[-]
جعبه پيام
» <مارک واتنی> کارتون زیبای "هاکلبری فین" دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...4#pid45474
» <BATMAN> سریال Slasher فصل اولو دیدم و خوشم اومد ، خونریزی الکی نداره ، ببشتر جنایی و معماییه https://s8.uupload.ir/files/slasher_d89c.jpg
» <BATMANhttps://rooziato.com/1402490975/10-best-...-tv-shows/
» <BATMAN> سلام شارینگهام عزیز، با اجازه شما بله!
» <شارینگهام> سلام بتمن جان، گشت شبانه ات آغاز شده؟
» <BATMAN> شب بخیر https://s8.uupload.ir/files/the_batman_hpv2.jpg
» <اکتورز> مجیدی ، کیا رستمی ، پوراحمد و ... نقش بچەها در فیلمهایشان بسیار پررنگ بودە و این بیشتر بە دلیل دور زدن سانسور بودە
» <اکتورز> همەی وجودم درد گرفت
» <اکتورز> ویدیوای از صحبتهای جیم جارموش در مورد کیارستمی دیدم و نظر ایشان این بود کە کیارستمی برای دور زدن سانسور از کودکان در فیلمهایش بهرە میگرفتە
» <سروان رنو> تلگرام یا فروم ؟ مساله این است ! ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...4#pid45464
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 3 رای - 4.67 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
آمریکا علیه آمریکا
نویسنده پیام
برو بیکر آفلاین
مشتری کافه
*

ارسال ها: 355
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۸/۲۲
اعتبار: 37


تشکرها : 3248
( 6973 تشکر در 203 ارسال )
شماره ارسال: #10
RE: آمریکا علیه آمریکا

بلوک 16

کارگردان : ریچارد دونر

محصول سال 2006

سی تیر سال 1386 شبکه سه سیمای جمهوری اسلامی در حال پخش سری چهارم برنامه گفتگو محوری بود بنام کوله پشتی که از تابستان سال 1383 آغاز گردیده بود. میهمان برنامه مرد شماره یک پلیس ایران بود. سردار احمد رضا رادان. مجری برنامه فرزاد خان حسنی بود که علیرغم تسلط بی بدیلش هنوز بی تجربه بود و خام. فرمانده نیروی انتظامی تاب کوچکترین انتقادی از دستگاه تحت فرمان خودش را نداشت و توسط یک مجری جوان و بی تجربه و در یک برنامه پر بیننده و زنده تلویزیونی فیتیله پیچ شده بود.

تعطیلی برنامه و ممنوع التصویر شدن فرزاد حسنی عواقب یک انتقاد ناقابل از سردار بود. حال تصور کنید با چنین دیدگاهی ، اگر کارگردانان ایرانی فیلم بلوک 16 را در ایران می ساختند ، قطعا حکمی کمتر از اعدام نصیبشان نمی گردید.

فیلم زیبا و مهیج بلوک 16 بازگشت به یک سوژه تکراریست. سوژه فساد و خشونت در دستگاه انتظامی آمریکا آنقدر جذاب است که فیلمهای زیادی با محوریت این موضوع روانه پرده های سینما شده است و اتفاقا همیشه با استقبال هم روبرو شده است. موضوع فیلم بلوک 16 با توجه به حقایقی که هر چند ماه یکبار از پلیس آمریکا بر ملا می شود ، کاملا برای مخاطب باور پذیر است. حتی اگر سوژه تکراری باشد.

علاقمندان به سینما 18 سال قبل از ساخته شدن این فیلم سوژه مشابه آنرا در سال 1988 در فیلم فرار نیمه شب با بازی رابرت دنیرو دیده بودند. اما بلوک 16 به مراتب مهیج تر و اکشن تر از فرار نیمه شب بود. هرچند سپردن این فیلم به کارگردانی که پیش از این طالع نحس و سوپرمن و همچنین سریال اسلحه مرگبار را کارگردانی نموده بود را می توان یکی از عوامل موفقیت این فیلم نیز دانست.

ماجرا از جایی شروع می شود که دله دزد سیاه پوستی بنام ادی بونکر شاهد یکی از ماجراهای خشونت آمیز یک گروه پلیس می باشد. شهادت او در دادگاهی که فقط 16 بلوک با محل بازداشت او فاصله دارد موجب تباه گردیدن زندگی 6 پلیس خواهد شد مضافا اینکه این موضوع رسوایی بزرگی را برای پلیس آمریکا ببار می آورد. جک موزلی پلیس دائم الخمری می باشد که در آستانه بازنشستگی می باشد و روز آخر خدمت خود را سپری می کند. آنروز خیلی اتفاقی بدلیل عدم حضور یکی از مامورین وظیفه اسکورت و رساندن ادی به دادگاه به جک محول می شود. جک هرگز فکر نمی کرد آخرین ماموریت او در اداره پلیس برعکس سادگی ماموریت ، تبدیل به مهمترین و خطیر ترین مامورین زندگی اش می شود.

همکاران جک به سرکردگی فرانک نوگنت که متهم به خشونت بودند به دور از هرگونه نگرانی مطمئن بودند که پای ادی به دادگاه نمی رسد زیرا تصمیم داشتند تا ادی را در یک سانحه در مسیر کلانتری به دادگاه به قتل برسانند تا پرونده بدون شاهد مختومه گردد و پلیس آمریکا از یک رسوایی بزرگ جان سالم بدر ببرد.

جک که خود پلیس سالمی نبوده است و در اغلب خشونت های گروه خود شرکت داشته است در روزهای پایانی خدمت خود دچار عذاب وجدان می شود. او در حال جنگیدن با خود بود و مخاطب تحول را از رفتارهایش و دیالوگهایی که با ادی در مسیر دادگاه دارد ، درمی یابد. فرانک ابتدا فکر می کند کار مشکلی را برای نابودی ادی ندارد و به راحتی میتواند با جکِ دائم الخمری که به هیچ چیز جز الکل فکر نمی کند می تواند معامله کند اما وقتی با واکنش منفی جک روبرو می شود حیرت می کند و تمام نیرو و امکانات پلیس نیویورک را بسیج می کند تا پای ادی به دادگاه باز نشود.

   

جدال نابرابری آغاز می گردد. یکطرف فرانک و گروهش که تمام ابزارهای قانونی را برای سد کردن راه جک و شاهدش در اختیار دارد و طرف دیگر یک پلیس کهنه کار و باتجربه ای بنام جک و متهمی که بارها بجرم سرقت دستگیر شده است و الآن شهادت او رسوایی بزرگی را برای پلیس آمریکا به همراه دارد.

جک و ادی هر دو در حال تحول هستند. جک تصمیم دارد برای رهایی از عذاب وجدان خدمات خود و همکارانش را با به سالم رساندن ادی به دادگاه به چالش بکشد. و ادی هم وقتی می بیند جک جان او را نجات داده است عزم خود را جزم می کند که بفکر فرار نباشد و با جک همکاری کند و به هر قیمتی هست به دادگاه برسد و شهادت دهد. او نیز تصمیم گرفته است دیگر بفکر دزدی نباشد و پس از رهایی از مخمصه به شهر خود سیاتل بازگردد و بکمک خواهرش آرزوی دیرینه خود را برآورده نماید تا با باز کردن یک قنادی از راه درست امرار معاش نماید.

تقابل بین جک و ادی با پلیس خشمگین آمریکا سکانس های مهیجی را رغم می زند، فیلم بدور از هیجان کاذب مخاطب را کاملا با خود همسو می کند. جک خیلی وقت ندارد و اگر شاهد پرونده را تا ساعت 10  به دادگاه نرساند هیئت منصفه پرونده را مختومه اعلام خواهند کرد. هر چه جک و ادی به محل دادگاه نزدیک و نزدیکتر می شوند حلقه محاصره تنگ و تنگ تر می شود و بیننده امید خود را برای رسیدن جک به دادگاه از دست می دهد. اما جک نیز با اتکا بر تجربه و هوش و ذکاوت خود هر بار جان سالم بدر می برد و موفق میشود لحظه به لحظه به محل دادگاه نزدیک شود.

در طول این مدت بین جک و ادی ارتباط دوستانه ای ایجاد می شود. جک معتقد است انسانها عوض نمی شوند به همین دلیل اعتمادی به ادی ندارد و معتقد است او تا پایان عمر یک دزد خواهد ماند. اوج هیجان فیلم در سکانسی که جک مسافرین یک اتوبوس را به ظاهر گروگان میگرد رغم میخورد. جک نا امیدانه حس میکند به آخر خط رسیده است لذا با عوض کردن لباس ادی هوشمندانه تصمیم میگیرد 31 مسافر اتوبوس را آزاد کند و ادی نیز در پوشش مسافرین از اتوبوس خارج شود و خودش نیز تسلیم شود.

ادی موفق به فرار میشود اما دقایقی بعد از اینکه رفیق نیمه راه بوده است پشیمان میشود و با ترفند به اتوبوسی که  در محاصره پلیس است باز می گردد و به ادی می گوید من دزدی هستم که تا حالا سیصد بار سرقت کرده ام اما حالا تصمیم گرفته ام عوض شوم. جک در نهایت پس از زخمی شدن ادی او را از مخمصه فراری میدهد و تصمیم میگیرد خودش به تنهایی به دادگاه برود و پرده از اسرار فساد و خشونت تیم پلیسی کلانتری 16 که خود نیز زمانی عضو آن بوده است بر دارد. او با هوشمندی تمام مکالمات بین خود و فرانک را که سعی میکند در آخرین لحظات در پارکینگ دادگاه جک را منصرف کند را ضبط میکند.

او درست مانند یک بازجو در صحبتهای خود با فرانک از او ناخواسته اعتراف میگیرد. فیلم پایان خوشی را برای مخاطبینش رغم می زند. پایانی که شاید پیش از این در اذهان بینندگان در فیلم فرار نیمه شب لو رفته بود. سکانس پایانی فیلم همزمان میگردد با جشن تولد جک که پس از دو سال از زندان آزاد شده است و ارسال کیک مخصوصی از سوی ادی همراه با یک نامه و عکسی از قنادی خودش به اسم قنادی ادی و جک در سیاتل. او روی کیک نوشته بود انسانها تغییر می کنند. جمله معناداری که با جهانبینی جک در تناقض بود.

فیلم بلوک 16 بنظر من با شهامت بالایی پلیس آمریکا را به چالش می کشد. داستان فیلم کاملا قابل باور است. خشونت های اعمال شده توسط پلیس در اینچنین فیلمهایی درست مانند خشونت های واقعی پلیس می باشد که بصورت اتفاقی توسط شهروندان عبوری ثبت می گردد. چیزیکه جامعه آمریکا را بشدت تحت تاثیر قرار می دهد ، زیرا آنها معتقدند چه بسیار رفتارهای مشابه هر روز در سراسر کشور بوقوع می پیوندد اما شاهدی برای ثبت آن لحظه وجود ندارد.

در بلوک 16 هر سه هنرپیشه نقش اصلی موفق ظاهر می شوند. از بروس ویلیس در نقش جک گرفته تا موس دف در نقش ادی و دیوید مورس در نقش فرانک. بروس ویلیس پیش از این نیز در سری فیلمهای جان سخت  نقش پلیس را تجربه نموده بود. بلوک 16 نیز بدلیل تقابل با پلیس آمریکا بعنوان یک فیلم ضد آمریکایی از فیلمهای مورد علاقه رسانه ملی می باشد و تا کنون چندین بار انرا پخش نموده است. هرچند اتکای جک به نوشیدن الکل و میخوارگیش باعث گردید تا این فیلم علیرغم عدم حضور پررنگ هنرپیشه های زن 98 دقیقه از 110 دقیقه فیلم پخش گردد.

      

ریچارد ونک عامدانه از دیالوگهای پر معنایی در برخی از سکانسهای فیلم بهره می برد. همچنین او سعی می کند گاهی طنز را نیز بصورت کمرنگ چاشنی فیلمنامه خود نماید که بنظر من کمکی به جذابیت فیلم نمی کند زیرا فیلم به اندازه تعادل از فاکتور هیجان بهره می برد و مخاطب را به حد کافی غرق در موضوع و فضای خود می کند.

فیلم دارای نکات ریز دیگری نیز می باشد که علیرغم آنکه به چشم مخاطب نمی آید اما بنظر من آگاهانه می باشد. برای مثال وقتی در اوایل فیلم ادی از دست جک فرار می کند و به ایستگاه مترو می رود هیچیک از مسافرین مترو حاضر نمی شوند به او برای عبور از گیت کمک کنند اما مامور سیاهپوست ایستگاه ادی را صدا میزند و او را از گیت عبور میدهد. عدم رعایت قوانین اجتماعی توسط یک مامور سیاهپوست برای یک شهروند سیاهپوست از همان نکات است.

بلوک 16 توسط کمپانی برادران وارنر منتشر می شود این فیلم در سوم مارس 2006 اکران می شود و در هفته اول نمایش خود با 12 میلیون و هفتصد هزار دلار دومین فیلم پرفروش هفته لقب می گیرد. این فیلم در پایان اکران خود در 15 می موفق می شود 36 میلیون و 895 هزار دلار از بودجه ساخت خود را برگرداند و در مجموع در اکران جهانی به فروش 65 میلیون دلار می رسد و این درحالیست که هزینه های تولید این فیلم 55 میلیون دلار اعلام می گردد.

در پایان نیز جای دارد به گویندگی زیبای پرویز ربیعی بجای فرانک در کنار گویندگی بهرام زند بجای جک و منوچهر والی زاده بجای ادی نیز اشاره ای داشته باشم.

۱۳۹۴/۴/۱۸ عصر ۰۹:۵۸
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : سروان رنو, زینال بندری, سرهنگ آلن فاکنر, BATMAN, حمید هامون, فرانکنشتاین, مگی گربه, ایرج, ژان والژان, اسپونز, rahgozar_bineshan, خانم لمپرت, Classic, نایب تیمور خان, کارآگاه علوی, واتسون, Memento, هایدی, گروهبان گارسیا
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
آمریکا علیه آمریکا - برو بیکر - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲, عصر ۰۷:۲۸
RE: آمریکا علیه آمریکا - برو بیکر - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰, عصر ۱۱:۰۶