KESSLER
Schlächter von Brüssel   
ارسال ها: 53
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۱/۱۷
اعتبار: 9
تشکرها : 138
( 429 تشکر در 49 ارسال )
|
انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه بنام خداوند دوستدار زیبائی ها
درود بر همه دوستان و مشتریان کافه کلاسیک روز و روزگارتان به نیکی و شادمانی باد. امروز از شما دوستان گرامی دعوت می کنم تا در افتتاحیه "انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه" و "فیلم خانه فیلم کوتاه" به ما بپیوندید. این دو بخش نوظهور کافه کلاسیک که لازم و ملزوم یکدیگرند رهاوردی ست که در آبان ماه سال 1398 تقدیم شما دوستداران هنر و بخصوص هنرهفتم میگردد. هدف از تاسیس "انجمن" و "فیلم خانه" تماشای فیلم های کوتاه و باشتراک گذاری دانسته های ارزشمند اعضاء و بالا بردن سطح دانسته های علاقمندان به فیلم کوتاه است. بدون شک سرگرمی و هیجان هم بخش جدایی ناپذیر آن خواهد بود. محتوای فیلم خانه فیلم کوتاه از عنوان آن پیداست و محتوای انجمن هم نقد و بررسی فیلم های موجود در فیلم خانه ، توسط مشتریان کافه کلاسیک است. جهت بهتر و یکدست شدن (استاندارد) زاویه دیدمان نسبت به "فیلم کوتاه" بایسته است که تعریف درست و جامعی هم از فیلم کوتاه ارائه گردد که در ادامه کار به آن هم خواهیم پرداخت. اما پس از توضیح کوتاه راجع به "محتوی" لازم است که به "فرم" یا "شیوه اجرا" کار هم بپردازم. شیوه اجرای کار بر این منوال است که یک فیلم کوتاه بر روی یک سرور داخلی آپلود میگردد و لینک آن همراه با یک معرفی بسیار مختصر از عوامل تولید (Credit) ، حجم فایل ، سال ساخت ، ژانر فیلم و کشور سازنده بعلاوه یک تصویر منتخب از فیلم به علاقمندان ارائه میشود. شما برای بدست آوردن لینک دانلود و مرور اطلاعات مذکور باید به فیلم خانه مراجعه کنید. اگر به دانلود فیلم علاقمند شدید آنرا دانلود کنید و لذت ببرید. سازندگان فیلم های کوتاه بعضا برای فیلم شان "آنونس" هم تولید می کنند. اگر فیلم منتخب برای اضافه شدن به "فیلم خانه" آنونس داشت حتما لینک آنونس آنرا هم در کنار لینک اصلی قرار خواهیم داد تا شما با دقت بیشتری انتخاب کنید. بسیاری از فیلم های کوتاه دارای زیر نویس هستند. اگر فیلم مورد نظر زیرنویس داشت حتی المقدور زیرنویس انگلیسی و اگر نداشت زیرنویس زبان اصلی بصورت یک فایل (SRT) در اختیار شما قرار خواهد گرفت. پس از دیدن فیلم می توانید به "انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه" بیائید که من بعد آنرا به نام انجمن خواهیم خواند. در انجمن همه حق دارند که نظر خودشان را درباره فیلم کوتاه مورد نظرشان بیان کنند و یا نقد و تفسیر دیگر دوستان را راجع به آن مطالعه کنند. کسانیکه در هنگام معرفی فیلم نسبت به دانلود آن مردد باشند ، می توانند به انجمن بیایند و با در نظر گرفتن نظرات دیگر دوستان فیلم را دانلود کنند یا از آن صرف نظر کنند. وجه منفی این کار در لو رفتن داستان فیلم (اسپویل شدن فیلم) است. همه ما در انجمن چشم براه حضور گرم شما و سهیم شدن در نظریات شما دوست صاحب نظر هستیم. بسیاری حقایق و نکات ریز هستند که در نظرات دیگران کشف می شوند. بنابراین حضور حداکثری شما مغتنم و مفید فایده است. امیدوارم که بتوانیم چهارشنبه و پنجشنبه هر هفته دو فیلم کوتاه تقدیم شما یاران گرامی کنیم تا بتوانید از آنها لذت ببرید و در اوقات فراقت آخر هفته وقت کافی برای نقد و بررسی داشته باشید. شیوه ای که در بالا به آن اشاره شد ، یعنی معرفی مختصر یک فیلم ، تماشای آن و سپس نقد و بررسی آن بکمک یک کارشناس ، همان شیوهای است که حدود دو دهه پیش جناب دکتر اکبر عالمی در برنامه ارزشمندی بنام " هنرهفتم" پایه گذاری نمودند که خاطرات شیرین آن کمابیش در ذهن ما زنده و پابرجاست.

برنامه هنر هفتم با اجرای دکتر اکبر عالمی
بنابراین با کسب اجازه از همه شما سروران گرامی این انجمن کوچک و صمیمی را به پاس یک عمر تلاش سازنده و خستگی ناپذیر آقای دکتر اکبر عالمی ، به ایشان تقدیم می کنیم. ایمان دارم در سرزمینی که هنر و هنرمند غالبا از ارج و منزلت مناسب با شان خود محروم اند هنوز هم کسانی هستند که همچون شما اعضای کافه کلاسیک هوشیار و بیدارند و قدر هنرمندان و هنر ایشان را به نیکی پاس می دارند. یاد آثار نیک دکتر عالمی در دل همه ما زنده و سرسبز است. ای کاش که این برگ سبز کوچک و این تحفه درویشی هم ، بشکلی به سمع و نظر آن استاد عزیز و ارجمند برسد.

مردم دوستان خود را هرگز از یاد نخواهند برد.
بامید دیدار شما در انجمن فیلم کوتاه
فقط یه چیز میتونه منو زنده نگهداره اونم صدای گرم ناصر طهماسبه و.
فقط یه چیز میتونه منو بترسونه اونم سرما و یخبندان روسیه است
لودویگ کسلر
| |
۱۳۹۸/۸/۱۶ عصر ۰۸:۱۲ | |
تشکر شده توسط : |
Classic, سروان رنو, مراد بیگ, Kathy Day |
KESSLER
Schlächter von Brüssel   
ارسال ها: 53
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۱/۱۷
اعتبار: 9
تشکرها : 138
( 429 تشکر در 49 ارسال )
|
RE: انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه بنام خداوند دوستدار زیبائی ها
درود بر شما دوستان و مشتریان همیشگی کافه کلاسیک
بنده افتخار دارم تا اولین پست انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه را خدمت شما گرامیان تقدیم کنم. اولین فیلم در "فیلم خانه فیلم کوتاه" آپلود شده و هم اکنون آماده دانلود است. انتخاب فیلم اول برای گشایش فیلم خانه فیلم کوتاه کار آسانی نبود. سلیقه مخاطبان رنگارنگ و انتظارات هنر دوستان بسیار است. درضمن فیلم اول فیلم خانه باید جنبه نمادین هم داشته باشد و از آنجائیکه "فیلم خانه" ، خانه فیلم هاست بی شک چراغ ایرانی هم بر آن رواست. بنابراین چراغ اول را روشن کردم با نام پرافتخار بهرام بیضایی و اولین اثر ثبت شده از او به نام "عمو سیبیلو". فیلمی کوتاه و سیاه و سفید که اولین گام کارگردان بزرگ در جاده دور و دراز هنری اش بود.

"عمو سیبیلو" در سال 1349 خورشیدی ساخته شد. فیلم نامه آن براساس داستان کوتاهی به قلم فریدون هدایت پور است. تهیه کننده فیلم "کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان" و کارگردان آن هم بهرام بیضایی ست. این فیلم از نقش آفرینی صادق بهرامی بعنوان تنها بازیگر حرفه ای و همراهی جمعی از کودکان قریه "کن" (آن روزگار) رنگ و رونق یافته . فیلم سیاه و سفید است و مدت زمان آن 28 دقیقه میباشد. موسیقی فیلم اثری ست از "اسفندیار منفرد زاده". سایر عوامل عباس گنجوی ، تدوینگر ، نعمت حقیقی فیلم بردار و هرایر صدابردار میباشند. در تیتراژ فیلم (00:51) نام فامیل "طهمورث" و نام فامیل "جوانروح" (احتمالا) رویت میشود. بدلیل کیفیت پائین نسخه موجود جای شک است که آیا آقایان "سیاوش طهمورث" و "عظیم جوانروح" هم جزو عوامل تولید بوده اند یا نه ؟ اگر کسی از دوستان گرامی بتواند اطلاعات تکمیلی ارائه کند جای تشکر است. داستان فیلم از تقابل یک پیرمرد تازه نقل مکان کرده با بچه های بازیگوش محله ای دورافتاده حکایت میکند. محله ای که برخلاف ظاهر کم جمعیت و دورافتاده آن ، محله ای بسیار پر سروصدا ست. این تضاد محور اصلی داستان را تشکیل میدهد و دو طرف داستان ، در سوی خیر و شر ، سپاهی از کودکان پرشور و سمج در برابر پیرمردی اتوکشیده و مقرراتی ، رودرروی هم قرار می گیرند تا سیر طبیعی داستان شکل گیرد و در برابر چشمان شما به جریان بیفتد. طرفین داستان هر کدام در تقابل با یکدیگر به نوبت دست به حمله می زنند و یا از خود دفاع می کنند. اما از آنجائیکه هدف هردو طرف "زندگی" و "زندگی کردن" است. نویسنده داستان با هوشیاری هردو طرف را با ایجاد "تغییر" به یک سو منتقل می کند تا هردو برنده شوند و داستانِ "بدون بازنده" پایانی خوش داشته باشد. سوی زیبای زندگی که صلح و دوستی ست و نتیجه آن هم زندگی مسالمت آمیز. پیرمرد یاد میگیرد تا نگاه خود را به کودکان (جامعه) که نگاهی تحکم آمیز و از بالا به پائین است تغییر دهد و در این روند حتی ظاهرش را هم تغییر می دهد و سبیل بسیار بزرگ و نمادینش را در پایان فیلم می تراشد. بچه ها هم ، رفتار و کلام خود را تغییر می دهند و این نشانه شروع یک دوستی پایدار بین پیرمرد و بچه های محله است. بیضایی با هوشیاری پیام داستان را درک کرده و آنرا بخوبی تصویر میکشد. موسیقی گوش نواز فیلم ساخته اسفندیار منفردزاده است. منفردزاده تم اصلی عموسیبیلو را براساس موسیقی محلی ایرانی ساخته که با کرنا و دهل نواخته میشود. در مجموع نتیجه کار یک اثر زیبا و تاثیرگذار است. فیلمی که بارها در برنامه کودک تلویزیون پخش شد. در پایان لازم میدانم به چند نکته اشاره کنم. ابتدا یاد صادق بهرامی (۱۲۸۸-۱۳۶۶) را گرامی میدارم. او فارغ التحصیل هنرستان هنرپیشگی ایران بود و در عرصه تئاتر ، سینما و رادیو فعالیت هنری می کرد. بهرامی در زمستان 1366 در تهران درگذشت. روحش شاد. نسخه ای از فیلم عمو سیبیلو که تقدیمتان شد از کانال یوتیوبی " فیلم قدیمی ها" دریافت شده و بهترین نسخه ای بود که توانستم پیدا کنم. صاحب کانال " فیلم قدیمی ها" خوش سلیقگی بخرج داده و هیچ نوشته و یا نشانه ای را در حاشیه فیلم درج نکرده. بهمین سبب است که شما آنرا به شکل اصلی آن مشاهده میکنید. من در هنگام دانلود با یک لایک از صاحب کانال " فیلم قدیمی ها" تشکر کردم. شما هم میتوانید به آدرس زیر مراجعه کنید و با یک لایک از ایشان قدردانی کنید.
https://www.y o u t u b e . c o m/watch?v=lluKXGW2Ra4
دیگر اینکه اگر کسی از دوستان ، موقعیت دقیق لوکیشن فیلم در منطقه "کن" اطلاعاتی دارد لطفا اطلاع رسانی کند. و سرانجام اگر کم و کاستی در مطلب فوق می بینید لطفا به بزرگی خودتان ببخشید. شما هم می توانید دست بکار شوید و در مورد این فیلم و فیلم های بعدی که در فیلم خانه فیلم کوتاه آپلود خواهند شد ، نقد و نظر خودتان را با دیگر دوستان در میان بگذارید.
با سپاس تهران پائیزی پائیز تهران 1398
فقط یه چیز میتونه منو زنده نگهداره اونم صدای گرم ناصر طهماسبه و.
فقط یه چیز میتونه منو بترسونه اونم سرما و یخبندان روسیه است
لودویگ کسلر
| |
۱۳۹۸/۸/۱۶ عصر ۰۹:۰۶ | |
تشکر شده توسط : |
Classic |
KESSLER
Schlächter von Brüssel   
ارسال ها: 53
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۱/۱۷
اعتبار: 9
تشکرها : 138
( 429 تشکر در 49 ارسال )
|
RE: انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه بنام خداوند دوستدار زیبائی ها
درود بر شما دوستان و مشتریان همیشگی کافه کلاسیک
دومین فیلم "فیلم خانه" ، انیمیشن "تبر" از محصولات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که در سال 1359 تولید شده. کارگردان این اثر استاد احمد عربانی ست.

استاد احمد عربانی
داستان فیلم داستان تبری ست که در راه خویش ، به جنگل های سرسبز و با صفا سر میزند و یک به یک آنها را نابود می کند. در جنگل ها به گیاهان و درختان گوناگون بر می خورد و در هر یک نقطه ضعفی می بیند. تبر با هر درختی که در مقابلش قرار گیرد همان رفتاری را می کند که با درختان قبلی کرده و از کارش لذت می برد. در پایان کار هم بی تاسف جنگل نابود شده را پشت سر میگذارد و به سراغ جنگل بعدی می رود. تا اینکه در آخرین منزل به جنگلی میرسد که با جنگل های سابق متفاوت است. جنگلی هوشیار و متحد. این جنگل می خواهد زنده بماند و تن به نابودی نمی دهد. برای زنده ماندن هوشیاری و بیداری اش را دائما حفظ می کند و در مقابل تبر از اسلحه اتحاد بهره می جوید و سرانجام پیروز می شود. گیاهان و درختان "جنگل متحد" خود بینی و خود خواهی را بکناری نهاده اند و در هنگامه پیکار درهم تنیده و متحد ، پیکره ای واحد می شوند. جنگل درهم تنیده خود بشکل تک درختی عظیم در می آید. درختی متفاوت که قدرت شکست دادن تبر را دارد ! در پایان ، پیام فیلم با جمله ای معروف و تاثیرگذار از امام خمینی تکمیل گردیده که :

اگر همه با هم باشید هیچکس نمیتواند شما را بشکند.
شوربختانه ، سالیان سال است که برخلاف گذشته آثار ارزشمندی مانند تبر دیگر از سیمای جمهوری اسلامی بازپخش نمی شوند !
فقط یه چیز میتونه منو زنده نگهداره اونم صدای گرم ناصر طهماسبه و.
فقط یه چیز میتونه منو بترسونه اونم سرما و یخبندان روسیه است
لودویگ کسلر
| |
۱۳۹۸/۸/۱۷ عصر ۱۲:۴۰ | |
تشکر شده توسط : |
سروان رنو, بانو الیزا, Classic, Savezva |
KESSLER
Schlächter von Brüssel   
ارسال ها: 53
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۱/۱۷
اعتبار: 9
تشکرها : 138
( 429 تشکر در 49 ارسال )
|
RE: انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه
فقط یه چیز میتونه منو زنده نگهداره اونم صدای گرم ناصر طهماسبه و.
فقط یه چیز میتونه منو بترسونه اونم سرما و یخبندان روسیه است
لودویگ کسلر
| |
۱۳۹۸/۸/۲۲ عصر ۱۰:۴۸ | |
تشکر شده توسط : |
سروان رنو, Savezva |
KESSLER
Schlächter von Brüssel   
ارسال ها: 53
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۱/۱۷
اعتبار: 9
تشکرها : 138
( 429 تشکر در 49 ارسال )
|
RE: انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه بنام خداوند دوستدار زیبائی ها

فیلم اجتناب ، فیلم ارزشمندیه و به چند دلیل مهم متفاوته.
اول اینکه فیلم با جمله معروفی از تامس هآبز شروع میشه :
حال و روز نوع بشر بمثابه جنگی ست که در آن
هر کس بر علیه دیگری می جنگد.
دوم اینکه محصول کشور سوئده ! و با سلیقه سوئدی ساخته شده. سوئدی ها واقعا متفاوتن. این فیلم دوتا کارگردان داره که با همکاری هم این فیلمو کارگردانی کردن. میتونین تصورشو بکنید که از هالیوود تا بالیوود کارگردانی یه فیلم با دوتا کارگردان ، حتی اگه یک فیلم کوتاه باشه چقدر سخته ! یا اینکه باید می گفتم چقدر غیرممکنه ؟! بهرحال سوئدی ها متفاوتن. یه روز به این حرف من خواهید رسید.
سوم اینکه فیلم در ژانر وحشت ، با تم (Theme) زامبی ساخته شده که من ، خیلی هم ، علاقه ای بهشون ندارم! با اینکه دل خوشی از زامبی ها ندارم اما این فیلم کاملا متفاوت و استثنائیه! فیلم های ترسناک با تم زامبی تو آمریکا خیلی ساخته شده و خواهد شد و تا نباشد چیزکی این اتفاق ، اتفاقی رخ نمیده. سلیقه و ذائقه نسل های جوان آمریکایی این تم از ژانر وحشت رو میپسنده و به فروش این فیلم ها کشش لازم رو میده. اما واقعا دیگه چقدر باید زامبی ببینیم ؟! ما که آمریکایی نیستیم ! دیگه چقدر صحنه های تکراری باید تکرار بشن ؟ شهرهای متروک یا نیمه ویران شده در آینده ای دور و خیالی ، خیابون هایی که ده ها زامبی بظاهر گیج و بهت زده ، ول معطلن و به ناکجا زل زده ان و قهرمانان داستان همیشه باید از این خیابونا و از بین اون زامبی ها رد بشن. البته یکی دوتا صحنه رو به خوبی و خوشی رد میشن ولی ... ولی بالاخره کارگردان با یک اشتباه یا لغزش ، یک صدای بی موقع ، افتادن ناخواسته چیزی یا کسی ، آتوی مناسب رو به زامبی ها خواهد داد و ناگهان موتور زامبی ها روشن میشه. همیشه هم همه با هم روشن میشن !!! و در پی اون تعقیب و گریز شروع میشه ، در خیابون و یا در ساختمون. تا اینکه به قیمت از بین رفتن کلی زامبی که هیچکس ام براشون متاسف نمیشه و اشکی نمیریزه ، چندتا از آدم خوبای داستان هم قربانی بشن و ادامه داستان .... که خودتون میتونید حدس بزنید که چقدر این صحنه ها شبیه بهم و تکراری ان. اما در اجتناب ما با اینهمه تکرار و یکنواختی روبرو نیستیم. داستان قدرتمند فیلم با ایده ای بکر در یک جنگل دورافتاده و یخزده اتفاق میوفته. فیلم از اول داستان خودش رو لو نمیده. حتی پیدا شدن زن ومردی که در جنگل خودکشی کرده اند هم یک اتفاقه و هنوز چیزی از گذشته قهرمانان فیلم (مادر و پسر) نمی دانیم. تازه اندکی قبل از به نیمه رسیدن فیلم است که در حین مکالمه این دو می فهمیم که شرایط آنها غیرعادی ست و آنها در حال عبور از جنگل نیستند بلکه در حال فرارند ! اما فرار از چه کسی ؟ یا چه چیزی ؟ هنوز هم فیلم نمی خواهد به این سوال پاسخ دهد و منتظر می ماند تا ضربه نهایی را دیرتر به بیننده خود وارد کند. فیلم از نیمه هم رد شده و کم کم به صحنه های هیجان انگیز پایانی خود نزدیک می شود در حالیکه در تمام این مدت قهرمانان فیلم را به بیننده معرفی کرده و روابط عاطفی بین آنها را بخوبی نشان داده. اکنون بیننده فیلم در جایگاهی ست که شخصیت های داستان و مشکلات شان را شناخته و می تواند با آنها همذات پنداری کند. اما یک نفر هست که ما هنوز او را نمی شناسیم ، نفر سوم. نفر سومی برای مادر و پسر وجود ندارد چون آنها فقط دونفرند. پس او کیست؟ این هم از ظرافت های جذاب فیلم است. در صحنه ای که مادر ، جسد مرد و زنی را در جنگل پیدا میکند ، عکسی در دست آنها میابد. یک عکس خانوادگی سه نفره ! مرد و زن و دخترشان ! همین لحظه کوتاه و کنایه آمیز است که بیننده نفر سوم را می بیند. مادر عکس را سر جای اولش می گذارد و به سمت پسرش برمیگردد درحالیکه هرگز از خودش سوال نمی کند که چرا دختر در کنار پدر و مادرش نیست. اجتناب از حل این موضوع و ندیده گرفتن آن است که سرنوشت مادر و پسر را بکلی دگرگون می کند. آنها خوشحال از پیدا کردن ماشین و خوراکی های داخل آن مشغول ته بندی و نقشه کشیدن برای ادامه راه هستند. در یک نمای بسته از نیمرخ مادر درحالیکه او نقشه را بررسی می کند ، دوربین کمی گردش می کند تا در پس زمینه تصویر شبح تار و مبهمی از نفر سوم را به بیننده نمایش دهد. یک بیان زیبای تصویری! سپس دوربین دوباره به غفلت مادر بر می گردد. از آرامش صورت زن ، حتی بیننده هم وسوسه می شود که شاید اشتباه کرده و چیزی نبوده. اما وقتی دوربین دویدن پاهای زامبی را به تصویر می کشد همه تصورات فرو میریزند. همه چیز مانند حمله زامبی بسرعت اتفاق می افتد و بیننده گان فیلم اصلا حس نمیکنند که چه موقع کارگردان آنها را از واقعیت به خیال پرتاب میکند. با ورود زامبی ، فیلم ناگهان چهره تخیلی خود را نشان میدهد. تا قبل از او بیننده می توانست تصور کند که داستان فیلم واقعی ست نه تخیلی. این هم از نکات زیبا و دوست داشتنی فیلم است. اما تمام هیجان فیلم در آخر آن ذخیره شده. مادر و پسر با تمام قدرت از خودشان دفاع می کنند اما سرانجام زامبی ، قبل از مرگش به خواسته خود میرسد و مادر قربانی می شود. چهره اندوهگین و گریه مادر و پسر پس از درک واقعیت پیش روی شان بسیار دیدنی و تاثیرگذار است. آنها در تنگنای زمان هستند و باید تصمیم بزرگی را با هم بگیرند و با هم اجرا کنند. تمام شرح و بسطی که فیلم در مورد قهرمانانش داده و بیش از نیمی از زمان فیلم را صرف معرفی آنها کرده اینجا بکار می آید. بیننده در اوج هیجان و احساس همذات پنداری است. آوار حادثه را بر سر خود حس می کند. همراه با مادر و پسر می گرید و به لحظه تلخ جدایی فکر می کند. لحظه ای که پسر باید بناچار مادرش را بکشد. اما در حساس ترین لحظه مشخص می شود که گلوله های تپانچه تمام شده و اوضاع بغرنج تر می شود. اکنون مادر ، همراه با درد و رنج فراوان در حال استحاله شدن است و پسر تنها شده. او بسمت کوله پشتی اش می رود و دیلمی را که برای مبادا با خود آورده بر می دارد. اکنون او باید برگردد و با واقعیت روبرو شود. صحنه برگشتن و رودررو شدن پسر با مادر واقعا دیدنی ست و ارزش هنری دارد. دوربین از نمای نزدیک پسر را بتصویر می کشد که آهسته آهسته برمیگردد تا با واقعیت رودررو شود. دوربین فیلم برداری در دو نقطه حساس جایگیری می کند. بار اول مابین مادر و پسر قرار میگیرد تا تصویر پسر را از پشت سر بگیرد. و قبل از اینکه پسر کاملا بچرخد دوباره به پشت پسر میرود تا چهره مادر را از دید پسر بگیرد. یک شاهکار! درحالیکه پسر در ترس و کرختی فرورفته ناگهان زامبی شروع به دویدن می کند و فیلم پایان میابد. ادامه داستان را شما حدس نخواهید زد!!! موسیقی انتهایی فیلم یادآور جمله هآبز و گویای فرجام کار است.
نمی دانم که آیا شما هم از فیلم اجتناب خوشتان آمده یا نه ؟ اگر فیلمی را از فیلم خانه فیلم کوتاه دانلود کردید و دیدید احساس غریبی نکنید و آنرا نقد و بررسی کنید. در انجمن فیلم کوتاه همیشه روی شما باز است. این هفته هم با فیلم های جدیدتر با شما هستم.
فقط یه چیز میتونه منو زنده نگهداره اونم صدای گرم ناصر طهماسبه و.
فقط یه چیز میتونه منو بترسونه اونم سرما و یخبندان روسیه است
لودویگ کسلر
| |
۱۳۹۸/۸/۲۹ عصر ۰۹:۳۸ | |
تشکر شده توسط : |
مراد بیگ, Classic, بانو الیزا, سروان رنو, ماتیلدا |
KESSLER
Schlächter von Brüssel   
ارسال ها: 53
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۱/۱۷
اعتبار: 9
تشکرها : 138
( 429 تشکر در 49 ارسال )
|
RE: انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه
فقط یه چیز میتونه منو زنده نگهداره اونم صدای گرم ناصر طهماسبه و.
فقط یه چیز میتونه منو بترسونه اونم سرما و یخبندان روسیه است
لودویگ کسلر
| |
۱۳۹۸/۸/۳۰ عصر ۰۲:۱۷ | |
تشکر شده توسط : |
سروان رنو, Classic |
KESSLER
Schlächter von Brüssel   
ارسال ها: 53
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۱/۱۷
اعتبار: 9
تشکرها : 138
( 429 تشکر در 49 ارسال )
|
RE: انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه بنام خداوند دوستدار زیبائی ها
A Crimson Man

این هفته از بین سه فیلم Trinket ، A Crimson Man ، Out Of Time من فیلم A Crimson Man رو انتخاب کردم تا بررسی کنم. خط اصلی داستان براساس فراره. در آینده ای دور ، ربات ها بر گروهی از انسان ها چیره شده اند و اونها رو به بردگی خودشون در آورده ان. ربات های یاغی حکومت شون رو در یک جزیره دورافتاده تشکیل داده ان. پسربچه ای همراه با یک آدم آهنی در حال فرار از دست ربات ها هستند. ربات ها هم بکمک بردگان (انسانی) خودشون فراری ها رو تعقیب می کنن. هدف فراریان ، خروج از جزیره و رفتن به سرزمین انسان هاست. هر دو باید خودشون رو به نقطه ای از ساحل جزیره برسونن که هر روز یک قایق جزیره رو به مقصدی نامعلوم ترک می کنه. اونها باید قایق رو تصرف کنن و بوسیله اون به سرزمین انسان ها برن. در طول مدت فیلم حوادثی برای دو قهرمان اتفاق میوفته و بین شون قهر و آشتی هم میشه. آدم آهنی سرخ یا همون "آدم سرخه" یک ربات جنگیه که قبلا درارتش انسان ها براشون جنگیده. فیلم به گذشته آدم آهنی و پسر بچه چندان نمی پردازه و به حداقل ها بسنده میکنه. نشون دادن حال و روز فعلی این دو و اشاره به آینده مبهمی که در سرزمین انسان ها پیش رو دارند محور توجه فیلم قرار گرفته. آینده مبهم مورد اشاره من بخوبی در سکانس پایانی فیلم که با موسیقی مناسبی هم تلفیق شده بخوبی بتصویر کشیده شده.

به نظر من موسیقی فیلم تنها در همین صحنه پایانی ست که برجستگی پیدا می کنه و جلوه ارزشمندی به فیلم داده. حضور یک پسر بچه ، با همه احساسات و عواطف بچه گانه اش در کنار یک "آدم آهنی" ، کنتراست زیبایی بوجود آورده که دستمایه خوبی برای پرداخت هنریه و کارگردان هم در حد بضاعت فیلم کوتاهش از اون استفاده کرده. دو نکته هم در تیتراژ پایانی فیلم بچشم میاد که قابل توجه ان. نکته اول تنوع عوامل تولید فیلم است. این به ما نشون میده که فیلم "A Crimson Man" از اون فیلم های کوتاه دو نفره (آماتوری) نیست! من بعنوان نمونه اشاره می کنم که فیلم از یک تیم برای جلوه های ویژه کامپیوتری و یک تیم بدلکاری بهره برده. دو نفر دستیار ، فیلم بردار رو همراهی می کرده اند. سه نفر عکاس ، از صحنه و پشت صحنه های فیلم عکس برداری کرده اند. یک تیم هشت نفره مسئول طراحی و تولید لباس آدم آهنی بوده اند ووو.

نکته آخر نقاشی ست که در تیتراژ پایانی دیده می شود و بهمراه آن یک موسیقی ملایم بگوش میرسد. نمیدانم چرا ولی ترکیب این نقاشی و موسیقی مرا بیاد تیتراژ سریال "جزیره اسرارآمیز" (با بازی عمر شریف) می اندازد که در دهه شست از تلویزیون ایران پخش می شد. چندین دهه گذشت و رویاهای ژول ورنی قرن بیستم تبدیل به داستان های علمی-تخیلی قرن بیست و یکم گشت. شاید برای ما فرصتی برای دیدن رویاهای جدیدتر نباشد.
امیدوارم در این روزهای سرد پائیزی از فیلم های "فیلم خانه" فیلم کوتاه لذت ببرید. هنوز فیلم های دیدنی و سرگرم کننده بسیاری در راهند. همچنان میهمان "کافه" بمانید.
فقط یه چیز میتونه منو زنده نگهداره اونم صدای گرم ناصر طهماسبه و.
فقط یه چیز میتونه منو بترسونه اونم سرما و یخبندان روسیه است
لودویگ کسلر
| |
۱۳۹۸/۹/۴ عصر ۰۵:۴۷ | |
تشکر شده توسط : |
Kathy Day, سروان رنو, کاپیتان اسکای, مراد بیگ, بانو الیزا, Classic |
KESSLER
Schlächter von Brüssel   
ارسال ها: 53
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۱/۱۷
اعتبار: 9
تشکرها : 138
( 429 تشکر در 49 ارسال )
|
RE: انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه
بنام خداوند دوستدار زیبائی ها
Happy Birthday

این هفته فیلم کوتاه زیبایی رو در فیلم خانه دیدیم که دوست و همراه قدیمی مان فلرتیشیا به اشتراک گذاشته بود. بررسی فیلم های یک دقیقه ای مصداق عبارت "سهل و ممتنع" است. نباید گول ظاهر ساده و مدت زمان اندک آنها را خورد ، نه در مورد "تولدت مبارک" و نه در رابطه با اغلب فیلم های یک دقیقه ای. غالبا کارگردانانی که پا درین عرصه می گذارند متفاوت هستند و اگر دستمایه خوبی هم داشته باشند آنوقت نتیجه آن یک فیلم کوتاه قوی خواهد بود.
در "تولدت مبارک" دوربین با چند سکانس کوتاه تماشاگران را بسرعت به درک مناسب از "موقعیت" داستان میرساند و شخصیت های داستان را به تماشاگران می نمایاند. درست در آستانه ورودی انبار است که پدر خانواده فرانسوا هم خودش و هم شخصیت همسرش را به ما معرفی میکند. درین میان دختر خانواده با "سکوت" معرفی میشود که خود پرمعناست. اسلحه فرانسوا دوبار در قاب بسته دوربین قرار می گیرد. بار اول با بازی گیری حساب شده از بازیگر نقش فرانسوا و بار دوم توسط فیلمبردار. این نمایش اتفاقی نیست . درواقع کارگردان اسلحه را هم بهمراه شخصیت های داستان معرفی میکند. نقش اسلحه در روابط خشن اجتماعی از معضلات و دغدغه های جوامع غربی ست که درینجا به آن اشاره ای کنایه آمیز شده. اما در کلیت "جامعه" اسلحه ، نمادی از قدرت است. اینکه چه کسی در جامعه صاحب قدرت است و چه کسی نیست بسیار تعیین کننده است. صاحب قدرت خود را برنده بازی و مالک همه چیز می پندارد. بنابراین بین خود و دیگران دیواری حائل ایجاد میکند آنچنانکه فرانسوای قدرتمند در انباری را بر روی خانواده اش می بندد و آنها را پشت در جا میگذارد. شاید هوس و طمع موجب گردد که برخی تماشاگران با فرانسوا همذات پنداری کنند و در کرختی شیرین قدرت ، "فرانسوا" و "خود" فرانسوا شده شان را برنده و مالک همه چیز بپندارند. اما با روشن شدن چراغ که همانا نمادی ست از تابیده شدن نور حقیقت بر قضایا ناگهان همه چیز برای ایشان دگرگون میشود. همانطوری که ناگهان همه چیز برای فرانسوا دگرگون میشود و ما بناگاه می فهمیم که برآوردن "فرانسوای صاحب اسلحه" در حقیقت کرمی بر سر قلاب ماهیگیری بوده که کارگردان برای به دام انداختن "وجدان" تماشاگر در موقعیتی خاص از آن استفاده کرده. طمع دائمی انسان به قدرت مانند طمع ماهی به کرم است. کرمی که او را نهایتا به دام خواهد انداخت. لحظه مواجه فرانسوا با مهمانان جشن تولد ، نقطه عطف داستان و لحظه عوض شدن جایگاه "برنده" با "بازنده" است ! مهمانان که نمادی از "افکار عمومی" جامعه هستند گرچه در سکوت ولی با نگاه های "حقیقت بین" شان "صاحب قدرت" را بازنده این بازی می کنند. دیگر چه کسی است که ما به ازای بیرونی این فیلم را در جهان واقعیت ندیده باشد. هرگاه که "رسانه های آزاد" دورویی و تزویر بازیگری را فراروی چشمان حقیقت جوی "افکار عمومی" می نهند زمانی ست که "برنده" ای به "بازنده" تبدیل می گردد. درسی که ما میتوانیم از این فیلم بیاموزیم همانا اهمیت وجود "رسانه آزاد" در جامعه و تعامل بین آن و "افکار عمومی" ست. اگر ما وجود "رسانه آزاد" و "آزادی" رسانه را بدرستی در اجتماع مان حس نکنیم ، باید دریابیم که کسی برای دیده نشدن صورتش از قبل چراغ انباری را دزدیده است.

فقط یه چیز میتونه منو زنده نگهداره اونم صدای گرم ناصر طهماسبه و.
فقط یه چیز میتونه منو بترسونه اونم سرما و یخبندان روسیه است
لودویگ کسلر
| |
۱۳۹۸/۹/۸ عصر ۰۵:۰۲ | |
تشکر شده توسط : |
Kathy Day, Classic, مراد بیگ, Savezva, سروان رنو, ماتیلدا |
KESSLER
Schlächter von Brüssel   
ارسال ها: 53
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۱/۱۷
اعتبار: 9
تشکرها : 138
( 429 تشکر در 49 ارسال )
|
RE: انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه بنام خداوند دوستدار زیبائی ها
A Trip Through Paris گشت و گذاری در پاریس

فیلم مستند "گشت و گذاری در پاریس" نیازی به نقد و تفسیر ندارد. اما لازم میدانم ، به چند نکته مهم اشاره کنم. این فیلم اثری ست که از تجمیع (کلاژ) چند راش کوتاه اما باکیفیت قدیمی تهیه شده است. فیلم ها توسط کمپانی لومیر فیلم برداری و تهیه شده اند. اصل راش ها صامت هستند و بدلایل سخت افزاری با تعداد فریم های کمتری در ثانیه فیلم برداری شده اند. بنابراین بنظر تماشاچیان با سرعت نسبتا بیشتری بنمایش در می آمده اند. در نسخه حاضر ، کیفیت فیلم بهبود یافته ، سرعت فیلم اصلاح گردیده و صوت مناسب بر روی فیلم قرار گرفته. موضوع فیلم فضای شهری و زندگی روزمره ساکنان پاریس می باشد. این فیلم تجمیعی از هشت راش کوتاه است.
0:08 دورنمای کلیسای نوتردام .............. 1896 0:58 عبور و مرور مردم از پل آلما ............. 1900 1:38 خیابان شانزه الیزه ........................ 1899 2:33 کاخ کنکورد ................................... 1897 3:24 عبور آتش نشانان .......................... 1897 3:58 بازی بچه ها در باغ تویلری ............... 1896 0:08 پیاده رو متحرک در نمایشگاه پاریس ... 1900 0:08 دورنمای برج ایفل از رودخانه سن ...... 1897
جهت اطلاع شما دوستان یادآور می شوم که همه نماهای به نمایش درآمده درین فیلم در دهه پایانی قرن نوزدهم فیلم برداری شده اند که ، مقارن است با سال های سلطنت ناصرالدین شاه (سال آخر) و مظفرالدین شاه قاجار .

تطابق صحنه های فیلم با نکات تاریخی آن دوران از تاریخ کشورمان ارزش و اهمیت خاصی دارد. مقایسه نماهای به نمایش درآمده در فیلم با زندگی آن دوران مردم ایران گویای تفاوت تمدن و فرهنگ اروپایی با ایران در قرن نوزدهم میلادی ست. ببینیم ، آگاه شویم و عبرت بگیریم.
فقط یه چیز میتونه منو زنده نگهداره اونم صدای گرم ناصر طهماسبه و.
فقط یه چیز میتونه منو بترسونه اونم سرما و یخبندان روسیه است
لودویگ کسلر
| |
۱۳۹۸/۹/۱۴ عصر ۱۰:۵۳ | |
تشکر شده توسط : |
Kathy Day, دون دیهگو دلاوگا, سروان رنو, پرنسس آنا |
KESSLER
Schlächter von Brüssel   
ارسال ها: 53
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۱/۱۷
اعتبار: 9
تشکرها : 138
( 429 تشکر در 49 ارسال )
|
RE: انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه
فقط یه چیز میتونه منو زنده نگهداره اونم صدای گرم ناصر طهماسبه و.
فقط یه چیز میتونه منو بترسونه اونم سرما و یخبندان روسیه است
لودویگ کسلر
| |
۱۳۹۸/۹/۱۵ عصر ۰۳:۳۱ | |
تشکر شده توسط : |
Savezva, Kathy Day, سروان رنو |