بانو
مدیر داخلی
ارسال ها: 197
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۵/۳۱
اعتبار: 63
تشکرها : 7909
( 3541 تشکر در 126 ارسال )
|
RE: شخصیت های دوست داشتنی عنوان این تالار بسیار وسوسه کننده است و بسیار هم دغدغه ساز! خدا می داند چقدر فکر کردم تا تصمیم نهایی ام را بگیرم... که اگر شخصیتی در فیلمی دلنشین می شود، چگونه باید با شخصیتی دیگر در یک فیلم دیگر قیاس شود چه، این جذابیت می تواند بسته به فیلمنامه ی خاص یک اثر، قدرت کارگردان، فضای کلی فیلم و و و باشد نه فقط خود شخص! پس انتخابم دامنه ای وسیع یافت...از کشیش فیلم زیبای "چه سبز بود دره من" ساخته جان فورد گرفته تا والتر برنان فیلم "داشتن و نداشتن" !! تا حتی رقیه چهره آزاد در فیلم "مادر" حاتمی و یا اصلا شان پن در فیلم " من سام هستم"! سینماست...حد و مرز نمی شناسد ، سلیقه ایست و... همینش هم جذاب است!
اما...، برای هر انتخابی، هر شخص یک بهترین دارد...بهترین من... شد مرد آرام و دوست داشتنی و مهجور سینمای خودمان... شادروان پرویز فنی زاده.... آقای حکمتی فیلم "رگبار"! یا نه.... مش قاسم سریال " دایی جان ناپلئون"!
آقای حکمتی مهربان، نجیب، خجول، مودب، متفکر، عاشق، دست و پا چلفتی، جاهایی حتی خل و چل! نازنین است....نازنین! شیفتگی ها، تنهایی ها و انسانیت یک معلم پاکنهاد ایرانی را به زیباترین شکل ممکنه در رفتارش دیدیم... حضوری به تندی یک رگبار، آمدن و محو شدن از خاطر...به همین سادگی...شاید وجود بخت نگارش نقش برای بازیگرش بود اما نه...صرفا این نبود،که اگر حکمتی را فردین یا وثوقی بازی می کردند، این می شد...؟! پس خود فنی زاده این وسط چه می شود؟... او حکمتی را حکمتی کرد.
پرویز فنی زاده...متولد هفتم بهمن ماه 1316. حروفچین روزنامه اطلاعات بود...وقتی دوره هنرهای دراماتیک را به اتمام رساند تئاتری به راه انداختند با دوستان به نام گل سرخ و از سال 40 بود که به عضویت تئاتر پاسارگاد درآمد.... از 45 به استخدام اداره هنرهای دراماتیک در آمد و در چندین تئاتر مطرح آنزمان از جمله (آی با کلاه-آی بی کلاه ، خسیس و باغ وحش شیشه ای) ایفای نقش نمود. و اما ورودش به سینما...از سال 1344 و با فیلم "خشت و آینه" ساخته ابراهیم گلستان وارد سینما شد، سال 48 فیلم "گاو" مهرجویی و نقشی کوتاه و البته کم مجال برای وی که هرچه به انتظامی و یا مثلا نصیریان مجال عرض اندام داده شد؛ برای مطرح شدن فنی زاده تاثیر چندانی نداشت...فیلمی در سال 51 به نام "تجاوز" که به نظر می رسد اکیپ هنرپیشگانش همان هنرمندان مطرح تئاتر بوده اند (اکبر مشکین،داوود رشیدی، بهزاد فراهانی؛ منوچهر فرید،جمشید لایق، حسین کسبیان،فردوس کاویانی، رضاکرم رضایی و ...) و ...ناگهان سال 51 و " رگبار" ! تولد فنی زاده به عنوان یک بازیگر متفاوت در فضای آن دوره سینمای ایران...دوران به قول دکتر هوشنگ کاووسی"فیلم فارسی" ... بازی روان، به قول امروزی ها زیر پوستی، بی اغراق و خودمانی وی به نوعی یادآور همین مکتب دیده های غربی و نمی دانم هنرمندان پر هارت و پورت فارغ التحصیل از (اکتورز استودیو) است! مگر تماشاچی از بازیگر چه انتظاری دارد جز بازی ای که به چشم نیاید؟!! خب بنده ی خدا فنی زاده هم که همین کار را می کند پس چرا خودمان را اذیت کنیم؟! خوب است خوب! فنی زاده در این سال جایزه بازیگر نقش اول مرد را از جشنواره فیلم سپاس دریافت نمود...
مرداد 51 فیلم "غریبه- شاپور قریب" / سال 52 "تنگسیر-امیر نادری" / بازهم سال 52 " قربون هرچی خوشگله-نظام فاطمی" / سال 54 یک اثر اقتباسی " بوف کور" ساخته کیومرث درم بخش / سال 54و.... یک آه عمیق و از سر غصه... فیلم " گوزنها" ساخته مسعود کیمیایی...و به جرات می گویم کسی نیست که بتواند حضور موثر او را در یک سکانس کوتاه ورود فراری به اتاق قدرت نادیده بگیرد...کاش بیشتر مجالش می دادند...افسوس! / سال 55 فیلم "شام آخر" ساخته شهیار قنبری...فیلم را ندیده ام اما بسیار دوست دارم بدانم وقتی شاعری روشنفکر و معترض در مقام کارگردان قرار بگیرد ماحصل چه می شود؟! / 1356 فیلم "جمعه-کامران قدکچیان" / "سرخپوستها-غلامحسین لطفی" ساخته شده به سال 58 / مجددا در سال 58 فیلم "باغ بلور-ناصر محمدی" ستاره زن این فیلم لیلا فروهر است. / و در انتها...فیلم ناتمام خودش " اعدامی-محمد باقر خسروی" که در سال 59 و با مرگ فنی زاده با حضور رضا کرم رضایی به نوعی بسته شد....
دو مجموعه تلویزیونی دایی جان ناپلئون ناصر تقوایی و سلطان صاحبقران مرحوم علی حاتمی را نیز باید گلهای سرسبد آثار وی به حساب آورد...زمانی که اورا از تئاتر بیرون کردند به خاطر حرفهایی که گفته بود و کسی را خوش نیامده بود و سینمای فارسی، فیلمهای مبتذل و غم نان که حضور سینمایی اش را چندان شکیل نساخت...
برای مرگ او هم دلایلی می تراشند، از اعتیاد گرفته تا بیماری کزاز از زخمی در سر صحنه فیلم اعدامی...هرچه که بود بد بود، زودهنگام بود... 5 اسفند سال 58 او تازه 42 سال داشت...
هنوز تکیه کلام مش قاسم را با لذت و شیرین تکرار می کنیم که "دروغ چرا؟! تا قبر آ-آ-آ-آ...!"
روحش شاد...
با مهر... بانو
مریم هروی
| |
۱۳۸۹/۵/۱۸ عصر ۰۷:۳۶ | |
تشکر شده توسط : |
اسکورپان شیردل, دشمن مردم, سم اسپید, بچه رزماری, ایرج, موسيو وردو, Surrealist, Savezva, سروان رنو, مریم, محمد, دلشدگان, soheil, رینگو کید, بهزاد ستوده, واترلو, Classic, میثم, Kassandra, رزا, الیشا, حمید هامون, ژان والژان, بهمن مفید, KESSLER, ریچارد, سارا, اکتورز, خانم لمپرت, برو بیکر, جولیانو جما, جیمز باند, پطرکبیر, ژنرال, باربوسا, کلانتر چانس |