[-]
جعبه پيام
» <کنتس پابرهنه> از دوستان کافه کسی ساکن اصفهان هست آیا؟
» <BATMAN> اکتورز عزیز خوب یادمه
» <اکتورز> اینجا یە توضیحاتی دادم https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=445&pid=4614
» <اکتورز> BATMAN جان ، یادمە سالها پیش هم این ماهی رو پیشنهاد دادە بودی ولی هیچ وقت گنجاندە نشد
» <BATMAN> منظورت آبه برکه (آبگیر) ست یا آب برگه (میوه) ؟
» <شارینگهام> درود ، کی آب برگه می خورده؟
» <آرلینگتون> ای وای . آبعلیه نمکی سرد با یخ فراوان . دهنم آب افتاد نصفه شبی .سریال بوی ریحون یادتونه ؟ قاسم کولا . دوغ خنک میفروخت تو یزد .
» <BATMAN> آرلینگتون عزیز مچکر از لطفت/ منم زیاد اهل نوشابه های شیرین و انرژی زا نیستم ولی گاهی اوقات هوسی امتحان میکنم / موافقم دوغ مخصوصا آبعلی خیلی خوبه!
» <آرلینگتون> بتمن عزیز و مهربان . در رگ های من به جای خون دوغه . من فقط وفقط به جز آب ، دوغ میخورم از کودکی . همین الان ولی خریدم گفتم از پیشنهاد شما نباید گذشت . نگم براتون بقیه شو
» <BATMANhttps://s6.uupload.ir/files/cafeclassic_yhzh.png[تصویر: 6576567_b1ro.png]
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 8 رای - 4 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
خاطرات فیلم دیدن ... ( از ویدیو تا ... ماهواره )
نویسنده پیام
دزیره آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 196
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۸/۴
اعتبار: 33


تشکرها : 3112
( 2472 تشکر در 103 ارسال )
شماره ارسال: #27
RE: خاطرات فیلم دیدن ... ( از ویدیو تا ... ماهواره )

جناب الیور هاردی از برنامه مسابقه هفته گفتند ومرا به یاد خاطراتم از این مسابقه انداختند.برنامه ای پر طرفدار که پنج شنبه شبها خانواده را دور هم جمع میکرد وان ها را به کل کل با یکدیگر وا میداشت.

من دو بار در این مسابقه شرکت کردم. یادم است وقتی از جام جم زنگ زدند برای برنامه بروم،بعد از چند ساعت همه عالم و ادم فهمیدند من  دارم میروم مسابقه هفته(مامان هارا میشناسید که فکر کنم احساس می کرد دارم میرم کره ماه) خلاصه شال و کلاه کردیم وصبح زود در جام جم بودیم.خوب یادم هست که زمستان بود و برف شدیدی می امد.بعد معلوم شد باید ازمون ورودی بدهیم .یک دفترچه پر از تست را جواب دادیم بعد هم خداحافظ بفر مایید بعدا خبرتان میکنیم.و من که باید به عالم وادمی که منتظرند در اولین پنج شنبه در برنامه باشم توضیح بدهم .خلاصه چند ماه منتظر بودم تابالاخره تماس گرفتند برای ضبط برویم یادش به خیر چقدر خوش گذشت ،اتاق گریم رفتنمان برایمان خنده داربود . مرحوم منوچهر نوذری (روحش شاد) پشت صحنه جدی تر بود . بین مان دختری بود که مادرش دائم برایش استکان اب میاورد تااسترسش پایین بیاید .کم مانده بود باپر قو بادش بزند.والبته برنده هم شد .من اواسط قسمت دوم حذف شدم.

خدامیداند چند تا پنج شنبه گذشت تا برنامه ام پخش شد نزدیک یک سال گذشت.بعضی هم گفتند اصلامسابقه نرفته .

باردوم که شرکت کردم مرحوم اقای سلامی مجری بود ایشان هم مهربان بودند اما خیلی ادیبانه صحبت میکردند .

بعد از پخش برنامه ام ،تو مدرسه حسابی معروف شدم و روزی چند بار مراحل شرکت در برنامه رابرای بچه ها می گفتم . یادش به خیر


] استعداد بزرگ بدون اراده بزرگ وجود ندارد . بالزاک
۱۳۸۹/۱۰/۲۰ صبح ۰۹:۰۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : سروان رنو, الیور, پایک بیشاپ, رزا, اسکورپان شیردل, سم اسپید, مریم, هری لایم, دن ویتو کورلئونه, دلشدگان, بانو, الیشا, حمید هامون, Jacques Clouseau, زرد ابری, مگی گربه, Kassandra, کاپیتان اسکای, سارا, مکس دی وینتر, هایدی, ریچارد
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: خاطرات فیلم دیدن ... ( از ویدیو تا ... ماهواره ) - دزیره - ۱۳۸۹/۱۰/۲۰ صبح ۰۹:۰۹