[-]
جعبه پيام
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
» <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
» <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/XI0kt
» <BATMANhttps://www.doostihaa.com/post/tag/%D8%A...kanon-2021
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/pFib3
» <BATMAN> با تشکر از مارک واتنی عزیز/ نسخه های سینمایی بامزی هم منتشر شدن/ بامزی تو سوئد خیلی محبوبه، از گذشته تا به امروز ازین شخصیت انیمیشن تولید میشه
» <مارک واتنی> ارادت شارینگهام عزیز
» <شارینگهام> درود بر همه ی دوستان ، سپاس از مارک واتنی عزیز
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 3 رای - 4 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
نگاهی دوباره به کازابلانکا ...
نویسنده پیام
Green آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 31
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۷/۵
اعتبار: 10


تشکرها : 152
( 311 تشکر در 19 ارسال )
شماره ارسال: #1
نگاهی دوباره به کازابلانکا ...

امروز بعد از مدتها فیلم دیدم ( شاید پنج ماهی میشد که فیلمی ندیده بودم ) و اما این فیلم , فیلمی نبود که تا به حال ندیده بودم ! بلکه  فیلمی بود که سه بار دیده بودم و آخرین باری که این فیلم رو دیدم دقیقا به خاطر دارم , تابستان سال ۸۶ بود در اوج مطالعات سینمایی و دیدار فیلمهای متنوع و پر شمارم...

البته باید گفت در نسخه ای که امروز دیدم دو تفاوت اساسی وجود داشت :

اول اینکه به زبان اصلی بود و دوم اینکه با کیفیتی بسیار بالا بود ( 1080p و البته ۶۰ فریم در ثانیه !‌)..

اما در حقیقت اون چیزی که مشوقی برای نوشتن این دیدگاه درباره کازابلانکا بود هیچ کدوم از دو تفاوت اساسی که در بالا ذکر شد نبود.

چرا که هر دو مورد ذکر شده کیفیتی به شدت تصویری و فیزیکی و عینی دارند.

اما دلیل من فراتر از اون نوعی کیفیت در مبحث مخاطب و زمان بود. بله فکر میکنم کلمه زمان توصیف دقیقی باشه.

لحظه ای که من رو پرت کرد دقیقا به تابستان سال ۸۶ و البته دو سال قبل از خرداد پر سر و صدای ۸۸ !

در تاریخ هنر زمان و گذر زمان پدیده هایی هستند که فارغ از بحث ماهیتی و علمی به خودی خود ارزشمند و سرشار از معانی عمیق و بررسی کارکرد شخصیت انسان هستند.

و البته در بررسی انسان و گذر زمان بر روی انسان یا تغییر انسان به واسطه گذر زمان و البته فراتر از همه اینها تمجیدی شایسته بر گذشته درخشان و با شکوه که به واسطه عشقی پر شور و یا دورانی پر تجلل تبدیل به خاطره ای پر جلال و جبروت میشن به حق دستمایه برخی از بزرگترین آثار تاریخ هنر شدند...

در هنر موسیقی پیانو کنسرتو شماره ۲ اثر سرگئی راخمانینف یکی از برجسته ترین آثاریست که به بررسی زمان و گذشته می پردازه و با استفاده از تم های سنگین اولیه , موتیف های موثر کلارینت و ابوا , همراهی گسترده و سوزناک سازهای زهی و البته استفاده عظیم , عاشقانه و رمانتیک و پر زرق و برق از ساز پیانو ( که به گفته گی للون بعد از آثار بتهوون و شوپن اثری عظیم در قله های رپرتوار پیانو شمرده میشه ) و البته در موومان سوم به واسطه استفاده از یک ملودی بسیار زیبا , چنین اثری تبدیل به تجلیلی عظیم از گذشته پر جلال و جبروت میشه که انگار سالهاست از عمرش میگذره..

فرم پیانو کنسرتوی شماره ۲ راخمانینف به عمد فرمی است از مد افتاده و قدیمی و در عوض بسیار با شکوه که انگار انسان را دقیقا به اعماق قرن هیجدهم پرت میکنه..

در هنر ادبیات هم هیچ اثری به اندازه در جستجوی زمان از دست رفته اثر مارسل پروست به واکاوی  زمان , گذشته رسا و تحلیل انسان در گذر زمان نمی پردازه..

اثر پروست اثریست آگاهانه و پر قدرت و یکی از برجسته ترین مظاهر هنر مدرن و البته در چنین اثری کوچکترین اتفاقی , بهانه ای میشد برای سرک کشیدن به گذشته ای دور و یا نزدیک و البته تجلیلی رمانتیک وار از همین گذشته...

شاید برجسته ترین نمود چنین قضیه ای اپیزود مشهور این رمان به نام کیک مادلن باشد. در این اپیزود شخصیت اصلی کیک مادلینی رو داخل استکان چایی فرو میکنه و این کیک در استکان میشکنه و این شکست کیک شخصیت رو به یاد دورانی بس دور میندازه دورانی که تجلیل و واکاویش به کوچکترین اتفاقی پیوند میخوره....

اینکه کازابلانکا در هنر سینما در باب مسپله زمان اثری شاخص و یگانه به سان در جستجوی زمان از دست رفته و یا پیانو کنسرتوی شماره ۲ راخمانینف هست یا نه پاسخی روانی نخواهد داشت..

در تاریخ سینما آثار برجسته ای هستند که به زمان و انسان میپردازند از جمله هیروشیما عشق من اثر آلن رنه و یا سرگیجه اثر آلفرد هیچکاک و باید به دور از تعصب بیان کرد که کازابلانکا به سختی قادر به همپایی با این دو اثر عظیم در باب کیفیت عمیق و پیچیده خاطرات و یا گذر زمان و انسان خواهد بود..

اما در یک چیز نباید شک کرد و آن اینکه کازابلانکا به راحت ترین شیوه و سیاق درباره چنین موضوع عمیقی با مخاطب صحبت میکند و چنین راحتی لحن و بیانی کمترین نمونه ای از فیلمهای استودیویی هالیوودی دارد..

نواختن آهنگ ساده همچنان که زمان میگذرد ( ترانه این آهنگ توسط  هرمان هوپفلد نوشته شده بود ) بار سنگین خاطراتی که همه جای فیلم به دوش مخاطب گذاشته میشود را به ناگهانی بر میدارد, به وسیله یکی از مشهور ترین فلش بک های تاریخ سینما و البته با چهره تکیده دود گرفته و صدای خش دار بوگارت ( که انگار سالهاست از رنج جدایی نخوابیده !‌) که قطعا یکی از بهترین بازی های عمرش را ارايه میدهد.

انتقال مفهوم زمان در کازابلانکا به شیوا ترین وجه ممکن به وسیله موسیقی متن مکس اشتاینر و کارگردانی راحت  مایکل کورتیز بازی های قدرتمند نقش های اصلی ( انگار که همه مهره ها به خوبی چیده شده اند ) و البته فراتر از همه فیلم نامه محکم از چهار فیلم نامه نویس برجسته..

جولیوس جی. اپستاین , فیلیپ جی. اپستاین , هاوارد کاچ , کیسی رابینسون (که البته اسم نفر چهارم در عنوان بندی اثر ذکر نشد ) در نهایت فراغت بال نمایشنامه همه به کافه ریک می آیند نوشته مورای بنت که به آنان توسط استودیوی برادران وارنر سپرده شده بود را بررسی کردند..

و البته برعکس تصور بسیاری از سینما دوستان طرح فیلمنامه کازابلانکا به هیچ عنوان از پیش تهیه شده نبود و حتی در حین فیلمبرداری مداما تغییر میکرد و حتی قسمتهای پایانی فیلم نامه تا آخرین روز های فیلمبرداری نوشته نشده بود ! و اتفاقا نکته اساسی و تاثیر گذاری هدایت مفهوم عمیق زمان به مخاطب در نا خود آگاهی بیان این مسئله در فیلم نامه است..

 جولیوس جی. اپستاین در مصاحبه مشهورش با مجله نیویورک تایم در سال 1984 درباره فیلم نامه کازابلانکا چنین بیان میکنه :

(( در آن زمان حتی برای یک لحظه هدف ما ساخت یک اثر هنری حتی برای کوچکترین سکانسها هم نبود. تصور اینکه این فیلم این چنین مورد توجه قرار بگیرد برای هیچ کدام از عوامل قابل تصور نبود واقعیت این است که تنها هدف ما در آن دوران تلخ جنگ تنها و تنها یک سرگذشت بود......))

کارکرد موسیقی در کازابلانکا با وجود محدودبودن ارجاعات ملودیک قابل توجه است و آدم رو به این فکر می اندازد که سمفونی نهم بتهوون با تاریخ چه دست اندازی های کرده است !

کازابلانکا به هر تقدیر , تقدیریست هوشمندانه از زمان و عشق و جدای و البته به قول راجر ایبرت اثری که حتی اگر دوستش هم نداشته باشید عاشقش میشوید !



فایل های ضمیمه بند انگشتی
   
۱۳۹۳/۹/۲۱ صبح ۰۱:۰۶
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : زینال بندری, سروان رنو, گولاگ, BATMAN, سرهنگ آلن فاکنر, اسکورپان شیردل, حمید هامون, خانم لمپرت, برو بیکر, سناتور, rahgozar_bineshan, برت گوردون, پرشیا, کاوه, جروشا, Classic, واتسون, آلبرت کمپیون, ریچارد, ساسان, جیمز باند, کاپیتان اسکای, مکس دی وینتر, پهلوان جواد, باربوسا
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
نگاهی دوباره به کازابلانکا ... - Green - ۱۳۹۳/۹/۲۱ صبح ۰۱:۰۶