[-]
جعبه پيام
» <رابرت> نوروز خود را چگونه گذراندم؟ در "خاطرات سودا زده من" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...9#pid45489
» <کنتس پابرهنه> در ستایش وودی آلن و نکوهش باربی... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...4#pid45484
» <مارک واتنی> کارتون زیبای "هاکلبری فین" دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...4#pid45474
» <BATMAN> سریال Slasher فصل اولو دیدم و خوشم اومد ، خونریزی الکی نداره ، ببشتر جنایی و معماییه https://s8.uupload.ir/files/slasher_d89c.jpg
» <BATMANhttps://rooziato.com/1402490975/10-best-...-tv-shows/
» <BATMAN> سلام شارینگهام عزیز، با اجازه شما بله!
» <شارینگهام> سلام بتمن جان، گشت شبانه ات آغاز شده؟
» <BATMAN> شب بخیر https://s8.uupload.ir/files/the_batman_hpv2.jpg
» <اکتورز> مجیدی ، کیا رستمی ، پوراحمد و ... نقش بچەها در فیلمهایشان بسیار پررنگ بودە و این بیشتر بە دلیل دور زدن سانسور بودە
» <اکتورز> همەی وجودم درد گرفت
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 7 رای - 3.29 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سینمای ژاپن
نویسنده پیام
جو گیلیس آفلاین
فیلمنامه نویس
***

ارسال ها: 107
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۱/۴/۱۷
اعتبار: 24


تشکرها : 726
( 1279 تشکر در 68 ارسال )
شماره ارسال: #5
RE: سینمای ژاپن

(۱۳۹۲/۱/۱۱ صبح ۰۱:۳۸)اکتورز نوشته شده:  

جناب جو گیلیس گرامی

اخیرآ فیلم روئیاها ساختهء کوروساوا رو ( متاسفانه نا کامل " نصفه نیمه " ) دیدم ، لطفا در موردش اگر میشود توضیحاتی بدهید بلکه هم بنده و هم سایر دوستان بیشتر جذب و مشتاق دیدنش شویم.

با تشکر


mmmm:

 

با یاد کردن از نام رویاها، باعث شدید سری به فیلم های ژاپنی بزنم و تجدید خاطره ای بسیار لذت بخش. انصافا فلسفه زندگی سنتی خاور دور جالب تر از زندگی مدرنیته غرب است.وقتی به پای یکی از فیلم های یاسوجیرو اوزو می نشینی، حسی عجیب در خود می بینی، حس امید به زندگی، حس تولد دوباره.فیلم های اوایل تابستان، داستان توکیو و آخر پاییزش را با اشتیاق دیدم، چون حس می کردم به زندگی من نزدیک است. این قضیه فقط مربوط به کارگردان خاصی نیست یادم میاد یک بار تصمیم گرفتم سه گانه مشهور کوبایاشی به نام وضعیت بشر را ببینم، 9 ساعت فیلم را نمی دانستم چگونه باید دید. ولی وقتی شروع کردم، زمان از دستم در رفت، همه 3 فیلم را در طول یک روز دیدم (فکر میکنم فقط به خاطر ناهار دست از فیلم کشیدم!). دیگر وقتی صحبت از کوروساوا می شود، اشتیاق به بالاترین حد می رسد، سگ ولگرد، راشومون، ابله، هفت سامورایی، ریش قرمز، قلعه پنهان، سریر خون، درسو اوزولا، شبح جنگجو ،آشوب،رویاها و ... کوروساوا در تمام فیلم هایش تلاش کرد پیامی به تماشاگران بدهد، پیامی به سوی یک زندگی بهتر. هر یک از فیلم های او، تابلویی است از زندگی ، زندگی یی که باید باشد و زندگی یی که نباید باشد. او در بیشتر فیلم هایش زندگی بهتر و پر از مهربانی را می بیند. البته در آثارش نشانه یی از تلخی و سیاهی غم مشاهده می شود ولی این رگه از تفکر او، ذهنیت او را مخدوش نمی سازد،بلکه در مقایسه ، می تواند قابلیتی بر سایر جوانب باشد. کوروساوا در فیلم هایش همانند زندگی اش مبارزه یی با یک قدرت ناپیدا دارد، قدرتی که در خود، سیاهی و روشنایی دارد. او تصاویر را در هنر و ایده می نگارد فیلم های او ایده را در طول تصویر انتقال می دهند تماشاگر را راضی می کنند و قدرت اعجاب و تحسین آنها را نسبت به خالقش بر می انگیزند. برای همان ، کوروساوا می تواند به عنوان سمبل سینمای امروزی مطرح شود. فیلمسازی که تصویر سینمای ملی خود را شکل داد و همچنین سعی کرد با جهان خارج از کشور خود ارتباط برقرار کند و در نهایت نه تنها به مردم کشور خود بلکه به کل جهان ، پیامی متفاوت و نو اهدا کند. او به ما می آموزد که چگونه می توان به خلق زیبایی پرداخت که در فیلم هایش هم آنها را می گنجاند تا در نهایت ، زاویه دید ما را نسبت به جهان اطراف دگرگون کند و دیدی نو به ما بدهد.

رویاها (1990) فیلمی است شخصی و خیال پردازانه، که ایده ها و رویاهای شخصی آکیرا کوروساوا را به تصویر می کشد. مطمئنا برای هر بیننده ای فیلم، غیر منتظره می نماید،کوروساوا یادآور سامورایی ، روستاها ،یا شهرها و آدم هایی است که با رئالیسم(واقع گرایی) نشان داده می شدند. برخلاف دیگر فیلمهایش، رویاها، برپایه سورئالیسم(فراواقع گرایی) ساخته شده و از رویاهای شخصی کوروساوا تشکیل شده است.فیلم دارای 8 قسمت است که هر قسمت به تفصیل یک رویا می پردازد. اپیزودها در نهایت ایجاز كامل اند و زیست انسان در كره خاكی را مرور می كنند.فیلمی پر از مفاهیم انسانی در كنار تصاویر بدیع و بكر از طبیعت كه شاید حوصله تماشاگران دوستدار داستان را سر ببرد ولی برای مخاطبانی كه استعاره و كشف را بیشتر می پسندند یك شاهكار است. او این بار از دل سخن می گوید و دوربینش را آزاد می چرخاند تا عقاید خود را این بار آزادنه بیان کند. روایتی پر رنگ و لعاب، که هم از لحاظ بصری و هم از لحاظ مضمونی مملو از نکات ریز و درشت است. اپیزود اول و دوم در دوران کودکی اتفاق می افتد، "آفتاب در باران" و "باغ هلو". هر دو رویا رشته در دوران طفولیت کوروساوا دارند و همین باعث شده فلسفه شرقی و اساطیر ژاپنی در این دو اپیزود حرف اول را بزند. در رویای اول اشاره ای به آغاز ۀفرینش می شود، مادر به پسربچه تذکر می دهد که به تماشای عروسی روباه ها نرود، اما پسرک خلاف حرف مادر عمل می کند. این داستان به خوردن میوه ممنوعه توسط حضرت آدم که در کتاب های آسمانی اشاره می کند. پسر دو راه در پیش روی خود می بیند : خودکشی (ریشه در اساطیر سامورایی) و عذرخواهی. پسرک راه دوم را انتخاب می کند.شاید رانده شدن از خانه همان انسان است که به عنوان عذرخواهی پا به این دنیای زیبا می گذارد تا بتواند راهی برای بازگشت به خانه اصلی پیدا کند :

رنگ در فیلم یک المان اصلی است. از آنجا که کوروساوا در ابتدای جوانی هنر نقاشی را برمی گزیند، در انتخاب رنگ بسیار حرفه ای عمل می کند. این پیشینه باعث شده ونگوگ نقاش بزرگ، موضوع یکی از بخش های فیلم قرار گیرد. بخشی که با این سکانس دیدنی آغاز میشود ، "کلاغ" نام دارد :



که از نقاشی معروف ونگوگ با نام پل روی آرل ساخته شده :


نقش ونگوگ در فیلم را مارتین اسکورسیزی بازی می کند


دو اپیزود "کولاک" و "کوه فوجی در آتش" نگاهی آخرالزمانی دارند. رویای كوه فوجی سرانجام مداخله انسان در طبیعت را به تصویر كشیده است. فوجی كه مظهر صلابت و زندگی است در محاصره مواد رادیواكتیو افتاده و هر آن است كه با انفجارهای پیاپی و نشت مواد سمی هرگونه آثار حیات را نابود سازد. دانشمندی كه در حال سخن گفتن در مورد گازهای سرطان زا است خود را یكی از كسانی معرفی می كند كه باید اعدام شوند. او خاصیت علمش را در حد كارت دعوتی به سوی مرگ می داند چرا كه با این وضعیتی كه بشر برای خود ایجاد كرده گریز از مرگ و نابودی زیست محیطی ناگزیر است و تنها كاركرد علم در چنین شرایطی آگاهی از نابودی و هلاك شدن توسط مصنوعات ساخته انسان است.

کوروساوا تنفر خود را از سلاح های اتمی و تاثیرات ویرانگر جنگ نیز بیان می کند. در دو رویای"تونل" و "گریه کردن دیوها" این مسائل به صورتی بسیار زیبا نماینگر می شود. داستان تونل بی نظیر است. یک اپیزود ضد جنگ تمام عیار، که روایت داستان به گونه ای نمادین است. مردی با لباس نظامی سعی در ورود به تونلی دارد اما سگی مانع ورود او می شود، انگار که سگ مرد را می شناسد. از سیاهی تونل سربازی با چهره ای آبی رنگ و بعد از آن سربازان بیشتری خارج می شوند و مرد، متوجه می شود که مسئول مرگ گروهانش بوده است. رنگ ها این بار بر روی چهره های مرده سربازان، خودنمایی می کنند :

رویای پایانی فیلم "دهکده ای از آسیاب آبی" نامیده شده و واقعا یک پایان حساب شده و زیباست. فیلم با ورود انسان به هستی آغاز و با مرگ به پایان می رسد. سکانس پایانی فیلم پر از جملات نغز پیرمردی دنیا دیده است. جملاتی در باب طبیعت و نعمت های بکر آن که با رنگ هایی زیبا آمیخته شده اند و سکانس پایانی را به زیبایی هرچه تمام تر به انجام می رساند. بدون آنکه به غم و اندوه باشد.


من بزرگم... این فیلم ها هستند که کوچک می شوند
۱۳۹۲/۱/۱۲ عصر ۱۰:۲۷
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : پرشیا, فورست, اکتورز, بانو, رزا, مگی گربه, دلشدگان, Leopard, خانم لمپرت, سروان رنو, نکسوس, هایدی
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
سینمای ژاپن - دشمن مردم - ۱۳۸۹/۳/۲۸, صبح ۱۲:۲۳
RE: سینمای ژاپن - BATMAN - ۱۳۹۱/۱۲/۲, صبح ۰۱:۴۹
RE: سینمای ژاپن - جو گیلیس - ۱۳۹۲/۱/۲, صبح ۰۱:۱۱
RE: سینمای ژاپن - اکتورز - ۱۳۹۲/۱/۱۱, صبح ۰۱:۳۸
RE: سینمای ژاپن - جو گیلیس - ۱۳۹۲/۱/۱۲ عصر ۱۰:۲۷
RE: سینمای ژاپن - BATMAN - ۱۳۹۳/۸/۲, صبح ۰۵:۲۹
RE: سینمای ژاپن - جو گیلیس - ۱۳۹۴/۱۲/۲۸, صبح ۰۲:۵۶