(۱۴۰۰/۶/۱۸ عصر ۰۵:۵۷)کنتس پابرهنه نوشته شده:  

کاپیتان شارینگهام عزیز درود،

اول چند تا سوال فوتبالی ازتون دارم :)

1. آیا تا به حال به خاطر باخت تیم آلمان اشک ریختید؟

2. تلخ ترین باخت آلمان از نظر شما مربوط به کدوم بازی بوده؟

3. شیرین ترین برد آلمان از نظر شما کدوم برد بوده؟

4. به نظر شما آقای لو مربی بهتری بود یا کلینزمن؟

5. شکست آلمان در مقابل ایتالیا در نیمه نهایی 2006 تلخ تر بود یا باخت از اسپانیا در نیمه نهایی 2010؟

6. بزرگترین ضعف تیم آلمان در حال حاضر چیه؟

7. بازیکن محبوب شما در تمام دوران ها در تیم آلمان کیه؟

8. ترکیب رویایی تون رو از بازیکنان تیم آلمان بنویسید؟

9. به نظر شما هم فردوسی پور با تیم آلمان لج بود؟ به نظر من هر وقت بازیهای تیم آلمان رو گزارش میکرد از بردش ناراحت میشد و از باختش خوشحال

و اما چند تا هم سوال غیر فوتبالی:)

10.آیا تا به حال در یک فیلم کاراکتری بوده که شخصیتش شبیه شما باشه و خیلی باهاش هم ذات پنداری کنید؟ کدوم شخصیت؟

11. اگر این شانس رو داشته باشید که از دوستان قدیمی فقط یک نفر رو به کافه برگردونید، اون شخص کیه؟ 

12. کدوم فیلم از نظر منتقدان شاهکار بوده و به نظر شما یک فاجعه بیشتر نبوده:) 

13. متولد چه ماهی هستید و آیا به تاثیر ماه تولد در خصوصیات اخلاقی اعتقاد دارید؟

 سپاس از شما

عرض سلام و خوشحالی از علاقه ی وافر شما به فوتبال آلمان

1- تا به حال برای  ناکامی های آلمان  اشک نریختم ، ولی از باخت در فینال یورو 1992 آن قدر آه کشیدم که جیگرم آتیش گرفت!

به خاطر از دست دادن فرصت های زیاد و نبودن یک نفر که پاسخ سوال 6و 7 است.

2-باخت به کره جنوبی در جام جهانی 2018

چون باعث شد آلمان برای اولین بار از دور گروهی صعود نکند که این بدترین نتیجه ی مانشافت در تاریخ جام های جهانی بود.

3-برد تاریخی 7 بر یک مقابل برزیل در جام جهانی 2014

به نظر من، این برد آلمان بزرگترین پیروزی تاریخ فوتبال هم محسوب میشه.به 4 دلیل:

الف- در نیمه نهایی بردیم. من معتقدم بازی نیمه نهایی از فینال هم مهم تره.

چون وقتی پیروز بشیم، مدال نقره قطعی میشه و به فینال که نقطه ی اوج مسابقات است، راه پیدا می کنیم.

ب-برزیل را بردیم.یعنی پرافتخارترین تیم فوتبال جهان

ج-میزبان رو بردیم که از حمایت فیفا و تماشاگران دو آتیشه اش برخوردار بود.

د-7تا زدیم و در نیمه ی دوم مماشات کردیم. وگرنه نتیجه ی بازی می تونست 2رقمی بشه.

4- یواخیم لو

گرچه مدت مربیگری کلینزمن کوتاه تر از لو بوده، ولی کلینزمن بیشتر موفقیت هاش رو مدیون طرح و نقشه های لو بوده است.

5- مقابل ایتالیای چغر و بدبدن!

چون در 2006 میزبان بودیم و به قهرمانی در خانه می اندیشیدیم و متاسفانه باختمان هم در 2 دقیقه ی آخر وقت اضافه رخ داد.این یعنی نهایت بدشانسی

6-نداشتن یک فرمانده، یک رهبرمقتدر در داخل زمین مثل...

این عزیز دل شارینگهام، در فینال یورو 92 غایب بود(به علت مصدومیت)

آلمان هم بدون فرمانده مانده بود و به پنیرهای دانمارکی باخت.

7-لوتار ماتئوس، وارث بکن باوئر و بهترین حریف مارادونا

8-ترکیب رویایی من از بهترین بازیکنان تاریخ مانشافت

اولیور کاهن

فرانس بکن باوئر

فیلیپ لام

آندریاس برمه

ماتیاس سامر

لوتارماتئوس

توماس هسلر

پل برایتنر

گرد مولر

کارل هاینس رومنیگه

میروسلاو کلوزه

9-به نظر من عادل فردوسی پور بهترین گزارشگر و مجری فوتبالیه که تا به حال دیده ام.

اگر هم درباره ی فوتبال آلمان هم اظهار نظر منفی داشته، این بر می گرده به نحوه ی بازی آلمان و تیم های آلمانی.

یعنی فوتبال با نظم و تاکتیک محور که به ماشینی معروفه.

بعد از صعود بودار آلمان از گروهش در جام جهانی 1982 موج نفرت از فوتبال آلمان بیشتر شد.

در جام 1986 هم با بردهای خفیف و لنگان به فینال رسید و کسی این تیم رو مستحق فینال هم نمی دید، چه برسد به قهرمانی.

این دیدگاه ادامه داشت تا جام جهانی 2010 که یواخیم لو با سیستم تهاجمی  چند برد پرگل رقم زد  و تیم های مطرحی مثل انگلیس و آرژانتین را 4تایی کرد.

یادمه در همین جام فردوسی پور گفت:" دیگه نمیشه این آلمان رو دوست نداشت."

چرا این حرف رو زد؟ چون آلمان از اون روش سنتی بیرون آمده بود و زیبا بازی می کرد و زیبا هم می برد.

در خیلی از مواقع هم منصفانه اظهار نظر می کند و من از این بابت براش احترام زیادی قائلم.

البته علاقه ی شخصیش به فوتبال انگلیس به خصوص لیورپول هم به قوت خودش باقی است.

در آخر هم بگم که تنها گزارشگری که  فوتبال آلمان رو خیلی دوست می داشت، جهانگیر کوثری بود و بس!

10-  این 3 شخصیت ،هر کدام به نوعی باعث هم ذات پنداری من با فیلمشان شدند.

 آپو                                    رابرت                      کنت مونت کریستو

ولی یک ترانه هست که به طور شگفت انگیزی حال و روز اینجانب رو بیان می کنه.

سال 76 که به تازگی به جرگه ی معلمی درآمده بودم ، اداره ی متبوع ، بنده رو به یک روستا اعزام کرد.

روستایی که به قول معروف:"آخر دنیا بود!"

صد حیف که این ترانه 2 سال بعد منتشر شد و من دیگه در اون حس و حال نبودم.

ولی شنیدن متن این سرود تمام خاطرات ریز و درشت آن سال رو برام تداعی می کنه و تبدیل شده به یکی از ماندگارترین ترانه هایی که تا به حال شنیده ام.

مسافر خسته ی من بار سفر رو بسته بود
تو خلوت آیینه ها به انتظار نشسته بود

می خواست که از اینجا بره اما نمی دونست کجا
دلش پر از گلایه بود ولی نمی دونست چرا
ولی نمی دونست چرا

دفتر خاطراتشو رو طاقچه جا گذاشت و رفت
عکسای یادگاریشو برای ما گذاشت و رفت
برای ما گذاشت و رفت

دل که به جاده می سپرد کسی اونو صدا نکرد
نگاه عاشقونه ای برای اون دعا نکرد

حالا دیگه تو غربتش ستاره سر نمی زنه
تو لحظه های بی کسیش پرنده پر نمی زنه

با کوله بار خستگی ، تو جاده های خاطره
مسافر خسته من یه عمره که مسافره
یه عمره که مسافره

11-دلتنگ این دوست قدیمی ام:

  آناکین اسکای واکر

امیدوارم که از سفرهای فضایی و طولانیش بازگردد.

12-

تعریف این فیلم رو زیاد شنیده بودم، ولی اصلا" ازش خوشم نیامد.

13-

خصایص متولدین هر ماه نسبی است و به طور قطع به یقین نمی توان گفت که  هر کس در یک ماه به دنیا آمده باشد، صددرصد این خلق و خو را دارد.

ولی در مورد اینجانب، بیشترش صدق می کند.
ممنون از این پرسش های با احساس مشترک