیوس |