[-]
جعبه پيام
» <سروان رنو> نگاهی به فیلم نشانی از شر ( اورسن ولز ) ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=46&pid=4539
» <رابرت> متأسفانه "علی‌اصغر رضایی‌نیک" صداپیشه مکمل‌گو بر اثر سکته قلبی درگذشت. نمونه مصاحبه و خاطراتش: https://www.aparat.com/v/tTSqn
» <سروان رنو> مانند بهار و نوروز , سالی نو را به امید بهتر شدن و شکوفا شدن آغاز می کنیم [تصویر: do.php?imgf=org-685bcf6ba2581.png]
» <mr.anderson> سال نو همه هم کافه ای های عزیز مبارک! سال خوب و خرمی داشته باشید!
» <rahgozar_bineshan> سالی پر از شادکامی و تن درستی و شادی را برای همه دوستان آرزومندم!
» <BATMAN> به نظرم شرورترین شخصیت انیمیشنی دیزنی اسکاره/ چه پوستر جذابی! https://s8.uupload.ir/files/scar_vrvb.jpg
» <جیمز باند> من هم از طرف خودم و سایر همکاران در MI6 نوروز و سال نو را به همه دوستان خوش ذوق کافه شاد باش میگم.
» <ریچارد> سلا دوستان.گوینده بازیگراورسولاکوربیرودرسریال سرقت پول کیست
» <ترنچ موزر> درود بر دوستان گرامی کافه کلاسیک ، فرا رسیدن بهار و سال جدید را به همه شما سروران شادباش میگم و آرزوی موفقیت را در کار و زندگی برایتان دارم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> در سال گذشته بنده کم‌کار بودم در کافه، ولی از پُست‌های دوستان خصوصاً جناب رابرت و کوئیک و "Dude" بسیار بهره بردم. تشکر و بیش باد!
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 2 رای - 4.5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
یک فیلم... یک ترانه... هزاران خاطره
نویسنده پیام
برو بیکر آفلاین
مشتری کافه
*

ارسال ها: 355
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۸/۲۲
اعتبار: 37


تشکرها : 3248
( 6973 تشکر در 203 ارسال )
شماره ارسال: #10
RE: یک فیلم ....... یک ترانه ........ هزاران خاطره

نام فیلم : مدار صفر درجه

نام خواننده : علیرضا قربانی

ترانه سرا : دکتر افشین یداللهی

آهنگساز و تنظیم کننده : فردین خلعتبری

مدت ترانه : 3 دقیقه و 10 ثانیه

سال ساخت :  1384

وقتی گریبان عدم            با دست خلقت می درید
وقتی ابد چشم تو را          پیش از ازل می آفرید


وقتی زمین ناز تو را          در آسمانها می کشید
وقتی عطش طعم تو را         با اشکهایم می چشید


من عاشق چشمت شدم            نه عقل بود ونه دلی
چیزی نمی دانم از این             دیوانگی و عاقلی


یک آن شد این عاشق شدن          دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانش مرا               از عمق چشمانم ربود


وقتی که من عاشق شدم           شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شد و                عالم به آدم سجده کرد


من بودم و چشمان تو               نه آتشی و نه گلی
چیزی نمی دانم از این               دیوانگی و عاقلی


من عاشق چشمت شدم     شاید کمی هم بیشتر


چیز ز آنسوی یقین         شاید کمی هم کیش تر



آغاز و ختم ماجرا       لمس تماشای تو بود


دیگر فقط تصویر من    در مردمکهای تو بود


(ابیاتی که به رنگ آبی نوشته شده است توسط شاعر سروده شده اما از متن ترانه حذف گردیده است)

در دهه اخیر نام افشین یداللهی که تبحر خاصی در سرائیدن ترانه های تیتراژ سریالهای ایرانی دارد را در پایان بسیاری از سریالها می بینیم. نوسان زیادی در ترانه های او می بینم اما انصافا این یکی را باید یکی از شاهکارهای او دانست و اگر در پایان فیلم نام او را نمی دیدم سخت بود باور این موضوع که این ترانه را او سرائیده. اما کار زیبا همیشه زیباست. دکتر افشین یداللهی که پزشک اعصاب و روان میباشد بجز این ترانه که بسیار زیبا و سنگین میباشد ترانه تیتراژ سریال شب دهم را هم بنظرم زیبا سروده است و هر دو ترانه بعبارتی هم وزن میباشد.

اما در باره مدار صفر درجه. قصد نقد این سریال را ندارم که اگر بخواهیم در خصوص این سریال بحث و گفتگو کنیم بنظر من باید تاپیک مجزایی برایش تخصیص دهیم که جایش در بین جستار سریالهای تلوزیونی ایرانی بسیار خالیست و در کافه به حق خود نرسیده است. در خصوص این سریال چه از لحاظ ساخت و چه دوبله آن مطالب ناگفته بسیاری وجود دارد. اما به برخی از موضوعات بصورت کلی اشاره میکنم و اگر دوستان صلاح دیدند در خصوصش بحث و گفتگو کنند بد نیست موضوع را در جستار فیلمها و سریالهای ایرانی مفتوح کنیم.

اما علاقمندی من به این سریال دلایل متعددی دارد. فکر میکنم بسیاری از دوستان با من هم عقیده باشند که پس از فوت مرحوم علی حاتمی فقید دیگر هیچ فیلم و یا سریال تاریخی ایرانی به دل علاقمندان به سینما ننشست. گویا ساخت چنین سریالهایی فقط مختص او بود و بس.

علی حاتمی توقع اهالی سینما را از ساخت فیلمهایی که به تاریخ گذشته کشورمان می پردازد بالا برد. پس از او سریالهای زیادی به لطف ساخت شهرکی که او بنیانگذارش بود ساخته شد. در بین سریالهایی مانند کیف انگلیسی یا در چشم باد ویا شب دهم شخصا مدار صفر درجه را بیشتر پسندیدم.

اما هدف از ساخت این سریال چه بود؟ همانطور که میدانید صدا و سیما برای ساخت این سریال دست حسن فتحی را کاملا برای هرگونه هزینه ای باز گذاشته بود. فیلمبرداری قسمتهای اولیه این سریال در کشور مجارستان انجام پذیرفت. حسن فتحی از چند هنر پیشه بنام خارجی در این سریال استفاده نمود که انصافا بازی آنها یک سر و گردن از هنرپیشه های وطنی بالاتر بود.

این سریال همزمان با مطرح شدن انکار هولوکاست از سوی رئیس دولت نهم با اهداف کاملا سیاسی ساخته شد هرچند تهیه کننده سریال این موضوع را شدیدا تکذیب می کند. اما برای جذاب شدن سریال حسن فتحی که خود نویسندگی این سریال را بعهده داشت بیننده را با سه ماجرای عشقی درگیر میکند. عشق حبیب پارسا به سارا - عشق خواهر حبیب پارسا به تقی و عشق سرگرد بهروز فتاحی به زینت الملوک. علیرغم اینکه محوریت این ماجراهای عشقی به رابطه حبیب پارسا با بازی شهاب حسینی به سارا می چرخد اما برای هر بیننده ای پیگیری بیداری عشق کهنه شده سرگرد فتاحی به زینت الملوک به مراتب جذاب تر بود.

صدا و سیما با ساخت این سریال با یک تیر سه نشان زد:

  • تخریب جامعه یهودیت در راستای همزمانی انکار هولوکاست از سوی رئیس وقت جمهور
  • تخریب عقاید حزب توده در میانه سریال
  • ضعف و فساد حاکم بر حکومت پهلوی

که بنظر من در هر سه مورد شکست خوردند زیرا برای اغلب بینندگان جدای از اهداف این سریال پیگیری ماجراهای عشقی این سریال که در برخی از مواقع به زیبایی به تصویر کشیده شده بود از پیام فیلم مهمتر بود.

پیچ و مهره کردن موضوع یهودیان و نفوذ آنها در دولت پهلوی کاملا تصنوعی و غیر واقعی بنظر می آید. بنظر من فیلم سرب ساخته مسعود کیمیایی به مراتب به این موضوع بهتر پرداخته بود تا این سریال پر هزینه.

ترانه این سریال هم کاملا منبعث از ماجراهای عشقی این سریال سروده شده است. این سریال دارای یک ترانه دیگر نیز میباشد که آنرا نیز مجددا علیرضا قربانی اجرا کرده است که هنگام اعدام سرگرد فتاحی در قسمت بیست و چهارم پخش میشود که پرشیای عزیز در پست زیر به آن اشاره نموده است و باز نوشتن آن تکرار مکررات است. بنا بر این دوستان را ارجاع میدهم به این پست :

http://cafeclassic4.ir/thread-294-post-1...http://cafeclassic4.ir/thread-294-post-17304.htm

اما چنین پروژه عظیمی که دارای ترانه زیبایی هم است قطعا دوبله بسیار قوی ای را می طلبید که بنظر من شاهکار اصلی این سریال را رقم میزند. دوبله ای که بهرام زند کمتر پیش می آید در هر مصاحبه ای به آن اشاره نکند. او از بیش از 60 گوینده برای دوبله این سریال استفاده نمود.

پس از آنکه مدیریت دوبلاژ این سریال به بهرام زند سپرده شد و او در کنار گویندگان مطرحی چون ناصر تهماسب - پرویز ربیعی - پرویز بهرام - احمد رسول زاده - مریم شیرزاد و ........ در برخی از موارد از صدای اصلی خود هنر پیشه ها برای گویندگی نقشهای خود استفاده نمود که بعبارتی او در حین دوبله این سریال یک کارگاه آموزش گویندگی نیز به نوعی ایجاد کرده بود زیرا هنرپیشه ای چون شهاب حسینی اولین بار بود که پشت میکرفن دوبله می نشست. و خود نیز به زیبایی تمام بجای پیر داغر در نقش سرگرد فتاحی صدا پیشگی نمود. پیر داغر در کشور لبنان از محبوبیت بالایی برخوردار است و بنظر من نقش سرگرد فتاحی را به زیبایی تمام بازی میکند.

دوبله این سریال بیش از 10 ماه زمان برد. فکر نمی کنم در تاریخ دوبله ایران چنین زمانی برای فیلم یا سریال دیگری صرف شده باشد. بهرام زند میگوید چون از ابتدا قرار بود این سریال دوبله شود بنابراین صدای شاهد برای فیلم نداشته است و این موضوع به مراتب کار او را مشکلتر نموده بود. هنر پیشه های این سریال بجز زبان فارسی به شش زبان دیگر (عربی - مجارستانی - انگلیسی - فرانسوی - آلمانی و ژاپنی ) صحبت میکردند و بخش اعظم وقت او صرف تطبیق نمودن  گفتگوی آنها و ترجمه به زبان فارسی گردید . بعبارتی هر هنرپیشه به زبان مادری خود دیالوگها را میگفته.

تصور کنید بدون وجود صدای شاهد بهرام زند چقدر زیبا فقط از روی تصویر توانسته است به احساسات یک هنرپیشه لبنانی نفوذ کند و به لحن او پی ببرد.

در مجموع جدای از اهداف این سریال این اثر را پسندیدم و پخش مجدد آنرا از شبکه تماشا بهانه ای قرار دادم تا یادی کنم از ترانه زیبای این سریال.

فردین خلعتبری برای تنظیم  این ترانه به زیبایی تمام با یاری گرفتن از گروه کر در لابلای ترانه به جذابیتها و زیبایی های این ترانه افزوده است. گروه کر نوری با استفاده از تم های رضا محجوبی به کمک فردین خلعتبری آمدند تا این اثر زیبا خلق شود. رهبری کر نیز بعهده آقای علیزضا شفقی نژاد بود.

ترانه مدار صفر درجه نهایتا در استودیو صبا ضبط گردید و در طول سی قسمت سریال فقط در تیتراژ انتهایی هر قسمت از سریال استفاده شد و همین موضوع باعث میگردید تا مخاطبان برای شنیدن آن تا آخرین ثانیه های سریال به تماشای آن بنشینند.

در پایان این پست نیز دوستان را دعوت میکنم به خواندن دو دیالوگ زیبا و عاشقانه در این سریال. دیالوگ اول نامه خداحافظی زینت الملوک جهانبانی از سرگرد فتاحی میباشد که قبل از مرگش برای او می نویسد و در سریال با صدای لعیا زنگنه به زیبایی دکلمه میشود:

بهروز رنج کشیده و نجیب من!...

 مرا ببخش که پی سالها غربت و تنهایی، باز هم ناگزیرم تنهایت بگذارم!...

 فی الواقع، تاب تحمل هر بلایی را که طی این سالها بر سرم آمده، داشتم،

 الا اینکه کسانی بخواهند از قبل آنچه میان من و آن مرد واقع شده

 حیثیت اجتماعی و آبروی شغلی تو را لکه دار کنند!...

 از طرفی، گیرم به قسمی از این مخمصه رهایی می یافتم،

 اما چه فایده!!!...

 که پی آن کودکی را به دنیا می آوردم که ای بسا پی رشد و قد کشیدن،

 به کین خواهی پدر مقتولش رودرروی هر دوی ما می ایستاد!...

 

 

سرو دل خسته من!....

 افسانه ها زیبا هستند، زیرا واقعیت ندارند!...

 واقعیت زیبا نیست!...

 و تنها کسانی برای همیشه اذان ما خواهند بود

 که برای همیشه از دست داده ایم!...

 و سهم من از عشق تو، تنها رویای آرامش بخش و گرمی است

 که با خود به سردی گور می برم!...

 تا از غارت این زمانه پردسیسه و پلشت، برای همیشه محفوظش بدارم

 

عزیز دل شکسته من!!!...

 تو می توانی گردش ماه را تکذیب کنی!...

 می توانی نور خورشید را تکذیب کنی!...

 اما عشق مرا هرگز تکذیب مکن!...

 در جهانی دیگر و در آن سوی ابدیت،

 به انتظارت خواهم نشست!...

 و تنها چیزی که از تو می خواهم

 اینکه با باد و باران دوباره آشتی کنی!...

 زیرا در هر بارانی که بعد از این ببارد

 من به دیدار تو خواهم آمد!...

 و با وزش هر نسیمی به نوازشت خواهم پرداخت!....

دیالوگ دوم نیز مربوط به دکلمه ایست که توسط سارا استروک با بازی ناتالی متی خطاب به حبیب پارسا با بازی شهاب حسینی و با صدای زیبای مریم شیرزاد دکلمه میشود:

آه ای فلب محزون من!...

 دیدی چگونه سودا رنگ شعر گرفت!...

 دیدی جغرافیای فاصله را چگونه با نوازش نگاهی

 می توان طی کرد و نادیده گرفت...

 دیدی رنجهای کهنه را با ترنمی می شود یکباره فراموش کرد...

 دیدی که آزادی لحظه ناب سر سپردن است!...

 دیدی که عشق یک اتفاق نیست!...

 یک قرار قبلی است!...

 مثل یک تفاهم ازلی!...

 از ازل بوده و تا ابد ادامه خواهد داشت!....      

     

 

۱۳۹۳/۱/۱۹ عصر ۰۹:۵۴
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : زبل خان, اسکارلت اُهارا, ژان والژان, سروان رنو, اسکورپان شیردل, پرشیا, rahgozar_bineshan, Classic, جیسون بورن, سرهنگ آلن فاکنر, مگی گربه, زرد ابری, برت گوردون, حمید هامون, شیخ حسن جوری, بانو, سلمامتین, کارآگاه علوی, نایب تیمور خان, زینال بندری, هانا اشمیت, پیرمرد, گروهبان گارسیا, هایدی
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: یک فیلم ....... یک ترانه ........ هزاران خاطره - برو بیکر - ۱۳۹۳/۱/۱۹ عصر ۰۹:۵۴