عجیبه که بعد این همه سال نشستن کنج کافه، تاحالا چشمم به این قسمت نیفتاده بود 
جنگ دوم، با همه فجایع انسانی که داشت و البته دستاوردهای علمی و سیاسی که بشر امروز از اون درحال تغذیه هستند، یکی از دوست داشتنی ترین بخشهای تاریخ برای من هست.
آلمان در همه شکلهایش برای من سرزمین موعود و دوست داشتنی ای هست و البته که در دوران جوانی بسیار هم به رایش سوم علاقمند بودم اما هرچه که بیشتر خواندم و تفکر کردم، حداقل از علاقه به اندیشه های ناسیونال سوسیالیست کارگری ام کم شد اما از خود جنگ یا شیوه های آن و ابرقدرت بودن نوادگان بیسمارک نه 
آلمان نازی اگر به گفته دوستمون رامین عزیز دستاوردهای علمی ش بیشتر جنبه بدی داشته برای بشر اما واقعیت این هست که این کشور در همه عرصه ها در کمترین زمان ممکن - روی کار آمدن رسمی حزب نازی به قدرت 1933 و شروع جنگ 1939- به بالاترین سطح رسید تا جایی که تمام اون 50 کشوری که علیه "سواسیتکا" می جنگیدند مجبور شدند در "عملیات گیره کاغذ" کاری کنند تا بشر مجبور نشه دوباره از نو چرخ را اختراع کنه.
یکی از بخشهای جالب جنگ دوم برای من، عملیاتی هست که منجر به تغییر در نتیجه کل جنگ شدند، اینجا از نبرد مسکو و استالینگراد و حتی نرماندی اسمی برده شد اما از "عملیات جوبیلی" یا همان حمله به "دیپ" نه.

در حقیقت این عملیات که البته شکست سختی رو برای متفقین به دنبال داشت، پایه گذار دی دی شد و یانکی ها و بریتانیایی های صغیر! براساس تجربه ای که از این شکست داشتند موفق شدند در سواحل فرانسه نیرو پیاده کنند.
شرح دقیق ماجرا را میتونید با یک جستجو در گوگل پیدا کنید و یا اینکه از این لینک بخوانید، اما در توصیف کلی باید بگم که 19 آگوست 1942 متفقین برای تجزیه و تحلیل قوای رایش سوم در دفاع از سواحل فرانسه و از طرفی برآورد توانمندی و شناسایی نقاط ضعف خودشون، دست به اجرای عملیات غافلگیر کننده آبی- خاکی جوبیلی زدند.
سرفرماندهی رایش سوم در این منطقه به دست توانمند فیلدمارشال "کارل رودولف گرد فون رونشتت" بود که به گواه تاریخ تنها 1500 سرباز آماده رزم را در اختیار داشت.

در مقابل قوای متفقین با 6 هزار نفر سرباز، 252 فروند کشتی، 60 اراده تانک و 74 فروند هواپیما متشکل از کشورهای کانادا، انگلیس، لهستان، فرانسه و آمریکا حضور داشتند.

اسرای انگلیسی و کانادایی
نتیجه اینکه در پایان آن روز، قوای 74 درصد از قوای متفقین به دست ورماخت ازبین رفته بود (بیش از 4هزار نفر سرباز کشته، مجروح یا اسیرشده بودند و بسیاری از تجهیزات زرهی نیز به غنیمت گرفته شد)

اما همانطور که گفتم این شکست منجر به تجدید نظر نوع حمله از طرف متفقین شد و البته که هیتلر رو هم مجبور کرد تا از شدت فشار بر روسیه کمتر کنه و نیروهای فرانسه رو تقویت.
چرچیل لعنت الله علیه! دراین باره گفته: " در نگاه به گذشته، خسارات ناشی از این اقدام به یاد ماندنی را می توان نسبت به نتایج حاصل از آن غیرقابل قیاس دانست. قضاوت در مورد این مسئله صرفا بر مبنای فوق غلط است. در تاریخ جنگ، دیپ جای خاصی برای خود اشغال می کند و فهرست خسارات ناراحت کننده آن نباید سبب شود که نبرد دیپ را در ردیف شکستها طبقه بندی کنیم. این نبرد، یک تهاجم تجسسی پرهزینه بود، اما بی ثمر نبود. از دیدگاه تاکتیکی، این نبرد تجربه ای عظیم به حساب می آید و بسیاری از کمبودهای آتی را روشن ساخت. این تهاجم به ما آموخت که انواع مختلفی از وسایل و ابزار حمل و نقل دریایی را در زمانی مناسب برای استفاده های آتی بسازیم. همچنین ارزش حمایت قوی توپهای دریایی را به هنگام پیاده شدن نیرو درک کردیم و تکنیکهای بمباران دریایی و هوایی ما بهبود یافت. مهمتر از همه، این حمله نشان داد که ابتکارات و شجاعت فردی ، بدون سازماندهی و آموزش مشترک اثری به بار نخواهد آورد و راز موفقیت در انجام کارجمعی است. این شرایط تنها وقتی قابل حصول است که تشکیلات سازمان یافته و آموزش دیده ای برای عملیات همزمان آبی-خاکی وجود داشته باشد. ما تمام این درسها را به جان خریدیم.
از نظر استراتژیک، این حمله سبب هوشیارکردن آلمان ها نسبت به خطر در تمام طول سواحل فرانسه اشغالی شد. این امر باعث معطل شدن نیروها و منابع آلمان در غرب گردید و مقداری از فشار وارد بر روسیه را کاهش داد. درود بر آنان که در این راه کشته شدند! فداکاری آنها بی ثمرنبود."