در مقدمه باید عرض کنم که هرچه صبر کردیم تا اسکورپان این بحث رو شروع کنن اما ایشون نزول اجلال نفرمودند. به هرحال با عرض پوزش از ایشون خودم این رو شروع کردم.

اما سریال قهوه‌ی تلخ، جدیدترین 90قسمتی آقای‌مدیری که سر و صداهای گوش‌خراشی رو هم به راه انداخته بود بلاخره طی دو هفته‌ی گذشته وارد بازار شد. تا به حال سه سری سه قسمتی از این سریال توزیع و عرضه شده.

سری اول این سریال که در 23شهریور ماه عرضه شد در اولین روز فروش 500,000هزار نسخه رو داشت که با یه جمع و ضرب می‌شه به عبارتی 1 میلیارد و 250میلیون تومان! پول کمی نیست!!

خب از اینا که بگذریم، سری اول که چنگی به دل نزد. البته ایرادی هم نداره. بیشتر فیلم تو فضای معرفی شخصیت‌ها بود. سری دوم هم باز چنگی به دل نزد(البته بهتر از یک بود) باز هم ایرادی نداره  چون تو فضای معرفی شخصیت‌های ماقبل تاریخی(!) بود. البته از حق نگذریم قسمت سوم از سری دوم خیلی خوب بود. کلاً کرکر خنده‌اس!! یکی از دیالوگاش اینه که می‌گه: جهانگیر‌شاه می‌خارن!!  من اینجوری بود ... اینجوری شدم ... اون یارو فُسیل شده‌هه که مال دوران ماقبل تاریخه هم خیلی باحاله! به اون یکی می‌گه فلانی! بعد هنگ می‌کنه .. کیه؟! کی بود؟! هان؟!! چی؟!!!‌ چی می‌گی!!؟!!

.. خب شوخی دیگه بسه!

به شخصه خیلی خوشحال هستم که این سریال از تلوزیون پخش نشد چون قطعاً کلی سانــ.ــسوری بهش می‌خورد درحالی که اساس طنز به اینه که خط قرمزها رو بشکنه(البته نه ماله اخلاقیات رو) و اگه بخواد زیر تیغ بی‌مروت سانــ.ــسورچیان تلوزیون قرار بگیره وامصیبته.

خب! ما زیاد حرف زدیم. منتظر نقادی‌های شما هستیم!

قهوه تلخ مجمعه سوم قسمت هاي 7 - 8 - 9 امروز صبح و ديروز  در تهران و شهرستان ها توزيع شد شما خيلي عقب تشريف داريد

(۱۳۸۹/۷/۱۳ عصر ۰۶:۱۶)بهزاد ستوده نوشته شده:  

قهوه تلخ مجمعه سوم قسمت هاي 7 - 8 - 9 امروز صبح و ديروز  در تهران و شهرستان ها توزيع شد شما خيلي عقب تشريف داريد

ا .. وقتی داشتم می‌نوشتم از اینجا که آمار گرفتم کُنتر زده بود که هنوز نداده! الان داره برا سری 4 می‌ندازه!! عجب!!!

ما شهرستانیا با یه روز تاخیر به دستمون می‌رسه. یه روز خیلی نیس!

البته این آمار برای روز اول بوده. با پخش قسمت دوم این آمار به دو میلیون افزایش یافته.

که اگه این روند ادامه پیدا کنه در پایان چیزی بالای 30 میلیارد سود خواهد داشت.

که اگر هزینه ها چیزی در حدود 5 میلیارد در نظر بگیریم (که البته کمتر است) به رقم جالبی می رسیم . که البته بیشتر هم ممکن است بشود.

این در حالی است که در تلویزیون یک دهم این قیمت هم مبلغ توافقی نبوده و مدیران نادان تلویزیون عجب فرصتی را از دست دادند.

و به قول معروف دم مدیری گرم که خوب جوابی به تلویزیون داد.

در ضمن سریال دیگری به نام قلب یخی هم در شبکه ویدئویی در حال پخش است که اون هم استقبال نسبتا" خوبی شده.

کارگردان این اثر محمد حسین لطیفی است که از بازیگران مطرح سینمایی استفاده کرده.

در این جا سعی شده شیوه روایت به سبک سریال های مطرح جهان باشه که اگر مورد استقبال قرار گیرد احتمالا" در چند فصل خواهد بود.

البته کمی آشفتگی در سریال وجود دارد و به طور کل شلوغش کرده . اما از سریال های آب دوغ خیاری تلویزیون خیلی بهتر است و به هرحال جذاب است و شیوه جدیدی در ایران است.

خوب با این اوصاف که تلویزیون نه مهران مدیری پخش می کنه نه سریال های ایرانی معمولی نه فیلم های خوب نه دوبله های خوب نه رنگارنگی نه.......

پس چه انتظاری دارند که مردم تلویزیون خودمون رو نگاه کنند و به سراغ کانال های خارجی نروند.

کلا" برنامه ها شده یکی این ور میز یکی اونور یا در مورد مذهب یا سیاست اونم از نوع خودشون صحبت می کنند.

(۱۳۸۹/۷/۱۴ عصر ۰۳:۰۹)john doe نوشته شده:  

البته این آمار برای روز اول بوده. با پخش قسمت دوم این آمار به دو میلیون افزایش یافته.

که اگه این روند ادامه پیدا کنه در پایان چیزی بالای 30 میلیارد سود خواهد داشت.

که اگر هزینه ها چیزی در حدود 5 میلیارد در نظر بگیریم (که البته کمتر است) به رقم جالبی می رسیم . که البته بیشتر هم ممکن است بشود.

این در حالی است که در تلویزیون یک دهم این قیمت هم مبلغ توافقی نبوده و مدیران نادان تلویزیون عجب فرصتی را از دست دادند.

و به قول معروف دم مدیری گرم که خوب جوابی به تلویزیون داد.

در ضمن سریال دیگری به نام قلب یخی هم در شبکه ویدئویی در حال پخش است که اون هم استقبال نسبتا" خوبی شده.

کارگردان این اثر محمد حسین لطیفی است که از بازیگران مطرح سینمایی استفاده کرده.

در این جا سعی شده شیوه روایت به سبک سریال های مطرح جهان باشه که اگر مورد استقبال قرار گیرد احتمالا" در چند فصل خواهد بود.

البته کمی آشفتگی در سریال وجود دارد و به طور کل شلوغش کرده . اما از سریال های آب دوغ خیاری تلویزیون خیلی بهتر است و به هرحال جذاب است و شیوه جدیدی در ایران است.

خوب با این اوصاف که تلویزیون نه مهران مدیری پخش می کنه نه سریال های ایرانی معمولی نه فیلم های خوب نه دوبله های خوب نه رنگارنگی نه.......

پس چه انتظاری دارند که مردم تلویزیون خودمون رو نگاه کنند و به سراغ کانال های خارجی نروند.

کلا" برنامه ها شده یکی این ور میز یکی اونور یا در مورد مذهب یا سیاست اونم از نوع خودشون صحبت می کنند.

بله! لقمه‌ی چرب و نرمی از کف تلوزیون در رفته و اگه این به دست تلوزیون می‌افتاد از کف ما می‌رفت!!

قلب‌یخی(ساخته‌ی حسین لطیفی کارگردان سریال همسایه‌ها) هم که خیلی قبل‌تر از قهوه‌تلخ به بازار اومده بود خوب فروش رفت البته نه به درخشانی قهوه‌تلخ، شاید مهم‌ترین دلیلش رعایت نشدن کپی رایت باشه که در مورد قهوه‌‌تلخ با کار جالب آقای‌مدیری این مشکل تقریباً رفع شده. ایشون با این کارشون یه گام خیلی بلند (نصبت به باقی کارها البته اگه کاری شده باشه!) برای کپی‌رایت مملکت برداشتن. کاش چندتا آدم خوش‌فکر مث ایشون توی عرصه‌ی سریال سازی ما بود.

×××

خب! سری سوم رو هم دیدیم. بد نیست اما شگفت‌انگیز هم ..! انتظارات اونقدر از آقای مدیری بالا هست که این سه سری نتونه اون‌ها رو برآورده کنه.

منتظر هستیم که خود مهران مدیری وارد داستان بشن تا داستان دیگه روی ریل قرار بگیره و داستان رو جلو ببره. بنظر می‌رسه که سه قسمت برای گفتن تنها یک حرف که خیلی راحت می‌شد اون رو توی یک قسمت بیان کرد زیاد باشه. تقریباً در یک قسمت از این سه قسمت آقای مدیری فقط درحال اثبات این امر بودن که بی‌خودی‌الملک بی‌خودیه! خب این که گفتن نداره. حالا اگه از گشتن مشیر‌الدوله دونبال چمدونش و درگیر بودن اون افسره با خودش و زیاد از حد بزرگ کردن اون، هم که بگذریم دیگه گریه‌های اعصاب خورد کن و زیاد فخر‌الملوک توی ذوق می‌زنه!

همه‌ش شد زیادی! خلاصه اینه که این سه قسمت فقط می‌خواست یه حرف رو بزنه که می‌شد توی یه قسمت هم خلاصه‌ش کرد و فقط آب‌بندی توی سریال بوده. به امید دیدن مهران مدیری توی سری بعد.

(۱۳۸۹/۷/۱۴ عصر ۰۳:۳۱)1991 نوشته شده:  

قلب‌یخی(ساخته‌ی حسین لطیفی کارگردان سریال خانه سبز)

 فکر نکنم کارگردان خانه سبز لطیفی باشه . تا اونجا که یادمه مهران رسام بود.

البته سریال صاحبدلان به کارگردانی لطیفی جزو کارهای خوب چند ساله اخیر بود.

در مورد آب بستن به سریال کاملا" موافقم به جای 3 فصل می شد در 3 قسمت همه این ها رو نشون داد. البته این خاصیت سریال های ایرونی.

احتمالا" با ورود خود مدیری و  در قسمت های میانی  شاهد جذابیتی بیشتری خواهیم بود.

(۱۳۸۹/۷/۱۴ عصر ۰۳:۰۹)john doe نوشته شده:  

خوب با این اوصاف که تلویزیون نه مهران مدیری پخش می کنه نه سریال های ایرانی معمولی نه فیلم های خوب نه دوبله های خوب نه رنگارنگی نه.......

پس چه انتظاری دارند که مردم تلویزیون خودمون رو نگاه کنند و به سراغ کانال های خارجی نروند.

کلا" برنامه ها شده یکی این ور میز یکی اونور یا در مورد مذهب یا سیاست اونم از نوع خودشون صحبت می کنند.

بیننده های تلویزیون در سال های اخیر به شدت کاهش یافته است، در سی سال پس از انقلاب مطمئنا بهترین و پربارترین دهه برای سینما و تلویزیون دهه 60 بوده، برنامه های پخش شده از صدا و سیما در این دهه به هیچ وجه با دهه 70 و 80 قابل قیاس نیستند، انواع و اقسام مسابقات، فیلم های کلاسیک، برنامه های سرگرم کننده و ... که هر کدام از خاطرات شیرین ما محسوب می شوند در سیاست های امروز مملکت جایی ندارند. تا اواخر دهه 60 که کشور درگیر بحران های داخلی و جنگ تحمیلی بود بناچار و بر خلاف میل بسیاری از آرشیو صدا و سیما استفاده می شد. زیرا آلترناتیوی برای آنها وجود نداشت و از طرفی کشور آنچنان درگیر جنگ و مشکلات داخلی بود که فرصتی برای سیاست گذاری در فیلم های سینمایی و صدا و سیما به سبک آنچه امروز شاهد آن هستیم وجود نداشت و از همه مهمتر قدرت درک میزان نفوذ رسانه در بین اقشار جامعه را نداشتند. تا اینکه جنگ به پایان رسید و مشکلات جدید جانشین مشکلات قبلی شدند. متاسفانه با اینکه مدتها پیش قدرت نفوذ رسانه در بین اقشار جامعه را درک کرده اند به دلیل دخالت های بیش از اندازه سیاستمداران مملکت در جای جای سینما و صدا و سیما باعث دلزدگی بیینندگان شده اند. اگر امروز مهران مدیری حاضر شده سریال خود را از طریق رسانه های تصویری در اختیار مردم قرار دهد اول از همه نشان دهنده سیاست های غلط صدا و سیما در پیشبرد اهداف خود می باشد. وقتی بینندگان تلویزیون به حداقل رسیده، چرا هزینه های سنگین را متقبل شوند؟ چرا وقتی پای میلیاردها تومان پول وسط است آنرا از صدا و سیما پخش کنند؟ چرا در سود آن سهیم نشوند؟ کما اینکه مطمئن هستند همیشه از کارهای مهران مدیری استقبال می شود و مدتهاست که مردم طنز آنچنانی ندیده اند. چرا آن روز که CD ها و DVD های فیلم سنتوری بصورت قاچاق به حد وفور در اختیار همگان قرار گرفت کسی اعتراضی نکرد؟ چرا وقتی DC ها و DVD های فیلم اخراجیها بصورت قاچاق توزیع شد زمین و زمان را بهم دوختند؟ چرا تا قبل از تولید سریال هایی نظیر فرار از زندان، 24 یا گمشدگان کسی به دنبال ارائه سریال های ایرانی به سبک آنها نبود؟ این همه کتاب و فیلم و موسیقی در ایران بصورت غیر قانونی کپی می شود حالا به یکباره یادشان آمده است که کپی رایتی هم وجود دارد؟

(۱۳۸۹/۷/۱۴ عصر ۰۳:۵۲)john doe نوشته شده:  

 فکر نکنم کارگردان خانه سبز لطیفی باشه . تا اونجا که یادمه مهران رسام بود.

البته سریال صاحبدلان به کارگردانی لطیفی جزو کارهای خوب چند ساله اخیر بود.

در مورد آب بستن به سریال کاملا" موافقم به جای 3 فصل می شد در 3 قسمت همه این ها رو نشون داد. البته این خاصیت سریال های ایرونی.

احتمالا" با ورود خود مدیری و  در قسمت های میانی  شاهد جذابیتی بیشتری خواهیم بود.

ببخشید! همسایه‌ها رو با خانه‌‌سبز قاطی کردم!! اصلاح شد!

×××

سیمای ما هنوز که هنوز است خیال می‌کند که یکه‌تاز معرکه است. فکر می‌کند که گردنش به اندازه‌ی ایران‌خودرو کلفت است. فکر می‌کند که اگر به خورد مملکت فاصله‌ها بدهد کسی فارسی‌وان نمی‌بیند. کاری به خوب و بد بودن فارسی‌وان نداریم. اتفاقاً تنها جایی که دو جریان(مستقل) غالب کشور به اشتراک می‌رسند همین‌جاست. همه می‌گویند سیما و سینما به فضاحت افتاده‌اند. اینجاست که باید به وخامت اوضاع پی برد. بحث، بحث سیــ.ــاسی نیست. بحث این است که بد است، زشت است، آبرو ریزیست که 30سال گذشته و و تعداد سریال‌های خوب ما به انگشتان دست هم نمی‌رسد درحالی که در همین دهه‌ی اخیر عرصه‌ی سریال‌ها کاری کرده کارستان. چند سریال ساخته‌ایم که بتواند 10سال مردم را پای تلوزیون میخ کند؟ جریان بسازد؟ کار نداریم چه جریانی، مهم این است که مسئولان تلوزیون جُربُزه‌ی این را ندارند که چیزی بسازند که بیشتر از یک ماه سر زبان‌ها بماند. اصلاً ارزش سر زبان‌ها ماندن را داشته باشد.

مشکل سیمایی‌هایی ما این است که دلشان می‌خواهد آب از آب تکان نخورد آنها بشوند بی‌بی‌سی! این نادرطالب‌زاده‌ی بیچاره چقدر سگ‌دو زد که پرس‌تی‌وی زنده شد! اینقدر شعورشان قد نمی‌دهد که کشوری که ادعای فرهنگی بودن را دارد باید بتواند صدای فرهنگ خودش را به گوش جهان برساند یا نه؟ جدای از خوب یا بد بودنش. عمو جان برداشته کانال فیلم برای اعراب زده‌ است. کسی نیست به این بنده‌ی خدا بگوید که تو اگر طبیبی خودت را شفا بده! مرد حسابی! ما له له می‌زنیم برای همچین شبکه‌ایی بعد برداشتی برای اعراب، آن‌هام اعراب!! کانال زده‌ایی که چه!؟ فرهنگت را صادر کنی؟! مرد حسابی تو اگر فرهنگ می‌توانستی صادر کنی که مدل موی من و امثال من مدل موی ساسی‌مانکن نبود!! گذشته از خوبی و بدی!

 آقا اینها رسالتی که برایش ادعای مردن را دارند هم خوب نمی‌شناسند. بسوی ظهور پخش می‌کنند آدم عُقَش می‌گیرد. دو قدم مانده به صبح را پخش می‌کنند بعدش راز! طرف پلیس زن است، چادر دارد. معلوم نیست چادر است یا شنل گروبان گارسیا! مرد حسابی حرف داری بزن، عین آدم بزن. لوس نکن ماجرا را.

از همه‌ی اینها که بگذریم، همه‌ی این فلاکت‌ها را که به کناری بگذاریم و گذشته‌ی زیبا رو هم فراموش کنیم دیگر از این سیستم خبر رسانی نمی‌شود گذشت. مرد ناحسابی! خرج می‌کنی، خدا تُمن پول می‌دهی ال‌سی‌دی فلان اینچی را می‌آوری می‌زنی تنگ دیوار که چه؟!! لباس جنگول می‌پوشانی به مجریی که مردم او را با خبر فوت امام به یاد می‌آورند که ما نو شده‌ایم؟ ادای خارجی‌ها را در می‌آورد آن هم فقط ادا! مرد بودید یک "چیز" جدید بدهید. آوینی باشید! فارغ از خوب و بد بودنش. آوینی حرف داشت. زد! همین هم بود که کسی تحملش را نمی‌کرد.

مردک پا شده رفته پاریس بعد می‌خواهد گزارش بگیرد من باب جام جهانی 2010، از 5 دقیقه‌ی گزارش 4 دقیقه‌اش بریده‌های تصاویر تلوزیون‌های اجنبی است یک دقیقه هم معرفی وی که وسط پیاده رو ایستاده. کسی نیست به این به اصطلاح خبرنگار بگوید چرا رفتی فرانسه؟! خسته نمی‌شوی اینهمه سختی تحمل می‌کنی؟!! چرا آخه؟! خب بشین توی خونه‌ت گزارش بده، خرجش یه پرده‌ی سبزه با یه دیش ماهواره. با دوربین موبایلتم فیلم بگیر اینجوری خش‌دار میافته واقعی‌تره!

مستند پخش می‌کنند از اقتصاد فروخفته‌ی گواتمالا بعد مستند این مستندساز رو که فقط مدتی قبل از 11سپتامبر با سران القاعده مصاحبه کرده بوده رو پخش نمي‌کنن. مستندی که می‌تونست مث بمب صدا کنه. چیزی که می‌تونست مهمترین مستند سال قلمداد بشه. اما چی شد؟! هیچی! حتماً از وزارت خارجه بهشون دستور رسیده. صدا و سیمایی که زیر نظر مستقیم رهبر انقلابه.

اگه بخوام بنویسم باید تا فردا بنویسم و غصه بخورم و توی دلم لعن و نفرین نثار عمو بکنم. کاش بچه‌های دهه‌ی 60 بودیم. نسله سوخته بودیم اما نسل سوخته‌ایی که توی خوب آتیشی سوخته.

تمام(اگه احیاناً غلط املایی یا جا افتادگی دیدید به بزرگی خودتون ببخشید. خیلی سریع و عصبی نوشتم! )!

-- ویراش شد --

گردش‌مالي قهوه تلخ چند برابر بودجه‌ فرهنگي ‌كل‌ كشور است


احتمالا همه آنهايي كه چندين سال پياپي در سيما مجموعه‌هاي تلويزيوني مهران مديري را دنبال مي‌كردند، از سه‌شنبه گذشته به نزديك‌ترين بقالي محل سري زده‌اند تا جديد‌ترين مجموعه او قهوه تلخ را بخرند. مجموعه‌اي كه ابتدا قرار بود در تلويزيون پخش شود كه به دلايل متناقضي كه چندين‌بار اعلام شد، پخش نشد. اما حالا كه اين مجموعه در سراسر كشور با تبليغات بسيار وسيع پخش شده، خبر مي‌آيد كه قهوه تلخ در نخستين روز پخش 500 هزار نسخه فروخته است.

اين مجموعه به صورت تك دي‌وي‌دي يا سه سي‌دي عرضه مي‌شود و قيمت آن هم 2500 تومان است. خبر فروش 500 هزار نسخه‌اي در يك‌روز را سايت رسمي «قهوه تلخ» هم تاييد كرده 
است. با اين اوصاف اگر ضرب و تقسيم ساده‌اي بكنيم فروش يك روز اين مجموعه دقيقا برابر است با يك ميليارد و 250 ميليون تومان. از طرف ديگر گفته‌ مي‌شود تيراژ پخش اين مجموعه در هر فصل به دو ميليون نسخه خواهد رسيد. پس باز هم سر انگشتي حساب كنيم. دو ميليون ضرب در 2500 تومان مساوي است با پنج ميليارد تومان. براي پيگيري موضوع سري به سوپرماركتيِ پشت 
روزنامه مي‌زنيم. همه فيلم‌هايي را كه به تازگي در شبكه سينماي خانگي توزيع شده‌اند مرتب و منظم روي ميز چيده است.

سريال «قهوه تلخ» را هم آن جلو گذاشته كه يكي، ‌دو تا بيشتر ازش نمانده‌است. «فروشش چطور است؟» ما مي‌پرسيم و او جواب مي‌دهد: «عالي. مي‌بينيد كه! چند تايي بيشتر نمانده‌است.» تا مي‌فهمد از روزنامه آمده‌ايم، خودش را جمع‌وجور مي‌كند. هرطور شده راضي‌ مي‌شود به چند سوال ديگر هم جواب دهد.
مي‌گويد: «ما اين سريال را دانه‌اي 1800 تومن مي‌خريم.» يعني هفتصد تومان در هر مجموعه سود مي‌كنند. ضرب و تقسيم‌ها رفته‌رفته سخت تر مي‌شوند. اگر بقالي‌ها 1800 تومن مي‌خرند، براي شركت‌هاي توزيع‌كننده چند تمام مي‌شود؟ در اين باره هم جست‌وجو بي‌فايده است. هيچ خبر رسمي‌اي در اين باره منتشر نشده است. تنها اخباري كه به‌طور رسمي درباره شركت الوند منتشر شده در همان سايت رسمي «قهوه تلخ» است: « 9 شعبه در سراسر كشور، 30 نماينده در سراسر كشور، تحت پوشش قراردادن 40000 فروشگاه خرده‌فروشي و عمده فروشي در سراسر كشور، همكاري با تمامي فروشگاه‌هاي زنجيره اي در كشور و...» ضرب و تقسيم دارد سخت‌تر و سخت‌تر مي‌شود.

در اوايل روزهاي سال 89 بود كه خبري توسط سايت جهان منتشر شد با اين مضمون كه در آخرين جلسه‌اي كه براي توافق ميان مديران شبكه سوم سيما و تهيه كنندگان اين سريال برگزار شد، ظاهرا از طرف مدير شبكه سوم سيما رقم سه‌ونيم ميليارد تومان براي خريد اين سريال پيشنهاد شد اما برادران آقاگليان به‌رغم رقم مذكور، ديگر درآمدهاي حاصل از پخش اين سريال را هم خواسته بودند كه پذيرفته نشد.

با فرض درست بودن اين خبر، ميزان هزينه‌اي كه براي ساخت اين سريال صرف شده تقريبا مبلغي حدود سه ميليارد تومان يا كمي كمتر و بيشتر است. راستي اگر حساب و كتاب سختتان نيست حساب كنيد كه در پايان پخش 30 بسته‌اي (شامل 90قسمت) اين سريال چند تومان اين‌ور و آن‌ور مي‌شود؟ اين مجموعه كه توسط شركت پخش الوند توزيع مي‌شود طبق برنامه‌ريزي به صورت هر هفته سه قسمت توزيع خواهد شد.

اينكه تهيه‌كنندگان اين سريال چقدر از فروش اين مجموعه سود مي‌برند به هيچ كس ربطي ندارد اما آيا نمي‌توان ميزان گردش مالي كل اين مجموعه را مثلا با بودجه فرهنگي كل يك استان مقايسه كرد؟ حالا حساب كنيد گردش مالي مجموعه قهوه‌تلخ پس از فروش 30 قسمت چقدر است و چند درصد از بودجه فرهنگي كل كشور است.

منبع : سينماي ما

-----------------------------

این رو از اینجا کش رفتم . با کمی ویرایش البته!

(۱۳۸۹/۷/۱۴ عصر ۰۳:۰۹)john doe نوشته شده:  

...کلا" برنامه ها شده یکی این ور میز یکی اونور یا در مورد مذهب یا سیاست اونم از نوع خودشون صحبت می کنند...

اصلا خیلی از مردم  دوست دارن مخصوصا سریال مهران مدیری رو بخرن تا اینطوری به صدا و سیما دهن کجی کرده باشن . نمونه اش خودِ من .

آقا ما بالاخره قهوه تلخ رو خریدیم و مشاهده نُمودیم .... نَه .. خوشمان آمد ... پدرسوخته ها ... خوب ساخته اند  ... بدون شک ، قوی تری کار مهران مدیری  است تا امروز . البته جذابیت همه قسمت ها به یک مقدار نیست اما سکانس های نابی هم در آن پیدا می شود. عجب شخصیت های باحالی دارد :  مستشار الملک که مسئول فوت کردن چای قبله عالم و گرم کردن رختخواب ایشان است. ، بیخودی الملک ، که وزیر مستعمرات ایران است ! جناب جهانگیر شاه هم که دیگر تعریف لازم ندارد  ... دیالوگ های جالبی هم داره. جالب تر اینکه این سریال بدون هیچ تبلیغی در صدا و سیما ، داره هر هفته رکورد فروش خودش رو می شکنه و حسابی گل کرده.

راستی با دیدن این سکانسی که عکس اش در زیر هست و قرار است که مستشارالملک رو گردن بزنند ، یاد سکانس شبیه به این در کمال الملک علی حاتمی افتادم. ظاهرا عمدا شبیه به اون ساخته شده . قبل از گردن زدن متهم ، ابتدا برای او پلو و خورش می آورند تا با دست بخورد و بعد هم قلیان می دهند تا بکشد و بعد سرش را قطع می کنند.

قسمت اول سريال "نيما زند كريمي" (سيامك انصاري)كه متخصص تاريخ است به يك واقعيت دردناك اشاره مي كند كه

 "مهمترين عنصر در زندگي من  [تاريخ]براي ديگران هيچ اهميتي تدارد"  اين جمله دقيقاً شرح حال من و امثال من است كه

" مهترين عنصر در زندگي ما( هنــر دوبله) براي ديگران هيچ ارزشي ندارد"                                                    

دوستان دیروز سری جدید مجموعه رو دیدم. برخلاف قسمت های گذشته بسیار این قسمت خوب بود. بالاخره در این سریال صدای خنده های مردم رو شنیدیم.

پیشنهاد می کنم این پکیج رو ببینید. البته باز هم امید می رود بهتر شود .

در این دوره که آثار طنز جدی نایاب است تماشای  قهوه تلخ در پایان یک روز خسته کننده غنیمتی است. ظاهرا کار هر چه پیش تر می رود جذاب تر می شود. کسی از دوستان اطلاع دارد که آیا تمام قسمت ها قبلا فیلمبرداری شده است یا اینکه مراحل کار هنوز در حال انجام است ؟

البته نظر شخصی من اینست که شخصیت های مرد سریال بسیار بهتر و پخته تر از کار در آمده اند و شخصیت های زن بیش از حد زیاد هستند و تقریبا هیچیک هم به دل نمی نشینند. شلوغی بیش از حد در برخی صحنه ها نتیجه عکس می دهد. آقای مهران مدیری همیشه جریان ساز بوده است و اکنون نیز با قهوه تلخ شاید اولین اتفاقی که در بازار رسانه های تصویری رقم زده اینست که فروش پکیج اورجینال این کار چندین برابر کپی های آن است و این یک قدم مثبت در اصلاح فرهنگ خرید مردم است.

لینک ترانه امشب شب مهتانه - تیتراژ قهوه تلخ - با صدای خود مهران

قهوه تلخ مثل كارهاي قبلي مهران مديري نيست اين سريال را ميشود با مرد هزار و دو هزارچهره مقايسه كرد

داستان سريال كامل نوشته شده ،شخصيت ها شكل گرفته اند بعد به تصوير كشيده شده اند

در حال حاضر كل 90 قسمت سريال آماده است و عرضه كار بصورت هفتگي انجام مي شود .

ما از قاچاقچيان و دلالان قهوه تلخ انتظار داريم  قسمت هاي پخش نشده سريال  را وارد بازار نمايند  و گرنه چه نيازي به قاچاقچي محصولات فرهنگي .

خبر رسيده كه بعلت اينكه مهران مديري در روز موعود همايش به پابوسي ر-ه-ب-ر-م-ع-ظ-م نرفته دوستان و نزديكان زيرآبش را زده اند كه فلاني اهل سياست است و كله اش بوي قرمه بادمجان ميدهد  تليوزيون ملي (لعنه ا... عليه) از پخش سريال خود داري كرده است

چه بهتر كه ملت براي كالاي فرهنگي هزينه بپردازند

در ولايت ما قهوه تلخ را "شيرين شده "مي فروشند كارت جايزه اش را برمي دارند و هرشب 800 تومان كرايه ميدهند .پس از ده بار كرايه و عايدي 8000 تومان  سپس همان را به ملغ 1500 مي فروشند . در ولايت ما جميع كسبه و اهل بازار "قهوه تلخ" مي فروشند اعم از بقال  و چقال و سبزي فروش و موبايلي و ... كار را بجايي رسانده اند كه بجاي بقيه پول خرد قهوه تلخ مي دهند  

کم کم عاشق ترانه تیتراژ قهوه تلخ می شوم :

لینک ترانه با صدای زیبای مهران مدیری را در 2 پست بالاتر آورده ام.

امشب به بـَرِ من است و آن مایه ی ناز
یارب تو کلیدِ صبح ، در چاه انداز
ای روشنیِ صبح ،  به مشرق برگرد
ای ظلمتِ شب ، با من بیچاره بساز
ای روشنی صبح به مشرق برگرد ، ای ظلمتِ شب با منِ بیچاره بساز 

امشب شب مهتابه ، حبیبم رو می خوام
امشب شب مهتابه ،حبیبم رو می خوام
حبیبم اگر خوابه ، طبیبم رو می خوام


مست است ، هشیارش کنید
خوابست ، بیدارش کنید

گویید فلانی آمده
آن یار جانی آمده

اومده حالِ تو ، احوالِ تو
سيه خال ِتو ، سفيد رویِ تو
ببیند برود .....
آمده حال تو ، احوال تو ،سيه خال تو ، سفيد روی تو ، سیه موی تو
ببیند برود ....

امشب شب مهتابه ، حبیبم رو می خوام
حبیبم اگر خوابه ، طبیبم رو می خوام

با اجازه دوستان و عرض ادب و احترام

یکی از زیبائیهای کارهای مدیری در طی سالیان اخیر رویکردش به تنها بودن شخصیت اول ماجرا و قرار گرفتن اون در یک محیط نامناسبه و تقابل بین این شخصیت و بقیه ایجاد طنز موقعیت میکنه.

تاکید مهران مدیری روی همین شخصیتها مثل مسعود شصتچی یا شخصیت سیامک انصاری در سریال باغ مظفر یا شبهای برره نشون میده از نظر مهران مدیری شخص باهوش و تحصیل کرده و مبادی آداب بین همنوعان خودش تنهاست و هر لحظه از رفتارهای اطرافیان در عذابه.در حالی که شاید درستکار بودن باید یکی از هنجارهای یه جامعه باشه و این به فکر وادار کردن بیننده خیلی بجا و جالبه..در حالی که در آثار غربی شاید یه شخصیت سرخوش همین تنهایی رو تجربه کنه و نکته اینجاست که مدیری هیچوقت در آخر سریالهاش دنبال راه حل نمیگرده شاید راه حلی وجود نداره...چون آخرش مسعود شصتچی در سری دوم به همون برره ای تبعید میشه که شخصیت سیامک انصاری سالها نتونسته از عهده ساکنین همین ناکجا آباد بربیاد.

البته من فکر میکنم عامل خنده در قهوه تلخ رو رو ستونهای دیگه ای استوار کرده...حقیقتش رو بگم با دیدن این مجموعه زیاد نمیخندم ولی خب دیالوگهای جالبی داره که نمیشه به آسونی از کنارشون گذر کرد.

شاید اگه در این کار مهران مدیری با برادران قاسمخانی همکاری میکرد تعداد صحنه های کمیکی که خنده به لب بیننده می آورد بیشتر میشد..البته یکی از شگردهای مدیری اینه که وقتی خودش بعنوان بازیگر وارد سریال میشه تحول زیادی در روند سریال ایجاد میکنه که البته تا اون زمان تمام شخصیتها به بیننده خوب معرفی شدند و در دل مردم جایگاهی برای خودشون دست و پا کرده اند..بعبارتی کارهاش دیر گرم میشه

ایشالله که از قسمت بیستم با ورود شخصیت بلوتوث بیشتر بخندیم گرچه هدف فقط خندیدن نیست

آقا این سری اخیر که بلوتوث کبیر ( مهران مدیری ) وارد سریال شده ، آمپر طنز حسابی رفته بالا . کلی با منزل سر صحنه ها خندیدم. مخصوصا اون قسمت آخر که دیگه فک مون از خنده  درد اومد ! سر اون جمله آخر جهانگیر شاه که به مستشار الملک گفت : خب ســِرچ اش کُن ...

واقعا دست شون درد نکنه که اصلا توی تلویزیون نمایش ندادن. فکرش رو بکنید ... راحت 2500 تومن می دی و سر فرصت هر موقع دلت خواست با اهل منزل می بینی ( و می دونی که میلیون ها نفر هم همراه تو در طول هفته می بینن ) . علاوه بر اینها مجبور نیستی برای دیدن این سریال از تلویزیونِ عمو عزت ، نیم ساعت اولش و وسطش هی تبلیغ شامپو و بانک های کلاه بردار رو تحمل کنی . قهوه تلخ بنیان خوب کاری رو گذاشته . باید به همه عوامل سازنده و پخش کننده اون دست مریزاد گفت .

با پخش سری نهم قهوه تلخ به نظر می رسد که این مجموعه ، کم کم دارد راه خودش رو پیدا میکند. حذف کاراکترهایی که زیاد جالب نبودند و ورود شخصیتهای جدید به سریال مثل کلنل توپولوف ! نشان میدهد که مدیری آنقدر تجربه بدست آورده که بفهمد ذائقه مردم چیست و چه می خواهند . (هر چند که بیژن بنفشه خواه چندان هم بد کار نکرد و معلوم نیست چرا کنار رفته)

قهوه تلخ نسبت به کارهای قبلی مدیری ، یکی دوتا فرق کوچک دارد. یکی اینکه برعکس کارهای قبلی، از نگاههای رو به دوربین مدیری خبری نیست و به نظر میرسد او این وظیفه را به انصاری سپرده است!

دیگر آنکه بر خلاف همیشه، نقش اول را هم به انصاری سپرده و مثل سریال های قبلی که خودش نقش محوری داشت عمل نکرده.

در مورد بازی بازیگران هم باید گفت که انصاری مثل همیشه خوب است و بار اعظم پیشبرد داستان بر عهدۀ اوست. او بازی روان و یکنواختی دارد و به خوبی در نقش خود جای گرفته است.

مهران مدیری هم که مثل همیشه است. اما به نظر میرسد که در سالهای اخیر تصمیم گرفته بیشتر کارگردانی کند تا بازیگری. به همین خاطر در 20 قسمت اول حضور نداشت و تا اینجا هم که یکی از نقشهای فرعی سریال را برعهده گرفته است.

اما دو بازیگری که فراتر از نقشهای خود ظاهر شده اند ، برزو ارجمند و عارف لرستانی هستند. شاید بشود گفت عمدۀ طنز سریال بر دوش ایندو است و ایندو نیز به خوبی نقش خود را ایفا کرده اند.

سایر بازیگران به تکرار نقشهای گذشته خود پرداخته اند. (نمی دانم سحر زکریا چطور حاضر شد دوباره در نقش طنز ظاهر شود؟!)

خیلی ها اختلاف بین تلویزیون و مدیری را یک جور جنگ زرگری برای فروش بیشتر می دانند و خیلیها هم از مدیری ناراحتند که چرا همیشه محافظه کار است و در مسایل سیاسی و اجتماعی روز وارد نمی شود. هرچند که او در این سریال ، مجددا به روشنفکرها تیکه انداخته است :

-         مستشار: گفتم که درکش برات مشکله.

-         بلوتوس : شما عینکی ها عادتتان است ، هرکس که دروغهای شما را باور نمی کند ، می گویید طرف نمیفهمد.

-         مستشار : نه ، این اصلاً ربطی به روشنفکر بودن یا عینکی بودن نداره...

به نظر می رسد مدیری دوست دارد بازهم با روشنفکرها سرشاخ شود و آنقدر از محبوبیت خودش اطمینان دارد که از واکنش مردم نهراسد. هرچند که مردم ما در بسیاری از زمینه ها پیش بینی ناپذیرند...

هرچه هست ، همین که در این دوران آشفته که اندوه و نومیدی و ... ،مردم را در بر گرفته است ، قهوه "تلخ" توانسته کام ملت را "شیرین" کند باید دست مدیری را فشرد.

پ ن : جالبترین صحنۀ این سری ، در واقع آخرین سکانس از آخرین قسمت آن (قسمت 27) است. جایی که برزو خان از مترجم دربار  میخواهد که رموز موفقیت در روابط دیپلماتیک را به او آموزش دهد و مترجم  هم شروع میکند به سخن گفتن از پرستیژ و استایل و فیگور و منیجمنت و بلغور کردن کلمات فرانسوی ... در این لحظات ، نگاه گوسفندوار برزوی بیچاره که یک کلمه هم از سخنرانی طولانی  مترجم را نفهمیده ، واقعاً دیدنی است! 

(۱۳۸۹/۹/۵ عصر ۰۲:۰۱)اسکورپان شیردل نوشته شده:  

 ... جالبترین صحنۀ این سری ، ....در این لحظات ، نگاه گوسفندوار برزوی بیچاره که یک کلمه هم از سخنرانی طولانی  مترجم را نفهمیده ، واقعاً دیدنی است! 

در قسمت های اولیه ، شخصیت برزوخان به نوعی روی اعصاب آدم راه می رفت اما در قسمت های اخیر خیلی جذاب شده است. اون سکانسی که اولین بار کلنل توپولف وارد قصر میشه و دوربین همراهش حرکت می کنه و یک آهنگ جالب هم شنیده میشه خیلی به نظرم زیبا رسید. کلا قهوه تلخ از نظر زیبایی های بصری و هنری یک سر و گردن از بقیه کارهای طنز مدیری بالاتره.

پ.ن:  هنوز به این روش عرضه 3 قسمت در هفته عادت نکرده ایم. به محض خرید ، هر قسمت را در طی یکی دو روز می بینیم و بقیه هفته سرمان بی کلاه می ماند !

و چقدر برای من جالبه که بلوتوث با لحن خسرو شاهی حرف می زنه و توپولوف با لحن  مارلون براندو های جلیلوند .هر دفعه که می بینم کلی کیف می کنم.

نمیدانم بمب خنده مهران مدیری را دیده اید یا نه؟سی دی ای که چند ماه پیش به طور ناگهانی در بساط دست فروشها پیدا شد و خیلی زود در دل مردم جا باز کرد و شامل تکه نمایش های طنزی است که مدیری به همراه گروه بازیگران قهوه تلخ ساخته و شبکه های فارسی زبان به قول جناب سروان رنو،علمک شیطان را به سخره گرفته است که به نظر من بسیار خنده دار و سزاوار نام بمب خنده.

خصوصا قسمت بهرام اریایی،که خود مهران مدیری اجرا کرده و قسمتی که اداهای هنری ارایشگر را تقلید میکندو البته رقص طولانی مدت بیژن بنفشه خواه که باید دید ایا توبیخ هایی را برای او به همراه دارد یا نه؟

به هر حال این طور که گفته می شود مدیری به هیچ عنوان از چگونگی پخش این سی دی اطلاعی نداشته و ظاهرا در نامه ای خطاب به مردم چنین مطرح کرده که در اریبهشت سال 87 بعد از مرد هزار چهره،تصمیم به ساختن طنزی در هجو برنامه های ماهواره ای برای شبکه نمایش خانگی داشته و چند تایی را هم ساخته اما با مطرح شدن ساخت مرد دو هزار چهره،منصرف شده است تا این که توسط دوستانش از دست به دست شدن این سی دی که برایش نام وجلد هم انتخاب کرده اند،خبر دار گشته!

راستی اندی این سی دی خیلی دیدنی است و کلا دیدن بمب خنده خالی از لطف نخواهد بود.

چند تا قسمت اش واقعا جالب بود. اول کار که یک نفر اومده ماهواره نصب کنه و عکس العمل مردِ خونه و زن و بچه هاش .  بهترین قسمت اش همون مسابقه تلفی و رقص بنفشه خواه است که از بس خنده دار بود دل درد گرفتیم. عجب رقاص هنرمندی بوده این بفشه خواه و الحق که از نسخه اصلی هم بهتر و ریتمیک تر می رقصید. خیلی با آهنگ هماهنگ بود. ( اون تیکه پارک دانشجو  ": الو ، می می ، منم فی فی "  محشر بود ) . قسمت بعدی از نظر جذابیت همان نخست وزیر بالقوه ایران : تندر بود که حرف نداشت. ( عزیزم توهین نکنید ، من 40 ساله کباب نخوردم  )  بعد اون آقایی که پکیج خوشبختی می فروخت راه خوشبختی که مهران مدیری عالی اجرا کرده بود . ( آقای دکتر پدرم مُرد ، باز فشارش بدم ؟  )  آموزش آرایشگری و بحث اسپانسر در حین  گفتگوی سیاسی هم جالب بود. او تبلیغ یه چیزی بود که شبیه آفتابه بود و ...

مهران مدیری به درستی روی این کانال ها دست گذاشته بود و آگاهانه از کانال های خوبی که مردم دوست دارن و نگاه می کنن پرهیز کرده بود و صرفا به کانال های واقعا زرد پرداخته بود. گرچه بعضی ها هم خیلی سر و صدا کردن. اما برخی دیگه مثل امیر قاسمی حتی استقبال هم کرد.

و اما حضور عزت الله انتظامی در محل فیلمبرداری سریال

به گزارش خبرآنلاین، سوم آذر ماه 89 عزت‌الله‌ انتظامی به همراه پژمان بازغی و مستانه مهاجر به لوکیشن قهوه تلخ رفتند و با کارگردان و تهیه‌کنندگان این سریال دیدار کردند.

عزت‌الله انتظامی در این دیدار گفت: برای این سریال زحمت زیادی کشیده شده و وسواس و دقت در اجرای دکور و لباس‌ها، مرا به یاد مرحوم علی حاتمی‌ می‌اندازد. امیدوارم موفقیت قهوه تلخ باعث انجام کارهای بهتری در بخش خصوصی برای سینما و ساخت سریال شود.

حضور استاد بازیگری ایران، موجب خوشحالی دست‌اندرکاران سریال قهوه تلخ شد. در این دیدار عزت‌الله انتظامی، کتاب زندگی تئاتری خود را به مهران مدیری هدیه کرد.

بازم حکایت جوگیر شدن ما

نشریه پردیس در شماره جدید خود نوشته که مدیری قصددارد ازبازیگر نقش یانگوم در سریال قهوه تلخ استفاده کند .

این نشریه در حالی این خبر را منتشر کرده که پیش از این حسن فتحی نیز قصد داشت از بازیگر نقش یانگوم در فیلم کیفر استفاده کند ولی به دلایلی امکان پذیر نشد .

 فتحی تیر ماه امسال گفته بود که نخستین انتخاب ما برای ایفای نقش دختر ژاپنی فیلم کیفر ، بازیگران نقش سوسانو، بعد یانگوم و بعد یک هنرپیشه ژاپنی مقیم کانادا بود ولی هیچ کدام از این انتخاب‌ها به سرانجام نرسید و در آخر بازیگری با ملیت افغانی نقش را ایفا کرد.

یانگوم ازدواج کرده و دیگر بازی نمی کند
فتحی که در نشست نقد وبررسی فیلم کیفر در فرهنگسرای ارسباران سخن می گفت درباره نقش دختر ژاپنی فیلم عنوان کرده بود : برای این نقش ابتدا با سوسانو بازیگر سریال افسانه جومونگ صحبت کردیم که دستمزد آن به اندازه بودجه کل فیلم بود و بعد به سراغ  یانگوم رفتیم که آن‌هم ازدواج کرده و به آمریکا رفته و دیگر بازی نمی‌کند. بازیگران دیگر هم از اینکه سرشان تراشیده شود، مشکل داشتند و در نهایت به این دختر افغانی که بازیگر تئاتر بود، رسیدیم که در حد توانش کار کرد و شخصیتش احترام من را برانگیخت.

یانگوم درنقش سر آشپز
حالا نشریه پردیس در جدیدترین شماره خود نوشته که مهران مدیری مذاکراتی با خانم لی یونگ ئه بازیگر نقش یانگوم انجام داه و مذاکرات ابتدایی هم حسابی مثبت بوده و خانم یونگ ئه هم موافقت خود را برای حضور دراین سریال اعلام کرده است . گویا قراراست سریال قهوه تلخ تا 90 قسمت ادامه داشته باشد و دقیقا قرار است در سی قسمت پایانی، یانگوم به عنوان سر آشپز وارد قصر شود .

   در سالهای اخیر همیشه مهران مدیری در کارهایش قصد استفاده ازافراد مشهور را داشته است . اواخر سال 87 ودر زمان ساخت سریال مرد هزار چهره روزنامه بانی فیلم در گزارشی می نویسد . برای بازیگران سریال مرد دوهزار چهره ، مدیری آن زمان تصمیم داشت به سراغ آدم های مهم برود و شروع به ارتباط گیری با چند بازیگر مهم کرد تا حداقل برای هر اپیزود یک بازیگر آس را رو کند. امین حیایی اولین کسی بود که مدیری دوباره امسال هم بااو تماس گرفت تا در سریالش حضور پیدا کند، اما حیایی باز حضور در کلاه پهلوی را بهانه کرد . هدیه تهرانی و مهناز افشار دیگر ستاره هایی بودند که مدیری قصد داشت از آنان استفاده کند و با آنان تماس گرفت، اما این تماس ها به جایی نرسید و به گفته برخى از نزدیکان این ستاره ها، تنها  miss callهای مدیری روی گوشی این دو ستاره نقش بست.

در کنار فخرالتاج - اولین سکانس لی‌یونگ آئه در قهوه تلخ

 او با لباسی قجری در کنار الیکا عبدالرزاقی (فخرالتاج) و سحر زکریا (لعبت الملوک) به همایونی وارد شد تا خودش را به محمدرضا هدایتی (جهانگیر خان) معرفی کند.

شاهدان می‌گویند در این سکانس قبل از همه دایی اقبال نعره کشیده: سرآشپز سلطنتی، استاد آشپزی. فخر جیجو، معاند جومونگ ریقو، سازنده سس افسنتین، محبوب آسمان و زمین، سرکار علیه یانگوم الملوک شرفیاب می‌شوند.

لی‌یونگ آئه هم با فارسی دست و پا شکسته گفت: سلام… من یانگوم هست.

واقعاً که این مطبوعات ما هم مطلب کم دارن،نمیدونن چی کار کنن...

خانم الیکا عبدلرزّاقی تو بمب خنده واقعاً شاهکار کردند؛

همینطور آقای مدیری در نقش دکتر،تو مجموعه پانزدهم قهوه تلخ...

همشهری جوان در آخرین شماره​اش درباره مدیری و برنامه​های طنز گفت و گویی با داریوش کاردان کرده است:

به طنز دهه 80 چه نمره‌ای می‌دهید به همه آنهایی که وارد این عرصه شدند و کارهایی که تا به حال انجام شده.
حقیقتش تاریخ‌ها را یادم نمی‌آید اینکه هر برنامه‌ای در چه تاریخی ساخته شده ولی بعد از برنامه کاکتوس و زیر آسمان شهر (1) من دیگر طنز ندیدم.

یعنی کار مهران غفوریان را قبول دارید؟
ببینید مسئله سر غفوریان، مدیری یا کاردان نیست مسئله سر آن چیزی است که خواسته می‌شود بحث شخص نیست به نظر من زیر آسمان شهر طنز خوبی بود هم همه را می‌خنداند و پای تلویزیون می‌کشاند و هم شبی نبود که من آن‌ را تماشا کنم و نکته‌ای در آن نباشد.

چرا امثال شمایی که این‌قدر در مورد طنز حساس هستید و در موردش این‌قدر حرفه‌ای حرف می‌زنید و معتقدید که مدت‌هاست طنزی ساخته نشده، آستین بالا نمی‌زنید برای ساختن طنز؟!
یک نفر در رستورانی به صاحب رستوان گفت قورمه‌سبزی دارید گفت نه نیمرو بیاورم؟ طرف گفت کباب بیار، دوباره صاحب رستوران گفت نیمرو بیاورم؟ و همین‌طور ادامه دادند یعنی چیز دیگری غیر از نیمرو نداشت من هم این ‌را تبدیل کردم به این جمله که چی می‌خوری؟ برات نیمرو درست کنم یعنی وقتی هیچی نیست جز نیمرو باید بخوری دیگر!

پس ما باید با این نیمرو بسازیم؟ یعنی امثال شما باید بیرون گود بنشینید و بگویید لنگش کن؟!
من که مسئول این قضیه نیستم کسی که به من نمی‌گوید بیا طنز بساز.

یعنی به مهران مدیری می‌گویند؟!
قطعاً می‌گویند که او هم می‌سازد قطعاً او آن چیز را می‌گوید که آنها دوست دارند وگرنه مگر این همه حمایت از کسی ممکن است؟!

کلا نظرتان در مورد کارهای ایشان چیست؟
من کلا در مورد ایشان نظری ندارم چون یک بار نظر دادم و همه به ما حمله کردند که چرا نظر دادی احتمالاً نباید نظری داد من هم دیگر کاری به این چیزها ندارم یعنی طنز همان برره است و باغ مظفر و اینها یک بار یک طنز از رضا عطاران دیدم همان ترش و شیرین که خیلی خوشم آمد ولی بعدها رفت به سمت طنزهای مسخره که من حالم بد شد.

چرا الان خیلی‌ها به مدیری سلطان کمدی ایران می‌گویند؟
من نمی‌دانم چه کسانی می‌گویند

اگر سلطان هم نگویند می‌گویند مرد خنده؟
خب بگویند اصلا بگویند سلطان جهان

به نظر شما چرا چنین چیزی در بین مردم جا افتاده؟
نمی‌دانم برای من که جا نیفتاده من این جمله را اصلا قبول ندارم نه در مورد خودم و نه در مورد ایشان و نه در مورد هیچ کس دیگری اگر قرار باشد اسم امثال ایشان و بنده سلطان شود پس چارلی چاپلین احتمالاً خداوند بوده.

کارهای مهران مدیری را دوست دارید؟
من شخصاً نه به عنوان صاحب‌نظر، مهران مدیری را وقتی بازی می‌کند دوست دارم ولی کارگردان نه.

الان مهران مدیری شده برنده برای برنامه‌های طنز، پس این یعنی کارهای مدیری قابل تأمل است و مردم با آن قهقهه می‌زنند و حداقلش می‌خندند درست است؟
نمی‌دانم ولی من که تا به حال با برنامه‌های ایشان قهقهه نزده‌ام یکی از همین برنامه‌هایش که در اسمش چین داشت من گاهی با آن می‌خندیدم ولی من مسئول نظام خلقت نیستم و حتی مخترع ایران هم نیستم که بدانم چرا ملت با این سریال‌ها می‌خندند.

اینکه می‌گویند شما کاشف مهران مدیری هستید یعنی واقعا او را کشف کردید؟
مهران مدیری کشف و خنثی شد مثل اینکه می‌گویند یک بمب کشف و خنثی شد.

از کی خنثی شده؟
فقط همین را بگویم که طنز ما به بیراهه رفته و به نظر من مهران مدیری خیلی وقت است که تمام شده و دیگر حرفی برای گفتن ندارد.

آن چیزی که او را برنده می‌کند چیست؟
بی‌طنزی کشور این همان نیمروست که باید به آن اکتفا کنیم. چرا در کشورهای دیگر برای ساختن یک فیلم طنز این همه زمان می‌گذارند؟ خب بیایند مثل ما صبح بگیرند شب پخش کنند این چه کاری است که این‌ها انجام می‌دهند این قضیه‌اش می‌شود عین اینکه فرش ماشینی زیاد شده چون خیلی راحت‌تر قابل دسترس است یافتن فرش دستبافت سخت است ساختن طنز خوب است وقتی درست کردن غذا سخت است پس باید به فست‌فود اکتفا کرد!

 قهوه تلخ را تماشا می‌کنید؟
نه نخواستم تا به حال نگاه کنم. 

احتمالا دو ستاني كه قهوه تلخ پي گيري ميكنند و هر هفته ميخر ند در وهله اول بار كار  خوب سايت قهوه تلخ در ار سال  مسيج به شمار ه هايي كه حداقل از سري 11 با يك خط ثابت شماره كد

فر ستادند اشنا شدند و ديده اند و لي اگر دقت كرده با شيد دليل تا خير قهوه تلخ مشخص ميشه در سري قبل عيددر پشت صحنه  انچه مشهود بود كه قسمت 59 گر فته ميشد و لي دليل اين تاخير فقط كافيه بر چسب قسمتي كه خلاصه داستان نوشته شده را  نگاه كنيد و اگر با دقت بر چسب بكنيد

متو جه ميشد كل داستان تغيير كرده و گو يا دو ستان باز بين!!!!((به ياد نود و عادل عزيز ))  و سانچور چي دخالت كردند و جلوي كارو گر فتند عوامل قهوه تلخ  دو باره به باز سازي و نوشتن متن پر داختند و به زبان ساده كل 10 قسمت  بهم ريختند در داستان اصلي كه قسمت اصلي خلاصه بدون بر چسب نوشته شده

رعيتي ادعا ميكند كه پسرجهانگير شاه است اوبا نشانه هايي كه ارائه مي دهد ادعاي خود را به در بار يان ثابت ميكند. مستشار مسئوول اموزش او شده و ...

در حاليكه در بر چسب نو شته شده بلو توث ناپديد ميشود و در بار يان مستشار مقصر ميدو نند و ...