[-]
جعبه پيام
» <سروان رنو> نگاهی به فیلم نشانی از شر ( اورسن ولز ) ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=46&pid=4539
» <رابرت> متأسفانه "علی‌اصغر رضایی‌نیک" صداپیشه مکمل‌گو بر اثر سکته قلبی درگذشت. نمونه مصاحبه و خاطراتش: https://www.aparat.com/v/tTSqn
» <سروان رنو> مانند بهار و نوروز , سالی نو را به امید بهتر شدن و شکوفا شدن آغاز می کنیم [تصویر: do.php?imgf=org-685bcf6ba2581.png]
» <mr.anderson> سال نو همه هم کافه ای های عزیز مبارک! سال خوب و خرمی داشته باشید!
» <rahgozar_bineshan> سالی پر از شادکامی و تن درستی و شادی را برای همه دوستان آرزومندم!
» <BATMAN> به نظرم شرورترین شخصیت انیمیشنی دیزنی اسکاره/ چه پوستر جذابی! https://s8.uupload.ir/files/scar_vrvb.jpg
» <جیمز باند> من هم از طرف خودم و سایر همکاران در MI6 نوروز و سال نو را به همه دوستان خوش ذوق کافه شاد باش میگم.
» <ریچارد> سلا دوستان.گوینده بازیگراورسولاکوربیرودرسریال سرقت پول کیست
» <ترنچ موزر> درود بر دوستان گرامی کافه کلاسیک ، فرا رسیدن بهار و سال جدید را به همه شما سروران شادباش میگم و آرزوی موفقیت را در کار و زندگی برایتان دارم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> در سال گذشته بنده کم‌کار بودم در کافه، ولی از پُست‌های دوستان خصوصاً جناب رابرت و کوئیک و "Dude" بسیار بهره بردم. تشکر و بیش باد!
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 2 رای - 4 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ایستگاه زمان - بررسی مطبوعات پیشکسوت
نویسنده پیام
اسکورپان شیردل آفلاین
ناظر انجمن
*****

ارسال ها: 512
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۳/۱۱
اعتبار: 50


تشکرها : 5286
( 6629 تشکر در 287 ارسال )
شماره ارسال: #1
ایستگاه زمان - بررسی مطبوعات پیشکسوت

دوستان! سلام. علت ایجاد این موضوع جدید این بود که مطالب جالب و خواندنی موجود در مجلات قدیمی، آنقدر زیاد و متنوع بود که موجب میشد مسیر تاپیک بررسی مجلات که اختصاص به مجلات جدید دارد منحرف شود . از طرف دیگر بعضی از مطالب به هیچ قسمت از موضوعات مختلف انجمنها ربطی نداشت و ضمنا دلم هم نمیامد از این مطالب که خیلی جالب و خواندنی هستند چشم پوشی کنم. شاید هم این بخش موجب شود دوستان دیگری هم که به مجلات قدیمی دسترسی دارند به این بخش بیایند و مارا در هرچه پربار کردن کافه کلاسیک یاری دهند. سعی میکنم مطالبی را در این بخش قرار دهم که در کمتر سایتی دیده شده باشد. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.


ایزی رایدر : فیلمی نو از سینمای امروز

1

دوست عزیزی بتازگی به جمع ما اضافه شده که با خود عشق واقعی به سینما را ارمغان آورده است و میخواهد این ره آورد را با دوستان سینما در میان بگذارد."هاریلا"{احتمالاً اسم مستعار است} در نخستین گفتار خود از سواری آسان Easy Rider   سخن میگوید که آنسوی مرزها دیده است. این، یک برداشت عاطفی است از فیلمی که سینمای روز را تکان داده است و بنابراین فیلمی است که ما ای بسا هرگز در اینجا نبینیم. {احتمالا این مقدمه از استاد پرویز نوری است}

در این کوتاه میخواهیم از فیلمی سخن بگوییم که سینمای آمریکا را دگرگون ساخت،فروشی سرسام آور داشت و صدها هزار تماشاگر مشتاق را بسوی خود کشید : ایزی رایدر. آن را در لندن دیدم. فیلمی فراوان موفق که همه جا سخن از آن بود و سخت بدلها نشسته بود.از آن نوع فیلمهایی که ساده و بیزحمت فهمیده میشوند ولی چه مشکل به قالب کلمات بیایند.

سخن کوتاه. دنیس هاپر و پیتر فاندا دو چهره جوانند و درعین حال که سخت پیر می نمایند ، ولی کارشان یک فیلم جوان پسند و داغ است. سوژه فیلم را با تری سوترن نوشتند و هاپر کارگردانی را بعهده گرفت و فاندا با کمک ویلیام هیوارد دست به تهیه آن زد. در عین حال هردو بازیگر آنند. یک تیم کوچک و کاری بزرگ. فیلمی میسازند بدون زرق و برق،بدون دکور و خرج زیاد.

براستی آنها شایسته آنچه که یافتند بودند. داستان فیلم چنین است، دو مرد جوان (فاندا و هاپر) با دو موتورسیکلت ، پس از فروش مقادیری مواد مخدر در "لوس آنجلس" سفری دراز را به سوی "نیواورلئان" شروع میکنند. دنیس هاپر یک بازیگر استثنائی، یک آرتیست بزرگ، افشاگر زیبایی غیرمنتظره است. با عینک دودی خود و چهره ای که بحد ذات صداقت، بی تظاهر و صادقانه است، رل خود را بی پرده بازی میکند و بکلامی صریح تر ، او بازی نمیکند. او ادای کسی را درنمیآورد. این واقعاً اوست در صداقتی ستایشگرانه، کم حرف و بی تظاهر. اگرچه مواد مخدر را به منظور کسب پول فروخته و در باک بنزین موتورش مخفی کرده است ولی به نظر می آید کمترین ارزشی برای آن قائل نیست.در بین راه مردی را پشت موتورش سوار میکند ، نمیداند او کیست و نمیخواهد بداند. همسفرش (فاندا) خطر یک غریبه را به او تذکر می شود ولی او توجهی ندارد. مرد کیست؟ میتواند یک هیپی باشد. در دهکده ای به سبکی غریب با عده ای زندگی میکند، در شرایطی که مردمش به کمترین قوت برای ادامه ی حیات راضیند و آزاد و دور از جنجال شهر زندگی میکنند. زندگی که بیشتر به یک تئاتر مدرن میماند تا واقعیت.

دومین غریبه ، مرد دائم الخمری است که در زندان باو برمیخورند. از آن موجوداتی که در روز یک تاجر، یک سیاستمدار، یک کارخانه دار یا مدیر کلند و در شب سیاه مستی سرگردان. او کشته میشود. در نیمه شبی تاریک در یک شهر غریب بوسیله مردمی که قویترین احساسشان ، تعصبی وحشیانه است. پس از آن سـِ ... و عشق با دو زن در حدی بغایت نو و بیتظاهر.

3 ... جک نیکلسون و پیتر فاندا

و چنین است که ظاهرا ایزی رایدر چیزی جز دو موتورسیکلت، دو مسافر آن ، دو غریبه که به آنها برمیخورند، جاده های طولانی و غروبهای آفتاب نیست. بهمراه موسیقی بینهایت زیبای این فیلم ، آنگاه که دو موتورسیکلت سوار جاده های خالی و دراز را می پیمایند، جای بازیگران سخن میگوید و داستان آنها را تعریف میکند. از آن صفحاتی که بزودی رکورد فروش را مانند خود فیلم میشکند.

ولی صرف نظر از داستان معمولی فیلم، در این سفر است که تماشاگر به چشم اندازی تازه از عشق و نفرت و هیپی گری میرسد.در ایزی رایدر ، اخلاق،احساس،تعصب و ... در بیان عادی خود فراموش شده اند. همانطور که این فیلم نمایشگر قدرت و زیبایی نیز نیست و نه از آن نوع فیلمهایی که مُصِر در حفظ امانت کاراکتر و عرضه و اجرای سوژه اند. مرز صداقت در ایزی رایدر شکسته میشود. گریز آنها ، از معیارهای پذیرفته شده است و بدینسان است که فاندا و هاپر تا به پایان ، دست نیافتنی و ناشناخته باقی میمانند. نسل بی اتکاء.  همچنین چشم اندازی تازه ازتفنن، مرگ جدی، غربت، مسائل فکری و معنوی و زیرکی میگشاید نه به مثابه آنچه تاکنون دیده ایم. فاندا نیز در حد خود نمایشگر اصالتی شگرف است. آنگاه که دستهایش بی اعتنا دسته بلند فرمان را گرفته و نرم میراند، او را سلطان بی رقیب موتورسیکلت سینما بنظر میآورد. شاد و بی خیال است و با همسفرش مسابقه می دهد. نسبت به او احساسی بی تظاهر دارد؛ از آن نوع محبت های بدوی که خاص آدمهای نظیر اوست.

پایان فیلم چیزی است که کمتر انتظار آن میرود. آنها به نزدیکی مقصد رسیده اند. فاندا خوشحال است. او میگوید "ما برنده شدیم" و هاپر پاسخ میدهد که "دوباره زنده شدیم." در جاده ای که به نیواورلئان می رسد، کامیونی از دور میآید و دو مرد در آن نشسته اند، آنکه کنار راننده نشسته تفنگی در دست دارد. آنرا شلیک میکند و گلوله در سینه فاندا می نشیند. جسد کنار جاده می افتد. شاید یک حیوان را با ترحم بیشتری می کشند! لحظه ای بعد کامیون دور میزند و مرد برای تکمیل نقش خود، مسافر دومی را بهمراه موتورسیکلتش به هوا می فرستد. موتور آتش میگیرد و جسدی دیگر در کنار جاده می افتد.

تماشاچی در پایان ، چند لحظه ای برجای میماند؛ در مقابل واقعیت بی تظاهری که می بیند ؛ و باور می کند. چه فاندا و هاپر واقعا همان هستند که در غالب فیلم می بینیم و سمبلی از هزارها انسان سرگشته امروز در زندگی بی قانون، بی قابلیت و بی نهایت تهی عصر فضا و حکومت ماشین که بدنبال آرامش گمشده خویش به هیپی گری پناه می برد. به کلامی دیگر، آیا توفیق ایزی رایدر بخاطر آن نیست که با جسارت و بی پرده به نمایش واقعیت در جهان بی تمدنی دست میزند که همه در پی زیبا و متمدن جلوه دادن آن هستند؟ و یا به این دلیل که خشونت در چهره واقعی خود – نه آنچنان که در فیلمهای وسترن می بینیم- به نمایش درمی آید؟

بهر جهت ایزی رایدر با موفقیتی که بدست آورد ثابت کرد که در حد خود تجربه ای تازه در سینما و بخصوص نقطه عطفی برای فیلمساز آمریکائی و گامی درجهت تغییر و تحول سلیقه تماشاچی می تواند باشد.

 

                                مجله ستاره سینما   ش 699   24 بهمن 1348

 2

Easy Rider

محصول 1969 آمریکا - کمپانی کلمبیا                 

کارگردان: دنیس هاپر

نویسندگان: دنیس هاپر- پیتر فاندا – تری ساترن

تهیه کننده: پیتر فاندا

بازیگران:دنیس هاپر- پیتر فاندا – جک نیکلسون

موسیقی: راجر مک گوئین

مدت : 94 دقیقه

http://www.imdb.com/title/tt0064276/


طریقت سامورایی استوار بر مرگ است. آن‌گاه که باید بین مرگ و زندگی یکی را انتخاب کنی، بی‌درنگ مرگ را برگزین. دشوار نیست؛ مصمم باش و پیش رو. آن هنگام که تحت فشار انتخاب زندگی یا مرگ قرار گرفته‌ای، لزومی هم ندارد به هدف خود برسی {گوست داگ؛سلوک سامورایی}
۱۳۸۹/۵/۳۰ صبح ۰۱:۱۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : 1991, دشمن مردم, سامورایی, بانو, موسيو وردو, Savezva, سروان رنو, Classic, roolplack, سم اسپید, پایک بیشاپ, ژان والژان, راتسو ریــزو, پاشنه طلا, پرشیا, برو بیکر, BATMAN, حمید هامون, خانم لمپرت
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
ایستگاه زمان - بررسی مطبوعات پیشکسوت - اسکورپان شیردل - ۱۳۸۹/۵/۳۰ صبح ۰۱:۱۹