[-]
جعبه پيام
» <BATMAN> سریال خانه سبز لوکیشنهاش اغلب دلگیره و به خوبی نورپردازی نشده، در کنارش موسیقی متن حزن انگیزی داره، بعضی قسمتها هم از نظر محتوایی زیادی غصه دارن
» <BATMAN> بستگی به کیفیت و محتوای فیلم و سریال هم داره، مثلا کفشای میرزا نوروز با اینکه قدیمیه ولی غمی توش نیست یا مردی که موش شد
» <مراد بیگ> با سپاس از الطافِ دوستانِ جان ، باعث مسرّت و افتخاره که مقبول دوستان واقع شد .
» <کنتس پابرهنه> صد‌در‌صد سروان جان... منظورم این بود که اون سریالی که مثل خانه‌ی سبز دل‌انگیز بود هم الان دیگه دلگیر شده... این احساس من هست البته.
» <سروان رنو> البته همه شون خوش ساخت نیستن کنتس جان ! بعضی هاشون ریتم خیلی کندی دارن و حوصله سربر هستند واقعا .
» <عباس حاجیوند> سلام.دوستان گلم. خوشحالم عمری بود بازم سری زدم انجمن
» <کنتس پابرهنه> با اینکه فیلم‌ها و سریال‌ها توی اون دهه‌ها خوش‌‌ساخت‌تر بودند ولی نمی‌دونم چرا دیدن حتی یک سکانس از این سریال‌های قدیمی واسه من اینقدر دلگیره.
» <سروان رنو> مرادبیگ کارش درسته ... دست مریزاد ... فیلم زیبایی بود .
» <سروان رنو> آرایشگاهِ زیبا ... سریالی واقعا زیبا .... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=69&pid=4610
» <BATMAN> با تشکر فراوان از مراد بیگ عزیز، در جریانم که زحمت زیادی برای این پست کشیدن
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 5 رای - 4.2 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
بهترین سکانس یک کارگردان از نظر دوستان
نویسنده پیام
دزیره آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 196
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۸/۴
اعتبار: 33


تشکرها : 3112
( 2472 تشکر در 103 ارسال )
شماره ارسال: #15
RE: بهترین سکانس یک کارگردان از نظر دوستان

برای من بیضایی یعنی" باشو غریبه کوچک"و باشو غریبه کوچک یعنی نایی و نایی یعنی عشق، استقامت ، پشتکار ، تلاش وبازهم عشق .

در گذر روزهای عمر ،گاهی پیش می اید که زندگی در برابر چیزی ، حادثه ای، ادمی ، کتابی ، فیلمی،.....می نشاندت که دگرگون می شوی .فکرت ، حست تغییر میکند .اندیشه رهایت نمی کند.وبرای من باشو از ان دست چیز هاست. از ان دست فیلمهاست.

وقتی چشمان  نایی که دو سر روسری سپیدش را با دستها گرفته بود روی قاب تلویزیون بالا امد ، من پایین نشستم به تماشایش. منی که ان زمان نه بیضایی میشناختم نه تسلیمی و حتی از زبان گیلگی چیزی نمی دانستم ، از خود پرسیدم که این فیلم ایرانی است؟

چه حسی داشت تماشای ان .کوچکتر از ان بودم که سراغ کارگردانش را بگیرم و تا چند سال بعد،، از ان به عنوان (( اون فیلمه که باشوی جنگزده به شمال امد.)) یاد می کردم .

واز سکانسهای به یاد ماندنی ان:

انجا که نایی، باشو را چنان می شوید تا شاید رنگ پوستش روشنتر شود

انجا که نایی برای تاراندن حیوانات از مزرعه بر پشت تشت می کوبد

و انجا که نایی وباشو برای ایجاد ارتباط تلاش می کنندنام چند خوراکی را به یکدیگر یاد بدهند.

شاید باور نکنید ، اما هنوز پس از این گذشت این همه سال ، هر بار که تخم مرغها را در یخچال می چینم با خود زمزمه می کنم:(( ما اینی گینی مرغانه . شما چی گینی؟)) وهر بار کودکم می پرسد :مامان این چیه که همیشه می گی؟


] استعداد بزرگ بدون اراده بزرگ وجود ندارد . بالزاک
۱۳۹۰/۸/۸ صبح ۱۱:۰۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : جیسون بورن, حمید هامون, ترومن بروینک, بانو, گرتا, مگی گربه, ژان والژان, الیشا, میثم, دن ویتو کورلئونه, نیومن, الیور, دلشدگان, باربوسا
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: بهترین سکانس یک کارگردان از نظر دوستان - دزیره - ۱۳۹۰/۸/۸ صبح ۱۱:۰۹