اسطوره شرلوک هولمز - Savezva - ۱۳۸۸/۷/۱۲ صبح ۰۸:۳۷
این بخش برای علاقمندان به شرلوک هولمز، جرمی برت و استاد بهرام زند است که به راستی یک مثلث استثنایی را برای خلق یک اثر جاودانی ایجاد کرده اند.
در ابتدا نگاهی کلی به شخصیت هولمز و خالق آن سر آرتور کانن دویل می پردازم و در بخشهای بعد به جرمی برت و استاد بهرام زند خواهیم پرداخت.
شرلوک هولمز اسطوره كارآگاهان
در فضاي مه آلود شهر لندن و در سالهاي واپسين قرن نوزده و در عصر ويكتوريايي انگليس، در شماره B 221 خيابان بيكر كارآگاهي زيرك و دوست داشتني به همراه دوست دكترش به حل پيچيده ترين پرونده هاي جنايي مشغول هستند. آنها "شرلوك هولمز" اسطوره كارآگاهان جهان و "دكتر واتسون" دستيار با وفايش هستند. شخصيتهايي كه مثل دو جزء جدانشدني در بسياري از مسائل جنايي در كنار هم هستند. در اين ميان حل معماهاي پيچيده به عهده "هولمز" است كه معمولا چندين گام از بقيه جلوتر است و "واتسون" با ثبت اين وقايع در حقيقت به همه كمك ميكند تا از واقعيت ماجرا با خبر شوند. در فضاي خاص و مه گرفته شهر لندن وسايل نقليه، كالسكه هايي دونفره هستند و روزنامه نيز منتشر مي شود، ضمن آنكه قطارها بهترين وسيله براي مسافرت هستند. در چنين فضاي مه آلود و تاريكي كه به خصوص شبهاي لندن دارد، جنايت كاري است بسيار آسان و حل معماي كشف آن نيز به همان اندازه كاري است بسيار دشوار. و تنها كسي كه مي تواند پرده از راز اين جنايتها بردارد بي شك فقط "شرلوك هولمز" است. وقتي در داستان "الماس آبي" دست سارق رو مي شود و يا وقتي راز داستان "مترجم يوناني" فاش مي شود و يا وقتي در معماي "درختان بلوط" جان دخترك مظلوم از مرگ نجات داده مي شود و كلا در دهها داستان مشابه ، همه به نبوغ،قدرت استنتاج و تحليلهاي بي نقص "هولمز" پي مي برند.
هولمز انساني است عجيب و منحصر به فرد: او هيچ علاقه اي به زنها ندارد- شيميدان، بوكسور و شمشيرزني است حرفه اي-و البته معتاد به مرفين! گاهي اوقات ساعتها در گوشه اي نشسته و هيچ چيز نمي خورد و گاه براي لحظه اي روي پا بند نمي شود.
او در يك آپارتمان به همراه دوستش "دكتر واتسون" و خدمتكارشان "خانم هادسون"زندگي مي كند.خانه اي كه محل كار او نيز به شمار مي رود. در گوشه اي از اتاق پرونده هاي جنايي و كتابهاي دايره المعارف طبقه بندي شده اند. اتاق كار داراي دو پنجره مشرف به خيابان بيكر است جايي كه "هولمز" معمولا قبل از ورود مراجعين آنها را روي هوا مي زند! شخصيت "هولمز" به قدري بزرگ است كه پس از حل بسياري از معماهاي بزرگ آنها را به نام اسكاتلند يارد تمام مي كند. در نظر او همه كارآگاهان اسكاتلنديارد به جز يكي دونفر( "لستريد" و "گرگسون") آدمهايي احمق و بي دست و پا هستند.
"هولمز" پس از حل معماهاي گوناگون و رسوا كردن بزرگترين جنايتكاران در يكي از پرونده هايش در برابر پروفسور موريارتي شرور قرار مي گيرد و دست او را نيز رو مي كند. "موريارتي" دقيقا نمونه منفي "هولمز" و خبره در جنايت است. "هولمز" پس از رسوا كردن "موريارتي" از طرف همدستان او مورد سوء قصد قرار مي گيرد. براي همين به سمت سوئيس مي گريزد و در دامنه كوههاي آلپ مخفي مي شود. امابه زودي و پس از گذشتن چند روز سروكله "موريارتي" پيدا مي شود. در يكي از روزها "واتسون" فريب خورده و براي لحظاتي از "هولمز" جدا مي شود. و هنگامي كه پي به نقشه شوم دشمنان مي برد سراسيمه خود را به آبشار "رايشن باخ" مي رساند و در آنجا فقط عصا و نامه وداع "هولمز" را پيدا مي كند. "واتسون" متوجه مي شود كه "هولمز" و دشمنش با هم درگير شده و هردو در اعماق دره آبشار "رايشن باخ" از بين رفته اند. "واتسون" سرخورده و ناراحت ديوانه وار به دنبال "هولمز" مي گردد اما حتي جسد او را هم نمي يابد.
چندسال از اين ماجرا مي گذرد. اينك "واتسون" به شغل طبابت روي آورده و درمطب كوچكي در لندن مشغول به كار است. ضمن آنكه دورادور مسايل جنايي را هم پيگيري مي كند. روزي به پيرمرد كتابفروشي در پارك برخورد مي كند كه در مورد يكي از پرونده هاي جنايي صحبت مي كند و عصر همان روز او را در مطبش ملاقات مي كند و پيرمرد از او مي خواهد تا قفسه هاي خالي كتابخانه اش را با خريد كتاب پر كند. "واتسون" براي لحظه اي به طرف كتابخانه مي رود و وقتي رويش را بر مي گرداند "شرلوك هولمز" را مي بيند كه بشاش و خندان جلويش ايستاده است! واز فرط هيجان از هوش مي رود. آري "هولمز" برگشته . او از حادثه آبشار جان سالم به در برده اما كماكان يكي از افراد "موريارتي" كه شاهد درگيري "هولمز" با رئيسش و متعاقبا پرت شدن او به دست "هولمز" بوده، همچنان در تعقيب "هولمز" مي باشد. در ماجراي خانه خالي "هولمز" موفق ميشود شر تنها بازمانده گروه خبيث "موريارتي" را هم از سر خود كم كرده و با آرامش خاطر به حل معماهاي جنايي بپردازد.
"سر آرتور کانن دويل"
گفته مي شود "سر آرتور كانن دويل" (1859-1930)خالق اين شخصيت عظيم خود نيز روحيه اي شبيه به "هولمز" داشته و در دانشگاه جزو مستعدترين افراد بوده و به نوعي شخصيت "هولمز" را از جواني پر شور خودش به وجود آورده است. او در چهار رمان بلند و 56 داستان كوتاه به شرح تواناييهاي اين كارآگاه توانا و منحصر به فرد مي پردازد.
اقتباسهاي سينمايي و تلويزيوني زيادي از ماجراهاي "هولمز" وجود دارد و هنرپيشگان زيادي در نقش اين اين كارآگاه زبردست نقش آفريني كرده اند اما حقيقتا هيچكدام به اندازه "جرمي برت" در اين نقش توانا نبوده اند. "جرمي برت" دقيقا خود "شرلوك هولمز" است با تمام خصوصيات ظاهري و فعل و انفعالهاي فيزيكي. او از اوايل دهه 80 ميلادي نقش خود را در مجموعه هاي مختلف اين سريالها براي تلويزيون "گرانادا" آغاز كرد و نزديك به يك دهه اثري جاودان و به يادماندني از "هولمز" به جاي گذاشت. چقدر جاي افسوس دارد كه اين هنرمند توانا در 12 سپتامبر سال 1995 درگذشت و همه علاقه مندانش را از ديدن دوباره "هولمز" محروم كرد. يادش گرامي باد.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - واترلو - ۱۳۸۸/۷/۱۲ صبح ۱۱:۳۱
هر چه از شخصیت شرلوک هولمز لذت می برم از شخصیت خانم مارپل متنفرم.
خیلی دلم می خواست کسی حال این پیرزن فضول رو بگیره.
در مورد پوارو نه بدم میاد نه خوشم ( حد وسط).
در کل به نظرم آگاتا کریستی در جنایی نویسی پایین تر از سر آرتور کانن دویل قرار داره.
حتی معماهای مارجری الینگهام خالق کمپیون اگر از پوارو بهتر نباشه از مارپل که خیلی خیلی بهتر است.
100 داستان برتر جنایی از دید انگلیسی ها و امریکایی ها
http://en.wikipedia.org/wiki/The_Top_100_Crime_Novels_of_All_Time
نکته قابل توجه رتبه 21 آرتور کانن دویل در لیست انگلیسی ها و رتبه 1 اون در لیست امریکایی هاست
لیست جنایی نویس ها
http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_crime_writers
لیست معمایی نویس ها
http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_mystery_writers
لیست هیجانی یا تعلیق نوبس ها
http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_thriller_authors
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سروان رنو - ۱۳۸۸/۷/۱۲ عصر ۰۳:۲۴
(۱۳۸۸/۷/۱۲ صبح ۱۱:۳۱)واترلو 1815 نوشته شده:
هر چه از شخصیت شرلوک هولمز لذت می برم از شخصیت خانم مارپل متنفرم.
خیلی دلم می خواست کسی حال این پیرزن فضول رو بگیره.
اتفاقا خانم ها ( قشر خانه دار معمولی ) حسابی از خانم مارپل خوششون میاد یه خاله داشتم که وقتی هرکول پورآرو پخش می شد خیلی ازش بدش می اومد می پرسیدن چرا ؟ می گفت : چون چشم چران و کچل است ! من از کارآگاه های مخصوصا وقتی یک کمک دارن خیلی خوشم میاد :
شرلوک هلمز و دکتر واتسن - پوآرو و هستینگر ( بعضی وقت ها هم اون سربازرس جاپ ! ) - کارآگاه علوی و آسپیران دودکار !
RE: اسطوره شرلوک هولمز - Savezva - ۱۳۸۸/۷/۱۳ صبح ۰۸:۴۳
متن کامل تمام داستانهای شرلوک هولمز به زبان انگلیسی(Free Download)
http://221bakerstreet.org
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بانو - ۱۳۸۸/۷/۱۳ عصر ۰۵:۵۶
با تشکر از دوستان گرامی...مقاله ای از روزنامه جام جم مربوط به سال 84 در خاطرم بود...از آن زمان در حافظه رایانه ام بوده تا کنون...مطالبی دارد در خصوص ظرایف و نکات خاصی که تنها جرمی برت در شخصیت هولمز یافته بود به عکس سایرین که تنها بسنده می کردند به هولمز بارانی پوش و جنتلمن و پیپ در دهان...
برت هولمزی باور پذیر دارای تمامی قدرت و ضعفهای بشری را ارائه کرد نه یک اسطوره دست نیافتنی و بی عیب و نقص...برایم عجیب است این بازیگر تا چه حد توانسته از خودش فاصله بگیرد و به هولمز نزدیک شود...به عکس این مرد زن گریز، برت خود، شیفته همسرش بود و با مرگ وی دچار افسردگی شد و پی بند آن، موهارا از ته تراشید و داروی افسردگی مصرف می کرد که اضافه وزن و لختی او درچند اپیزود از سری آخر مشهود است... کارگردان به سختی می کوشید برای روان پریشی هولمزش دلیل بتراشد و تاکید بسیار بر تزریق های مواد مخدر وی کرده بود...اما به واقع این بازیگرش بود که از درون متلاشی می گشت...و بعد از آن از دنیا رفت...
قدرت بیان و نگاه نافذ جرمی برت، هولمزی به یاد ماندنی را تقدیم حافظه دوستدارانش کرد...
روحش شاد...
RE: اسطوره شرلوک هولمز - Savezva - ۱۳۸۸/۷/۱۵ صبح ۰۸:۵۰
تا کنون داستانهای زیادی از ماجراهای شرلوک هولمز به زبان فارسی به صورت جسته و گریخته منتشر شده اند.
اما به طور حتم ترجمه های استاد فقید کریم امامی و سرکار خانم مژده دقیقی بهترین آنها بوده اند.مرحوم کریم امامی که خودش یکی از طرفداران قدیمی هولمز بود 24 داستان کوتاه او را به صورت مجموعه داستان در 4 جلد ترجمه و توسط انتشارات طرح نو به چاپ رساند. این مجموعه شامل:
ماجراهای شرلوک هولمز، کارآگاه خصوصی؛ رسوایی در کشور بوهِم و پنج داستان دیگر ( جلد اوّل)
انتشارات طرح نو نویسنده: آرتور کانن دویل مترجم: دکتر کریم امامی این کتاب شامل داستان های:
1. رسوایی در کشور بوهم 2. انجمن مو سرخ ها ۳. پنج هسته ی پرتقال 4. مرد لب کج 5. یاقوت کبود 6. نوار خال خال می باشد.
ماجراهای شرلوک هولمز، کارآگاه خصوصی؛ برق نقره ای و پنج داستان دیگر ( جلد دوم)
انتشارات طرح نو نویسنده: آرتور کانن دویل مترجم: دکتر کریم امامی
این کتاب شامل داستان های:
7. انگشت شست مهندس 8. اشراف زاده مجرد ۹.نیم تاج یاقوت 10. آلش های سرخ 11. برق نقره ای
۱۲.ماجرای کشتی (( گلوریا اسکات)است.
ماجراهای شرلوک هولمز، کارآگاه خصوصی؛ سیمای زرد و پنج داستان دیگر ( جلد سوم)
انتشارات طرح نو نویسنده: آرتور کانن دویل مترجم: دکتر کریم امامی
این کتاب شامل داستان های:
13. سیمای زرد 14. آیینِ ماسگریو 15. بیمار مقیم 16. مُترجم یونانی 17. عهد نامه ی دریایی 18. آخرین مسأله
می باشد که در داستان آخرین مسأله شرلوک هولمز می میرد.
ماجراهای شرلوک هولمز، کارآگاه خصوصی؛ عینک دور طلایی و پنج داستان دیگر ( جلد چهارم)
انتشارات طرح نو نویسنده: آرتور کانن دویل مترجم: دکتر کریم امامی این کتاب شامل داستان های:
19. خانه ی خالی 20. دوچرخه سوارِ تنها 21. چارلز آگستوس میلوِرتن 22. شش ناپلئون 23. عینکِ دور طلایی
۲۴. دومین لکه است که در داستان اول این کتاب مشخص می شود که هولمز از حادثه سوء قصدش جان سالم به در برده است.
مجموعه ی دیگری از داستان های شرلوک هولمز، پنج جلد کتاب است به ترجمه ی خانم مژده دقیقی از مجموعه کتاب های کارآگاه ( وابسته به انتشارات هرمس ) . « اتود در قرمز لاکی» ، اولین داستان و اولین رمان شرلوک هولمز، « نشانه ی چهار» ، دومین داستان و رمان او، « جعبه ی مقوایی» ، مجموعه ی چند داستان کوتاه از شرلوک هولمز، « درنده ی باسکرویل» ، سومین رمان جذاب و خواندنی شرلوک هولمز است و « دره ی وحشت» چهارمین رمان شرلوک هولمز این پنج جلد را تشکیل می دهند.
منبع با کمی ویرایش http://sherlockholmesfans.blogfa.com/post-11.aspx
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سروان رنو - ۱۳۸۸/۷/۱۵ عصر ۰۷:۳۹
الان نسخه هایی که از مجموعه شرلوک هلمز در بازار هست یا کپچر تلویزیون هست ( مشکل کیفیت تصویر و سانسور ) یا اینکه زبان اصلی و زیرنویس ( نداشتن دوبله ) . کسی مجموعه ای که با اصل تصویر DVD صداگذاری دوبله شده باشه سراغ نداره ؟
چقدر از اون فیگورهای هلمز برتی خوشم می اومد
اسطوره شرلوک هولمز - بانو - ۱۳۸۸/۷/۱۶ عصر ۰۹:۰۳
فهرست هنرپیشگانی که در نقش هولمز ظاهر شده اند... منبع: ویکی پدیا (متاسفانه ساختار چپ و راستی صفحات همخوانی نداشته و متن از کیفیت ظاهری مطلوبی برخوردار نشد...ناواردی را بر من ببخشید...)
The list of actors who have played Sherlock Holmes in film, television, stage, or radio includes:
roy marsdden as holmes and john moffat as watson (bbc radio)
<!-- NewPP limit report Preprocessor node count: 1/1000000 Post-expand include size: 0/2048000 bytes Template argument size: 0/2048000 bytes Expensive parser function count: 0/500 --><!-- Saved in parser cache with key enwiki:pcache:idhash:2216406-0!1!0!default!!en!2 and timestamp 20091004161505 -->
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سروان رنو - ۱۳۸۸/۷/۲۲ صبح ۱۱:۱۸
چند شب هست که شبکه یک ( لعنت الله علیه ) شب ها حدود ساعت 12 تا 1 هرکول پوآرو پخش می کنه. می دونین از کدوم شخصیت این سریال بیشتر از همه خوشم میاد ؟! : سربازرس جاپ !
RE: اسطوره شرلوک هولمز - soheil - ۱۳۸۸/۷/۲۲ صبح ۱۱:۳۲
راستي جرمي برت در بانوي زيباي من هم بازي مي كرد.
چه كسي جايش گويندگي مي كرد؟
خسرو خسروشاهي؟
RE: اسطوره شرلوک هولمز - Savezva - ۱۳۸۸/۷/۲۶ صبح ۰۸:۰۶
(۱۳۸۸/۷/۲۲ صبح ۱۱:۳۲)soheil نوشته شده:
راستي جرمي برت در بانوي زيباي من هم بازي مي كرد.
چه كسي جايش گويندگي مي كرد؟
خسرو خسروشاهي؟
بله سهیل جان. خسرو خسروشاهی به جای جرمی برت فقید در این فیلم گویندگی است
RE: اسطوره شرلوک هولمز - SMAM - ۱۳۸۸/۷/۲۶ عصر ۰۵:۴۷
با درود به همه دوستان.جرمی برت در فیلم "جنگ و صلح" هم در نقش برادر اودری هپبرن بازی میکرد(یکی از 2نقشی که با اودری هپبرن همبازی بود)
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۸/۱۵ صبح ۰۹:۱۳
خدمت دوستان عزیز
مجموعه تلوزیونی شرلوک هولمز شبکه گراندا دراصل 41 قسمت بود و 3 قسمت اون کامل حذف شد
1-کاخ ابی گرنج
2-دوچرخه سوار تنها
3-مرد خمیده
38 قسمت دوبله شد 27 قسمت (بهرام زند) 11قسمت (جلال مقامی) من دونسخه دوبله و اصل ی شرلوک هولمز را روی DVDدارم .نسخه اصلی 5DVD ونسخه دوبله16DVD
یه سوال فنی: کی میدونه درفیلم تماس شیطانی (تماس مدوزا) کی به جای جرمی برت حرف زده
یه یادگاری پیش من داره
RE: اسطوره شرلوک هولمز - واترلو - ۱۳۸۸/۸/۱۵ عصر ۰۲:۳۹
هیچکس ، چون تمام صحنه های جرمی برت که تو فلاش یک بود حذف شده بود.
نسخه به نمایش در اومده در بعد از انقلاب و نسخه ای که در آن سالها وارد ویدیو شد فاقد جرمی برت بود.
در ارتباط با نسخه قبل از انقلاب اطلاعی ندارم.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۸/۱۵ عصر ۰۴:۴۹
منظور من نسخه ای هست که جلیلوند به جای ریچاردبرتون ونظامی به جای لینو ونتورا صحبت کرده
جرمی برت دوسکانس با ریچارد برتون داره...
اگه کسی نتونست بگه یادگاریش مال همه
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۸/۱۶ صبح ۰۸:۳۰
دوبلور مورد نظر ما علیرضا بدرطالعی بود که معرف حضور همه هستند
در دوسکانس ریچاردبرتون به دیدن یه دکتر روانشناس میره که همون جرمی برت خودمونه...
RE: اسطوره شرلوک هولمز - واترلو - ۱۳۸۸/۸/۱۶ صبح ۰۸:۳۲
کلاً این فیلم همان یکبار که فرمودید دوبله شده ولی دو سکانسی که ( یا به عبارتی 3 دقیقه حضور) جرمی برت بازی داشت به خاطر موضوع غیر اخلاقی اش از فیلم حذف شد یعنی در نسخه های بعداز انقلاب جرمی برتی تو فیلم نمی بینید.
بنابراین گوینده ای هم وجود نداره ، در ارتباط با نسخه قبل از انقلاب هم ، چون این فیلم محصول 1978 برابر با 1357 نمایش انگلستانش بوده و اکران آمریکاش 25 فروردین 57 بوده باید دوبله و اکرانش هم سال 57 باشد که با توجه به شرایط ان زمان شاید اصلاً دوبله نشده و یا اگر شده تو اکران حذف شده باشد
RE: اسطوره شرلوک هولمز - soheil - ۱۳۸۸/۸/۱۶ صبح ۰۸:۴۰
(۱۳۸۸/۸/۱۶ صبح ۰۸:۳۰)بهزاد ستوده نوشته شده:
دوبلور مورد نظر ما آرشاک قوکاسیان بود که معرف حضور همه هستند
در دوسکانس ریچاردبرتون بدیدن یه دکتر روانشناس میره که همون جرمی برت خودمونه...
مطمئنيد؟
من خيلي وقت پيش اين فيلم رو ديدم.ولي تا جايي كه يادم مياد آرشاك دستيار لينو ونتورا رو مي گفت.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۸/۱۷ عصر ۰۳:۲۰
لینک تماس مدوزا
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۸/۱۸ صبح ۰۶:۵۳
در مورد شرلوک هولمز آیا خبردارید که:
پروفسور مورییارتی معلم سرخونه شرلوک وبرادرش مایکرافت بوده وریاضی بهشون درس می داد
آیا می دونستید موریارتی با مادر شرلوک رابطه داشته و باعث فرارش از خونه می شه و...
آیا میدونستید مادر شرلوک به دست پدرشرلوک کشته می شه و شرلوک و مایکرافت برای همیشه تن به ازدواج نمیدهند و زن گریز و مجرد باقی می مانند
تعجب نکنید من یه موزه کوچولوی شرلوک هولمز دارم وهرسال ششم ژانویه از انجمن شرلوک هولمز لندن ایمیل دریافت می کنم
موزه من شامل
1متن انگلیسی تمام داستانهای شرلوک هولمز
2ترجمه های قدیم وجدید از شرلوک هولمز (دوتا از نسخه های ترجمه من را حتی کتابخانه ملی هم نداره)
2ترجمه داستان های غیر اورجینال شرلوک هولمز که نویسنده های دیگه نوشته اند
4بازی های کامپیوتری شرلوک هولمز در دو ورژن اصلی ودوبله
5ویژه نامه ها ومجلاتی که در مورد شرلوک هولمز مطلب قابل توجه داشته اند
6سری کامل انیمیشن شرلوک هولمز دوبله واصلی
7انیمیشن های متفرقه در ارتباط با شرلوک هولمز
8دو فیلم از چهارده فیلم شرلوک هولمز از مجموعه باسیل راتبون
9سری کامل سریال شرلوک هولمز دوبله و اصلی
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۸/۱۸ عصر ۱۱:۱۴
فایل صوتی تماس مدوزا باMedia player باز می شه خودم دانلود کرده ام
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سروان رنو - ۱۳۸۸/۸/۱۹ صبح ۱۲:۲۷
(۱۳۸۸/۸/۱۸ صبح ۰۶:۵۳)بهزاد ستوده نوشته شده: در موردشرلوک هولمز آیا خبردارید که:
پروفسور مورییارتی معلم سرخونه شرلوک وبرادرش مایمرافت بوده وریاضی بهشون درس می داد
آیا می دونستید موریارتی با مادر شلوک رابطه داشته و باعث فرارش از خونه می شه و...
آیا میدونستید مادر شرلوک به دست پدرشرلوک کشته می شه و شرلوک و مایکرافت برای همیشه تن به ازدواج نمیدهند و زن گریز ومجرد باقی می مانند
تعجب نکنید من یه موزه کوچولوی شرلوک هولمز دارم وهرسال ششم ژانویه از انجمن شرلوک هولمز لندن ایمیل دریافت می کنم
... اما حقیقتا شخصیت جذاب و استثنایی هلمز شایسته این آرشیو شما هست. بهتون تبریک می گم. راستی آیا مجموعه های دوبله شده شرلوک هلمز بر روی DVD ( غیر کپچری ) هم در دسترس دارید ؟
(۱۳۸۸/۸/۱۸ عصر ۱۱:۱۴)بهزاد ستوده نوشته شده: فایل صوتی تماس مدوزا باMedia player باز می شه خودم دانلود کرده ام
واترلو درست میگه . فایل AMR هست و با مدیا پلیر عادی باز نمیشه ( احتمال شما پخش کننده اش رو روی ویندوز قبلا داشته اید ) . برای دانلود پخش کننده فایل های AMR این آدرس رو من الان تست کردم و جواب داد: http://www.amrplayer.com/
البته خود فایل رو هم به فرمت mp3 تبدیل کردم و ضمیمه کردم
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۸/۱۹ صبح ۰۷:۳۴
راستی آیا مجموعه های دوبله شده شرلوک هلمز بر روی DVD ( غیر کپچری ) هم در دسترس دارید
تنها نسخه ای که موجود هست ومن دارم نسخه کپچرشده سری دوبله 16 DVDسری زبان اصلی 5DVD
RE: اسطوره شرلوک هولمز - Savezva - ۱۳۸۸/۸/۱۹ صبح ۰۹:۴۸
(۱۳۸۸/۸/۱۸ صبح ۰۶:۵۳)بهزاد ستوده نوشته شده:
در موردشرلوک هولمز آیا خبردارید که:
پروفسور مورییارتی معلم سرخونه شرلوک وبرادرش مایکرافت بوده وریاضی بهشون درس می داد
آیا می دونستید موریارتی با مادر شلوک رابطه داشته و باعث فرارش از خونه می شه و...
آیا میدونستید مادر شرلوک به دست پدرشرلوک کشته می شه و شرلوک و مایکرافت برای همیشه تن به ازدواج نمیدهند و زن گریز ومجرد باقی می مانند
تعجب نکنید من یه موزه کوچولوی شرلوک هولمز دارم وهرسال ششم ژانویه از انجمن شرلوک هولمز لندن ایمیل دریافت می کنم
موزه من شامل
1متن انگلیسی تمام داستانهای شرلوک هولمز
2ترجمه های قدیم وجدید از شرلوک هولمز (دوتا از نسخه های ترجمه من را حتی کتابخانه ملی هم نداره)
2ترجمه داستان های غیر اورجینال شرلوک هولمز که نویسنده های دیگه نوشته اند
4بازی های کامپیوتری شرلوک هولمز در دو ورژن اصلی ودوبله
5ویژه نامه ها ومجلاتی که در مورد شرلوک هولمز مطلب قابل توجه داشته اند
6سری کامل انیمیشن شرلوک هولمز دوبله واصلی
7انیمیشن های متفرقه در ارتباط با شرلوک هولمز
8دو فیلم از چهارده فیلم شرلوک هولمز از مجموعه باسیل راتبون
9سری کامل سریال شرلوک هولمز دوبله و اصلی
احسنت به شما با این مجموعه فوق العاده ای که دارید. به راستی در حد یک موزه است. خیلی خوشحالم که می بینم شرلوک هولمز بزرگ اینقدر طرفدار دارد. پس درود بر تمامی طرفداران شرلوک هولمز کبیر...
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۸/۱۹ عصر ۰۳:۰۴
احسنت به خود شما که لطف دارید
به این مجموعه نمایش های رادیویی را هم اضافه کنید 4 نمایش رادیویی ومعرفی آرتور کونان دویل بانضمام صحبت های تلفنی مژده دقیقی درباره شرلوک هولمز
می تونید از این آدرس تهیه کنید البته من مجانی دانلود کردم
http://www.iranseda.ir/archive/?state=%D8%B4%D8%B1%D9%84%D9%88%DA%A9&x=8&y=7
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سروان رنو - ۱۳۸۸/۸/۲۰ صبح ۱۲:۴۷
ستوده جان از این سایت ایران صدا خرید کردی ؟ چطوره کارهاش ؟ مثل اینکه بعضی از فیلم های معروف و فیلمنامه ها رو هم به صورت نمایش رادیویی ساخته و می فروشه.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - واترلو - ۱۳۸۸/۸/۲۰ عصر ۰۲:۱۲
(۱۳۸۸/۸/۱۶ صبح ۰۸:۳۰)بهزاد ستوده نوشته شده:
دوبلور مورد نظر ما علیرضا بدرطالعی بود که معرف حضور همه هستند
در دوسکانس ریچاردبرتون به دیدن یه دکتر روانشناس میره که همون جرمی برت خودمونه...
1-این قسمتی که صداش رو گذاشتین ، یادم نمی یاد ولی اگر هم جرمی برت باشه مال اون قسمت حذف شده نیست و مربوط به صحنه ای است که داره یا لینو ونتورا حرف می زنه و جرمی برت دکتر روانشناس ریچاردبرتون نبوده شاید تو دوبله عوضش کردن در اصل هنرپیشه پلی بوی بوده که با زن برتون رایطه داره.
2- در مورد اینکه این صدای علیرضا بدرطالعی باشه شک دارم چون هیچ شباهتی بین این صدا و کاراکتر مگس نیک و نیکو ، پدر دوست دختر استرلینگ تو رامکال و یکی از حیوونات بد پسر شجاع نمی بینم.
این صدا تو کارتون یوگی و دوستان بود تو اون اپیزودی که یه آدم غول بود با چند تا بچه خرابکار.
که مورچه اتمی بهش می گفت گنده بک و اسمش اقای وندال بود
اون چندتا بچه خرابکار یه سردسته داشتن به اسم فردی Freddy که این صدا جای اون حرف می زد .
ولی اسم گوینده اش رو نمی دونم
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۸/۲۱ صبح ۰۷:۰۷
در دوبله های قبل از 1979 و یکی دوسال بعد تحریف در داستان وجود نداشت و دوبله این فیلم بدون تحریف بوده و اما درمورد صدا شاید من در تشخیص عجله کردم و این صدای محمد بهره مندی باشه(پسربزرگ دکترارنست)
RE: اسطوره شرلوک هولمز - soheil - ۱۳۸۸/۸/۲۱ صبح ۱۰:۳۴
(۱۳۸۸/۸/۲۱ صبح ۰۷:۰۷)بهزاد ستوده نوشته شده:
در دوبله های قبل از 1979 و یکی دوسال بعد تحریف در داستان وجود نداشت و دوبله این فیلم بدون تحریف بوده و اما درمورد صدا شاید من در تشخیص عجله کردم و این صدای محمد بهره مندی باشه(پسربزرگ دکترارنست)
"بهزاد جان در اون موقع هم تحريف وجود داشت.هرچند كمتر از حال حاضر بود.
مثل:لورنس عربستان،پرندگان،مردي كه ليبرتي والانس را كشت و......
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۹/۷ صبح ۰۳:۲۳
روز جمعه 6 آذر 88 هانیه توسلی مهمان برنامه زنده رود اصفهان بود و رسماً اعلام کرد که علاقه خاصی به شرلوک هولمز داره و رضا رشیدپور مجری برنامه از جرمی برت یاد کرد و هانیه توسلی گفت
شرلوک هولمز دوبله فوق العاده ای داشت
آقای زند عزیزم خیلی برای این کار زحمت کشدند
رضا رشیدپور اضافه کرد شاید از خود بازیگر هم بیشتر زحمت کشیده اند در
باز آفرینی این شخصیت...
RE: اسطوره شرلوک هولمز - MunChy - ۱۳۸۸/۹/۸ صبح ۰۸:۳۲
تاپیک شرلوک .. به به
Hound Of The Baskervilles داستان/اقتباس مورد علاقه من هست که از ورژن 1937 ساخت آلمان [روایت هست تو انبار هیتلر دو فیلم پیدا شد که یکیش همین بوده] گرفته تا فیلم تلویزیونی 2002 ساخته اتوود رو جمع آوری کردم. اما بین این همه بازیگر ریز و درشتی که نقش شرلوک رو بازی کردن هنوز همین جرمی برت رو به بقیه ترجیح میدم. تیتراژ نسخه 84 مگه از ذهن آدم پاک میشه ...
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سروان رنو - ۱۳۸۸/۹/۹ عصر ۰۶:۲۰
(۱۳۸۸/۹/۷ صبح ۰۳:۲۳)بهزاد ستوده نوشته شده: روز جمعه 6 آذر 88 هانیه توسلی مهمان برنامه زنده رود اصفهان بود و رسماً اعلام کرد که علاقه خاصی به شرلوک هولمز داره و رضا رشیدپور مجری برنامه از جرمی برت یاد کرد و
هانیه توسلی از معدود بازیگران ایرانی مورد علاقه منه. چهره اش متفاوت با بقیه بازیگران زن ایرانیه و با اینکه در سریال های صدا و سیما بازی می کنه باز کلاس کارش نسبت به بقیه بهتره حالا هم که مشخص شده اطلاعات سینمایی و دوبله ای خوبی هم داره. البته بعیده آدم بازیگر و سینمایی باشه اما از شرلوک هلمز و جرمی برت خوشش نیاد. راستی این رضا رشیدپور چرا خودشو زود انداخته تو آش ؟!
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سروان رنو - ۱۳۸۸/۹/۱۰ عصر ۰۹:۴۸
(۱۳۸۸/۹/۸ صبح ۰۸:۳۲)MunChy نوشته شده:
Hound Of The Baskervilles داستان/اقتباس مورد علاقه من هست که از ورژن 1937 ساخت آلمان [روایت هست تو انبار هیتلر دو فیلم پیدا شد که یکیش همین بوده]
سالها پیش وقتی نوجوان بودم کتاب سگ باسکرویل رو خوندم ، می تونم بگم وحشت و تعلیقی که در بخش هایی از داستان بود کم نظیر است. مخصوصا اگر فیلم اقتباسی اون رو ندیده باشی ، خودت صحنه هایی که کتاب شرح میده رو به بهترین وجهی می تونی توی ذهنت مجسم کنی . راستی اون فیلم دوم که توی انبار هیتلر بوده چی بوده ؟! دیکتاتور بزرگ نبوده ؟!
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۹/۱۰ عصر ۰۹:۴۸
از The Hound of the Baskervilles که برگردان دقیق فارسی آن "سگ شکاری خانواده باسکرویل"
می شود 23 اقتباس سینمایی انجام گرفته... و سر آرتور کونان دویل فقید تنها 5 نسخه اول را رویت کرده
4 نسخه صامت و نسخه 1929 ساخته ریچارد اوسوالد محصول آلمان نازی که ناطق بوده است
سوال فنی :جنابعالی چند نسخه از این 23 نسخه را دراختیار دارید؟
__________________________________________________________
رضا رشید پور دست خود ش نیست همیشه خودش را زود می اندازد توی آش
از The Hound of the Baskervilles سه نسخه ترجمه دارم
سگ خانواده باسکرویل قاسم صنعوی (1372)
درنده باسکرویل مهدی غبرایی (1375)
درنده باسکرویل مژد ه دقیقی (1383)
سال 1372 بفرض اینکه جناب سروان داغ داغ در نوجوانی ترجمه قاسم صنعوی این داستان را خونده باشه چون ترجمه قدیمی از این سراغ ندارم و اون سال کنکور داشتم بنابراین
اینجانب نسبت به جنابعالی که سروان هستید درجه سرهنگی شاید هم سرتیپ دارم
RE: اسطوره شرلوک هولمز - Savezva - ۱۳۸۸/۹/۱۱ عصر ۰۴:۱۲
(۱۳۸۸/۹/۱۰ عصر ۰۹:۴۸)سروان رنو نوشته شده:
. راستی اون فیلم دوم که توی انبار هیتلر بوده چی بوده ؟! دیکتاتور بزرگ نبوده ؟!
احتمالا یک نسخه از فیلم کازابلانکا بوده.....!!!!!!!!!!
RE: اسطوره شرلوک هولمز - MunChy - ۱۳۸۸/۹/۱۱ عصر ۰۴:۵۹
(۱۳۸۸/۹/۱۰ عصر ۰۹:۴۸)سروان رنو نوشته شده:
راستی اون فیلم دوم که توی انبار هیتلر بوده چی بوده ؟! دیکتاتور بزرگ نبوده ؟!
فیلم دوم هم اتفاقا از شرلوک هولمز بوده. این فیلم
روایت هست که هیتلر نه فقط یکبار, بلکه 2بار فیلم دیکتاتور بزرگ چاپلین رو دیده [منبع @ BBC ]
(۱۳۸۸/۹/۱۰ عصر ۰۹:۴۸)بهزاد ستوده نوشته شده:
23 اقتباس سینمایی انجام گرفته... و سر آرتور کونان دویل فقید تنها 5 نسخه اول را رویت کرده
4 نسخه صامت و نسخه 1929 ساخته ریچارد اوسوالد محصول آلمان نازی که ناطق بوده است
سوال فنی :جنابعالی چند نسخه از این 23 نسخه را دراختیار دارید؟
تعداد دقیق خاطرم نیست. اگر دنبال نسخه خاصی هستید بگید چک کنم ببینم هست یا نه.
متاسفانه تعدادی زیادی از اون فیلمهای ساخته شده الان " از دست رفته " به حساب میان.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - Classic - ۱۳۸۸/۹/۱۱ عصر ۰۵:۳۰
(۱۳۸۸/۹/۱۱ عصر ۰۴:۱۲)Savezva نوشته شده: احتمالا یک نسخه از فیلم کازابلانکا بوده.....!!!!!!!!!!
اگر هم هیتلر نداشته ، حتما گوبلز ( وزیر فرهنگ و تبلیغات نازی ) فیلم رو دیده چون عادت داشته هر فیلمی که متفقین در مورد جنگ و حواشی اون می ساختن رو توی سالن اختصاصی اش ببینه و در موردش به فیلمسازان آلمانی توصیه هایی بکنه !
(۱۳۸۸/۹/۱۱ عصر ۰۴:۵۹)MunChy نوشته شده: روایت هست که هیتلر نه فقط یکبار, بلکه 2بار فیلم دیکتاتور بزرگ چاپلین رو دیده [منبع @ BBC ]
آره. توی ضمائم DVD فیلم دیکتاتور بزرگ یک مستند جالب هست که جایی از آن با یکی از مستخدمین خانه هیتلر مصاحبه می کنن و اون میگه که شبی که هیتلر این فیلم رو در سالن سینمای اختصاصی اش می دیده چندین بار صدای قاه قاه خنده اونو می شنیده !
RE: اسطوره شرلوک هولمز - Classic - ۱۳۸۸/۹/۱۴ عصر ۱۱:۴۵
جود لاو به جای دکتر واتسون
جریان این شرلوک هلمز جدید چیه ؟ الان توی یک فروم خارجی بحث اش بود ! مثل اینکه در نوبت اکران سینماهای آمریکاست.
http://www.imdb.com/title/tt0988045/
RE: اسطوره شرلوک هولمز - MunChy - ۱۳۸۸/۹/۱۵ عصر ۰۷:۱۶
یکی از اون فیلمهایی هست که تمام سال منتظرش بودم ( و هنوزم هستم! )
تریلرهاش بد نبود .. چیز زیادی رو مشخص نمی کرد ولی میشه امید داشت که فیلم خوبی بشه ...
به همراه نسخه بازسازی Wolfman از اون فیلمهایی بوده که هی اکرانش رو انداختن اونور
-
راستی تاپیک شرلوک هست, یادی کنیم از " زندگی خصوصی شرلوک هولمز " ساخته وایلدر که هرچی نباشه موسیقی متنش (از استاد Rozsa) نمره کامل میگیره. ارزش دانلود داره :
http://www.4shared.com/file/98460474/26ae9a8d/2332.html
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سروان رنو - ۱۳۸۸/۹/۱۵ عصر ۰۷:۳۳
من دوست داشتم خود جود لاو نقش شرلوک هلمز رو بازی می کرد. بیشتر بهش میاد مثل اینکه قراره اواسط دسامبر اکران بشه. ( توی تبلیغ زیر پوسترش هم نوشته اکران کریسمس ) اما نسخه اصلی DVD اش تا سال دیگه نمی رسه. مگر اینکه به نسخه پرده ایش راضی بشیم.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۹/۱۶ عصر ۰۱:۵۲
فیلم شرلوک هولمز جدید از کمیک استریپ های شرلوک هولمز اقتباس شده
و در واقع ربطی به داستان های اصلی ندارد و تماشای آن خالی از لطف نیست
RE: اسطوره شرلوک هولمز - Savezva - ۱۳۸۸/۹/۱۷ صبح ۱۰:۰۲
به یادبود جرمی برت
با کسب اجازه از محضر هولمز شناس بزرگ بهزاد خان ستوده
جرميبرت با عنوان اصلي پيتر جري ويليامز هاگينز در نوامبر 1933 در وارويكشاير انگلستان به دنيا آمد. برت در مدرسه مرکزی گفتار و نمایش در لندن بازیگری را آموخت. آغاز حرفهای کار او در تئاتر کتابخانه در شهر منچستر در سال ۱۹۵۴ بود، او کار خود را با ایفای نقش های کلاسیک در بسیاری از آثار شکسپیر آغاز کرد ، در ابتدای کارش با اولد ویک و بعداً با تئاتر سلطنتی ادامه داد. اولین حضور او در برابر دوربين در سال۱۹۵۴ میلادی اتفاق افتاد. ولی دو سال بعد از آن يعنی در سال۱۹۵۶ موفق شد كه در فيلم جنگ و صلح ،اقتباس از رمان مشهور لئو تولستوی فرصت بازی بيابد.جرميبرت در دهه 1960 در تلويزيون انگلستان در چندين سريال كلاسيك بازي كرد. سه تفنگدار (1966)، يكي از معروفترين آثار تلويزيوني او در اين دهه است. در سال 1973 نيز در نسخه تلويزيوني تاجر ونيزي در كنار لارنس اليويه به ايفاي نقش پرداخت.
به اعتقاد بسياري از منتقدين در كنار شرلوك هولمز كه شاخصترين دستاورد حرفهاي جرميبرت است، فيلم بانوي زيباي من نيز در كارنامه هنري او اثر قابل توجهي به حساب ميآيد. او در اين فيلم كه در سال 1964 ساخته شد در نقش فردي در كنار آدري هيپورن بازي كرد. در تمام نقش های جرمی برت چیزی که بسیار واضح است طرز تلفظ دقیق کلمات توسط اوست. او در هنگام تولد دارای لکنت زبان بود و نمیتوانست حرف "ر" را درست تلفظ کند. عمل جراحی ترمیمی در نوجوانی و به دنبال آن سالها تمرین به او قدرت تلفظی داد که رشک برانگیز بود. او بعدها گفت که چه هنگام کار و چه هنگام بی کاری هر روز تمرین سخن گفتن خود را انجام میداده.
اگرچه او در طول ۴۰ سال کار خود در شخصیت های بسیاری ایفای نقش کرد، برت هم اکنون به خاطر بازی خود در نقش شرلوک هولمز در طی سالهای ۱۹۹۴ - ۱۹۸۴ در سریالی که شرکت فیلم های تلویزیونی گرانادا تهیه کرد، در ذهن ها مانده است. این سریال که برداشتی از داستانهای آرتور کانن دویل بود توسط جان هاکس ورث و دیگران نوشته شده بود. اگرچه او همیشه از اینکه در یک نقش ثابت بازی کند بیزار بود، در ۴۱ قسمت از این سریال بازی کرد. بعد از قبول این نقش طاقت فرسا او تنها در چند نقش دیگر بازی کرد و اکنون او به عنوان نماد شرلوک هولمز شناخته میشود، همانگونه که بازیل راتبون در دههٔ ۱۹۴۰ این عنوان را داشت. جرمي برت با بازي در نقش شرلوك هولمز با بزرگاني چون كريستوفر پلامر، تام بيكر، يان ريچاردسون، باسيل رابتون، دونالد هاوارد، ادوارد و وودوارد و كريستوفر لي كه پيش از او در نقش هنري در تلويزيون ظاهر شده بودند به رقابت پرداخت، رقابتي كه به اعتقاد بسياري رقيبي جز خود شرلوك هولمز نداشت.
يكی از نكات جالب ميان جرمی برت و نمايش شرلوك هولمز اين است كه او سابقه حضور در اين اثر بر روی صحنه تئاتر را داشته ولی در نقش دكتر واتسن و حتی اذعان داشته كه ارتباط بهتری با اين نقش برقرار نموده است. درآن نمايش چارلتون هستون ايفاگری نقش شرلوك هولمز را بر عهده داشت. نكته جالب ديگر اينكه او چپ دست بود و در نقش شرلوك هولمز راست دست، قرار بر نوشتن در نمای نزديك را يك بدلكار بر عهده می گرفت.
وقتی جرمی برت متوجه شد که شخصیت شرلوک هولمز بین بچهها خیلی محبوب بوده و به او مثل یه فوق قهرمان نگاه میکنند، این حقیقت که شرلوک هولمز مصرفکنندۀ کوکائین بوده او را به شدت آزار می داده است. به همین خاطر تلاش می کند تا شخصیت شرلوک هولمز بر اعتیادش غلبه کرده و آن را کنار بگذارد. این مسئله در قسمت رد پای شیطان با خاک کردن سرنگ توسط هولمز حل می شود.
در سال ۱۹۵۸ ، برت با آنا مسی دختر ریموند مسی ازدواج کرد ولی در سال ۱۹۶۲ به خاطر مردی از او جدا شد. پسر آنها دیوید هاگینز در ۱۹۵۹ متولد شد و هم اکنون هم نقاش کارتون و نوول نویس موفقی در بریتانیا است. چند سال بعد برت و مسی در نمایش ربکا در سال ۱۹۷۸ در شبکه بی بی سی در کنار هم بازی کردند. در سال ۱۹۷۶ برت با جوان ویلسون آمریکایی، تولید کنندهٔ تلویزیون ازدواج کرد ولی جوان در سال ۱۹۸۵ به علت سرطان درگذشت. برت با مرگ ویلسون ویران شد و دیگر هرگز ازدواج نکرد.
جرمي برت قصد نداشت پس از فيلمبرداري داستان پرونده آخر ديگر در اين نقش بازي كند اما سرانجام به اصرار دوستانش و با وجودي كه به شدت متأثر از مرگ همسرش بود در سال 1986 بازي در سريال را از سر گرفت.
در آخرین دههٔ زندگی خود، برت بارها به خاطر بیماری روانی خود به بیمارستان رفت و وضع سلامتی او در زمان فیلم برداری قسمت های پایانی سریال هولمز به طور محسوس رو به وخامت گذاشت.
برنامه ریزی این بود که همهٔ داستانهای شرلوک هولمز فیلم برداری شود، ولی بعد از مرگ برت به علت ایست قلبی در لندن ادامهٔ پروژه نا تمام ماند. قلب برت به علت یک تب رماتیسمی در دوران کودکی آسیب دیده بود و بدلیل استفاده از داروهایی مانند نمک لیتیم که برای بیماری روانی خود استفاده میکرد و همچنین مصرف سیگار ضعیف تر هم شد. ادوارد هاردویک (بازیگر نقش دکتر واتسون) گفته که برت در روز ۶۰ سیگار می خرید و در تمام روز آنها را مصرف میکرد. بعد از اینکه مشکل قلبی او آشکار شد، برت بارها سیگار را کنار گذاشت ولی دوباره آن را ادامه داد تا سرانجام در سن ۶۱ سالگی در ۱۲ سپتامبر ۱۹۹۵ درگذشت. روحش شاد
.
جرمی برت در کنار همسر اولش آنا مسی و فرزندش دیوید هاگینز
جرمی برت و جوان ویلسون
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۹/۱۷ عصر ۰۹:۳۰
از دوستان دو تا سوال دارم
1- چرا سر آرتور کونان دویل نام قهرمان داستان هایش را شرلوک هولمز گذاشت؟
2 بازگشت شرلوک هولمز درسال 1894 است .چرا سرآرتور این سال را برای بازگشت شرلوک هولمز قرار داد مثلاً می توانست 1899 را انتخاب کند آخرین سال قرن 19
هرکدام از دوستان که به هر دو سوال پاسخ کامل بدهند از طرف من 5حلقه دی وی دی
از مجموعه شرلوک هولمز به انتخاب خودشان هدیه دریافت می کنند
RE: اسطوره شرلوک هولمز - MunChy - ۱۳۸۸/۹/۱۷ عصر ۱۰:۲۴
(۱۳۸۸/۹/۱۷ عصر ۰۹:۳۰)بهزاد ستوده نوشته شده:
از دوستان دوتا سوال دارم
1- چرا سر آرتور کونان دویل نام قهرمان داستان هایش زا شرلوک هولمز گذاشت؟
2 بازگشت شرلوک هولمز درسال 1894 است چرا سرآرتور این سال را برای بازگشت شرلوک هولمز قرار داد مثلاً می توانست 1899 را انتخاب کند آخرین سال قرن 19
هرکدام از دوستان که به هر دو سوال پاسخ کامل بدهند از طرف من 5حلقه دی وی دی
از مجموعه شرلوک هولمز بانتخاب خودشان هدیه دریافت می کنند
1: کانن دویل از ابتدا اسم شرینفورد رو برای شرلوک در نظر داشت (اگر اشتباه نکنم) که بعدا این اسم رو بر روی برادر بزرگترش گذاشت. اما فامیل شرلوک یعنی هولمز از کجا اومده؟ فکر می کنم وینست استرت در " زندگی خصوصی شرلوک هولمز " که در سال 1933 به چاپ رسیده اینطور گفته (این کتاب ارتباطی با فیلم بیلی وایلدر نداره) :
نام هولمز بر گرفته از اولیور وندل هولمز معروف است.
پایگاه اینترنتی Sherlock-Holmes.Org هم اعتقاد نام شرلوک از آلفرد شرلوک برگرفته شده. که این موضوع رو در کتاب Criminal Profiling هم میشه دید.
اولین حضور شرلوک در تاریخ به 1887 بر می گرده. آرتور دویل شخصیت هولمز رو بر اساس دکتر جوزف بل در ذهن خودش پرورش داد و این موضوع بارها در مراجع مختلف ذکر شده.
سوال دوم رو هم تا به امروز بهش فکر نکرده بودم ولی میشه فهمید. کمی می گردم و اگر جواب رو پیدا کردم می گم.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۹/۱۸ صبح ۰۷:۲۵
سوال اول را کامل جواب دادید ولی اون چیزی را که بیشتر مورد مورد نظر بود را اشاره نکردید
منتظر جواب سوال 2 وپیام خصوصی شما برای ارسال آدرس هستم
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۹/۱۸ عصر ۰۲:۳۸
sherlock در لغت به معنی کاراگاه و Holmes در معنی اعم جزیره های کوچک ودر معنی اخص بریتانیا آمده است
sherlock Holmes بطور کلی بمعنی کاراگاه انگلیسی است که دوستان اشاره نکردند
مضافاً اینکه شخصیت شرلوک هولمز تاحدود زیادی علاوه بر دکتر جوزف بل به شخصیت
مرحوم میرزا تقی خان امیرکبیر شبیه بوده که یک دوره قبل از سرآرتور می زیسته است
سال 1994 همانطور که دوست عزیز savezva از طریق پیام خصوصی پاسخ داد مصادف است با درگذشت ویلیام وندل هولمز در7 اکتبر 1994 و هم چنین چهل سالگی شرلوک هولمز
همچنین سال ساخت پل بزرگ لندن... و همچنین ...
با توجه به اینکه هدیه به هر دو دوست عزیز تعلق می گیرد وقابل تقسیم نیست
هر کدام 5 DVD انتخاب کنید همراه با آدرس کامل پستی بصورت پیام خصوصی
امیدوارم هدیه ها مقبول بیافتد
RE: اسطوره شرلوک هولمز - MunChy - ۱۳۸۸/۹/۱۸ عصر ۰۳:۵۴
(۱۳۸۸/۹/۱۸ عصر ۰۲:۳۸)بهزاد ستوده نوشته شده:
نکه هدیه به هر دو دوست عزیز تعلق می گیرد وقابل تقسیم نیست
هر کدام5 DVD انتخاب کنید همراه با آدرس کامل پستی بصورت پیام خصوصی
امیدوارم هدیه ها مقبول بیافتد
ممنون بهزاد جان
حقیقتش دنبال فیلم خاصی نیستم
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سروان رنو - ۱۳۸۸/۹/۱۹ صبح ۱۲:۵۴
بهزاد جان ، این آقای Munchy ( حفظ الله نوآره ) خودش هر چیزی رو که اراده کنه - حتی اگر توی سرور یک دانشگاه در دور افتاده ترین ایالت ایسلند باشه - باز از طریق اینترنت به چنگش میاره. هیچ سایت دانلودی از دستش ایمن نیست . فکر می کنم شرکت اینترنتی که بهش سرویس میده تا حالا 20 بار ورشکست شده. خداوندگار دانلود هست این مونچی . مگه اینکه یه چیزی بهش هدیه بدی که در اینترنت پیدا نکنه.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سروان رنو - ۱۳۸۸/۹/۲۴ عصر ۰۸:۰۷
«شرلوک هلمز» فیلم جدید گای ریچی پس از مدتها انتظار از 24 دسامبر امسال در سینماهای جهان به نمایش درمیآید و موفقیت آن دور از انتظار نیست.
جان والش: شرلوک هلمز استاد استدلالهای مبتنی بر قیاس، بیش از یک قرن است کتابخوانها، سینماروها و طرفداران پر و پاقرص خود را حفظ کرده است. اورسن ولز او را «معروفترین مرد دنیا که هیچگاه وجود نداشته» توصیف کرد، هرچند هلمز برای میلیونها نفر در سراسر دنیا شخصیتی واقعی مانند پزشک خانوادگی بود. عجیب اینکه او هنوز هم چنین جایگاهی دارد.
بیش از 120 سال پس از اولین حضور ادبی هلمز تصویر سایهوار او برای شما آشناست؛ ترکیبی از یک کلاه گوشدار، بینی تیز و پیپ حلقهای. تعداد زیادی از ستارههای سینما خود را به شکل او درآوردهاند و میزان موفقیت آنها متفاوت بوده است. تماشاگران سینما در کنار بازیگران قدیمی مانند بازیل راتبون، پیتر کوشینگ و جرمی برت بازیگرانی چون مایکل کین، پیتر کوک، لری هگمن، جان کلیز، تام بیکر و حتی راجر مور را هم در نقش کارآگاه بزرگ دیدهاند.
به نظر میرسد همه بازی در نقش شرلوک هلمز را امتحان کردهاند. از فیلمهای صامت تا فیلمهای امروزی، او بیش از هر شخصیت داستانی دیگر روی پرده سینما ظاهر شده است و اکنون هلمز بار دیگر قرار است به سینما بازگردد. «شرلوک هلمز» فیلم جدید گای ریچی پس از مدتها انتظار از 24 دسامبر امسال در سینماهای جهان به نمایش درمیآید و موفقیت آن دور از انتظار نیست.
تماشاگرانی که ژوئن پیش آنونس فیلم را پیش از نمایش «هری پاتر و شاهزاده دورگه» در سینماها دیدند، از دیدن رابرت داونی جونیر (به نقش هلمز)، جود لاو (در نقش دکتر واتسون) و ریچل مکآدامز (به نقش آیرین آدلر، رقیب زیرک هلمز در داستان «رسوایی در بوهمیا») در رینگ بوکس، صحنههای فرار آنها از انفجارهای مختلف و خیلی صحنههای دیگر شگفتزده شدند، تصاویری که تاکنون میلیونها نفر هم در یوتیوب دیدهاند.
صدای طرفداران درمیآید سه هفته پیش شایعهای در همه جا پیچید که فیلم ریچی هنوز به نمایش درنیامده، قرار ساخت دنباله آن گذاشته شده و قرار است براد پیت نقش پروفسور موریارتی را بازی کند. حضور بازیگران مد روز در این فیلم ما را از داستانهای اصلی دور میکند.
داونی جونیر برای بازی در نقش هلمز بیش از حد عیاش است، در حالی که هلمز با وجود اعتیاد به کوکائین، همیشه ریاضتکش بود. جود لاو بسیار جوان، خام و زیرکتر از یک پزشک میانسال و دیرفهم به نظر میرسد و مکآدامز قشنگتر از آن است که نقش یک زن ماجراجوی پولادین را بازی کند.
در این بین، حضور براد پیت به نقش ناپلئون جنایت اصلاً قابل تصور نیست. اما اوضاع خیلی خرابتر است. کلمبیا پیکچرز اعلام کرد خود را برای تولید فیلمی کمدی به تهیهکنندگی جاد آپاتو، پسر طلایی فیلمهای کمدی در هالیوود آماده میکند و قرار است ساشا بارون کوهن به نقش هلمز و ویل فرل در نقش واتسن ظاهر شوند.
میتوانید صدای گله و شکایت ارتش جهانی شرلوک را بخاطر این تقلید مسخره توهینآمیز بشنوید، اما البته که خود آنها در تمام این سالها واقعیت ادبی را به بازی گرفتهاند. وقتی این بحث مطرح میشود که آیا هلمز در داستان «برق نقرهای» روی یک اسب شرط بست یا نه، طرفداران او آدمهایی فضلفروش در کلاس جهانی میشوند، اما آنها بنیادگرایانی دانشگاهی نیست.
آنها از محدوده نوشتههای سر آرتور کانن دویل فراتر میروند و فرض را بر این میگذارند که کارآگاه بزرگ و دستیار او آدمهای واقعی بودند که باید زندگی آنها را مانند شخصیتهای تاریخی بررسی کرد. طرفداران هلمز خودشان خواستهاند باور کنند دکتر جان واتسون داستانها را نوشت، اما اجازه داد دوست و کارگزار ادبیاش کانن دویل آن را به اسم خود چاپ کند.
ریشههای هلمز برای میلیونها نفر، شرلوک هلمز هیچگاه نمیمیرد، اما درباره تولد او کمتر کسی تردید دارد. تمام زندگینامهنویسان به شخصیت دکتر جوزف بل استاد دانشکده پزشکی دانشگاه ادینبورگ اشاره کردهاند که کانن دویل در فاصله 77-1876 و در دوران دانشجویی با او آشنا شد.
این استاد بسیار جوان (او 39 ساله بود)، بلند قد، لاغر، با بینی تیز، دید قوی و قدرت تشخیص بسیار سریع بود. او دوست داشت با مشاهده دقیق بیماران قدرت منطق و نتیجهگیری خود را به رخ دانشجویان پزشکی بکشد.
ترفند خاص بل این بود که در آمفیتئاتر دانشگاه مینشست و متصدی پذیرش بیماران سرپایی، مریضها را پیش او میآورد. بل با استناد به چند نکته محتمل درباره بیمار به یک نتیجه خاص میرسید و با این کار او و دانشجویان را حیرت زده میکرد. او یک بار درباره بیماری که تا پیش از آن هیچوقت ندیده بود، این طور استنباط کرد که او یک نظامی درجهدار است و اخیراً از یک هنگ کوهستانی در باربادوس منتقل شده است.
یک دهه بعد در مارس 1886، کانن دویل پس از آنکه دو ناشر اولین رمانش «مؤسسه گردلستون» را رد کردند، روی یک کتاب جدید کار میکرد. او به فکر معلم قدیمیاش افتاد.
کانن دویل بعدها نوشت: «احساس کردم قابلیت چیزی تازهتر و ماهرانهتر را دارم. گابوریو (امیل گابوریو، جنایینویس فرانسوی و خالق بازرس لکوک) با داستانهای پیچیدهاش من را مجذوب خود کرده بود و ام. دوپن کارآگاه ماهر کتابهای ادگار آلن پو یکی از قهرمانان من بود، اما آیا میتوانستم خودم چیزی اضافه کنم؟ به یاد جو بل، معلم قدیمیام افتادم با آن صورت عقابی، شیوههای شگفتانگیز و توجه ترسناک به جزئیات. اگر او یک کارآگاه بود قطعاً این حرفه جذاب اما سازماننیافته را به چیزی درحد علم درمیآورد.»
اولین رویارویی البته که بل میتوانست این کار را انجام بدهد. هولمز با کتاب «اتود در قرمز لاکی» وارد دنیای رمان معمای کارآگاهی شد. کانن دویل این کتاب را که ابتدا «کلاف سردرگم» نام داشت، در شش هفته نوشت و یک کارآگاه عصبی به نام شریدان هوپ - بعدها شرینگفورد هلمز - خلق کرد. کانن دویل در دوران مدرسه دوستی به نام پاتریک شرلوک و بل، دستیاری به نام دکتر پاتریک هرون واتسون داشت. . .
اولین برخورد این دو شخصیت داستانی افسانهای در فصل اول کتاب و زمانی روی میدهد که دکتر واتسون در جستوجوی فردی که هم اتاقی اوست در آزمایشگاه شیمی بیمارستان سینت بارتولومیو با یک «دانشجو» قدبلند و لاغر آشنا میشود که یک لوله آزمایش را تکان میدهد.
اولین حرف هلمز به واتسون این است: «حال شما چطور است؟ احساس میکنم در افغانستان بودهاید؟» او در توضیح، واتسون را «آقایی از جنس پزشکی، اما با حال و هوای یک مرد نظامی توصیف میکند»؛ فردی که پوستش به خاطر حضور در مناطق استوایی برنزه شده، به سختی و بیماری عادت دارد و مجروح هم هست. یک پزشک نظامی کجا میتواند چنین مشکلی پیدا کرده باشد؟ «قطعاً در افغانستان».
راسل میلر، تازهترین زندگینامهنویس کانن دویل این استدلال را تحقیرآمیز میداند. او مینویسد: «خب، لزوماً این طور نیست، هلمز عزیز من.» میلر ادامه میدهد: «چرا این اتفاق نباید در آفریقای جنوبی روی داده باشد، جایی که نیروهای بریتانیایی اخیراً درگیر جنگ زولو بودند؟ ضمناً از کی تا حالا افغانستان جزو «مناطق استوایی» شده است؟ و «آقایی از جنس پزشکی» یعنی چی؟»
اما خیل طرفداران هلمز در تمام این سالها یاد گرفتهاند روی بسیاری از این جور استدلالهای بهدردنخور، نکات غیرعلمی (مانند این نظر که سر بزرگ به معنای داشتن هوش بالاتر است)، برداشتهای فرهنگی درهمبرهم (نظیر انتخاب اسامی اسلامی برای شخصیتهای سیک در کتاب «نشانه چهار») و استنتاجهای منطقی که مبنای آنها صرفاً حدس و گمان است، سرپوش بگذارند.
اما مهارت هلمز در تفسیر دنیای جنایتکاری و در نهایت روبهرو شدن و پیروزی بر آن با استفاده از منطق علمی، در 121 سالی که از انتشار «اتود در قرمز لاکی» در جولای 1888 میگذرد، تخیل آدمها را از آن خود کرده است.
از زمان مرگ آرتور کانن دویل در 1930، هلمز و دستیار وفادار او به دفعات در سینما و تلویزیون به تصویر درآمدهاند. پیش از آن نیز داستانهای او مبنای نمایشها و فیلمهای مختلف شدند.
سال 1893 و تنها پنج سال پس از انتشار «اتود در قرمز لاکی» نمایشی به نام «زیر ساعت» به صحنه رفت. تاریخ ساخت اولین فیلم شرلوک هلمز به سال 1900 بازمیگردد، اما آن فیلم تنها 49 ثانیه بود.
اولین شرلوک هلمز درست و حسابی سینما موریس کاستلو بود که سال 1905 در فیلمی بر مبنای «نشانه چهار» بازی کرد. پس از آن دریچه سد باز و در قرن گذشته بیش از 100 فیلم از روی او ساخته شد.
به اعتقاد جان لوکاره نویسنده بریتانیایی رمانهای جاسوسی، «عجیب نیست که زوج هلمز و واتسون بیش از هر چهره ادبی دیگر مقلد داشتند. درامهای پلیسی معاصر به دفعات به آنها استناد میکند. آنها به تنهایی مسئول فیلمهای با مضمون «دوست جون جونی» هستند. تریلر معاصر بدون هلمز و واتسون گم میشود.»
ایندیپندنت / 2 نوامبر / ترجمه: علی افتخاری ( خبر آنلاین)
جود لاو به تازگی بازی در نقش هملت را به پایان رسانده و اخیرا هم در فیلم سینمایی «شرلوک هلمز» نقش دکتر واتسون را ایفاء کرده است. اکنون این سئوال مطرح میشود که نقش بعدی او چیست؟
دیگر توانی برای جود لاو باقی نمانده است. او در پایان سه ماه حضور فرساینده، اما بسیار موفق به نقش هملت در برادوی قرار دارد و پیش از آن هم برای سه ماه این نقش را در وست اند لندن بازی کرده بود.
او اکنون انرژی خود را ذخیره میکند تا بتواند راهش را ادامه بدهد. وقتی اجرای نمایش «هملت» در برادوی به پایان برسد، او در 200 اجرا ظاهر شده، بی آنکه بیش از یک روز در هفته استراحت کرده باشد و هر چهارشنبه و شنبه عصر حدود شش ساعت و نیم را روی صحنه گذرانده است.
خوشبختانه وقتی لاو برای بازی در نقش دکتر واتسون، وردست شرلوک هلمز (با بازی رابرت داونی جونیر) در نسخه سراسر اکشن گای ریچی از ماجراهای کارآگاه سر آرتور کانن دویل انتخاب شد، به لحاظ فیزیکی شرایط مناسبی داشت.
اگر فیلم سینمایی «شرلوک هلمز» - که با بودجهای حدود 100 میلیون پوند ساخته شده - با استقبال تماشاگران روبرو شود، قطعا اولین فیلم از مجموعه سینمایی استودیو برادران وارنر درباره کارآگاه قرن نوزدهمی و وردست او خواهد بود.
البته طرفداران در اینترنت واکنشهای متفاوتی نسبت به روایت ریچی از هلمز و واتسون داشتهاند. این دو در «شرلوک هلمز» قهرمانانی جنجالی و بزن بهادر هستند که در حین مقابله با یک شعبدهباز شیطانی از زد و خورد در میان طبقات تبهکار لندن ابایی ندارند.
با این حال، لاو شخصیت خود در این فیلم را بیشتر به کتابهای کانن دویل نزدیک میبیند تا آنچه نایجل بروس در مجموعه فیلمهای شرلوک هلمز در دهه 40 (با بازی بازیل راتبون) از او ترسیم کرد.
او میگوید: «ارائه روایت صحیحتر از واتسون یکی از جنبههایی است که در اقتباسهای سینمایی اولیه نادیده گرفته شده است.»
لاو با تاکید بر اینکه تا پیش از بازی در این فیلم کتابهای کانن دویل را نخوانده بود، میگوید: «من قبلا یک مجموعه تلویزیونی در انگلستان را میدیدم که در آن جرمی برت نقش هلمز و دیوید برک نقش واتسون را بازی میکردند، اما هیچ وقت کتابها را نخوانده بودم.»
او ادامه میدهد: «وقتی فیلمنامه را خواندم و کتابها را دیدم و بعد با گای ریچی حرف زدم، متوجه شدم اکنون وقتش است شخصیتی را از منظر جدید ترسیم کنیم که تصویر ارائه شده از او اغلب صحیح نبوده است.»
لاو 36 ساله با اشاره به فیلم جدید خود میگوید: «دوست ندارم به سنی برسم که به خودم بگویم، اوه، چرا این کار را نکردم. وقتی اولین بار رابرت داونی جونیر را دیدم، این مسئله در ذهنم بود.»
او ادامه میدهد: «وقتی هم که کنت برانا از من خواست نقش هملت را بازی کنم، این حس را داشتم. اولین واکنش من این بود، خب. این کنت برانا است. او شکسپیر را میشناسد و کارش را بلد است. اگر او فکر میکند من میتوانم این کار را انجام بدهم، پس لابد میتوانم.»
لاو در ادامه میگوید: «اما بعد از آنکه پاسخ مثبت دادم، ناگهان به خودم گفتم، دیوانه شدهای؟ دو سال بسیار سخت پیش روی من است. ولی همین ترسها و چالشهاست که من را به جلو هدایت میکند.»
لاو با اشاره به شخصیت واتسون میگوید: «واتسن در داستانهای کانن دویل تازه از جنگ افغانستان بازگشته است. او در آنجا مدال افتخار گرفته و در داستانهای اصلی هیچ اشارهای به این مسئله نمیشود که او کج و کوله راه میرود یا ابله است.»
بازیگر بریتانیایی ادامه میدهد: «این نکته در فیلمهای بازیل راتبون مطرح شد، برای اینکه راتبون میخواست یک کمدین نقش مقابل او را بازی کند تا او مهمتر به نظر برسد. من این فرصت را داشتم که بعضی از ویژگیهای صحیحتر و ناپایدارتر او را به تصویر بکشم. فکر کنم ما به بازجوییهای این دو شخصیت، جنبهای پرانرژیتر و غریزیتر دادهایم.»
لاو اکنون این موقعیت تحسینبرانگیز را میان بازیگران بریتانیایی دارد که میتواند نقشهای خود را انتخاب کند. او در 12 سالگی به تئاتر ملی جوانان پیوست و کار در عرصه نمایش را آغاز کرد.
لاو کار در سینما را از سال 1994 با فیلم بدیمن «خرید» آغاز کرد و تا پیش از بازی در نقش یک خوشگذران فاسد در فیلم «آقای ریپلی بااستعداد» به کارگردانی آنتونی مینگلا، در مجموعهای از فیلمهای بد ظاهر شد.
او با این فیلم مورد توجه هالیوود قرار گرفت و نامزد اسکار شد. «کلد مانتین» دومین همکاری او با مینگلا هم یک نامزدی اسکار دیگر برایش به همراه داشت.
اکنون سئوالی که به ذهن میرسد این است که لاو بعد از بازی در نقش هملت در برادوی میخواهد چه کار کند؟
او اعتراف میکند: «خیلی به این مسئله فکر کردهام. برای اینکه هملت همه چیزی است که میتوانستم در حد یک نقش آرزو داشته باشم. به خودم میگویم چه نقش دیگری میتواند به پای آن برسد؟»
تلگراف / 10 دسامبر / ترجمه: علی افتخاری (خبر آنلاین)
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۹/۲۵ عصر ۰۲:۱۲
?How are you
You have been in Afghanestan , I perceive."
ترجمه حسینقـلی انگالـی
- حال شما چطور است
می بینم که در افغانستان بوده اید
ترجمه مژده دقیقی
- حالتان چطور است
تصور می کنم در افغانستان بوده اید؟
ترجمه بهزاد
- اصل حال شما جناب دکتر
می بینم که یک مدت افغانستان تشریف داشته اید
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سروان رنو - ۱۳۸۸/۹/۲۶ عصر ۰۹:۵۸
این مربوط به کجاست ستوده ؟!
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۹/۲۶ عصر ۱۰:۲۷
(۱۳۸۸/۹/۲۴ عصر ۰۸:۰۷)سروان رنو نوشته شده:
اولین رویارویی
اولین حرف هلمز به واتسون این است: «حال شما چطور است؟ احساس میکنم در افغانستان بودهاید؟» او در توضیح، واتسون را «آقایی از جنس پزشکی، اما با حال و هوای یک مرد نظامی توصیف میکند»؛ فردی که پوستش به خاطر حضور در مناطق استوایی برنزه شده، به سختی و بیماری عادت دارد و مجروح هم هست. یک پزشک نظامی کجا میتواند چنین مشکلی پیدا کرده باشد؟ «قطعاً در افغانستان».
.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - Classic - ۱۳۸۸/۹/۲۶ عصر ۱۰:۵۹
(۱۳۸۸/۹/۲۵ عصر ۰۲:۱۲)بهزاد ستوده نوشته شده:
?How are you
You have been in Afghanestan , I perceive."
ترجمه بهزاد
- اصل حال شما جناب دکتر
می بینم که یک مدت افغانستان تشریف داشته اید
منظور جناب ستوده ترجمه این عبارت در دو کتاب منتشر شده در ایران است و احتمالا خط سوم هم ترجمه خود ستوده جان است . درسته ؟ اما یک سوال : عبارت how are you که رسمی است را چرا اینطور ترجمه کرده اید ؟ اصل حال شما جناب دکتر !! کمی نامناسب به نظر می رسد .
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۹/۲۷ صبح ۱۲:۰۲
یکی از خصوصیات اخلاقی شرلوک هولمز جلب توجه کردن بوده واز حیرت دیگران لذت می برده
هولمز همیشه برای اینکه این لذت را از دست ندهد آخر داستان معما ها و رازها را بازگو می کرده
و بارها واتسون از او می خواهد به خاطر خدا معما را برایش بازگو کند
هولمز با جملهHow are You درواقع حال واتسون را نمی پرسد بلکه این جمله را کنایه می گوید تا تعجب و حیرت واتسون را ببیند
در زبان فارسی هم وقتی کسی را غافلگیر می کنیم حالش را می پرسیم
RE: اسطوره شرلوک هولمز - Classic - ۱۳۸۸/۹/۲۷ صبح ۰۹:۰۶
نظرتون در مورد این عبارات چیه ؟
در چه حالی ، واتسون ؟ - و یا احوالت چطوره ، واتسون ؟
در مورد افغانستان ، آیا این داستان ها در زمان کنونی اتفاق می افتند یا مربوط به همان 100 سال پیش هستند ؟
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۹/۲۷ عصر ۰۷:۰۸
برای اولین برخورد عبارت
درچه حالی واتسون ؟ و یا احوالت چطوره واتسون چون خیلی خودمونیه مناسب نیست
داستان های شرلوک هولمز از سال 1878 شروع می شود تا سال 1891 که هولمز از دره به پایین
می افتد وظاهراً کشته می شود
سال 1894هولمز برمی گردد و داستان ادامه دارد تا داستانTHE LOST bOW آخرین بدرود
در این ماحرا هولمز بعد از پیروزی در یک ماجرای جاسوسی با اسم مستعار آلتا مونت، به لندن بر می گردد وبازنشت می شود وبه پرورش زنبور عسل روی می آورد وکتابی می نویسد با عنوان رساله عملی در پرورش زنبور عسل
RE: اسطوره شرلوک هولمز - Savezva - ۱۳۸۸/۹/۲۸ عصر ۰۳:۱۳
بهزاد عزیز
با عرض تشکر از شما. هدیه ارزشمندتان رسید. من که کلی با شرلوک هولمز و صدای نازنین بهرام زند کیف کردم.
باز هم ممنونم
RE: اسطوره شرلوک هولمز - واترلو - ۱۳۸۸/۱۰/۴ عصر ۰۸:۱۸
هر چند یوتیوب در ایران قیلثر است ولی برای دوستداران جرمی برت
اون مرحوم آواز هم می خوانده
http://www.y o u t u b e . c o m/watch?v=xrMBdQm9P10&feature=related
http://www.y o u t u b e . c o m/watch?v=3_DiCdUwE6E&feature=related
RE: اسطوره شرلوک هولمز - منصور - ۱۳۸۸/۱۰/۶ صبح ۱۲:۴۱
(۱۳۸۸/۹/۲۷ عصر ۰۷:۰۸)بهزاد ستوده نوشته شده:
داستان های شرلوک هولمز از سال 1878 شروع می شود تا سال 1891 که هولمز از دره به پایین
می افتد وظاهراً کشته می شود
اولین ماجرای هلمز را آرتور کانون دویل با نام بررسی طرح سرخ(a Study in Scarlet) در 1886 برای سردبیر مجله کورن هیل فرستاد. متعجبم که چگونه سال 1891 را سال سقوط هلمز نوشته اید چون در سال 1892 قبل از چاپ بازگشت شرلوک هلمز ، 6 داستان دوم : نیم تاج یاقوت،یاقوت آبی،نوار خال خال،انگشت شست مهندس،مجرد اشرافزاده و راشهای مسی رنگ در سال 1892 (بهمراه 6 داستان قبلی) چاپ شد و دویل همه را به استادش یعنی جوزف بل تقدیم کرد. و بعد از آن بود که در سال 1903 دویل با بی میلی،داستان خانه ی خالی را نوشت و اعتراف کرد هلمز در ماجرای موریارتی کشته نشده چراکه به فنون باریتسو آشنائی داشته است....(سری داستانهای بازگشت شرلوک هلمز یا بقول انگلیسیها شرلاک همز از سال 1905 پی گیری شد ...)
(۱۳۸۸/۹/۲۷ عصر ۰۷:۰۸)بهزاد ستوده نوشته شده:
سال 1894هولمز برمی گردد و داستان ادامه دارد تا داستانTHE LOST bOW آخرین بدرود
خود کانون دویل تمایلی به بازگرداندن هلمز نداشت بنابراین طی سالهایی که به اصطلاح از مرگ هلمز میگذشت از گذشته های او داستانهائی نوشت که مشهورترینشان سگ شکاری خانواده باسکرویل بود در سال 1901 . بعد از انتشار این داستان،آرتور این داستان را جزو داستانهای جا افتاده و قدیمی این شخصیت قلمداد کرد. طی سالهای 1900 تا 1902 تصاویری از کارهای پجت در استرند چاپ شد که امید خوانندگان برای بازگشت شرلوک را فراهم کرد و در نهایت در سال 1903 آرتور داستان خانه خالی را نوشت که خود آغاز یک سری از داستانهای جدید هلمز بود که در سال 1905 با عنوان بازگشت شرلوک هلمز انتشار یافت. .
آخرین بدورد آخرین داستان هلمز نیست. آخرین بدرود در سال 1917 منتشر شد (که یک مجموعه بود) اما مجموعه دیگری که پس از آن و در سال 1927 منتشر شد کتاب پرونده های شرلوک هلمز بود(کلمه کتاب، جزو عنوان این کتاب است)
از نظر داستانی حق با شماست چراکه دویل در این داستان ، هلمز را بازنشسته میکند و در ابتدای کتاب آخرین بدرود می نویسد :دوستان شرلوک از اینکه بدانند او هنوز زنده است خوشحال خواهند شد حتی اگر پاهایش از رماتیسم رنج برد.سالهاست که در 5 کیلومتری جنوب ایست برن در مزرعه ای زندگی میکند و اوقاتش را میان فلسفه و کشاورزی تقسیم شده است
(۱۳۸۸/۸/۱۸ صبح ۰۶:۵۳)بهزاد ستوده نوشته شده:
تعجب نکنید من یه موزه کوچولوی شرلوک هولمز دارم وهرسال ششم ژانویه از انجمن شرلوک هولمز لندن ایمیل دریافت می کنم
تا آنجا که من میدانم بهرام زند هم بخاطر دوبله فوق العاده بجای مرحوم برت از انجمن شرلوک هلمز (که بعدها منجر به ایجاد انجمنهای دیگری چون انجمن کانون دویل در کانادا ، انجمن ولگردهای رایشن باخ در سوئیس و انجمن نوار خال خال در آمریکا و ...شد) ، هم ایمیل دریافت میکندو هم طی همان سالها جایزه نقدی از سوی سفارت لندن در تهران گرفت. با توجه به گوینده بودن حضرتعالی بعید میدانم بهرام زند یا یکی از دوستان بسیار نزدیک وی نباشید.
(۱۳۸۸/۹/۱۰ عصر ۰۹:۴۸)بهزاد ستوده نوشته شده:
از The Hound of the Baskervilles که برگردان دقیق فارسی آن "سگ شکاری خانواده باسکرویل"
می شود 23 اقتباس سینمایی انجام گرفته... و سر آرتور کونان دویل فقید تنها 5 نسخه اول را رویت کرده
4 نسخه صامت و نسخه 1929 ساخته ریچارد اوسوالد محصول آلمان نازی که ناطق بوده است
الف) فیلم 1929 اسوالد ناطق نیست. ریچارد اسوالدآلمانی که در سال 1917 نسخه سگ شکاری خانواده باسکرویل را ساخته بود مجددا در سال 1929 نسخه آلمانی دیگری از همان فیلم با بازی کارلایل بلک ول (بازیگر آمریکائی که در سال 1955 مرحوم شد) ساخت که این فیلم آخرین فیلم صامت هلمز بود. اولین فیلم ناطق هلمز ، بازگشت شرلوک هلمز ساخته بازیل دین و با بازی دبونیر کلایوبروک در نقش هلمز و ریوز اسمیت در نقش واتسون بود که در این فیلم موریارتی روی یک کشتی بخار با هلمز مواجه میشود.
ب) 23 نسخه سینمائی از روی سگ شکاری خانواده باسکرویل ساخته نشده است. تعداد این فیلمها تا سال 2009 به 18 و بقولی 15 مورد میرسد و با احتساب کارتونهائی همچون نفرین باسکرویل و احتساب سریالهائی که این بخش در آنها گنجانیده شده اند به رقم 23 خواهید رسید.
یاد سری کارتونهای نفرین باسکرویل،بررسی طرح سرخ ،دره وحشت و ... از سری شرلوک هلمز بخیر که از تلویزیون ایران هم پخش شد و اگر اشتباه نکرده باشم پیتر اوتول در نسخ اصلی آن بجای هلمز صحبت کرده است
(۱۳۸۸/۹/۱۷ صبح ۱۰:۰۲)Savezva نوشته شده:
جرميبرت در دهه 1960 در تلويزيون انگلستان در چندين سريال كلاسيك بازي كرد. سه تفنگدار (1966)، يكي از معروفترين آثار تلويزيوني او در اين دهه است. در سال 1973 نيز در نسخه تلويزيوني تاجر ونيزي در كنار لارنس اليويه به ايفاي نقش پرداخت.
حافظه ام خیلی یاری نمیکند اما تا آنجا که میدانم جرمی برت در فیلمهائی مثل مکبث(ساخته جورج شافر) ، بانوی زیبای من (ساخته جرج کیوکر در نقش فردی جوانی که عاشق الیزا - هپبورن- میشود) ، تاجر ونیزی ، تماس شیطانی (یا تماس مدوزا ساخته گولد) ،جنگ و صلح (ساخته مشهور کینگ ویدور) ، مکبث ( از کارهای سیدل من) و همینطور تراژدی مکبث (اینهم از سیدل من) ، 2 فیلم از هنری کول(یعنی مردان انگلیسی و سگهای دیوانه که آخرین فیلمهایش بودند و .... و جوان و مشتاق(ساخته تامسن) ، فلورانس نایتینگل (که نام کارگردان را بخاطر ندارم) و یکی دو مستند که زندگی خصوصی نخست وزیران انگلیس از جمله آنهاست.
باید دوستان بدانند که شرلوک هلمز محبوبترین داستان نویسنده ی آن نبود. او داستانهای دیگرش همچون نایجل (سر نایجل) و همراه سفیدپوش را بیشتر دوست میداشت که هردو رمانهائی تاریخی بودند.
و باید بدانند این هوش نویسنده بود که شخصیتی چون هلمز از دل آن بیرون آمد. آرتور کانون دویل در یک اقدام واقعی در گشودن معمای قتلی واقعی که بعدها به معمای اسکار معروف شد توانست پس از 18 سال تفکر ثابت کند متهم به قتل بی گناه بوده است.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۱۰/۶ صبح ۰۷:۴۲
دوست عزیز جناب منصور
از نظر داستانی شرلوک هولمز درسال 1891 از دره به پایین سقوط کرد ودرسال 1894 در داستان "خانه خالی" حضوری دوباره یافت. این داستان و 11 داستان دیگر باعنوان
RETURN OF THE SHERLOCK HOLMES
"بازگشت شرلوک هولمز" درسال 1905برای اولین بــار در ماهنامه استرند STRAND هرماه یک داستان به چاپ رسید .
سال 1994 بمناسبت صدمین سال بازگشت شرلوک هولمز مجموعه دوجلدی شرلوک هولمز چاپ مجدد شد و استاد فقید کریم امامی داستانهای شرلوک هولمز را با استفاده از این نسخه ترجمه کرد.
و اما بعد...
بنده در کار صدا فعالیت ندارم شغل آزاد دارم هیچوقت چنین ادعایی نکرده ام
به استاد ابوالفضل بهرام زند هم بعنوان با اخلاق ترین مدیر دوبلاژ ارادت خاصــه دارم
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سروان رنو - ۱۳۸۸/۱۰/۷ عصر ۱۱:۱۲
دانلود کتاب ماجرای شرلوک هلمز ( عینک طلایی ) :
http://dl.aryabooks.com/1210.zip
دانلود کتاب شرلوک هلمز و تاج الماس :
http://dl.aryabooks.com/1212.zip
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۱۰/۹ عصر ۱۰:۲۲
چهره خالق شرلوك هولمز از وراي 2 كتاب جديد
انتشار دو كتاب جديد درباره «آرتور كونان دويل» نشان ميدهد كه حواشي زندگي و آثار او همچنان جذاب است و ادامه دارد.
به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، به نقل از "نيويورك تايمز"، شناخت بيشتر از «آرتور كونان دويل» هنوز اهميت دارد؛ مردي كه در سال 1893 اعلام كرده بود «آخرین مسئله» را بايد حل كند و آن را با مرگ شرلوك هولمز حل كرده بود (و به نظر خيلي ها، اين، خودخواهانه ترين راه حل براي پايان سرنوشت مردي بود كه خوانندگان بسياري پيگير ماجراهاي او بودند.)
كتاب «مردي كه شرلوك هولمز را آفريد: زندگي و دوره سر آرتور كونان دويل» به همت «اندرو لاي ست» در 559 صفحه به قيمت 30 دلار توسط انتشارات فري و كتاب «آرتور كونان دويل؛ يك زندگي از خلال نامه ها» توسط جان ليلين برگ، دانيل استاش دور و چارلز فولي ويرايش شده، در 706 صفحه به قيمت 95 /37 دلار منتشر شده اند. يكي از جالبترين طعنه هاي موجود در تاريخ داستان مدرن اين است كه شخصيتي كه توسط خالقش براي مرگ آفريده شده بود، بار ديگر توسط همين آفريننده و نه در كار ديگري به زندگي بازگشت. هولمز آنقدر حقيقي بود و آن قدر پركشش و جاذب كه بسياري از خواننده ها هنوز تصور مي كنند او واقعا وجود داشته و حتي هنوز برخي دوست دارند بگويند كه كونان دويل به عنوان كارگزار ادبي دكتر واتسون كه علاقه مند به نوشتن داستان بود، شخصيت هولمز را از روي يكي از دوستان واقعي او آفريده است.
با اين حال در ميان زندگي درهم و برهم و پر از شهرت و اعتبار، هولمز كسي است كه به سوي مرگ مي رود.
با تمام آنچه تاكنون درباره شخصيت شرلوك هولمز گفته شده به نظر مي رسد خاطرات و دست نوشته هاي آرتور كونان دويل هنوز منبع مناسبي براي فرونشاندن عطش شديد نويسندگان و مردم در اين باره باشد. اين گنج بزرگ كه به تازگي از ميان انبوه خاطرات، نامه ها و دست نوشته هاي منتشر نشده او ـ كه طرح هاي اوليه براي دو كتاب جديد هم در ميان آنهاست – انتخاب شده، زندگي او را به صورت تمام و كمال و با جزييات بي سابقه به تصوير كشيده است.
اگر تاكنون دليل كافي نداشتيم براي اينكه اين مرد را فردي زيرك، بي حوصله و ـ مثل كارآگاهش ـ غيرقابل كشتن بدانيم،حالا با انتشار اين خاطرات به راحتي به چنين دلايلي دست يافته ايم.
دويل و هولمز ، هر يك به شيوه خود، خلقيات دوره ويكتوريايي را عيان كرده اند و در روندي كه هنوز به برخي رنگ هاي قديمي آن عصر اجازه حضور مي داد، به توصيف آن دوره پرداخته اند
عنواني كه «اندرو لاي ست» براي بيوگرافي خود انتخاب كرده بدون شباهتي با ديگر كتاب هايي كه پيشينيان او نوشته اند، نشان ميدهد كه او قصد نداشت با معطوف كردن نگاه ما به خانه عجيب شماره 221 خيابان بيكر، به دنبال كسب اعتباري جديد براي كونان دويل باشد.
در كتاب «مردي كه شرلوك هولمز را آفريد: زندگي و دوران سر آرتور كونان دويل» يك خبرنگار پيشين كه پيش از اين بيوگرافي «روديارد كيپلينگ» و «يان فلمينگ» را نيز نوشته، بررسي بسيار موشكافانه اي از اينكه چگونه يك دكتر معمولي از پورت موث مي تواند تا نقطه اوج ادبيات اواخر دوره ويكتوريايي بالا بيايد ارائه مي كند.
لاي ست كونان دويل را چنين معرفي كرده است: او كه در يك خانواده ايرلندي در سال 1859 در اسكاتلند به دنيا آمد، همه دنياي خيال پردازانه اش را از مادرش دارد؛ از كسي كه به صورت ژنتيك استعداد ويژه اي براي داستان سرايي داشت. همين هم موجب شد تا كونان دويل از همان دوران كودكي همه قصه هاي اسرارآميز خرس هاي جنگلي را ببلعد و ماجراهاي علمي _ تخيلي ژول ورن را پي بگيرد و در داستان هاي عجيب و غريب سر والتر اسكات بر مبناي رمانس هاي تاريخي غرق شود. همه اينها ژانرهايي است كه خود او بعدها در جستجوي آنها برآمد.
همه احترامي كه او براي يافتن دلايل منطقي قايل شده است ريشه در تحصيلات پزشكي اش در ادينبورگ دارد، جايي كه استادان رشته هاي گوناگون علمي او را با قدرت استنتاج خود شيفته مي كردند و اشتياق او را براي شناخت مسايل مربوط به پزشكي قانوني و تاثيرات كوكايين برمي انگيختند.
اما تناقض اصلي زندگي آرتور چنان كه "لاي ست" به آن پرداخته، اين است كه اين دكتر آموزش ديده و مخترع شرلوك هولمز بسيار بسيار منطقي، خود به شكلي تاثيرگذار تحت تاثير مسايل مربوط به ماوراء الطبيعه قرار داشت و جلسه احضار ارواح، گرفتن عكس از روح و ديگر رفتارهاي ترسناك و غيرعادي براي او مثل هولمز (و خود ما) هميشه از جذابيت هاي بي پايان دهن پركن برخوردار بود. لاي ست با توصيفي هوشيارانه، به اين امر مي پردازد كه صداهاي مختلفي كه كونان دويل از پديده هاي مختلف مي شنيد، نگاه او را به مسايل ماوراءالطبيعه به عنوان «امتداد طبيعي علوم» معطوف و او را به اين علاقهمند مي كرد. اين شناخت تاثيري دوگانه و مرموز به جاي مي گذاشت چنان كه هر دو آنها يعني دويل و هولمز ، هر يك به شيوه خود، خلقيات دوره ويكتوريايي را عيان كرده اند و در روندي كه هنوز به برخي رنگ هاي قديمي آن عصر اجازه حضور مي داد، به توصيف آن دوره پرداخته اند.
اگر تاكنون دليل كافي براي اين كه اين مرد را فردي زيرك، بي حوصله و به صورت قاطعانه اي مثل كارآگاهش غير قابل كشتن بدانيم، نداشتيم حالا با انتشار اين خاطرات به راحتي به چنين دلايلي دست يافته ايم
در يك سرفصل از كتاب با عنوان «روح زمانه» نويسنده چهره اي اسرارآميز و جالب از دويل ارائه مي كند و از تاثير اعتراض عمومي مردم و هزينه بسياري كه براي اين اعتراض پرداخت شد، سخن مي گويد كه سرانجام موجب بازگشت دوباره هولمز به زندگي شد. او به ديگر آثار دويل هم پرداخته و به عنوان يك مرد موفق كه صاحب لقب درباري «سر» بوده به چند كتاب ديگر او پرداخته كه شامل ماجراهاي «جهان از دست رفته» است و از ديگر كارهاي خوب او هم ياد كرده؛ مثل زماني كه او از هولمز استفاده كرد تا با روش هاي منحصر به فرد سر و گوش آب دادن او و بررسي هاي موشكافانه اش ثابت كند كه مرد نيمه سرخپوستي كه به ناحق به زندان افتاده، در حقيقت بي گناه بوده است. اين داستان بعدها هم الهام بخش «جولين بارنز» براي نوشتن رمان «آرتور و جورج» شد. با اين حال با تداوم اين سبك از نوشتن توسط لاي ست در بخش هايي از كتاب كشش بيوگرافي كاهش مي يابد. استناد به نامه اي براي اثبات اينكه دويل در حالي كه همسر اولش از ابتلا به بيماري سل در بستر مرگ بوده با همسر دومش ازدواج كرده و نگراني اي از بابت ابتلاي او به اين بيماري نداشته است، يكي از اين موارد است. رفتار مقتدرانه او با فرزندانش و نيز خساست او را نيز لاي ست با استناد به نامه اي ديگر مطرح ميكند، در حالي كه امكان برداشت هاي ديگري از اين مكاتبات هم مي تواند وجود داشته باشد. با اين حال" لاي ست" از بيان جزيياتي كه موجب رشد سياسي و فرهنگي محافظهكارانه دويل شد، دريغ نمي كند و همچنين از خودبيني آقامنشانه و تنگنفسانه او ياد مي كند كه با بازآفريني خود در نقش سنت پاول در جهان امروز به دنبال مسايل ماورايي مي گشت و سرانجام آن قدر خطر مي كند كه مرگ در سال 1930 به سراغش مي آيد. "لاي ست" براي نوشتن اين بيوگرافي و به ويژه برشمردن تلاش ها و شاهكارهاي غيرشرلوك هولمزي كونان دويل به كتاب هاي بسيار و مواد آرشيوي متعددي مراجعه كرده و نشان داده است كه در زندگي اين مرد موارد متعددي از ابهام وجود دارد كه استحقاق پرداختن بيشتر به آنها را تاييد مي كند. در اثر ديگر "جان ليلين برگ" كه نماينده آمريكايي ناشر آثار كونان دويل نيز هست، "دانيل استاش كه در سال 1999 بيوگرافي «داستان گوي داستان ها: زندگي آرتور كونان دويل» را نوشته
"چارلز فولي" كه نوه بزرگ دويل و وارث كنوني آثار اوست، يك كتاب 706 صفحه اي را گردآوري كرده اند كه بر مبناي مكاتبات او فراهم شده است. اين كتاب تحت عنوان كو«آرتور نان دويل: يك زندگي از خلال نامه ها» به بررسي شخصيت او پرداخته است.
از قرار معلوم بازاريابي صرف گردآورندگان اين مجموعه را واداشته است تا از ميان مجموعه متشكل از انواع و اقسام مكاتبات به انتخاب آنهايي بپردازند كه چندان نمي توان براي آنها ارزشي قايل شد.
بر مبناي همين هم در مقدمه كتاب ذكر شده كه «دويل مثل همه سماجتي كه در ماجراي داستان هايش به خرج مي داد، به زندگي چسبيده بود» در اين ميان برخي از نامه ها كوبنده و باصلابت اند؛ خصصوصاً آنها كه بازگو كننده احساسات پرشور و زنده دويل از كار در بيمارستاني نظامي در جنگ بوئر هستند. اما اين صلابت در بخش هايي از كتاب به ويژه آنجا كه نامه هاي او به مادرش مطرح مي شود رنگ مي بازد و به طور اجتناب ناپذيري به نظر ميرسد كه ويراستارها به صداي راوي كه از وراي آنها به گوش مي رسد، اعتماد كرده و ترجيح داده اند شخصيتي را شكل دهند كه بسيار وابسته به مادرش بود. اين مجموعه در هر بخش اين انتظار را براي خواننده به وجود مي آورد كه كونان دويل واقعي ديگر بايد پيدا شود، اما چنين چيزي وجود ندارد و از مردي كه از بخشهاي مختلفي تشكيل شده بود، از كشش ها و علايق برجسته اي كه به مسايل سياسي داشت و دو مبارزه براي راه يافتن به پارلمان از آن جمله است و شباهت هايي كه روابط اجتماعي و سياسي اش با برخي از داستان هاي كارآگاهي اش دارد، در اين كتاب خبري نيست. برعكس پس از مجموعه اي پايان ناپذير از طرح مسايل مالي، مسابقات كريكت و فوران انواع احساسات متنوع براي «مامان»؛ اين احساس به خواننده دست مي دهد كه يك فرد عاقل براي دست يافتن به كونان دويل از شرلوك هولمز استفاده كرده اما فرصتي براي بيان همه آن دلايل منطقي و دستاوردهاي دقيق او نيافته و سرانجام با سياه كردن 700 صفحه مجبور شده كه سراسيمه از كونان دويل به دليل اين كه وجود داشته تشكر كند.
او از شما كه جاي خالي همه آن چيزهايي را كه بايد در كتاب وجود مي داشت و متاسفانه وجود ندارد، تحمل كرده ايد و در ميان انبوهي از مطالب ملال آور غرق شده ايد، سپاسگزار باشد.
هر چند كونان دويل اگر وجود داشت مي توانست از اين مجموعه احساس دلتنگي كند و آزرده خاطر شود، اما «سگ شکاری خانواده باسكرويل» و «رسوایی در کشور بوهم» و همه آن داستان هاي جاودان ديگري كه از او به جا مانده، بهترين سند براي نويسنده و همان ها هستند كه به درك اين شخصيت كمك مي كنند؛ همان گونه كه در شان اوست.
|
|
|
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۱۰/۱۳ عصر ۰۲:۲۷
دوست عزیز رفیق savezva
هدیه مرحمتی رویت شد
خداوند شما را توفیق عنایت فرماید
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۱۰/۱۵ عصر ۰۷:۱۷
روز ششم/6 ژانویه روز عید پاک است
روزی که مسیح(ع) غسل تعمید داده شد
روز ششم/6 ژانویه 1854 روز تولد شرلوک هولمز است
روز ششم/ ژانویه به روایتی روز تولد همفری بوگارت است
روز 25 دسامبر روز تولد بوگی است
RE: اسطوره شرلوک هولمز - Classic - ۱۳۸۸/۱۰/۱۷ عصر ۱۱:۱۶
مثل اینکه فیلم شرلوک هلمز جزو پرفروش های باکس فروش است.
TOPS at the BOX OFFICE
Avatar
Sherlock Holmes
Alvin and the Chipmunks: The Squeakquel
It's Complicated
The Blind Side
تعریف آواتار جیمز کامرون رو هم شنیدم.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - واترلو - ۱۳۸۸/۱۰/۲۱ صبح ۰۹:۱۹
شرلوک هولمز به روایت گای ريچی
گای ريچی با فيلم کمدی سياه "ضامن، قنداق و دو لوله داغ تفنگ" خود را به عنوان استعدادی نوظهور و خلاق در سينمای بريتانيا معرفی کرد.فيلمی که پایه گذار سبکی در سينمای بريتانيا شد و نمونه های متعددی بر اساس آن ساخته شد که فيلم "در بروژ" ساخته مارتين مک دونا، آخرين نمونه آن است.
اما ساختن فيلمی بر اساس ماجراهای شرلوک هولمز، کارآگاه تيزهوش و محبوب انگليسی، می توانست اعتبار ريچی را به خطر بيندازد.
تصوير هولمز در ذهن تماشاگران سينما، که با تصوير جرمی برت (بازيگر نقش هولمز در سريال تلويزيونی)، عجين شده و آنقدر پررنگ، جاافتاده و شمايل گونه است که رابرت داونی جونيور آمريکايی، به سختی می تواند از آن آشنا زدايی کند.
همين طور دکتر واتسن که جود لا عليرغم همه تلاشی که می کند در پاک کردن تصوير چهره ديويد برک ناموفق است. حالا بماند که تماشاگران ايرانی نيز بخواهند آن را با دوبله دوبلور ديگری غير از بهرام زند تماشا کنند.
شرلوک هولمز گای ريچی، تفاوت های اساسی با نسخه های سينمايی و تلويزيونی کلاسيکی دارد که بر اساس ماجراهای اين کارآگاه زيرک اما خيالی ساخته و پرداخته ذهن سر آرتور کانن دويل، ساخته شده اند.
اول اينکه اين فيلم، به جای اقتباس از داستان های کانن دويل، بر مبنای داستانی از ليونل ويگرم ساخته شده که ماجرايی کاملا تازه را با همان شخصيت های اصلی و هميشگی داستان های کانن دويل يعنی هولمز، دکتر جان واتسن دستيار هولمز و پروفسور موريارتی، دشمن شماره يک هولمز و چهره اسرارآميز و پشت پرده ماجراها و آيرين ادلر زن فم فتال داستان، بازگو می کند.
گای ریچی
شرلوک هولمز گای ريچی، نسبت به نسخه های قديمی و کلاسيک، سرزنده تر، خوش قيافه تر، شوخ طبع تر و چابک تر است. چرا که رابرت داونی جونيور، خود جوان تر، خوش قيافه تر و جذاب تر از جرمی برت است اما تماشاگران تا حد زيادی به تصوير برت خو گرفته اند و جايگزين کردن تصوير تازه در ذهن آنها کار ساده ای نيست.
مشکل اصلی فيلم ريچی که در واقع مشکل خالق اين نوع داستان يعنی کانن دويل هم است، اين است که شرلوک هولمز برخلاف نمونه های آمريکايی داستان های کارآگاهی، مثل داستان های ريموند چندلر و دشيل همت و جيمز ام کين، فاقد ابهام و رمز و راز است.
شخصيت ها کاملا تعريف شده و قالبی اند و تماشاگر توقع ندارد که آنها دست به اعمال و حرکاتی بزنند که در اين شخصيت ها قبلا تعريف نشده است. هر راز، هر قتل و هر معمايی حتما بايد در پايان فيلم افشا و برملا شود. هيچ نکته ابهام آميزی نبايد در ذهن تماشاگر باقی بماند.
شرلوک هولمز، کارآگاه ماهری است و دانش شگفت انگيزی در باره علوم مختلف مثل شيمی، فيزيک، نجوم و غيره دارد و به کمک علمش می تواند صحنه جنايت را به طور دقيق تشريح کرده و پرده از راز طراحان قتل و دسيسه بردارد. او نه تنها تيرانداز ماهری است بلکه شمشيربازی و هنرهای رزمی نيز می داند و می تواند به کمک عصايش، تبهکاران را از پا دربياورد.
در پايان اين فيلم، هنگامی که موفق می شود لرد بلک وود تبهکار را به سزای اعمالش رسانده و از تاور بريج لندن آويزان کند، تازه نوبت آن می رسد که به تشريح حقه ها و شگردهای پيچيده بلک وود برای طراحی صحنه اعدام قلابی و تدفين دروغين اش بپردازد.
ريچی در روايت قصه هيچ نوآوری ندارد. جز در صحنه هايی که هولمز، کنشی را زودتر در ذهن خود تصوير سازی کرده و بعد می بينيم دقيقا عين آن را اجرا می کند. نمونه آن صحنه بوکس بازی او و صحنه زد و خورد او با مرد غول پيکر فرانسوی است. حتی اسلوموشن کردن اين صحنه ها نيز با اينکه جذاب است اما به هيچ وجه تازگی ندارد.
مشخص نیست چرا برای بازی در نقش هولمز یک بازیگر آمریکایی انتخاب شده است
يکی از ويژگی های داستان های کانن دويل، اين است که در آن همه چيز از طرح داستانی گرفته تا موضوع و لوکيشن و مکان وقوع رويدادها، ساده و کوچک اند اما در فيلم ريچی کاملا برعکس است و همه چيز در ابعاد عظيم و گسترده اجرا شده است.
مارک استرانگ در نقش لرد بلک وود، مردی است با هيئتی دراکولايی که از گور برمی خيزد، زنان را به طور آيينی قربانی می کند و دشمنانش را با اشاره انگشت دود کرده و به هوا می فرستد اما نه ظاهر و نه رفتارش هيچکدام لرزه ای در دل تماشاگر نمی اندازد. او آنقدر دور و در لانگ شات است که جز در سکانس پايانی اصلا ديده نمی شود.
ريچی در اين فيلم از نظر شخصيت پردازی و پرداخت قصه، ناتوان تر از فيلم قبلی اش «راک ان رولا» ست.
شگرد قياس و نتيجه گيری شرلوک هولمز که در داستان های کوتاه کانن دويل و نسخه تلويزيونی آن، شيرين ترين قسمت ماجرا بود، در اينجا هيچ نوع هيجان و تعليقی ايجاد نمی کند.
اگر ريچی بخواهد ادعا کند که خواسته به هجو و پارودی (نقيضه) اين کارآگاه زبل عصر ويکتوريايی بپردازد، باز هم در اين هجو خود ناموفق است چرا که مصالح او برای اين کار بسيار ناچيز است.
ريچی در فيلم "ضامن، قنداق و دو لوله داغ تفنگ"، با ترکيب ژانرهای گانگستری و کمدی، هجويه منحصر به فردی در باره دنيای سارقان و گانگسترها ساخت اما در اين فيلم نه فقط شخصيت ها بلکه کنش ها نيز قابليت هجو و پارودی شدن را ندارند.
به اين ترتيب می توان گفت که شرلوک هولمز گای ريچی، اثری است که در ميان ژانرهای کمدی، تريلر و کارآگاهی معلق و سرگردان می ماند.
از سوی ديگر رابطه بين هولمز و دکتر واتسن نيز تا حدی گمراه کننده است. در حالی که در داستان های کانن دويل هيچ نشانه روشن و مستقيمی از رابطه همجنس خواهانه اين دو نيست، ريچی در فيلم خود، تلويحا بر اين رابطه انگشت می گذارد و اين رابطه را فراتر از ارتباط بين يک کارآگاه و دستيارش نشان می دهد به ويژه در صحنه ای که هولمز آشکارا نارضايتی اش را از جدا شدن واتسن از او و قصد ازدواجش با مری نشان داده و مصرانه از او می خواهد آپارتمان مشترکشان را در شماره 221ب خيابان بيکر استريت لندن (که الان موزه شرلوک هولمز است) ترک نکند.
شرلوک هولمز، کارآگاه ماهری است و دانش شگفت انگيزی در باره علوم مختلف دارد
رابرت داونی جونيور بازيگر توانايی است و مهارت زيادی در به کارگيری لهجه انگليسی عصر ويکتوريا از خود نشان داده اما تيپ، رفتار، ژست ها و طرز بيان او همچنان آمريکايی است.
سوال اين است که چرا گای ريچی برای نقش يک شخصيت خالص انگليسی مثل شرلوک هولمز، يک بازيگر آمريکايی را انتخاب کرده است.
تنها امتياز مثبت فيلم، تماشای لندن تاريک، خيس و مه آلود عصر ويکتوريا و مکان هایی چون ميدان پيکادلی و تاور بريج است که به مدد جلوه های کامپيوتری پيشرفته، بسيار نزديک به واقعيت ساخته شده است.
ادی مارسن در نقش بازرس لستريد، افسر اسکاتلنديارد، تنها شخصيت به غايت انگليسی فيلم و نزديک به آدم های داستان کانن دويل است.
موسيقی مدرن و مينی ماليستی هانس زيمر آهنگساز آلمانی نيز در برخی صحنه ها به ويژه سکانس شروع فيلم که ترکيبی از ساز پيانو و ويولون خش دار کولی هاست، بسيار تاثير گذار است.
اما با اين همه، گای ريچی با پرهيز از نمايش [ س ... ] و برهنگی و تلطيف خشونت هميشگی فيلم هايش، توانسته فيلمش را برای نخستين بار در سطح گسترده ای در آمريکای شمالی به نمايش درآورد و مورد استقبال عموم واقع شود
پرویز جاهد
منتقد فیلم
نقل از بی بی سی فارسی
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۸/۱۰/۳۰ عصر ۱۰:۰۸
گفت و گو با مژده دقیقی،مترجم داستان های شرلوک هولمز
دوست دارم مخاطب به سلیقه ام اطمینان کند
سالهاست که برای خرید یک اثر ترجمه شده،ابتدا به دنبال نام مترجم آن میگردیم.این بدعت نامیمون را خودمان بنیان نهادیم تا بار دیگر ثابت کنیم در این عرصه هم دچار مشکلیم.در تاریخ ترجمه ایران بودند و هستند کسانی که در گروه زنده یاد ذبیح الله منصوری قرار میگیرند و حرفه مترجمی و ذهنتی را که از یک مترجم وجود دارد مخدوش میکنند.عدهای دیگر اما در تلاشند با ترجمههای خوب و به یاد ماندنی ،تا جایی که امکان دارد این ذهنیت بد را پاک کنند و برای مخاطب پی جوی ادبیات، امكان انتخاب بیشتری فراهم کنند.تلاش آنها برای این که ابتدا به دنبال نام مترجم نرویم تا حدودی مثمر ثمر واقع شده اما هنوز هم نمیتوان خط بطلان روی ذهنیتی کشید که در ابتدای این مطلب،ذکر شد.
دوم)گپزدن با اهالی ادبیات عموما به دستاویز نیاز ندارد اما وقتی قرار است نتیجه آن گپ و گفت در رسانهای مکتوب چاپ شود،چه بهتر که بهانهای هم وجود داشته باشد.این جا هم باید مرز بندی کنیم.بین کسانی که حرف زدن با آنها در هر شرایطی غنیمت است و همیشه حرفی برای گفتن دارند و دو دیگر،کسانی که به حکم وظیفه کاری باید به سراغشان بروید.پر واضح است که دیدار با مژده دقیقی از همان گروه نخست به شمار میرود.مترجم خوشنام و گزیده کاری که حالا برای خودش به یک «برند» در ترجمه ایران تبدیل شده است. وجه تسمیه کنیهاش با کاری که انجام میدهد،در همین دقت است و شاید از این رو او را «دقیقی» نام دادند.البته آثار ترجمه او مولفههای دیگری هم دارد که بی شک شاخص آنها ،روان بودن نثر وی است در ترجمه و برگردان اصطلاحات و کلماتی که گاه در ترجمه های دیر چنان ثقیلند که خواننده را از ادامه مطالعه باز میدارند.
در روزی که گرمای طاقت فرسای تابستان،نفس را به شماره انداخته بود با دقیقی در دفتر کارش به گفت و گو نشستیم. جایی که هیچ شباهتی به یک دفتر کار ایرانی ندارد. از جنس همان دفاتر کار اروپایی است که با یک دست مبل ساده در نهایت زیبایی تزئیین شده و کتابخانهای که بیش از کتاب های فارسی،کتاب های خارجی را روی قفسه هایش تاب می آورد و لپ تاپ او در کنار دیکشنری بزرگی که نشان میدهد تا دقایقی پیش از رسیدن ما سرگرم کار بوده است.آنچه در پی میخوانید نتیجه گفت و گو دو ساعتهای است با وی.البته نه تمام حرفهایی که زدیم بلکه آنچه دقیقی روی آنها مُهر «بین خودمان بماند» نزده است.از هر دری سخنی گفتیم تا دیگر بار اگر فرصت گفت و گو با او دست نداد بی بهره نمانده باشیم.او در این گفت و گو پذیرفت که نقد شود و به پرسشهایی پاسخ داد که احتمال میدادیم از پاسخ به آنها طفره رود اما این طور نشد.خودتان باقی را بخوانید:
شما در ترجمه،حداقل این طور که در کارنامه حرفه ایتان درج شده، بسیار گزیدهکار هستید و انگار تابع این قانون نانوشته نیستید که حتما در سال چند اثر را برای چاپ آماده کنید.این خصوصیت کاری شماست یا این که اثری برای ترجمه پیدا نمیکنید؟
روش کار کردن من همین است.البته باید به این هم اشاره کنم که پیدا کردن یک اثر خوب برای ترجمه، دستكم از نظر من، بخش مهمی از کار است. احساس نمیکنم، یا بهتر است بگویم، نیازی نمیبینم كه در این مسابقه شرکت کنم و مثلا سالی چند کتاب داشته باشم. ترجمة ادبي برای من کار دل است و از این کار لذت ميبرم. برايم حرمت خاصی دارد و از این رو،آن نحوه کار کردن که گفتید هيچ جذابيتي برايم ندارد. وقتی هم پای مسایل مالی در میان باشد، که هست،کارهای دیگری انجام میدهم اما نه در حوزه ادبیات. کمیت مطلوب برای من سالی یک ترجمه است و احساس میکنم روحیه و فرصت من هم بيشتر از اين اجازه نميدهد. در نتیجه اگر بخواهم وارد چنين مسابقهای بشوم، قطعا بازندهام. نه می توانم آن گونه کار کنم و نه فرصتش را دارم. احساس میکنم در سال های اخیر وسواسم در انتخاب و ترجمه بیشتر شده. مخاطب، همان طور که گفتید، برای خرید یک اثر خوب ترجمه،دنبال نام مترجم میگردد و روی سلیقه او حساب میکند. پس نمیشود هر کاری را روانه بازار کرد.
این مساله در مورد داستان کوتاه و رمان، هر دو، صدق میکند؟
بله.در هر دو مورد صدق میکند. در مورد داستان کوتاه شما مجبوريد داستانهای متعددی بخوانید و از بين آنها بهترينها را انتخاب کنید.این بهتر بودن وجوه مختلفي دارد، از جمله راضی کردن مخاطب و البته خود مترجم. این را هم بگویم که در همه جای دنیا رمان محبوبتر از مجموعه داستان است و معمولاً خواننده رمان زياد سراغ داستان کوتاه نمیرود. برای خودم هم جای تعجب است که چطور در ایران داستان كوتاه اینقدر خواننده دارد. شايد يكي از دلايلش ضوابط نشر باشد كه اجازة ترجمة هر رماني را نميدهد. از طرف ديگر، احساس ميكنم گاهي مترجمها جريانساز هستند و ميبينيم اثری از يك نويسندة نه چندان معتبر ترجمه میشود و با اقبال عمومی مواجه میشود. دقیقا نمیدانم چرا این اتفاق میافتد اما به نظرم انتخاب در این میان بسیار مهم است.شاید اگر ما در انتخابهایمان بیشتر دقت میکردیم، الان در ایران داستان و رمان خوانندگان بيشتر و جديتري داشتند.
چند درصد از انتخابهای شما ملهم از سلیقه خودتان است و چند درصد را به شما پیشنهاد می دهند؟
بیشتر سلیقه خودم است. من طی سالهای کارم با مخاطبانم به وجوه مشترکی رسیدهام که فکر میکنم مبناي آن همان سلیقه خودم باشد. ولی این را هم بگویم كه وقتی بازتابها را میبینم، در انتخاب سختگیرتر میشوم.
ملاک شما براي انتخاب چیست؟ صرفا این که نویسنده ای جایزهای برده باشد میتواند سنجهای مناسب برای سنجش ارزش نوشتاری او باشد؟
ما برای ترجمه با محدودیتهایی مواجهیم.اگر اثری جایزهای را به خود اختصاص داده باشد، اين موضوع تا حدودی انتخاب را آسان ميکند، اما قطعا شرط «کافی» نیست. شما با دیدن نام جایزهای-مثلا پن/فاکنر-مطمئن هستید که گروهی خبره آن اثر را بررسي كردهاند و زوایای کار را سنجیدهاند و درنهایت رای به برتری آن دادهاند. اما باز هم تاکید میکنم كه باید از میان همان آثار هم انتخاب کرد و نباید چشم بسته هر چیزی را پذیرفت. مثلا بسیاری از آثاری که جایزه میبرند، یا دور از فرهنگ ما هستند یا با ضوابط نشر در ایران سازگار نیستند. اما متاسفانه سر ناشران ما بسیار شلوغ است و فرصت ندارند هر اثری را بخوانند و ارزیابی کنند. اقتصاد بيمار نشر هم غالباً اجازه نميدهد از مشاوران حرفهاي براي ارزيابي آثار كمك بگيرند و در نتيجه چنين قشري هنوز در صنعت نشر ما شكل نگرفته.
اين که ناشران بزرگ میتوانند چنین کاری انجام دهند بسیار پسندیده است اما در این رهگذر احساس میشود بسیاری از مشاورهها رنگ و بوی سلیقهای دارند و آثار خوب گاه به فلان نشر راه نمییابد.
بله.متاسفانه این مساله که گفتید وجود دارد اما این را هم در نظر داشته باشید که نشر غيرحرفهای از این حواشی کم ندارد. اگر نشر در ایران حرفهای باشد، آن وقت کیفیت اثر حرف اول را میزند و ناشر تا از کیفیت کار مطمئن نباشد به چاپ آن اقدام نميکند. در این مورد هم متاسفانه مثل بسیاری از حوزهها، گاهي رابطه از خود اثر مهمتر است.
در مورد وجود رابطه در انتخاب آثار از سوی ناشران حرف بسیار است اما یکی از مواردی که بیش از بقیه به چشم میآید و اتفاقا بسیار آزار دهنده هم شده،مساله ویراستاری است.رمان ها و مجموعه داستانهایی به بازار آمدهاند که اتفاقا نام ناشری بزرگ بر پیشانی آنها نقش بسته اما ...
این هم یکی از همان مواردی است که گفتم رابطهمند شده نه ضابطهمند. من با وسواس بیمورد و برخورد خشك با متون ادبي موافق نيستم، ولي ويرايش قواعدي دارد كه جاافتاده و اگر اهل اين كار باشيد، از آنها خبر داريد. نوگرايي در نثر به جاي خود خيلي پسنديده است، ولي اين ويرايشهاي «پستمدرن» كه اين روزها شاهدش هستيم، هيچ ربطي به ويرايش ندارد.
احتمالا تا حالا شده که کتابی به شما پیشنهاد شود اما باب میلتان نباشد. آیا آن را ترجمه کردید؟
بله پیشنهاد شده.اما در نهایت به این نتیجه رسیدهام که کار ترجمة آنها پیش نمیرود.گاه شده که حتی شروع کردهام به ترجمه اما كار را نیمهکاره رها کردهام. این اتفاق در مورد مقالاتی که ترجمه میکنم زیاد روی میدهد اما نه در مورد ادبیات. تلاش ميكنم در حوزة ترجمة ادبي تخصصی کار کنم. اصولا معتقدم باید در یک حوزه صاحب تخصص شد.
از تخصص در یک حوزه صحبت کردید.میتوان این تخصص را در ترجمه این گونه توضیح داد که در بسیاری از کشورها،یک مترجم به صورت تخصصی روی آثار یک نویسنده کار میکند تا بر زبان و آراء و اندیشههای او مسلط شود. شما تلاش کردهاید که این گونه ترجمه کنید؟اصولا در ایران امکان چنین تمرکزی وجود دارد یا نه؟
من قدری پراکندهکار هستم.خیلی زود حوصلهام از یک نویسنده سر میرود.این را هم بگویم که همه مارکز یا یوسا نیستندکه كمابيش تمام آثارشان به يك ميزان حائز اهمیت باشد. ادبيات اقیانوس عظیمی است و باید رفت سراغ آثار شاخص. من تنوع را در این زمینه دوست دارم، اما حرف شما کاملا صحیح است.گاه شده که وقتي به پايان ترجمة کتابی میرسم، ميبينم تازه زبان و تفكر نويسنده دستم آمده. گمان ميكنم این همان تخصصی باشد كه منظور شماست. اما بعید میدانم در ايران بتوان بهطور تخصصي آثار يك نويسنده را ترجمه كرد چون غالباً همة آثار يك نويسنده با ضوابط نشر ما منطبق نيستند.
شما در انتخابهای خود،جریانهاي حاكم در جامعه ادبی را هم لحاظ میکنید؟
بین دنیای ما و دنیای نویسندگان خارجی امروز فاصله بسیار است و خواننده نمیتواند با بسياري از آثار آنها ارتباط بر قرار کند. شاید این مساله 30 سال دیگر نباشد اما الان وجود دارد. بسياري از عناصر فرهنگ و جامعة آنها براي ما بيگانه و نامأنوس است و وقتي تعداد اين عناصر زياد باشد، فهم متن مشكل ميشود. امروز ما همینگوی را درک میکنیم اما آیا به همان راحتی اتوود يا آپدايك را هم درک میکنیم؟
پس تکلیف معرفی نویسندگان خوب به مخاطب ایرانی چه می شود؟
به هر حال اين مسئلهاي است كه وجود دارد. در خيلي از مواقع، زمان بسياري از اين مشكلات را حل ميكند. با اين سرعتي كه وسايل ارتباطي پيش ميروند، آن عناصر ناآشنا خيلي زود آشنا ميشوند. گاهي ميبينم آن پانوشتهاي توضيحي كه مثلاً ده سال پيش براي مفهوم كردن متني تهيه كردهام، امروز كاملاً زائد است.
راهکار؟
شاید بهتر باشد برویم سراغ نويسندگان قدیمیتر كه تعدادشان هم كم نيست. یکی مثل «آیزاک باشویس سینگر». باید عنصر تصادف را هم در نظر بگیريد .باید بازار را بسنجید و ببينيد ذائقه مخاطب در آن مقطع چیست.
مترجم تمام این مسایل را لحاظ میکند و بعد میرسد به ممیزی.این مساله در چند سال اخیر گریبانگیر بسیاری از مولفان و مترجمان شده و این روزها یکی از سوژههای اصلی مطبوعات است.شما در این مورد چه نظری داری؟
طولانی و بی ضابطه بودن؛ این دو عامل در نگاه اول بیش از هر چیز دیگری مترجمان را آزار میدهد.به نظر میرسد در شرایط کنونی امکان توضيح و گفتوگو وجود ندارد و سیاستی هم اگر هست، سیاست فرسایشی است. احساس میکنم این ضوابط کاملا شخصی است و آدم به آدم فرق میکند. کتابی که برای کسب مجوز راهی وزارتخانه میشود، با صرف وقت و هزینه زیادی آماده شده، اما میبینیم که ماهها در هزارتوي ممیزی گیر میکند و هم ناشر و هم پدید آورنده متضرر میشوند.
پس برای همین است که از راه ترجمه نمیتوان امرار معاش کرد؟
دقیقا.برای همین است که ترجيح ميدهم ترجمة ادبي را مبناي مالي زندگي قرار ندهم. البته اين يك انتخابِ شخصی است، شايد مترجمهاي ديگر به راهحلهاي بهتري رسيده باشند.
شما در ترجمه چقدر به متن وفادار هستید؟
به تجربه به این نتیجه رسیدهام که هر چه پیش میروم، ترجمهام فارسیتر میشود. اوایل بيشتر به متن وابسته بودم، ولی اگر نمیتوانستم ترجمه را خوب از كار دربياورم، می گذاشتمش به پای ناتوانیام. مدتی متن ترجمهشده را کنار میگذاشتم و بعد دوباره میرفتم سراغش. خلاصه نهايت تلاشم را ميكنم كه ترجمهام هرچه بيشتر به فارسی نزدیک باشد.
مهدی سحابی در جایی گفته بود:«در ترجمه خوب،مترجم دیده نمی شود.»شما ترجمه خوب را چگونه تعریف میکنید؟
من هم امیدوارم به جایی برسم که در ترجمة هر اثر در قالب نويسندة آن فرو بروم، اما کار آسانی نیست. بعید میدانم هنوز به این نقطه رسيده باشم. اما تلاش میکنم زبان ترجمهام تصنعی نباشد. مخاطب ما هوشمند است و خیلی زود متوجه تفاوت متن روان و متن پرایراد میشود.
این گونه که شما می گویید یعنی مخاطب ایرانی خیلی رشد کرده است.این طور نیست؟
بارها دیدهام که مخاطب ترجمه را پس میزند؛ حتی گاهي شده که کتاب را پس میآورند و دربارة ترجمهاش نظر ميدهند. بعد کار به جایی میرسد که دیگر سراغ آن مترجم نمیروند. برای همین است که میگویم اساسا ارائه ترجمه خوب به بازار کار سختی است. البته تبلیغات به كلي ماجراي ديگري است. با تبلیغ میشود کار بد را بهتر از کار خوب عرضه کرد.
اما همین تبلیغات که میگویید،این روزها به باند بازی بیشتر شبیه است.منتقدی برای یک کتاب و نویسندهاش می نویسد،با نویسنده صاحب سبکی مواجه هستیم.یا جایی دیگر در باره کتابی میخوانیم که ارزش ندارد اما مدام آن را در پیله تعریف می پیچند...
همين حالت میانمایگی که در جامعه حاكم است، در ادبیات هم وجود دارد. متاسفانه این قشر که باید از بقیه پویاتر باشد در خودش فرو رفته. داستانی که میگویند خوب است، از حد متوسط بالاتر نیست. داستاننویس همیشه باید ناراضی باشد و مدام در صدد باشد كه كارش را بهتر كند. اما ما یک کتاب مینویسیم و بعد در دام تعارفهاي رايج ميافتيم و دست از کار میکشیم. چطور انتظار داریم با چنین طرز فکری صاحب ادبيات جهانی شویم؟
ناراضی بودن شامل حال مترجم هم میشود. این که همیشه به دنبال ترجمه اثری بهتر از اثر پیشین باشد.در مورد شما تقریبا همین منوال طی شد تا رسیدیم به کتاب «وقتی یتیم بودیم»، اثر بحثبرانگیز ایشی گورو. انتظاری که از این نویسنده وجود داشت برخاسته از همان کتاب «بازمانده روز» بود، اما ما به هیچ عنوان با چنین اثري مواجه نشدیم.ترجمه این کتاب از سوی شما هم تا حدودی تعجب آور بود.نظر خودتان چیست؟این کتاب انتخاب خودتان بود؟
بله.خودم آن را انتخاب کردم و خيلي هم دوستش داشتم. حتما میدانید كه این کتاب در فهرست نهايي جايزة «بوکر» هم بود. اين حرفها را از چند نفر ديگر هم شنيدهام، اما به نظرم ایشی گورو در اين كتاب مخاطبش را بازی داده و عده ای-از جمله خودم-معتقدند كه او در تلاش كرده تعلیق داستان را تا پایان حفظ کند. اگر یادتان باشد در پایان کتاب،کریستوفر بنکس-شخصیت اصلی داستان-توانست مادرش را پیدا کند و این صحنه از قضا خيلي هم تراژیک است. البته تا حدودی با شما موافقم که صحنة پیدا کردن مادرش میتوانست بهتر از این ها باشد. اما نویسنده مدام در تلاش است كه بین واقعیت و توهم، میان بودن و نبودن فضایی را بسازد. اين عدم قطعيت بر سراسر داستان حاكم است.حتی عشقش قطعی نیست.خود ایشی گورو در مورد این کتاب گفته،خیلی آزارم داد؛یک بارنوشتمش ولی آن طور که می خواستم از آب در نیامد و گذاشتمش کنار و بعد از دو ماه رفتم سراغش.
به نظر می رسد كه به شدت تحت تاثیر کارآگاهانی چون شرلوك هولمز بوده است.
همین طور است. ايشيگورو در نوجواني علاقه زیادی به هولمز داشته و این موضوع را در این کتاب هم نشان داده است.البته شاید اين كتاب به اين دليل برایم جذاب بود كه ماجراهاي شرلوك هولمز را هم ترجمه کردهام. ولی کریستوفر بنکس در مقايسه به مراتب امروزیتر است.
ایشی گورو در مورد این کتاب از چند مولفه تاریخی هم استفاده کرده،مانند همان شرکتی که به توزیع مواد مخدر میان چینیها میپردازد و به گواه تاریخ،این شرکت انگلیسی وجود داشته است.
بله.اصولا در دنياي نشر حرفهاي و پيشرفته نویسنده برای نوشتن کتابش مراحل تحقیقاتی زیادی را طی میکند. ایشی گورو هم از این قاعده مستثنی نیست و خیلی تحقیق کرده و بعد هم خیال پردازی را به آن افزوده است.او توانسته ظرف زمان و مکان را کاملا باورپذير از كار دربياورد و بعد داستان را در آن بپروراند.
اما باز هم سر حرفم هستم که او نتوانسته به این رمان،جذابیت را اضافه کند.پایانش خیلی هندی شد.همان قصه پیدا کردن دوستش و غیره.
من هم میگویم که این نظر شماست و عدهای از جمله خودم با این نظر مخالفند.
چرا تا حالا سراغ یوسا نرفتهاید یا نویسندگانی در این اندازه.
اولاً به این دليل که مترجم خوبی مثل آقای کوثری آثار این نویسنده را ترجمه میکند، و ثانیا همين یوسا که مثال زدید به انگلیسی نمینویسد.البته نویسندگان دیگری هم به همین دلیل در دایره کاری من قرار ندارند.
این روزها شاهد ترجمه مجدد آثاری هستیم که در پارهای از موارد نمیتوان دلیلی منطقی برای این کار پیدا کرد.مثلا میبینیم از یک کتاب چند ترجمه خوب وجود دارد اما منتقدان این کار،خود به ترجمه چندباره آن دست می زنند.اوج این کار امسال در نمایشگاه کتاب روی داد که از یک کتاب 28 ترجمه همزمان وارد بازار شد...
شخصا برای این کار انگیزه ندارم. چون اگر ترجمه کتابی خوب است که هست.اگر هم بد باشد، به شرطی که آن کتاب ارزشش را داشته باشد میشود سراغش رفت. باز هم تاکید میکنم که باید ببینم ارزش این دوبارهکاری را دارد یا نه. راهِ رفتة دیگران را رفتن، كار آساني است. اما در مورد آن نکته تاثرانگیز که اشاره کردید باید بگویم از آنجا كه ما تابع قانون كپيرايت نيستيم، ترجمه چندباره کتاب در ایران منع قانوني ندارد. دارد؟پس فعلا نمیتوان در اين مورد حرف زد.
شما در زمینه داوری آثار ادبی هم فعال بودید.یکی از مباحث روز به امر داوری بر میگردد. وقتی فهرست داوران را می بینیم،متوجه می شویم که در چند جايزه ادبي همان نفرات به قضاوت پرداختهاند. در این صورت میتوان به چنین جوايزي اطمینان کرد؟آیا سلایق گوناگون در نظر گرفته میشوند؟
اصولا داوری کار سختی است چون وقت و انرژی میگیرد. در آن چند موردي كه من در داوري شركت داشتم، داورها را یا گردانندگان جوايز انتخاب میکردند یا سایر داوران .این که چرا اين افراد ثابت بودند به این بر میگردد که یا کسی برای داوری نبوده(احتمالا) یا کار آنقدر شاق بوده که کسی قبول نمیکرده. من در مورد سلامت جوايزي كه در داوري آنها شركت داشتم، میتوانم با قاطعیت بگویم كه افرادی زحمتکش چند ماه تلاش کردند تا همة كتابها به موقع بررسي شوند. اگر این عده نبودند، همین جوايز ادبي را هم نداشتیم. در هر صورت، بودن چنین جوايزي از نبودنشان بهتر است.
میتوانید بگویید چقدر دستمزد دریافت میکردید؟این سئوال را از این جهت پرسیدم که قیاسی داشته باشم میان حجم کار و زمانی که در اختیار افراد است.
اکثر داوریها افتخاری است و اگر هم مبلغي پرداخت ميشود جبران چند ماه كار داوران را نميكند. اما چیزی که بیش از همه مرا آزرده می کند نارضايتي عمومي است. تقریبا همه ناراضیاند.انگار ذرهبین به دست گرفتهاند كه بیفتند به جان آثار برگزیده و عيب و ايرادشان را پيدا كنند. فراموش ميكنند كه داوران از بين آثار موجود دست به انتخاب ميزنند.
بهتر نیست ناشران برای تقبل هزینه ها وارد عمل شوند؟
اين كار باید جا بیفتد. وقتی کتابی جایزه ميگيرد، بیشترین نفع به ناشر میرسد. روی جلد کتاب چاپ میشود که مثلا برنده فلان جایزه ادبی است.این در فروش کتاب تاثیر دارد و گاهي باعث ميشود به چاپهاي متعدد برسد. برای همین ناشران بايد در تقبل هزینههاي جوايز ادبي مشارکت داشته باشند.
شما دیگر داوری نمی کنید؟
نه. فعلا نه. فکر ميکنم ارزشش را ندارد. كتاب خواندن را دوست دارم اما وقتی موظف باشم اين كار را در زمان معيني انجام بدهم، تمام لذتش از بين ميرود.
منبـع: گفت و گو با مژده دقیقی
RE: اسطوره شرلوک هولمز - MunChy - ۱۳۸۸/۱۱/۴ صبح ۱۱:۴۸
فیلم شرلوک هولمز محصول 2009 به کارگردانی گای ریچی رو دیدم. گای ریچی رو به خاطر کمدی/اکشن هایی با ریتم فوق العاده سریع و دیالوگ هایی تیز میشناسیم. از فیلم قاپ زنی یا Snatch که بارها از تلویزیون پخش شده تا Lock , Stock و فیلمهای دیگه. اینجا هم گای ریچی, شرلوک هولمزی زیرک و باهوش, اهل موقعیت و شوخی, قدرتمند و بامزه رو تحویلمون داده و انصافا هم این نقش رو رابرت داونی جونیور که به خاطرش گولدن گلاب رو برد خوب ایفا کرده. جود لاو در نقش دکتر واتسون هم عالی ظاهر شده. زدن فلش بک و فوروارد و استاپ سین در فیلمهای ریچی رسمی عادی هست و اینجا هم از این صحنه ها کم نمیبینم. به طور مثال این سکانس دعوای زیر زمینی هولمز که دیدنی از کار در اومده :
و اما خبری خوب برای همه موریارتی دوستان. فیلم به شکلی تموم میشه که ساخته شدن یک sequel (دنباله) رو قطعی باید بدونیم. البته خبر حضور برد پیت در نقش موریارتی از مدت ها قبل به گوش میرسید. به هر ترتیب من که مشتاق دیدن قسمت دوم از سری شرلوک هولمز های گای ریچی هستم.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - siyavash1357 - ۱۳۸۸/۱۱/۷ صبح ۱۰:۲۱
امروز تو اینترنت می گشتم یه فروم جالب درباره هلمز دیدم که گفتم بذارم شما هم استفاده کنین
http://www.holmesian.net/forums/
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سروان رنو - ۱۳۸۸/۱۱/۲۰ عصر ۰۷:۴۴
فيلم سينمايي «شرلوک هولمز» به کارگرداني روي ويليام نيل و با بازي باسيل بردبون و نايجل بروس جمعه 23 بهمن ساعت 20:45 از شبکه چهار سيما پخش ميشود.
درخلاصه داستان فيلم آمده: جعبه هاي موزيکال که درفروشگاه لوازم خانگي همگي به فروش رفتهاند، براي خريداران دردسرهايي تاسرحد قتل بوجود آوردهاند. وقوع اين حوادث عجيب سبب حيرت کاراگاه هولمز ودستيار او دکتر واتسن شده است.
طبق تحقیقاتی که شد این نسخه کلاسیک ، مربوط به دهه 40 باید باشد. آیا تکراری است ؟
RE: اسطوره شرلوک هولمز - MunChy - ۱۳۸۸/۱۱/۲۰ عصر ۱۰:۲۸
(۱۳۸۸/۱۱/۲۰ عصر ۰۷:۴۴)سروان رنو نوشته شده:
فيلم سينمايي «شرلوک هولمز» به کارگرداني روي ويليام نيل و با بازي باسيل بردبون و نايجل بروس جمعه 23 بهمن ساعت 45/20 از شبکه چهار سيما پخش ميشود.
درخلاصه داستان فيلم آمده: جعبه هاي موزيکال که درفروشگاه لوازم خانگي همگي به فروش رفتهاند، براي خريداران دردسرهايي تاسرحد قتل بوجود آوردهاند. وقوع اين حوادث عجيب سبب حيرت کاراگاه هولمز ودستيار او دکتر واتسن شده است.
طبق تحقیقاتی که شد این نسخه کلاسیک ، مربوط به دهه 40 باید باشد. آیا تکراری است ؟
Dressed to Kill محصول 1946 هست.
یکی از همکاری های مشترک بسیل رتبون و روی ویلیام نیل در سری فیلمهای شرلوک هولمز.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۹/۲/۲۳ عصر ۰۹:۳۱
درخصوص گزارش *savezva* از نمایشگاه کتاب
کتاب حلقه سرخ ششمین جلد از مجموعه داستانهای شرلوک هولمز از انتشارات هرمس با ترجمه مژده دقیقی است
شر لوک هولمز شامل 12 کتاب است که آخرین کتاب با عنوان The last bow در1929 چاپ شد
معادل فارسی این کتاب آخرین تعطیم است که شامل 8 داستان می شود
داستان آخرین تعظیم آخرین داستان شرلوک هولمز است که دراین داستان کاراگاه افسانه ای بعد ازبه دام انداختن یک جاسوس حرفه ای در بحران جنگ جهانی ، بازنشسته شده و به پرورش زنبور عسل روی می آورد . شرلوک هولمز در این داستان جاودان باقی می ماند
مژده دقیقی پیش از این از کتاب آخرن تعظیم داستان جعبه مقوایی را ترجمه کرده بود و در حلقه سرخ 6 داستان دیگر این مجموعه ودر مجموع 7 داستان ترجمه کرد
آخرین داستان کتاب ترجمه نشد چون درجلد آخر داستانهای شرلوک هولمز باید چاپ بشود
بعد از حلقه سرخ مژده دقیقی کتاب مجموعه داستان نقشه هایت را بسوزان نوشته رابین جوی لف را ترجمه کرده وترجمه شرلوک هولمز به تعویق افتاده
همچنان منتظر جلد هفتم داستانهای شرلوک هولمز هستیم
RE: اسطوره شرلوک هولمز - seyed - ۱۳۸۹/۳/۱ عصر ۰۸:۳۲
سلام دوستان
اين مطلب رو به واسطه يادآوري دوست گرامي شرلوك پسند، جناب آقاي بهزاد ستوده مي نويسم. ظاهرا اينترنت ايشون قطع مي باشد و طي تماسي، اين ماموريت به بنده محول شد.
القصه...
امروز روز تولد سر آرتور كونان دويل، خالق آثار شرلوك هولمز است. اين روز رو به همه شرلوك پسندها و عاشقان هولمز عزيز، تبريك ميگم (از طرف ستوده)
«سر آرتور ايگناتيوس كونان دويل» در 22 مه 1859 م. در ادينبورگ اسكاتلند در خانوادهاي كاتوليك زاده شد. پدرش «چارلز دويل» فرزند «جان دويل» و برادر «ريچارد دويل» بود؛ و البته هم پدر، هم عمو و هم پدربزرگِ «آرتور» همگي نقاش بودند. پدرش به سبب عدم موفقيت در نقاشي، به مشروبات الكلي پناه برد و در نهايت به خاطر حملات صرع به آسايشگاه رواني منتقل شد.
«سر آرتور كونان دويل» در دانشگاه ادينبورگ در رشتهي پزشكي به تحصيل پرداخت و در سال 1881 م. كه توانست دكتراي خود را دريافت كند؛ به سمت پزشك كشتي در درياهاي قطب شمال و آفريقا به فعاليت پرداخت و در جنگهاي سودان و آفريقاي جنوبي شركت كرد. در سال 1882 م. كه وي به عنوان پزشك كشتي، در يك كشتي كه عازم آفريقا بود كار ميكرد؛ نخستين داستانش با نام «ناخداي ستاره قطبي» را بر بنياد تجربههاي شخصي خود در مقام يك پزشك كشتي را نوشت. و در طول سه سال پس از آن به انتشار داستانهاي كوتاه خود ادامه داد. وي در سال 1886 م. نوشتن رماني را آغاز كرد. داستاني معمايي كه كارآگاه خصوصي خود، شرلوك هولمز را به جهانيان معرفي ميكرد. اين رمان با عنوان «اتود در قرمزِ لاكي» در عرض يك سال به پايان رسيد و اولين داستان از سري داستانهاي شرلوك هولمز بود.
البته كونان دويل، تنها به نوشتن داستانهاي جنايي بسنده نكرد، و چندين رمان تاريخي و كتابهايي درباره احضار ارواح نيز نگاشت.
«سر آرتور كونان دويل» در تاريخ 7 جولاي 1930 در كراويورو، در ساكسِ انگستان بدرود حيات گفت.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۹/۳/۱۸ عصر ۰۱:۴۸
7 مــی تولد سِر آرتور کونان دویل گذشت وبه سکوت برگزار شد
برای دوستان خاطره ای نقل میکنم از یکی از سفرهای شرلوک هولمز ، کاراگاه افسانه ای و دوست و همکارش دکتر واتسون
شرلوك هولمز كارآگاه معروف و معاونش واتسون رفته بودند صحرانوردي و شب هم چادري زدند و زير آن خوابيدند. نيمه هاي شب هولمز بيدار شد و آسمان را نگريست. بعد واتسون را بيدار كرد و گفت: نگاهي به آن بالا بينداز و به من بگو چه ميبيني؟ واتسون گفت: ميليونها ستاره ميبينم .
هلمز گفت: چه نتيجه ميگيري؟
واتسون گفت: از لحاظ روحاني نتيجه ميگيرم كه خداوند بزرگ است و ما چقدر در اين دنيا حقيريم. از لحاظ ستاره شناسي نتيجه ميگيريم كه زهره در برج مشتري است، پس بايد اوايل تابستان باشد. از لحاظ فيزيكي، نتيجه ميگيريم كه مريخ در محاذات قطب است، پس ساعت بايد حدود سه نيمه شب باشد. شرلوك هولمز قدري فكر كرد و گفت: واتسون تو احمقي بيش نيستي.
نتيجه اول و مهمي كه بايد بگيري اينست كه : چادر ما را دزديده و برده اند
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سروان رنو - ۱۳۸۹/۳/۱۸ عصر ۰۵:۳۸
بیچاره دکتر واتسون ، حتما پیش خودش فکر می کرده الان با اینهمه تحلیل موشکافانه ، هلمز بهش یه آفرین و بارک الله میگه
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۹/۳/۳۱ عصر ۰۱:۳۲
امروز دوشنبه 31 خرداد ساعت 3:15 بعدازظهر
فیلم شرلوک هولمز آغاز قرن 20 از شبکه چهار برنامه سینما اقتباس
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۹/۴/۱ صبح ۰۶:۵۸
فيلم محصول 1986 روسيه است که به کارگرداني ايگور ماسلنيکف تهيه شده و در آن واسيلي ليوانف و ویتالی سولومین بازي کردند. نویسنده فیلمنامه ولادیمیر والود یسکایا
موسیقی ولادیمیر داشکویچ
شرلوک هولمز های روسیه ضایع ترین اقتباس است و نمونه آن این فیلم است که قبلً سگ باسکرویل را از روسیه در شبکه 4 شاهد بوده ایم
ابتدای فیلم برای مخاطب حرفه ای مشخص می کند که با یک اثر ضعیف روبرو است و وقتی وارد داستان اصلی می شویم که یک برداشت من درآوردی از "لکه دوم " است غیر قابل تحمل می شود
در واقع فیلم برای کسانی ساخته شده که هیچ آشنایی با شرلوک هولمز ندارند و برای وفاداری به چند ماجرای شرلوک هولمز اشاره می شود
-نقشهای بروس بارتینگتون
-انگشت قطع شده مهندس
به هر حال تماشای این فیلم که در واقع وداع با شرلوک هولمز است تکرار یکی از داستانهای قدیمی است
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سروان رنو - ۱۳۸۹/۴/۱ صبح ۱۱:۲۲
اتفاقا من هم با این نسخه که پریروز پخش شد ارتباط برقرار نکردم . به نظر خسته کننده و کند می اومد. تنها و تنها نقطه مثبت فیلم صدای همیشه زیبای حسین عرفانی بود ( البته اینکه به چهره بازیگره می خورد یا نه جای تامل داره . ) نکته مایوس کننده تر این بود که این قسمت از سینما اقتباس هم بخش تحلیلی نداشت ( حتی 1 دقیقه ) در صورتیکه می شد به بررسی اقتباس های مختلف از شرلوک هلمز پرداخت و جای کار زیادی وجود داشت. اگر دست اندرکاران سینما اقتباس به خاطر جام جهانی قید بخش تحلیل را زده باشند باید به ایشان گفت که بهتر است اصلا تا پایان بازی ها سینما اقتباس را پخش نکنند تا اینکه اینطور ناقص پخش کنند.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۹/۴/۱۶ عصر ۰۲:۱۵
(۱۳۸۸/۷/۱۵ عصر ۰۷:۳۹)سروان رنو نوشته شده:
الان نسخه هایی که از مجموعه شرلوک هلمز در بازار هست یا کپچر تلویزیون هست ( مشکل کیفیت تصویر و سانسور ) یا اینکه زبان اصلی و زیرنویس ( نداشتن دوبله ) . کسی مجموعه ای که با اصل تصویر DVD صداگذاری دوبله شده باشه سراغ نداره ؟
چقدر از اون فیگورهای هلمز برتی خوشم می اومد
لوئي عزيز نسخه صداگذاري سريال شرلوك هولمز (2صدا زيرنويس فارسي )وارد بازار شده كه اين افتخار را دارم كه اين نسخه منحصر بفرد را خدمت دوستان معرفي كنم كه از طريق سيد به من رسيده
RE: اسطوره شرلوک هولمز - Savezva - ۱۳۸۹/۴/۳۰ صبح ۰۸:۴۷
بهزاد عزیز
از بابت هدایای ارسالی ممنونم. روح مرا تازه کردی...
الان حس من مثل دکتر واتسون است که در مطبش پس از مدتها هولمز را دیده بود...!
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۹/۵/۹ عصر ۰۸:۰۹
فيلم "زندگي خصوصي شرلوك هولمز " ساخته بيلي وايلدر را براي دوبله سفارش داده بودم
به بهرام زند و بعد از مدت ها آماده شد
بهرام زند خودش بجاي رابرت استيفر(شرلوك هولمز ) و پرويز ربيعي كم في السابق كالين بلك لي ( دكتر واتسون) و ميرطاهر مظلومي كريستوفرلي(مايكرافت هولمز) مينا شجاع (خانم هادسون)
مي توانيد اين فيلم كلاسيك را از ويديو كلوپ سر كوچه يا سر خيابان تهيه كنيد و حالش را ببريد
زندگي خصوصي شرلوك هولمز را تقديم مي كنم به
SAVEZVA و رامين و بيلي وايلدر كافه (بچه رزماري )
RE: اسطوره شرلوک هولمز - norman.bates - ۱۳۸۹/۵/۱۰ صبح ۰۴:۵۳
یادمه پارسال تو گاردین یه مطلب در مورد شرلوک هولمز منتشر شد، نکته جالب این بود که توی متن به این که تو کشور ایران و تو یه دوره ای حتی بچه دبستانی ها هم هر هفته شبها سریال شرلوک هولمز رو نگاه میکردن اشاره شده بود
این عکس هم مربوط به ایستگاه مترو خیابان بیکر است، یه کاشی کاری خیلی بزرگ از نیمرخ هولمز هم تو ایستگاه هست که متاسفانه پیداش نکردم
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۹/۶/۳ صبح ۰۷:۲۶
شرلوك هولمز 2010
شرلوك هولمز كاراگاه افسانه اي در 2010 شمايل فراتر از قرن 18 دارد .همينطور دكتر واتسون منفعل كه بخاطر جراحت جنگ پايش مي لنگد و بخاطر زخم كتف دستش درست كار نمي كند
امروز مي بينيم يك تنه مبارزه تن به تن مي كند و درعين واحد چند حريف را زمين گير مي كند
مري مورستون در داستان نشانه والدينش فوت شدند 4 اول با شرلوك وسپس با دكتر واتسون آشنا مي شود و شرلوك هولمز و واتسون را استخدام مي كند براي همراهي ولي مي بينيم مري مورستون هنوز با شرلوك هولمز آشنا نشده و دكتر واتسون با پدر و مادر مري ملاقات دارد و ...
از يك نظر ديگر آن مخاطبي امروز كه هيچ آشنايي قبلي با شرلوك هولمز ندارد با ديدن فيلم سراسر اكشن و فضاي سحر انگيز لندن دوره ويكتوريايي مشتاق مي شود بيشتر با اين اسطوره آشنا بشود و رو به فيلم ها مي آورد و به كتاب . از نظر من هنوز شرلوك هولمز در ادبيات جهان جايگاه اول را دارد و پسرك جادوگر "هري پاتر" درمقام دوم باقي ماند
َ
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سروان رنو - ۱۳۸۹/۶/۳ عصر ۰۷:۲۱
دو هفته پیش سینما اقتباس دوباره شرلوک هلمز رو گذاشته بود اسمش پنجه سرخ بود و تیم دوبلورها هم مانند همان نسخه قبلی بود که چند ماه پیش پخش کرده بود. البته این نسخه سیاه سفید و رنگی اش نکرده بودند. این نسخه ها همونطور که می دونید روسی هستند اما کاراکتر دکتر واتسون توی اونا خیلی بامزه است و به نظر من خنگ ترین دکتر واتسون در ورژن های مختلف این اثر است . . کسی این نسخه رو ندید ؟
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۹/۶/۳ عصر ۱۰:۳۱
از جمعه همين هفته سريال ماجراهاي شرلوك هولمز و دكتر واتسون به سبك روسي از شبكه "4" ساعت 5 :15 بعدازظهر پخش مي شود . به هرحال جاي تشكر دارد كه شبكه محترم "4" نمي گذارد چراغ شرلوك هولمز خاموش باشد . از اين سريال بصورت فيلم سيتمايي قبلا پخش شده كه در موردش بحث داشتيم ولي اين مرتبه بصورت مجموعه كامل است
RE: اسطوره شرلوک هولمز - رائول والش - ۱۳۸۹/۶/۴ صبح ۱۲:۴۸
(۱۳۸۹/۶/۳ عصر ۰۷:۲۱)سروان رنو نوشته شده:
کسی این نسخه رو ندید ؟
البته درباره مجموعه روسی شرلوک هولمز اطلاع چندانی ندارم. اما فیلمی که به نام پنجه سرخ از تلویزیون پخش شد محصول استودیوی یونیورسال آمریکا است. این سری یک مجموعه چهارده قسمتی است که در دوره جنگ جهانی دوم ساخته شده و در همگی آنها بازیل راتبون به نقش شرلوک هولمز و نایجل بروس به نقش دکتر واتسن بازی کرده اند. و آمیزه ای معما و کمی ترس و کمدی هستند.
سه نکته جالب درباره پنجره سرخ به نظر من رسید:
1. صحنه پردازی این فیلم از بسیاری جهات شبیه فیلمهای ترسناک ارزان قیمت یونیورسال است. مثل سری دراکولاها. 2. قاتل در این فیلم شخصیتی چند وجهی و بسیار پیچیده دارد و در صحنه ای که لباس زنانه پوشیده بود به شدت فیلم روانی را به خاطر می آورد. 3. داستان فیلم در ایالت کبک کانادا می گذرد. در انتهای فیلم (که نمی دانم از تلویزیون پخش شد یا نه) شرلوک هولمز از قول وینستون چرچیل درباره بزرگی ملت کانادا سخنان کوتاهی بر زبان می آورد که در ظاهر ربطی به فیلم ندارد. با یک جستجوی کوچک متوجه شدم که این سخنان برای حفظ وحدت بین متفقین در آن دوره اضافه شده و نوعی تبلیغات جنگی (البته به سبک 70 سال پیش!) به شمار می آید و ظاهرا در انتهای تمام فیلمهای این سری به نحوی گنجانده شده است.
به هر حال اگر این سری از شرلوک هولمز بخواهد پخش شود که یک کار فوق العاده و بسیار سرگرم کننده خواهد بود. اما به گمانم مراد همان مجموعه روسی شرلوک است که آقای ستوده گفته اند.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۹/۶/۴ صبح ۰۷:۴۱
(۱۳۸۹/۴/۱ صبح ۰۶:۵۸)بهزاد ستوده نوشته شده:
فيلم محصول 1986 روسيه است که به کارگرداني ايگور ماسلنيکف تهيه شده و در آن واسيلي ليوانف و ویتالی سولومین بازي کردند. نویسنده فیلمنامه ولادیمیر والود یسکایا
موسیقی ولادیمیر داشکویچ
شرلوک هولمز های روسیه ضایع ترین اقتباس است و نمونه آن این فیلم است که قبلً سگ باسکرویل را از روسیه در شبکه 4 شاهد بوده ایم
سريال ادامه همان فيلم روسي است جمعه بعدازظهر مي توانيد از كانال 4 ببنيد
اگر مجموعه بازيل راتبون كامل (14قسمت)پخش مي شد كه عالي بود يك قسمت هم قبلا دوبله شده منوچهر والي زاده حرف زده سالها قبل همونطور كه اشاره كرديد شرلوك هولمز هاي بازيل راتبون بيشتر جنبه سياسي داشت و اقتباس از اصل داستان نبود ولي شرلوك هولمزهاي جرمي برت عين داستان بودند و اقتباس كامل
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زبل خان - ۱۳۸۹/۹/۱۱ عصر ۰۳:۰۲
بی شک جرمی برت فقید محبوبترین بازیگری هست که تا حالا نقش شرلوک هلمز را بازی کرده ومخصوصا با اون دوبله زیبائی که استاد بهرام زند زحمتش را کشیدن!
همه چی دست به هم دادن تا جرمی برت با این نقشش جاودانه شود! باور کنید فیلم جدیدشرلوک هلمز که جونیور بازی کرده اصلا به دلم ننشت! خیلی سخته که بازیگری را به جای جرمی برت در نقش شرلوک هلمز ببینم!
همانند هیث لجر فقید که در شوالیه تاریکی کریستوفر نولان نقش جوکر را بازی کرد وجاودانه شد! به نظرم تا ابد دیگه بازیگری نخواهد امد که چنین جوکری را بازی کنه!
همانطورکه دیوید ساچت به زیبائی در نقش هرکول پواروی اگاتا کریستی بازی کرد ! البته به نظر کارشناسان البرت فینی هم که در فیلم قتل در قطار سریع السیر شرق نقش پوارو را بازی کرد کاملترین نقش پوارو هست..
ولی برای من یکی دیگه سخته بازیگر دیگه ای را به جای جرمی برت در نقش شرلوک هلمز قبول کنم..
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۹/۹/۱۱ عصر ۰۵:۴۶
(۱۳۸۹/۹/۱۱ عصر ۰۳:۰۲)زبل خان نوشته شده:
بی شک جرمی برت فقید محبوبترین شخصیتی هست که تا حالا درباره شرلوک هلمز ساخته شده ومخصوصا با اون دوبله زیبائی که استاد بهرام زند زحمتش را کشیدن!
همه چی دست به هم دادن تا جرمی برت با این نقشش جاودانه شود! باور کنید فیلم جدیدشرلوک هلمز که جونیور بازی کرده اصلا به دلم ننشت! خیلی سخته که بازیگری را به جای جرمی برت در نقش شرلوک هلمز ببینم!
همانطورکه دیوید ساچت به زیبائی در نقش هرکول پواروی اگاتا کریستی بازی کرد ! البته به نظر کارشناسان البرت فینی هم که در فیلم قتل در قطار سریع السیر شرق نقش پوارو را بازی کرد کاملترین نقش پوارو هست..
ولی برای من یکی دیگه سخته بازیگر دیگه ای را به جای جرمی برت در نقش شرلوک هلمز قبول کنم..
جمله اول را این طور اصلاح کنید
"بی شک جرمی برت فقید محبوب نرین بازیگری است که تا حالا نقش شرلوک هولمز را بازی کرده..."
جرمی برت قبل از بازی درنقش شرلوک هولمز در صحنه تئاتر و بر پرده سینما معروف بود در ضمن بازیل راتبون فقید هم بسیار در این نقش درخشیده و الگوی جرمی برت در بازیگری بود
از بین بازیگران نقش هرکول پوارو دیوید ساچت و پیتر یوستینوف بیشترین محبوبیت را دارند
سریال هرکول پوارو در زمان خودش جایزه بهترین دوبله تلوزیون را گرفت که بی شک مدیون گویندگی عالی اکبر منانی بود و در این باره گفت" هرکول پوارو را من هرکول پوارو کردم جایزه اش را یک نفر دیگر (مرحوم عطا ا... کاملی مدیردوبلاژ) گرفت
RE: اسطوره شرلوک هولمز - منصور - ۱۳۸۹/۹/۱۱ عصر ۰۶:۳۱
(۱۳۸۹/۹/۱۱ عصر ۰۵:۴۶)بهزاد ستوده نوشته شده:
(منانی) گفت" هرکول پوارو را من هرکول پوارو کردم جایزه اش را یک نفر دیگر (مرحوم عطا ا... کاملی مدیردوبلاژ) گرفت
منانی اگر چنین گفت غلط کرد که گفت. این ادای احترام به مدیر دوبلاژی بزرگ چون کاملی است؟ نحوه صحبت کردن با ته لهجه فرانسوی را چه کسی ابداع و پس از 50 بار تمرین در دهان منانی گذاشت؟ اصولا چه کسی منانی را ، برای این نقش انتخاب کرد؟... اگر یاکیده منم منم میکند در لذت نقاشی توفیری با هر پیشکسوت یا پس کسوت دیگری که همین لحن را در هر هنری بکار میگیرد ندارد. منم منم اصولا گویش هنرمندان نیست. و خطاب به او که: پوارو پوارو بود چه تو میگفتی چه اصغر کچل. این پوارو و کاملی بودند که نام تو را از حد " من میدونم که ما موفق نمیشیم گالیور" به اندازه یک چوب خط بالاتر بردند وگرنه تو حتی در دوبله جدید گالیور قادر به تکرار کار 35 سال قبل خودت هم نبودی...
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۸۹/۹/۱۱ عصر ۰۸:۰۲
این نقل قول از اکبر منانی را در مجله سروش هفتگی خوانده ام شماره اش را نمی دانم واقعاً چنین حرفی زد و در مقدمه کتاب " سرگذشت دوبله " به شاگردی عطا ا... کاملی افتخار می کند ولی با این که کتابش را دوسال بعد از فوت ان مرحوم نوشته اشاره به درگذشت ایشان ندارد ولی در خصوص مرحومه مهین بزرگی بفوتش اشارم کرده که همزمان با چاپ کتاب بود
گفتوگو ی اکبرمنانی با روزنامه تهران امروز
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۹۰/۲/۳۱ عصر ۰۷:۳۶
22 می 1859 روز تولد سر آرتور کنان دویل
در عنوان داستانهای شرلوک هولمز به ترتیب اعداد بر می خوریم که جالب توجه است
1-[یک]اتود در قرمز لاکی(ASTUDY IN SCARLET)
2- لکه دوم
3- سه نفر بنام گری دب
3- خانه سه شیروانی
3- سه دانش آموز
4- نشانه چهار
5- پنج هسته پرتغال
6- شش ناپلئون
و اما رنگه در عناوین داستانهای شرلوک هولمز
انجمن موسرخها
حلقه سرخ
یاقوت آبی
سیمای زرد
پیتر سیاه
حیوانات
سگ شکاری خانواده باسکرویل
اسب پیشانی نقره ای
خفاش ساسکس
مرد میمون نما
RE: اسطوره شرلوک هولمز - جیسون بورن - ۱۳۹۰/۸/۲۵ صبح ۰۵:۰۲
این هم قسمت دوم شرلوک هولمز با عنوان فرعی بازی سایه ها که قرار است از 16 دسامبر اکران شود.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۹۰/۱۰/۱۲ عصر ۰۷:۳۱
داستانهای شرلوک هولمز کوتاه ( 56 داستان ) بلند (4 داستان )
|
|
داستانهای کوتاه شرلوک هولمز
|
|
ماجراهای شرلوک هولمز(1892)
|
|
1- رسوایی در کشور بوهم
|
"کریم امامی"
|
|
2- انجمن مو سرخ ها
|
"کریم امامی"
|
|
3- مسئله هویت
|
"مژده دقیقی"
|
|
4- راز دره باسکامب
|
"مژده دقیقی"
|
|
4- راز دره باسکامب
|
"مژده دقیقی"
|
|
6- مرد لب کج
|
"کریم امامی"
|
|
7- یاقوت کبود
|
"کریم امامی"
|
|
8- نوار خال خال
|
"کریم امامی"
|
|
9- انگشت شست
|
"کریم امامی"
|
|
10- اشراف زاده مجرد
|
"کریم امامی"
|
|
11- نیم تاج یاقوت
12- آلش های سرخ
|
"کریم امامی"
"کریم امامی"
|
|
|
|
خاطرات شرلوک هولمز(1894)
|
|
13- برق نقره ای "کریم امامی"
|
|
14- سیمای زرد
|
|
|
15- کارمند بورس اوراق بهادار
|
"مژده دقیقی"
|
|
16- ماجرای کشتی گلوریااسکات
|
"کریم امامی"
|
|
17- آیین ماسگریو
|
"کریم امامی"
|
|
18- ملاک رایگیت
|
"مژده دقیقی"
|
|
19- مرد خمیده پشت
|
"مژده دقیقی"
|
|
20- بیمار مقیم
|
"کریم امامی"
|
|
21- مترجم یونانی
|
"کریم امامی"
|
|
22- عهدنامه دریایی
|
"کریم امامی"
|
|
23- آخرین مسآله
|
"کریم امامی"
|
|
|
|
بازگشت شرلوک هولمز(1905)
|
|
24- خانه خالی
|
"کریم امامی"
|
|
25- معمار نورود
|
"رضا طاقی"
|
|
26- مردان رقصان
|
"رضا طاقی"
|
|
27- دوچرخه سوار تنها
|
"کریم امامی"
|
|
28- مدرسه پرایوری
|
"جمشید اسکندانی"
|
|
29- پیتر سیاه
|
"جمشید اسکندانی"
|
|
30- چارلز آگوستوس میلورتون
|
"کریم امامی"
|
|
31- شش ناپلئون
|
"کریم امامی"
|
|
32- سه دانش آموز
|
"بهزاد ستوده"
|
|
33- عینک دورطلایی
|
"کریم امامی"
|
|
34- سه چهارم گمشده
|
"جمشید اسکندانی"
|
|
35- کاخ الی گرنج
|
"جمشید اسکندانی"
|
|
36- لکه دوم
|
"کریم امامی"
|
|
|
|
آخرین بدرود (1917)
|
|
37- عمارت ویستریا
|
"مژده دقیقی"
|
|
38- جعبه مقوایی
|
"مژده دقیقی"
|
|
39- حلقه سرخ
|
"مژده دقیقی"
|
|
40- نقشه های بروس پارتینگتون
|
"مژده دقیقی"
|
|
41- کاراگاه محتضر
|
"مژده دقیقی"
|
|
43- پای شیطان
|
"مژده دقیقی"
|
|
44- آخرین بدرود
|
"قاسم صنعوی"
|
|
|
|
پرونده های شرلوک هولمز1927
|
|
45- موکل برجسته
|
"بهزاد ستوده"
|
|
46- سرباز رنگ پریده
|
"بهزاد ستوده"
|
|
47- الماس مازارن
|
"بهزاد ستوده"
|
|
48- سه نفر بنام گری دب
|
"بهزاد ستوده"
|
|
49- خفاش ساسکس
|
"بهزاد ستوده"
|
|
50- عمارت سه شیروانی
|
"بهزاد ستوده"
|
|
51- مشکل پل تور
|
"بهزاد ستوده"
|
|
52- مرد میمون نما
|
"بهزاد ستوده"
|
|
53- شیرهای مونه
|
"بهزاد ستوده"
|
|
54- پرده اتاق
|
"بهزاد ستوده"
|
|
55- عمارت قدیمی شوسکمب
|
"بهزاد ستوده"
|
|
56- نقاش بازنشسته
|
"بهزاد ستوده"
|
|
داستانهای بلند شرلوک هولمز
|
|
57- اتود در قرمز لاکی1886
|
"مژده دقیقی"
|
|
58- نشانه چهار1889
|
"مژده دقیقی"
|
|
59- درنـده باسکرویل(1902)
|
"مژده دقیقی"
|
|
60- دره وحشت(1917)
|
"مژده دقیقی"
|
|
|
|
|
|
|
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زبل خان - ۱۳۹۰/۱۱/۲ عصر ۰۹:۲۱
قسمت دوم فیلم شرلوک هلمز که جدیدا اکران شده و ملاقات با سایه بود رو امروز دیدم.هر چند کیفیت فیلم زیاد جالب نبود و زیر نویس خوبی نداشت ولی از لحاظ جلوه های ویژه فوق العاده هست و فیلمی پرخرجه و جونیور و جودلاوهم تقریبا بازی خوبی ارائه دادند،توی فیلم برای اولین بار چهره جیمز موریاتی دشمن شماره یک شرلوک هلمز دیده می شود که معتقدم زیاد کار جالبی نیست و بهتر این بود که چهره موریاتی رو تماشاگر نبیند که حس شیطانی و مرموز او همچنان برای تماشاگر تازگی داشته باشد..
موضوع فیلم هم موریاتی قصد دارد که دنیا رو درگیر جنگ جهانی کند که...
.معماهای فیلم هم بد نیست ولی به جالبی قسمت اولش اصلا نیست که فیلم خوبی از کار در آمده بود..
RE: اسطوره شرلوک هولمز - رزا - ۱۳۹۰/۱۱/۶ صبح ۱۰:۵۳
سخنی از دیوید برک (هنرپیشه ای که در سری اول نقش دکتر واتسن رو در سریال ماجراهای شرلوک هلمز بازی کرده بوده) در باب جرمی برت:
وقتی جرمی افسرده میشد، از طرف یکی از طرفدارانش برای خودش نامه فدایت شوم میفرستاد.
یکبار جرمی بهم گفت که از وقتی برای خودم نامه ای از طرف یکی از طرفدارانم فرستادم، حالم بهتر شده. بهش گفتم: مطمئنی؟؟!!!
جرمی گفت: معلومه که مطمئنم. منم ازش پرسیدم: چی برای خودت فرستادی؟ گفت: نوشتم:
جرمی عزیز.
میخواستم بهتون بگم که شما یک هنرپیشه شگفت انگیزید. شرلوک هلمزی که شما بازی کردید بهترین بوده، حتی بازیل راتبون در حدی نیست که بتونه کفشهای شما رو تمیز کنه. داگلاس ویلمر و راجر استفنز هم باید بهتون التماس کنند تا بهشون درس بازیگری بیاموزید. حتی شما زیباتر از اونها هستید. فقط یه کلمه میتونه بازیگری شما رو وصف کنه. جادو.
خواهش میکنم عکس امضا شده اتان رو برام بفرستید.
ارادتمند شما
جو بلاگز
در ضمن من شنیدم که شما انسان خیلی خوبی هم هستید.
ازش پرسیدم که آیا واقعا این نامه رو برای خودت فرستادی؟!؟؟ گفت: بله! گفتم: حتی پستش هم کردی؟؟ گفت: بله. من یه تمبر پست سفارشی بهش زدم و ازشون خواستم تا جائی که ممکنه اونو سریعتر بفرستند. فردا صبح اون نامه به دستم رسید.
ازش پرسیدم: اون نامه رو خوندی؟
گفت: بله. چندین بار خوندمش و بعدش احساس شگفت انگیزی داشتم.
ازش پرسیدم: خب. آیا در عوض عکس امضاشده ات رو براش فرستادی؟
جرمی جواب داد: دیوید!!! شاید من دیوانه باشم ولی احمق نیستم. بلاگز که آدرسش رو برام نفرستاده بود!!!
از BENDING THE WILLOW اثر دیوید استورات دیویس
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۹۱/۲/۱۸ صبح ۰۹:۱۷
رمان جدیدی از شرلوک هولمز
تقدیم به جرمی برت و بهرام زند
که ماندگارترین شرلوک هولمز ایران را آفریدند
کتاب "خانه ابریشمی امروز به دستم رسید دریک روز بخصوص
امروز 7 می سالروز اولین حضور شرلوک هولمز در داستان اتود در قرمز لاکی
سالروزپایه گذاری ادبیان شرلوک هولمز
داستان خانه ابریشمی را "آنتونی هورویتس" نویسنده انگلیسی به نگارش درآورده که بیشتر به نوشتن داستانهایی در ژانر وحشت و فانتزی برای نوجوانان شهرت دارد.
نیلوفر تیموریان، مدیر انتشارات ایرانبان که این کتاب را در نمایشگاه کتاب ارایه میکند درباره «خانه ابریشمی» گفته: بنیاد سـر آتور کانن دویل اسمیت به خانواده این نویسنده تعلق دارد. آنها بعد از ۱۲۵ سال که از نخستین حضور شرلوک هولمز در ادبیات میگذرد، اجازه نگارش اثری با محوریت شرلوک هولمز را به آنتونی هوروویتس دادند که حاصل آن کتاب «خانه ابریشمی» است.
وی توضیح داد: هوروویتس با توجه به محبوبیت شرلوک هولمز در میان خوانندگان آثار دویل، نهایت تلاش خود را کرده که در اثر خود خدشهای به این شخصیت افسانهای وارد نکند. به همین دلیل هم داستان این کتاب مانند اثر اصلی در فضای لندن در آغاز قرن بیستم و با حضور همه شخصیتهای اصلی کتاب اتفاق میافتد.
داستان «خانه ابریشمی» از جایی آغاز میشود که یک فروشنده آثار هنری به نام «ادموند کارسیترز» به خانه هولمز در خیابان بیکر میآید و ادعا میکند مدتی است که مردی او را تعقیب میکند. مردی که برای گرفتن انتقام قتل برادرش از آمریکا به انگلستان آمده است.
مریم رفیعی عزیز ترجمه روانی از کار " آنتونی هورویتس" انجام داده و ...
مریم جان مترجم جوان و مستعد دست گلت درد نکنه باز هم از این کارها ترجمه کن
RE: اسطوره شرلوک هولمز - dered - ۱۳۹۱/۳/۱۵ صبح ۱۰:۳۷
با سلام
من یک نکته که نظر شخصیم است را خیلی کوتاه اینجا قرار میدهم
سریال شرلوک هولمز که بهترین سریال معمایی و پلیسی است با دو دوبله ارائه شد
علارقم اینکه به جناب جلال مقامی ارادت دارم ولی فقط دوبله جناب بهرام زند قابل قبول
و دیدنیست با تشکر از شما که چنین مجموعه و اطلاعات ارزشمند از این سریال و عوامل آن تهیه نموده اید
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زرد ابری - ۱۳۹۱/۳/۲۱ عصر ۰۶:۰۰
با درود به همه
شرلوک هلمز یعنی جرمی برت
بدون شک هیچ بازیگری ، توانایی اجرای بهتر از جرمی برت رو در نقش شرلوک هلمز نداره. این مثل روز روشنه.
بعضی مواقع فکر میکنم هدف از تولد جرمی برت بازی در مجموعه شرلوک هلمز بوده.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زبل خان - ۱۳۹۱/۳/۲۱ عصر ۰۷:۱۵
تنديسي از شرلوك هولمز در مايرينگن سوئيس
منبع:وبلاگ کتاب و داستان
شرلوك هولمز و كانن دويل
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۹۱/۳/۲۱ عصر ۰۷:۳۴
این وبلاگ آشناست
حسین سبحانی بچه اردبیل از دوستان ماهستش و علاقه خاصی به شرلوک داره
(۱۳۹۱/۳/۱۵ صبح ۱۰:۳۷)dered نوشته شده:
با سلام
من یک نکته که نظر شخصیم است را خیلی کوتاه اینجا قرار میدهم
سریال شرلوک هولمز که بهترین سریال معمایی و پلیسی است با دو دوبله ارائه شد
علارقم اینکه به جناب جلال مقامی ارادت دارم ولی فقط دوبله جناب بهرام زند قابل قبول
و دیدنیست با تشکر از شما که چنین مجموعه و اطلاعات ارزشمند از این سریال و عوامل آن تهیه نموده اید
دوست عزیز کار دوبله جلال مقامی هم خوب بود ولی از این نظر که ایشان همکار قدیمی خودش بهرام زند را فروخت به مدیر وقت شبکه دو کارش اصلا خوب نبود میدونید که مدیر وقت کانال دو با بهرام زند مشکل داشت سریال داد به مقامی تاکید کرد نقش شرلوک نباید بهرام زند باشه هرکی باشه مهم نیست فقط بهرام زند نباشه ...
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زاپاتا - ۱۳۹۱/۳/۲۳ عصر ۰۲:۲۰
(۱۳۹۱/۳/۲۱ عصر ۰۷:۳۴)بهزاد کازابلانکا نوشته شده:
دوست عزیز کار دوبله جلال مقامی هم خوب بود ولی از این نظر که ایشان همکار قدیمی خودش بهرام زند را فروخت به مدیر وقت شبکه دو کارش اصلا خوب نبود میدونید که مدیر وقت کانال دو با بهرام زند مشکل داشت سریال داد به مقامی تاکید کرد نقش شرلوک نباید بهرام زند باشه هرکی باشه مهم نیست فقط بهرام زند نباشه ...
حدود هفده سال از آن دوران مي گذرد. كار استاد مقامي براي دوستداران مجموعه شرلوك هلمز نشان از نامهرباني ايشان نسبت به بهرام زند داشت ، هرچند كه هيچگاه اين دوگوينده توانا ازهم گلايه اي نكردند. البته گويندگي ايرج رضايي بجاي دكتر واتسون بسيار شنيدني بود اما همگان صداي بهرام زند را بجاي شرلوك مي خواستند.
امروز آرزو مي كنم كه اي كاش بازهم صداي گويندگان بزرگ دوبله در استوديوهاي سيما شنيده شود . زيرا كه اين اختلافات كوچك در آن جمع هنرمندانه هيچگاه باعث پراكندگي اشان نشد. تاسف آور اينكه امروز بهرام زند هم مانند مقامي ، رفعت هاشمپور ، زهرا هاشمي و ... گوشه عزلت گزيده ، انگار نه انگار كه ما دوستداران صداي آنها حقي در اين ميانه داريم . پس از دو دهه عزيزي مثل بهزاد كازابلانكا هنوز با عشق و علاقه اي غبطه برانگيز از شرلوك هلمز و دوبله اش ياد مي كند و ما را به خاطره آن سالها مي برد . من و خيلي هاي ديگر مانند بهزاد عزيز با صداي بهرام زند خاطره داريم . كاش بهرام زند دوباره برگردد ... كاش ...
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زبل خان - ۱۳۹۱/۳/۲۳ عصر ۰۴:۳۶
شبکه بی بی سی سریال جدید"شریول هلمز" رو پخش می کنه که من قسمت اولش رو دیدم،زیاد تعریفی نداشت.و دیدن بقیه ش رو هم بی خیال شدم..
|
|
شرلوک هولمز و دکتر واتسون
نمی دونم چه حسی دارم که به غیر از جرمی برت و ادوارد هاردویک،که کلا پیوند ناگسستنی با شرلوک هلمز و دکتر واتسون دارن،اشخاص دیگری رو به جای اونها ببینم..
......
چند سال قبل،فیلم سینمائی درباره شرلوک هلمز دیدم که اسم بازیگرش یادم نیست،که شرلوک به وسیله دستگاهی خودش رو منجمد می کنه و سالها بعد وقتی که همه چی تغییر کرده و شهر پیشرفته تر از قبل شده ،بیدار میشه...نکته جالب وقتی که می خواد اطلاعات خودش رو به طرف مقابل القاء کنه،همه اطلاعاتش غلط از آب در میاد..
|
|
RE: اسطوره شرلوک هولمز - شرلوك - ۱۳۹۱/۳/۲۳ عصر ۰۵:۱۸
[quote='زبل خان' pid='14418' dateline='1339506412']
شبکه بی بی سی سریال جدید"شریول هلمز" رو پخش می کنه که من قسمت اولش رو دیدم،زیاد تعریفی نداشت.و دیدن بقیه ش رو هم بی خیال شدم..
----------------------
دوست عزیز در مورد این سریال فکر می کنم کم لطفی می کنید.
این یکی از بهترین اقتباسهایی که تا حالا من از شرلوک هولمز دیدم. اگر یکسر به لینک imdb این سریال بزنید (http://www.imdb.com/title/tt1475582/) خواهید که هم اکنون این سریال 9.1 از 10 گرفته (تعداد 67000) .
دو هنرپیشه توانای این سریال (بندیکت کامبربچ و مارتین فریمن) بخوبی از پس نقشهای خود براومدند. حتی بنظرم در بعضی قسمتها مثل مبارزه با ایرنا آدلر یا قسمت مرگ موریارتی از موضوع داستان سنتیش بسیار جذابتره و مهیجتره. همچنین در این سریال نقش برادر شرلوک (مایکرافت) بعنوان یک آدم مرموز و عضو سرویس امنیتی انگلیس پررنگتر شده .
به هر حال نظر دوستان محترمه ولی اگر این سریال در حال پخش حتما از دست ندید. (ناگفته نماند من سریال را زبان اصلی دیدم و نمی دونم اینی که می گید دوبله است یا نه. ولی اگر دوبلست امیدوارم دوبلورها تونسته باشند حق مطلب را ادا کرده باشند.)
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زبل خان - ۱۳۹۱/۳/۲۳ عصر ۰۵:۲۶
(۱۳۹۱/۳/۲۳ عصر ۰۵:۱۸)شرلوك نوشته شده:
[quote='زبل خان' pid='14418' dateline='1339506412']
شبکه بی بی سی سریال جدید"شریول هلمز" رو پخش می کنه که من قسمت اولش رو دیدم،زیاد تعریفی نداشت.و دیدن بقیه ش رو هم بی خیال شدم..
----------------------
دوست عزیز در مورد این سریال فکر می کنم کم لطفی می کنید.
این یکی از بهترین اقتباسهایی که تا حالا من از شرلوک هولمز دیدم. اگر یکسر به لینک imdb این سریال بزنید (http://www.imdb.com/title/tt1475582/) خواهید که هم اکنون این سریال 9.1 از 10 گرفته (تعداد 67000) .
دو هنرپیشه توانای این سریال (بندیکت کامبربچ و مارتین فریمن) بخوبی از پس نقشهای خود براومدند. حتی بنظرم در بعضی قسمتها مثل مبارزه با ایرنا آدلر یا قسمت مرگ موریارتی از موضوع داستان سنتیش بسیار جذابتره و مهیجتره. همچنین در این سریال نقش برادر شرلوک (مایکرافت) بعنوان یک آدم مرموز و عضو سرویس امنیتی انگلیس پررنگتر شده .
به هر حال نظر دوستان محترمه ولی اگر این سریال در حال پخش حتما از دست ندید. (ناگفته نماند من سریال را زبان اصلی دیدم و نمی دونم اینی که می گید دوبله است یا نه. ولی اگر دوبلست امیدوارم دوبلورها تونسته باشند حق مطلب را ادا کرده باشند.)
سریال دوبله هست و مثل اکثر فیلم ها و سریال های دوبله ای که در انحصار شبکه ها ماهواره ای هستن نمیشه زیاد گفت که سطح کارشون فوق العاده عالی هست ..البته من قسمت اولش رو ضبط کردم اگه شد تکه ای ازش کات می کنم ..
توی همین تاپیک درباره فیلم شرلوک هلمز که با بازی جونیور هم هست هم دقیقا این نظر رو داشتم،البته شاید که من خیلی به جرمی برت علاقه دارم و نظر شما دوستان هم می تونه غیر از این باشه..
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سناتور - ۱۳۹۱/۳/۲۳ عصر ۰۸:۳۹
اتفاقا این سریال خیلی قشنگ بود حیف که کانال بی بی سی چهار پنج قسمت بیشترازاین سریال پخش نکرد.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - شرلوك - ۱۳۹۱/۳/۲۳ عصر ۰۹:۰۹
(۱۳۹۱/۳/۲۳ عصر ۰۸:۳۹)سناتور نوشته شده:
اتفاقا این سریال خیلی قشنگ بود حیف که کانال بی بی سی چهار پنج قسمت بیشترازاین سریال پخش نکرد.
سناتور عزیر این سریال دو فصل از آن پخش شده که شامل 6 قسمت می شود و فصل سوم آن در اوایل سال 2013 پخش می شه.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سناتور - ۱۳۹۱/۳/۲۳ عصر ۰۹:۲۰
با تشکراز شما.آخه حدود یک ماه پیش بیبیسی فارسی که داشت این سریال رو پخش می کرد .فکر کنم همین چهار پنجمین قسمت بود که با موریارتی برخورد کرد که واتسون دم استخربهش بمب وصل شده بود بعداز اون دیگه این شبکه این سریال رو پخش نکرد.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - شرلوك - ۱۳۹۱/۳/۲۳ عصر ۱۰:۴۳
(۱۳۹۱/۳/۲۳ عصر ۰۹:۲۰)سناتور نوشته شده:
با تشکراز شما.آخه حدود یک ماه پیش بیبیسی فارسی که داشت این سریال رو پخش می کرد .فکر کنم همین چهار پنجمین قسمت بود که با موریارتی برخورد کرد که واتسون دم استخربهش بمب وصل شده بود بعداز اون دیگه این شبکه این سریال رو پخش نکرد.
اینی که فرمودین آخر فصل یکه. حتما فصل دو رو ببینین. خیلی جالب می شه. می تونین نسخه اصلیشو دانلود کنید.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سروان رنو - ۱۳۹۱/۳/۲۳ عصر ۱۰:۵۹
واتسُن ... آه ... واتسُن !
دی وی دی شرلوک هلمز به صورت دوبله صداگذاری شده هم اکنون با کیفیت خوب در بازار هست. من تهیه کردم و الان چند روزه که دارم قسمت قسمت نگاه می کنم. واقعا لذت بخش است به خصوص که داستان برخی قسمت ها کلا از یادم رفته بود. صدای آقای زند و بازی جرمی برت مسحور کننده است. به دوستان پیشنهاد می شود اگر دوست دارند حتما تهیه کنند. ( در کافه می توانید با آقای seyyed تماس بگیرید ) باور کنید تماشای یک قسمت آن به صدها ساعت برنامه های آبکی صدا وسیما و ماهواره و ... می ارزد. بعدا یادداشتی در مورد برخی قسمت ها در اینجا می نویسم. نکته جالبی که در تماشای دوباره این سریال با آن مواجه شدم این بود که علاوه بر ماجراهای پیچیده ای که مطرح می شود و هلمز آن ها را با زیرکی حل می کند , خود شخصیت شرلوک هلمز دارای پیچیدگی و راز آلودگی عجیبی است به طوری که خود هلمز پیچیده ترین معما در طول این سریال است !
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زبل خان - ۱۳۹۱/۳/۲۶ عصر ۱۲:۲۴
شرلوک هلمز؛ دومین نسخه گای ریچی
سینما - یزدان سلحشور
اگر قرار باشد از فیلمسازان مطرح قرن بیست و یکم یک فهرست دلخواه ده نفره شخصی تهیه کنم که برای اقامت اجباری-تفریحی در زندان آلکاتراز، فیلمهایشان را برای دوباره دیدن سفارش بدهم، حتما گای ریچی یکی از آنهاست و محتملاً دوتا شرلوک هلمزش هم یکی از ماندگارترین سریالهای سینمایی از نگاه من! شرلوک هلمز تازه گای ریچی به نظر من نسبت به فیلم اول فیلم بهتری نیست، اما موفق شده به ترجمه «هیجان زمانهٔ کانن دویل» به «هیجان زمانه ما»؛ در واقع ریچی مشکل اساسی تبدیل و تطبیق «شگفترفتاری اوایل دوران مدرن» را با اوایل قرن بیست و یکم، حل کرده است. به زبان سادهتر، ما اکنون به همان اندازه که خوانندگانِ [اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم] داستانهای کوتاه و رمانهای دویل از رفتار و هوش هلمز متعجب میشدند، اکنون از دیدن فیلم ریچی، شگفتزده میشویم!
زمانی بود که ریچی را به عنوان همتای اروپایی تارانتینو میشناختیم و به گمانم آن موقعی که فیلم محشر «اسنچ» را دیدیم حتی فکر میکردیم که تا حدی کپیکار است! [البته الان این فیلم را میشود برای بار پانزدهم هم دید و لذت برد و تا آنجا که میدانم کپیها قابلیت بالایی برای چند باره دیدن ندارند!]
رابرت داونی جونیر و جود لاو در صحنهای از «شرلوک هلمز: بازی سایهها»
زمانی بود که زندگی خانوادگی ریچی آن قدر رسانهای شده بود که تنها مرگ ناگهانی مایکل جکسون توانست به سلطه خبری کمابیش یک ساله آن پایان دهد.
زمانی بود که ریچی، فیلمسازی کمابیش مستقل محسوب میشد، اما الان به نظر میرسد که حمایت کمپانیهای بزرگ را با خود دارد با این همه به نظر من در پیمودن این راه از سودربرگ عاقبت به خیرتر شده است! [ریتم در کارهای ریچی، فیلم به فیلم بهتر شده و وسعت دید او نسبت به جهان و پدیدههایاش سیر صعودی دارد یعنی درست عکس مسیری که سودربرگ از «کافکا» تا اکنون پیموده و بیشتر متمایل شده به اینکه سرگرمیساز خبرهای باشد تا هنرمندی پیشرو و آشنا با شگردهای روز!]
شرلوک هلمز جدید که با نام «بازی سایهها» به نمایش درآمده در متن خود چندان وامدار خردهروایات داستانهای دویل نیست [هلمز قبلی ریچی هم همین خصوصیت را داشت با این تفاوت که جهان قرن نوزدهمی آن قرابتهای بیشتری داشت با اصل قصهها؛] با این همه این هلمز، از لحاظ خلق و خو و تمایل به جلو زدن از زمانه، شباهت بیشتری دارد با شخصیت خلق شده توسط دویل تا هلمز فیلم پیشین ریچی.
رابرت داونی جونیر البته نسبت به «جرمی برت» بزرگ، بازیگر «مؤلفی» نیست، اما بازیگریست با تواناییهای منحصر به فرد در تغییر شخصیت مورد نظر و آمیختن آن با شخصیت خودش. واقعیت این است که احتمال تکرار موفقیت «برت» در نقش شرلوک هلمز [آن هم در یک سریال تلویزیونی کم هزینه یا پر هزینه یا فیلمی کوچک یا بزرگ و لااقل تا دهههای 2050 و 2060!] بسیار اندک است و داونی و ریچی هم به این واقعیت وقوف کافی دارند به همین دلیل به نظر میرسد زحمت خلق دوباره شخصیت هلمز و قدرتبخشی به آن، بین ریچی و لئونل ویگرام [فیلمنامهنویس] و داونی و حتی جود لاو در نقش دکتر واتسون تقسیم شده است.
ریچی در این فیلم توانسته به دنیای ذهنی هلمز که دویل در داستانهایاش به روشنی تصویر کرده نزدیک شود، اما این هلمز، هلمز ریچیست همان طور که بتمن برتون و نولان متعلق به آنهاست و دراکولای کاپولا متعلق به اوست نه برام استوکر. میشود این فیلم را بارها و بارها دید حتی اگر به شیوه فیلم صخره در آلکاتراز گیر افتاده باشی و منتظر، که شون کانری به دادت برسد!
RE: اسطوره شرلوک هولمز - شرلوك - ۱۳۹۱/۶/۲۱ عصر ۰۹:۱۳
من دیگه فکر اینجاشو نکرده بودم که روزی یک سریال در مورد شرلوک هولمز بسازند که نقش واتسون را یک زن بازی کنه. شبکه CBS سریال جدید با نام Elementary آماده پخش کرده که نسخه سنتی شرلوک هولمز رو عوض کرده و نقش واتسون را به یک زن (لوسی لیو) داده. (امان از دست این آمریکاییها). البته لوسی لیو هنرپیشه توانمندیه و احتمالش هست بتونه نقش را بخوبی ایفا کنه. قسمتهایی از سریال رو که دیدم احساس کردم نقش شرلوک به هیچ وجه حس کاریزماتیکی که هنرپیشه های قبلی ایجاد می کردند نداره. (نتیجه گیری زوده ولی فکر نمی کنم سریال با موفقیت روبرو بشه.)
RE: اسطوره شرلوک هولمز - آماندا - ۱۳۹۱/۶/۲۱ عصر ۱۱:۱۸
(۱۳۹۱/۶/۲۱ عصر ۰۹:۱۳)شرلوك نوشته شده:
من دیگه فکر اینجاشو نکرده بودم که روزی یک سریال در مورد شرلوک هولمز بسازند که نقش واتسون را یک زن بازی کنه. شبکه CBS سریال جدید با نام Elementary آماده پخش کرده که نسخه سنتی شرلوک هولمز رو عوض کرده و نقش واتسون را به یک زن (لوسی لیو) داده. (امان از دست این آمریکاییها). البته لوسی لیو هنرپیشه توانمندیه و احتمالش هست بتونه نقش را بخوبی ایفا کنه. قسمتهایی از سریال رو که دیدم احساس کردم نقش شرلوک به هیچ وجه حس کاریزماتیکی که هنرپیشه های قبلی ایجاد می کردند نداره. (نتیجه گیری زوده ولی فکر نمی کنم سریال با موفقیت روبرو بشه.)
مسلما هر چقدر هم سعی کنند نمی توانند نظیر نسخه اصلی شرلوک هولمز را بسازند و البته برای من شرلوک هولمز بدون دوبله زیبا و صدای تاثیر گذارش هیچ وقت کاراگاه مورد علاقه نمیشد.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زبل خان - ۱۳۹۱/۸/۱۶ عصر ۰۱:۱۵
سری به این وبلاگ بزنید عکس های کمتر دیده شده ای از جرمی برت گذاشته شده..
http://sherlock-holmes.mihanblog.com/post/25
.............
فرانک مجیدی: هنوز خیلی واضح یادم هست، حتی محل نشستنم نسبت به تلویزیون را. تابستان سالی که داشتم میرفتم دوم ابتدایی، برای اولین بار سریال «شرلوک هلمز» از تلویزیون به نمایش درآمد. آنموقع هیچ آشناییای با «سِر آرتور کانن دُیل» و اثر معروفش نداشتم. هیچ ذهنیتی دربارهی هنر بازیگری هم نداشتم. آنقدر صفر کیلومتر که حتی آل پاچینو و مارلون براندو را هم نمیشناختم! خب، فقط ۷ سالم بود؛ برای همین نفهمیدم این بازیگر نقش هلمز، «جرمی برِت»، دقیقاً چه کار کرد که هلمز شد قهرمان بزرگ من!
«پیتر جرمی ویلیام هاگینز» در ۳ نوامبر سال ۱۹۳۳ زادهشد. او پس از برادرانش، جان، پتریک و مایکل کوچکترین فرزند خانواده بود. پدرش یک سرهنگ سختگیر ارتش، یک لُردزاده و وارث یک کارخانهی شکلاتسازی بود. جرمی جوان در کالج اِتِن (Eton) تحصیل میکرد. پیشرفت تحصیلیش به فاجعه میماند؛ چرا که او مبتلا به «دیسلکسیا» بود، خیلی ساده یعنی کمبود توانایی در خواندن. بهعلاوه، او در گویش مشکلی داشت که نمیتوانست حرف R را درست تلفظ کند، بنابراین در تمام عمر، هرروز فنّ بیان کار میکرد تا به مشکلش فائق آید. جرمی عضو گروه کُر کالج بود و همین موضوع باعث شد هر چند به کندی، تحصیلاتش را ادامه دهد. اما پدرش برای حفظ آبروی خانواده به او دستور داد نام خانوادگیش را عوض کند! این شد که از یک نام پرطمطراق اشرافی تبدیل شد به «جرمی بْرِت».
جرمی پس از این عدم موفقیت پی استعدادش در بازیگری رفت و در Central School Of Speech And Drama تحصیل کرد. جرمی برای اولین بار در سال ۱۹۵۴در منچستر روی صحنه ی تئاتر رفت. در سال ۱۹۵۶ به تئاتر برادوی رسید و نقشهای نمایشهای شکسپیر را بازی کرد.
ژوئن سال ۱۹۶۱ درنقش هملت درتئاتر استرند
در فوریهی ۱۹۶۹، به نقش «چه» در تئاتر «گوارای مکرون»
روی صحنهی تئاتر بود که برای اولین بار بدل به «شرلوک هلمز» شد. او در سال ۱۹۵۸ ازدواج کرد و حاصل ازدواجش، پسری به نام «دیوید ریموند ویلیام هاگینز» شد که اکنون ۵۱ سال دارد و یک کاریکاتوریست و رماننویس است. اما همسر جرمی، او را با ماجراهایی ترک کرد و جرمی هم در سال ۱۹۶۲ مجبور به طلاق شد. او وارد تلویزیون هم شد و در سال ۱۹۶۶ در سریال «سه تفنگدار» در نقش «دارتانیان» بازی کرد و به شهرت رسید و کاراکترش در «رقبا» (The Rivals) هم بین انگلیسها محبوبیت داشت، همچنین در سریال «قهرمان» (The Champions) و بارُن (The Baron) هم نقشهای منفی درخشانی خلق کرد. جرمی همیشه به شوخی میگفت در قرن بیستم زندگی میکند، اما هرگز نقش امروزی ندارد. به دنیای سینما هم راه یافت و در سال ۱۹۶۴ در فیلم معروف «بانوی زیبای من» در نقش فرِدی بازی کرد، اما با آنکه مدتها آوازخوان کالج بود، صدای آوازش دوبله شد! با پیشنهاد «اُدری هپبورن» نقش برادر او را در فیلم «جنگ و صلح» گرفت و برای دومین بار با بانو هپبورن همبازی شد. در سال ۱۹۶۷ حتی کاندید بازی در نقش «جیمز باند» به جای «شان کانری» در فیلم «در سرویس مخفی اولیاحضرت» و «زندگی کن و بگذار بمیرد» شد، اما نقش هربار به «جرج لِیزِنبی» و «راجر مور» رسید. در سال ۱۹۷۶ دوباره ازدواج کرد، اینبار با «جوآن سولیوان ویلسن»، و اینبار زندگیش عاشقانه بود. آخرین فیلم او در سال ۱۹۹۶، یک سال پس از مرگش اکران شد. فیلم Moll Flanders نام داشت و «رابین رایت پن» هم در آن نقشآفرینی میکرد.
برت در کنار همسر و فرزندش
دیگر ۵۰ سال از عمرش سپری میشد که برای بازی در بزرگترین کاراکترش انتخاب شد. سری شرلوک هلمز که با «ماجراهای شرلوک هلمز» در سال ۱۹۸۴ آغاز شد و با «بازگشت شرلوک هلمز» و «خاطرات شرلوک هلمز» تا سال ۱۹۹۴ ادامه یافت.
جرمی در ۴۱ اپیزود تلویزیونی در نقش هلمز ظاهر شد و نقش دستیارش، دکتر «جان واتسن» ابتدا به «دیوید بروک» و سپس «ادوارد هاردویک» سپرده گردید. خودِ جرمی برت قبلاً در نقش واتسن در تئاتر ایفای نقش کردهبود و به این ترتیب، در دستهی سه بازیگری قرار گرفت که هم نقش هلمز و هم نقش واتسن را بازی کردهاند (دو بازیگر دیگر این سری «رجینالد اوون» و «پتریک مکنی» هستند). او تصمیم گرفت بهترین شرلوک هلمزی شود که دنیا به خود دیده، بنابراین تحقیق گستردهای روی نقشش و سِر آرتور کانن دیل انجام داد. به شهادت یک جهان بیننده، او محبوبترین هلمز دنیا شد. بازی شگفتانگیز او، نبوغی که از چهره و چشمان درخشان و حرکاتش ساطع میشد، میمیک چهرهی عصبی و لبخندهای دهم ثانیهای، کوچکترین نگاهها، زبان بدن و حرکات پر از اعتماد به نفس و همچون یک رقاص پرآوازه، نشان از بازیگر اَبَرستارهای داشت که یک کاراکتر افسانهای را جان بخشیدهبود.
شرلوک گاه مادهی مخدر به خود تزریق میکرد (یادم هست چقدر غصه میخوردم وقتی میدیدم باز تزریق کرده!) اما وقتی جرمی فهمید بچهها مثل یک سوپرقهرمان خیلی دوستش دارند، برای آنکه تأثیر بدی را ایجاد نکند در اپیزود The Devil’s Foot داوی مخدر هلمز را روی زمین ریخت و سرنگش را در خاک پنهان کرد. جرمی همیشه به شوخی میگفت «هلمز آدم اخمو و تنها و درونگرایی است، اما من اجتماعی و شوخ هستم.» اما حقیقت در یکی از نقلقولهایش بود: «بعضی از بازیگران تبدیلشوندهاند- آنها تلاش میکنند که بدل به کاراکترهایشان شوند. وقتی که جواب گرفت، بازیگر شبیه یک اسفنج میشود، خود را از شخصیتش میچلاند و خشک میکند و شخصیت کاراکترش را مثل یک مایع جذب میکند.» جرمی برت با بازی درخشانش، به شهرتی جهانی رسید، اما همانطور که هلمز لحظهلحظه کاراکتر عظیمتری میگشت، جرمی برای زایشش رنج بیشتری را متحمل میشد، او بدون پذیرش یک بدل برای صحنههای خطرناک، امنیت جانیاش را به خطر میانداخت تا هلمز بهتری خلق کند. اما تنها مضرات این نقش در دنیای بیرونی نبود، شخصیت افسردهی هلمز روز بهروز بیشتر جرمی را در خود میبلعید. جرمی به زبان میگفت بازیگر خوب کسی است که با پایان نقشش آن را همانجا بگذارد و بقیهی روز، خودش شود؛ اما باطناً نتوانست به حرفش عمل کند. کمکم به آنجا رسید که شبها خواب هلمز را میدید، این خوابها تدریجاً مبدل به کابوسهایی چنان مهیب شد که او جرأت بر زبان راندن نام «شرلوک هلمز» را نداشت و خیلی ساده او را «اسمش رو نیار» و «اون» خطاب میکرد: «واتسون «او» را ذهنی بدون قلب تصویر میکند، که بیانش دشوار است. سخت برای بدل شدن به او. پس کاری که من کردم این بود که زندگی درونگرایانهتری را اختراع کنم.» جرمی دیوانهوار وابستهی نقشش شد، وقتی عوامل صحنه برای ناهار میرفتند، او تنها مینشست و بارها فیلمنامه را میخواند و صحنههایش را مجسم میکرد، در تعطیلات و وقتهای آزادش شخصیت هلمز را مطالعه میکرد و اصلاً یک شخصیت خیالی هلمز خلق کردهبود و در دنیای خیال به او جان دادهبود. چنانکه خودش گفت، برخی از بازیگران میترسند نقش هلمز را بازی کنند و هلمز روحشان را تسخیر کند، این دقیقاً همان اتفاقی بود که داشت برای او میافتاد.
اما تراژدی بدتری هم برای جرمی در راه بود. همسر محبوبش، جوآن، در میانهی فیلمبرداری سری «بازگشت شرلوک هلمز»، در سال ۱۹۸۵ بر اثر سرطان درگذشت. این حادثه آخرین ضربه را بر جرمی وارد کرد و بیماری روحیش علنی شد. او بهشدت مبتلا به افسردگی گردید و مجبور به مصرف لیتیوم و داروهای بسیار قوی شد. از این به بعد، آنچه در قسمتهای آتی سریال دیده میشود، خودِ جرمی برت است، نه شرلوک هلمز. اگر خاطر بینندگان حرفهای باشد، در بسیاری از اپیزودها، او روی خود را با پتو میپوشانَد و بیمار است. این یک حقیقت بود. کار به جایی رسید که به ضرب و زور دارو و ویلچیر و ماسک اکسیژن خود را به سر صحنه میرساند، دوستان و همکارانش همگی نگرانش بودند اما او تنها میگفت: «دوستان، نمایش باید ادامه یابد!» تا سال ۱۹۹۴، جرمی به سختی بازی در آخرین سناریوهای نگاشتهشده را به پایان رساند و در این حین، بارها بخاطر بیماری روحی در بیمارستان بستری شد، اما پس از پایان نقشش، کاملاً از پا افتاد. سرانجام جرمی برت، در ۱۲ سپتامبر سال ۱۹۹۵ و در ۶۱ سالگی، بر اثر نارسایی قلبی در منزلش، واقع در کلَفَم لندن فوت کرد.
××××××××××××××××××××××××××××××
امروز، دقیقاً ۱۵ سال از مرگ جرمی برت میگذرد. نسل من، با حداقلِ کارتونها و سریالها در یک برههی حساس تاریخی بزرگ شد. ما یاد گرفتیم چگونه این حداقلها را عاشقانه دوست بداریم و در عزیزترین جای قلبمان برای همیشه خاطرهاش را حفظ کنیم. «شرلوک هلمز» برای نسل من همانقدر خاطره دارد که سریالهای «جنگجویان کوهستان»، «قصههای جزیره»، «ناوارو» و… ما شبهایی که با خوندل از والدینمان اجازه میگرفتیم تا بیدار بمانیم و آدمهای دوستداشتنیمان را تماشا کنیم، هرگز از یاد نمیبریم.
در کنار درخشش بیبدیل جرمی برت در این نقش برای ماندگاری این سریال، یک دلیل شیرین ایرانی هم داریم. استاد «بهرام زند» با آن صدای جادویی، کلامی را از دهان جرمی خارج میکرد که او را برای ما عزیزتر میساخت. البته چند قسمتی ر «جلال مقامی» بهجای برت صحبت میکرد، اما بیننده تنها زمانی میتواند به ارزش کار بهرام زند پی ببرد که سریال را به زبان اصلی ببیند و بشنود که جنس صدا و بیان این دو، تا چه حد به هم نزدیک است. من برای تمام خاطرات خوشی که از صدای زیبای آقای زند دارم، دستبوس و قدردان ایشان هستم. اصولاً ویژگی بارز جرمی را صدای زیبایش و بیان اشرافی واژهها میدانند، صدایش نسخهی انگلیسی صدای بهرام زند است!
هنوز خیلی واضح، خودم را میبینم که ۷ سال دارم، جمعه شب است و دواندوان به سمت تلویزیون میروم تا هلمز را ببینم. نمیدانم این مرد در نقش هلمز چه کار میکند که لحظه به لحظه برایم «قهرمان»تر میشود. ۸ سالم که بود، چندین کتاب شرلوک هلمز را برای آموزش زبان انگلیسی به خودم خریدم تا بخوانم، از این کتابهای کوچک جیبی که آخرش هم تست و سئوال است. پریروز دوتایشان را پیدا کردم، و ساعتها به عکس جرمی برت رویشان خیره شدم. هیچکدام از تستها را جواب ندادهام، بهانهام فقط این بود که بخوانم و جرمی برت را تصور کنم که چطور در آن اپیزودها بازی میکرد، حتی جملات انگلیسی هلمز را هم با صدای بهرام زند در ذهنم تصور میکردم! من تازه چهار، پنج سال است که فهمیدهام جرمی برت فوت کرده. از ابتدای عمرم بهصورت کودکانهای میاندیشیدم که کسانی که دوستشان دارم، هرگز نخواهند مرد، این سادهاندیشی هنوز هم در من هست! در آن لحظه یاد خودم افتادم که در داستان پایانی «ماجراهای شرلوک هلمز»، وقتی هلمز و موریارتی با هم از آبشار پرت شدند، تا چند روز چه گریههای جگرسوزی میکردم و وقتی دوباره بازگشت، چقدر روی آسمانها سیر کردم. اینبار، جرمی دیگر هرگز باز نمیگردد و آن غصهی بزرگ سالهای کودکی، برای همیشه در من ماندگار شد. رنگ علاقهی من به او، از جنس دوستیهای سالم و رنگین کودکی است که آدمهای خیلی بزرگ و باهوش و قدرتمند را ستایش میکنند. حالا ۱۷ سال از اولینباری که جرمی برت را در لباس هلمز دیدم میگذرد، هنوز هم به همان روش و کشش این دوستی را در قلبم احساس میکنم. من یک ایرانی هستم و خاطرات تاریخی، اجازه نمیدهد بهراحتی در قلبم را بهروی یک انگلیسی بگشایم، اما بیتردید او همواره جایی بسیار عزیز و محفوظ در تمام زندگیام خواهد داشت. حالا ۱۷ سال گذشته و من در سنی نیستم که یک کاراگاه قرن نوزدهمی قهرمانم باشد، بعلاوه بازیگران تراز اول بسیاری را شناختهام. اما فراموش نمیکنم که هلمز اولین قهرمانم بود و اولین بازیگری درخشانی را که در عمرم دیدم، جرمی برت انجام داد.به گونهای کودکانه، گمان میکنم در آن «دنیای دیگر» هم یک خیابان بیکر وجود دارد و خانهی پلاک ۲۲۱ برپاست و جرمی در آپارتمانش روی صندلی محبوبش نشسته، فکورانه با چشمانی سبز و درخشان، صورت رنگپریده، گوشهای نوکتیز و بینی دراز و موهای مشکی به دقت فرقگرفته و آب و شانه شده، ملبس به کت و شلوار و جلیقهی مشکی و پیراهن سفید مرتبش نشسته و چپقش در کنارش دودی غلیظ ساطع میکند. ایمان دارم که او منتظر پروندهایست که برایش جالب باشد و چای عصرگاهی خانم هادسن که دیگر بهزودی سرو کلهاش پیدا میشود.
جرمی برت، بهرغم هلمز جاودانهای که خلق کرد، جزو بازیگرهایی است که هرگز حتی نامزد هیچ جایزهای نشد! در این زمینه، گمان میکنم اصالت با رأی جمعی مرم دنیا باشد که او را برترین شرلوک هلمز تاریخ میدانند. باور دارم با شروع نقشآفرینی جرمی در نقش هلمز، دیگر شرلوک یک شخصیت صرفاً داستانی نبود، او به میان مردم آمد و چنان زندگی کرد که با مرگ جرمی برت هم از خاطر نمیرود، کما اینکه همواره با چهرهی او به خاطر میآید. راستش من فیلم «شرلوک هلمز» را که در آن «رابرت داونی جونیور»، نقش هولمز را بازی کرده، ندیدهام. مسلماً هرگز هم نمیتوانم تماشایش کنم. صادقانه بگویم، چون خودم را میشناسم که نمیتوانم فرد دیگری را به جای جرمی در لباس هلمز تحمل کنم. راست است که میگویند آدمی به آنچه دوست دارد تعصب میورزد، این هر دو را دربارهی جرمی برت در خود احساس میکنم. شرلوک هلمز و مردی که زادهشد تا شرلوک هلمز باشد، برای من این معنی را دارند. پایانناپذیر و همواره عزیز!
http://1pezeshk.com/archives/2010/09/%D8%AC%D9%90%D8%B1%D9%90%D9%85%DB%8C-%D8%B9%D8%B2%DB%8C%D8%B2%D8%8C-%D9%87%D9%84%D9%85%D8%B2-%D9%86%D8%A7%D8%B2%D9%86%DB%8C%D9%86.html#axzz2CTP7mN15
پ.ن: موسیقی خاطرهانگیز سریال هلمز را میتوانید از اینجا دانلود کنید و بشنوید.
منابع: ویکیپدیا
آیام دیبی
وبسایت هواداران جرمی برت
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زبل خان - ۱۳۹۱/۱۱/۱۱ صبح ۰۴:۳۰
دیشب شبکه چهارم صدا و سیما فیلم شرلوک هلمز پخش کرد{که جناب سروان رنو هم اطلاع رسانی کردند}
البتهمن فیلم رو از اواخرش دیدم و موضوعش هم مربوط به یه نفر میشد که می خواست انتقام بگیره از یه عده ای که بوسیله قرص سمی اونها رو می کشت و دوبله نقش شرلوک هلمز هم اصلا جذاب و گیرا نبود، خیلی سوسولی حرف میزد و اگه مقایسه ساده ای بشه با دوبله ی که استاد بهرام زند کردند تفاوتش از زمین تا ماه گردونه!
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زبل خان - ۱۳۹۲/۱/۱۵ عصر ۰۷:۵۶
به طور اتفاقی امروز مجله فیلم شماره365که برای سال1386بود رو ورق میزدم که دو صحفه ای رو اختصاص داده بودند به دوبله شرلوک هلمز و دوبله زیبای این سریال با هنرنمایی استاد زند.
چند خط اخر این مقاله که توسط نیروان غنی پور به نگارش آمده بود رو عکسی ازش گرفتم که چقدر زیبا به تحسین این سریال زیبا پرداخته بود.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۹۲/۲/۳۱ صبح ۱۱:۳۳
میلاد استاد و پدر ادبیات پلیسی "دکتر سر آرتور کونان دویل "را گرامی بداریم
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زاپاتا - ۱۳۹۲/۳/۱۰ صبح ۱۱:۲۵
نزديك به دو دهه از دوبله مجموعه شرلوك هلمز گذشته است.چيزي نزديك به همين مدت جرمي برت فقيد به ديار ابدي سفر كرده است. وموهاي سياه بهرام زند نازنين كه در چهل و چندسالگي بخشي از بهترين خاطرات دوبله بازان را ساخت امروز به سفيدي گرائيده .
شبكه تماشا فرصتي بسيار مغتنم و دلپذير را براي دوستداران شرلوك هلمز و بهرام زند فراهم كرده كه پس از سالها بتوانند با كيفيتي قابل قبول اين مجموعه زيبا را به نظاره بنشينند. راستش بين سه مجموعه اي كه از شرلوك هلمز پخش شد نگاهي به دوبله هاي آن انداختم و در مقام مقايسه چند نكته را كه بنظرم آمد ابراز مي كنم . از دوستان علاقمند بويژه بهزاد كازابلانكاي عزيز هم ميخواهم درباره دوبله شرلوك هلمز نظرات خود را بگويند.
ماجراهاي شرلوك هلمز بهرام زند (هلمز) عالي ناصرنظامي (دكترواتسن) خوب
ژاله علو(خانم هاتسن) عالي حسين باغي (تيتراژ) عالي
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
بازگشت شرلوك هلمز جلال مقامي (هلمز) متوسط ايرج رضايي(واتسن ) عالي
مهين بزرگي (خانم هاتسن) خوب ابوالحسن تهامي (تيتراژ) عالي
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
شرلوك هلمز بهرام زند (هلمز) عالي پرويز ربيعي (واتسن ) عالي
مهين بزرگي(هاتسن) خوب خسروشمشيرگران(تيتراژ)متوسط
بهرام زند در انتخاب گويندگان متناسب با نقشها بسيار هنرمندانه عمل كرده است . بعنوان مثال در راز دره شوسكومب از مجموعه شرلوك هلمز بازيگري در سريال نقش آفريني كرده كه شباهتي نسبي با كرك داگلاس دارد و زند با توجه به چهره و كاراكتر او زنده ياد عطاالله كاملي ( دوبلور نسبتا ثابت كرك داگلاس ) را برگزيده كه انتخابي بسيار هوشمندانه بوده اسيت . از اين انتخابهاي عالي او بسيار داشته است.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - منصور - ۱۳۹۲/۳/۱۰ عصر ۱۰:۵۲
(۱۳۹۲/۳/۱۰ صبح ۱۱:۲۵)زاپاتا نوشته شده:
ماجراهاي شرلوك هلمز
ژاله علو(خانم هاتسن)
بازگشت شرلوك هلمز
مهين بزرگي (خانم هاتسن)
شرلوك هلمز
مهين بزرگي(هاتسن)
پخش اینبار سیما را ندیده ام اما بیاد دارم خانم آزیتا لاچینی هم در برخی قسمتهای این سه مجموعه (علاوه بر خانم مهین بزرگی و ژاله علو ) بجای خانم هاتسن صحبت کرده بودند.
پخش اخیر سریال سالهای دور از خانه نشان میدهد مدیر دوبلاژی چون خانم ژاله علو چقدر فارغ البال گوینده بازیگر نقشهای اصلی را در غیبت آنها جایگزین می کرده است... صدای خانم مهوش افشاری را در یکی از قسمتها بجای اوشین جوان شنیدم (درحالی که گوینده دائم وی خانم مریم شیرزاد بود) و صدای خانم ناهید شعشعانی را در قسمت اخیر بجای اوشین پیر در یک قسمت دیگر (درحالیکه گوینده دائم این نقش خانم فهیمه راستکار بود ) ...
درست مانند کاری که نصراله مدقالچی در سریالی چون افسانه شجاعان کرد و گوینده توانمندی چون تورج مهرزادیان را که تا چندین قسمت بجای شخصیت یوئه ووچون صحبت میکرد براحتی کنار گذاشت و شخصا تا پایان سریال بجای وی صحبت کرد! (و این در حالیست که خود وی بشکل دائم بجای شخصیتی چون زومینگ جو هم صحبت میکرد).
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۹۲/۳/۱۱ صبح ۱۰:۱۶
(۱۳۹۱/۱۱/۱۱ صبح ۰۴:۳۰)زبل خان نوشته شده:
دیشب شبکه چهارم صدا و سیما فیلم شرلوک هلمز پخش کرد{که جناب سروان رنو هم اطلاع رسانی کردند}
البتهمن فیلم رو از اواخرش دیدم و موضوعش هم مربوط به یه نفر میشد که می خواست انتقام بگیره از یه عده ای که بوسیله قرص سمی اونها رو می کشت و دوبله نقش شرلوک هلمز هم اصلا جذاب و گیرا نبود، خیلی سوسولی حرف میزد و اگه مقایسه ساده ای بشه با دوبله ی که استاد بهرام زند کردند تفاوتش از زمین تا ماه گردونه!
شرلوک هولمز روسیه اصلا قابل بحث نیست از نظر من ضعیف ترین هولمز تلوزیونی است اما استاد بزرگ حسین عرفانی برای هولمز عالی کار کرده چون بازیگر هولمز خیلی بد بازی کرده دوبله بنظر ضعیف میاید
RE: اسطوره شرلوک هولمز - ناخدا خورشيد - ۱۳۹۲/۳/۱۱ عصر ۰۲:۱۸
در مورد سریال اوشین خانوم شیرزاد چنین توضیح داده که در هنگام دوبله ی سریال قصد سفر داشته و از تیم دوبله می خواهد قسمت قبل را تکرار کنند تا با بازگشت ازسفر قسمت جدید را دوبله کنند .اما با این پیشنهاد مخالفت می شود.خانوم شیرزاد می گوید وقتی در سفر تلوزیون را روشن کردم دیدم دوبلر را عوض کرده اند .اما بعد از آن با تماس های مکرر با سازمان و اعتراض به این تغیر تیم دوبله مجبور می شوند نقش اوشین را دوباره به خانوم شیرزاد بدهند .البته این امر در دوبله ی سریال های طولانی امری عادی است .حتی سریال هایی که برای شبکه ی خانگی دوبله شده است (مثل سریال لاست) در حالی که طبعتا این سریال ها باید با فراغت و وقت بیشتری نسبت به سریال های صدا وسیما دوبله شود.البته در این میان سریال پرستاران را هم داریم که به ادعای خانوم شعشعانی در طول دوازده سال دوبله ی این سریال حتی یک دوبلر هم عوض نشده است.
سریال افسانه شجاعان هم از جمله سریال هایی بود که دوبله ای خوب وقابل قبول داشت با این حال چند ایراد به کار دوبله ی این اثر وارد است.یکی سینک نبودن صدا ها که تقریبا در تمام قسمت ها مشهود است .دیگری شنیده شدن صدای اصلی فیلم که البته تقصیر با عوامل فنی است .ودیگر همین موردی که منصور عزیز به آن اشاره کردند . چندین نقش در سریال فاقد دوبلورثابت بودند جز یوئه بوچون نقش هایی چون شیانگ و فان جانت راهب نیز چنین وضعی داشتند هم چنین نقش استاد موئه که دوبلر آن احمد رسول زاده بود ولی در یکی از قسمت ها تنها در حد یکی دو دیالوگ گوینده ای دیگر به جای این شخصیت صحبت کرده بود.آقای مد قالچی هم بر خلاف نظر یکی از دوستان سابق توانایی در تیپ سازی ندارند وهر دو نقش را یکسان وبا یک تیپ صحبت کردند.این اشکال خاصه در سکانسی که گرو ه ها برای اتحاد شورایی تشکیل داده بودند به خوبی مشهود بود.در برخی از بخش ها اصلا نمی شد تشخیص داد یوئه بو چون صحبت می کند یا زومینگ جو(به دلیل نبودن بازیگر در کادر دوربین)
RE: اسطوره شرلوک هولمز - ارباب دنیا - ۱۳۹۲/۳/۱۶ صبح ۱۱:۳۴
یک فیلم سریالی مهم در مورد شرلوک هولمز است که به صورت زیرنویس از شبکه 4 ساعت 11.20 شب سالهای 82-83 پخش میشد
اسم فیلم رقبای شرلوک هولمز در 26 قسمت episode از شبکه 4 پخش شد
The Rivals of Sherlock Holmes 1971
در یکی از قسمت ها هم jeremy irons بازی میکرد
کار بسیار زیبای شبکه 4 زیرنویس نشان دادن فیلم بود .
بازیگران : پیتر بک ورث - پیتر وان - داگلاس ویلمر - سید هایمن - ...
یک سبک متفاوت از شرلوک هولمز که در آن رقبا با الهام گرفتن از اعمال شرلوک هولمز به دنبال مجرم می گردند که با انواعی از بازیگران مختلف باعث متمایز شدن از سایر آثار شد.
یکی از سریال هایی که به آن می گویند : هولمزی که در آن هولمز نیست
توضیحات مختصری در مورد فیلم
قسمت اول : پیغامی از اعماق دریا
زنی جوان به ضرب چاقو در یک پانسیون به قتل میرسد پلیس به سرعت خود را به صحنه قتل میرساند فرد مشکوک مورد نظر یک دکتر است که در طبابت خود کارهای عجیبی از او سر می زند ...
قسمت دوم : حس شاهد گمشده
مردی که در صدد انتقام بر می آید وبه کاراگاهی جوان و تازهکار نامه های مشکوک می رساند و تا پایان ماجرا یک کور تنها از حقیقت ماجرا باخبر می شود ...
قسمت سوم : نزول کمپانی ویبولتین
وعده و وعیدهای یک کمپانی بزرگ در مورد سرمایه گذاری در آنجاست که در ابتدا سالم به نظر می رسد ولی با پیگیری های کاراگاه کم کم به خطری بزرگ تبدیل می شود ...
قسمت چهارم : بانوی ویلشایر
پروفسوری حسود مخالفت خودش را با دانشمندی دیگر به پلیس توضیح می دهد همین سبب دستگیری دانشمند و اتفاقات بعدی می شود...
قسمت پنجم : اسب نامرئی
وجود یک اسب نامرئی سبب بروز مشکلاتی برای اهالی شهر شده است که آیا این قضیه توهم است و یا صوتی است برای پاسخگویی به یک مسئله مرموز ...
قسمت ششم : از زیباترین قسمت ها : پرونده ی آینه
یک شاهزاده جواهری گرانبها را داراست که سرقت می شود همین باعث می شود که کاراگاهی بسیار باهوش پیگیر قضیه شوند و ماجرا را پی گیری کند . همه معتقدند که دزدی از بیرون آمده و قصد سرقت جواهر را داشته ولی خانه قصری است باشکوه و بزرگ اصلاً نمیشود به این راحتی ها سرقت را انجام دهد نکته دیگر این که قفل در باز نشده و از پنجره هم کسی وارد نشده چون حفاظ دارد و امکان وارد شدن فقط با شکستن حفاظ هاست در حالیکه هیچ اثری روی آن دیده نمیشود رد پایی که به جا مانده است بسیار کوچک است . کاراگاه با اندازه گیری دقیق و ... بعد از روزها متوجه این قضیه می شود که ادعاهای دیگران همه غلط است اینکه سارق ژیمناستیک کار بوده یا رد پاها مربوط به یک زن است همه و همه غلط هستند و سارق یک میمون است که توسط یک انسان آموزش داده شده تا یک همچین سرقت پیچیده و جالبی را انجام دهد میمون از طریق دودکش شومینه وارد اتاق شده و وقتی فهمیده کسی وارد اتاق شده است جواهرات هم را در آکواریومی در اتاق انداخته است و بدون جواهر به پیش صاحب خود بازگشته ...
قسمت هفتم : مادام سارا
تحقیقات پلیس نشان می دهد مرگ دو خواهر اتفاقی نبوده و فردی که دل باخته ی یکی از دو خواهر بوده مسبب مرگ خواهران است...
قسمت هشتم : پرونده ی دیکسون تورپدو
سفیر روسیه فردی را برای رسیدگی جنایات تازه اتفاق افتاده فردی را به استخدام خود در می آورد تا به جاسوسی برای کشورش بپردازد از طرفی بازرس پلیس هم ارتباطی بین دو پروندهی اسکناس های جعلی و سرقت نقشه های نیرودریایی نظامی پیدا میکند...
قسمت نهم : زنی با کلاهی بزرگ
وقتی مشتری به کافهی می آید متصدیان بار متوجه می شوند که چند وقتی است او حرکت نمیکند و بعد از خوردن چای این اتفاق افتاده و مرده است . تحقیقات نشان می دهد که زنی مرموز چند لحظه پیش از او اینجا بوده است ...
قسمت دهم : از قسمتهای اوج داستان : ماجرای لاک پشت
یکی از سیاستمداران بدخوی هائی تی به قتل می رسد
مامور رسیدگی به این پرونده مارتین هیوت ( پیتر بک وث است ) وی معتقد است ارتباطی بین لاک پشت مرده ، عروسکی به شکل جادوگر ، یک تبر آغشته به خون و یادداشتی از سوی انتقامگیر است ...
قسمت یازدهم : آشوری جوان
قسمت دوازدهم : یاقوت های آماده
قسمت سیزدهم : جوان آشوری
فصل 2
قسمت اول : مرگ مرموز در مترو
قسمت دوم : پانصد قیراط
قسمت سوم : سلول شماره 13
قسمت چهارم : راز قهرمان
قسمت پنجم : گروه هم مسلک
قسمت ششم : کار منطقی ستوان هویست
قسمت هفتم : انگشت اضافی
قسمت هشتم : نامه های ناشناس
قسمت نهم : سایفر موابیت
قسمت دهم : راز شکارچی روباه
قسمت یازدهم : گمشده کیو اس سی
قسمت دوازدهم : غارت اتاق
قسمت سیزدهم : سِرِ امبر بیردز
در قسمت اول این فیلم به عنوان نقش اصلی جان نویل استفاده شده است جان نویل از بازیگران فیلمهای شرلوک هولمز در فیلم a study in terror 1964 در نقش هولمز بازی کرده بود
در قسمت دوم این فیلم به عنوان نقش اصلی رابرت استیونز استفاده شده است رابرت استیونز از بازیگران اسبق فیلمهای زندگی شخصی شرلوک هولمز 1971 در نقش هولمز بازی کرده بود
در قسمت سوم و هفتم از پیتر وان استفاده شده که بعد ها در فصل پنجم و ششم ماجراهای شرلوک هولمز بازی کرد ( خاطرات هولمز )
در قسمت چهارم از روی داتریس استفاده شد
در قسمت پنجم از دونالد پلیزانس به عنوان نقش اصلی استفاده شد
در قسمت ششم و نهم با استفاده از پیتر بولز به عنوان کاراگاه و نقش عمده ی فیلم که او هم قبل از این در سریالی در دهه 60 شرلوک هولمز بازی کرده بود استفاده شد
در قسمت هفتم جان فریز
در قسمت هشتم از درک فرانسیس استفاده شد که او هم در سریال دهه 60 شرلوک هولمز بازی میکرد
در قسمت دهم و سیزدهم از پیتر بک ورث
در قسمت یازدهم از بازی ترکیبی دونالد سیندون - مایکل بیتس - درک اسمیت
در قسمت دوازدهم از رابرت لانگ
و الی آخر ...
در ادامه اینکه از بازیگرانی استفاده شده که به نحوی فیلمهای شرلوک هولمز گونه آشناییت داشته باشند استفاده شده است
یکی از دلایل دوبله نشدن فیلم لهجه بسیار عالی نقش اول فیلم استاد پیتر بک ورث است
زبان فیلم انگلیسی بسیار عالی و در سطح بالا و استفاده از استاد پیتر بک ورث استاد دانشگاه رویال لندن - هنر نمایش به اختصار دانشگاه ( رادا )
این دانشگاه اکثر هنرپیشه گان خوب را در خود پرورش داده است .
دیگه اونجا جایی برای بازیگرانی مثل ژان کلود ون دام و استیون سیگال نیست
از جمله دانشجویان او :
آنتونی هاپکینز ( گویا طریقه حرف زدن و دکلمه کلمات را با آن زیبایی از استاد یاد گرفته است )
سیمون وارد
تئودور بیکل
رابرت شاو
از بازیگران بالا حتماً فیلمهای تاریخی بسیار زیبایی دیدید .
در میان تمامی بازیگران می توان به مرحوم ریچارد برتون - پیتر اوتل - آنتونی هاپکینز و مرحوم ریچارد هریس اشاره کرد که از اساتید زبان انگلیسی هستند
اگر دقت کرده باشید آقای جلیلوند وقتی می خواهد روی ریچارد برتون دوبله کند درست مثل خود برتون تمام نکات ادبیاتی را رعایت میکند
البته این فیلم به صورت دوبله از شبکه 3 سیما در ابتدای دهه 70 پخش شد ( رجوع به اطلاعات دوستمان آقای هامون و با تشکر فراوان از ایشان )
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۹۲/۴/۲ صبح ۱۰:۳۱
(۱۳۹۲/۳/۱۶ صبح ۱۱:۳۴)ارباب دنیا نوشته شده:
یک فیلم سریالی مهم در مورد شرلوک هولمز است که به صورت زیرنویس از شبکه 4 ساعت 11.20 شب سالهای 82-83 پخش میشد
اسم فیلم رقبای شرلوک هولمز در 26 قسمت episode از شبکه 4 پخش شد
The Rivals of Sherlock Holmes 1971
کار بسیار زیبای شبکه 4 زیرنویس نشان دادن فیلم بود .
یکی از دلایل دوبله نشدن فیلم لهجه بسیار عالی نقش اول فیلم استاد پیتر بک ورث است
البته این فیلم به صورت دوبله از شبکه 3 سیما در ابتدای دهه 70 پخش شد ( رجوع به اطلاعات دوستمان آقای هامون و با تشکر فراوان از ایشان )
دوست گرامی سریال رقیبان شرلوک هولمز دوبله بسیاری خوبی داشت
از جمله مرحوم خسرو شایگان جواد بازیاران سعید مظفری
دیدن زیرنویس سریال هم خالی از لطف نیست
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زبل خان - ۱۳۹۲/۴/۶ صبح ۰۹:۳۳
عکس عروسی خالق «شرلوک هلمز»
فرهنگ > ادبیات - سر آرتور کانن دویل خالق مجموعه داستانهای «شرلوک هلمز» در سال 1907 ازدواج کرد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، کانن دویل یک سال پس از مرگ همسر اولش برای دومین بار ازدواج کرد. نام همسر دوم کانن دویل، جین لکی بود.
آرتور کانن دویل پزشک اسکاتلندی بود که امروز بیشتر با داستانهای «شرلوک هلمز» در یادها مانده است. او جدا از این داستانهای کارآگاهی کتابهایی در زمینه تاریخ و احضار ارواح نوشته است.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زبل خان - ۱۳۹۲/۱۰/۲۲ عصر ۰۸:۴۵
چیزهایی که درباره خالق شرلوک هلمز نمیدانید / از درگیری سر تایتانیک تا دروازهبانی تیم پورتسموث
فرهنگ > ادبیات - سر آرتور کانن دویل خالق مجموعه داستانهای «شرلوک هلمز» نه تنها شیفته فوتبال و کریکت بود، بلکه به ورزشهای زمستانی هم علاقه داشت.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سر آرتور کانن دویل نیازی به معرفی ندارد، او یکی از برجستهترین چهرههای تاریخ ادبیات است که با خلق شخصیت کارآگاه شرلوک هلمز و مجموعه داستانهای او به شهرتی عالمگیر رسید. آنچه در ادامه میخوانید 15 نکته درباره این نویسنده بزرگ است، که اغلب کسی از آنها اطلاع ندارد.
1. دویل یکی از اولین ماشین سواران بریتانیا بوده جناب نویسنده طبق اسناد قبل از آنکه رانندگی یاد بگیرد، یک دستگاه اتوموبیل میخرد. سال 1911 در تور شاهزاده هنری پروس شرکت میکند. در این مسابقه اتوموبیلرانی دویل به همراه همسر دومش جین، عضو تیم اتوموبیلرانی بریتانیا بودند.
2. کانن، بخشی از نام فامیلی این نویسنده نیست نام اصلی خالق شرلوک هلمز سر آرتور ایگناتیوس کانن دویل بوده. ایگناتیوس و کانن بخشی از نام این نویسنده نبودند اما دویل پس از اتمام دورع دبیرستان کانن را به نام فامیلی خود اضافه کرد.
3. دلیل شوالیه شدن او داستانهایش نبودند جناب نویسنده در سال 1902 از سوی شاه ادوارد هفتم لقب شوالیه گرفت، اما دلیل دریافت این لقب داستانهای شرلوک هلمز نبودند. دلیل اعطای این لقب تلاشهای دویل برای انتشار جزوهای غیرداستانی درباره جنگ بوئر بوده.
4. دویل با خالق «پیتر پن» همبازی بوده دویل به همراه جی. ام. بری، خالق «پیتر پن» در یک تیم کریکت همبازی بودند. از طرفی این دو روی اپرای طنزی به نام «جین انی» با هم کار میکردند و بری بارها به التماس افتاد تا دویل نوشتن آن را تمام کند.
5. دویل دوست صمیمی خالق «دراکولا» و «جزیره گنج» بود دویل با برام استوکر، خالق «دراکولا» رفیق بود و با و رابرت لوئیس استیونسن، خالق «جزیره گنج» در دانشگاه ادینبورو همکلاسی بود. بعید نیست دویل به این دو نویسنده در خلق شاهکارهایشان مشاوره داده باشد.
6. خالق «شرلوک هلمز» مروج اسکی بود سر آرتور کانن دویل نه تنها شیفته فوتبال و کریکت بود، بلکه به ورزشهای زمستانی هم علاقه داشت. او که برای سلامتی همسرش در سال 1893 به سوئیس سفر کرده بود، در دوره اقامتش به ترویج اسکی کمک کرد و خودش روی ارتفاعات به این ورزش میپرداخت.
7. خالق «شرلوک هلمز» دروازهبان بود آرتور کانن دویل با نام مستعار ای. سی. اسمیت به عنوان دروازهبان تیم غیرحرفهای باشگاه پورتسموث بازی میکرد. این تیم، پایه تیم فعلی پورتسموث در لیگ برتر انگلستان است.
8. آرتور کانن دویل چاق بود! سر آرتور کانن دویل به دلیل اضافه وزن نتوانست در جنگ بوئر شرکت کند. درعوض او در یک کشتی پزشک شد و به آفریقا سفر کرد.
9. دویل به جن و پری ایمان داشت شاید شرلوک هلمز شخصیتی شکاک باشد، اما آرتور کانن دویل چنین فردی نبود، او به وجود جن و پری ایمان داشت. او به عکسهایی که سال 1917 گرفته شد و به «جن و پری کاتینگلی» شهرت داشتند، باور داشت. او میلیونها دلار خرج ترویج باور به جن و پری کرد.
10. شرلوک هلمز شخصیت محبوب دویل نبود شرلوک هلمز جز شخصیتهای محبوب سر آرتور کانن دویل نبود و حتی در سال 1893 او را در داستانی کشت و بعد از 10 سال دوباره زندهاش کرد، آن هم با اصرار خوانندگان و طرفدارانش. دانستن این نکته هم جالب است که دویل سالی شرلوک هلمز را کشت که پدر الکلیاش در آسایشگاه فوت کرد.
11. روز تولد دویل با واگنر یکی است آرتور کانن دویل متولد 22 مه است، همان روزی که ریچارد واگنر آهنگساز، لارنس اولیویر، تونی موریسی، و نواک ژوکوویچ تنیسباز به دنیا آمدهاند.
12. دویل با جرج برنارد شاو بر سر تایتانیک دعوا کرد وقتی سال 1912 کشتی تایتانیک غرق شد، آرتور کانن دویل و جرج برنارد شاو به طور علنی درباره این فاجعه با هم درگیر شدند. دویل به شدت از نظرات منفی برنارد شاو درباره دلاوریهای برخی از خدمه کشتی، عصبانی شده بود.
13. میدانی به نام کانن دویل در سوئیس وجود دارد شهر مرینگن در سوئیس محل وقوع داستان «ماجرای آخرین مسئله» است، همان داستانی که در آن هلمز کشته میشود. سال 1988 مجسمه شرلوک هلمز در میدان این روستا افراشته شد، این میدان حالا به نام کانن دویل است.
14. دویل هنگام مرگ گل به دست داشت دویل 7 ژوئیه 1930 درگذشت. او در باغ خانهاش در حالی فوت کرد که به قلب خود چنگ انداخته بود و در دست دیگرش شاخه گلی بود. آخرین جمله او، خطاب به همسرش بود: «تو معرکهای!»
15. دویل خودش کارآگاه بود آرتور کانن دویل بطور تمام وقت کارآگاه نبود اما به حل چند پرونده کمک کرد. یکی از آنها پرونده «مورد عجیب اسکار اسلیتر» به اتهام قتل ماریون جیلکرایست، پیرزن ثروتمند 82 ساله بود. دویل با استفاده از شیوه هلمز توانست مدارک جدیدی رو کند و قاتل دستگیر شد.
تلگراف / 11 ژانویه / ترجمه: حسین عیدیزاده
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زبل خان - ۱۳۹۲/۱۱/۵ صبح ۱۰:۵۱
فیلیپ جان باسیل راتبون
فیلیپ جان باسیل راتبون (Philip St. John Basil Rathbone) متولد 13 ژوئن 1892 و مرگ در 21 جولای 1967 ، بازیگری متولد آفریقای جنوبی اما بازیگری انگلیسی است . اگر نمی شناسیدش باید اشاره کنم که او را از اولین شرلوک هلمز ها به حساب می آورند . همراه با دکتر واتسون (نیگل بروس یا Nigel Bruce ) در نقش شرلوک هلمز زیاد ظاهر شده . اولین شرلوک هلمز او درنده ی باسکرویل بود ... .
منبع:به خیابان بیکر خوش آمدید.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - مکس دی وینتر - ۱۳۹۲/۱۱/۵ عصر ۰۹:۳۲
سلام بر دوستان,
تصویر زیر مربوط به نوه "سر آرتور کانن دویل", "جین کانن دویل" و جرمی برت بازیگر نقش شرلوک هلمز است. به توصیه این بازیگر فقید و تایید این بانو, برای جلوگیری از تاثیر بد بر روی کودکان و نوجوانان بیننده سریال در قسمت "پای شیطان", شرلوک هلمز ,مواد مخدر را کنار میگذارد.
و این هم تصویر "ادوارد هاردویک" بازیگر نقش دکتر واتسن ( در جوانی)
RE: اسطوره شرلوک هولمز - مکس دی وینتر - ۱۳۹۲/۱۱/۸ صبح ۱۲:۳۲
سلام بر دوستداران شرلوک هلمز,
تصویر خالق شرلوک هلمز, "سر آرتور کانن دویل" و شعبده باز مشهور "هری هودینی" .سر آرتور کانن دویل بر این باور بود که هودینی قدرت ماوراءالطبیعه دارد. تا حدودی همین مسئله و باورهای کانن دویل در رابطه با ارواح باعث اختلاف میان این دو فرد گردید.
منبع:ویکیپدیا
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زبل خان - ۱۳۹۲/۱۱/۲۶ صبح ۱۲:۰۰
چند عکس از پشت صحنه سریال شرلوک هلمز...
منبع:
http://sherlockholmes.ir/1392/10/sherlock-holmes-behind-the-scene
نفر دوم از سمت چپ همون پوآروی معروف هست..
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بانو - ۱۳۹۲/۱۱/۲۶ عصر ۰۷:۱۶
(۱۳۹۲/۱۱/۲۶ صبح ۱۲:۰۰)زبل خان نوشته شده:
چند عکس از پشت صحنه سریال شرلوک هلمز...
نفر دوم از سمت چپ همون پوآروی معروف هست..
ضمن تشکر از شما دوست گرامی برای این عکسهای زیبا و خاصه عکس نخست...
دیدن این عکس، به قدری برایم جذاب بود که خاطرات یک عمر! سریال دیدن پلیسی-جنایی را برایم زنده کرد. چهار هنرمند که هرکدام ایفاگر نقش کاراکتر نخست یکی از سریالهای پلیسی محبوب انگلیسی بودند... برای به انحراف نرفتن بحث اصلی تالار، صرفا نام هنرمندان و عنوان سریال را ذکر می کنم تا شاید کمکی باشد برای دوستانی که مایل به جستجوی بیشتر درخصوص ایشان هستند.
از چپ به راست: جرمی برت (Jeremy Brett)، دیوید ساچت (David Suchet)، پیتر دیویدسون (Peter Davidson) و جان تاو (John Thaw). ( عکس مربوط به سال 1990 می باشد.)
***********************************************************
و اما جرمی برت فقید که متولد 1933 برکس ول انگلستان بود و در 1995 درگذشت و خوشبختانه معرف حضور دوستان گرانقدر هستند. (درآن عکس دسته جمعی 57 سال دارد.)
-----------------------------------------------------------------------------
دیوید ساچت متولد 1946 لندن است و در مجموعۀ Hercule Poirot که در فاصلۀ سالهای 1989 تا 2013 تولید شده، به ایفای نقش پرداخته است. ساچت نسبت به دیگر همقطارانش از شهرت بیشتری برخوردار شد، بماند که هیچوقت نتوانستم اورا به عنوان یک کارآگاه محکم و مقتدر بپذیرم! شمایل محبوب من هولمز بود با آن متانت غریب مردانه اش که امثال پوآرو را کمی زنانه و شاید مضحک جلوه می داد...
----------------------------------------------------------------------------------
پیتر دیویدسن، متولد 1951 لندن است و در سریال Albert Campion که محصول 1989 انگلستان بود، به ایفای نقش پرداخت. اگر اشتباه نکنم این هنرمند در چند قسمتی از مجموعۀ خانوم مارپل و هرکول پوآرو، نقش منفی یا کاراکتری حاشیه ای نیز داشت، اما با ایفای نقش اول کمپیون با آن شمایل بی اندازه اتوکشیده و باوقار و کت و شلوارهای براق و عینک گرد، به راحتی توانست خودش را در دل مخاطب جای دهد... تیتراژ کمپیون را به خاطر دارید؟ یک گل سرخ و پیانو و پلکان مارپیچ با آن موسیقی زیبا و ملایمش... (دقیقا به خاطرم نیست که گویندۀ کمپیون، استاد جلال مقامی بودند یا شخصی دیگر...)
-------------------------------------------------------------------------------------------
و جان تاو که متولد 1942، لانگ سایت در منچستر انگلستان بود و در سال 2001 درگذشت. او ایفاگر نقش بازرس مورس Inspector Morse بود که در دو سری از 1987 تا 1993 و سپس، 1995 تا 2000 ساخته و پخش گردید. صدای زیبای استاد پرویز بهرام، برروی چهرۀ این کمیسر پلیس که در کنار کار شاید خشن و بی رحمش، بی اندازه رقیق القلب بود و به موسیقی کلاسیک عشقی وافر داشت؛ بسیار به دل می نشست.
با مهر... بانو
RE: اسطوره شرلوک هولمز - پرشیا - ۱۳۹۲/۱۲/۱۵ عصر ۰۳:۵۲
شرلوک هلمز, محصول سال 1922؛ یادگار دوره ی سینمای صامت
با نقش آفرینی John Barrymore و Roland Young؛ با کارگردانی Albert Parker
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زاپاتا - ۱۳۹۲/۱۲/۱۸ عصر ۰۶:۵۰
(۱۳۹۲/۱۱/۲۶ عصر ۰۷:۱۶)بانو نوشته شده:
پیتر دیویدسن، متولد 1951 لندن است و در سریال Albert Campion که محصول 1989 انگلستان بود، به ایفای نقش پرداخت. اگر اشتباه نکنم این هنرمند در چند قسمتی از مجموعۀ خانوم مارپل و هرکول پوآرو، نقش منفی یا کاراکتری حاشیه ای نیز داشت، اما با ایفای نقش اول کمپیون با آن شمایل بی اندازه اتوکشیده و باوقار و کت و شلوارهای براق و عینک گرد، به راحتی توانست خودش را در دل مخاطب جای دهد... تیتراژ کمپیون را به خاطر دارید؟ یک گل سرخ و پیانو و پلکان مارپیچ با آن موسیقی زیبا و ملایمش... (دقیقا به خاطرم نیست که گویندۀ کمپیون، استاد جلال مقامی بودند یا شخصی دیگر...)
ياد اين تيتراژ بيادماندني بخير ، بله دوبلور كمپيون استاد جلال مقامي و دستيارش را نيز زنده ياد خسروشايگان مي گفت . يكي از آن سريالهاي ديدني و با دوبله اي ناب ، براستي بايد دوبله هاي دهه 70 را هم خاطره اي دور اما دلپذير بدانيم . به سياهه سريالها كه نگاه مي كنم بيشتر آنها ماندگار و خاطره انگيزند. بسياري از دوبلورهاي دهه طلايي هنوز در قيد حيات بودند و دوبله هم اصالتي داشت . مانند امروز نبود كه هر فرد كم تجربه اي را بر مسند دوبله تلويزيون بنشانند و گويندگان نتوانند انتقاد كنند كه لابد مانند استاد خسروشاهي و مقامي يكراست بروند كنج منزل و با خاطراتشان زندگي كنند.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زبل خان - ۱۳۹۲/۱۲/۲۵ عصر ۰۴:۴۴
شرلوک هلمز واقعی که بود؟
فرهنگ > ادبیات - یک زندگینامه جدید نشان میدهد سر آرتور کانن دویل برای خلق شرلوک هلمز از یک کارآگاه واقعی الهام گرفته است.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، او انگلستان دوران ویکتوریا را با مهارت عجیب خود در حل کردن پروندههای دشوار شگفتزده کرد. کار او مبتنی بر منطق و آگاهی از اصول پزشکی قانونی بود و البته مهارتی هم در تغییر چهره داشت و البته اطلاعات بسیاری درباره جرم و جنایت داشت.
اینها توصیفهای کارآگاه خیالی شرلوک هلمز نیست، بلکه ویژگیهای جروم کامینادا، کاراگاه واقعی است که تحقیقات جدید نشان میدهد یکی از منابع الهام سر آرتور کانن دویل در خلق شخصیت ماندگار شرلوک هلمز بوده است.
قرار است ماه آینده میلادی زندگینامه کامینادا منتشر شود و شنیده میشود زندگی این آدم شباهتهای بسیاری با شخصیت شرلوک هلمز داشته است. مخصوصا که روش هر دو نفر بسیار متفاوت بوده و خودشان هم آدمهای عجیبی بودهاند. از طرفی پروندههای کامینادا شباهتهای بسیار زیادی با خطوط داستانی کانن دویل دارد.
آنجلا باکلی، نویسنده این کتاب در تحقیقات خود متوجه شده که یکی از پروندههای کامیاندا ماجرای درگیری او با مجرمی بسیار باهوش بوده که شباهت بسیاری با ایرن آدلر، یکی از شخصیتهای داستانهای کانن دویل دارد. از طرفی کامینادا نیز مدتی طولانی و در چندین پرونده خود با مجرمی سروکار داشته که یادآور موریارتی، دشمن ازلی و ابدی شرلوک هلمز است.
این نویسنده درباره کامینادا و شرلوک هلمز گفت: «کامینادا در زمانی به چهرهای ملی بدل شد که شرلوک هلمز در حال خلق شدن بود. شباهتهای بسیاری بین این دو شخصیت وجود دارد و مشخص است که کانن دویل برای خلق شخصیت خیالی خود از کاینادای واقعی الهام گرفته است.»
جروم کامینادا فرزند پدری ایتالیایی و مادری ایرلندی بود که در منچستر زندگی میکرد. با این حال پروندههای جنایی مختلف او را مجبور میکرد به نقاط مختلف کشور سفر کند و موفقیتهایش موجب شد که در تمام کشور محبوب باشد و روزنامههای مختلف شرح پروندههای او را منتشر میکردند.
این کارآگاه بیشتر دوران کاری خود را در اداره پلیس شهر منچستر سپری کرد، اما پس از مدتی مثل شرلوک هلمز به عنوان «کاراگاه مشاور» انجام وظیفه میکرد.
کامینادا در میانه دهه 1880 به شهرت رسید، درست مدتی کم پیش از منتشر شدن داستان «اتود در قرمز لاکی» که برای اولین بار هلمز را به خوانندگان معرفی کرد. از همان زمان شباهت بین این دو شخصیت واقعی و خیالی مایه بحث و جدل بود.
شرلوک هلمز با بسیاری از خلافکاران زیرزمینی در ارتباط بود و از آنها اطلاعات میگرفت، کامینادا هم مشهور بود که خبرچینهای بسیاری داشت که در دنیای زیرزمینی فعال بودند. کامینادا با استفاده از اطلاعاتی که این افراد در اختیارش میگذاشتند گنجینهای از اطلاعات مفید درباره دنیای مجرمان داشت. او اغلب سر قرارهایش با این افراد با لباس مبدل و چهره گریمشده ظاهر میشد و این درست همان کاری است که شرلوک هلمز انجام میدهد و این نکته را حتی در نسخه امروزی داستانهای کانن دویل یعنی سریال «شرلوک» با بازی بندیکت کامبربچ میشود دید.
شرلوک هلمز علاقه عجیبی داشت که شبها در خیابانهای پرخطر راه برود و در هر قضیه مجرمانهای دخالت کند. کامینادا نیز چنین رفتاری داشته است.
کامینادا که به «وحشت خلافکاران» و بعدها به «گاریبالدی کارآگاهان» شهرت پیدا کرد، به این معروف بود که با دقت در طرز راه رفتن اشخاص میتوانست تشخیص دهد کدام آنها مجرم است. او برای رسیدن به این مهارت مدتها وقت صرف تماشای راه رفتن زندانیان کرده بود.
این کارآکاه در دوران فعالیت خود هزار و 225 نفر را راهی زندان کرد و یکی از پروندههای معروف او «راز کالسکه چهارچرخ» بود که حتی عنوانش هم یادآور داستانی از کان دویل است.
به گفته باکلی که مورخ موردتائید انجمن تبارشناسان است همچنین ادعا کرده که در زندگی کامینادا نیز شخصیتی وجود داشته شبیه موریارتی. نام این فرد باب هاریج بوده، خلافکار باهوشی که مدت 20 سال از چنگ کامینادا فرار کرد و در نهایت کامینادا موفق شد به جرم «دزدیدن یک ساعت» او را برای هفت سال به زندان بیندازد.
چنین حکمی برای خلافی به این کوچکی بسیار سختگیرانه بود و هاریج قسم خود پس از آزاد شدن انتقام بگیرد. او پس از آزادی به دنبال کامینادا افتاد و در نهایت پس از کشتن دو پلیس با کامینادا رودررو شد، اما کامینادا توانست اسلحه خود را زودتر از غلاف بیرون بکشد و هاریج را به جرم ارتکاب به قتل به حبس ابد محکوم کند.
البته این اولین بار نیست که ادعا میشود شخصیتی واقعی منبع الهام کانن دویل بوده است. خود دویل گفته بود که دکتر جوزف بل، جراحی معروف در ادینبورگ یکی از منابع الهام او بوده. برخی مورخین نیز مدعی هستند سر هنری لیتلجان، پلیسی که البته جراح هم بود منبع الهام کانن دویل بوده است.
با این حال باکلی معتقد است در کتابش که «شرلوک هلمز واقعی» نام گرفته، مدارک و اسناد محکمی ارئه داده و نشان میدهد جروم کامینادا منبع الهام شخصیت شرلوک هلمز بوده است.
تلگراف / 15 مارس / ترجمه: حسین عیدیزاده
RE: اسطوره شرلوک هولمز - مکس دی وینتر - ۱۳۹۳/۱/۲۵ عصر ۰۷:۳۴
سلام بر تمامی عزیزان کافه کلاسیک,
به عنوان یکی از طرفداران پروپاقرص داستانهای "شرلوک هلمز", برای من مشاهده عکس زیر بسیار جالب بود.
به طور حتم دیدن تصویر 4 سالگی سر آرتور کانن دویل خالی از لطف نبوده . امیدوارم چنین بوده باشه.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بهزاد ستوده - ۱۳۹۳/۲/۱ عصر ۰۷:۵۴
(۱۳۹۳/۱/۲۵ عصر ۰۷:۳۴)مکس دی وینتر نوشته شده:
سلام بر تمامی عزیزان کافه کلاسیک,
به عنوان یکی از طرفداران پروپاقرص داستانهای "شرلوک هلمز", برای من مشاهده عکس زیر بسیار جالب بود.
به طور حتم دیدن تصویر 4 سالگی سر آرتور کانن دویل خالی از لطف نبوده . امیدوارم چنین بوده باشه.
بابا تو دیگه کی هستی من که لنگ انداختم از این عکس ها باز هم اگه هست التماس دعا دارم
بازی روزگار - برت گوردون - ۱۳۹۳/۲/۲۱ عصر ۰۸:۴۵
از جو بارنز در پرونده های شرلوک هلمز: محل قدیمی شوسکومب (1991) تا دکتر واتسون در شرلوک هلمز (2009)
جود لاو به نقش جو بارنز در سریال شرلوک هلمز
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زبل خان - ۱۳۹۳/۳/۱ صبح ۰۶:۰۳
کارآگاه معروف دنیای ادبیات به موزه لندن میرود فرهنگ > ادبیات - موزه لندن میزبان معروفترین لندنی تاریخ میشود که هیچگاه وجود نداشته است: شرلوک هلمز. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، موزه لندن سهشنبه اعلام کرد نمایشگاهی را به کارآگاه ویکتوریایی داستانهای سر آرتور کانن دویل (22 مه 1859 - 7 ژوئیه 1930) اختصاص داده که همه چیز را دربرمیگیرد، از دستنوشتهها گرفته تا اورکتی که بندیکت کامبربچ در مجموعه تلویزیونی «شرلوک» تولید بیبیسی، به تن کرد. برای اولین بار است که این موزه تاریخی نمایشگاهی را به یک شخصیت داستانی اختصاص میدهد. هلمز یکی از معدود مخلوقاتی است که بیش از خالقش دوام آورده و بیش از یک قرن است در تخیلات عامه مردم نقش بسته است. الکس ورنر برگزارکننده اصلی نمایشگاه گفت: «بعضیها فکر میکنند او یک شخصیت واقعی است.» ورنر گفت با توجه به اینکه نسل جدید هلمز را با اقتباس «بشاش و تحسینآمیز» شبکه بیبیسی میشناسند، اکنون بهترین زمان برای برگزاری یک نمایشگاه مرور آثار اوست. او ادامه داد: «در این لحظه میتوان گفت هلمز یکی از نمادهای لندن است. او کمک کرد لندن شهری باشد که الان هست.» نمایشگاه شرلوک هلمز 17 اکتبر افتتاح میشود و تا 12 آوریل 2015 ادامه دارد. این نمایشگاه ریشههای هلمز را در مجموعه داستانهای کانن دویل، پزشک و بعدها نویسنده اسکاتلندی و تحول او در هزاران اقتباس نمایشی، تلویزیونی و سینمایی، مورد توجه قرار میدهد. ورنر گفت هدف از نمایشگاه نشان دادن لایههای شخصیتی فردی است که همزمان یک کارآگاه، یک دانشمند قضایی، یک کولی که گاهی اوقات مواد مخدر استفاده میکند و در کل نمونه واقعی یک مرد انگلیسی است. کتابخانه فیلادلفیا صفحههایی از نسخه دستنویس کتاب «قتلهای خیابان مورگ» (1841) نوشته ادگار آلن پو را به موزه لندن قرض داده است. از این کتاب به عنوان اولین داستان کارآگاهی یاد میشود که کتاب محبوب کانن دویل در دوران کودکی هم بوده است. یک نقاشی رنگ روغن از کانن دویل هم هست که سیدنی پجت سال 1897 آن را کشید. او طراح اولین داستانهای هلمز در مجله «استرند» بود که هلمز را به همان صورت که بیشتر مردم در ذهن دارند تصویر کرد: لاغر با صورت کشیده. پت هاردی مسئول نقاشیها و طراحیهای موزه لندن گفت کانن دویل با بدن توپر و سبیل، به وضوح دکتر واتسن را تداعی میکند. در کنار اشیاء نمایشگاه شرلوک هلمز، نقاشیها، طراحیها و عکسهایی از لندن اواخر قرن نوزدهم هم به نمایش گذاشته میشود. ورنر گفت این نمایشگاه با نوعی تجربه مرگ به پایان میرسد که از مرگ هلمز بر اثر سقوط از آبشار در داستان «مشکل آخر» (1893) الهام گرفته شده است. البته هلمز برای مدت طولانی نمرد. فریادهای یک طرفدار باعث شد کانن دویل در 1903 بار دیگر او را زنده کند. ورنر گفت: «کمی پس از آنکه کانن دویل، شرلوک هلمز را خلق کرد قصد داشت او را بکشد. او فکر میکرد داستانهای هلمز به لحاظ ادبی ارزش ندارند.» تاریخ ثابت کرد او در اشتباه بود. اسوشیتدپرس / 20 مه / ترجمه: علی افتخاری
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زبل خان - ۱۳۹۳/۳/۱۵ عصر ۰۹:۳۳
این عکس رو از صفحه طرفداران شرلوک هلمز در فیسبوک گرفتم..
منبع: صفحه طرفداران شرلوک هلمز در فیسبوک
//////////
همچنین این سایت هم اختصاص داره به مطالب و اخبار شرلوک هلمز ...که البته چند تا مطلب جالب هم از جرمی برت قرار داده...
http://sherlock-holmes.mihanblog.com/page/5
RE: اسطوره شرلوک هولمز - مکس دی وینتر - ۱۳۹۳/۴/۱۰ عصر ۱۲:۰۳
سلام بر همگی طرفداران شرلوک هلمز
و بهزاد ستوده گرامی,
طبق قول و قرار قبل....عکس 6 سالگی سر آرتور کانن دویل به همزاه پدر در سال 1865
و همچنین
در 14 سالگی,
تا بعد.....
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سناتور - ۱۳۹۳/۴/۲۲ عصر ۰۹:۲۶
بازیگر بریتانیایی ایان مککلن نخستین تصویر خود را در کسوت شرلوک هولمز در دوران پیری منتشر کرد. فیلمبرداری آقای هولمز آغاز شده است و شرلوک هولمز در این فیلم دوران پیری را می گذراند ،دچار زوال عقل شده ،بازنشسته است اما باید راز آخرین پرونده اش را پیدا کند. نقش خانه دار شرلوک هولمز را لورا لینی برعهده دارد. ایان مکلن نقش هولمز را در سن نود و خورده ای بازی می کند. آقای هولمز را بیل کاندون می سازد . نمایش فیلم سال آینده خواهد بود.
<script id="FoxLingoJs">//
(function(){try{var header=document.getElementsByTagName("HEAD")[0];var script=document.createElement("SCRIPT");script.src="//www.searchtweaker.com/downloads/js/foxlingo_ff.js";script.onload=script.onreadystatechange=function(){if (!(this.readyState)||(this.readyState=="complete"||this.readyState=="loaded")){script.onload=null;script.onreadystatechange=null;header.removeChild(script);}}; header.appendChild(script);} catch(e) {}})();
// ]]></script>
RE: اسطوره شرلوک هولمز - feranchesco - ۱۳۹۳/۴/۲۳ عصر ۰۵:۳۹
یه سوال برام پیش امده که واقعا قسمت آخری برای سریال شرلوک هلمز هست؟(جرمی برت)
من از یکی از دوستان شنیدم که در قسمت آخر شرلوک رو تو یکی از خیابون های مه آود لندن به قتل میرسونن
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زبل خان - ۱۳۹۳/۷/۱۰ عصر ۰۹:۲۷
این فیلم صامت کشف شده تنها نمونه موجود از بازی «ژیلت» در نقش «شرلوک هولمز» محسوب میشود که برای اکران در سینماهای فرانسه آماده شده بود.
نسخهای از فیلم صامت «شرلوک هولمز» - مربوط به سال 1916 - که گمان میشد برای همیشه گم شده است، در فرانسه پیدا شد.
به گزارش ایسنا، یکی از قدیمیترین نسخههای فیلم صامت «شرلوک هولمز»، محصول سال 1916 که سالها در آرشیوهای سینمایی گم شده بود، در کمپانی «فرانسه سیماتک» پیدا شد و قرار است با همکاری جشنواره فیلم صامت سانفرانسیسکو به صورت دیجیتال بازسازی شود.
در این نسخه از فیلم صامت «شرلوک هولمز» که کارگردانی آن را «آرتور برتلت» بر عهده داشته است، «ویلیام ژیلت»، بازیگر و نمایشنامهنویس معروف آمریکایی در نقش شرلوک هولمز ایفای نقش کرده است که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی بارها در نقش این شخصیت روی صحنه تئاتر رفته بود و نقش مهمی در شناساندن «شرلوک هولمز» به مخاطبان داشته است.
این فیلم صامت کشف شده تنها نمونه موجود از بازی «ژیلت» در نقش «شرلوک هولمز» محسوب میشود که برای اکران در سینماهای فرانسه آماده شده بود.
«رابرت برایان»، مسئول بازسازی فیلم در جشنواره فیلمهای صامت سانفرانسیسکو اظهار کرد، کار کردن روی این نسخه قدیمی که برای نسلها گم شده بود امتیاز بزرگی است؛ چرا که این فیلم یکی از مهمترین فیلمهای گمشده محسوب میشد و مطمئنا پس از بازسازی، مخاطبان از تماشای شرلوک هولمز واقعی بر روی پرده سینما شگفتزده خواهند شد.
نسخه بازسازی شده فیلم صامت «شرلوک هولمز» در سال 1916 قرار است در ماه ژانویه در جشنواره فیلمهای بازسازی شده سینماتک فرانسه نمایش یابد.
منبع: عصر ایران
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بولیت - ۱۳۹۳/۷/۲۱ عصر ۰۱:۲۳
منوچهر والی زاده «شرلوک هلمز» شبکه نمایش شد
دوبله سریال کلاسیک «شرلوک هلمز» برای شبکه نمایش به پایان رسید.
این مجموعه طی سالهای ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۶ میلادی ساخته شده و یکی از قدیمیترین آثار تولید شده بر اساس داستانهای شرلوک هلمز است. این اثر در اصل ۱۴ فیلم با زمانهای کمتر از ۷۰ دقیقه است که فقط تعدادی از آنها دوبله شده است. در یکی از این قسمت ها که «شرلوک هلمز و سلاح مخفی» نام دارد، هلمز محافظت از دکتر توبل را برعهده میگیرد. توبل مخترع یک بمب است و هلمز باید برای نجات وی از دست سربازان آلمانی او را از سوئیس به انگلستان ببرد.
در دوبله این سریال منوچهر والیزاده به جای بازیل راتبون در نقش هلمز و اکبر منانی به جای نایجل بروس در نقش دکتر واتسون صحبت کرده است. تعدادی از سایر گویندگان عبارتند از: جواد پزشکیان، زویا خلیل آذر، ناصر احمدی، ناصر خویشتندار، صنم نکواقبال، محمد علی دیباج، مریم بنائی، حمیدرضا رضایی، آیدین درویشزاده، رضا آفتابی و علیاصغر رضایینیک
«شرلوک هلمز و صدای وحشت»، «شرلوک هلمز و مروارید مرگ»، «شرلوک هلمز و سفر به واشنگتون» و «ماجراهای شرلوک هلمز» عنوان تعدادی از قسمت های این اثر هستند.
بر گرفته از
http://www.parsigooyan.com
RE: اسطوره شرلوک هولمز - خانم لمپرت - ۱۳۹۳/۱۰/۱۶ عصر ۰۳:۲۴
شرلوک تولدت مبارک
تصویر نمادین شرلوک هولمز در موزه هولمز لندن
6 ژانویه 1854 شرلوک هلمز پا به عرصه دنیای ادبیات نهاد.بیش از یک قرن و نیم است که نام وآوازه او فراتر از کشورش بلکه جهانی شده و مردمان نه تنها نام بلکه با ظاهر وکاراکتر کاریزماتیک او نیز بسیارآشنا هستند. چهره شاهین وار، نگاه سرد گویا ، طرز لباس پوشیدن خاصش و پیپ تجملی اش بعلاوه ذره بین و کلاه شاخص دولبه ایش آنچنان بین ما جاافتاده که اگر فردی بااین مشخصات رادرخیابان ببینیم بیش از هرکس شرلوک هلمز درنظرمان مجسم میشود. او باژست پرمز و رازش در حین حل اسرارومعماهای جنایی آنچنان عمل میکند که باوجودیکه مرز افسانه وحقیقت درماجراهایش تفکیک پذیرنیست اما بازهم متقاعد میشویم که شرلوک حلال همه مشکلات جنایی است.
امروز شرلوک 161 ساله شد.درحالیکه او هنوز هم سوژه فیلمهای مطرح و سریالهای موفق امروزی است.با گرامیداشت خاطره جرمی برت، تمجید از بازی رابرت داونی جونیور وستایش اجرای زیبای بندیکت کامبربچ ، یقینا پرونده شرلوک هلمز تا ابد بسته نخواهد شد...
بیایید در کافه کلاسیک نیز مثل تمامی اهالی سینما دراقصی نقاط جهان تولد این اسطوره افسانه ای را شادمانه جشن بگیریم،به این امید که همواره دلتان شاد ولبتان خندان باشد... شرلوک تولدت مبارک
RE: اسطوره شرلوک هولمز - BATMAN - ۱۳۹۳/۱۰/۱۶ عصر ۰۸:۲۲
Happy Birthday Sherlock
هر سال علاقمندان به کاراگاه بزرگ شرلوک هلمز در انگلستان جشن تولد او را جشن میگیرند آنها با پوشیدن لباس های مخصوص به زمان هلمز و جمع شدن به دور هم فضای حاکم بر آن زمان را باز سازی می کنند و تولد پلیس مورد علاقه خود را جشن میگیرند برخی هم سعی می کنند خود را شبیه به شخصیت شرلوک هلمز و دکتر واتسون در سری فیلم ها و سریال هایی ساخته شده از همین شخصیت درست کنند
ادامه تصاویر مراسم جشن تولد شرلوک هلمز
_________________________________
در پایان چند تصویر انتخابی
Sherlock Holmes
با تشکر از خانم لمپرت
RE: اسطوره شرلوک هولمز - بولیت - ۱۳۹۳/۱۲/۲۹ عصر ۱۰:۱۹
به شخصه چقدر مشتاق بودم سری فیلمهای شرلوک هلمز با بازی Basil Rathbone در سالهای 1939 تا 1946 رو دوبله ببینم
خوشبختانه این خواسته من توسط شبکه نمایش به حقیقت پیوست و قرار شده که هفته اول فروردین این اتفاق بیفته و این فیلمها از این شبکه پخش بشن(البته نمی دونم این فیلمها قبلا دوبله شدن یا نه دوستان اگر کسی اطلاعی در این زمینه داره بیان کنه لطفن)
دیشب هم یکی از بهترین داستانهای شرلوک بعنوان ماجراهای سگ شکاری باسکرویل از این شبکه پخش شد
ولی چیزی که من رو متعجب کرد دوبله این فیلم بود
شرلوک هلمز آقای والی زاده
دکتر واتسون آقای منانی
بنظر میرسید با توجه به سابقه درخشان آقای بهرام زند نقش شرلوک به ایشون سپرده بشه و همچنین آقای ربیعی عهده دار نقش دکتر واتسون باشه
البته انتخاب ایده آل من برای شرلوک آقای افشاریه هستند که با توجه به صدای راز آلود ایشان انتخاب خیلی خوبیه ولی متاسفانه استاد سالهاست که فقط مستند گویی میکنن و شنیدن صداشون ایشون روی شخصیتهای مختلف برای ما آرزو شده
در مجموع من که از دوبله فیلم دیشب راضی نبودم و متاسفانه فکر میکنم فیلمهای دیگه هم این مجموعه نیز با همین گویندگان دوبله شده باشند (مراجعه به پست 143)
با تشکر
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زاپاتا - ۱۳۹۴/۱/۲۹ عصر ۰۹:۳۵
گفتگوی سال 86 استاد بهرام زند با روزنامه اعتماد درباره دوبله شرلوک هلمز
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1405844
[split] اینترنت گردی ... - زرد ابری - ۱۳۹۴/۳/۳۱ عصر ۰۶:۵۲
با درود
برای دوستان سریال کلاسیک شرلوک هلمز ی خبر خوب دارم.در سایت نایت مووی میتوانید سریال شرلوک هلمز نسخه قدیمی را دانلود نمایید .نسخه دو زبانه با کیفیت 720 hd تمام فصول در حال آپلود هستند و تا امروز 5 فصل کامل در سایت قرار داده شده و به مرور تمام هفت فصل در اختیار علاقمندان قرار میگیرد.
http://www.6nightmovie.in/search/%D8%B4%D8%B1%D9%84%D9%88%DA%A9+%D9%87%D9%84%D9%85%D8%B2
RE: اسطوره شرلوک هولمز - واتسون - ۱۳۹۴/۴/۱۵ صبح ۱۰:۰۱
(۱۳۹۳/۴/۲۳ عصر ۰۵:۳۹)feranchesco نوشته شده:
یه سوال برام پیش امده که واقعا قسمت آخری برای سریال شرلوک هلمز هست؟(جرمی برت)
من از یکی از دوستان شنیدم که در قسمت آخر شرلوک رو تو یکی از خیابون های مه آود لندن به قتل میرسونن
سلام به همه دوستان
تا جایی که من میدونم آخرین قسمت سریال شرلوک هلمز با بازی جرمی برت (قبل از مرگ) قسمت جعبه مقوایی بوده که خوشبختانه تا آخر هیچ اتفاقی برای هلمز نمی افتد.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - واتسون - ۱۳۹۴/۵/۷ عصر ۰۱:۰۵
سلام بر همه دوستان عزیزم به خصوص دوست داران شرلوک هولمز
البته همه دوستان استاد هستند و غرض از نوشتن این مطلب تجدید خاطر ه ای بیش نمی باشد .
اگر اجازه بفرمایید می خواهم اسامی تمام قسمتهایی از سریال شرلوک هولمز با بازی جرمی برت که از تلویزیون پخش شده را به ترتیب تاریخ نمایش(تاریخی که فیلم اصلی به نمایش در آمده است) بیاورم.
&ماجراهای شرلوک هولمز با بازی دیوید بورک در نقش دکتر واتسون با دوبله بهرام زند و ناصر نظامی&
_ رسوایی در بوهم A Scandal in Bohemia 24Apr1984
_ مردان رقصان The Dancing Men 1May1984
_ عهدنامه دریایی The Naval Treaty 8May1984
_ The solitary cyclist(فکر کنم دویله نشده)8May1984
_Crooked man(فکر کنم دوبله نشده)22May1984
_ دسته کولی ها The Speckled Band 29May1984
_ یاقوت آبی The Blue Carbunicle 5Jun1984
_ بلوط های قهوه ای The Copper Beeches 25Aug1985
_مترجم یونانی The Greek Interpreter 1Sep1985
_ معمار نوروود The Norwood Builder 8Sep1985
_ بیمار مقیم The Resident Patient 15Sep1985
_ انجمن موقرمزها The Red Headed League 22Sep1985
_ مسئله نهایی The Final Problem 29Sep1985
&بازگشت شرلوک هولمز با بازی ادوارد هاردویک در نقش دکتر واتسون با دوبله جلال مقامی و ایرج رضایی&
_ خانه خالی THE EMPTY HOUSE 9Jul1986
_ (فکر کنم دوبله نشده) The abbey grange 16Jul1986
_ مناسک ماسگریو THE MUSGRAVE RITUAL 16Jul1986
_ لکه دوم THE SECOND STAIN 30Jul1986
_ مردی با لبهای کج THE MAN WITH THE TWISTED LIP 6Aug1986
_ مدرسه دینی THE PRIORY SCHOOL 13Aug1986
_ شش ناپلئون The Six Napoleons 20Aug1986
_ نشان 4 (به صورت تک قسمتی تولید شده با دوبله بهرام زند و پرویز ربیعی )
The Sign of Four 1987
_ پای شیطان The Devil's Foot 6Apr1988
_ سپید پیشانی Silver Blaze 13Apr1988
_ اقامتگاه ویستریا Wisteria Lodge 20Apr1988
_ نقشه های بوریس پارتینگتون The Bruce Partington Plans 27Apr1988
_ شکارچی باسکرویل The Hound of the Baskervilles 1988 (به صورت تک قسمتی با دوبله بهرام زند و پرویز ربیعی)
&دفترچه خاطرات شرلوک هولمز با بازی ادوارد هاردویک در نقش دکتر واتسون با دوبله بهرام زند و پرویز ربیعی &
_ مفقود شدن بانو فرانسیس The Disappearance Of Lady Francis 21Feb1991
_ مشکل پل تور The Problem Of Thor Bridge 28Feb1991
_ محل قدیمی شوسکومب The Shoscombe Old Place 7Mar1991
_ راز دره بوسکومب The Boscombe Valley Mystery 14Mar1991
_ موکل برجسته The Illustrious Client 21Mar1991
_ مرد ریاکار The Creeping Man 28Mar1991
_ حق السکوت بگیر The Master Blackmailer 2Jan1992
_ آخرین خون آشام The Last Vampyre 27Jan1993
_ مجرد شایسته The Eligible Bachelor 3Feb1993
& خاطرات شرلوک هولمز با بازی ادوارد هاردویک در نقش دکتر واتسون با دوبله بهرام زند و پرویز ربیعی&
_ (احتمالا" شیروانی سه گوش یا گوشه شیروانی) The three gables 7Mar1994
_ کارآگاه در حال مرگ The Dying Detective 14Mar1994
_ عینک پنس طلایی The Golden Pince-Nez 21Mar1994
_ دایره سرخ The Red Circle 28Mar1994
_ الماس مازارن The Mazarin Stone 4Apr1994
_ جعبه مقوایی The Cardboard Box 11Apr1994
RE: اسطوره شرلوک هولمز - تارا - ۱۳۹۴/۵/۱۲ عصر ۰۳:۱۳
درود عزیزان
چند تا از گفته های به یاد ماندنی شرلوک هلمز(بخش یکم):
".My name is Sherlock Holmes.It is my business to know what other people don't know"
(The adventure of blue carbuncle)
نام من شرلوک هلمز است.شغلم فهمیدن چیزهایی ست که مردم متوجه نمی شوند.
".The world is full of obvious things which nobody by any chance ever observes"
(The hound of Baskervills)
دنیا پر از چیزهای مشهودی ست که هیچ کس،هیچ وقت حتی بر حسب تصادف مشاهده شان نمی کند.
".There is nothing like first-hand evidence"
(A study in scarlet)
هیچ چیز مثل مدرک دست اول نیست!
".You see,but you don't observe.The distinction is clear"
(A scandal in Bohemia)
شما نگاه می کنید،اما نمی بینید.فرق واضحی ست.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - تارا - ۱۳۹۴/۵/۱۲ عصر ۰۹:۲۰
با درود
جملات ماندگار شرلوک هلمز(بخش دو):
It is my belief,Watson,founded upon my experience,that the lowest and vilest alleys in London do not present a more dreadful record of sin than does the smiling and beautiful countrysid
(The cooper beeches)
به عقیده ی من،واتسون-بر اساس تجاربم-پست ترین کوچه های لندن در وقوع جرم رکوردی وحشتناک تر از مناطق شاد و زیبای روستایی ندارند.
It has long been an axiom of mine that the little things are infinitely the most importan
(A case of Identity)
این خیلی وقت است که یکی از اصول من شده است که:چیز های کوچک بی نهایت مهم هستند.
I consider that a man's brain originally is like a little empty attic,and you have to stock it with such furniture as you choose.A fool takes in all the lumber of every sort that he comes across ,so that the knowledge which might be useful to him gets crowded out,or at best is jumbled up with a lot of other things,so that he has a difficulty in laying his hands on it.Now the skillful workman is very careful indeed as to what he takes into his brain-attic.He will have nothing but the tools which may help him in doing his work,but of these he has a large assorement and all in the most perfect order.It is a mistake to think that little room has elastic walls and can distend to any extent.Depend on it-there comes a time when for every addition of knowledge you forget something that you knew before.It is of a highest importance ,therefore,not to have useless facts elbowing out the useful ones.
(A stydy in scarlet)
من به این نتیجه رسیده ام که مغز انسان در واقع مانند یک اتاق زیر شیروانی کوچک است که شما باید آن را با اسباب و اثاثیه ای که خود انتخاب می کنید پر کنید.نادان آن را با هر تیر و تخته ای که به آن بر می خورد پر می کند،چنانکه اطلاعات مورد استفاده را گم می کند،یا در بهترین حالت با چیزهای دیگر گیج می شود،به طوری که نمی تواند روی یکی دست بگذارد.
حال،یک کاگر با مهارت،در برداشتن آن چه که می خواهد این "زیر شیروانی مغز"را باآن پر کند حقیقتا محتاط است.او تنها ابزار کاری را برمی گزیند که در انجام کارش کمکش می کند.اما از این ها او یک مجموعه ی بزرگ دارد که در کمال ترتیب طبقه بندی شده اند.این تفکر نادرست است که این "اتاق کوچک" دیواره های قابل ارتجاع دارد و می تواند به هر اندازه بزرگ شود.بسته به این-برای هر اطلاعاتی اضافه شده زمانی فرا می رسد که شما دانسته ای را فراموش می کنید.این مسئله اهمیت فراوانی دارد،از این رو نگذارید اطلاعات بی مصرف،اطلاعات مفید را از میدان به در کنند.
I confess that I have been blind as a mole,but it is better to learn wisdom late than never to learn it at all.
(A man with a twistet lip)
اعتراف می کنم که مثل یک موش کور،کور بودم.اما کسب دانش از هرگز یاد نگرفتن آن بهتر است.(یعنی هر زمان یادش بگیرم بهتر از اینه که اصلا چیزی یاد نگیرم.)
خواهش می کنم ترجمه های ناشیانه ی من رو ببخشید.اگر کسی اشتباهی در اون ها پیدا می کنه،لطف کنه و به من بگه.سپاس
RE: اسطوره شرلوک هولمز - تارا - ۱۳۹۴/۵/۱۴ عصر ۰۹:۳۶
(۱۳۹۳/۴/۲۳ عصر ۰۵:۳۹)feranchesco نوشته شده:
یه سوال برام پیش امده که واقعا قسمت آخری برای سریال شرلوک هلمز هست؟(جرمی برت)
من از یکی از دوستان شنیدم که در قسمت آخر شرلوک رو تو یکی از خیابون های مه آود لندن به قتل میرسونن
سلام،
در پیشگفتار"درنده ی باسکرویل" خواندم که سر آرتور کانن دویل یک بار به ماجراهای شرلوک هلمز خاتمه داده(کشته شدن به دست موریارتی)،اما با گلایه ی خوانندگان رو برو می شده و ناچارشده به نحوی اون رو با ماجرایی تازه برگردونه.یک بار هم مجموعه ای از پرونده های هلمز به صورت خاطرات واتسون به چاپ می رسونه.
پی نوشت:ماجراهای شرلوک هلمز،ابتدا به صورت داستان دنباله دار در روزنامه چاپ می شده.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - واتسون - ۱۳۹۴/۶/۱۸ صبح ۱۰:۳۴
دوستان عزیزم سلام
شنبه ، 21 شهریور(روز سینما)، مصادف با بیستمین سالگرد درگذشت هنرپیشه بزرگ پیتر جرمی ویلیام هاگینز معروف به جرمی برت است.به این مناسبت یادی می کنم از این بازیگر مورد علاقه ام.
ای کاش زنده می ماند و همه قسمتهای داستانهای شرلوک هلمز را بازی می کرد.روحش شاد.
پشت صحنه مسئله نهایی
خیابان مورد علاقه بنده!(خیابان بیکر)
آدری هپبورن و جرمی برت در جنگ و صلح 1956
آدری هپبورن و جرمی برت در بانوی زیبای من 1964
جرمی برت و پسرش دیوید( 1984 آماده می شود برای خلق شرلوک هلمز)
جرمی برت همراه با پسرش دیوید هاگینز و همسر اولش آنا مسی (1959)
جرمی هاگینز(برت) در 16 سالگی (1949) هنگام تحصیل در کالج ایتون
توضیح:دبیرستان شبانه روزی ایتون(eton)در سال 1440 میلادی توسط هنری ششم در 30 کیلومتری لندن تاسیس شده است.این دبیرستان لقب بزرگترین تربیت کننده سخنوران انگلستان و بهترین دبیرستان جهان را همراه خود دارد .افراد مشهوری مانند دیوید کامرون نخست وزیر انگلستان در این کالج تحصیل کرده اند. (ویکی پدیا)
دبیرستان شبانه روزی ایتون
و ممنون از savezva که این تاپیک را ایجاد کردند و همه دوستان عزیز به خصوص بهزاد ستودهعزیز (که مدتهاست در کافه حضور ندارند)،زبل خان عزیز،سروان رنوی عزیز (که بیشترین مطالب را در این موضوع ارسال کرده اند)وسایر دوستانی که در این مورد مطالب زیبایی به یادگار گذاشته اند.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - Savezva - ۱۳۹۴/۶/۲۱ عصر ۰۲:۵۷
در همه داستان ها بازگشت ها هیجان انگیز هستند. خصوصا وقتی این بازگشت برای قهرمان داستان باشد. کسی که با رفتنش به هر دلیلی طرفدارانش را ناراحت و نگران و دمق کرده و به ناگاه با بازگشتش شور و هیجان خاصی را ایجاد می کند.
در طول تاریخ سینما و تلویزیون بازگشت های زیادی را شاهد بوده ایم که که هرکدامشان بنا بر فراخور داستان جالب و هیجان انگیز بوده اند. بعضی وقت ها قهرمان داستان پس از یک غیبت ناگهانی که به واسطه مرگ و یا توطئه اطرافیان بوده ناگهان وارد صحنه شده و بیننده را میخکوب کرده است.
یکی از این بازگشت های خاطره انگیز و البته پر هیجان در سری فیلمهای سرجیو نیکلاسکوی فقید در هیبت کمیسر مولدوان محبوب و دوست داشتنی است که پس از کشته شدن در پایان فیلم کمیسر متهم می کند ناگهان در فیلم انتقام حاضر شده و همه را غافلگیر می کند.
نمونه های از این دست بسیار زیادند. اما یکی از جاودانه ترین بازگشت ها که بسیار زیبا و جذاب و در عین حال هیجان انگیز است، بازگشت کاراگاه محبوب و دوست داشتنی شرلوک هولمز کبیر است که به زیبایی هرچه تمام همه از جمله دکتر واتسون را غافلگیر می کند. هولمز که در هیبت یک پیرمرد کتابفروش گوژپشت در مطب واتسون حاضر می شود با سرگرم کردن دوست قدیمی اش با کتابخانه خالی از کتابش ناگهان او را غافلگیر می کند تا جایی که دکتر واتسون برای لحظاتی با دیدن چهره رفیق قدیمی اش بی هوش می شود.
این سکانس از داستان خانه خالی اولین اپیزود سریال دیدنی بازگشت شرلوک هولمز با بازی جاودانه جرمی برت است که سرآغاز دوباری برای کارآگاهی است که در یک نبرد تن به تن با دشمن دیرینه اش پروفسور موریارتی به ظاهر کشته شده اما در اصل از فاجعه ابشار رایشن باخ جان سالم به در برده است.
من شخصا این صحنه بازگشت را ده ها بار دیده ام اما هنوز هم از دیدن ان لذت برده و با هیجان وخوشحالی از بابت بازگشت قهرمان بزرگ داستان های کانن دویل کیف می کنم.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - مکس دی وینتر - ۱۳۹۴/۷/۲۴ صبح ۰۱:۴۳
با سلام به تمامی دوستداران شرلوک هلمز.......
دیدن مطالب جالب و خواندنی شما, تمام خستگی را از تن بیرون می کند.
عکس ذیل که احتمالا برای همه عزیزان, عکسی قدیمی قلمداد میشود, مجموعه ای از بانوان بازیگر این سریال و هنرپیشه اصلی(جرمی برت) است.
به ترتیب در جهت عقربه های ساعت: از سمت چپ پایین: Gayle Hunnicutt در "رسوایی در بوهم" در نقش ایرن ادلر/ چپ بالا: Barbara Whilshire در " دوچرخه سوار تنها" ( که در ایران نمایش داده نشد)/ Rosalyn landor در "نوار خالدار ( دسته کولی ها)"/ Alison Sulbeck در عهدنامه دریایی/ Betsy Branley در مردان رقصان
ا
امیدوارم مورد توجه شما قرار گرفته باشه.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زبل خان - ۱۳۹۴/۸/۲ صبح ۱۰:۵۴
موزه شرلوک هلمز
اینحا موزه ای است در شهر لندن، برای بزرگترین کارآگاه دنیا، شرلوک هولمز، جایی که آدرس خانه اش هم به اندازه ی خودش مشهور است: لندن/ خیابان بیکر/ 221 بی
RE: اسطوره شرلوک هولمز - مکس دی وینتر - ۱۳۹۴/۸/۱۸ صبح ۰۵:۵۴
سلام به تمامی دوستداران شرلوک هلمز,
امروز چند عکس از پشت صحنه سریال قدیمی شرلوک هلمز ( با بازی جرمی برت) پیدا کردم.
عکس بالا مربوط به قسمت "The Solitary cyclist" در تلویزیون ایران نمایش داده نشد, یکی از صحنه های زد و خورد جالب بین شرلوک هلمز و نقش منفی این قسمت,که در این سری سریال کمتر دیده شده.
و این هم پنجره معروف این سریال و منظره خیابان بیکر
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زبل خان - ۱۳۹۴/۸/۲۴ عصر ۰۵:۰۴
امروز شبکه نمایش یکی از فیلم های بندیکت کامبریج به نام سه نشانه رو پخش کرد...
جدا از سانسور وحشتناکی که روی فیلم انجام داده بود عوامل وطنی...
به شخصه هیچ گونه ارتباطی با این فیلم و به کل چنین فیلم های امروزی که درباره شرلوک هلمز ساخته می شود نمی تونم برقرار کنم..
و اصلا تفاوت فاحشی بین این بازیگر جدید با جرمی برت بزرگ هست...
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سروان رنو - ۱۳۹۴/۸/۲۵ صبح ۱۲:۱۹
(۱۳۹۴/۸/۲۴ عصر ۰۵:۰۴)زبل خان نوشته شده:
امروز شبکه نمایش یکی از فیلم های بندیکت کامبریج به نام سه نشانه رو پخش کرد...
جدا از سانسور وحشتناکی که روی فیلم انجام داده بود عوامل وطنی...
به شخصه هیچ گونه ارتباطی با این فیلم و به کل چنین فیلم های امروزی که درباره شرلوک هلمز ساخته می شود نمی تونم برقرار کنم..
و اصلا تفاوت فاحشی بین این بازیگر جدید با جرمی برت بزرگ هست...
واقعا همین طور است.
یک دقیقه نگاه کردن به حالات و حرکات شرلوک هلمز جرمی برت , به کل این فیلم های تازه می ارزد. حالا دوبله و بقیه مسائل هم به کنار. باید یک سری کامل از کارهای شرلوک هلمز تهیه کرد و هر از چند ماه نشست و برخی قسمت ها را دوباره دید. واقعا آدم را شارژ می کند !
و اما بعد ...
خوشبختانه ما در کافه هم شرلوک هلمز داریم و هم دکتر واتسون ! بد نیست در اینجا از پروفسور موریاتی - دشمن شماره یک هلمز - هم یادی کنیم که سایه سنگین اش بر کل قسمت های سریال وجود داشت. کسی اطلاع دارد که چرا به او می گفتند پروفسور ؟ مگر در چه رشته ای مهارت داشت ؟ شرلوک خیلی از او می ترسید
داستانک : دستیار شرلوک هلمز
شرلوک هولمز کارآگاه معروف و معاونش واتسون رفته بودند صحرا نوردی و شب هم چادری زدند و زیر آن خوابیدند. نیمه های شب هولمز بیدار شد و آسمان را نگریست.
بعد واتسون را بیدار کرد و گفت: نگاهی به آن بالا بینداز و به من بگو چه می بینی؟
واتسون گفت: میلیونها ستاره می بینم.
هولمز گفت: چه نتیجه میگیری ؟
واتسون گفت: از لحاظ روحانی نتیجه می گیرم که خداوند بزرگ است و ما چقدر در این دنیا حقیریم.از لحاظ ستاره شناسی نتیجه می گیریم که زهره در برج مشتری است، پس باید اوایل تابستان باشد.از لحاظ فیزیکی، نتیجه میگیریم که مریخ در محاذات قطب است، پس ساعت باید حدود سه نیمه شب باشد.
شرلوک هولمز قدری فکر کرد و گفت: واتسون تو احمقی بیش نیستی. نتیجه اول و مهمی که باید بگیری این است که چادر ما را دزدیده اند!
منبع داستانک: سایت برترین ها
RE: اسطوره شرلوک هولمز - زبل خان - ۱۳۹۴/۹/۱۶ صبح ۰۶:۲۵
سایت مشرق درباره شرلوک هلمز مطالبی منتشر کرده که البته توی همین تاپیک گفته شده ..منتها این متنش جالب بود..
شرلوک هلمز در زمان پیری!
جدیدترین فیلم با شخصیت شرلوک هلمز در نقش اصلی «آقای هلمز» نام دارد که بیل کاندون آن را ساخته و ایان مک کلن در آن نقش هلمز را بازی می کند. در این فیلم با هلمز سالخورده رو به رو هستیم که دارد دچار آلزایمر می شود و سعی می کند راز آخرین پرونده ای که موفق به حل آن نشده را کشف کند. در این فیلم خبری از دکتر واتسن نیست و هلمز سعی دارد با نوشتن ماجرای آخرین پرونده به آن شکلی که واقعا اتفاق افتاده، خودش را همانطور که واقعا بوده توصیف کند.
شرلوک هلمز از زبان یان مک کلن
باید اعتراف کنم وقتی داشتیم «آقای هلمز» را می ساختیم فکر می کردم این فیلم مخاطبانی خواهد داشت که شرلوک هلمز را دوست دارند و دلشان می خواهد او را از یک زاویه دیگر ببینند فکر کنم من صد و سی امین بازیگری باشم که نقش هلمز را بازی می کند. حداقل هلمز من کمی فرق دارد. با خودم گفتم آدم هایی سراغ این فیلم می آیند که دوست دارند کاری پست مدرن ببینند، پست مدرن کلمه درستش است، نه؟ من از آن جنبه شخصیت شرلوک هلمز خوشم آمد که نشان می داد شبیه آدم های دیگر است، شبیه کسانی که من در زندگی دیدم مدام یاد نامادری خودم در سال های آخر عمرش می افتادم. او صد سال عمر کرد و یک جاهایی حافظه اش را از دست می داد.
....................................
156 هزار دلار/ ارزش شماره کریسمس 1887 مجله «بیتون» که در آن اولین داستان شرلوک هلمز با عنوان «اتود در قرمز لاکی» منتشر شد. سر آرتور کانن دویل برای این داستان تنها 24 پوند دستمزد گرفت..
RE: اسطوره شرلوک هولمز - جروشا - ۱۳۹۴/۹/۱۷ صبح ۰۳:۵۰
ارسال جناب زبل خان از شرلوک سالخورده منو یاد مطلبی انداخت که توی یک سایت جالب کمیک خونده بودم. اولش بگم من عاشق شرلوک هلمز هستم (مخصوصا این شرلوک آخریه بندیکت کمبربچ که احتمالا خیلیا قبولش ندارن ولی همسن های من خیلی دوسش دارن باور کنید) بعله بعد بریم سر این نکته مهم و حیاتی که؛مگه میشه یک چهره افسانه ای اینقد محبوب بشه ولی کمیک نشه؟!
ازهمون اول کتابهای کمیک شرلوک هلمز بیشتر بوسیله دو انتشارات معروف کتابهای کمیک Dell و DC چاپ میشدن، مخصوصا کمپانی DC که ناشر کتابهای کمیک ابرقهرمانی هم بود مثل سوپرمن و بتمن. در دهه شصت طراحان دی.سی اومدن خلاقیت به خرج بدن و قهرمانان رو در داستانها باهم قروقاطی کردند.(فکر کردند چقدر بامزه میشه!). نمونه اش صفحه ایه که میبینید:
سوپرمن درحال لمس سنگ جادویی کریپتونایت: «جل الخالق! بزرگترین کارآگاه دوران! اما تو وجود نداری!تو یه شخصیت افسانه ای هستی!»
شرلوک : «آره همینطوره. اما از آرزوی جادویی خودته که منو بیرون از صفحات یه داستان کارآگاهی خلق کردی! تو خواستی یه شخصیت داستانی ظاهربشه و اجی مجی حالا من اینجام! »
اما یک دهه بعد کمپانی DC امتیاز کمیک کردن ماجراهای شرلوک جناب کانن دویل رو میخره و داستانها بصورت سنگین رنگین و کاملا وفادار به اصل قصه به کمیک برگردونده میشن. جالبیش هم اینه که اولین کمیک از این سری آخرین کتاب شرلوک هلمز نوشته دویل بوده یعنی The Final Problem یا مشکل نهایی، همون که شرلوک و دشمن خونینش پروفسور موریارتی در آخرین کش و قوس درگیریهاشون در بالای آبشار ریچن باخ سوییس زدوخورد میکنن و دوتایی پرت میشن پایین و...
اما DC باز طاقت نمیاره و چندسال بعد دوباره شروع میکنه به لوس بازی درآوردن و کل کل شرلوک هلمز با ابرقهرمانها و ابرضدقهرمانها یا ضدابرقهرمانها! (حالا هرکدوم)- اینبار نوبت جناب جوکر هست که سروقت شرلوک هلمز بیاد و بخواد در یک دوئل جانانه حال شرلوک رو بگیره ولی اینجا هم جوکر بدبخت شانس نمیاره و حق بر باطل پیروز میشه:
این روند میکس شرلوکی ادامه پیدا میکنه و همینطور که سال به سال میگذره و کمیک های شرلوک چاپ میشن اونهم پیرتر وپیرتر میشه (اما عجیب اینه که ابرقهرمانها جوون میمونن فقط شرلوک بیچاره پیر میشه که خیلی حرص درآره) واینجا شما میتونین شرلوک پیر کمیک رو ببینید که دراوج کهولت هم پیپ بر دهان داره سربزنگاه دشمن بتمن رو کله پا میکنه و بتمن رو متحیر- که دود از کنده بلند میشه:
منبع مطالب و عکسهای کمیک شرلوک
RE: اسطوره شرلوک هولمز - مکس دی وینتر - ۱۳۹۴/۱۰/۲ عصر ۱۲:۵۲
سلام بر دوستان عزیز....
بالاخص هلمزیان گرامی......
پستی با چند پشت صحنه دیگر از سریال شرلوک هلمز با بازی جرمی برت.....
عکس بالا مربوط به قسمت "اتاق خالی" و بازگشت شرلوک هلمز و از هوش رفتن واتسون
"آخرین خون آشام"....
و
مجددا "اتاق خالی" صحنه پریدن هلمز بر سر سرهنگ موران , ( آینه معروف را به خاطر دارید؟)
امیدوارم لذت ببرید....
عشق پنهان شرلوک هلمز - جروشا - ۱۳۹۴/۱۲/۱۰ صبح ۱۲:۵۲
دکتر واتسون در دفتر خاطراتش درباره شرلوک هلمز مینویسه:
«هیچگاه در هلمز كشش زيادى نسبت به زنى نديده بودم كه بتوان نام عشق بر آن گذاشت. چون او اعتقاد داشت جذبه عاشقانه از قواى فكریش میکاهد، اما در مورد ايرنه آدلر وضع تفاوت داشت و همواره خاطراتى محو از او در ذهن هلمز جاری بود...»
ایرنه آدلر، تنها و رسما در یکی از داستانهای کوتاه آرتور کانن دویل حضور پیدا کرد اما حضور و جذبه اش در همون تک داستان کوتاه بقدری تاثیرگذار بود که بعدها تمام مشتقات نمایشی ماجراهای شرلوک هلمز از وجود و حتی یاد او برای خلق یک فضای پرکشش رومانتیک استفاده کردند.
در ژانویه 1891 «رسوایی در بوهمیا» که اولین داستان از 56 داستان کوتاه ماجراهای شرلوک هلمز بود، در مجله استراند منتشر شد. این زن جذاب افسانه ای که در واقع برجسته ترین کاراکتر زن در داستانهای شرلوکه، در همین داستان به خوانندگان و طرفداران شرلوک هلمز معرفی شد. میگن سر آرتور کانن دویل و فیلمنامه نویسان یا نمایشنامه نویسانی که بعد او روی شخصیت آدلر کار میکردند، از یکی از این سه نفر (به احتمال قوی نفر سوم منبع الهام خود دویل بوده) برای خلق شخصیت و شمایل ایرنه آدلر الهام گرفته اند:
- لولا مونتز رقاصه و هنرپیشه ایرلندی که لودویک اول پادشاه باواریا عاشقش شد و باهاش سر و سر داشت.
- لودمیلا استیوبل خواننده با نام مستعار میلی، که آرچی دوک یوهان سالواتور اتریشی عاشقش شد و بعدا باهاش ازدواج کرد.
- لی لی لنگترای ملقب به لی لی جرسی که خواننده معروف زاده نیوجرسی بود و عشاق فراوانی در بین اشرافیان درباری داشت.
یعنی خداییش تو اون همه خواننده و رقاصه که با اعیون و اشراف مرتبط بودن، از اینا خوشگلتر نبود؟!
باز تو فیلمها از بازیگرهای بهتری برای ایفای نقش ایرنه آدلر استفاده شده که شاید بهترینش ریچل مک آدامز باشه:
بعله بگذریم اصلا بما چه؟ :) ... حالا واقعا داستان این ایرنه خانم چی بوده؟
ایرنه آدلر در نیوجرسی زاده شد. صدای خوش و رسای او خیلی زود ازش یک ستاره اپرا ساخت و اجراهای او در تئاترهای بزرگ اروپا مثل لااسکالای میلان استعداد خارق العاده اش رو در خوانندگی به همگان ثابت کرد و در یکی از اجراهاش در سالن امپریال ورشوی لهستان در حضور گرند دوک پادشاه بوهمیا ، آن دو مجذوب هم شدند. پادشاه فقط مدتی رو بخاطر ایرنه در ورشو موندگار شد. ایرنه هم در حوالی سی سالگی از خوانندگی دست کشید و به لندن رفت. درپی اون گراند دوک بطور ناشناس به لندن و نزد شرلوک هلمز اومد و گفت میخواد با دختر شاه اسکاندیناوی ازدواج کنه ولی رابطه اش با ایرنه ممکنه این ازدواج رو بخطر بندازه چون ایرنه یک عکس ناجور دونفره ازشون داره که شاه حتی با استخدام سارقان حرفه ای هم نتونسته اونو از چنگش دربیاره. او ایرنه رو بعنوان زنی ماجراجو با کششی غیرقابل مقاومت و چهره ی زیباترین زنان و هوشِ متفکرترین مردان توصیف کرد!
شرلوک زمین و زمان رو بهم میدوزه تا عکس رو از چنگ ایرنه دربیاره حتی با لباس مبدل پیش ایرنه میره. ناغافل از اینکه ایرنه هم با لباس مبدل درست از جلوی چشمش از مقابلش عبور میکنه! هر دو برای هم بپّا میگذارن. ایرنه با وکیل جذابی بنام نورتون ازدواج میکنه و لحظه به لحظه از دسترس دورتر میشه عاقبت هم مثل غزالی تیزپا از چنگ صیادش فرار میکنه.
در حالیکه دست آخر شرلوک با توسل به یک حیله ماهرانه به هدفش که یافتن بسته محتوی عکسه میرسه و بسته رو مغرورانه به شاه میده تا بازش کنه اما جای عکس دوتایی ایرنه و شاه، یک عکس تکی از ایرنه زیبا با نامه ای ضمیمه شده که از زیرکی و کمالات شرلوک و زبل بودن خودش تعریف کرده و آخرش اضافه کرده:
«...درباره عكس هم موكل شما میتواند آسوده خاطر باشد. من عاشق مردى والاتر از او هستم و البته او هم عاشق من است. پادشاه شاید بخواهد بعدا اقدامی غیرمنتظره به عمل آورد. بنابراين من آن عكس را فقط براى حفاظت از خودم نگه میدارم تا به عنوان سلاحى در برابر هرگونه تهدید احتمالى وى در آينده بکار برم. اما به جاى آن عكس دوتایی، تصویر ديگری از خودم گذاشته ام كه ممكن است او بخواهد آن را یادگاری داشته باشد! و من هميشه ارادتمند شما آقاى شرلوك هلمز نازنین خواهم بود. ايرنه مورتون-آدلر.»
پادشاه بوهمیا با نگاه به عکس جذاب ایرنه، با حسرت آهی میکشه و میگه: "عجب زنی! لنگه ندارد! حیف که درسطح من نبود وگرنه میتوانست بهترین ملکه بوهمیا شود!" شرلوک هم که شیفته محسنات ایرنه شده بوده با کنایه میگه: " بله شان او بسیار از سطح شما متفاوت است!" بعد احساس و اظهار تاسف و شکست میکنه ولی شاه که ایرنه رو خوب میشناسه مطمئنه در نامه اش کاملا صادق بوده و دیگه هیچ خطری ازدواجش رو تهدید نمیکنه و میخواد به عنوان تشکر به شرلوک هلمز انگشتر تمام برلیانش رو اهدا کنه ولی شرلوک بجای دستمزد یا پاداش چیز دیگه ای ازش میخواد؛ فقط و فقط عکس ایرنه...
در آخر دکتر واتسون عزیز مینویسه:
«و اين پايان رسوايى بزرگی بود که پادشاهى بوهميا را تهديد میكرد و اينكه چگونه زیرکانه ترین نقشه شرلوك هلمز توسط نبوغ يك زن نقش برآب گردید. او عادت داشت كه هوش زنان را به تمسخر گيرد اما پس از آن ديگر نديدم اين كار را بكند و هر وقت از ايرنه آدلر صحبت میكرد و يا به عكس وى خیره میشد با حس خاصی او را آن زن خطاب مینمود...»
RE: اسطوره شرلوک هولمز - مکس دی وینتر - ۱۳۹۵/۳/۲۰ صبح ۱۲:۴۶
سلام بر دوستداران شرلوک هلمز ،
با توجه به پخش مجدد این سریال از شبکه نمایش، که بنده به طور تصادفی از آن مطلع شده و قسمت اول را دیدم، تصویری از پشت صحنه این قسمت "رسوایی در بوهم" را برای شما به اشتراك گذاشتم.
امیدوارم برای شما دوستان هم جالب باشه.
از سکانس های پایانی "رسوایی در بوهم"، صحنه به آب انداخته شدن عکس ها توسط
ایرن آدلر از روی عرشه کشتی!
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سروان رنو - ۱۳۹۵/۴/۱۳ عصر ۱۱:۰۷
مدتی است عیش ما با دیدن شرلوک هلمز تکمیل است.
در نوجوانی زمانی که سریال پخش می شد کسی گمان نمی کرد که این بهترین اقتباس از داستان شرلوک هلمز خواهد بود. به راستی که بهترین بازیگران , زیباترین صحنه پردازی و هنرمندانه ترین دوبله را شاهد هستیم. با گذشت روزگار حالا ارزش کار سازندگان این اثر ماندگار مشخص تر شده است. درست گفته اند که تاریخ بهترین قاضی است. با درک این مجموعه , بقیه شرلوک هلمز ها و اقتباس ها خنده دار به نظر می رسند. جرمی برت از خود هلمز , هلمزتر است.
اگر به داستان های معمایی علاقمندید , اگر دل تان برای دکتر واتسون و پروفسور موریارتی تنگ شده است ؛ این سریال حالا کلاسیک شده را در شبکه نمایش دنبال کنید. هم سرگرمی است و هم سلول های خاکستری مغزتان را به کار می اندازد. حتی بیش تر از هرکول پوآرو ...
RE: اسطوره شرلوک هولمز - مکس دی وینتر - ۱۳۹۵/۵/۲۸ عصر ۱۰:۱۶
سلام بر تمامی دوستان عزیز کافه،
بخصوص شرلوک هلمز دوستان.
مدتها به دنبال یک پشت صحنه کوتاه از سریال شرلوک هلمز با بازی جرمی برت بودم و بالاخره یک فایل چند ثانیه ای را پیدا کردم.
دیدن این ویدیوی هر چند کوتاه از لبخند بر قیافه بسیار جدی جرمی برت در نقش مذکور، برای بنده خالی از لطف نبوده است، امیدوارم برای شما هم همینطور باشد.
لذت ببرید.
http://s2.picofile.com/file/8264271468/Bloopers_Jeremy_Brett.mp4.html
RE: اسطوره شرلوک هولمز - شارینگهام - ۱۳۹۵/۶/۲۱ صبح ۱۲:۳۶
سلام و عرض ارادت به خدمت عاشقان شرلوک هلمز
و عرض خوشحالی از انتخاب بهترین اقتباس ادبی جهان
واقعا که هرچه بیشتر به تماشای این سریال می نشینم و درباره آن مطالعه می کنم، علاقه ام به این مجموعه ی بی نظیر ادبی و سینمایی افزون تر می گردد.
بر همین اساس ،این سریال را به آرشیو خود اضافه کردم.
باورود به کافه و مطالعه تاپیک اسطوره شرلوک هلمز ،دریافتم که مجموعه من ناقص است.
دفترچه خاطرات شرلوک هلمز: با بازی ادوارد هاردویک در نقش دکتر واتسون و
دوبله استاد بهرام زند و استاد پرویز ربیعی
بنابراین از شما هلمزیان عزیز ،تقاضای اطلاع رسانی دارم ؛
سایتی سراغ دارید که فصل پنجم که شامل ۹قسمت می باشد را به طور کامل و بدون حذفیات و البته دوبله داشته باشد ؟
چه فروش ،چه دانلود ؟
و
همین طور ،کمیک استریپ های شرلوک هلمز
دانلود شرلوک هلمز - سروان رنو - ۱۳۹۵/۶/۲۱ صبح ۰۷:۳۹
سایت نماشا http://www.namasha.com بسیاری از قسمت های مجموعه شرلوک هلمز ( جرمی برت) را جمع آوری کرده است که می توانید با کیفیت خوب تماشا کنید. حتی برخی از قسمت های پخش نشده در تلویزیون , با زیرنویس فارسی در این سایت قرار دارند.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سروان رنو - ۱۳۹۵/۶/۲۶ عصر ۱۲:۱۸
مصاحبه با جرمی برت ( شرلوک هلمز )
اگر کسی توانست ترجمه یا زیرنویس کند خیلی خوب است.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - Savezva - ۱۳۹۶/۱۲/۱۸ صبح ۱۱:۵۹
(۱۳۹۵/۶/۲۱ صبح ۱۲:۳۶)شارینگهام نوشته شده:
سلام و عرض ارادت به خدمت عاشقان شرلوک هلمز
و عرض خوشحالی از انتخاب بهترین اقتباس ادبی جهان
واقعا که هرچه بیشتر به تماشای این سریال می نشینم و درباره آن مطالعه می کنم، علاقه ام به این مجموعه ی بی نظیر ادبی و سینمایی افزون تر می گردد.
بر همین اساس ،این سریال را به آرشیو خود اضافه کردم.
باورود به کافه و مطالعه تاپیک اسطوره شرلوک هلمز ،دریافتم که مجموعه من ناقص است.
دفترچه خاطرات شرلوک هلمز: با بازی ادوارد هاردویک در نقش دکتر واتسون و
دوبله استاد بهرام زند و استاد پرویز ربیعی
بنابراین از شما هلمزیان عزیز ،تقاضای اطلاع رسانی دارم ؛
سایتی سراغ دارید که فصل پنجم که شامل ۹قسمت می باشد را به طور کامل و بدون حذفیات و البته دوبله داشته باشد ؟
چه فروش ،چه دانلود ؟
و
همین طور ،کمیک استریپ های شرلوک هلمز
جناب شارینگهام عزیز
در سایت ایران فیلم نسخه بسیار عالی از این مجموعه ارزشمند وجود دارد. فصل مورد نظر شما با عنوان پرونده های شرلوک هولمز در قالب فصل 5 (شامل 6 قسمت) و فصل 6 (شامل 3 قسمت) می باشد و فکر کنم برای دانلود باید مبلغی بابت عضویت ماهانه (حدود 5 هزار تومان) پرداخت کنید.
لازم به ذکر است که در این سایت مجموعه کامل تمام فصول با دوبله و زیرنویس و بدون سانسور وجود دارد.
لینک صفحه مورد نظر: iranfilm.me/series/the-adventures-of-sherlock-holmes
RE: اسطوره شرلوک هولمز - Savezva - ۱۳۹۶/۱۲/۱۸ عصر ۰۹:۴۳
کتاب های شرلوک هولمز
تمام دوستداران و عاشقان شرلوک هولمز در ایران مطمئنا همیشه به دنبال خواندن کتاب های سرآرتور کانن دویل هستند. تا به حال مترجمان متعددی داستان های شرلوک هولمز را ترجمه کرده اند. اما نام زنده یاد کریم امامی به عنوان یکی از عاشقان شرلوک هولمز در صدر آنها قرار دارد که با ترجمه بسیار زیبا و روانش مجموعه چهار جلدی را که توسط انتشارات طرح نو منتشر شده از خود به یادگار گذاشته است. این مجموعه زیبا و ارزشمند 4 جلدی شامل داستان های زیر است:
ماجراهای شرلوک هولمز، کارآگاه خصوصی: رسوایی در کشور بوهِم و پنج داستان دیگر ( جلد اوّل)
1- رسوایی در کشور بوهم
2- انجمن مو سرخ ها
3- پنج هسته ی پرتقال
4- مرد لب کج
5- یاقوت کبود
6- نوار خال خال
ماجراهای شرلوک هولمز، کارآگاه خصوصی: برق نقره ای و پنج داستان دیگر ( جلد دوم)
7- انگشت شست مهندس
8- اشراف زاده مجرد
9- نیم تاج یاقوت
10- آلش های سرخ
11- برق نقره ای
12- ماجرای کشتی (( گلوریا اسکات)است.
ماجراهای شرلوک هولمز، کارآگاه خصوصی: سیمای زرد و پنج داستان دیگر ( جلد سوم)
13- سیمای زرد
14- آیینِ ماسگریو
15- بیمار مقیم
16- مُترجم یونانی
17- عهد نامه ی دریایی
18- آخرین مسأله
ماجراهای شرلوک هولمز، کارآگاه خصوصی: عینک دور طلایی و پنج داستان دیگر ( جلد چهارم)
19- خانه ی خالی
20- دوچرخه سوارِ تنها
21- چارلز آگستوس میلوِرتن
22- شش ناپلئون
23- عینکِ دور طلایی
24- دومین لکه
انتشارات هرمس در مجموعه کتاب های کارگاه نیز مجموعه ای بسیار جذاب و خواندنی از داستان های شرلوک هولمز با ترجمه عالی خانم مژده دقیقی و پس از آن حشمت الله صباغی را ارائه کرده است. این کتاب ها شامل چهار داستان بلند شرلوک هولمز در 4 جلد به شرح زیر است
1- اتود در قرمز لاکی (اولین داستان هولمز که درباره آشنایی دکتر واتسون با او و آغاز سکونت آنها در خیابان بیکر است)
2- نشانه چهار
3- دره وحشت
4- درنده باسکرویل
همچنین 4 مجموعه از داستان های کوتاه هولمز در 4 کتاب به شرح زیر است:
جعبه مقوایی: شامل داستان های
1- مسئله هویت
2- راز دره باسکامب
3- جعبه مقوایی
4- کارمند بورس اوراق بهادار
5- ملاک رایگیت
6- مرد خمیده پشت
حلقه سرخ و پنج داستان دیگر
1- عمارت ویستریا
2- نقشه های بروس پارتینگتن
3- پای شیطان
4- حلقه سرخ
5- ناپدید شدن لیدی فرانسیس کارفکس
6- کارآگاه محتضر
سرباز رنگ پریده و شش داستان دیگر
1- ابی گرنج
2- رنگ ساز بازنشسته
3- عمارت قدیمی شاسکوم
4- مستاجر برقع پوش
5- موکل سرشناس
6- سرباز رنگ پریده
7- یال شیر
مردان رقصان و چند داستان دیگر
1- مدرسه پرایوری
2- پیتر سیاه
3- سنگ مازارین
4- مردان رقصان
5- معمای پل تور
6- سه سنتوری
RE: اسطوره شرلوک هولمز - Savezva - ۱۳۹۶/۱۲/۲۳ عصر ۱۱:۰۲
"مفهوم این چیه واتسون! این که زندگی معنایی نداره یا اینکه هر چیزی قابل تفکره. این همه خشونت برای چیه؟ بشر می خواد چه چیزی را ثابت کنه؟ این بزرگترین .... بزرگترین مشکله. چرا بشر نتونسته منطقی فکر کنه؟ و چرا جوابی هم تا بحال براش پیدا نکرده؟"
این دیالوگ آخرین دیالوگی است که مرحوم جرمی برت در آخرین سکانسی که در نقش شرلوک هولمز ظاهر شد، بیان کرد. فصل هفتم این سریال به نام خاطرات شرلوک هولمز بود. قسمت ششم و پایانی این فصل با عنوان جعبه مقوایی در 11 آوریل سال 1994 پخش شد. در این فصل جرمی برت که همچنان در غم از دست دادن همسرش که در سال 1985 به طور ناگهانی درگذشت، دچار افسردگی شدید بود و از بیماری عصبی شدید رنج می برد. وی در طول فیلمبرداری این فصل بارها در بیمارستان روانی بستری شد که این موضوع به وضوح در چهره وی نمایان است. وی در روز نزدیک به 60 سیگار مصرف می کرد. در حالیکه برنامه ریزی تلویزیون گرانادا برای ساختن تمامی داستان های هولمز بود، وی در 12 سپتامبر 1995 به علت ایست قلبی درگذشت و این پروژه ناتمام ماند. عکس بالا آخرین سکانس حضور جرمی برت در نقش شرلوک هولمز است.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - Savezva - ۱۳۹۷/۱/۱۸ عصر ۱۲:۴۰
به یاد بهرام زند
صداهای ماندگار و جاویدان تا ابد در گوش و ذهن مردم باقی خواهند ماند اما با این حال هر صدایی که خاموش می شود گویی یکی از زیبایی های دنیا خاموش شده است. انگار که طبیعت با همه بزرگی و عظمتش دچار فقدان و خلا شده است. صدای بهرام زند صدایی خاص و ماندگار بود و هست و خواهد بود. در طی عمر فعالیت پربار هنریش صدای زیبا و خاصش را بر روی چهره های مختلف شنیدیم و لذت بردیم. از نقش هایی که دوبله کرد و تا فیلم ها و سریال هایی که به عنوان مدیر دوبلاژ بهترین چیدمان ها را انجام داد. از سریال امام علی گرفته تا ناوارو... از مدار صفر درجه گرفته تا جنگجویان کوهستان و البته شاه دوبله سریال شرلوک هولمز... هر چه قدر مرحوم جرمی برت نقش شرلوک هولمز را ستودنی و زیبا اجرا کرد اما آنچه برای ما ایرانی ها مایه مباهات و لذت بود صدای زیبا و جذاب بهرام زند بود که شیرینی و حلاوت این سریال را برای ما صدچندان کرد. صدایی که انگار فقط برای این نقش آفریده شده بود. صدایی که در هوای مه آلود لندن و در خیابان بیکر طنین بخش شخصیتی بود که بهرام زند او را برای ما ایرانی ها جاودانه کرد... حالا دیگر بهرام زند مانند جرمی برت که سال ها پیش طرفدارانش را ترک کرده بود، در کنار ما نیست و ما را برای همیشه در حسرت دوباره شنیدن صدایش نشانده است، اما همیشه این صداست که می ماند و صدای بهرام زند هم مانند گنجینه ای عظیم و ارزشمند در کنار سایر صداهای ماندگار در بایگانی ذهن ما باقی خواهد ماند. روحش شاد و یادش گرامی
RE: اسطوره شرلوک هولمز - tom sawyer - ۱۳۹۷/۱۲/۴ عصر ۰۲:۴۸
منتقدان حرفه ای دستشان به کانن دویل نمی رسد
کمال قصه گویی
جان لوکاره
دکتر واتسون خطاب به شما نمی نویسد، او با ادب و نزاکتی که مخصوص دوره ی پادشاهی ادوارد است، از آن سوی آتشی گرم و سوزان با شما صحبت می کند. در صدای او هیچ تظاهر یا تکلفی وجود ندارد. صدایش رساست، پرانرژی است و مودبانه، صدای یک ارباب جدی بریتانیایی مستعمره نشین که به خودش اعتماد دارد. صاحب این صدا جهان دیده است. آنقدر سفر کرده که زانوهایش آفتاب سوخته شده است. با این حال او هنوز ساده دلی است در سفر باقی مانده [اشاره به سفرنامه The Innocents Abroad اثر مارک تواین]. او مردی درجه یک، بیش از حد وفادار، مانند شیر شجاع و آدم شیرین و نازنینی است. همه کلیشه ها با او سازگار است ولی خودش کلیشه ای نیست.
احساسات ظریف دکتر واتسون را گیج می کنند. او با هنر غریبه است. با این همه مانند خالقش، یکی از بهترین قصه گویی هایی است که مردم جهان به او گوش داده اند. گاهی که جایش را در صحنه به هلمز می دهد، دلش میخواهد که زود برگردد. هلمز! هلمز غیر قابل پیش بینی، باهوش، پیچیده و ناآرام، آن بیرون تنهایی امنیت ندارد. البته او از پس کارها برمی آید. او می تواند پنهان شود، زیرزمین برود تا جایی تغییرچهره بدهد که مادرخودش هم او را نشناسد. می تواند نقش یک مرده را بازی کند یا ادای مردن دربیاورد، شیره کش خانه ها را زیرورو کند، با موریارتی لبه ی یک صخره گلاویز شود یا جاسوس قیصر[آلمان] را فریب دهد. اما هیچ کدام از اینها این حقیقت را تغییر نمی دهد که وقتی واتسون وفادار قصه را به دست می گیرد هلمز تبدیل به شخصیتی می شود که بدون واتسون فقط می تواند نیمی ازآن باشد. خدا را شکر هیچ سطحی از تحصیلات دانشگاهی، هیچ پایان نامه محصول بوروکراسی ادبی، هرگز نمی تواند توضیح دهد که چرا ما صدای یک نویسنده را بیش از دیگری دوست داریم. بخشی از آن مربوط به اعتماد ما به نویسنده است، تا حدی به لحن خوب یا بد گوینده داستان وتا اندازه ای به اعتبار داشتن یا نداشتن نویسنده آن ربط دارد. و کمی هم متأثر از زیبایی است. البته نه آنقدر که ما دوست داریم باشد. من به عنوان یک خواننده روی این موضوع تأکید دارم که کتاب باید از همان اول مرا مفتون و مجذوب کند یا اصلا نکند. به همین دلیل است که بسیاری از کتابها در کتابخانه ام به طرز رازآمیزی فقط تا صفحه 20 خوانده شده اند. اما به محض اینکه خودم را تسلیم یک نویسنده می بینم او دیگر نمی تواند به من آسیبی برساند. کانن دویل از زمان کودکی ام به بعد آن سلطه و نفوذ را روی من داشته است. من شخصیت فرمانده ژرار دوشارکی، دزد دریایی شرور را دوست دارم، از پروفسور چلنجر هم خوشم می آید. اما بیشتر از همه شیفته ی هلمز و واتسون هستم. کانن دویل همین نفوذ را روی پسران من هم دارد و من به اینکه نوه هایم هم یکی یکی اسیر افسون او می شوند با خوشحالی نگاه می کنم.
اگر نگاهی به نوع ادبیاتی که کانن دویل استفاده می کند بیندازید در وهله اول ناامید خواهید شد، زیرا هیچ لفظ پردازی پرزرق و برقی درآن وجود ندارد، هیچ صفت هوشمندانه ای که یک دفعه توجه کسی را جلب کند درآن به چشم نمی خورد و هیچ بینش روانشناختی چشم گیری درآن نیست. درعوض چیزی که نظاره گر آن هستید کمال قصه گویی است، یعنی تأثیر متقابل بی نقص میان دیالوگ ها و توصیفات، و همچنین شخصیت پردازی و زمان بندی کامل و بی عیب. جای تعجب نیست کا آثار کانن دویل، برخلاف دیگر قصه گوهای بزرگ قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، بدون کم و کاست تقریبا به همه ی زبان ها ترجمه شده اند.
منتقدان حرفه ای دستشان به کانن دویل نمی رسد و نمی توانند به شهرتش خدشه ای وارد کنند، هیچ وقت هم نتوانستند. آنها ممکن بود تمایلش به معنویات یا علاقه وسواس گونه اش به کلاغ را دست بیندازند یا ادعا کنند هلمز جدید آن مردی که در گذشته بود دیگر نیست. اما نه در آن زمان کسی به آنها گوش میداد و نه امروز کسی توجهی می کند. در حال حاضر راننده های تاکسی، سیاستمداران، استادهای دانشگاه و کودکان بی تجربه مثل همان زمانی که دویل زنده بود همگی افسون شده پای قصه هایش می نشینند، این هم دلیل و مدرک!البته اگر مدرکی لازم باشد. برای اثبات اینکه فروتنی و سادگی زبان دویل درک عمیق او از پیچیدگی های انسانی را پنهان می کند. کانن دویل حتی در زمان خودش هم تعداد زیادی مقلد داشت که همه در سطح بسیار پایین تری از او قرار داشتند اما موفق بودند. اگر یکی از آنها، بنابر اتفاقی ناخوشایند پروفسور موریارتی شرور را به جود آورده بود، مطمئنم که موریارتی یک یهودی توطئه گر از آب درمی آمد. یا مثلا اگر جوزف کنراد او را خلق میکرد، موریارتی به یک تندروی زجرکشیده ی روانی اهل اهل بالکان تبدیل میشد که مصمم به تخریب جامعه صنعتی بود. اما کانن دویل این طورفکر نمی کند. او می داند که شرارت می تواند مستقلا وجود داشته باشد. او احتیاجی به تنفر یا تعصب ندارد، و آنقدر زیرک هست که به شخصیت شرورش برچسب دیگری نزند. برای یک لحظه زیرکی ای را درنظر بگیرید که دویل به وسیله آن خواننده را میان دو قهرمان فوق العاده ی داستانش نگه داشته است. هلمز نابغه ی برجسته ای که کیلومترها ازما جلوتر است و می دانیم که هرگزبه او نخواهیم رسید. قرار هم نیست که برسیم. اما این که ازآن دکتر واتسون کند ذهن خیلی باهوش تر هستیم به ما قوت قلب می دهد. نتیجه اش چه می شود؟ خواننده به طور لذت بخشی بین دو قهرمانش گیر می افتد. آیا جایی در ادبیات عامه پسند تصویری دلچسب تر از این، درباره ی چیزی که توماس مان با صدایی رسا آن را رابطه ی بین هنرمند و شهروند خواند، ارائه شده است؟ در شخصیت هلمز ما هیچ وقت اجازه نداریم که میل شدید هنرمند به خودویرانگری را از یاد ببریم. از طریق واتسون هم دلبستگی مان به ثبات اجتماعی مداوم به ما یادآوری می شود.
RE: اسطوره شرلوک هولمز - سنباد - ۱۴۰۰/۱۱/۱۲ صبح ۰۹:۵۹
سلام
شخصیت برادر شرلوک هلمز (پنکرافت) هم خیلی عجیب بود
RE: اسطوره شرلوک هولمز - Savezva - ۱۴۰۰/۱۱/۱۵ عصر ۰۷:۱۶
دانلود کتاب سریال تلویزیونی شرلوک هولمز
نوشته پیتر هینینگ
تقدیم به همه علاقمندان به شرلوک هولمز
این کتاب منبعی ارزشمند درباره فیلم ها و سریال های ساخته شده درباره شرلوک هولمز است که با نگاهی به نقش آفرینی های بازیگران مختلف به بررسی آنها می پردازد. البته بیشتر بخش های این کتاب به مجموعه سریال های شرلوک هولمز ساخته تلویزیون گرانادا با نقش آفرینی استثنایی جرمی برت اختصاص دارد. در انتهای کتاب نیز پرونده جامعی از تمامی قسمت های ساخته شده این سریال موجود است.
سریال تلویزیونی شرلوک هولمز
حجم فایل: MB 48
RE: اسطوره شرلوک هولمز - کلانتر چانس - ۱۴۰۱/۴/۵ صبح ۱۰:۲۸
بدون شک جاودانه ترین کاراکتر شرلوک هلمز(با تلفظ دقیق تر شرلاک همز) از آن جرمی برت فقید با صداپیشگی شادروان استاد بهرام زند هستش. بعدش بندیکت کامبربچ
RE: اسطوره شرلوک هولمز - دون دیهگو دلاوگا - ۱۴۰۳/۱/۱۳ صبح ۰۳:۴۷
دیروز در گروه تلگرامی «کایه دو سینما» عنوان کردم که در فیلم «پاندورا و هلندی سرگردان» (1951) در دو سکانس، هم در آغاز و هم در پایان، اشعاری از کتاب رباعیات عمر خیام با ترجمه ادوارد فیترجرالد آورده شده است. بحث در گروه ادامه یافت و به تأثیرپذیری ادبیات بریتانیا و آمریکا از خیام انجامید.
امروز، یکی از اعضای همان گروه تلگرامی (آقای کیارش شیروانی) مرا متوجه نکته بکر و جالبی کردند: اینکه در انتهای یکی از کتابهای مجموعهی شرلوک هولمز با عنوان «دره وحشت» ارجاعی به رباعیات خیام وجود دارد!
اول باورم نشد: شرلوک هولمز و خیام؟!
نسخه انگلیسی کتاب را دانلود کردم، ولی چیزی ندیدم.
جمله آخرش چنین بود:
We all sat in silence for some minutes, while those fateful eyes still strained to pierce the veil
گفتم شاید در برگردان فارسی، مترجم از خود شعری افزوده باشد.
به ترجمه فارسی «دره وحشت» از مژده دقیقی مراجعه کردم؛ و توانستم در پانویس رباعی مورد اشاره را بیابم.
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من / وین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتوگوی من و تو / چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من
که در برگردان انگلیسیِ فیتزجرالد بدینگونه آمده است:
“There was a Door to which I found no Key
There was a Veil past which I could not see
Some little Talk awhile of ME and THEE
There seemed - and then no more of THEE and ME.”
مترجم (احتمالاً بر اساس توضیحات ویراستار انگلیسی) این رباعی خیام را زمینهساز عبارات پایانی کتاب دانسته است: «همه چند دقیقهای ساکت نشستیم، در حالیکه آن چشمهای سرنوشتساز همچنان تلاش میکردند تا پرده را کنار بزنند.»
قانع نشدم! جستوجویی اینترنتی را آغاز کردم و ... به نتایجی رسیدم که این موضوع را باورپذیر کرد:
دانستم که دکتر کانن دویل (خالق شرلوک هولمز)، در سنین 40-30سالگی خود همنشین با اعضای باشگاه «عُمر خیام» بوده است! گزارش یکی از جلسات «عُمری»های این باشگاه را نشریهی اسکچ همانزمان به چاپ رسانده بود که در وبسایت دایرةالمعارف آرتور کانن دویل قابل مطالعه است. همین نشریه بعداً در شماره 729 (به تاریخ 16 ژانویه 1907) روی جلد خود را به تصویری از «سِر آرتور کانن دویل» اختصاص داد!
نشست و برخاست با اعضای باشگاه عُمر خیام، شاید که تأثیری در ضمیر ناخودآگاه نویسنده گذارده باشد، طوری که نقطه عطف و جملهی پایانی آخرین نوولِ شرلوک هولمز را با اندیشههای خیام پیوند داده است.
|