بازهم رمزگشایی از نام فیلمی که یکی از کاربران تقریبا دو سال پیش درخواست نام آنرا داشتند:

(۱۳۹۱/۱۲/۳ صبح ۱۰:۵۹)Rasoul Naderloo نوشته شده:  

با سلام و عرض احترام به جناب سروان رنو :

بنده عضو سايت بسيار جالب و و دلنشين شما شدم ولي با وجود فعال شدن كد و ظهور نام كاربري بنده در بالاي صفحات موفق به ارسال كامنت نشدم ، مي بخشين كه سوالم رو اينجا مطرح كردم و مصدع اوقات شدم ، دنبال اسم يه فيلم كمدي قديمي مي گردم كه تقريبا تو اوايل دهه 60 پخش شد و تو اون يه راننده موفق به اختراع فرمول شيشه نشكن ماشين شد و يه عده كه ميخواستن فرمولو ازش بگيرين هيپنو تيزمش كردن و اونو انداختن به وان پر از يخ و اون تو عالم بيهوشي ميديد كه تو قطب سوار سورتمه شده و همينكه به مقصد رسيدن بجاي پول به سورتمه چي يه ماهي يخ زده بزرگ داد و اونم بجاي بقيه پول چند تا ماهي كوچك شمرد و داد ، بازم مي بخشين سوالمو اينجا مطرح كردم چون هرچه تلاش كردم نتونستم تو انجمنهاي مربوطه تايپيك بدم .

تشكر و درود فراوان

(۱۳۹۱/۱۲/۶ صبح ۱۲:۱۳)Rasoul Naderloo نوشته شده:  

با سلام و عرض ادب حضور دوستان عزیز

 دنبال اسم يه فيلم كمدي قديمي هالیوودی مي گردم كه تقريبا تو اوايل دهه 60 پخش شد و تو اون يه راننده موفق به اختراع فرمول شيشه نشكن ماشين شد و يه عده كه ميخواستن فرمولو ازش بگيرين هيپنو تيزمش كردن و اونو انداخته بودن به یه وان پر از يخ و چون سردش بود تو عالم بيهوشي ميديد كه تو قطب سوار سورتمه شده و همينكه به مقصد رسيدن بجاي پول به راننده سورتمه يه ماهي يخ زده بزرگ داد و اونم بجاي بقيه پول چند تا ماهي كوچك شمرد و داد ، هنرپیشش خیلی شبیه باب هوپ بود و شاید کمی شبیه جک لمون ، تو فیلمهای این دوتا چیزی دستگیرم نشد چون تصاویر معدودی از فیلمهاشون تو وب هست ، همین متن رو به انگلیسی هم نوشتم و جستجو کردم ولی به نتیجه نرسیدم ، چند نفر از دوستام هم همین فیلمو تو اون زمان دیدن ولی اسم هنرپیشه و فیلم یادشون نمیاد اینو گفتم تا کسی از دوستان فکر نکنه خواب دیدم و ... 

تشكر و درود فراوان

فیلمی را که فرانکنشتاین محترم در خواست نام فارسی آنرا دارند دقیقا همین فیلم است. این فیلم را بخوبی بخاطر دارم. در سال 1355 یا احتمالا 1356 از تلوزیون ملی پخش گردید. راننده تاکسی ای که موفق به کشف شیشه نشکن شده بود. خاطرم می آید یکبار که برای آزمایش آن آمده بودند عده ای آن شیشه را عوض کرده بودند و وقتی آقای رئیس نشست داخل ماشین فرد مخترع توپ کوچک و سختی را به سمت شیشه پرتاپ کرد و شیشه کاملا خرد گردید. در سکانس پایانی هم وقتی شیشه واقعی روی ماشین نصب شده بود اینبار آقای رئیس ریسک نکرد و داخل اتومبیل نرفت و تصمیم گرفت از بیرون نظاره گر آزمایش باشد. وقتی توپ را به سمت شیشه ماشین پرتاپ کرد به شیشه اصابت می کند. شیشه نمی شکند و توپ پس از کمانه کردن به شیشه در راه بازگشت به صورت آقای رئیس اصابت می کند.

سکانس دادن ماهی کوچک هم بجای پول در سرزمین اسکیموها را که راننده تاکسی در خواب آنرا می دید را بخوبی در یاد دارم. فکر می کنم دوبله این فیلم فقط در آرشیو خاک خورده صدا و سیما یافت می شود و بعید می دانم کسی آنرا داشته باشد.