آنطور که از مصاحبه با ملکه پهلوی ( تاج الملوک : مادر محمدرضا - همسر رضاشاه ) بر می آید از میان سه زنی که شاه اختیار کرد تنها به ثریا علاقه واقعی داشت. اما این عشق یکطرفه بود و بعد از فرار اول محمدرضا به رم , طی بحثی که بین ثریا و او در می گیرد شاه متوجه عدم علاقه ثریا به خودش می شود و روابط آن دو سرد می شود. به گفته ملکه مادر , نازایی ثریا تاثیری در علاقه شاه به ثریا نداشت و تنها بددهنی و توهین های ثریا و فاش ساختن عدم علاقه اش به شاه در آن دوره سخت تبعید باعث کمرنگ شدن علاقه شاه به او شد. ثریا زنی جسور و مغرور بود و متاسفانه قدر موقعیت و زیبایی کم نظیرش را ندانست و دست روزگار هم با او نامهربانی کرد و آن شد که شد.

چهره او ترکیبی از صورت سوفیا لورن + الیزابت تیلور + اوا گادرنر + اینگرید برگمن بود. هر قسمت از چهره اش به یکی از این بازیگران زیبارو رفته بود و مدتی که ملکه ایران بود , زیباییش نقل محافل حارجی و مجلات اروپایی و آمریکایی بود. روزی که طلاق او فاش شد اینقدر معروف بود که یکی از ترانه سازهای معروف اروپایی آهنگی با نام همچون ثریا گریه خواهم کرد ساخت که خسرو معتضد هم این نام را برای کتاب اش که یک زندگینامه برای ثریا اسفندیاری است انتخاب کرده است.