[-]
جعبه پيام
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
» <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
» <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/XI0kt
» <BATMANhttps://www.doostihaa.com/post/tag/%D8%A...kanon-2021
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/pFib3
» <BATMAN> با تشکر از مارک واتنی عزیز/ نسخه های سینمایی بامزی هم منتشر شدن/ بامزی تو سوئد خیلی محبوبه، از گذشته تا به امروز ازین شخصیت انیمیشن تولید میشه
» <مارک واتنی> ارادت شارینگهام عزیز
» <شارینگهام> درود بر همه ی دوستان ، سپاس از مارک واتنی عزیز
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 2 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سینمای علمی، تخیلی و فانتزی
نویسنده پیام
Memento آفلاین
(2000)
***

ارسال ها: 216
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۷/۱۷
اعتبار: 46


تشکرها : 4500
( 3946 تشکر در 154 ارسال )
شماره ارسال: #19
RE: سینمای علمی، تخیلی و فانتزی

تقدیم به هایدی گرامی به خاطر علاقه شدیدشون به رابین ویلیامز

======================================

قصد دارم در این تاپیک چند فیلم فانتزی از یکی از کارگردان های مورد علاقه ام معرفی کنم.

تری گیلیام

یک دیوانه بی شاخ و دم

گیلیام را به خاطر انیمیشن های عجیب و غریبش در کمدی های فوق العاده مونتی پایتون می شناسیم. انیمیشن های بی قاعده و دوست داشتنی! سرشار از خلاقیت و ایده های متحیرکننده.

گیلیام تنها عضو غیر بریتانیایی گروه کمدی مونتی پایتون است. البته او بعد از مدتی حق شهروندی آمریکایی خود را انکار کرده و رسما تابعیت انگلیسی پذیرفته است!

گروه 6 نفره ای که (البته بعد از فوت گراهام چپمن در سال 1989 5 نفره شده است) لحظات یونیکی را در تاریخ سینما به یادگار گذاشته اند. جدای از کارهای تلویزیونی آنها که به شکل آیتم اجرا می شده است، سه فیلم به یادماندنی

مونتی پایتون و جام مقدس 1975

مونتی پایتون، زندگی برایان 1979

مونتی پایتون، معنای زندگی 1983 (که این فیلم هم متاسفانه هنوز زیرنویس نشده است.)

از آنها به یادگار مانده است. البته در ایران به خاطر شوخی هایی که بعضا ماهیت ضد دینی و پوچ گرایانه دارد زیاد از آنها چیزی نشنیده ایم. اما همین که دو فیلم کمدی دهه 70 میلادی در سایت دهه 90 ای IMDB رتبه های 92 و 169 داشته باشند نشان از ماندگار بودن این کمدی ها دارد...

گیلیام تنها عضو گروه است که همچنان فعال است و مشغول فیلم سازی است. سایر اعضای گروه تنها فعالیتی که دارند تئاترهایی است که اجراهای مجدد کارهای دهه 70 آن هاست. شنیدن دیالوگ های 40-50 سال قبل از زبان این کمدین های پیر بسیار دلنشین است...

البته تری جونز (شخصی که جلو همه ایستاده است.) نیز امسال بعد از حدود 20 سال فیلمی ساخته است که آخرین حضور رابین ویلیامز (البته در نقش صداپیشه) محسوب می شود... ضمن اینکه تری جونز در این مدت چند مستند روایت کرده است از جمله مستند داستان عدد 1 از بی.بی.سی.

[این تری جونز ربطی به اون تری جونز کشیش تندرو ندارد.]

فیلم های ابتدایی گیلیام بسیار آثار ضعیفی هستند تا فیلم برزیل که برای آن نامزد اسکار بهترین فیلم نامه شده است. (البته من چیز زیادی از این فیلم نفهمیدم.  اگر کسی از بزرگوارن این فیلم را دیده است خوشحال میشم مطلبی در این باره بنویسد...)

بعد از برزیل کارهای گیلیام جانی تازه می گیرد. فیلم های فانتزی که با توجه به پیشینه او در مونتی پایتون اصولا همگی ربطی به قرون وسطی برمی گردد... با فیلم برداری های خاص و محدب و طراحی صحنه های شلوغ پلوغ و قدیمی به سبک یک عتیقه فروشی! کلا آثار گیلیام بیشتر به یک خواب شبیه است تا یک فیلم... به یک خواب عجیب و غریب و دوست داشتنی...

==============================

=============

=

The Fisher King 1991

یک فیلم بامزه با بازی های فوق العاده.

بخصوص بازی رابین ویلیامز که خیلی بدشانس بوده که این نقشش با هنرنمایی خارق العاده بنده در فیلم سکوت بره ها همزمان شده وگرنه مستحق اسکار بوده است خدابیامرز...

رابین ویلیامز از دوستان بسیار نزدیک تری گیلیام بوده و چندین فیلم مشترک با هم دارند. این دوستی در حدی بود که شبکه سی.ان.ان در ویژه برنامه فوت رابین ویلیامز با گیلیام مصاحبه کرد...

[مراسم تشییع جنازه گراهام چپمن (عضو مرحوم مونتی پایتون) هم به نوبه خودش جالب است. جایی که سایر اعضا در مدح او سخنرانی های کمدی می کنند و به یاد او می خندد]

در کنار رابین ویلیامز بازی خوب مرسدس روئل نیز به چشم می خورد که برنده اسکار بهترین نقش مکمل زن شده است. «ژان رنو باز ها» روئل را به خاطر نقشش در فیلم بامزه قبر روزنا به یاد دارند...

همچنین بازی آماندا پلامر، دختر کریستوفر پلامر که او هم از دوستان نزدیک گیلیام است، نیز مثل بازی های پدرش قابل قبول ولی کمی اغراق شده است...

آماندا پلامر بعدا در فیلم پالپ فیکشن نیز نقش کوتاهی بازی کرده است. همان سکانس اول فیلم که دو نفر در کافه نشسته اند و بعد از صحبت های عاشقانه معمولی، ناگهان تفنگ های خودشان را بیرون می آورند!!

===============================

===========

=

و اما داستان فیلم...

داستان درباره یک گوینده مغرور رادیو (جف بریجز) است که روزی با صحبت هایش باعث می شود یکی از شنوندگانش به کافه ای حمله ور شود و چند نفر را به شکل وحشیانه ای بکشد.

بعد از این ماجرا زندگی دستخوش تغییر می شود و نهایتا او تصمیم به خودکشی می گیرد تا اینکه مطابق سایر فیلم ها کسی می رسد و او را نجات می دهد. یک دیوانه به نام پری با بازی رابین ویلیامز. رابین ویلیامز متوهم همواره با یک سری کوتوله صحبت می کند و از یک شوالیه قرمز می گریزد. او عقیده دارد که جف بریجز فرد برگزیده ای است که قرار است جام مقدس را برای اون به ارمغان بیاورد.

مشاهده می کنید که گیلیام همچنان در کف این جام مقدس مانده است!

جام مقدس رابین ویلیامز یک جایزه است که به نشان یادبود اهدا شده است به فرد ملیاردری که ساکن خانه ای با ساخت شبیه قلعه در منهتن است...

جف بریجز وقتی از رابین ویلیامز خداحافظی می کند متوجه می شود که او یک استاد دانشگاهی بوده است که بعد از فوت زنش دیوانه است. زنی که در همان حادثه کافه کشته شده است! بدین ترتیب جف بریجز تصمیم می گیرد به رابین ویلیامز کمی کمک مالی بکند تا اندکی از عذاب وجدان خودش کم کند.

اما متوجه می شود که رابین ویلیامز نیازی به پول ندارد و عاشق یک دختر دیوانه تر از خودش به نام لیدیا شده است و تمام روز را با تعقیب معشوقه اش سر می کند. برای همین تصمیم می گیرد راهی برای آشنا کردن این دو نفر بیابد...

خلاصه با لطایف الحیلی باب این آشنایی را باز می کنند و یک شام 4 نفره را تدارک می بینند. سکانس شام بسیار دوست داشتنی است. جایی که رابین ویلیامز خجالتی با معشوقه دست و پا چلفتی اش مشغول خوردن غذاهای چینی هستند و افتضاح زیبایی را در رستوران به وجود می آورند...

اما بعد از شام لیدیا ناگهان به آخر و عاقبت دوستی اش می اندیشد و دیالوگ های بسیار تامل برانگیزی می گوید ولی رابین ویلیامز او را متقاعد می کند که اشتباه می اندیشد...

اما بعد از خداحافظی ناگهان به یاد همسر سابقش می افتد و شوالیه قرمز را می بیند که به سوی او حمله ور می شود... بعد از فرار از شوالیه به محله خطرناکی که جف بریجز در ابتدای فیلم در آنجا قصد داشت خودکشی کند می رسد و با رضایت کامل کتک مفصلی از اراذل آنجا می خورد و به کما می رود...

جف بریجز برای خوشحال کردن روح او و نجات دادن جانش دست به یک عملیات عجیب و غریب می زند تا جام مقدس را از خانه شخص ملیاردر بدزدد و موفق هم می شود... و همینکه جام را برای ویلیامز می برد او به هوش می آید...

یکی از نقاط قوت فیلم که ترجیح دادم هیچ اشاره ای به آن نکنم رابطه جف بریجز با دوست دخترش (مرسدس روئل) بود. در صورت دیدن فیلم مسلما از شخصیت پردازی این دو نفر لذت خواهید برد...

ضمن اینکه نام فیلم ،شاه فیشر، اشاره دارد به داستانی که رابین ویلیامز در اواسط فیلم تعریف می کند و به نوعی مدل انتزاعی کل فیلم است...

چند دیالوگ و مونولوگ زیبا از این فیلم در تاپیک دیالوگ های ماندگار:

http://cafeclassic4.ir/thread-64-post-29...l#pid29391

۱۳۹۴/۶/۲۱ عصر ۰۷:۱۲
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : زینال بندری, حمید هامون, اسکورپان شیردل, خانم لمپرت, واتسون, کنتس پابرهنه, Princess Anne, مگی گربه, BATMAN, تارا, گاندولف, جروشا, دزیره, EDWIN, Kathy Day, باربوسا
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
سینمای علمی، تخیلی و فانتزی - Memento - ۱۳۹۴/۵/۱۱, عصر ۱۰:۰۰
RE: سینمای علمی، تخیلی و فانتزی - تارا - ۱۳۹۴/۱۱/۱۰, صبح ۱۲:۵۱
RE: سینمای علمی، تخیلی و فانتزی - Memento - ۱۳۹۴/۱۱/۲۵, عصر ۰۶:۵۴
RE: سینمای علمی، تخیلی و فانتزی - تارا - ۱۳۹۴/۱۱/۳۰, عصر ۰۳:۱۴