[-]
جعبه پيام
» <مراد بیگ> سفری کوتاه از دریا به باران در سکانسی از فیلم سینمایی شاعرانه ی "یک مرد و یک زن" ساخته ی کلود للوش https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=115&pid=4582
» <کلانتر چانس> دود هم اعتیادش به مشروب رو ترک کرده
» <کلانتر چانس> هنوزم داره برام غرغر می کنه، اما چون دوستش دارم انبار مهمات کلانتری رو سپردم دستش
» <سروان رنو> کلانتر ! از استامپیِ بدعُنق خبری نداری ؟!
» <کلانتر چانس> شرمنده تک تک دوستان عزیزم هستم، دو سال سخت را گذراندم، اما برگشتم
» <شارینگهام> امیدوارم جناب سرگرد راینهارت هم پیداش بشه،البته اگه کسلر گرفتارش نکرده باشه!
» <شارینگهام> درود بر کلانتر و دون دیه گوی عزیز...خوش آمدید
» <دون دیه‌گو دلاوگا> درود بر سروان رنوی گرامی و جمع دوستان کافه. کم سر زدنم را لطفا به حساب بی‌معرفتی نگذارید. همیشه کافه و جمع دوستان برایم ارجمند است
» <سروان رنو> احتمالا طبق سکانس پایانی ریوبراوو , کلانتر چانس با خانم فِدِرز بوده رابرت جان !
» <رابرت> سلام خدمت همه بزرگواران و مخصوصاً کلانتر چانس که از 30 شهریور 1401 به کافه نیامد و حسابی نگرانش بودیم... خوشحالم که برگشتید.
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 3 رای - 4.67 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
آلن دلون
نویسنده پیام
Dude آفلاین
مشتری کافه
***

ارسال ها: 148
تاریخ ثبت نام: ۱۴۰۰/۱۰/۲
اعتبار: 23


تشکرها : 873
( 1353 تشکر در 147 ارسال )
شماره ارسال: #13
RE: آلن دلون

(۱۴۰۳/۶/۲۹ عصر ۰۹:۰۲)سروان رنو نوشته شده:  

چندی پیش به همت کانون فیلم دانشگاه شیراز و به مناسبت درگذشت آلن دلون , فیلم آقای کلاین Mr. Klein را بر پرده بزرگ با کیفیت 4k دیدیم .

از آن فیلم هایی بود که تاکنون از آلن دلون ندیده بودم بنابراین برایم جالب بود ,  به خصوص چشم اندازهای پاریس زیبای آن زمان که متاسفانه این روزها دیگر آن پاریسِ سابق نیست.

آلن دلون مثل همیشه خوش پوش و جذاب است اما دیر نمی پاید که سردرگم و گیج می شود. داستان فیلم برای تماشاگر هم گیج کننده است اما برای ما که همه فیلم های آلن دلون را بارها دیده ایم این یکی حداقل تازه و جالب بود. شاید به خاطر همین پیچیده بودن است که این فیلم مهجور و کمتر دیده شده است.

من خودم آخر فیلم متوجه نشدم که دقیقا چی شد !

حدس هایی می زنم اما اگر کسی اطلاع دقیق دارد خبر دهد و خانواده ای را از نگرانی در بیاورد !

:ccco

 این فیلم- با موضوعی چنین ناخوشایند برای فرانسوی ها-  واقعیت بی پرده گوشه ای از زندگی فرانسوی ها را، یک سال و نیم پس از تسخیر پاریس توسط آلمان به تصویر می کشد. بارزترین نکته این است که خود اشغالگران عملاً نامرئی هستند. تمامی کارهای کثیف برای شناسایی و ثبت نام و پاکسازی یهودیان توسط پلیس فرانسه، و با بی تفاوتی و حتی کمک مردم فرانسه صورت می گیرد. واقعیت زنان عموما نازیبا، خیانتکار و نه چندان با وقار فرانسوی و یا پاریس معمولی پر از موش و سوسک هم قابل توجه بود. هیچ آدم، یا رابطه انسانی خوشایندی هم از این فیلم به یادم نمانده، به همین زودی. کلاین از الزاس، با فامیلی آلمانی که بوی یهودیت و معنی کوچک می دهد. علت مهجور بودن فیلم، سنگین، کند ،خسته کننده و تئاتر گونه بودنش است احتمالا. درباره سر در گمی هم، شاید ترجمه و سانسور بی تاثیر نبوده. هر چند علی رغم منطقی بودن داستان و اعمال قهرمانان، تصمیماتی غیر منطقی هم گاهی حس می شود.

 پزشک فرانسوی داده هایی درباره اندازه لب، بینی، شکل جمجمه و غیره زنی برهنه را، به پرستار دیکته می کند. و نتیجه می گیرد که زن دارای ویژگی های نژاد سامی است. برای این گواهی، زن و همه صف طولانی باید 15 فرانک هم بپردازند، گویا بود این صحنه.

مرد جوان وجذابی برای زنان، که در یک آپارتمان بزرگ و راحت زندگی می کند، تابلوها و عتیقه را ارزان از یهودیانی می خرد که برای خروج فوری به پول نیاز دارند. در آستانه درمنزلش روزنامه ای خاص یهودیان را می یابد. و متعجب و حتی خشمگین است که چرا پستچی روزنامه‌ را به آدرس او آورده است. کلاین نمی داند که، این ترفند یک یهودی عضو مقاومت وهمنام و شبیه به او، برای رد گم کردن و شاید هم انتقام از اوست.

کلاین برای روشن شدن ماجرا به اقداماتی دست می زند که منتهی به یافتن نام و نشانی کلاین یهودی و آشنایی با دوستان او می شود. ولی خودش به ورطه سیستم می افتد. کلاین برای رهایی از این وضعیت دو راه دارد. ارائه شجره نامه و گواهی تولدی دال بر یهودی نبودنش، ویا معاینه تحقیر آمیزلخت مادرزادی برای اندازه گیری گوش و جمجمه و باسن و غیره که این گزینه را قاطعانه رد می کند. و شاید هم واقعا یهودی باشد! برای اثبات خلاف این، به زادگاهش استراسبورگ(محل  قتل عام یهودیان در سال 1349) می رود.  داستان شاخه هلندی کلاین ها و چند سند، چیزی را نه ثابت می کند و نه روشن. ولی درباره اسنادی نزد  فامیل مادرش در مارسی و مادر بزرگش در الجزایر ، اطلاعاتی بدست می آورد.

با دیدن آگهی مرگ کلاین یهودی و کسب اطمینان از این امر، دیگر دلیلی برای ماندن و تحمل آزار نمی بیند و منتظر استاد نمی ماند. با پاسپورت جعلی و فروش اموالش به قیمت نازل به دوست و وکیلش قصد فرار می کند که، تصادفا با دوست دختر کلاین یهودی مواجه می شود که بدلیلی نا معلوم خبر زنده بودن یهودی و اختفایش -به کمک زن صاحبخانه- در همان آدرس قبلی را می دهد، که منتهی به دستگیری یهودی- که وکیل کلاین او را لو داده بود - و همچنین کلاین می شود. انگیزه کلاین برای بازگشت و  نادیده گرفتن وکیل شجره نامه رهایی بخش در دست، و بدنبال کلاین یهودی رفتنش را، فقط می توان حدس زد، شاید هم، جلب توجه کردن دوباره رمان موبی دیک، اشاره بوده به انگیزه. ارزش تماشا را دارد و عقیم نیست.

از این امیلیا پرز خیلی بهتر بود. هر چند -صرف نظر از جزییات- داستان فیلم را می دانستم، کنجکاو شده بودم ببینم که این سر و صدا و تشویق 9 دقیقه ای ایستاده برای چه بوده، احتمالا پیش داوریم بی تاثیر نبوده، در هر حال بنظر میرسد تشویق ها بخاطرحمایت از نماینده فرانسه در اسکار بوده. کمی یادآور فیلم های هندی بود ونه مثلا لالالند. و فیلمی نبود که بخواهم دوباره ببیننم. حداکثر تقدیری که این فیلم با آسانگیری لایقش است، جایزه ای برای سالداناست!

۱۴۰۳/۶/۳۰ عصر ۰۵:۰۰
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : کوئیک, سروان رنو, پهلوان جواد, Classic, مارک واتنی, مراد بیگ, کنتس پابرهنه, ترنچ موزر
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
آلن دلون - واترلو - ۱۳۸۹/۸/۲۴, صبح ۰۸:۲۳
RE: آلن دلون - واترلو - ۱۳۸۹/۸/۲۴, صبح ۰۹:۲۵
RE: آلن دلون - واترلو - ۱۳۸۹/۸/۲۴, عصر ۰۶:۱۴
RE: آلن دلون - واترلو - ۱۳۸۹/۸/۲۹, عصر ۰۵:۴۷
RE: آلن دلون - واترلو - ۱۳۸۹/۹/۴, صبح ۱۲:۳۵
RE: آلن دلون - واترلو - ۱۳۸۹/۹/۴, عصر ۰۹:۲۰
RE: آلن دلون - واترلو - ۱۳۸۹/۹/۶, صبح ۰۹:۴۶
RE: آلن دلون - زاپاتا - ۱۳۹۲/۵/۳۱, عصر ۱۰:۲۹
RE: آلن دلون - سروان رنو - ۱۳۹۴/۸/۲۱, صبح ۱۲:۵۸
آلن دلون Alain Delon درگذشت - سروان رنو - ۱۴۰۳/۵/۲۹, صبح ۰۱:۱۸
RE: آلن دلون - سروان رنو - ۱۴۰۳/۶/۲۹, عصر ۰۹:۰۲
RE: آلن دلون - Dude - ۱۴۰۳/۶/۳۰ عصر ۰۵:۰۰