[-]
جعبه پيام
» <مارک واتنی> آدمیرال گرامی سپاس
» <آدمیرال گلوبال> ممنون از مارک واتنی بابت کارتون های اخیر...
» <مارک واتنی> رابرت عزیز ارادتمندم
» <رابرت> تشکر از اظهار محبت شارینگهام عزیز و سپاس از مارک واتنی به خاطر مجموعه "پروفسور بالتازار"
» <رابرت> آلبرت کمپیون عزیز، متأسفانه مشکل عدم رعایت پاکیزگی و حقوق شهروندی در مناطق شمالی کشور به خاطر حضور بعضی گردشگران بی‌فرهنگ، مضاعف می‌شود!
» <شارینگهام> برگی زرین در کارنامه ی رابرت عزیز
» <مارک واتنی> کارتون به یاد ماندنی "پروفسور بالتازار" دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...8#pid45508
» <آلبرت کمپیون> جناب رابرت، مطلب "نوروز خود را چگونه گذراندم؟" خیلی حق بود. شما تنها نیستید برادر، ما هم تقریباً همین مشکلات رو داریم.
» <رابرت> به یاد مرحوم قاسم افشار در "خاطرات سودا زده من" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...4#pid45504
» <شارینگهام> مستند «سرانجام رعفت» هم اکنون از شبکه ی مستند
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 10 رای - 3.4 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اینگرید برگمن
نویسنده پیام
سروان رنو آفلاین
پلیس انجمن
******

ارسال ها: 2,257
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 84


تشکرها : 11489
( 19010 تشکر در 1593 ارسال )
شماره ارسال: #33
RE: اینگرید برگمن - بازیگر بی همتا

نگاه هنری

نگاهى به بازيگرى اينگريد برگمن در كازابلانكا به بهانة نود و پنجمين سالروز تولدش

روزنامه اطلاعات - دنیا میر کتولی

به جاودانگىِ درخششِ نگاهِ الزا

 اينگريد برگمن، هنرپيشة دورگة سوئدى-آلمانى، متولد 29 اوت 1915 و درگذشته به همين روز در سال 1982 است؛ يكى از پرافتخارترين بازيگران جهان سينما كه در طول خط مشى هنرى پرثمرش، از هفت بار نامزدى اسكار، براى سه فيلم چراغ گاز، آناستازيا و قتل در قطار سريع السير شرق، اين تنديس طلايى را از  آن خود كرد. كرى گرانت دربارة همبازى اش در فيلم بدنام گفته است: « بايد هرسال يك اسكار جداگانه به خانم برگمن اهدا شود " . اينگريد برگمن فوق ستاره اى ست كه كلكسيونى از افتخارات همكارى با بزرگان سينما: مايكل كورتيز، آلفرد هيچكاك، ويكتور فلمينگ، جورج كيوكر، ژان رنوآر، روبرتو روسلينى، سيدنى لومت، اينگمار برگمن و ... را در كارنامه حرفه اى درخشان خود دارد. اما تا نامى از اينگريد برگمن بر زبان مى آيد، بى اختيار، نخستين تصويرى كه در گوشه و كنار ذهنمان نقش مى بندد، الزاى فيلم  رمانتيك كازابلانكاست. و نكتة شگفت اين كه اينگريد براى حضور در اين نقش، حتى نامزد دريافت جايزه نيز نشد. چه اتفاقى افتاده كه اين فيلم پس از گذشت 7 دهه از توليد آن، رنگ كهنگى به خود نگرفته و همچنان پرطراوت است؟ و در ذهن سينماگران، منتقدان و علاقه مندان مشتاق سينما، چشم پوشى از اين شاهكار كلاسيك تا اين حد دشوار و بعيد به نظر مى رسد؟ دليلِ تر و تازگى ابدى نقش آفرينى اينگريد برگمن و همفرى بوگارت در كازابلانكا چيست؟


برخى فيلم ها با به كارگيرى موضوعاتى اصيل و بكر، فرصتى منحصر به فرد و موقعيتى مناسب براى بروز خلاقيت هاى بازيگرانشان فراهم مى آورند. اما به طور كلى فرمولى خاص براى خلق پرسوناژهايى واقعى كه به بخشى جدايى ناپذير از پيكرة روح، زندگى و حافظة مردم مى پيوندند، وجود ندارد. نمى توان به وضوح مشخص كرد كه سهم خود بازيگر، كارگردان، و شرايط و مقتضيات زمانه در شكل دادن به يك سيماى محبوب چقدر است. كازابلانكا فيلمى كه در سالهاى ميانى جنگ جهانى دوم بر روى پردة سينماهاى دنيا رفت، علاوه بر اينكه از قصّه اى اوريژينال و جذاب، سير حوادث منطقى، شخصيت پردازى هنرمندانه، فضاسازى عالى و ساختارى مستحكم سود مى جست، بازى هاى باشكوه دو هنرپيشة اصلى آن، بار مهم دراماتيك فيلم را به دوش مى كشيدند. الزا شاه نقش بود و ايفاى آن براى هر بازيگرى به مثابة يك رؤيا مى مانست؛ اما كبوتر شانس بر روى شانه هاى برگمنى نشست كه سال هاى آغازين سفرش به هاليوود را تجربه مى كرد؛ وى نيز به شايستگى قدر اين مجال استثنايى را دانست و با انطباق نقش با مختصات فيزيكى خود و شكوفايى استعدادهاى بالقوه اش، شگفتى آفرين شد.

حضور او در كازابلانكا چنان هوشمندانه و دركش از نقش آنقدر عميق بود كه توانست خود را در جمع پرشمار بازيگران در نماها و قاب هاى بعضا شلوغ، برجسته جلوه دهد. برگمن با نفوذ به عمق نقش، زندگى و هويتى به آن بخشيده كه تصور فيلم بدون او ممكن نيست و گويى فيلمنامه نويس از ابتداى آفرينش الزا در ذهنش، آن را بر قامت اينگريد دوخته است. تلفيق ظرافت، زيبايى، معصوميت آرمانى، و ته زمينة غمناكِ نهفته در چهرة برگمن در جان بخشى به اين پرسوناژ كم تأثير نبوده است. الزا در كازابلانكا، مظهرى كامل از لطافت زنانگى و عشق است. در حدود يك چهارم ابتدايى فيلم، سنگينى فقدان اين وجه زنانه و عاشقانه، بر روح بيننده به شدت احساس مى شود. اما با ورود برگمنِ فرشته سان و سفيدپوش به كافة ريك، ناگهان فضاى سرد و بى روح فيلم كه دقيقا بازتاب بيرونىِ نمادينى از نفوذناپذيرى و استوارى درونىِ شخصيت بوگارت است، برمى گردد، و طعم و رنگ و حسّ و حالى ديگر به قلب اثر تزريق مى شود؛ الزا شور زندگى را در رگ هاى مردة ريك جارى ساخته و به او و درام، جان تازه اى هديه مى دهد. اين تغيير اتمسفر،  به مدد حضور پرحرارت و جادويى بازيگر قدرتمندى ست كه حتى روى پارتنر پرتجربه اش تأثيرى شگرف برجاى مى گذارد.

 بعضى از بازيگران « آنِ » خاصّى در نگاهشان هست كه آن ها را از سايرين ممتاز مى كند. برگ برندة بازى برگمن، چشم هاى گيرا و نگاه هاى نافذ اوست. شايد كمتر بازيگرى در طول تاريخ سينما اين حجم غنى از احساس و معنا و كلام را در عمق نگاه هايش منعكس كرده است؛ نگاه هايى كه از واژه ها بى نيازند و هيچ ديالوگى نمى تواند منظور آنان را برساند. بالطبع كورتيزِ كارگردان با آگاهى كامل از اين شگرد كم نظير برگمن، در چند پلان كلوزآپ هايى نه چندان كوتاه مدت از چهرة او را طرح ريزى كرده تا آبشارى از احساسات ناب و گاه متضاد و غيرقابل وصف را به دنياى اثر سرازير كند. بر اين باورم كه برگمن در لحظه هاى سكون و سكوت اثرگذارتر است تا در حركت و كلام. ناگفته نماند كه الزا شخصيتى ساده و تك بعدى ندارد، و بين دو احساس توأمانِ ترديد و عشق، و دو فعلِ رفتن و ماندن معلق است. اگر از پوستة ظاهرى شخصيت چندلاية الزا عبور كنيم، به كشف ابعادى درونى تر از آن دست مى يابيم: او فقط محور عشق نيست، بلكه زنى ست مقاوم و پشتوانه اى ست عظيم در عرصة حيات اجتماعى-سياسى همسرش. در پردازش شخصيت الزا، مرزى ست آشكار بين دخترِ جوانِ دلشيفته در فلاش بك ها كه به قول و زن خودساختة كنونى كه « در بحبوحة درهم كوبيده شدن دنيا، عاشق شده » و زن خود ساخته کنونی که  همگام اصلى مبارزات ضدّ نازيسم همسرش شده است.

اينگريد در اجرا به اين توفيق چشمگير دست يافته كه با نگاه ها، لبخندها، گفتار و رفتارش اين تعادل ظريف، و اين صيقل خوردگى و تكامل يافتگىِ شخصيتى را به زيبايى مجسم ساخته و نمايشگر خصلت هايى عام از دوران و جامعة خود باشد. لحظه به لحظه، سيماى الزا در نظر تماشاگر عميق تر و احترام برانگيزتر متجلى مى شود و تحليل پيچيدة برگمن از نقش و شخصيت، منزلت بازيگرى را به همگان يادآورى مى كند.

پس از طى دهه ها و ظهور هرسالة نوستاره هايى جوان و با استعداد و زيبارو بر پردة نقره اى، هنوز از برگمن-بوگارت به عنوان زوج طلايى و غبطه برانگيز عالم سينما ياد مى شود. حداقل نيمى از ارزش و ماندگارى فيلم كازابلانكا و محبوبيت جهانى اين زوج، وامدار حضور معجزه آساى اينگريد برگمن است كه بر قلة بازيگرى ايستاده؛ ستاره اى بزرگ كه به جاودانگىِ گره خوردن برق نگاهش در نگاه ريك در برخورد نخست و به ابديتِ درخشندگى چشمان نمناك و مردّدش درفصل نهايى فيلم، جاودانه شده است.

 :heart:

 دنيا ميركتولى - روزنامه اطلاعات - 19 مهر 1389 

 عکس و ویرایش : کافه کلاسیک  CafeClassic.ir

 



فایل های ضمیمه
.pdf  ettelaat ingrid.pdf (اندازه: 253.94 KB / دانلودها: 717)

رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند .
۱۳۸۹/۹/۱ صبح ۱۲:۳۸
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : هری لایم, اسکورپان شیردل, Kassandra, دزیره, دشمن مردم, دلشدگان, john doe, رزا, Classic, الیشا, کاپیتان اسکای, بهزاد ستوده, بهمن مفید, کاترین جویس, زرد ابری, گولاگ, ریچارد, مکس دی وینتر
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
اینگرید برگمن - سروان رنو - ۱۳۸۸/۶/۷, عصر ۱۱:۲۹
گرفتار - کاپیتان اسکای - ۱۳۹۱/۴/۲۱, عصر ۰۲:۰۸
آلفرد و کلید - کاپیتان اسکای - ۱۳۹۳/۶/۱۴, عصر ۰۹:۵۷
کج کلاه خان! - کاپیتان اسکای - ۱۳۹۳/۱۱/۲, عصر ۰۴:۵۱
Happy 100th Birthday, Ingrid Bergman - BATMAN - ۱۳۹۴/۶/۸, عصر ۰۷:۲۹
اینگرید برگمن - سروان رنو - ۱۴۰۰/۶/۸, صبح ۱۱:۲۴
اینگرید برگمن Ingrid Bergman - سروان رنو - ۱۴۰۰/۶/۱۲, صبح ۱۱:۲۹
RE: همچنان که زمان می‌گذرد! - Emiliano - ۱۴۰۰/۶/۱۲, عصر ۰۹:۴۷
اینگرید برگمان - سروان رنو - ۱۴۰۲/۳/۱۰, عصر ۱۱:۲۴