[-]
جعبه پيام
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
» <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
» <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/XI0kt
» <BATMANhttps://www.doostihaa.com/post/tag/%D8%A...kanon-2021
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/pFib3
» <BATMAN> با تشکر از مارک واتنی عزیز/ نسخه های سینمایی بامزی هم منتشر شدن/ بامزی تو سوئد خیلی محبوبه، از گذشته تا به امروز ازین شخصیت انیمیشن تولید میشه
» <مارک واتنی> ارادت شارینگهام عزیز
» <شارینگهام> درود بر همه ی دوستان ، سپاس از مارک واتنی عزیز
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مافیا
نویسنده پیام
Papillon آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 141
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۳/۳۱
اعتبار: 27


تشکرها : 5668
( 1331 تشکر در 86 ارسال )
شماره ارسال: #5
RE: مافیا

حکومت قاچاقچیان مشروب

1920

در ایالات متحده آمریکا جنایات و تبه کاری های فراوانی از قبیل اخاذی ، تقلب ، کلاه برداری ، سرقت ، و ... به وقوع می پیوست اما تحریم مشروبات الکلی انگیزه و فرصتی برای تبه کاران به وجود آورد تا با صرف مبالغ هنگفتی اولین گام های ضروری و موثر را در راه سازمان دهی خود بردارند .استعمال مشروبات الکلی در آمریکا مسئله بغرنجی بود و آنچه که مشخص بود این که یک نفر و حتی یک گروه گانگستری نمی توانست مشروب مورد نیاز بازار را تهیه کند . مشروبات الکلی بایستی تهیه و جابجا فروخته می شدند. انجام این امور مستلزم استفاده از روش های تجاری ، حسابدار ، راننده ، باربر ، نگهبانان مسلح ، فروشندگان و ماموران پلیس رشوه بگیر بود. قاچاقچی های نیویورک ، شیکاگو و دیگر شهر های بزرگ همان قدر که حس شامه شان در سال های بعد نسبت به قوانین مربوط به مواد مخدر تیز بود ، نسبت به قانون منع فروش مشروبات الکلی  نیز حساسیت لازم را داشت گرچه در اوایل کار یک سری نواقص یافت می شد ، همانطوری که در مورد هر صنعتی چنین بود . تفاوت بین یک حرفه قانونی با تبه کاری و جنایت در این بود که در اولی طرف بازنده به طرف شراکت می رفت و یا ورشکسته می شد ولی در دومی بازنده یا کارش را ترک می کرد و یا به قتل می رسید.

در نیویورک قبل از تصویب قانون تحریم مشروبات الکلی 15000 با با جواز مشغول به کار بودند . یک سال بعد تمام این بار ها بسته شدند و به جای آنها 23000 محل فروش مشروبات الکلی قاچاق به وجود آمد . اما شیکاگو حتی سعی نکرد مثل نیویورک صورت ظاهر را حفظ کند . بسیاری از بارهای شیکاگو به سادگی باقی ماندند و با هزاران بار جدید التاسیس به رقابت پرداختند. با اطمینان می توان گفت که بسیاری از افرادی که قبلا لب به مشروب نمی زدند در دوره تحریم مشروبات الکلی شروع به نوشیدن مشروب کردند . حتی فروشگاه های مخصوص (البته غیرقانونی) باز شدند که در آنها انواع وسایل تهیه مشروب خانگی به فروش می رسید . بعضی از آبجو سازی هایی که در نتیجه اجرای قانون تحریم مشروبات الکلی  بسته شدند توسط قاچاق چی ها و یا مردمی که با آنها ارتباط داشتند به قیمت های پایینی خریداری شدند. مانند کارخانه هایی که به دست " جانی توریو " افتاده بودند و شروع به فروش شبه آبجوی قانونی در کنار آبجو های حقیقی نمودند. بطری های جین (مشروب جین) هم در کارخانه های تقطیری که به طور مخفیانه در نیویورک کار می کردند ، بسته به این که چه میزان مواد رنگین به آن اضافه می کردند ، به عنوان جین و بوربن فروخته می شدند. مشروبات واقعی هم از طریق دریا از کانادا به شیکاگو ، کلیولند و دیترویت  وارد می شدند . " فرانک کاستلو " هم یک ناوگان از قایق های تند رو داشت و با آن مشروب های قاچاق را از کشتی های لنگر انداخته در دریا های دور به بنادر آمریکا می آورد. قمارخانه " آرنولد روتشتین " در نیویورک هم یک شبه تبدیل به محل فروش مشروبات الکلی قاچاق شد . در این زمان " روتشتین " شخصیت برجسته ای در شرط بندی های کلان قمارخانه ها بود . یکی دیگر از چهره های برجسته نیویورک " نیکی آرنشتین (Nicky Arnstein)" قمار باز بود . او و "روتشتین" مظنون به طرح سوء استفاده از اوراق قرضه در سال 1920 بودند که طی آن ، این دو 5 میلیون دلار از دلالان قانونی اوراق قرضه خریده و دوباره آنها را فروختند . " آرنشتین " مغز متفکر این کار شناخته و بازداشت شد اما با 100 هزار دلاری که به وسیله  " روتشتین " به عنوان ضمانت پرداخت شد ، او توانست از زندان مرخص شود . در اولین محاکمه " آرنشتین " ، وکیل او " ویلیام فالون (William Fallon)" معروف از او دفاع کرد. اما در محاکمه بعدی " فالون " سرگرم پرونده دیگری بود و از "آرنشتین " دفاع نکرد به همین دلیل او محکوم به حبس ابد در زندان " لیونورس (Leavenworth)" شد. این جریان فقط یک روشنایی غیر مستقیم برای رویداد های اصلی بود . جنایت کاران واقعی هنوز کاملا وارد صحنه نشده بودند . " لاکی لوچیانو " هنوز در گروه " پنج نقطه " نیویورک فرمانده دوم بود . " فرانک یل " در بروکلین چند بار برای فروش مشروبات الکلی قاچاق داشت. " داچ شولتز (Dutch Schultz)" یک کلوب را اداره و از مردم اخاذی می کرد . " لگز دایموند (Legs Diamond)" و " آل کاپون " هم هنوز کاملا شناخته شده نبودند.

در نیویورک ، سیسیلیایی ها و ایتالیایی هایی مثل " ژوزف پروفاسی (Joseph Profaci)" ، " ژوزف ماگلیوکو (Joseph Magliocco)" ، " استفانو ماگادینو (Stefano Magadinno)" ، " فرانک لابرازو (Frank Labruzzo)" ، " فرانک گاروفالو (Frank Garofalo)" ، " سالواتوره مارانزانو (Salvatore maranzano)" ، " جو ماسریا (Joe Masserio)" ، " پیتر مرلو (Pete Morello)" و " ویتو جنوسی (Vito Genovese)" به وسیله گانگستر های ایرلندی ، یهودی و لهستانی که به امور باجگیری ، قمار و فحشای شهر نظارت داشتند ، به " موستاش پیتز" یا دست آموز سیبیلو شهرت داشتند . گانگستر های قدیمی فکر می کردند که که مهاجرین جدید آنقدر وحشی هستند که نمی توانند زیاد دوام بیاورند. وضعیت شیکاگو هم بر همین منوال بود . در حالی که گروه های" جنا " و "کولوسیمو" ، "توریو" عمدتا شامل ایتالیایی ها و سیسیلیایی ها بودند ، دیگران چنین نبودند و هیچ گروهی بر تمام شهر تسلط نداشت . " جانی توریو " و " آل کاپون " وضع را کاملا تغییر دادند . وقتی کاملا مشخص شد که تحریم مشروبات الکلی به صورت قانون درآمده ، " توریو " دست به کار شد و تصمیم گرفت تا با همکاری گانگستر های " کولوسیمو " پول مفتی به جیب بزند . اما " کولوسیمو " علاقه ای به این پیشنهاد نشان نداد چون او فقط به فاحشه خانه ها و کازینو ها فکر می کرد . او به تازگی پس از طلاق دادن همسر اولش که او را در برپایی امپراطوریش یاری کرده بود با زن بسیار جوان تری ازدواج کرده و دلش به نشان دادن الماس هایش در بار ها و شوخی کردن با رفقا خوش بود . " توریو " از این همه بی ذوقی آزرده خاطر شد .

در ماه مه سال 1920 ، " کولوسیمو " در رستورانش منتظر یک محموله ویسکی قاچاق بود که می بایستی به وسیله معاون برادرزاده مورد اعتماد وی ، " توریو" ، تحویل داده می شد . اما آنچه را که " کولوسیمو " نمی دانست این بود که " توریو " ، " فرانک یل " آدم کش نیویورکی را به همراه ویسکی ها به رستوران او آورده بود . در موقع تخلیه بار گلوله ای به سر " کولوسیمو " شلیک شد و او را جا به جا کشت . پلیس نتوانست قاتل را دستگیر کند و فقط روز بعد " یل " را در ایستگاه راه آهن شیکاگو هنگامی که شهر را ترک می کرد ، متوقف و چند سوال از او کرد. بعد از کشته شدن " کولوسیمو " ، " جانی توریو " سرانجام خودش رئیس شد . اولین کار او انتصاب " آل کاپون " جوان به عنوان مرد شماره یک تشکیلاتش (البته بعد از خودش) بود . و 25 درصد از سهام قمارخانه ها و فاحشه خانه های شیکاگو و 50 درصد از منافع قاچاق مشروب را به او واگذار کرد. " آل " به دنبال برادرش " رالف کاپون " و پسرعموهایش : " روکو " ، " ژوزف " و " چالز فیشیتی (Charles Fischetti)" به نیویورک فرستاد. در این موقع " توریو " 39 ساله و " آل " 23 ساله بود . " توریو " همچنین گانگستر های گروه " دراگان –لیک (Druggan Lake)" را استخدام کرد تا پنج آبجو سازی او را در شیکاگو اداره کنند . این آبجو سازی ها قرار بود آبجویی با 1.5 درصد الکل تهیه کنند . " توریو " آبجوی واقعی را در کارخانه های شبه آبجوی خود تولید می کرد و به گروه های دیگر در شیکاگو می فروخت .

شش برادر سیسیلیایی " جنا " ، " آنجلو " ، " مایکل " ، " تونی " ، " سام " ، " پیترو " و " جیم " که به " جنا های وحشتناک " معروف و در کار تهیه مشروبات بودند و درآمد سالانه شان به 5.000.000 دلار می رسید . آنها صد ها خانواده فقیر سیسیلیایی را که در آپارتمان های کثیف و کوچک زندگی می کردند به استخدام خود درآوردند . در آشپزخانه این افراد دستگاه های تقطیر قابل حملی نصب شده بود . کار این خانواده ها این بود که دستگاه ها را می تاباندند و بعد الکل خام را تحویل می دادند. آنها برای این کار روزی 15 دلار مزد می گرفتند که برای آنها مزدی قابل توجه به حساب می آمد. در آن روزها برای چنین مزدی خانواده های زیادی از سیسیل به آمریکا می آمدند و وارد حرفه مشروب سازی می شدند . بعد برادران " جنا " الکل خام را در بطری ها می ریختند و آنها را با رنگ و اسانس های مختلف مخلوط می کردند و به جای جین و ویسکی می فروختند.

در سال 1910 برادران " جنا " به همراه خانواده شان وارد آمریکا شده بودند . آنها افرادی بی رحم و با سرسختی مغرورانه نسل های راهزنان سیسیل بودند. در میان آنها فقط " تونی " بود که مشهور به جنتلمن بود. او زندگی آرامی داشت و همیشه لباس های مرتب و شیک می پوشید . شهرت داشت که او هیچ وقت مسلح نبود و در درگیری منجر به قتل شرکت نمی کرد . او درس خواند و مهندس معمار شد . در ضمن خواننده اپرای خوبی هم بود . اما همیشه در جلسات خانوادگی شرکت می کرد و به عنوان مشاور موسسه " جنا " عمل می کرد . وقتی دولت شروع به تحقیق در مورد کارهای خانوده " جنا " کرد ، یکی از کارمندان " آنتونیو " نکات مهمی را در اختیار آنان گذاشت : بنا به اظهارات او در انبار کالای برادران " جنا " 24 ساعته در دو نوبت کار انجام می شد . کامیونها بار می زدند و بدون هیچ کنترلی به داخل و خارج از انبار رفت و آمد می کردند. انبار گاه و بیگاه مورد حمله پلیس قرار می گرفت اما پلیس 24 ساعت قبل از هر حمله یک اخطار برای آنها می فرستاد و این فرصت برای برادران " جنا " کافی بود تا اوضاع را مرتب کنند و پس از حمله ، کار ها دوباره راه می افتاد . به گفته های همان کارمند ، " آنتونیو جنا " در تمام دوره ای که من در آنجا کار می کردم کلیه اعمال برادران " جنا " با رضایت ، تائید و اطلاع کامل پلیس شیکاگو انجام می گرفت .

در سال 1925 برآورد شد که مقذار حق السکوتی که برادران " جنا " به پلیس می دادند ، 6500 دلار در ماه بود به اضافه مقادیر هنگفتی بابت کاهش قیمت الکل . بنابراین افراد پلیس دیگری از محلات دیگر نمی توانستند سراغ برادران " جنا " آمده و از آنها تقاضای رشوه کنند . مرکز پلیس هر ماهه لیستی از افرادی که در آن منطقه ماموریت داشتند ، در اختیار آنها می گذاشت . به این ترتیب هر فرد پلیسی که تقاضای رشوه می کرد اسمش را با لیس مذکور مطابقت می دادند و تا مدت ها مسئله ای گریبانگیر برادران " جنا " شده بود این که هر وقت کامیون های حمل مشروب قاچاق از انبار بیرون می آمدند و محموله شان را به بخش های دیگر شهر می بردند ، پلیس آن بخش ها کامیون ها را متوقف و محموله ها را بازدید می کردند . ولی این مسئله هم بزودی حل شد بدین صورت که هر وقت قرار بود کامیونی از انبار خارج شود پلیس محلی در جریان قرار می گرفت و هم چند ماشین پلیس را به انبار می فرستاد تا کامیون ها را تا مقصدشان همراهی کند .

بعد از کشته شدن " هارولد اف السون (Harold F Olson)" مامور پلیس و متهم شدن " اسکالیس ( Scalise)" و " آنسلمی (Anselmi)" به جرم قتل او دادستان " پاتریک اچ ادانل (Patrick H Odonnell)" توانست از برادران " جنا " مدارکی دال بر همکاری ماموران پلیس با آنها به دست بیاورد. با افشا شدن این مدارک حدود 20 مامور پلیس به محلی دیگر منتقل شدند و وعده های زیادی دال بر افشای کامل اسناد داده شد . اما در حقیقت پس از پایان محاکمه لیست مذکور نیز ناپدید شد . " سانی جیم کوسمانو " هنوز هم به کار خود ادامه می داد اما بعد از تجربه تلخش که منجر به کشته شدن سه تن از افرادش به دست گانگستر های " توریو " شد ، گانگستر های دیگری را کما بیش ترک کرد و با برخی از همکاران سیسیلیایی اش که برای خود کار می کردند ، همکاری می کرد . اقدام مهم او در سال 1920 ربودن " موسی انرایت " باجگیر اتحادیه کارگری بود . بعد ها "کوسمانو" گفت که این را در حق " تیم مورفی (بزرگ) (Big Tim Murphy)" (گانگستر دیگر و رقیب انرایت) کرده است . یکی از مهره های برجسته قاچاق مشروب در کلیولند ، " آلفرد پلیزی (Alfred Polizzi (Big Al))" معروف به "آل گنده" بود . او نیز از مهاجرین سیسیل بود و با حمایتی که از طرف همقطارانش در شیکاگو و دیترویت می شد تشکیلاتش را اداره می کرد . او با " پیت لیکاولی (Pete Licavoli)" ، یکی از رهبران گانگستر های دیترویت، روابط صمیمانه ای داشت. " توریو " و " آل کاپون " چندین فاحشه خانه و محل فروش مشروب قاچاق در سیسرو  و دیگر حومه های شیکاگو دایر کرده و عملا آن منطقه را قرق کرده بودند. در دهه 1920 ، " ویلیام هیل تامپسون (William Hale Thompson)" سه بار شهردار شیکاگو شد . در طی این مدت رشوه های فراوانی از طرف گانگستر ها به او داده شد . او آماده بود چنانچه گانگستر ها از راه مناسب وارد شوند از هر گونه مدرک جنایتی چشم پوشی کند . حقوق رسمی او زیاد قابل توجه نبود . با این همه بعد از مرگش در سن 75 سالگی وقتی که ماموران خزانه داری برای تحقیق به خانه او رفتند ، جعبه های محکم بسته بندی شده پر از اسناد بانکی را کشف کردند که جمعا 1750000 دلار ارزش داشتند. به نظر می رسد که او در طول زندگی اش صندوق کمک برای عواید خیریه ایجاد کرده بود ، گر چه مبالغی که جمع می شد غالبا به طور تعجب آوری کم و مغبون کننده بود! . یکی از دستور بگیران " بیل تامپسون " ، " لن اسمال (Len Small)" بود که برای اولین بار در سال 1921 فرماندار ایلینوی شد . وی هنگام انتخابات بیش از یک هزار تن از گانگستر ها و آدمکشها را عفو کرد . اما در این میان نا آرامی هایی هم بود که این آرامش و سکوت را بهم می زد . از آن جملهمی توان از عداوت و دشمنی بین " دایان ابانیون" ایرلندی و دیگر رهبران گانگستر ها را نام برد.

او ار طرف " توریو " مامور کنترل قسمتی از تشکیلات سیسرو شده بود ولی او توقعش بیشترین از این چیز ها بود . والیدین او مهاجرین ایرلندی فقیری بودند و وی در زاغه های اطراف شهر با مشقت بزرگ شده بود . وی در یک خانواده کاتولیک متولد شده بود و در گروه کر کلیسای شهر سرودهای مذهبی می خواند و به عنوان خدمه کلیسا نیز کار می کرد. محیط خارج از کلیسا نفوذ بیشتری بر او داشت و لذا در سنین نوجوانی به یکی از خطرناکترین دستجات منطقه وارد شد . " ابانیون " می لنگید چون یک پایش به طرز محسوسی کوتاه تر از پای دیگرش بود . این نقص عضو هم طی یک حادثه در ده سالگی برایش پیش آمده بود.

بعد ها در جایی مشغول به کار شد که در آنجا گارسون ها در حین آواز خواندن افراد مست را می چاپیدند. در 17 سالگی به خاطر سرقت متهم و محکوم به حبس کوتاه مدتی شد . اما به زودی یاد گرفت که چطور گرفتار نشود . او از یک جانی سابقه دار چیز هایی یاد گرفت و شروع به یاد گرفتن تیراندازی کرد . تا این که توانست با هر دو  دست تیراندازی کند . او همیشه سه اسلحه با خود حمل می کرد و همیشه آماده بود که هر زمان به سوی هر کسی که مزاحمش شود شلیک کند . در عین حال پول هنگفتی به هم زده بود و می دانست که چطور و به چه شکل موثری رشوه دهد.

او در سال 1921 به قدری در محافل سیاسی نفوذ کرده بود که در یک مورد گرفتار شدنش به دست کاراگاه سرسخت " ستوان جان ج رایان (John J Ryan) " توانست با 30000 هزار دلار رشوه جرم خود را به بهانه " فقدان دلایل کافی " پاک کند . یکی از آدمکشهای او " ارل هایمی ویس (Earl Hymie Weiss) " نام داشت که لهستانی بود . ولی از اوایل 1909 که به استخدام " ابانیون " در آمده بود عادت به شنیدن این عبارت از او داشت ( آن ها را برای سواری ببر) . " ابانیون " علاقه زیادی به گل و گیاه داشت و گلکار ماهری بود. وی یک گلفروشی برای خود داشت که می توانست سرپوشی برای کارهای غیر قانونی اش باشد . مغازه او مورد احترام عموم بود اما مطمئنا مشتریان او گانگستر هایی بودند که برای تشییع جنازه گانگستر های رقیب سفارش گل میدادند. و گاهی اوقات سفارش ها از پیش داده می شد ! .

" ابانیون " با همان صفات غیر پیچیده و با تیراندازی با دو دست وارد کار قاچاق مشروب شد . در نتیجه به یکی از ثروتمند ترین و قدرتمند ترین رهبران گانگستر ها مبدل شد . بین او و برادران " جنا " دشمنی دیرینه ای وجود داشت.

" جانی توریو " هم از " ابانیون " متنفر بود اما بین آن دو دشمنی دیگری جریان داشت . " توریو " بی رحمانه حکومت می کرد ولی همیشه با ظاهری آرام و موقر ظاهر می شد . وی مرد کوچک اندامی بود که مثل قدیمی ها لباس می پوشید . او در یک خانه کوچک در خیابان میشیگان  زندگی می کرد . جایی که عصر ها با خیال راحت روی یک صندلی لم می داد و به رادیو یا صفحه اپرا گوش می داد . به گفته همسرش : زندگی با او مثل یک ماه عسل طولانی است . " جانی توریو " نه سیگار می کشید و نه مشروب می خورد . به آرامی صحبت می کرد و هیچوقت فحاشی نمی کرد

در ایالات متحده آمریکا جنایات و تبه کاری های فراوانی از قبیل اخاذی ، تقلب ، کلاه برداری ، سرقت ، و ... به وقوع می پیوست اما تحریم مشروبات الکلی انگیزه و فرصتی برای تبه کاران به وجود آورد تا با صرف مبالغ هنگفتی اولین گام های ضروری و موثر را در راه سازمان دهی خود بردارند .استعمال مشروبات الکلی در آمریکا مسئله بغرنجی بود و آنچه که مشخص بود این که یک نفر و حتی یک گروه گانگستری نمی توانست مشروب مورد نیاز بازار را تهیه کند . مشروبات الکلی بایستی تهیه و جابجا فروخته می شدند. انجام این امور مستلزم استفاده از روش های تجاری ، حسابدار ، راننده ، باربر ، نگهبانان مسلح ، فروشندگان و ماموران پلیس رشوه بگیر بود. قاچاقچی های نیویورک ، شیکاگو و دیگر شهر های بزرگ همان قدر که حس شامه شان در سال های بعد نسبت به قوانین مربوط به مواد مخدر تیز بود ، نسبت به قانون منع فروش مشروبات الکلی  نیز حساسیت لازم را داشت گرچه در اوایل کار یک سری نواقص یافت می شد ، همانطوری که در مورد هر صنعتی چنین بود . تفاوت بین یک حرفه قانونی با تبه کاری و جنایت در این بود که در اولی طرف بازنده به طرف شراکت می رفت و یا ورشکسته می شد ولی در دومی بازنده یا کارش را ترک می کرد و یا به قتل می رسید.

در نیویورک قبل از تصویب قانون تحریم مشروبات الکلی 15000 با با جواز مشغول به کار بودند . یک سال بعد تمام این بار ها بسته شدند و به جای آنها 23000 محل فروش مشروبات الکلی قاچاق به وجود آمد . اما شیکاگو حتی سعی نکرد مثل نیویورک صورت ظاهر را حفظ کند . بسیاری از بارهای شیکاگو به سادگی باقی ماندند و با هزاران بار جدید التاسیس به رقابت پرداختند. با اطمینان می توان گفت که بسیاری از افرادی که قبلا لب به مشروب نمی زدند در دوره تحریم مشروبات الکلی شروع به نوشیدن مشروب کردند . حتی فروشگاه های مخصوص (البته غیرقانونی) باز شدند که در آنها انواع وسایل تهیه مشروب خانگی به فروش می رسید . بعضی از آبجو سازی هایی که در نتیجه اجرای قانون تحریم مشروبات الکلی  بسته شدند توسط قاچاق چی ها و یا مردمی که با آنها ارتباط داشتند به قیمت های پایینی خریداری شدند. مانند کارخانه هایی که به دست " جانی توریو " افتاده بودند و شروع به فروش شبه آبجوی قانونی در کنار آبجو های حقیقی نمودند. بطری های جین (مشروب جین) هم در کارخانه های تقطیری که به طور مخفیانه در نیویورک کار می کردند ، بسته به این که چه میزان مواد رنگین به آن اضافه می کردند ، به عنوان جین و بوربن فروخته می شدند. مشروبات واقعی هم از طریق دریا از کانادا به شیکاگو ، کلیولند و دیترویت  وارد می شدند . " فرانک کاستلو " هم یک ناوگان از قایق های تند رو داشت و با آن مشروب های قاچاق را از کشتی های لنگر انداخته در دریا های دور به بنادر آمریکا می آورد. قمارخانه " آرنولد روتشتین " در نیویورک هم یک شبه تبدیل به محل فروش مشروبات الکلی قاچاق شد . در این زمان " روتشتین " شخصیت برجسته ای در شرط بندی های کلان قمارخانه ها بود . یکی دیگر از چهره های برجسته نیویورک " نیکی آرنشتین (Nicky Arnstein    )" قمار باز بود . او و "روتشتین" مظنون به طرح سوء استفاده از اوراق قرضه در سال 1920 بودند که طی آن ، این دو 5 میلیون دلار از دلالان قانونی اوراق قرضه خریده و دوباره آنها را فروختند . " آرنشتین " مغز متفکر این کار شناخته و بازداشت شد اما با 100 هزار دلاری که به وسیله  " روتشتین " به عنوان ضمانت پرداخت شد ، او توانست از زندان مرخص شود . در اولین محاکمه " آرنشتین " ، وکیل او " ویلیام فالون (William Fallon    )" معروف از او دفاع کرد. اما در محاکمه بعدی " فالون " سرگرم پرونده دیگری بود و از "آرنشتین " دفاع نکرد به همین دلیل او محکوم به حبس ابد در زندان " لیونورس (Leavenworth    )" شد. این جریان فقط یک روشنایی غیر مستقیم برای رویداد های اصلی بود . جنایت کاران واقعی هنوز کاملا وارد صحنه نشده بودند . " لاکی لوچیانو " هنوز در گروه " پنج نقطه " نیویورک فرمانده دوم بود . " فرانک یل " در بروکلین چند بار برای فروش مشروبات الکلی قاچاق داشت. " داچ شولتز (Dutch Schultz)" یک کلوب را اداره و از مردم اخاذی می کرد . " لگز دایموند (Legs Diamond)" و " آل کاپون " هم هنوز کاملا شناخته شده نبودند.

در نیویورک ، سیسیلیایی ها و ایتالیایی هایی مثل " ژوزف پروفاسی (Joseph Profaci)" ، " ژوزف ماگلیوکو (Joseph Magliocco)" ، " استفانو ماگادینو (Stefano Magadinno)" ، " فرانک لابرازو (Frank Labruzzo)" ، " فرانک گاروفالو (Frank Garofalo)" ، " سالواتوره مارانزانو (Salvatore maranzano)" ، " جو ماسریا (Joe Masserio)" ، " پیتر مرلو (Pete Morello)" و " ویتو جنوسی (Vito Genovese)" به وسیله گانگستر های ایرلندی ، یهودی و لهستانی که به امور باجگیری ، قمار و فحشای شهر نظارت داشتند ، به " موستاش پیتز" یا دست آموز سیبیلو شهرت داشتند . گانگستر های قدیمی فکر می کردند که که مهاجرین جدید آنقدر وحشی هستند که نمی توانند زیاد دوام بیاورند. وضعیت شیکاگو هم بر همین منوال بود . در حالی که گروه های" جنا " و "کولوسیمو" ، "توریو" عمدتا شامل ایتالیایی ها و سیسیلیایی ها بودند ، دیگران چنین نبودند و هیچ گروهی بر تمام شهر تسلط نداشت . " جانی توریو " و " آل کاپون " وضع را کاملا تغییر دادند . وقتی کاملا مشخص شد که تحریم مشروبات الکلی به صورت قانون درآمده ، " توریو " دست به کار شد و تصمیم گرفت تا با همکاری گانگستر های " کولوسیمو " پول مفتی به جیب بزند . اما " کولوسیمو " علاقه ای به این پیشنهاد نشان نداد چون او فقط به فاحشه خانه ها و کازینو ها فکر می کرد . او به تازگی پس از طلاق دادن همسر اولش که او را در برپایی امپراطوریش یاری کرده بود با زن بسیار جوان تری ازدواج کرده و دلش به نشان دادن الماس هایش در بار ها و شوخی کردن با رفقا خوش بود . " توریو " از این همه بی ذوقی آزرده خاطر شد .

در ماه مه سال 1920 ، " کولوسیمو " در رستورانش منتظر یک محموله ویسکی قاچاق بود که می بایستی به وسیله معاون برادرزاده مورد اعتماد وی ، " توریو" ، تحویل داده می شد . اما آنچه را که " کولوسیمو " نمی دانست این بود که " توریو " ، " فرانک یل " آدم کش نیویورکی را به همراه ویسکی ها به رستوران او آورده بود . در موقع تخلیه بار گلوله ای به سر " کولوسیمو " شلیک شد و او را جا به جا کشت . پلیس نتوانست قاتل را دستگیر کند و فقط روز بعد " یل " را در ایستگاه راه آهن شیکاگو هنگامی که شهر را ترک می کرد ، متوقف و چند سوال از او کرد. بعد از کشته شدن " کولوسیمو " ، " جانی توریو " سرانجام خودش رئیس شد . اولین کار او انتصاب " آل کاپون " جوان به عنوان مرد شماره یک تشکیلاتش (البته بعد از خودش) بود . و 25 درصد از سهام قمارخانه ها و فاحشه خانه های شیکاگو و 50 درصد از منافع قاچاق مشروب را به او واگذار کرد. " آل " به دنبال برادرش " رالف کاپون " و پسرعموهایش : " روکو " ، " ژوزف " و " چالز فیشیتی (Charles Fischetti)" به نیویورک فرستاد. در این موقع " توریو " 39 ساله و " آل " 23 ساله بود . " توریو " همچنین گانگستر های گروه " دراگان –لیک (Druggan Lake)" را استخدام کرد تا پنج آبجو سازی او را در شیکاگو اداره کنند . این آبجو سازی ها قرار بود آبجویی با 1.5 درصد الکل تهیه کنند . " توریو " آبجوی واقعی را در کارخانه های شبه آبجوی خود تولید می کرد و به گروه های دیگر در شیکاگو می فروخت .

شش برادر سیسیلیایی " جنا " ، " آنجلو " ، " مایکل " ، " تونی " ، " سام " ، " پیترو " و " جیم " که به " جنا های وحشتناک " معروف و در کار تهیه مشروبات بودند و درآمد سالانه شان به 5.000.000 دلار می رسید . آنها صد ها خانواده فقیر سیسیلیایی را که در آپارتمان های کثیف و کوچک زندگی می کردند به استخدام خود درآوردند . در آشپزخانه این افراد دستگاه های تقطیر قابل حملی نصب شده بود . کار این خانواده ها این بود که دستگاه ها را می تاباندند و بعد الکل خام را تحویل می دادند. آنها برای این کار روزی 15 دلار مزد می گرفتند که برای آنها مزدی قابل توجه به حساب می آمد. در آن روزها برای چنین مزدی خانواده های زیادی از سیسیل به آمریکا می آمدند و وارد حرفه مشروب سازی می شدند . بعد برادران " جنا " الکل خام را در بطری ها می ریختند و آنها را با رنگ و اسانس های مختلف مخلوط می کردند و به جای جین و ویسکی می فروختند.

در سال 1910 برادران " جنا " به همراه خانواده شان وارد آمریکا شده بودند . آنها افرادی بی رحم و با سرسختی مغرورانه نسل های راهزنان سیسیل بودند. در میان آنها فقط " تونی " بود که مشهور به جنتلمن بود. او زندگی آرامی داشت و همیشه لباس های مرتب و شیک می پوشید . شهرت داشت که او هیچ وقت مسلح نبود و در درگیری منجر به قتل شرکت نمی کرد . او درس خواند و مهندس معمار شد . در ضمن خواننده اپرای خوبی هم بود . اما همیشه در جلسات خانوادگی شرکت می کرد و به عنوان مشاور موسسه " جنا " عمل می کرد . وقتی دولت شروع به تحقیق در مورد کارهای خانوده " جنا " کرد ، یکی از کارمندان " آنتونیو " نکات مهمی را در اختیار آنان گذاشت : بنا به اظهارات او در انبار کالای برادران " جنا " 24 ساعته در دو نوبت کار انجام می شد . کامیونها بار می زدند و بدون هیچ کنترلی به داخل و خارج از انبار رفت و آمد می کردند. انبار گاه و بیگاه مورد حمله پلیس قرار می گرفت اما پلیس 24 ساعت قبل از هر حمله یک اخطار برای آنها می فرستاد و این فرصت برای برادران " جنا " کافی بود تا اوضاع را مرتب کنند و پس از حمله ، کار ها دوباره راه می افتاد . به گفته های همان کارمند ، " آنتونیو جنا " در تمام دوره ای که من در آنجا کار می کردم کلیه اعمال برادران " جنا " با رضایت ، تائید و اطلاع کامل پلیس شیکاگو انجام می گرفت .

در سال 1925 برآورد شد که مقذار حق السکوتی که برادران " جنا " به پلیس می دادند ، 6500 دلار در ماه بود به اضافه مقادیر هنگفتی بابت کاهش قیمت الکل . بنابراین افراد پلیس دیگری از محلات دیگر نمی توانستند سراغ برادران " جنا " آمده و از آنها تقاضای رشوه کنند . مرکز پلیس هر ماهه لیستی از افرادی که در آن منطقه ماموریت داشتند ، در اختیار آنها می گذاشت . به این ترتیب هر فرد پلیسی که تقاضای رشوه می کرد اسمش را با لیس مذکور مطابقت می دادند و تا مدت ها مسئله ای گریبانگیر برادران " جنا " شده بود این که هر وقت کامیون های حمل مشروب قاچاق از انبار بیرون می آمدند و محموله شان را به بخش های دیگر شهر می بردند ، پلیس آن بخش ها کامیون ها را متوقف و محموله ها را بازدید می کردند . ولی این مسئله هم بزودی حل شد بدین صورت که هر وقت قرار بود کامیونی از انبار خارج شود پلیس محلی در جریان قرار می گرفت و هم چند ماشین پلیس را به انبار می فرستاد تا کامیون ها را تا مقصدشان همراهی کند .

بعد از کشته شدن " هارولد اف السون (Harold F Olson)" مامور پلیس و متهم شدن " اسکالیس ( Scalise)" و " آنسلمی (Anselmi)" به جرم قتل او دادستان " پاتریک اچ ادانل (Patrick H Odonnell)" توانست از برادران " جنا " مدارکی دال بر همکاری ماموران پلیس با آنها به دست بیاورد. با افشا شدن این مدارک حدود 20 مامور پلیس به محلی دیگر منتقل شدند و وعده های زیادی دال بر افشای کامل اسناد داده شد . اما در حقیقت پس از پایان محاکمه لیست مذکور نیز ناپدید شد . " سانی جیم کوسمانو " هنوز هم به کار خود ادامه می داد اما بعد از تجربه تلخش که منجر به کشته شدن سه تن از افرادش به دست گانگستر های " توریو " شد ، گانگستر های دیگری را کما بیش ترک کرد و با برخی از همکاران سیسیلیایی اش که برای خود کار می کردند ، همکاری می کرد . اقدام مهم او در سال 1920 ربودن " موسی انرایت " باجگیر اتحادیه کارگری بود . بعد ها "کوسمانو" گفت که این را در حق " تیم مورفی (بزرگ) (Big Tim Murphy)" (گانگستر دیگر و رقیب انرایت) کرده است . یکی از مهره های برجسته قاچاق مشروب در کلیولند ، " آلفرد پلیزی (Alfred Polizzi (Big Al))" معروف به "آل گنده" بود . او نیز از مهاجرین سیسیل بود و با حمایتی که از طرف همقطارانش در شیکاگو و دیترویت می شد تشکیلاتش را اداره می کرد . او با " پیت لیکاولی (Pete Licavoli)" ، یکی از رهبران گانگستر های دیترویت، روابط صمیمانه ای داشت. " توریو " و " آل کاپون " چندین فاحشه خانه و محل فروش مشروب قاچاق در سیسرو  و دیگر حومه های شیکاگو دایر کرده و عملا آن منطقه را قرق کرده بودند. در دهه 1920 ، " ویلیام هیل تامپسون (William Hale Thompson)" سه بار شهردار شیکاگو شد . در طی این مدت رشوه های فراوانی از طرف گانگستر ها به او داده شد . او آماده بود چنانچه گانگستر ها از راه مناسب وارد شوند از هر گونه مدرک جنایتی چشم پوشی کند . حقوق رسمی او زیاد قابل توجه نبود . با این همه بعد از مرگش در سن 75 سالگی وقتی که ماموران خزانه داری برای تحقیق به خانه او رفتند ، جعبه های محکم بسته بندی شده پر از اسناد بانکی را کشف کردند که جمعا 1750000 دلار ارزش داشتند. به نظر می رسد که او در طول زندگی اش صندوق کمک برای عواید خیریه ایجاد کرده بود ، گر چه مبالغی که جمع می شد غالبا به طور تعجب آوری کم و مغبون کننده بود! . یکی از دستور بگیران " بیل تامپسون " ، " لن اسمال (Len Small)" بود که برای اولین بار در سال 1921 فرماندار ایلینوی شد . وی هنگام انتخابات بیش از یک هزار تن از گانگستر ها و آدمکشها را عفو کرد . اما در این میان نا آرامی هایی هم بود که این آرامش و سکوت را بهم می زد . از آن جملهمی توان از عداوت و دشمنی بین " دایان ابانیون" ایرلندی و دیگر رهبران گانگستر ها را نام برد.

او ار طرف " توریو " مامور کنترل قسمتی از تشکیلات سیسرو شده بود ولی او توقعش بیشترین از این چیز ها بود . والیدین او مهاجرین ایرلندی فقیری بودند و وی در زاغه های اطراف شهر با مشقت بزرگ شده بود . وی در یک خانواده کاتولیک متولد شده بود و در گروه کر کلیسای شهر سرودهای مذهبی می خواند و به عنوان خدمه کلیسا نیز کار می کرد. محیط خارج از کلیسا نفوذ بیشتری بر او داشت و لذا در سنین نوجوانی به یکی از خطرناکترین دستجات منطقه وارد شد . " ابانیون " می لنگید چون یک پایش به طرز محسوسی کوتاه تر از پای دیگرش بود . این نقص عضو هم طی یک حادثه در ده سالگی برایش پیش آمده بود.

بعد ها در جایی مشغول به کار شد که در آنجا گارسون ها در حین آواز خواندن افراد مست را می چاپیدند. در 17 سالگی به خاطر سرقت متهم و محکوم به حبس کوتاه مدتی شد . اما به زودی یاد گرفت که چطور گرفتار نشود . او از یک جانی سابقه دار چیز هایی یاد گرفت و شروع به یاد گرفتن تیراندازی کرد . تا این که توانست با هر دو  دست تیراندازی کند . او همیشه سه اسلحه با خود حمل می کرد و همیشه آماده بود که هر زمان به سوی هر کسی که مزاحمش شود شلیک کند . در عین حال پول هنگفتی به هم زده بود و می دانست که چطور و به چه شکل موثری رشوه دهد.

او در سال 1921 به قدری در محافل سیاسی نفوذ کرده بود که در یک مورد گرفتار شدنش به دست کاراگاه سرسخت " ستوان جان ج رایان (John J Ryan) " توانست با 30000 هزار دلار رشوه جرم خود را به بهانه " فقدان دلایل کافی " پاک کند . یکی از آدمکشهای او " ارل هایمی ویس (Earl Hymie Weiss) " نام داشت که لهستانی بود . ولی از اوایل 1909 که به استخدام " ابانیون " در آمده بود عادت به شنیدن این عبارت از او داشت ( آن ها را برای سواری ببر) . " ابانیون " علاقه زیادی به گل و گیاه داشت و گلکار ماهری بود. وی یک گلفروشی برای خود داشت که می توانست سرپوشی برای کارهای غیر قانونی اش باشد . مغازه او مورد احترام عموم بود اما مطمئنا مشتریان او گانگستر هایی بودند که برای تشییع جنازه گانگستر های رقیب سفارش گل میدادند. و گاهی اوقات سفارش ها از پیش داده می شد ! .

" ابانیون " با همان صفات غیر پیچیده و با تیراندازی با دو دست وارد کار قاچاق مشروب شد . در نتیجه به یکی از ثروتمند ترین و قدرتمند ترین رهبران گانگستر ها مبدل شد . بین او و برادران " جنا " دشمنی دیرینه ای وجود داشت.

" جانی توریو " هم از " ابانیون " متنفر بود اما بین آن دو دشمنی دیگری جریان داشت . " توریو " بی رحمانه حکومت می کرد ولی همیشه با ظاهری آرام و موقر ظاهر می شد . وی مرد کوچک اندامی بود که مثل قدیمی ها لباس می پوشید . او در یک خانه کوچک در خیابان میشیگان  زندگی می کرد . جایی که عصر ها با خیال راحت روی یک صندلی لم می داد و به رادیو یا صفحه اپرا گوش می داد . به گفته همسرش : زندگی با او مثل یک ماه عسل طولانی است . " جانی توریو " نه سیگار می کشید و نه مشروب می خورد . به آرامی صحبت می کرد و هیچوقت فحاشی نمی کرد.


بنگر ز صبا دامن گل چاک شده / بلبل ز جمال گل طربناک شده / در سایه گل نشین که بسیار این گل / در خاک فرو ریزد و ما خاک شده
۱۳۹۰/۱۰/۲۶ عصر ۱۱:۵۰
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : ژان والژان, اسکورپان شیردل, نیومن, زاپاتا, بانو, حمید هامون, آوینا, راتسو ریــزو, Classic, malkliase, نوستالژیکا, اکتورز, ارباب دنیا, Schindler, مکس دی وینتر, خانم لمپرت, Hari, واتسون, شارینگهام, کلانتر چانس
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
مافیا - Papillon - ۱۳۹۰/۹/۲۲, صبح ۱۰:۲۹
RE: مافیا - Papillon - ۱۳۹۰/۹/۲۳, عصر ۰۹:۰۳
RE: مافیا - Papillon - ۱۳۹۰/۹/۲۹, عصر ۱۱:۱۰
RE: مافیا - Papillon - ۱۳۹۰/۱۰/۳, عصر ۱۰:۳۲
RE: مافیا - Papillon - ۱۳۹۰/۱۰/۲۶ عصر ۱۱:۵۰