[-]
جعبه پيام
» <BATMAN> تشکر کنتس عزیز/ منوچهر اسماعیلی تو سکانس پایانی "مردی که موش شد" چقدر با نمک و خنده دار میگه = سلام علیکم آقای رئیس! (خیلی هنرمند بود، یادش گرامی)
» <کنتس پابرهنه> موافقم بتمن عزیز
» <Dude> با سپاس از جنابان مراد بیگ و سروان. نوشته‌ای مرا علاقمند تماشای پل واترلو نمود، و آنچه از آن در خاطرم مانده بود، به اختصار آورده بودم. و همین بود و بس!
» <BATMAN> سریال خانه سبز لوکیشنهاش اغلب دلگیره و به خوبی نورپردازی نشده، در کنارش موسیقی متن حزن انگیزی داره، بعضی قسمتها هم از نظر محتوایی زیادی غصه دارن
» <BATMAN> بستگی به کیفیت و محتوای فیلم و سریال هم داره، مثلا کفشای میرزا نوروز با اینکه قدیمیه ولی غمی توش نیست یا مردی که موش شد
» <مراد بیگ> با سپاس از الطافِ دوستانِ جان ، باعث مسرّت و افتخاره که مقبول دوستان واقع شد .
» <کنتس پابرهنه> صد‌در‌صد سروان جان... منظورم این بود که اون سریالی که مثل خانه‌ی سبز دل‌انگیز بود هم الان دیگه دلگیر شده... این احساس من هست البته.
» <سروان رنو> البته همه شون خوش ساخت نیستن کنتس جان ! بعضی هاشون ریتم خیلی کندی دارن و حوصله سربر هستند واقعا .
» <عباس حاجیوند> سلام.دوستان گلم. خوشحالم عمری بود بازم سری زدم انجمن
» <کنتس پابرهنه> با اینکه فیلم‌ها و سریال‌ها توی اون دهه‌ها خوش‌‌ساخت‌تر بودند ولی نمی‌دونم چرا دیدن حتی یک سکانس از این سریال‌های قدیمی واسه من اینقدر دلگیره.
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
داستان عامه پسند - داستان در پیتی - Pulp fiction
نویسنده پیام
Schindler آفلاین
[.....]
***

ارسال ها: 142
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۴/۶
اعتبار: 17


تشکرها : 219
( 1531 تشکر در 81 ارسال )
شماره ارسال: #13
RE: داستان عامه پسند - داستان در پیتی - Pulp fiction

قبل از آنکه به بحث درباره محتوای پالپ فیکشن ادامه دهیم، بگذاریم نگاه مختصری بیندازیم به چند نگاره از این فیلم و روی ویژگی های آنها بحث کنیم. کاری که تارانتینو با استادی انجام داده و بعد از گذشت دو دهه هنوز از دیدن این کمپوزیسیون و عناصر موجود در هر تصویر لذت میبریم.

در این فیلم، علاقه بسیار زیاد تارانتینو به فیلم برداری از نماهای غیر هم تزار با چشم (eye level) به چشم میخورد. عنصری که در بسیاری از عکس های زیر خواهیم دید، این است که از نمای هم تراز با چشم معمولا برای نمایش ضعف و ناتوانی و عادی بودن کاراکترها استفاده شده و از نمای رو به بالا برای کاراکتری هایی که در صحنه مربوطه، دست بالا را دارند.

[تصویر: 1459199282_4095_c8e7d70dd7.jpg]

صحنه ای که در آن بوچ پس از جستجو در فروشگاه، یک ابزار خاص پیدا کرده است. تعجب و حیرت در چشمان بوچ با این نمای رو به پایین ترکیب میشوند تا هم دید بهتری به کل صحنه داشته باشیم و هم آن حس حیرت و البته فاصله با آبجکت مورد نظر (شمشیری که روی دیوار است) را بهتر درک کنیم.

این نما میتوانست به صورت کلوزآپ هم گرفته شود و چشمان حیرت زده بوچ را ببینیم اما این کجا و آن کجا!

[تصویر: 1459199975_4095_7fca7256b7.jpg]

صحنه بعد، زمانی که بوچ به آن چه میخواسته رسیده است. حالا از نمای رو به بالا صحنه را میبینیم. حیرت و کنجکاوی ما درباره فضای بالای قفسه ها رفع میشود.

[تصویر: 1459200170_4095_c8038cde0b.jpg]

در صحنه بعدی برخلاف بسیاری از فیلم های پلیسی معمول، از زاویه پایین بوچ را در موقعیت ضد نور میبینیم. تصور میکنم اگر زاویه دید از روبرو و هم تراز با چشمان بود این حس تحیر و تعجب و کنکجاوی بوچ (جایی که بوچ نگاه میکند برای ما هم عجیب و رازآلود است) وجود نمیداشت.

[تصویر: 1459200344_4095_3bcbc1a08e.jpg]

این صحنه و صحنه بعدی مکمل همدیگر هستند. در این صحنه میتوانست کمی بازتر باشد و جزییات بیشتری از صحنه را ببینیم اما مسلما نکته طلایی که هیجان و شهوت در چهره فرد منحرف (و از طرفی خطر قریب الوقوع برای اوست) از دست میرفت.

[تصویر: 1459200470_4095_67ac149f47.jpg]

و این هم صحنه مکمل! در یک آن به بهترین شکل این عبارت را فریاد میزند: حالا ورق برگشت!!

[تصویر: 1459200615_4095_c7ab30649b.jpg]

در این صحنه (و چند صحنه مشابه که در آینده خواهیم دید)، زمانی که سوژه در حالت ناتوانی، عجر و وضعیت معمولی قرار دارد از روبرو  وهمتراز با چشم فیلمبرداری شده است. شاید به این جهت که دیگر نکته عجیبی وجود ندارد و وضعیت مشخص است. در اینجا از هیجان، اعتماد به نفس، تسلط بر صحنه و ... خبری نیست!

حالا مثالهایی بیشتر از این موقعیت ها:

[تصویر: 1459200748_4095_a499c8a09e.jpg]

[تصویر: 1459200789_4095_23853308a5.jpg]

[تصویر: 1459200798_4095_5b3eeb3c9c.jpg]

[تصویر: 1459200818_4095_7a1b2ad6b3.jpg]

[تصویر: 1459200842_4095_30ddd047a4.jpg]

[تصویر: 1459200875_4095_286e9de587.jpg]


کوه با نخستین سنگها آغاز میشود و انسان با نخستین درد
۱۳۹۵/۱/۱۰ صبح ۰۱:۰۴
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : اسکورپان شیردل, rahgozar_bineshan, خانم لمپرت, دزیره, ویگو مورتنسن, BATMAN, جروشا, ایـده آلـیـسـت, Memento, حمید هامون, زرد ابری, oceanic, جیم استارک, سروان رنو, پیر چنگی, پروفسور
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: داستان عامه پسند - داستان در پیتی - Pulp fiction - Schindler - ۱۳۹۵/۱/۱۰ صبح ۰۱:۰۴