سروان رنو
پلیس انجمن      
ارسال ها: 2,181
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 83
تشکرها : 10803
( 17949 تشکر در 1512 ارسال )
|
RE: قهوه خانه ی کافه کلاسیک دوستان قدیمی کافه حتما جناب رازمیک را که با نام فرانکنشتاین مدتی را در کافه بودند می شناسند.
ایشان در همان مدت کوتاهی که در کافه حضور داشتند در سه تاپیک زیر فعالیت زیادی داشتند و از آرشیو بسیار غنی و کم نظیر خودشان رونمایی کردند:
کلکسیون شخصی
طراحی پوستر فارسی
پوستر در صنعت سینما

فرانکنشتاین
در آن زمان به رسم معمولِ ما ایرانی ها , برخی افراد تنگ نظر با دیده شک به واقعی بودن تصاویر آن آرشیو نگاه می کردند و باورشان نمی شد که یک ایرانی بتواند چنین آرشیوی آن هم از شرکت کرایتریون Criterion داشته باشد . بنابر همین اظهارات و شاید برخی مسائلی که ما از آن بی اطلاع ماندیم ایشان از اینجا رفتند و گرچه منطقی نبود که به خاطر یکی دو درصد افراد تنگ نظر , قید 98 درصد افراد علاقمند را زد اما به هر حال طبع لطیف و حساس ایشان مانع شد که دوستان بیشتر از وجود چنین انسان بزرگواری بهره مند شوند.
سپس رازمیک مدت ها در کانالی به نام کافه سینما ( ستاره آبی ) - که قبلا به دوستان معرفی شد - فعالیت داشتند و لینک کارهایشان را ارائه می دادند , تا اینکه به تازگی با ساخت یک فیلم کوتاه از آنجا هم خداحافظی کردند.
در این فیلم کم نظیر که در اینجا برای دوستان آپلود کرده ایم شما با سرگذشت عجیب رازمیک عزیز و توضیحات ایشان درباره آرشیوشان آشنا می شوید. پایان فیلم غافلگیرانه است و می طلبد که از اول تا آخر فیلم را با دقت تماشا کنید.
امیدواریم ایشان هر کجا که هستند همیشه سالم و عاشق باشند.
https://www.mediafire.com/file/tz5bxvcn2...k.mkv/file
رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند .
| |
۱۴۰۱/۵/۷ عصر ۰۸:۵۴ | |
تشکر شده توسط : |
کاپیتان اسکای, مراد بیگ, باربوسا, Classic, Emiliano, کلانتر چانس, آلبرت کمپیون, مارک واتنی, رابرت, آدمیرال گلوبال, شارینگهام, مورفیوس, تونی سوپرانو, oceanic, پیرمرد, سناتور, لوک مک گرگور |
پیرمرد
دوست قدیمی   
ارسال ها: 244
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۶/۶
اعتبار: 55
تشکرها : 5777
( 4423 تشکر در 163 ارسال )
|
RE: قهوه خانه ی کافه کلاسیک چو خواهی که نامت رود در جهان مکن نام نیک بزرگان نهان
سلام و عرض ادب و احترام خدمت دوستان گرامی کافه کلاسیک،
هشتمین سالگرد عضویتم در این محفل، قرین هجرت ستون اصلی تاریخ گویندگی فیلم ایران، مرحوم استاد منوچهر اسماعیلی هست، انگیزه و علت اصلی عضویت بنده و بسیاری از کاربران و اساتید محترم پیشکسوت در این محفل علاقه و پیگیری دوبله بوده و کماکان این علاقه و جاذبه به قوت خود باقیست.
اگر چه گروهها و کانال(چنل)هایی در تلگرام، صفحاتی در اینستاگرام توسط دوستداران دوبله اداره میشود و مطالب مفیدی را به بازدیدکنندگان ارائه میدهد اما از هرچه بگذریم سخن دوست خوشتر است. گفتگو در مورد دوبله هنوز هم در کافه، لطف خود را دارد.
غرض از این چند سطر و پیام، توضیح واضحات نیست بلکه مقدمهای برای عرض اصلی بنده است. دوبله هنر است یا به قول مرحومه زنده یاد رفعت هاشمپور، فن، تفاوتی در ارزش و زحمت و مرارتهای اهالی دوبله ندارد. هنرمندانی که بیش از نیمی از آنها در اثر سرطان و نیمی دیگر در اثر عوارض قلبی جان میبازند و این حکایت از سبک زندگی دور از معیارهای حداقلی سلامتی دارد. خیلی از فنون، هنرها، صنایع در طول تاریخ ظهور و اوج و افول داشتهاند و شاید دوبله هم حداقل در ایران، در مراحل نهایی خود باشد. حرفهای که توجیه اقتصادی برای فعالان ندارد و متولیان امر هم همتی بر حفظ آن ندارند. در این وانفسا، اگر هنرمندی که باید از لحاظ جسمی بازنشسته شود، با صدایی که طراوت گذشته را ندارد در فیلمی صحبت میکند، از بمردمآزاری وی نیست، او هم مجبور است برای گذران عمر راهی بجوید، اگر گویندهای، آنونس تبلیغاتی میگوید، شاید آخرین راه برای کسب درآمد برای او بوده است، اگر صداپیشهای فیلم مستند جهتداری را روایت میکند، ممکن است تحت شرایطی ناگزیر به این کار شده باشد. پرواضح است که هنرمندان پیشکسوت عرصه دوبلاژ، خود بیش از هر علاقهمندی حسرت دوران طلایی آن را چه به لحاظ هنری و چه به لحاظ اقتصادی میخورند، و اگر امروز با افت سطح هنری و اقتصادی آن، سر میکنند نه از لاابالیگری بلکه از ناگزیری است. کاش در نقد و انتقاد، گاهی بتوانیم خود را در جای فردی که قضاوتش میکنیم قرار دهیم.
من تا حدی که با کشورها و فرهنگ های دیگر آشنایی دارم، میتوانم با درصد بالایی از اطمینان بگویم، در هیچ فرهنگ و کشوری، چنین تمایلی برای استوار ساختن نام خود بر ویرانههای آبرو و شخصیت و اعتبار دیگران ندیدهام. روزگاری چنان پیگیر تمام زوایای زندگی هنرمندی میشویم و جزئیات عقاید و علایق وی را کنکاش میکنیم و زمانی که فرد در مرکز توجه قرار گرفت و اسطوره شد، کمکم افرادی شروع به نمایش نقاط سیاهی در مورد وی میکنند و برای پایین آوردن این هنرمند، هنرمندی دیگر را در مقابل وی، برجسته میکنند و یا در حالتی بدتر، تمام این سیاهنماییها و سیاهجوییها فقط جهت آناست که خود را خبرهتر و آگاهتر در زمینه آن هنر بنمایانند. خبرگی خود را در آن میبیند که به تعداد بیشتری از بزرگان یک هنر افترا زده باشد و عِرض و آبروی آنان را مورد تعرّض قرار داده باشد.نکتهای که در حالت دوم برای چنین افرادی مغفول است، آنست که در بهترین حالت و حتی بر فرض صدق کلام این افراد، با تیشه زدن به ریشه و اساس یک هنر یا هر مقولهای، کل آن موضوع رو به انحطاط می رود. یکی بر سر شاخ بُن میبُرید....
علی ایّ حال، شایسته است و رفتار بزرگمنشانه آنست، حتی اگر بر فرض نقاطی منفی در زندگی کسی وجود داشت، سعی در سِتر آن داشته باشیم.
با آرزوی توفیق و سلامتی و سرافرازی برای تمامی رفقای قدیم و جدید این محفل | |
۱۴۰۱/۶/۶ عصر ۰۹:۴۸ | |
تشکر شده توسط : |
کنتس پابرهنه, Emiliano, سروان رنو, کلانتر چانس, مارک واتنی, rahgozar_bineshan, مموله, Classic, مراد بیگ, رابرت, باربوسا, هستی گرا, آلبرت کمپیون, لوک مک گرگور, پطرکبیر |
سناتور
مشتری کافه 
ارسال ها: 643
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۲/۴
اعتبار: 36
تشکرها : 3680
( 4484 تشکر در 377 ارسال )
|
RE: قهوه خانه ی کافه کلاسیک (۱۴۰۱/۵/۷ عصر ۰۸:۵۴)سروان رنو نوشته شده:
دوستان قدیمی کافه حتما جناب رازمیک را که با نام فرانکنشتاین مدتی را در کافه بودند می شناسند.
ایشان در همان مدت کوتاهی که در کافه حضور داشتند در سه تاپیک زیر فعالیت زیادی داشتند و از آرشیو بسیار غنی و کم نظیر خودشان رونمایی کردند:
کلکسیون شخصی
طراحی پوستر فارسی
پوستر در صنعت سینما

فرانکنشتاین
در آن زمان به رسم معمولِ ما ایرانی ها , برخی افراد تنگ نظر با دیده شک به واقعی بودن تصاویر آن آرشیو نگاه می کردند و باورشان نمی شد که یک ایرانی بتواند چنین آرشیوی آن هم از شرکت کرایتریون Criterion داشته باشد . بنابر همین اظهارات و شاید برخی مسائلی که ما از آن بی اطلاع ماندیم ایشان از اینجا رفتند و گرچه منطقی نبود که به خاطر یکی دو درصد افراد تنگ نظر , قید 98 درصد افراد علاقمند را زد اما به هر حال طبع لطیف و حساس ایشان مانع شد که دوستان بیشتر از وجود چنین انسان بزرگواری بهره مند شوند.
سپس رازمیک مدت ها در کانالی به نام کافه سینما ( ستاره آبی ) - که قبلا به دوستان معرفی شد - فعالیت داشتند و لینک کارهایشان را ارائه می دادند , تا اینکه به تازگی با ساخت یک فیلم کوتاه از آنجا هم خداحافظی کردند.
در این فیلم کم نظیر که در اینجا برای دوستان آپلود کرده ایم شما با سرگذشت عجیب رازمیک عزیز و توضیحات ایشان درباره آرشیوشان آشنا می شوید. پایان فیلم غافلگیرانه است و می طلبد که از اول تا آخر فیلم را با دقت تماشا کنید.
امیدواریم ایشان هر کجا که هستند همیشه سالم و عاشق باشند.
https://www.mediafire.com/file/tz5bxvcn2...k.mkv/file
درودبر شما سروان رنو عزیز. جناب رازمیک سال قبل تو چند تا کانال که خوشبختانه من هم عضوشون بودم تبادل فیلم میکردند اتفاقا اشنایی دوباره من با ایشون همین تصاویری بود که چند سال پیش از آرشیوشون تو سایت گذاشته بودند. متاسفانه در این کانالها و گروهها یک سری افراد بودند که جای بچه ایشون هم حساب نمیشدن واحترام کوچکتر بزرگتر هم نمیدونستن رعایت کنند. چند وقت جناب رازمیک تو کانال ها بود دید یه مشت بچه میان و بی احترامی می کنند به ایشون. ایشون قید کانال ها رو زد و رفت. | |
۱۴۰۱/۶/۱۶ عصر ۰۷:۵۱ | |
تشکر شده توسط : |
مارک واتنی, رابرت, کلانتر چانس, آلبرت کمپیون, مموله, کاپیتان اسکای, سروان رنو, پیرمرد, باربوسا, rahgozar_bineshan, پطرکبیر |
زینال بندری
شر کافه 
ارسال ها: 225
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۵/۱۳
اعتبار: 28
تشکرها : 3397
( 3374 تشکر در 113 ارسال )
|
RE: قهوه خانه ی کافه کلاسیک (۱۴۰۱/۵/۷ عصر ۰۸:۵۴)سروان رنو نوشته شده:
دوستان قدیمی کافه حتما جناب رازمیک را که با نام فرانکنشتاین مدتی را در کافه بودند می شناسند.
ایشان در همان مدت کوتاهی که در کافه حضور داشتند در سه تاپیک زیر فعالیت زیادی داشتند و از آرشیو بسیار غنی و کم نظیر خودشان رونمایی کردند:
کلکسیون شخصی
طراحی پوستر فارسی
پوستر در صنعت سینما

فرانکنشتاین
در آن زمان به رسم معمولِ ما ایرانی ها , برخی افراد تنگ نظر با دیده شک به واقعی بودن تصاویر آن آرشیو نگاه می کردند و باورشان نمی شد که یک ایرانی بتواند چنین آرشیوی آن هم از شرکت کرایتریون Criterion داشته باشد . بنابر همین اظهارات و شاید برخی مسائلی که ما از آن بی اطلاع ماندیم ایشان از اینجا رفتند و گرچه منطقی نبود که به خاطر یکی دو درصد افراد تنگ نظر , قید 98 درصد افراد علاقمند را زد اما به هر حال طبع لطیف و حساس ایشان مانع شد که دوستان بیشتر از وجود چنین انسان بزرگواری بهره مند شوند.
سپس رازمیک مدت ها در کانالی به نام کافه سینما ( ستاره آبی ) - که قبلا به دوستان معرفی شد - فعالیت داشتند و لینک کارهایشان را ارائه می دادند , تا اینکه به تازگی با ساخت یک فیلم کوتاه از آنجا هم خداحافظی کردند.
در این فیلم کم نظیر که در اینجا برای دوستان آپلود کرده ایم شما با سرگذشت عجیب رازمیک عزیز و توضیحات ایشان درباره آرشیوشان آشنا می شوید. پایان فیلم غافلگیرانه است و می طلبد که از اول تا آخر فیلم را با دقت تماشا کنید.
امیدواریم ایشان هر کجا که هستند همیشه سالم و عاشق باشند.
https://www.mediafire.com/file/tz5bxvcn2...k.mkv/file
سلام وقتتون بخیر
من سالهاست که تو فضای مجازی سایتها و کانالها فعالیتی ندارم جز صفحه شخصیم تو اینستاگرام
با تعدادی از دوستان قدیم تو تلگرام یا سایر ارتباط گهگاهی داریم از جمله جناب رازمیک. که مدتی بود ازشون اطلاع نداشتم که متوجه عکس پدرشون تو پروفایلشون شدم.ایشون این مطلب کافه کلاسیک به دستشون رسیده و فرمودند که جدایی به دلیل گلگی و دلگیر بودن نبوده و بیشتر به خاطر دغدغه های سینماییشون بوده و مدتی هم بود که از پدر بیمارشون پرستاری میکردند که تو ویدیوی آخرشون تو کانال کافه سینما اشاره داشتند. متاسفانه پدر ایشون فوت کردند. از من خواستند که با پستی تو کافه کلاسیک این موضوع رو اطلاع رسانی کنم.
تسلیت عرض میکنم و ارزوی صبر برای جناب رازمیک و خانوادشون دارم
برای همه دوستان قدیمی کافه هم آرزوی سلامتی و تندرستی دارم.یا حق
دوره جوانی دوره ایست که نمیتوانی آن رادرک کنی.مگر موقعی که آن را طی کرده باشی
تازه وقتی که کمی سر عقل آمدی فورا مانند جرقه ای تو را ترک خواهد کرد
| |
۱۴۰۱/۷/۲۴ عصر ۱۱:۵۴ | |
تشکر شده توسط : |
سروان رنو, رابرت, Emiliano, rahgozar_bineshan, پیرمرد, مارک واتنی, Kathy Day, باربوسا, BATMAN, شارینگهام, لوک مک گرگور, Classic, مراد بیگ, oceanic, پطرکبیر |
رابرت
دوست قدیمی   
ارسال ها: 63
تاریخ ثبت نام: ۱۴۰۰/۶/۲۰
اعتبار: 19
تشکرها : 719
( 775 تشکر در 63 ارسال )
|
دلتنگیهای بادآورده* سلام و عرض ادب خدمت همه اهالی، خوانندگان و مراجعان به کافه؛
طی سالهای راهاندازی این کافه، بزرگواران پر شماری، مطالبی زیبا و پر خاطره به یادگار گذاشتهاند. تعداد بسیار زیادی از این بزرگواران به هر دلیل، بعد از مدتی کم کار شده و یا دیگر با نام کاربریشان حضور ندارند. اگر بخواهم نام یکیکشان را بگویم، ناممکن است؛ زیرا از یک سو، فهرست بلندی خواهد شد و از دیگر سو ممکن است، نام بزرگوارانی را از قلم بیندازم.
اما در اینجا دوست دارم، حداقل به ۳ نفر اشاره کنم:
دن دیهگو دلارگا و Kurt Steiner که هر دو مطالب بسیار خوب و ارزشمندی (مخصوصاٌ در تایپیک کارتونهای ماندگار و خاطرهانگیز کودکی) به یادگار گذاشتهاند.
دن دیهگو دلارگا بیش از یک سال و نیم است که در کافه حضور ندارد و Kurt Steiner حدود یازده ماه...
اما نفر سوم که در مدت کوتاه حضور خود، بسیار پر انرژی ظاهر شد و شخصاً دلتنگ انرژی مثبت او هستم؛ کلانتر چانس عزیز است که از آخر شهریور، دیگر شاهد حضور سبزش نبودهایم.
امیدوارم این سه نفر و تمام کاربران و مراجعان قدیمی و جدید کافه سلامت باشند.
--------------------------------------------------------
* در سالهای دهه ۶۰ و اوایل ۷۰ خواننده پَر و پا قرص کیهان بچهها بودم. یادم هست در سال ۱۳۶۵ سفرنامه "محمد کاظم مزینانی" به استان سیستان و بلوچستان در کیهان بچهها (درست قبل از صفحات شاپرک {مخصوص خردسالان}) چاپ میشد. عنوان یکی از قسمتهای این سفرنامه ساده و صمیمی، "دلتنگیهای بادآورده" بود...
يا رادَّ ما قَدْ فات... (ای برگرداننده آنچه از دست رفته است...)
| |
۱۴۰۱/۸/۲۰ عصر ۰۳:۳۳ | |
تشکر شده توسط : |
باربوسا, پیرمرد, مارک واتنی, پهلوان جواد, لوک مک گرگور, Emiliano, Classic, پطرکبیر, سروان رنو, کنتس پابرهنه, کوئیک, مراد بیگ, BATMAN |