[-]
جعبه پيام
» <BATMAN> جشنواره های دیگه مثل کن هم مثل سابق جذابیت و گیرایی ندارن/ انجیر معابد بخاطر اینکه کارگردان و بازیگرانش وطنی ان از جهاتی میتونه مهم باشه
» <سروان رنو> در شب های طولانی زمستان تماشای فیلم کلاسیک یا سریال هایی مثل هرکول پوآرو , شرلوک هلمز , ارتش سری لذت اش بیشتره !
» <سروان رنو> من خیلی پیگیر اخبارش نیستم . خیلی وقته اسکار جذابیت خودش رو از دست داده. فیلم های جدید هم اکثرا چنگی به دل نمی زنند.
» <BATMAN> به نظرتون دانه انجیر معا بد میتونه برنده اسکار شه؟ فیلمو چند ما پیش دیدم ، به نظرم واقعیتو به تصویر کشیده، اما بعیده اسکار بگیره، چون رقبای جدی داره
» <BATMAN> چه جالب! ولی اشتباه کرد باید زنده میموند و از کسلر انتقام میگرفت
» <سروان رنو> راینهارت به نوعی خودکشی کرد. خسته شده بود. عمدا علیه خودش اعتراف کرد ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=189&page=6
» <BATMAN> سرگرد راینهارت خیلی مظلومانه کشته شد اونم درست تو شرایطی که میتونست نجات پیدا کنه ولی بدشانسی آورد ، از طرفی فرمانده کسلر حسابی ازش کینه به دل داشت و آخر زهرشو ریخت!
» <شارینگهام> من سرگرد برانت و سرگرد راینهارت رو دوست داشتم که هر دو ی آن ها کشته شدند!
» <سروان رنو> ارتش سری رو میشه بارها و بارها دید و خسته نشد. از بس شخصیت هاش عالی هستند.
» <شارینگهام> بتمن عزیز ، تجدید خاطره ی خوبی بود.
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 3 رای - 3.33 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
خاطرات سودا زده من
نویسنده پیام
رابرت آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 130
تاریخ ثبت نام: ۱۴۰۰/۶/۲۰
اعتبار: 27


تشکرها : 1640
( 1907 تشکر در 130 ارسال )
شماره ارسال: #2
پیش شماره

رابرت (لولک در تعقیب بولک سابق!) جان ندارد از بس کرونا دارد.


ضمن عرض سلام و تشکر از سروان رنو عزیز برای ایجاد این تایپیک، ان شاءالله پس از بهبودی خدمت می رسم و خاطرات و گزارش هایی را که احتمالاً برای شما عزیزان نیز جالب است، تقدیم می کنم.

فقط به عنوان مقدمه چند مورد را با شما عزیزان در میان می گذارم:

الف) از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود؟

من در خانواده ای متوسط و در محله ای متوسط به دنیا آمدم و دقیقاً چهار ماه مانده به پر کردن فرم های انتخاب رشته، بر خلاف میل تمام اعضای دور و نزدیک خانواده و مخصوصاً پدرم، قید پزشکی را زدم و در رشته هنر ثبت نام کردم؛ آن هم به امید قبولی در تنها یک رشته!

برنامه سازی تلویزیونی در دانشکده صدا و سیما...

بگذرم از آنچه در خیال می پروراندم و آنچه شد... شور جوانی من و دوستانم با تجربه و واقع نگری همراه نبود و قادر به تغییر خیلی چیزها نبودیم.rrrr:

ب) بهترین رخدادهای زندگی مربوط به دوران کاری 

اول: استخدام در صدا و سیما در عنفوان جوانی* دوم: بازنشستگی پیش از موعد از صدا و سیما باز هم در عنفوان جوانی!

ج) هر چه می خواهد دل تنگت بگو

خیر، اصلاً از این خبرها نیست! من در اینجا خاطراتی را با شما به اشتراک می گذارم که:

- تا حدّ ممکن سابقه ای مشترک بین ما داشته باشد و احتمالاً برای شما هم جذاب باشد؛ چرا که معتقدم قدر زر زرگر شناسد؛ قدر گوهر گوهری...

- تا آنجا که امکان دارد، خاطرتان را مکدر نکنم. (هر چند بیان بعضی خاطرات و یادآوری زندگی بعضی بزرگان، ناگزیر تلخ خواهد بود.)

- از افراد زنده که قادر به دفاع از خود نیستند و عملکرد قابل انتقادی داشته اند، نام نخواهم برد.

- جامعه آن قدر در فضاهای سیاسی ملتهب است که ...! بنابراین فضای سالم و دوست داشنی کافه را با سیاست آلوده نخواهم کرد.

- به رسم ادب و قدردانی از بسیاری از اساتید، همکاران و هنرمندانی که در کارها، برنامه ها و فعالیت شان خاطره مشترکی داریم، اسم خواهم آورد. بسیاری از این عزیزان در گمنامی زندگی می کنند و یا رخ در نقاب خاک کشیده اند.

- به رسم رعایت قانون کپی رایت، تا آنجا که امکان دارد، منبع خود را قید خواهم کرد. در مورد عکس ها و فیلم ها حاشیه و نام عکاس یا منبع انتشار را حذف نخواهم کرد. البته بعضی عکس ها از فضای مجازی کپی می شوند که متأسفانه نام پدید آوردنده نیامده است.)

د) از نصیحت منع کردن نیکخواهان را خطاست

با نظرات پیشنهادات و انتقادات خود، یاری ام کنید.

                                                                                               ارادتمند: رابرت  


يا رادَّ ما قَدْ فات... (ای برگرداننده آنچه از دست رفته است...)
۱۴۰۰/۶/۳۱ عصر ۰۹:۳۵
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : oceanic, مارک واتنی, Emiliano, پهلوان جواد, سروان رنو, Classic, کنتس پابرهنه, مراد بیگ, کاپیتان اسکای, شارینگهام, آدمیرال گلوبال, مورفیوس, rahgozar_bineshan, نورما دزموند, باربوسا, EDWIN, کیبوتسوجی موزان, لوک مک گرگور, پطرکبیر, ریچارد, اکتورز
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
خاطرات سودا زده من - سروان رنو - ۱۴۰۰/۶/۳۰, عصر ۱۰:۰۹
پیش شماره - رابرت - ۱۴۰۰/۶/۳۱ عصر ۰۹:۳۵
خارج از نوبت - رابرت - ۱۴۰۰/۷/۱۸, عصر ۱۱:۳۲
آنا... - رابرت - ۱۴۰۱/۲/۵, عصر ۰۵:۲۷
RE: آنا... - مموله - ۱۴۰۱/۲/۵, عصر ۰۹:۳۵
RE: خاطرات سودا زده من - سروان رنو - ۱۴۰۲/۲/۳۱, صبح ۰۱:۱۸
RE: خاطرات سودا زده من - Classic - ۱۴۰۲/۳/۱, صبح ۱۱:۰۵
RE: خاطرات سودا زده من - سناتور - ۱۴۰۲/۳/۴, عصر ۰۳:۲۳
RE: خاطرات سودا زده من - سروان رنو - ۱۴۰۲/۱۱/۲۵, عصر ۱۰:۳۵