به گزارش خبرنگار مهر، ژرژ پطروسی فارغ التحصیل رشته تئاتر از دانشکده هنرهای زیبا است. او در این سالها در فیلمها، سریالها و کارتونهای زیادی صحبت کرده که میتوان به "تنها ترین سردار" (ابوالفضل پورعرب/حرث)، "هفت سنگ" (اصغرهمت/شریف)، مادر پرتوقع، "ناخدا خورشید" (علی نصیریان)، "جهان پهلوان تختی" (گوینده متنی که روی تصاویر تختی خوانده می شود که در این فیلم خود پطرسی را هم در استودیو نشان میدهد، کارتونها "رابین هود"، "ماسک" و ... اشاره کرد.
*خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: آقای پطروسی شما در طول این سالها گویندگی نقشهای زیادی را در فیلمهای سینمایی داخلی و خارجی و کارتونها انجام داده اید. از صحبت کردن جای یک رزمنده در فیلم سینمایی "دکل" گرفته تا کارتون فانتزی رابین هود. در واقع خودتان را در ژانر خاصی محدود نکردید .میخواهم بدانم گویندگی در ژانرهای مختلف برایتان چه جذابیتی داشته است؟
- ژرژ پطروسی: خیلی خوشحالم که این ویژگی در کارم است. به نظرم کسانی که کارهایشان محدود میشود، خودشان در کارشان محدود میشوند. البته بخش زیادی از این بحث به این برمی گردد که شما را به کارهای مختلف دعوت میکنند. مثلاً یک مدیر دوبلاژ میگوید اگر فلانی را دعوت کنیم می تواند نقش را به خوبی در بیاورد. ما هم می رویم و کار را انجام میدهیم و معمولاً هم نتیجه بخش میشود. من از روز اول در این حرفه عادت کردم وقتی گویندگی نقشی به من سپرده میشود در ابتدا نقش را خوب درک کنم و بعد بر مبنای آن خودم را تطبیق دهم نه اینکه نقش خودش را با من تطبیق دهد. اگر گوینده خودش را در نقش خاصی محدود نکند یک امتیاز بزرگ است.
*نقش باید چه ویژگی داشته باشد تا شما را برای گویندگی آن جذب کند؟
- حرفه دوبله مثل نزدیک شدن به یک نمایشنامه یا خواندن فیلمنامه میماند. شما فیلمنامه یا نمایشنامه را میخوانید و نقشی به شما واگذار شده است. بعد با مطالعه آن سعی میکنید تجزیه و تحلیل کرده تا با نقطه نظر نویسنده آشنا شوید. سعی می کنید بدانید هدف چیست؟ جایگاه شما کجاست؟ نقش شما چه کمکی به پیشبرد قصه میکند؟ زمینه و پس زمینه آن چیست ؟ و بعد بر مبنای آن نقش را خلق میکنید. کاری که ما انجام می دهیم این است که این نقش راکه قبلاً اجرا شده است و حالا ما باید آن را به زبان فارسی برگردانیم. ایده آل آن است که ما فیلم را ببینیم و مدیر دوبلاژ که به فیلم اشراف دارد آن را برای ما تشریح کند و تجزیه و تحلیل کلی دهد تا بدانیم هدف فیلم چیست؟ نقشها باید چگونه باشند؟ بعد همزمان با اینکه دوبله می کنیم به شناخت کافی هم برسیم و مدیر دوبلاژ هم راهنمایی لازم را می کند.
*ولی در حال حاضر دوبله فیلمها با ایدهآلی که شما به آن اشاره کردید، خیلی فاصله دارد.
- بله، الان این طوری نیست. در حال حاضر همه کارها مبتنی بر تجربهای است که بچهها دارند و تبحری که پیدا کردند و اشاراتی که مدیر دوبلاژ می کند. در واقع او تصحیح میکند و به گویندگان میگوید که لحنشان باید در این بخش از فیلم چطور باشد، چون تاکید بر یک جمله ممکن است بعداً چیزی را روشن کند. فرم ایدهآل این است که این کار را انجام دهیم، ولی الان این روش انجام نمیشود و آن هم به خاطر سرعت کار است. اگر کارها خوب می شود که البته این نظر بیننده هست که خوب است یا نه، ولی اگر خوب می شود به خاطر بچه ها است که تبحر پیدا کردند و اشاراتی از سوی مدیر دوبلاژ هم کافی است تا متوجه نقش شوند. از سوی دیگر ما همراه بازیگر هستیم و او خودش بهترین راهنماست .
*چقدر برایتان اهمیت دارد گویندگی نقش اول را بر عهده داشته باشید؟
- این مسئله برای برخی مهم است که نقش اول را بگویند و برای بعضی دیگر اهمیت ندارد و خوب در آوردن نقش مهم است. برای من هم مهم است که نقش اصلی را بگویم، اما برخی مواقع نقش میتواند فرعی باشد به شرط آنکه هم جای کار داشته باشد، اما خیلی خوب باشد و این خوب بودن به خاطر داشتن یکسری ویژگیها است که شما را خوشحال می کند پس گفتن چنین نقش هایی چه اشکالی دارد. البته یکی از بزرگان گفته که در کار هنر نقش کوچک و بزرگ وجود ندارد. نمی گویم من این طوری هستم، اما باید این گونه برخورد کرد.
*شما وقتی سال 80 از ایران رفتید به جایگاه خوبی در دوبله رسیده بودید. آیا از همان ابتدا قصد داشتید بعد از برگشت به ایران باز هم کارتان را ادامه دهید؟ چرا که بعد از بازگشت خیلی بیحاشیه دوباره کارتان را آغاز کردید؟
- مسلماً هر فردی بنا به دلایل شخصی به سفری میرود. این سفرها به معنای کندن و رفتن برای همیشه نیست. برای من هم این طور نبود که برای همیشه از ایران بروم. گرچه در طول این سالها در ایران نبودم، ولی به نوعی خودم را حاضر میدانستم. با دوستانم از طریق تلفن و ایمیل در ارتباط بودم. همیشه رابطهام با همکارانم خوب و صمیمانه است و هنوز هم این طور است. فقط به لحاظ فیزیکی در این سالها نبودم. از دوستانم برای مهربانی هایشان سپاسگزارم.
*تقریباً هشت سال در ایران نبودید؟
- بله، از نظر من قرار بود سفر کوتاهی باشد، فقط یک مقدار طولانی شد.
*در سالهایی که در آمریکا بودید دوبله ایران را دنبال میکردید و در جریان فعالیت همکارانتان بودید؟
- بله، مرتب اخبار مربوط به کار را دنبال می کردم، حتی برخی دوستان نشریاتی برایم می فرستادند که درباره دوبله هم نوشته شده بود. علاوه بر آن از طریق شبکه های irib فیلم و سریالها، مصاحبههای دوستانم و بازی هایشان را در سریال ها می دیدم. پیگیری فعالیت دوستان برایم جذابیت داشت.
*پس با علاقه فعالیت دوستانتان را پیگیری میکردید؟
- بله، همین طور است. نمیتوانستم نسبت به کارشان بیعلاقه باشم.
*آیا آثار سینمای جهان هم دنبال میکردید؟
- بله کم و بیش دنبال میکردم. در آنجا فرصت کافی داشتم تا علاوه بر فعالیت های مربوط به کار و زندگی فیلم هم ببینم. بیشتر علاقمند بودم به موسیقی بپردازم. دوست داشتم نسبت به کسانی که در حوزه موسیقی فعالیت داشتند، آشنایی پیدا کنم. به کتابخانه می رفتم و فیلمهایی که در اینجا پیدا کردناش سخت بود بعد از دریافت می دیدم. البته پشت صحنه ساخت فیلم برایم اهمیت داشت تا بدانم کارگردان چگونه اثرش را خلق کرده است. گاهی فیلم های خوب می دیدم، اما اینجا بیشتر فیلم می بینم.
*در آمریکا فعالیت هنری هم داشتید؟
- نه، متاسفانه برای این کار وقت نداشتم. گرچه شیکاگو شهری که من زندگی میکردم به لحاظ فرهنگی شهر پرباری بود، ولی متاسف هستم که کاری را به صورت حرفهای دنبال نکردم، البته امکانش هم برایم فراهم نبودم، چون باید آنجا کار می کردم تا درآمدی داشته باشم.
*وقتی از ایران رفتید چه ذهنیتی درباره دوبله داشتید و حالا بعد از بازگشت چه نظری دارید؟
- اصلا دور بودن از کار ملاک نیست. ما مشکلاتی در حرفه دوبله داریم و آن هم به خاطر حجم بالای تولید به خصوص در تلویزیون است.
گاهی فرصت کافی را به کارها اختصاص نمیدهیم . در حالی که دوبله کار حساس و مهمی است؛ چون باید یک اثر بیگانه را به زبان فارسی تبدیل کنیم
|
بنابراین باید خصوصیت کار منتقل شود. باید با دقت و حساسیت این کار انجام شود. متاسفانه به این مسائل زیاد توجه نمیشود.
بخش زیادی از این بیتوجهی مربوط به سرعت کار میشود، اما میتوان با صرف وقت و هزینه بیشتر و برنامه ریزی این کار را ساماندهی کنیم. نباید همه کارها فوری و فوتی انجام شود. البته گاهی پیش میآید یک فیلم باید خیلی سریع دوبله و برای پخش به آنتن برسد یا اکران شود. این مسئله استثناء است و همیشه که این طور نیست. با برنامه ریزی صحیح، وقت، انرژی و هزینه بیشتر می توانیم این مشکل را برطرف کنیم. این چیز عجیبی نیست. باید درست برنامه ریزی کنیم.
*نبود برنامهریزی صحیح چقدر به دوبله لطمه زده است؟
- به نظرم مجموعه عوامل است که ضربه میزند. در کل اسمش را می گذارم بی توجهی. در حالی که خیلی مهم است یک اثر تولید شده در خارج از مرزها را از طریق ما می بینید. این حساسیت زیادی میطلبد. مسئولیت بزرگی است و نمیتوانم باری به هر جهت باشم، چرا که در این صورت من اولین نفری خواهم بود که گناهکار هستم.
*به نظرتان چرا مسئولان دوبلاژ به این حرفه بها نمیدهند و فقط سریع فرستادن فیلمها روی آنتن برایشان اهمیت دارد؟
- نمیدانم واقعاً دلیل آن چیست؟ شاید بهتر است بگوییم کم توجهی تا بیتوجهی یا متوجه نبودن نسبت به حساسیت کار. شما باید یک زبان شسته و رفته فارسی را روی یک اثر دراماتیک و نمایشی بگذارید. بنابراین این کار نیازمند دقت بیشتر است. این حساسیت از ترجمه کار شروع می شود تا کار گویندگان و مدیران دوبلاژ. مدیر دوبلاژ باید خیلی آدم آگاهی باشد. به ویژه در فیلمهای مستند که میدانیم که چقدر دیدگاه آموزشی اهمیت دارد.
*در حال حاضر شاهد هستیم مدیریت دوبلاژ برخی فیلمها به گویندگانی سپرده میشود که تجربه لازم را در این کار ندارند، در حالی که در گذشته این طور نبود و باید سالها میگذشت تا فردی مدیر دوبلاژ شود. چنین مسائلی چقدر به دوبله ضربه زده است.
- به هر حال هر فرد بی تجربه یا کم تجربه ای را مسئول کار کنید مسلماً انتظار ندارید آن کار خوب باشد. حال چرا این اتفاق میافتد را من نمی دانم.
دوبله نابه سامانیهای فراوانی از قدیم داشته و ادامه دارد. تا زمانی که این نابسامانیهای اصلاح نشود این مشکلات را داریم
|
*فکر می کنید دوبله ما چقدر به خاطر ناآگاهی ضربه خورده است؟
- یک بخشی به خاطر همین است. وقتی کاری به من سپرده می شود، اما کار من نیست باید بگویم آقا ببخشید این کار من نیست، اما وقتی انجام می دهم و بعد هیچ وقت بررسی نمی شود یا داوری درباره آن کار انجام نمی دهند و اگر هم انجام شود در حد خیلی کم اهمیت است، مسلماً به مرور زمان به کارم ادامه میدهم.
*متاسفانه خیلی شاهد چنین اتفاقاتی در دوبله هستیم؟
- به طور کلی در مجموعه دوبله نابه سامانیهای فراوانی از قدیم داشته و کماکان ادامه دارد. تا زمانی که این نابسامانیهای اصلاح نشود این مشکلات را داریم. معتقدم اگر یک مقداری همکاری و همیاری از همه طرف بیشتر شود هنوز که هنوز آدم های معتبر زیادی داریم که می توانند این کار را ساماندهی کنند. از مترجمها گرفته تا مدیران دوبلاژ و .... باید دسته جمعی به این حرفه توجه کنیم. این توجه باید از مدیران که مسئول خرید فیلم هستند و ... انجام شود.
ما مرتب می گوییم تلویزیون. در حالی که فقط تلویزیون نیست. وقتی من پول دارم، فیلم می خرم و به آدمی می دهم و می گویم که این فیلم را می خواهم برایم ارزان تمام کنی، مسلماً می خواهم پول کمتری به همه بدهم از مترجم گرفته تا مدیر دوبلاژ و گوینده. وقتی آدم های کارآزموده را به کار نمی گیرم، چون می خواهم پول کمتر بدهم نباید هم توقع داشته باشم که کار خوبی هم در بیاید، چون می خواهم ارزان تمام شود.
*یکی از مشکلاتی که دوبله در طول این سالها داشته ، ارزان تمام کردن یک فیلم بوده است؟
- از روز اول این طور بوده است. به نظرم این مشکل فقط مربوط به تلویزیون نیست، چرا که تلویزیون ارگان دولتی است. یک ارگان دولتی یک چارتی برای قیمت دارد، نمی توانید خیلی هم توقع داشته باشید. لابد تصور بر این است که دستمزدها کافی است، چرا که حجم بالای کاری که انجام می دهید برای تلویزیون خودتان است. بودجه تلویزیون از کجا تامین می شود، مسلماً از بودجه دولت است.
به این ترتیب من به شخصه نمی توانم خیلی توقع هم داشته باشم. البته پولی که می دهند خیلی کم است، ولی ضمن اینکه خیلی هم به این دلیل نمی توانم از یک ارگان دولتی که برای همه است توقع داشته باشم، ولی از یک آدم به اصطلاح خصوصی این توقع را ندارم ،شاید اشتباه می کنم. از بخش خصوصی که می خواهد سرمایهاش برگردد انتظار ندارم به من و دوستانم پول کم دهد تا باعث شود کیفیت کارش پایین بیاید.
ما یا دوبله را می خواهیم یا نمیخواهیم. اگر می خواهیم باید درستش کنیم و این با همفکری و همیاری انجام میشود. باید حقوق مدنی و مادی بچهها رعایت شود
|
*صنف دوبله سالها است که مشکل دارد. فکر نمیکنید نبود همکاری میان خودتان بیشتر باعث بزرگ شدن مشکلاتان شده است؟ مشکلات درون گروهیتان خیلی زیاد است.
- نمی توانید انتظار داشته باشید. همکاران من هر کدام مسئول زندگی یک خانواده هستند. اگر امروز سر کار نروند پولی هم دریافت نمی کنند. پس هزینه زندگی را باید از کجا تامین کنند، چون پول هایی که ما می گیریم خیلی کم است.در نتیجه یک دو ماراتن شکل میگیرد. طبیعی است که این اتفاق هم بیفتد. من هیچ کس را محکوم نمیکنم. البته بارها دیده ایم بچه ها ایستادگی کردند، اما در نهایت بیکار شدند. باید به کار دوبله بها داده شود و رسیدگی کنند. ساده است ما یا دوبله را می خواهیم یا نمیخواهیم. اگر می خواهیم باید درستش کنیم و این با همفکری و همیاری انجام میشود. باید حقوق مدنی و مادی بچهها رعایت شود.
*چرا انجمن گویندگان در طول این سالها برای حل مشکلات کاری نکرده است؟
- این انجمن همیشه تلاش میکند. انجمن عبارت است از خود بچهها. بنابراین سعی می کنیم تا سامان دهیم، چون کار، آبرو و حیثیت ماست. اگر شما جایی برای کار بروید و روز اول تان باشد، مسلماً غریبه هستید، اما در طول سال دوستانی پیدا می کنید. مسلماً وقتی 30 سال کار می کنید، صاحب آن هستید. ناراحت می شوید وقتی ببینید که نا به سامان است، حتی اگر بازنشست هم شوید بدتان می آید و دلتان می خواهد حرفه تان درست شود، چون یادگار شماست. بچه ها روزی این حرفه را بنیان کردند و امروز یک صنف جدی است. نباید کم توجهی شود. البته سوء نیت نیست، اما نمی دانیم چرا آن را رها کردیم. باید یک اقدام فوری انجام شود. مهم نیست پول کم می دهند یا زیاد. آنچه اهمیت دارد این است که من کار خوب انجام دهم.
*فکر میکنم یکی از گلایههای دوبلورها مربوط به دستمزدها باشد که با توجه به نرخ تورم افزایش پیدا نمیکند؟
- به هیچ عنوان به این کار کمک نمیشود. در حالی که یک گوینده باید دغدغه مالی نداشته باشد تا بتواند وقتی پشت میکروفن مینشیند، ذهناش فقط متمرکز بر کار باشد. کار دوبله در ایران از اواخر دهه سی شروع شد. در آن زمان گوینده اگر در ماه در سه فیلم صحبت میکرد میتوانست زندگیاش را بگذراند، ولی الان باید در 30 فیلم حرف بزند تا زندگیاش را تامین کند. نسبت بین سه تا سی خیلی زیاد است.
حجم کار زیاد شده و تعداد شبکه های تلویزیون هم افزایش یافتند. باید همپای سرعت تعداد بچهها اضافه شوند، اما باید در فرمول درست افزایش یابند نه در حجم. در انتخاب گویندگان عواملی زیاد باید در نظر گرفته شود. باید تعداد گویندگان و مدیران دوبلاژ خوب را زیاد کنیم. وقتی تعداد مدیران دوبلاژ خوب زیاد باشد آن وقت هر فیلم را به هر کس نمی دهند و بعد خیالمان راحت می شود که فیلم به دست یک فرد کارآزموده و با تجربه سپرده شده است. باید فکر کرد تا این مشکلات را برطرف کنیم. نمی دانم شاید هم فکر میشود، اما به راه حل نمیرسند.
*یک زمانی درهای دوبله بسته بود، اما وقتی باز شد شاهد جذب گویندگان و آن هم به شکل بیضابطه بودیم. در حال حاضر اکثر گویندگان جوان صداهای معمولی دارند. شما این مسئله را چطور ارزیابی میکنید؟
- من خیلی این حرف را شنیدم که درهای دوبله بسته بود و حالا باز شده است. اصلاً این طور نیست. در گذشته تعداد فیلمها آنقدر زیاد نبود. بنابراین 200 گوینده لازم نبود. در واقع افراد حاضر جوابگو بودند. در حال حاضر با توجه به افزایش کانالها و تعداد فیلمها گویندگان هم بیشتر شدند. در طول این سالها بارها شاهد بودم گویندگانی جذب شدند که با علاقه و هیجان هم کارشان را شروع کردند، اما بعد از مدتی خسته شدند و رفتند. آنها گلایه داشتند که این چه زندگی است که از صبح تا شب در استودیوها در بسته باید کار کنند. بنابراین تا زمانی که علاقه نباشد نمیتوان در آن کار موفق بود. آیا هر کسی می تواند موتور سوار باشد، مسلماً نه. این مسئله در حرفههای مختلف هم صدق پیدا میکند. هیچ وقت درهای دوبله بسته نبوده است.
*ولی تعداد گویندگان خوب کم است؟
- بله، گوینده زیاد داریم، اما گوینده خوب کم داریم.
*فکر نمی کنید صداهای خاص هم کمتر شده است؟
و اما درباره صداهای خاص باید بگویم که انتخاب گویندگان باید بر مبنای اصول و علمی باشد. باید کسانی وارد شوند که دغدغه این کار را دارند، ولی باید قبول کنید مگر چقدر از افراد جامعه ما صداهایشان خاص است؟ باید افرادی که صداهای خاص دارند برای تست بیایند، ولی وقتی نمیآیند باید چه کار کنیم؟ البته گویندگانی هم داشتهایم که صداهای خوب و استعداد زیادی هم داشتند، اما شرایط کار چون مطلوب نبود بعد از مدتی رفتند. افراد با صداهای خاص شرایط هم برایشان اهمیت دارد که آنها را جذب کند. مسلماً فردی که فوق لیسانس دارد وقتی شرایط کار را می بیند بعد از مدتی می رود.
*شما با عشق و علاقه کارتان را شروع کردید. آیا این عشق و انگیزه را در گویندگان جوان میبینید؟ در مجموع کارشان را چطور ارزیابی میکنید؟
- گویندگان جوانی که با ما کار میکنند به مرور با تک تکشان آشنا شدم. اکثر آنها بچههای با فرهنگ، با سواد و برخی آنها با استعداد هستند، اما در این حرفه تازه کار هستند و برای گویندگی نقشهای سنگین احتیاج به صرف وقت دارند. باید به آنها فرصت دهیم تا تمرین کنند، صدایشان را ضبط کنند. نکتهها را گوش دهند و بعد صدای خودشان دوباره گوش دهند تا متوجه ایرادهای کار شوند و به مرور و کسب تجربه نقش های سنگین را گویندگی کنند.
در گذشته کار کردن برای ما خیلی سخت بود. راحت یک رل سنگین به ما نمیدادند. باید با نقشهای کوچکتر شروع میکردیم. ساعتها وقت میگذاشتیم و تمرین میکردیم تا یک نقش پنج دقیقهای بگیریم. باید ثابت میکردیم از پس کار برمیآییم، چون در این صورت نقش نمیگرفتیم. برای صاحب فیلم، مدیر دوبلاژ و گوینده این مسائل خیلی مهم بود. اگر صاحب فیلم متوجه می شدم فیلماش بد دوبله شده، دلیل آن را می پرسید. به یاد دارم مدیر دوبلاژی فیلمی را میگرفت، اما بعد از دو روز که متوجه میشد نمیتواند کار را خیلی خوب دوبله کند، پس میداد و میگفت دوبله این فیلم کار من نیست و فرد دیگری را پیشنهاد میکرد. علاوه بر آن خرید فیلم هم خیلی اهمیت داشت. گاهی فیلمهای خریداری شده نگه داشته می شد تا مدیر دوبلاژی که برای این کار مناسب است آن را دوبله کند.
*پس مثل الان برای گرفتن مدیر دوبلاژی جنگ نبود؟
- من نام این کار را جنگ نمیگذرام، بلکه به هم ریختگی است. در گذشته مدیردوبلاژی اسم و رسمی داشت و راحت کارش را خراب نمیکرد. اگر تجربه مدیر دوبلاژی فیلم های کمدی را داشت و به او فیلم حادثه ای پیشنهاد میدادند، نمی پذیرفت و تاکید می کرد کار او نیست. دلیل ماندگار شدن دوبلههای قدیمی هم به این خاطر بود، ولی الان باری به هر جهت، به هم ریخته و بی بند و بار شده است.
*پس در آن زمان نزدیک شدن به میکروفن برای گوینده حرمت داشت؟
- بله. واقعاً نزدیک شدن به میکروفن برای گوینده حرمت داشت، چون میدانستیم کار ما مهم و حساس است. در واقع با ترس و لرز جلو میکروفن می نشستیم، ولی الان این خاصیت در بچهها وجود ندارد. برای آنها جای نقشهای مختلف صحبت کردن عادی است و این بزرگترین خسارتی است که حرفه دوبله خورده است.
*آیا الان داشتههایتان را در اختیار گویندگان جوان قرار میدهید؟
- من با گویندگان جوان بیگانه نیستم، مثل بچه من هستند، چون آینده آنها امروز من است. دلم نمی خواهد آنها به راه خطا بروند و کارشان باری به هر جهت باشد. بنابراین سعی میکنم تجربیاتم را در اختیارشان بگذارم.
فیلمی که ساخته میشود کارگردان جواب میدهد، اما فیلم دوبله شده را کسی جوابگو نیست، حتی کسی سئوال نمی پرسد. در صورتی که ما باید یک زبان بیگانه را به زبان خودمان برگردانیم
|
*اگر الان بخواهید به دوبله ایران نمره دهید، چه نمرهای میدهید؟
- نمیتوانم نمره بدهم، چون هم دوبله فوق العاده خوب داریم و هم خیلی بد که باعث شرمندگی است. پس چه نمرهای بدهیم. من میگویم الان هم میتوانیم فیلمها را به بهترین نحو دوبله کنیم به شرط اینکه به ما فرصت بدهند. با صرف انرژی، وقت و هزینه میتوان شاهد کارهای خوب باشیم، حتی دوبله را مهمتر از ساختن فیلم از این نقطه نظر میدانم. چون فیلمی که ساخته میشود کارگردان جواب میدهد، اما فیلم دوبله شده را کسی جوابگو نیست، حتی کسی سئوال نمی پرسد. در صورتی که ما باید یک زبان بیگانه را به زبان خودمان برگردانیم. می خواهیم یک محصول فرهنگی را به جامعه معرفی کنیم. بنابراین نباید باری به هر جهت باشد.
*میخواهم نقبی به سالهای دور بزنم. به خاطر دارید کارتان را با چه فیلمی شروع کردید؟ البته در آن زمان گویندگان کارشان را معمولاً با گفتن یک جمله شروع میکردند.
- یک فیلم حادثهای بود. در این فیلم یک نفر داد میزند یک کشتی از دور مییاد. این جمله را من گفتم. مدیر دوبلاژ این فیلم هوشنگ کاظمی بود.
*چقدر زمان برد تا یک نقش اصلی را گویندگی کردید؟
- بعد از چند ماه این اتفاق افتاد. با توجه به علاقهای که داشتم خیلی زود در این کار رشد کردم.
*در این حرفه از چه کسی بیشتر آموختید؟
- من کارم را با هوشنگ کاظمی شروع کردم. آن زمان گویندگان در اعتراض به شرایط ناگوار کارشان دست از کار کشیدند و استودیوها نیز اعلام کردند به دنبال جذب گوینده هستند و در آن زمان بسیاری مراجعه کردند و تعدادی از آنها جذب شدند. من هم با استودیو شهاب کار می کردم. در آنجا منصور متین هم بود و به مرور با این دنیا آشنا شدم. در آن زمان مدیران دوبلاژ دیگری همچون زنده یاد سعید شرافت هم آمد. او فرد خونگرم و صمیمی بود. روحش شاد.
او از کسانی بود که خیلی با شهامت فیلمی را که کارش نبود رد میکرد و پیشنهاد فرد دیگری را میداد. در مجموع در کار دوبله من از هر کسی چیزی یاد گرفتم، حتی از گویندگان زن. یا کسانی که یک خط در فیلمی حرف می زدند، چرا که برای یک خط هم کلی صحبت و تجزیه و تحلیل می کردیم. من پس زمینه دیگری هم داشتم و آن هم تحصیلاتم بود که تئاتر خواندم و این هنر در حرفه دوبله به من خیلی کمک کرد. به ویژه در پیدا کردن شخصیتها، چرا که در تئاتر یاد گرفته بودم چگونه به نقش نگاه و آن را اجرا کنم.
*تا به حال شده فیلمی ببینید و دلتان بخواهد جای نقشی صحبت کنید؟
- با خنده: خیلی فراوان. این اولین اتفاقی است که در کار ما میافتد. درست مثل یک میدان است که یک عده در آن هستند و بعد شما هم که به این میدان نگاه می کنید دلتان می خواهد آنجا باشید. اگر این حس و اشتیاق وجود نداشته باشد، نمیتوانیم ادامه دهیم.
*هنوز هم پشت میکروفن مینشینید اشتیاق روزهای اول که وارد این حرفه شده بودید را دارید؟ و هنوز برایتان تازگی دارد؟
- بله حتماٌ همین طور است. دوبله مثل یک بازی شیرین است و شیرینی آن تمام شدنی نیست. وقت پشت میکروفن مینشینیم با حس سر و کار داریم و با کسر ثانیه رو به رو هستیم. یک لحظه غفلت منجر به بد شدن کار میشود. پشت میکروفن تمام مسائل زندگیتان را کنار میگذارید، حتی اگر دندان درد هم دارید به آن توجهی نمیکنید و با حس کار میکنید.
*و صحبت آخر.
- امیدوارم به دوبلاژ فیلم مادام که هست خیلی بها داده شود و از آن مراقبت کنیم، چون حرفه حساسی است.
-----------------
گفتگو: فاطمه عودباشی