![]() |
انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه - نسخه قابل چاپ +- تالار کافه کلاسیک (http://cafeclassic5.ir) +-- انجمن: تالارهای تخصصی (/forum-10.html) +--- انجمن: نقد و تحلیل فیلم (/forum-52.html) +--- موضوع: انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه (/thread-1110.html) |
انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه - KESSLER - ۱۳۹۸/۸/۱۶ عصر ۰۸:۱۲ بنام خداوند دوستدار زیبائی ها درود بر همه دوستان و مشتریان کافه کلاسیک برنامه هنر هفتم با اجرای دکتر اکبر عالمی بنابراین با کسب اجازه از همه شما سروران گرامی این انجمن کوچک و صمیمی را به پاس یک عمر تلاش سازنده و خستگی ناپذیر آقای دکتر اکبر عالمی ، به ایشان تقدیم می کنیم. ایمان دارم در سرزمینی که هنر و هنرمند غالبا از ارج و منزلت مناسب با شان خود محروم اند هنوز هم کسانی هستند که همچون شما اعضای کافه کلاسیک هوشیار و بیدارند و قدر هنرمندان و هنر ایشان را به نیکی پاس می دارند. یاد آثار نیک دکتر عالمی در دل همه ما زنده و سرسبز است. ای کاش که این برگ سبز کوچک و این تحفه درویشی هم ، بشکلی به سمع و نظر آن استاد عزیز و ارجمند برسد. مردم دوستان خود را هرگز از یاد نخواهند برد. بامید دیدار شما در انجمن فیلم کوتاه بررسی و تعریف فیلم کوتاه - KESSLER - ۱۳۹۸/۸/۱۶ عصر ۰۸:۵۱ دوستان و یاران گرامی در ابتدای راه بد نیست فیلم کوتاه را بلحاظ نظری هم کمی مورد بررسی قرار دهیم. از فواید مهم این کار می توانم به شناخت بهتر از فیلم کوتاه و ارزیابی گستره و تنوع آن اشاره کنم. تاکنون تعاریف گوناگونی از فیلم کوتاه ارائه گردیده. شما می توانید خودتان از طریق جستجوی اینترنتی و یا مراجعه به چند منبع خوب که لینک شان را در ادامه تقدیم تان خواهم کرد اطلاعات خوبی بدست آورید. تعاریف مذبور نقاط اشتراک بسیاری دارند. مثلا در اغلب آنها زمان فیلم کوتاه را 40 دقیقه یا کمتر معرفی کرده اند. اما زمان تنها مورد تفاوت فیلم کوتاه با فیلم های بلند سینمایی نیست. نیاز به بودجه اندک و کم تعداد بودن عوامل تولید میتواند فیلم کوتاه را از اعمال نفوذ شرکت های بزرگ فیلم سازی رهایی بخشد. گروهی از فیلم سازان مستقل و نوآور که حرفی برای گفتن دارند به فیلم کوتاه رو می آورند. زیرا در ساخت فیلم کوتاه دغدغه گیشه را ندارند و سایه سرمایه گذار را بر سر پروژه سینمایی خود حس نمی کنند. کارگردانانی که یکسره به انتقال پیام خود به مخاطب می اندیشند فیلم کوتاه را کوتاه ترین راه رسیدن به مقصود خویش می دانند. بسیاری از استعدادهای برجسته هم از راه ساخت فیلم کوتاه ، راه خود را به دنیای تولید فیلم بلند باز کرده اند. فیلم کوتاه دارای پتانسیل بسیار بالایی ست. یک فیلم کوتاه خوش ساخت می تواند تاثیری معادل یک اثر سینمایی داشته باشد. ضعیف شدن محصولات سینمایی هم باعث شده که فیلم های کوتاه بیشتر مطرح شوند. بعنوان مثال من به فیلم های ژانر وحشت اشاره می کنم. سالیان سال است که فیلم های ژانر وحشت تاثیرگذاری و عیار سابق را ندارند. امروزه شما کمتر می توانید یک اثر برجسته و ارزشمند مانند جن گیر(The Exorcist 1973) ، طالع نحس قسمت اول و دوم (The Omen I 1976 , The Omen II 1978) ، درخشش (The Shining 1980) یا هانیبال(Hannibal 2001) را بیابید. امروزه بیشترآثار بلند سینمایی در این ژانر توسط کارگردانان جوان و تازه کار کارگردانی می شوند. ضعف فیلم نامه هم مزید بر علت میشود. بنابراین چاره ای جز ریختن آب در شیر باقی نمی ماند و مخاطب مدام با صحنه های کش دار و گاها بی معنی و غیرقابل توجیه مواجه می شود. بطور خلاصه می توانم بگویم امروزه ترسناکترین بخش در فیلم ترسناک ، ساختن آنست. اما خوشبختانه در میان فیلم های کوتاه در ژانر وحشت آثار خوب و قابل اعتنا کم نیست. آثار ضعیف هم با توجه به بودجه کم تولید و آماتور بودن عوامل تا حدودی توجیه پذیر است. نهایتا با مقایسه بین خروجی سینمای وحشت در بخش بلند و کوتاه ، فیلم کوتاه امتیاز بالاتری کسب میکند. همین هم نوید خوبی برای شماست تا در آینده نزدیک منتظر فیلم های کوتاه خوبی در ژانر وحشت باشید که من آنها را یکایک در فیلم خانه فیلم کوتاه برایتان آپلود خواهم کرد. اما در ژانر کمدی این چنین نیست. خروجی ژانر کمدی بخاطر مخاطب عام و پرتعدادی که دارد قویتر از ژانر وحشت است. اما دراینجا هم می توانید بینید که فیلم های کمدی کوتاه باز هم حرف های بسیاری برای گفتن دارند و شانه به شانه با فیلم های سینمایی بلند رقابت می کنند. فیلم های کمدی کوتاهی وجود دارند که پس از دیدن ، عاشق شان خواهید شد و پیوسته آرزو می کنید که ای کاش آنها فیلم بلند سینمایی و یا حتی سریال های چند فصلی بودند. فیلم های خوب کوتاه در ژانر درام و عاشقانه هم وجود دارند اما به نسبت کم تعدادند. ژانر جنگی هم در میان سازندگان فیلم کوتاه جایگاه ویژه ای دارد و آثار بسیار خوبی وجود دارند که آنها را به شما معرفی خواهم کرد. اما در ژانر جنگی فیلم های کوتاه جلوه و شکوه فیلم های بلند را ندارند زیرا سخت افزار جنگی و بودجه کافی برای چنان ریخت و پاش هایی که در فیلم های بلند سینمایی بویژه آثار هالیوودی میشود را ، ندارند. اینجاست که سازندگان فیلم کوتاه در ژانر جنگی بسوی انیمیشن بویژه انیمیشن کامپیوتری می روند. پیشرفت های شگفت انگیزی که در یکی دو دهه اخیر در دنیای رایانه و نرم افزارهای تولید انیمیشن سه بعدی بوجود آمده برای سازندگان فیلم کوتاه فرصتی ارزشمند است. کوتاه سخن اینکه باغ فیلم کوتاه ، گلزاری آکنده از گل های خوشبو و رنگارنگ است و شما اعضای وفادار کافه کلاسیک یک پائیز و زمستان داغ و فراموش نشدنی در پیش رو دارید. درحالیکه منابع به اشتراک گذاری فیلم و سریال اغلب بسته شده اند ، شما میتوانید در آخر هر هفته به فیلم خانه فیلم کوتاه در کافه کلاسیک سری بزنید و فیلم های جدیدی که برایتان آپلود میشود را دریافت کنید و از دیدن شان لذت ببرید. اگر دوست دارید می توانید فیلم کوتاه دلخواهتان را در همینجا یعنی انجمن فیلم کوتاه نقد و بررسی کنید. فیلم خانه فیلم کوتاه مانند یک کتابخانه است و کاربرد آن فقط جهت بارگذاری فیلم هاست کلیه نظرات و نقدها در انجمن مطرح خواهد شد. بنابراین خواهشمندم در فیلم خانه مطلبی ننویسید و سکوت آنرا نشکنید. RE: انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه - KESSLER - ۱۳۹۸/۸/۱۶ عصر ۰۹:۰۶ بنام خداوند دوستدار زیبائی ها درود بر شما دوستان و مشتریان همیشگی کافه کلاسیک
"عمو سیبیلو" در سال 1349 خورشیدی ساخته شد. فیلم نامه آن براساس داستان کوتاهی به قلم فریدون هدایت پور است. تهیه کننده فیلم "کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان" و کارگردان آن هم بهرام بیضایی ست. این فیلم از نقش آفرینی صادق بهرامی بعنوان تنها بازیگر حرفه ای و همراهی جمعی از کودکان قریه "کن" (آن روزگار) رنگ و رونق یافته . فیلم سیاه و سفید است و مدت زمان آن 28 دقیقه میباشد. موسیقی فیلم اثری ست از "اسفندیار منفرد زاده". سایر عوامل عباس گنجوی ، تدوینگر ، نعمت حقیقی فیلم بردار و هرایر صدابردار میباشند. در تیتراژ فیلم (00:51) نام فامیل "طهمورث" و نام فامیل "جوانروح" (احتمالا) رویت میشود. بدلیل کیفیت پائین نسخه موجود جای شک است که آیا آقایان "سیاوش طهمورث" و "عظیم جوانروح" هم جزو عوامل تولید بوده اند یا نه ؟ اگر کسی از دوستان گرامی بتواند اطلاعات تکمیلی ارائه کند جای تشکر است.
دیگر اینکه اگر کسی از دوستان ، موقعیت دقیق لوکیشن فیلم در منطقه "کن" اطلاعاتی دارد لطفا اطلاع رسانی کند.
RE: انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه - KESSLER - ۱۳۹۸/۸/۱۷ عصر ۱۲:۴۰ بنام خداوند دوستدار زیبائی ها درود بر شما دوستان و مشتریان همیشگی کافه کلاسیک دومین فیلم "فیلم خانه" ، انیمیشن "تبر" از محصولات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که در سال 1359 تولید شده. کارگردان این اثر استاد احمد عربانی ست. استاد احمد عربانی داستان فیلم داستان تبری ست که در راه خویش ، به جنگل های سرسبز و با صفا سر میزند و یک به یک آنها را نابود می کند. در جنگل ها به گیاهان و درختان گوناگون بر می خورد و در هر یک نقطه ضعفی می بیند. تبر با هر درختی که در مقابلش قرار گیرد همان رفتاری را می کند که با درختان قبلی کرده و از کارش لذت می برد. در پایان کار هم بی تاسف جنگل نابود شده را پشت سر میگذارد و به سراغ جنگل بعدی می رود. تا اینکه در آخرین منزل به جنگلی میرسد که با جنگل های سابق متفاوت است. جنگلی هوشیار و متحد. این جنگل می خواهد زنده بماند و تن به نابودی نمی دهد. برای زنده ماندن هوشیاری و بیداری اش را دائما حفظ می کند و در مقابل تبر از اسلحه اتحاد بهره می جوید و سرانجام پیروز می شود. گیاهان و درختان "جنگل متحد" خود بینی و خود خواهی را بکناری نهاده اند و در هنگامه پیکار درهم تنیده و متحد ، پیکره ای واحد می شوند. جنگل درهم تنیده خود بشکل تک درختی عظیم در می آید. درختی متفاوت که قدرت شکست دادن تبر را دارد ! در پایان ، پیام فیلم با جمله ای معروف و تاثیرگذار از امام خمینی تکمیل گردیده که : اگر همه با هم باشید هیچکس نمیتواند شما را بشکند. شوربختانه ، سالیان سال است که برخلاف گذشته آثار ارزشمندی مانند تبر دیگر از سیمای جمهوری اسلامی بازپخش نمی شوند ! RE: انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه - KESSLER - ۱۳۹۸/۸/۲۲ عصر ۱۰:۴۸ RE: انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه - KESSLER - ۱۳۹۸/۸/۲۹ عصر ۰۹:۳۸ بنام خداوند دوستدار زیبائی ها فیلم اجتناب ، فیلم ارزشمندیه و به چند دلیل مهم متفاوته. اول اینکه فیلم با جمله معروفی از تامس هآبز شروع میشه : حال و روز نوع بشر بمثابه جنگی ست که در آن هر کس بر علیه دیگری می جنگد. دوم اینکه محصول کشور سوئده ! و با سلیقه سوئدی ساخته شده. سوئدی ها واقعا متفاوتن. این فیلم دوتا کارگردان داره که با همکاری هم این فیلمو کارگردانی کردن. میتونین تصورشو بکنید که از هالیوود تا بالیوود کارگردانی یه فیلم با دوتا کارگردان ، حتی اگه یک فیلم کوتاه باشه چقدر سخته ! یا اینکه باید می گفتم چقدر غیرممکنه ؟! بهرحال سوئدی ها متفاوتن. یه روز به این حرف من خواهید رسید. سوم اینکه فیلم در ژانر وحشت ، با تم (Theme) زامبی ساخته شده که من ، خیلی هم ، علاقه ای بهشون ندارم! با اینکه دل خوشی از زامبی ها ندارم اما این فیلم کاملا متفاوت و استثنائیه! فیلم های ترسناک با تم زامبی تو آمریکا خیلی ساخته شده و خواهد شد و تا نباشد چیزکی این اتفاق ، اتفاقی رخ نمیده. سلیقه و ذائقه نسل های جوان آمریکایی این تم از ژانر وحشت رو میپسنده و به فروش این فیلم ها کشش لازم رو میده. اما واقعا دیگه چقدر باید زامبی ببینیم ؟! ما که آمریکایی نیستیم ! دیگه چقدر صحنه های تکراری باید تکرار بشن ؟ شهرهای متروک یا نیمه ویران شده در آینده ای دور و خیالی ، خیابون هایی که ده ها زامبی بظاهر گیج و بهت زده ، ول معطلن و به ناکجا زل زده ان و قهرمانان داستان همیشه باید از این خیابونا و از بین اون زامبی ها رد بشن. البته یکی دوتا صحنه رو به خوبی و خوشی رد میشن ولی ... ولی بالاخره کارگردان با یک اشتباه یا لغزش ، یک صدای بی موقع ، افتادن ناخواسته چیزی یا کسی ، آتوی مناسب رو به زامبی ها خواهد داد و ناگهان موتور زامبی ها روشن میشه. همیشه هم همه با هم روشن میشن !!! و در پی اون تعقیب و گریز شروع میشه ، در خیابون و یا در ساختمون. تا اینکه به قیمت از بین رفتن کلی زامبی که هیچکس ام براشون متاسف نمیشه و اشکی نمیریزه ، چندتا از آدم خوبای داستان هم قربانی بشن و ادامه داستان .... که خودتون میتونید حدس بزنید که چقدر این صحنه ها شبیه بهم و تکراری ان. اما در اجتناب ما با اینهمه تکرار و یکنواختی روبرو نیستیم. داستان قدرتمند فیلم با ایده ای بکر در یک جنگل دورافتاده و یخزده اتفاق میوفته. فیلم از اول داستان خودش رو لو نمیده. حتی پیدا شدن زن ومردی که در جنگل خودکشی کرده اند هم یک اتفاقه و هنوز چیزی از گذشته قهرمانان فیلم (مادر و پسر) نمی دانیم. تازه اندکی قبل از به نیمه رسیدن فیلم است که در حین مکالمه این دو می فهمیم که شرایط آنها غیرعادی ست و آنها در حال عبور از جنگل نیستند بلکه در حال فرارند ! اما فرار از چه کسی ؟ یا چه چیزی ؟ هنوز هم فیلم نمی خواهد به این سوال پاسخ دهد و منتظر می ماند تا ضربه نهایی را دیرتر به بیننده خود وارد کند. فیلم از نیمه هم رد شده و کم کم به صحنه های هیجان انگیز پایانی خود نزدیک می شود در حالیکه در تمام این مدت قهرمانان فیلم را به بیننده معرفی کرده و روابط عاطفی بین آنها را بخوبی نشان داده. اکنون بیننده فیلم در جایگاهی ست که شخصیت های داستان و مشکلات شان را شناخته و می تواند با آنها همذات پنداری کند. اما یک نفر هست که ما هنوز او را نمی شناسیم ، نفر سوم. نفر سومی برای مادر و پسر وجود ندارد چون آنها فقط دونفرند. پس او کیست؟ این هم از ظرافت های جذاب فیلم است. در صحنه ای که مادر ، جسد مرد و زنی را در جنگل پیدا میکند ، عکسی در دست آنها میابد. یک عکس خانوادگی سه نفره ! مرد و زن و دخترشان ! همین لحظه کوتاه و کنایه آمیز است که بیننده نفر سوم را می بیند. مادر عکس را سر جای اولش می گذارد و به سمت پسرش برمیگردد درحالیکه هرگز از خودش سوال نمی کند که چرا دختر در کنار پدر و مادرش نیست. اجتناب از حل این موضوع و ندیده گرفتن آن است که سرنوشت مادر و پسر را بکلی دگرگون می کند. آنها خوشحال از پیدا کردن ماشین و خوراکی های داخل آن مشغول ته بندی و نقشه کشیدن برای ادامه راه هستند. در یک نمای بسته از نیمرخ مادر درحالیکه او نقشه را بررسی می کند ، دوربین کمی گردش می کند تا در پس زمینه تصویر شبح تار و مبهمی از نفر سوم را به بیننده نمایش دهد. یک بیان زیبای تصویری! سپس دوربین دوباره به غفلت مادر بر می گردد. از آرامش صورت زن ، حتی بیننده هم وسوسه می شود که شاید اشتباه کرده و چیزی نبوده. اما وقتی دوربین دویدن پاهای زامبی را به تصویر می کشد همه تصورات فرو میریزند. همه چیز مانند حمله زامبی بسرعت اتفاق می افتد و بیننده گان فیلم اصلا حس نمیکنند که چه موقع کارگردان آنها را از واقعیت به خیال پرتاب میکند. با ورود زامبی ، فیلم ناگهان چهره تخیلی خود را نشان میدهد. تا قبل از او بیننده می توانست تصور کند که داستان فیلم واقعی ست نه تخیلی. این هم از نکات زیبا و دوست داشتنی فیلم است. اما تمام هیجان فیلم در آخر آن ذخیره شده. مادر و پسر با تمام قدرت از خودشان دفاع می کنند اما سرانجام زامبی ، قبل از مرگش به خواسته خود میرسد و مادر قربانی می شود. چهره اندوهگین و گریه مادر و پسر پس از درک واقعیت پیش روی شان بسیار دیدنی و تاثیرگذار است. آنها در تنگنای زمان هستند و باید تصمیم بزرگی را با هم بگیرند و با هم اجرا کنند. تمام شرح و بسطی که فیلم در مورد قهرمانانش داده و بیش از نیمی از زمان فیلم را صرف معرفی آنها کرده اینجا بکار می آید. بیننده در اوج هیجان و احساس همذات پنداری است. آوار حادثه را بر سر خود حس می کند. همراه با مادر و پسر می گرید و به لحظه تلخ جدایی فکر می کند. لحظه ای که پسر باید بناچار مادرش را بکشد. اما در حساس ترین لحظه مشخص می شود که گلوله های تپانچه تمام شده و اوضاع بغرنج تر می شود. اکنون مادر ، همراه با درد و رنج فراوان در حال استحاله شدن است و پسر تنها شده. او بسمت کوله پشتی اش می رود و دیلمی را که برای مبادا با خود آورده بر می دارد. اکنون او باید برگردد و با واقعیت روبرو شود. صحنه برگشتن و رودررو شدن پسر با مادر واقعا دیدنی ست و ارزش هنری دارد. دوربین از نمای نزدیک پسر را بتصویر می کشد که آهسته آهسته برمیگردد تا با واقعیت رودررو شود. دوربین فیلم برداری در دو نقطه حساس جایگیری می کند. بار اول مابین مادر و پسر قرار میگیرد تا تصویر پسر را از پشت سر بگیرد. و قبل از اینکه پسر کاملا بچرخد دوباره به پشت پسر میرود تا چهره مادر را از دید پسر بگیرد. یک شاهکار! درحالیکه پسر در ترس و کرختی فرورفته ناگهان زامبی شروع به دویدن می کند و فیلم پایان میابد. ادامه داستان را شما حدس نخواهید زد!!! موسیقی انتهایی فیلم یادآور جمله هآبز و گویای فرجام کار است. نمی دانم که آیا شما هم از فیلم اجتناب خوشتان آمده یا نه ؟ اگر فیلمی را از فیلم خانه فیلم کوتاه دانلود کردید و دیدید احساس غریبی نکنید و آنرا نقد و بررسی کنید. در انجمن فیلم کوتاه همیشه روی شما باز است. این هفته هم با فیلم های جدیدتر با شما هستم. RE: انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه - KESSLER - ۱۳۹۸/۸/۳۰ عصر ۰۲:۱۷ Trinket RE: انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه - KESSLER - ۱۳۹۸/۹/۴ عصر ۰۵:۴۷ بنام خداوند دوستدار زیبائی ها A Crimson Man این هفته از بین سه فیلم Trinket ، A Crimson Man ، Out Of Time به نظر من موسیقی فیلم تنها در همین صحنه پایانی ست که برجستگی پیدا می کنه و جلوه ارزشمندی به فیلم داده. حضور یک پسر بچه ، با همه احساسات و عواطف بچه گانه اش در کنار یک "آدم آهنی" ، کنتراست زیبایی بوجود آورده که دستمایه خوبی برای پرداخت هنریه و کارگردان هم در حد بضاعت فیلم کوتاهش از اون استفاده کرده. دو نکته هم در تیتراژ پایانی فیلم بچشم میاد که قابل توجه ان. نکته اول تنوع عوامل تولید فیلم است. این به ما نشون میده که فیلم "A Crimson Man" از اون فیلم های کوتاه دو نفره (آماتوری) نیست! من بعنوان نمونه اشاره می کنم که فیلم از یک تیم برای جلوه های ویژه کامپیوتری و یک تیم بدلکاری بهره برده. دو نفر دستیار ، فیلم بردار رو همراهی می کرده اند. سه نفر عکاس ، از صحنه و پشت صحنه های فیلم عکس برداری کرده اند. یک تیم هشت نفره مسئول طراحی و تولید لباس آدم آهنی بوده اند ووو. نکته آخر نقاشی ست که در تیتراژ پایانی دیده می شود و بهمراه آن یک موسیقی ملایم بگوش میرسد. نمیدانم چرا ولی ترکیب این نقاشی و موسیقی مرا بیاد تیتراژ سریال "جزیره اسرارآمیز" (با بازی عمر شریف) می اندازد که در دهه شست از تلویزیون ایران پخش می شد. چندین دهه گذشت و رویاهای ژول ورنی قرن بیستم تبدیل به داستان های علمی-تخیلی قرن بیست و یکم گشت. شاید برای ما فرصتی برای دیدن رویاهای جدیدتر نباشد. امیدوارم در این روزهای سرد پائیزی از فیلم های RE: انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه - KESSLER - ۱۳۹۸/۹/۸ عصر ۰۵:۰۲ بنام خداوند دوستدار زیبائی ها Happy Birthday این هفته فیلم کوتاه زیبایی رو در فیلم خانه دیدیم که دوست و همراه قدیمی مان فلرتیشیا به اشتراک گذاشته بود. بررسی فیلم های یک دقیقه ای مصداق عبارت "سهل و ممتنع" است. نباید گول ظاهر ساده و مدت زمان اندک آنها را خورد ، نه در مورد "تولدت مبارک" و نه در رابطه با اغلب فیلم های یک دقیقه ای. غالبا کارگردانانی که پا درین عرصه می گذارند متفاوت هستند و اگر دستمایه خوبی هم داشته باشند آنوقت نتیجه آن یک فیلم کوتاه قوی خواهد بود. در "تولدت مبارک" دوربین با چند سکانس کوتاه تماشاگران را بسرعت به درک مناسب از "موقعیت" داستان میرساند و شخصیت های داستان را به تماشاگران می نمایاند. درست در آستانه ورودی انبار است که پدر خانواده فرانسوا هم خودش و هم شخصیت همسرش را به ما معرفی میکند. درین میان دختر خانواده با "سکوت" معرفی میشود که خود پرمعناست. اسلحه فرانسوا دوبار در قاب بسته دوربین قرار می گیرد. بار اول با بازی گیری حساب شده از بازیگر نقش فرانسوا و بار دوم توسط فیلمبردار. این نمایش اتفاقی نیست . درواقع کارگردان اسلحه را هم بهمراه شخصیت های داستان معرفی میکند. نقش اسلحه در روابط خشن اجتماعی از معضلات و دغدغه های جوامع غربی ست که درینجا به آن اشاره ای کنایه آمیز شده. اما در کلیت "جامعه" اسلحه ، نمادی از قدرت است. اینکه چه کسی در جامعه صاحب قدرت است و چه کسی نیست بسیار تعیین کننده است. صاحب قدرت خود را برنده بازی و مالک همه چیز می پندارد. بنابراین بین خود و دیگران دیواری حائل ایجاد میکند آنچنانکه فرانسوای قدرتمند در انباری را بر روی خانواده اش می بندد و آنها را پشت در جا میگذارد. شاید هوس و طمع موجب گردد که برخی تماشاگران با فرانسوا همذات پنداری کنند و در کرختی شیرین قدرت ، "فرانسوا" و "خود" فرانسوا شده شان را برنده و مالک همه چیز بپندارند. اما با روشن شدن چراغ که همانا نمادی ست از تابیده شدن نور حقیقت بر قضایا ناگهان همه چیز برای ایشان دگرگون میشود. همانطوری که ناگهان همه چیز برای فرانسوا دگرگون میشود و ما بناگاه می فهمیم که برآوردن "فرانسوای صاحب اسلحه" در حقیقت کرمی بر سر قلاب ماهیگیری بوده که کارگردان برای به دام انداختن "وجدان" تماشاگر در موقعیتی خاص از آن استفاده کرده. طمع دائمی انسان به قدرت مانند طمع ماهی به کرم است. کرمی که او را نهایتا به دام خواهد انداخت. لحظه مواجه فرانسوا با مهمانان جشن تولد ، نقطه عطف داستان و لحظه عوض شدن جایگاه "برنده" با "بازنده" است ! مهمانان که نمادی از "افکار عمومی" جامعه هستند گرچه در سکوت ولی با نگاه های "حقیقت بین" شان "صاحب قدرت" را بازنده این بازی می کنند. دیگر چه کسی است که ما به ازای بیرونی این فیلم را در جهان واقعیت ندیده باشد. هرگاه که "رسانه های آزاد" دورویی و تزویر بازیگری را فراروی چشمان حقیقت جوی "افکار عمومی" می نهند زمانی ست که "برنده" ای به "بازنده" تبدیل می گردد. درسی که ما میتوانیم از این فیلم بیاموزیم همانا اهمیت وجود "رسانه آزاد" در جامعه و تعامل بین آن و "افکار عمومی" ست. اگر ما وجود "رسانه آزاد" و "آزادی" رسانه را بدرستی در اجتماع مان حس نکنیم ، باید دریابیم که کسی برای دیده نشدن صورتش از قبل چراغ انباری را دزدیده است. RE: انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه - KESSLER - ۱۳۹۸/۹/۱۴ عصر ۱۰:۵۳ بنام خداوند دوستدار زیبائی ها A Trip Through Paris فیلم مستند "گشت و گذاری در پاریس" نیازی به نقد و تفسیر ندارد. اما لازم میدانم ، به چند نکته مهم اشاره کنم. این فیلم اثری ست که از تجمیع (کلاژ) چند راش کوتاه اما باکیفیت قدیمی تهیه شده است. فیلم ها توسط کمپانی لومیر فیلم برداری و تهیه شده اند. اصل راش ها صامت هستند و بدلایل سخت افزاری با تعداد فریم های کمتری در ثانیه فیلم برداری شده اند. بنابراین بنظر تماشاچیان با سرعت نسبتا بیشتری بنمایش در می آمده اند. در نسخه حاضر ، کیفیت فیلم بهبود یافته ، سرعت فیلم اصلاح گردیده و صوت مناسب بر روی فیلم قرار گرفته. 0:08 دورنمای کلیسای نوتردام .............. 1896 جهت اطلاع شما دوستان یادآور می شوم که همه نماهای به نمایش درآمده درین فیلم در دهه پایانی قرن نوزدهم فیلم برداری شده اند که ، مقارن است با سال های سلطنت ناصرالدین شاه (سال آخر) و مظفرالدین شاه قاجار . تطابق صحنه های فیلم با نکات تاریخی آن دوران از تاریخ کشورمان ارزش و اهمیت خاصی دارد. مقایسه نماهای به نمایش درآمده در فیلم با زندگی آن دوران مردم ایران گویای تفاوت تمدن و فرهنگ اروپایی با ایران در قرن نوزدهم میلادی ست. ببینیم ، آگاه شویم و عبرت بگیریم. RE: انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه - ماتیلدا - ۱۳۹۸/۹/۱۵ صبح ۰۳:۱۳ فیلم اجتناب و تولدت مبارک هر دو خوب بودن نقدشونم خیلی جالب بود . مخصوصا فیلم تولدت مبارک .یاد این شعر افتادم : خوش بود گر محک تجربه آید به میان .. RE: انجمن نقد و بررسی فیلم کوتاه - KESSLER - ۱۳۹۸/۹/۱۵ عصر ۰۳:۳۱ A Trip Through Paris |