[-]
جعبه پيام
» <BATMAN> پیشنهاد میشه/ داستان فیلم از ابتدا تا انتها با تعلیق همراهه https://www.f2medi.ir/20171/juror-2-2024/
» <سروان رنو> درود بر زاپاتا و جیمز باند ! ... آره .. بعضی از اسامی مثل فیلم های کلاسیک شدن ... نوستالژیک !
» <جیمز باند> درود بر همه دوستان گرامی
» <زاپاتا> چقدر دلم برای اسمهای درون این. رنگین کمان تنگ شده
» <BATMAN[تصویر: 45545454_u3fa.jpg]
» <BATMAN> با اجازه سروان رنو دو سه روز این تصویر بالای جعبه پیام باشه
» <BATMAN> کیکاووس یاکیده چقدر عوض شده بتمن ... خیلی نرمال شده , قبلا خیلی خفن تر بود ! / تیپ و مدل موهاش؟ عکس الانش تو اینستا تقریبا مثل همون قدیماست
» <کلانتر چانس> دوستانی که تونستن گلادیاتور2 رو ببینن، لطفاً نظراتشون رو اعلام کنن. با سپاس فراوان
» <کلانتر چانس> یکی از دوبلورهایی که واقعاً دوستش دارم. کیکاووس یاکیده ست.
» <سروان رنو> کیکاووس یاکیده چقدر عوض شده بتمن ... خیلی نرمال شده , قبلا خیلی خفن تر بود !
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 1 رای - 4 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
به یاد علی معلم
نویسنده پیام
Savezva آفلاین
جک لمون
***

ارسال ها: 210
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۵/۱۰
اعتبار: 38


تشکرها : 989
( 2208 تشکر در 180 ارسال )
شماره ارسال: #1
به یاد علی معلم

به یاد علی معلم

 

مثل همیشه در یک جمله ساده و مختصر...

علی معلم درگذشت...

خبری غافلگیر کننده و بهت آور از مرگ شخصیتی که همه اهالی سینما دوستش داشتند. شخصیتی مثبت، اکثرا خندان و دوست داشتنی که با آن کت سفید رنگی که اغلب اوقات بر تن داشت، به عنوان سمبل سینمای بخش خصوصی شناخته می شد. معلم کسی بود که با عشق و علاقه فراوان بنیانگذار مجله ای شد که از همان ابتدا به خاطر سایز و اندازه خاصش مورد توجه واقع شد. او با بنیان نهادن دنیای تصویر اقدام به برگزاری نخستین و تنها جشن بزرگداشت سینمای ایران توسط بخش خصوصی کرد. جشنی که مزین به نام مقدس حافظ بود. معلم با تحمل مشقت های فراوان توانست 16 دوره از این مراسم را با شکوه فراوان در تقدیر از برگزیدگان سینما و تلویزیون ایران برگزار کند. اگر چه در دولت قبلی مجله دنیای تصویرش یکسال توقیف شد اما پس از رفع توقیف با شکل و شمایل شیک و مطالب منحصر به فرد با سربلندی بر روی پیشخوان کیوسک های مطبوعاتی درخشید. دنیای تصویری که معلم بنا نهاد سمبلی از نگاه نسل های جدید به سینما بود. بدون جملات و نقدهای پیچیده و سنگین. همان قدر روان و گویا که ساده ترین طرفداران سینما را علاقه مند می کرد. نگاهی که نه در مجله وزین فیلم به عنوان سردمدار مجلات سینمایی ایران وجود داشت و نه در سایر مجلاتی که گاه و بیگاه در این عرصه منتشر می شدند. و حالا تنها چند ساعت از درگذشت مردی می گذرد که حضور پر رنگش در سینمای بعد از انقلاب به وضوح دیده می شد و اکنون با رفتنش خلا عظیمی در جامعه سینما به وجود خواهد آمد. معلم که به عنوان تهیه کننده سینما نیز فعالیت می کرد، قصد داشت تا با همکاری مسعود جعفری جوزانی که  فیلمنامه کوروش کبیر را نوشته بود، عظیم ترین پروژه سینمای ایران را تهیه کند که به خاطر مسایل مالی و محدودیت ها این مهم میسر نشد و اکنون به درگذشت او این پروژه را نیز باید پایان یافته قلمداد کرد.

افسوسی که برای من برجای ماند...

برای من دوبار در نمایشگاه های مطبوعات این فرصت به وجود آمد تا با علی معلم از نزدیک گفتگو کنم. در مرتبه اول خوب یادم هست که از او گله کردم که موضوع سینمای کلاسیک در مجله دنیای تصویر کم است و معلم در حالی که به سمت یکی از همکارانش برمی گشت گفت: سینمای کلاسیک کمه، راست میگه این آقا، تا به حال خیلی توجه نکرده بودم...

و مرتبه دوم زمانی بود که به  او پیشنهاد طراحی جدول سینمایی کردم که او هم استقبال کرد و گفت برای ویژه نامه هایمان خیلی خوبه و بعد از من خواست تا برای ویژه نامه پدرخوانده جدولی طرح کنم . جدول را طرح کردم و در صفحه آخر آن ویژه نامه به چاپ رسید. قصد داشتم تا این همکاری را ادامه دهم. اما این کار لعنتی و شلوغی های مکرر زندگی مانع شد این همکاری ادامه پیدا کند و هر دفعه که خواستم جدولی طرح کنم فرصت میسر نشد. در حالی که قصد داشتم تا در سال جدید با یک برنامه ریزی کارم را شروع کنم، این خبر شوک آور مرا در بهت و افسوسی عمیق فرو برد، افسوس برای لحظاتی که می توانستم با این مرد بزرگ افتخار آشنایی و همکاری بیشتر داشته باشم  و از تجربیاتش و حضور گرمش نهایت بهره و لذت را ببرم. اما حالا دیگر او نیست...


سفید پوشیده بودم با موی سیاه/ اکنون سیاه جامه ام با موی سفید
۱۳۹۵/۱۲/۲۳ عصر ۱۱:۲۰
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : ال سید, سروان رنو, سناتور, مراد بیگ, ماهی گیر, اسکورپان شیردل, نیومن, Classic, هانا اشمیت, دون دیه‌گو دلاوگا, BATMAN, خانم لمپرت, زرد ابری, باربوسا
Classic آفلاین
صاحب کافه
*********

ارسال ها: 793
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۷
اعتبار: 47


تشکرها : 6944
( 6104 تشکر در 447 ارسال )
شماره ارسال: #2
RE: به یاد علی معلم

به راستی خبر ناگواری بود ...

علی معلم , آن سینماگر خوش سیما و خوش صدا ؛ آن مَرد کارهای نو ؛ آن شخصیت نجیب.

بنیانگذار جشن غیر دولتی حافظ , موسس  دنیای تصویر , نشریه ای که سبک جدیدی را بنیان نهاد.

خوش پوش بود و راه و رسم سینمایی بودن را خوب می دانست. اهل اندیشه بود و یادداشت های سردبیری او در دنیای تصویر  همیشه خواندنی و پرمغز .

او همچنین از موسسان سایت کافه سینما بود که یکی از اولین  سایت های مجازی خبری سینمایی است.

پاسدار فرهنگ ایرانی بود و می خواست پروژه بزرگ کورش کبیر را علی رغم سنگ اندازی ها شروع کند و ...

امید است که راه او را دوستدارانش ادامه دهند که این بهترین قدردانی از این مرد خواهد بود.

لینک یک مقاله خوب درباره او


اینهمه کافه توی دنیا هست , اونوقت شما درست اومدین به کافه ی ما
۱۳۹۵/۱۲/۲۴ عصر ۱۲:۵۴
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : ال سید, هانا اشمیت, دون دیه‌گو دلاوگا, BATMAN, مراد بیگ, سروان رنو, نیومن, خانم لمپرت, اسکورپان شیردل, Savezva, زرد ابری, باربوسا
دون دیه‌گو دلاوگا آفلاین
مسافر سبزـپوش کافه
***

ارسال ها: 264
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۵/۱۲/۶
اعتبار: 33


تشکرها : 1272
( 3037 تشکر در 250 ارسال )
شماره ارسال: #3
«شبنمی که به عیّوق پیوست»

یادداشتی از سید محمد بهشتی برای نشریۀ دنیای تصویر (ش۲۷۳، بهار ۱۳۹۶)؛ در رثای علی معلم 

پیشینیان ما شبنم را پدیده‌ای حیرت‌انگیز می‌پنداشتند. زیرا آب که مایۀ حیات است، در شبنم به زلال‌ترین و پاک‌ترین حیثیتش حضور دارد. می‌گویند شبنم تنها یک کار می‌داند و آن پاسبانی از لطافت است. شبنم این کار را خوب بلد است و البته اگر زمینه مهیا باشد، حاصل کار شبنم، گرانبها‌ترین داشتۀ موجودات زنده است.

شبنم نماد فروتنی و تواضع نیز است، زیرا تا وزنی پیدا می‌کند دیگر برگ حساس گل تاب نگاه داشتن او بر دستان ظریف خود را ندارد و بار خویش را بر زمین می‌نهد. می‌گویند اگر این قطره شبنم به دریا بیفتد، دریا قدر نهایتِ لطافت و پاکی او را می‌شناسد و آنرا نگه می‌دارد تا شور و ملوث نشود، آنوقت آن قطره را به صدف خواهد سپرد تا در دل خود محافظتش کند. می‌گویند از هم‌نشینی شبنم و صدف، مروارید پدیدار می‌شود که به تعبیری حاصل ازدواج زلال‌ترین عنصر طبیعت با سر سخت‌ترینِ موجودات است. مروارید که لطیف‌ترین احجار است؛ لطافتش را از شبنم و سختی و فسادناپذیری‌اش را از صدف وام گرفته است و بی‌علت نیست که حاصل‌جمع این دو بهایی عالی پیدا کند. از این روست که سعدی علیه‌الرحمه، فروتنی شبنم را سبب‌ساز برکشیده شدنش به مقامِ عیّوق می‌داند. تلألو درخشان و لاله‌گونِ ستارۀ عیوق، در دوردست‌های افلاک آن را برای شاعران مَثل رفعت و درخشندگی ساخته و با ناهید و خورشید همبر و هم‌شأن نموده است. عیّوق، شبنم آسمان است که به مرتبت افلاکی برکشیده شده است. می‌گویند او نگهبان بیدارِ ثریاست. ثریا نامی است که بر مجموعه‌ای از ستارگان درهم فشرده و تنگنازده نهاده‌اند که به سان چلچراغی مرواریدگون چشم و دل‌ نظّارگان آسمان را می‌رباید.

درخشندگی خیره‌کنندۀ برج ثریا و دلفریبی و خودنمایی‌هایش را عیّوق پاسدار است.

به نظر من سینمای ایران در آسمان سینمای جهان همچون ثریا، چلچراغی فریبا و درخشان است. آمدن و بودن این ثریا ممکن نبوده و نیست جز به وجود عیّوق‌هایی که خاضع و فروتن در کنارش از او پاسداری کرده‌اند. زنان و مردانی که فقط یک کار را خوب می‌دانند و آن هم این است که زلال و خالص خود را به دست دریا سپارند. کسانی که از بدو ورود به کار تا لحظه‌ای که این جهان فانی را به حال خود گذاشته و در سرای باقی رحل اقامت افکنده‌اند، دغدغه دیگری جز سینما نداشته‌اند حتی آن زمان که مشغول فعالیت در حوزه‌های دیگر بودند؛ از روزنامه‌نگاری و تهیه‌کنندگی تا اجرای گردهمایی و برپایی رویدادهای بزرگ.

افراد ذوفنونی که قصدشان از طیف متنوع و مختلفی از فعالیت‌ها، فقط و فقط اعتبار و احترام بخشیدن به ثریا و مروارید است. آنهایی که وقتی از فیلم و سینما سخن می‌گویند، از فیلم و سینمای خود و قشر خود حرف نمی‌زنند بلکه به تمامیت موجودیت سینمای ایران نظر دارند و از عمق دریا تا اوج آسمان آنرا منظور.

البته عیّوق در بلندای افلاک و شبنم در قعر دریا کثیر و پرشمار نیست. ماه و خورشید و فلک باید دست به دست دهد که شبنمی بزاید و به دریا سپرد و مرواریدی پدید آید و ... . لذا اینان استثنایند. چند تن را پیدا می‌کنیم که نسبت به کل سینمای ایران احساس مسئولیت و تعهد کنند؛ چند نفر که یک تنه کارهای بزرگی در مقیاس نهادهای عمومی و دستگاه‌های دولتی را تدارک ببینند، و بی‌بهانه و بی‌توقع انتشار ۲۷۲ شماره نفس‌گیر «دنیای تصویر» تا برگزاری ۱۶ دوره جانفرسا «جشنواره حافظ» را در کارنامه داشته باشند؛ چند تن را می‌توان برشمرد که شبنم‌وار، در عین شفافیت و افتادگی، ابائی از انجام کارهای بزرگ و پرخطر مثل اقدام برای تهیه مقدمات ساخت فیلم کوروش، و ترسی از فتح قله‌های رفیع و رفیع‌تر و کشف عرصه‌های ناشناخته و ناشناخته‌تر نداشتند؛ علی معلم از جمله آنان بود و چه حیف که این شبنم پاک و پربار زود از میانمان رفت.

ویژه‌نامه دنیای تصویر به یاد علی معلم


اگر قرار باشد سر یک سامورایی به ناگاه قطع شود، او باید بتواند یک کار دیگر را هم به انجام برساند با موفقیّت.
۱۳۹۶/۳/۵ عصر ۰۲:۲۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : مراد بیگ, ال سید, پرنسس آنا, سروان رنو, اسکورپان شیردل, BATMAN, Classic, اسکارلت اُهارا, Savezva, شارینگهام, زرد ابری, باربوسا
Savezva آفلاین
جک لمون
***

ارسال ها: 210
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۵/۱۰
اعتبار: 38


تشکرها : 989
( 2208 تشکر در 180 ارسال )
شماره ارسال: #4
RE: به یاد علی معلم

یکسال پیش در چنین شب منحوسی بود که خبر درگذشت علی معلم همه اهالی سینما را در شوک فرو برد. در سالی که خبرهای بد و ناگوار درگذشت هنرمندان دوست داشتنی یکی پس از دیگری خاطر همه را آزرده می کرد، شاید هیچ کس انتظار خبر کوچ علی معلم را نداشت. مردی که سرشار از انرژی و میل به زندگی بود. مردی که با شمایل معمولا خندان و روی گشاده اش، خودش را در دل همه جا می کرد. زنده یاد علی معلم جذابیتی منحصر به فرد داشت که ناشی از درون بی ریا، پاک و خالصانه اش بود. هر کس فقط یکبار هم صحبتش می شد جذب روح بلند و شخصیت کاریزماتیکش می شد. حتی کسانی هم که او را از نزدیک ندیده و فقط در قاب تلویزیون صحبت های او را می شنیدند شیفته بیان و اعتقاداتش می شدند. زنده یاد معلم رک و صریح بود و هر جا که بحث از سینما و سینماگران می شد با شجاعت  و قاطعیت از حق همه دفاع می کرد و از هیچ کسی باکی نداشت. نه به جریانی وابسته بود و نه از مواجهه با خطر می هراسید. معلم با معلومات فوق العاده و دید وسیعی که به واسطه سال ها فعالیت و تجربه اش در این صنعت می گذشت، جزو نوادر زمان ما بود. مردی که با ظاهر همیشه مرتب و خوش تیپش هیچ وقت در مواجهه با دیگران خودش را گم نکرد و بی ریا و خالصانه پذیرای بحث های گرم سینمایی با طرفداران و عاشقان فیلم و سینما بود. زمانی که در نمایشگاه مطبوعات مجله دنیای تصویرش غرفه داشت، هر روز بعد از ظهر وقتش را برای گپ و گفتگو با علاقه مندان و طرفداران فیلم می گذاشت و بر خلاف بسیاری از اهالی سینما، ساعت ها با ذوق و علاقه به بحث و تبادل نظر با آنها می پرداخت. هزاران افسوس که چنین گوهر ارزشمندی با کوچ ناگهانی اش همه اهالی سینما را تنها گذاشت و در حسرت ابدی فروبرد. روحش شاد و یاد و نامش جاودان.


سفید پوشیده بودم با موی سیاه/ اکنون سیاه جامه ام با موی سفید
۱۳۹۶/۱۲/۲۳ عصر ۱۰:۱۰
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : سروان رنو, شارینگهام, مراد بیگ, آدری لاووا, سناتور, Classic, پرنسس آنا, زرد ابری, باربوسا
ارسال پاسخ