[-]
جعبه پيام
» <رابرت جوردن> سپاس از مارک واتنی و بتمن
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
» <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
» <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/XI0kt
» <BATMANhttps://www.doostihaa.com/post/tag/%D8%A...kanon-2021
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/pFib3
» <BATMAN> با تشکر از مارک واتنی عزیز/ نسخه های سینمایی بامزی هم منتشر شدن/ بامزی تو سوئد خیلی محبوبه، از گذشته تا به امروز ازین شخصیت انیمیشن تولید میشه
» <مارک واتنی> ارادت شارینگهام عزیز
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
بازی (دیوید فینچر)
نویسنده پیام
پروفسور آفلاین
هفت خط
***

ارسال ها: 43
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۹/۲/۲۲
اعتبار: 14


تشکرها : 553
( 527 تشکر در 43 ارسال )
شماره ارسال: #4
RE: بازی (دیوید فینچر)

این تاپیک خواندنی رو چندبار از اول تا آخر خوندم و لذت بردم هم از فیلم هم از برداشتهای متفاوت نویسندگان خوش قلم.

اول یک خلاصه از فیلم بگم برای اونها که فراموشش کردن یا ندیدنش: یک تاجر اصیل، موفق و پولدار که در بچگی شاهد خودکشی پدرش بوده در بزرگسالی وارث و مالک امپراطوری مالی شده. او که یک پدر ناموفق برای برادر مسئله ساز کوچکتر از خودش بوده، در قالب یک شوهر ناموفق هم کارش به طلاق می کشه. نیکولاس ون اورتون که حالا یک سرمایه دار خشک و منزوی و بیرحمه، در تولد چهل و هشت سالگی، سن خودکشی پدرش- از برادر کوچکترش کادویی ویژه می گیره:

یک بازی واقعی و مرگبار که زندگیش و آینده اش رو از این رو به اون رو می کنه.

روجر ایبرت از اصطلاح فیلم یخچالی هیچکاک برای توصیف بازی استفاده می کنه؛ یعنی فیلمی با ریتم کند اما مهیج که کم کم روی بیننده تاثیر می گذاره و در آخر متلاشی می شه. خود من با شروع فیلم روی کاناپه لمیدم رفته رفته در کشاکش صحنه های دلهره آور بازی هی نیم خیز می شدم. بعد بصورت کاملا رفلکسی به پشتی کاناپه میخکوب شدم و تا آخر جم نخوردم! آخرش که تلوزیونو آف کردم پشتم خیس عرق بود انگار تموم آبهای اون یخچال ذوب شده رو ریخته بودن پشت من!

شما تعلیق رو در نه در سکانس به سکانس بلکه ثانیه به ثانیه حس می کنید. حتی زمانی که نیکولاس در سکانس پایانی به قصد خودکشی از پشت بام آسمانخراش خودشو پرت می کنه و در همون چند ثانیه بام تا زمین انگار یک عمر زندگی از جلوی چشمای بازش می گذره.

دیوید فینچر در فیلمهاش بارها و بارها از کارهای هیچکاک الهام گرفته؛ مثلا Gone girl از روانی، Panic room از پنجره عقبی و همین بازی از سرگیجه (مردی که دایم فریب می خوره زنی که فریبنده و فریبکاره و داستان یک خودکشی کلیدی جانگداز). شاید اگه زیاد طرفدار فیلمهای روان شناختی نباشید در مورد فیلمهای فینچر همین نمک هیچکاکی مزه فیلمهای فینچر رو مطلوبتر و عطش شما رو برای دیدنشون بالا ببره.

بیشتر نمی گم تا لطف دیدن بازی براتون کمتر نشه. فقط می گم برداشت هر کس از پایان فیلم کاملا می تونه متفاوت باشه. از نظر من نمی شه گفت نیکولاس بواسطه این بازی دچار دگرگونی کامل اخلاقی شده ولی تغییرات خوشایندش محسوسه. اعتماد به همسر از دست رفته ای که قدر محبتش رو هرگز ندونست و رو آوردن به یک جایگزین احتمالی برای گریز از تنهایی و پوچی و جبران مافات. این در نظر نیکولاس یک پایان عبرت آموزه و می تونه شروعی تازه و چالشی در یک آرامش بعد از طوفان باشه. اما کی می دونه شاید بازی همچنان ادامه داشته باشه.


گاهی اوقات آتش بس مهمترین بخش یک جنگ است
۱۳۹۹/۵/۶ عصر ۰۵:۳۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : مارک واتنی, کنتس پابرهنه, Kathy Day, لوک مک گرگور, سروان رنو, Classic, زرد ابری, بانو الیزا, کاپیتان اسکای, دون دیه‌گو دلاوگا, پرنسس آنا, مراد بیگ
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
بازی (دیوید فینچر) - کاپیتان اسکای - ۱۳۹۴/۸/۱, عصر ۰۲:۵۸
RE: بازی (دیوید فینچر) - Memento - ۱۳۹۴/۸/۵, عصر ۱۱:۴۱