[-]
جعبه پيام
» <BATMAN> دیزنی زده به بیراهه https://s8.uupload.ir/files/stop-pretend...sy_udr.jpg
» <BATMAN> سروان جان موافقم البته بینوایان به نظرم رتبه اولو داره ، سوای مصائبی که سر کوزت و مادرش میاد حتی راوی داستانو با لحن سوزناکی روایت میکنه
» <مورچه سیاه> که این فیلم مادر بما نشون داد وجود مادر چه نعمتیه. خدا حفظ کنه مادرامونو.
» <مورچه سیاه> بر و بچ دهه شصت خیلی مادراشونو دوست دارن. علتشم همین بی مادری شخصیت های کارتوناشون بوده. در راس همه اینام فیلم مادر علی حاتمی بود.
» <سروان رنو> تم غمناک زیاد داشتیم . اکثرا مادر نداشتن . شاید "دختری به نام نِل" غمگین ترین شون بود . بعدش هم "کوزت " !
» <BATMAN> بچه های کوه آلپ به نظرم زیادی غمناکه بخاطر همین بعد از دهه شصت هیچوقت بصورت کامل ندیدم ، درعوض خانواده دکتر ارنست و مهاجران بارها تماشا کردم
» <BATMAN> الان قسمت اول این کارتونو دیدم به کل یادم رفته بود مادر آنت در قسمتهای بعدی موقع تولد دنی فوت میکنه ، همیشه خیال میکردم از همون ابتدا مادر نداشت
» <سروان رنو> آنِت خیلی کینه ای بود. خود دَنی با لوسین مشکلی نداشت . از جنبه روانشناسی شاید به این دلیل بود که مادر نداشت.
» <مموله> انشالله قسمت شما بشه تشریف ببرین سوئیس آقای اندرسون
» <mr.anderson> چه جالب و خاطره انگیز. مرسی مموله
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 8 رای - 4.13 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
قهوه خانه ی کافه کلاسیک
نویسنده پیام
پیرمرد آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 248
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۶/۶
اعتبار: 55


تشکرها : 6114
( 4537 تشکر در 168 ارسال )
شماره ارسال: #661
RE: قهوه خانه ی کافه کلاسیک

چو خواهی که نامت رود در جهان     مکن نام نیک بزرگان نهان

سلام و عرض ادب و احترام خدمت دوستان گرامی کافه کلاسیک،

هشتمین سالگرد عضویتم در این محفل، قرین هجرت ستون اصلی تاریخ گویندگی فیلم ایران، مرحوم استاد منوچهر اسماعیلی هست، انگیزه و علت اصلی عضویت بنده و بسیاری از کاربران و اساتید محترم پیشکسوت در این محفل علاقه و پیگیری دوبله بوده و کماکان این علاقه و جاذبه به قوت خود باقیست.

اگر چه گروه‌ها و کانال(چنل)هایی در تلگرام، صفحاتی در اینستاگرام توسط دوستداران دوبله اداره می‌شود و مطالب مفیدی را به بازدیدکنندگان ارائه می‌دهد اما از هرچه بگذریم سخن دوست خوشتر است. گفتگو در مورد دوبله هنوز هم در کافه، لطف خود را دارد.

غرض از این چند سطر و پیام، توضیح واضحات نیست بلکه مقدمه‌ای برای عرض اصلی بنده است. دوبله هنر است یا به قول مرحومه زنده یاد رفعت هاشم‌پور، فن، تفاوتی در ارزش و زحمت و مرارت‌های اهالی دوبله ندارد. هنرمندانی که بیش از نیمی از آنها در اثر سرطان و نیمی دیگر در اثر عوارض قلبی جان می‌بازند و این حکایت از سبک زندگی دور از معیارهای حداقلی سلامتی دارد. خیلی از فنون، هنرها، صنایع در طول تاریخ ظهور و اوج و افول داشته‌اند و شاید دوبله هم حداقل در ایران، در مراحل نهایی خود باشد. حرفه‌ای که توجیه اقتصادی برای فعالان ندارد و متولیان امر هم همتی بر حفظ آن ندارند. در این وانفسا، اگر هنرمندی که باید از لحاظ جسمی بازنشسته شود، با صدایی که طراوت گذشته را ندارد در فیلمی صحبت می‌کند، از بمردم‌آزاری وی نیست، او هم مجبور است برای گذران عمر راهی بجوید، اگر گوینده‌ای، آنونس تبلیغاتی می‌گوید، شاید آخرین راه برای کسب درآمد برای او بوده است، اگر صداپیشه‌ای فیلم مستند جهت‌داری را روایت می‌کند، ممکن است تحت شرایطی ناگزیر به این کار شده باشد. پرواضح است که هنرمندان پیشکسوت عرصه دوبلاژ، خود بیش از هر علاقه‌مندی حسرت دوران طلایی آن را چه به لحاظ هنری و چه به لحاظ اقتصادی می‌خورند، و اگر امروز با افت سطح هنری و اقتصادی آن، سر می‌کنند نه از لاابالی‌گری بلکه از ناگزیری است. کاش در نقد و انتقاد، گاهی بتوانیم خود را در جای فردی که قضاوتش می‌کنیم قرار دهیم.

من تا حدی که با کشورها و فرهنگ های دیگر آشنایی دارم، می‌توانم با درصد بالایی از اطمینان بگویم، در هیچ فرهنگ و کشوری، چنین تمایلی برای استوار ساختن نام خود بر ویرانه‌های آبرو و شخصیت و اعتبار دیگران ندیده‌ام. روزگاری چنان پیگیر تمام زوایای زندگی هنرمندی می‌شویم و جزئیات عقاید و علایق وی را کنکاش می‌کنیم و زمانی که فرد در مرکز توجه قرار گرفت و اسطوره شد، کم‌کم افرادی شروع به نمایش نقاط سیاهی در مورد وی می‌کنند و برای پایین آوردن این هنرمند، هنرمندی دیگر را در مقابل وی، برجسته می‌کنند و یا در حالتی بدتر، تمام این سیاه‌نمایی‌ها و سیاه‌جویی‌ها فقط جهت آن‌است که خود را خبره‌تر و آگاه‌تر در زمینه آن هنر بنمایانند. خبرگی خود را در آن می‌بیند که به‌ تعداد بیشتری از بزرگان یک هنر افترا زده باشد و عِرض و آبروی آنان را مورد تعرّض قرار داده باشد.نکته‌ای که در حالت دوم برای چنین افرادی مغفول است، آنست که در بهترین حالت و حتی بر فرض صدق کلام این افراد، با تیشه زدن به ریشه و اساس یک هنر یا هر مقوله‌ای، کل آن موضوع رو به انحطاط می رود. یکی بر سر شاخ بُن می‌بُرید‌‌‌‌....

علی ایّ حال، شایسته است و رفتار بزرگ‌منشانه آنست، حتی اگر بر فرض نقاطی منفی در زندگی کسی وجود داشت، سعی در سِتر آن داشته باشیم.

با آرزوی توفیق و سلامتی و سرافرازی برای تمامی رفقای قدیم و جدید این محفل

۱۴۰۱/۶/۶ عصر ۰۹:۴۸
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : کنتس پابرهنه, Emiliano, سروان رنو, کلانتر چانس, مارک واتنی, rahgozar_bineshan, مموله, Classic, مراد بیگ, رابرت, باربوسا, هستی گرا, آلبرت کمپیون, لوک مک گرگور, پطرکبیر
سناتور آفلاین
مشتری کافه
*

ارسال ها: 645
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۲/۴
اعتبار: 36


تشکرها : 3685
( 4512 تشکر در 384 ارسال )
شماره ارسال: #662
RE: قهوه خانه ی کافه کلاسیک

(۱۴۰۱/۵/۷ عصر ۰۸:۵۴)سروان رنو نوشته شده:  

دوستان قدیمی کافه حتما جناب رازمیک را که با نام فرانکنشتاین مدتی را در کافه بودند می شناسند.

ایشان در همان مدت کوتاهی که در کافه حضور داشتند در سه تاپیک زیر فعالیت زیادی داشتند و از آرشیو بسیار غنی و کم نظیر خودشان رونمایی کردند:

کلکسیون شخصی

طراحی پوستر فارسی

پوستر در صنعت سینما

فرانکنشتاین

در آن زمان به رسم معمولِ ما ایرانی ها , برخی افراد تنگ نظر با دیده شک به واقعی بودن تصاویر آن آرشیو نگاه می کردند و باورشان نمی شد که یک ایرانی بتواند چنین آرشیوی آن هم از شرکت  کرایتریون Criterion داشته باشد . بنابر همین اظهارات و شاید برخی مسائلی که ما از آن بی اطلاع ماندیم ایشان از اینجا رفتند و گرچه منطقی نبود که به خاطر یکی دو درصد افراد تنگ نظر , قید 98 درصد افراد علاقمند را زد اما به هر حال طبع لطیف و حساس ایشان مانع  شد که دوستان بیشتر از وجود چنین انسان بزرگواری بهره مند شوند.

 سپس رازمیک مدت ها در کانالی به نام کافه سینما ( ستاره آبی ) - که قبلا به دوستان معرفی شد - فعالیت داشتند و لینک کارهایشان را ارائه می دادند , تا اینکه به تازگی با ساخت یک فیلم کوتاه از آنجا هم خداحافظی کردند.

در این فیلم کم نظیر که در اینجا برای دوستان آپلود کرده ایم شما با سرگذشت عجیب رازمیک عزیز و توضیحات ایشان درباره آرشیوشان آشنا می شوید. پایان فیلم غافلگیرانه است و می طلبد که از اول تا آخر فیلم را با دقت تماشا کنید.

امیدواریم ایشان هر کجا که هستند همیشه سالم و عاشق باشند.:heart:

https://www.mediafire.com/file/tz5bxvcn2...k.mkv/file


درودبر شما سروان رنو عزیز. جناب رازمیک سال قبل تو چند تا کانال که خوشبختانه من هم عضوشون بودم تبادل فیلم میکردند اتفاقا اشنایی دوباره من با ایشون همین تصاویری بود که چند سال پیش از آرشیوشون تو سایت گذاشته بودند. متاسفانه در این کانالها و گروهها یک سری افراد بودند که جای بچه ایشون هم حساب نمیشدن واحترام کوچکتر بزرگتر هم نمیدونستن رعایت کنند. چند وقت جناب رازمیک تو کانال ها بود دید یه مشت بچه میان و بی احترامی می کنند به ایشون. ایشون قید کانال ها رو زد و رفت.

۱۴۰۱/۶/۱۶ عصر ۰۷:۵۱
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : مارک واتنی, رابرت, کلانتر چانس, آلبرت کمپیون, مموله, کاپیتان اسکای, سروان رنو, پیرمرد, باربوسا, rahgozar_bineshan, پطرکبیر
زینال بندری آفلاین
شر کافه
*

ارسال ها: 226
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۵/۱۳
اعتبار: 28


تشکرها : 3398
( 3401 تشکر در 121 ارسال )
شماره ارسال: #663
RE: قهوه خانه ی کافه کلاسیک

(۱۴۰۱/۵/۷ عصر ۰۸:۵۴)سروان رنو نوشته شده:  

دوستان قدیمی کافه حتما جناب رازمیک را که با نام فرانکنشتاین مدتی را در کافه بودند می شناسند.

ایشان در همان مدت کوتاهی که در کافه حضور داشتند در سه تاپیک زیر فعالیت زیادی داشتند و از آرشیو بسیار غنی و کم نظیر خودشان رونمایی کردند:

کلکسیون شخصی

طراحی پوستر فارسی

پوستر در صنعت سینما

فرانکنشتاین

در آن زمان به رسم معمولِ ما ایرانی ها , برخی افراد تنگ نظر با دیده شک به واقعی بودن تصاویر آن آرشیو نگاه می کردند و باورشان نمی شد که یک ایرانی بتواند چنین آرشیوی آن هم از شرکت  کرایتریون Criterion داشته باشد . بنابر همین اظهارات و شاید برخی مسائلی که ما از آن بی اطلاع ماندیم ایشان از اینجا رفتند و گرچه منطقی نبود که به خاطر یکی دو درصد افراد تنگ نظر , قید 98 درصد افراد علاقمند را زد اما به هر حال طبع لطیف و حساس ایشان مانع  شد که دوستان بیشتر از وجود چنین انسان بزرگواری بهره مند شوند.

 سپس رازمیک مدت ها در کانالی به نام کافه سینما ( ستاره آبی ) - که قبلا به دوستان معرفی شد - فعالیت داشتند و لینک کارهایشان را ارائه می دادند , تا اینکه به تازگی با ساخت یک فیلم کوتاه از آنجا هم خداحافظی کردند.

در این فیلم کم نظیر که در اینجا برای دوستان آپلود کرده ایم شما با سرگذشت عجیب رازمیک عزیز و توضیحات ایشان درباره آرشیوشان آشنا می شوید. پایان فیلم غافلگیرانه است و می طلبد که از اول تا آخر فیلم را با دقت تماشا کنید.

امیدواریم ایشان هر کجا که هستند همیشه سالم و عاشق باشند.:heart:

https://www.mediafire.com/file/tz5bxvcn2...k.mkv/file

سلام وقتتون بخیر

من سالهاست که تو فضای مجازی  سایتها و کانالها فعالیتی ندارم جز صفحه شخصیم تو اینستاگرام

با تعدادی از دوستان قدیم تو تلگرام یا سایر ارتباط گهگاهی داریم از جمله جناب رازمیک. که مدتی بود ازشون اطلاع نداشتم که متوجه عکس پدرشون تو پروفایلشون شدم.ایشون این مطلب کافه کلاسیک به دستشون رسیده  و فرمودند که جدایی به دلیل گلگی و دلگیر بودن نبوده و بیشتر به خاطر دغدغه های سینماییشون بوده و مدتی هم بود که از پدر بیمارشون پرستاری میکردند که تو ویدیوی آخرشون تو کانال کافه سینما اشاره داشتند. متاسفانه پدر ایشون فوت کردند. از من خواستند که با پستی تو کافه کلاسیک این موضوع رو اطلاع رسانی کنم.

تسلیت عرض میکنم و ارزوی صبر برای جناب رازمیک و خانوادشون دارم

برای همه دوستان قدیمی کافه هم آرزوی سلامتی و تندرستی دارم.یا حق


دوره جوانی دوره ایست که نمیتوانی آن رادرک کنی.مگر موقعی که آن را طی کرده باشی
تازه وقتی که کمی سر عقل آمدی فورا مانند جرقه ای تو را ترک خواهد کرد
۱۴۰۱/۷/۲۴ عصر ۱۱:۵۴
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : سروان رنو, رابرت, Emiliano, rahgozar_bineshan, پیرمرد, مارک واتنی, Kathy Day, باربوسا, BATMAN, شارینگهام, لوک مک گرگور, Classic, مراد بیگ, oceanic, پطرکبیر, سناتور
رابرت آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 81
تاریخ ثبت نام: ۱۴۰۰/۶/۲۰
اعتبار: 19


تشکرها : 854
( 1042 تشکر در 81 ارسال )
شماره ارسال: #664
دل‌تنگی‌های بادآورده*

سلام و عرض ادب خدمت همه اهالی، خوانندگان و مراجعان به کافه؛

طی سال‌های راه‌اندازی این کافه، بزرگواران پر شماری، مطالبی زیبا و پر خاطره به یادگار گذاشته‌اند. تعداد بسیار زیادی از این بزرگواران به هر دلیل، بعد از مدتی کم کار شده و یا دیگر با نام کاربری‌شان حضور ندارند. اگر بخواهم نام یک‌یک‌شان را بگویم، ناممکن است؛ زیرا از یک سو، فهرست بلندی خواهد شد و از دیگر سو ممکن است، نام بزرگوارانی را از قلم بیندازم.

اما در اینجا دوست دارم، حداقل به ۳ نفر اشاره کنم:

دن دیه‌گو دلارگا و Kurt Steiner که هر دو مطالب بسیار خوب و ارزشمندی (مخصوصاٌ در تایپیک کارتون‌های ماندگار و خاطره‌انگیز کودکی) به یادگار گذاشته‌اند.

دن دیه‌گو دلارگا بیش از یک سال و نیم است که در کافه حضور ندارد و Kurt Steiner حدود یازده ماه...

اما نفر سوم که در مدت کوتاه حضور خود، بسیار  پر انرژی ظاهر شد و شخصاً دلتنگ انرژی مثبت او هستم؛ کلانتر چانس عزیز است که از آخر شهریور، دیگر شاهد حضور سبزش نبوده‌ایم.

امیدوارم این سه نفر و تمام کاربران و مراجعان قدیمی و جدید کافه سلامت باشند.

--------------------------------------------------------

* در سال‌های دهه ۶۰ و اوایل ۷۰ خواننده پَر و پا قرص کیهان بچه‌ها بودم. یادم هست در سال ۱۳۶۵ سفرنامه‌ "محمد کاظم مزینانی" به استان سیستان و بلوچستان در کیهان بچه‌ها (درست قبل از صفحات شاپرک {مخصوص خردسالان}) چاپ می‌شد. عنوان یکی از قسمت‌های این سفرنامه ساده و صمیمی، "دل‌تنگی‌های بادآورده" بود... 


يا رادَّ ما قَدْ فات... (ای برگرداننده آنچه از دست رفته است...)
۱۴۰۱/۸/۲۰ عصر ۰۳:۳۳
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : باربوسا, پیرمرد, مارک واتنی, پهلوان جواد, لوک مک گرگور, Emiliano, Classic, پطرکبیر, سروان رنو, کنتس پابرهنه, کوئیک, مراد بیگ, BATMAN, اکتورز
اکتورز آفلاین
مشتری همیشگی
***

ارسال ها: 360
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۱/۴/۲۱
اعتبار: 34


تشکرها : 2011
( 3738 تشکر در 161 ارسال )
شماره ارسال: #665
RE: قهوه خانه ی کافه کلاسیک

بنام خاتم کار بال پروانەها

سلام

طی شش و یا هفت سال گذشتە کە از کافە دور بودم در عوض فعالیتی در هیچ پایگاه مجازی دیگری نیز نداشتەام و حتی صفحات شخصیم در اینستا و فیس ب . و . ک را هم محدود و بە تدریج قطع کردم.

با برخی دوستان تا یکی دو سالی کماکان ارتباط محفوظ ماندە بود ولی آنهم دوام نداشت و آخرسر قطع شد.

روزگاری بهمراە جمعی از دوستان مهاجرتی از این پاتوق بە پاتوقی دگر بە نام انجمن سینما کلاسیک داشتیم و کم کم آنجا خورە بە جانمان فتاد و از اینجا راندە و در آنجا وا ماندە با کلی عذاب وجدان کە چرا دلهایی شکستیم و حرمتهایی زیر پا گذاشتیم و ...

ابدا دوست ندارم بە آن بخش خاطراتم رجوع کنم ولیکن از این مرحلە گذر میکنم اما از اعماق وجودم اینجا و اینگونە از همە ( همــــــــــــــــــــەی دوستان قدیم )  معذرت خواهی میکنم اگر روزی روزگاری حرفی ، سخنی ، واکنشی نا بجا از من دیدن و شنیدن. من کودک فکر بودم و شما عزیزان بە بزرگواری خود ببخشید.

خاطر همەی گرامیان برایم عزیز است. (برای مثال یاد دارم کە دل جناب زاپاتا را آزردم و بعدها در اینستاگرام سراغشان را گرفتم و دلجویی کردم اما هرگز جناب آمادئوس را نیافتم کە از ایشان حلالیت بطلبم ).

روزها و سالها بە سرعت سپری میشوند ؛

زلزلە بە کرمانشاە زد و بوکان زیبا و کوچک ما را هم لرزاند و دقایقی بعد از اولین کسانی کە بە بندە زنگ زد و جویای حالم شد جناب منصور عزیز بودند( چطور میشود چنین دوستان مهربانی را فراموش کرد).

کرونا آمد و جان هزاران هموطن را گرفت و اشکمان را درآورد.

سیل نیمی از جنوب کشور را با خود برد و اکتورز دلنگران دوستانی بود کە اگرچە هیچگاە چشمش بە جمال خودشان روشن نشدە بود اما سالها مطالبی بە قلم شیوایشان خواندە بود و اکنون غصەدارشان بود کە خدای نکردە آسیبی ، گزندی ، سردردی سراغشان نرفتە باشد.

مقصود کوتاە بودن عمر و نزدیکتر از رگ گردن بودن مرگ است کە نکند یک وقت فرصت نشود بار دیگر همکلام کسی شد کە ایامی رفاقتی گرم و صمیمی بینمان بودە و بعد بە خاطر هیچ این رفاقتها از بین رفتە ، پس چرا برنگردم و دلها را التیام نبخشم.

با آرزوی سلامتی تن و جان و بهترینها برای همەی عزیزان:

خام بودم اکنون پختەتر شدم و قبل از سوختن آمدەام کە دگر نروم.

بە یاد همەی دوستان ، ارادتمند اکتورز

{#smilies.heart}


غزل بگو بە سادگی بگو زندە باد زندگی
۱۴۰۱/۱۱/۱۷ عصر ۰۳:۱۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : مارک واتنی, مموله, آرلینگتون, کوئیک, پیرمرد, Emiliano, BATMAN, رابرت, مراد بیگ, Classic, باربوسا, سروان رنو, rahgozar_bineshan, کنتس پابرهنه
BATMAN آفلاین
Nightmare
*

ارسال ها: 773
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۱/۳/۵
اعتبار: 81


تشکرها : 10346
( 12393 تشکر در 545 ارسال )
شماره ارسال: #666
Heart RE: قهوه خانه ی کافه کلاسیک

کمپانی دیزنی با انتشار ویدیویی از «میکی ماوس» نوروز را تبریک گفت و آیین‌های مربوط به چهارشنبه سوری، نوروز و سیزده بدر را به تصویر کشید


! I'M BATMAN I'M VENGEANCE
۱۴۰۱/۱۲/۲۵ صبح ۰۴:۴۵
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : مموله, Emiliano, سروان رنو, رابرت, باربوسا, مارک واتنی, اکتورز, لوک مک گرگور, کوئیک, مراد بیگ, آرلینگتون, کنتس پابرهنه, سناتور, Classic, پیرمرد
Lich King آفلاین
تازه وارد
*

ارسال ها: 4
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۵/۵/۱۵
اعتبار: 0


تشکرها : 4
( 13 تشکر در 4 ارسال )
شماره ارسال: #667
RE: قهوه خانه ی کافه کلاسیک

سلام و درود به همه اعضای کافه کلاسیک

خواستم اولین پست سال جدید و اینجا با شما همراه باشم. همچنین تاسیلیت عرض میکنم به تمامی دوستانی که در این مدت اخیر عزیزی از دست دادن حالا به هر دلایلی که همه میدونیم از سال کرونا بگیر تا اخیر.

به قول یکی از دوستان :

خانواده های زیادی تو ایران تیکه پاره شدن

امیدوارم همه سلامت و تندرست باشید.

پست میکی موس دیزنی هم بسیار جالب بود درحالی که دولت ایران سعی در کمرنگ کردن عید و چهارشنبه سوری و داره این بیشتر به چشم میاد.

خودمم بعد از مدت زیادی برگشتم به کافه و خوش حالم که کافه هنوز پابرجاست.

ممنونم از شما


Wise Men Talk Because They Have Something To Say ,Fools Cause They Have To Say Something
۱۴۰۲/۱/۲۳ عصر ۰۱:۳۳
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : آرلینگتون, مارک واتنی, سروان رنو, باربوسا, BATMAN
پیرمرد آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 248
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۶/۶
اعتبار: 55


تشکرها : 6114
( 4537 تشکر در 168 ارسال )
شماره ارسال: #668
RE: قهوه خانه ی کافه کلاسیک

(۱۴۰۲/۲/۳۱ صبح ۰۱:۱۸)سروان رنو نوشته شده:  

دوست عاشق فیلمی که روزهای آغازین کافه با نام ژیواگو مطلب می نوشتند و بسیار بامرام بودند.


فکر می کنم در شهرکرد ( یا کرمانشاه ؟ ) بودند و به برخی از بهترین نسخه های دوبله فیلم های کلاسیک دسترسی داشتند. خط بسیار زیبایی هم داشتند.

(۱۳۸۸/۱۰/۲۶ صبح ۰۴:۲۹)zhivago نوشته شده:  


 آخرین نگارش دوست عزیزم (سروان)ودر ادامه آن مطلبی به قلم (بانوی کافه) چنان تاثیر گذار وخاطره انگیزبود که سیل مراتب تشکر وقدر دانی اهالی کافه را جاری نمود ! وچه زیبا وبه موقع بود این فلاش بک جادویی وچه تلخ از اینکه سندی شد بر دلبستگی به داشته های از دست رفته و با ایما تصدیق حال خاک بر سر و کسالت آور وآینده ....!!!!


ارادتمند شما:بهنام


کرمانشاه –زمستان1388


http://cafeclassic5.ir/thread-103-post-1...l#pid17573

جناب سروان یادی فرمودند از یکی از وزین‌ترین وزنه‌های کافه که مدت کوتاهی مستقیماً در کافه حضور داشتند ولی بعدها تا مدتها کاربران برجسته و فعّال کافه از سخاوت ایشان بهره‌مند می‌شدند. احتمالاً برخی اساتید پیشکسوت، شماره یا نشانی از ایشان داشته باشند، گرچه خود این بزرگان هم بعضا ً سالهاست که به کافه سرنزده‌اند.

(۱۴۰۲/۱/۱۴ عصر ۰۵:۲۳)آرلینگتون نوشته شده:  


... و هم گفتم شاید دلگرم بشن و تو کافه باقی بمونن.


سالهای آغازین حضورم در کافه، تلاش زیادی داشتم که به نحوی این محفل را به روزهای پررونق قدیم برگردانم، گرچه توان و اعتبار چندانی نداشته و ندارم ولی به حد وسع، داخل فضای کافه و خارج از آن، کوشیدم. آن سالها فقط کاربران سه ستاره و مدیران می‌توانستند اعتبار بدهند و من سعی می‌کردم به کاربران تازه‌واردی که شروع خوبی داشتند، رتبه بدهم تا انگیزه‌ای برای فعالیت بیشتر ایجاد کرده باشم. لذا انگیزه و حال دوست عزیز و گرامی آرلینگتون برایم آشنا و ملموس و البته قابل تقدیر است.

اعتبار و تشکر ابزارهای موجود در کافه، برای ابراز ارادت و محبت به کاربران دیگر هستند و فی نفسه، ارزشمندند. البته هر کاربری ممکن است نظرات و قوانین خاصی برای استفاده از این دو ابزار داشته باشد که قابل احترام است. شخصاً فکر می‌کنم، تشکر از تلاش و وقتی که دیگران برای تهیه یک پست مفید می‌گذارند ولو ظاهر پست چندان آراسته و پرجلوه نباشد، کمترین کاری است که می‌توانم انجام دهم. سالها قبل سرکار خانم لمپرت که از نظر بنده، از بی‌نظیرترین کاربران کافه و قطع به یقین، تاثیرگذارترین فرد در حفظ انسجام کافه بودند و بهای سنگینی نیز در مواجهه با تندی‌ها و نامهربانی ‌ها بدون هیچ چشم‌داشتی پرداختند ولی هرگز از جاده اخلاق و بزرگواری در پاسخ به ناملایمات تعدی ننمودند، مطلب جامعی در باب تشکر مرقوم فرموده بودند که به نظرم آوردن بخشی از آن در نقل قول، به تنهایی تمام جوانب آن کلام را پوشش نمی‌دهد. در اینجا میتوانید پست ارزشمند ایشان را ملاحظه بفرمایید. زمانی موضوع اعتبار و تشکر چنان موجب دغدغه شده بود که بعضی از  دوستان پیشنهاد حذف آنها را دادند امّا نکته قابل توجه این است که اگر اعتبار و تشکر حذف شود، بسیاری از کاربران، فعالیت در فضاهایی مانند اینستاگرام را بر کافه ترجیح خواهند داد همچنان‌که اکنون هم بسیاری از کابران زبده سالهای گذشته در آن فضا فعالند.

زمانی در توفان حوادثی که سالها قبل بر کافه گذشت و من و خیلی دیگر از دوستان که اکثراً غایب هستند، در تب و تاب حفظ انسجام کافه بودیم و مدیریت محترم هم به شیوه خود در این راستا می‌کوشید، جناب سروان رنو، فرمایشی داشتند که اگرچه هنوز هم پذیرش آن، با توجه به امید سابقم به بازگشت دوستان، برایم آسان نیست ولی گذر عمر و کسب تجربه، آن را باورپذیرتر کرده است. فحوای کلام ایشان این بود که هر کاربر محترمی که بخواهد می‌تواند هر زمان خواست بیاید و فعالیت کند و اگر کاربری به هیچ عنوان و با هیچ وساطتی برنمی‌گردد، یا نظرش قابل تغییر نیست و یا کلاً دل بریده است.

ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم

امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم


دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند

از گوشهٔ بامی که پریدیم ، پریدیم


رم دادن صید خود از آغاز غلط بود

حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم

البته این کلام به آن معنا نیست که ما هم از چنان کاربرانی دل ببریم و یا خدای ناکرده تقصیر را بر گردن کسی بیندازیم که به هر دلیلی تمایل به بازگشت به کافه ندارد ولی درک موقعیت و پذیرش واقعیت، کمی از تشویش ذهن می‌کاهد. تنها نگرانی مهم در این باب، اطمینان از صحت و سلامت این دوستان غائب است که امیدواریم همگی شادکام و بدون ملال در کنار عزیزان خود باشند.

در پایان اول از همه به خودم یادآور می‌شوم زخم زبان از زخم شمشیر بدتر است. حالا شاید بر حسب شرایط ارتباط زبانی مستقیم با یکدیگر نداشته باشیم امّا پیام‌ها، واکنش‌ها و بسیاری از کارهای ما در فضای مجازی، خواسته یا ناخواسته پیامی را به دیگران، انتقال می‌دهد که شاید آزاردهنده یا ناامیدکننده باشد ولو شخصاً چنان پیامی را مدنظر نداشته باشیم. بسیاری از دوستانی که اکنون نیستند در اثر چنین پیام‌ها، برداشتها یا سوءتفاهم‌هایی قید شیرینی فعالیت در این محفل را زدند و دیگر بازنیامدند.

 

فرهنگ ایرانی، پر از رقابت است. از درس و دانشگاه و کار و ازدواج تا صف مایحتاج و خرید مسکن و خودرو و سفارت خارجی و ... شاید برای برخی دوستان، این محفل هم عرصه رقابت بوده باشد ولی به هر حال رقابت‌ها تا زمانی هست که رقیب باشد و اگر رقیب از میدان به در رفت، این میدان برای پیروز هم، دارای خوشی و کامیابی طولانی نخواهد داشت. یکی از سکانس‌های آخر داستان ماشاءالله پسر شمشیر در مجموعه خیرالله صندوقچه اسرار، زمانی بود که ترفند ماشاءالله برای فراری دادن یوسف مجلسی موثر افتاد و یوسف مجلسی از محله رفت ولی انگیزه و شور و حال ماشاءالله خان را هم با خود بُرد...

۱۴۰۲/۳/۴ عصر ۰۶:۳۵
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : رابرت, Emiliano, کوئیک, مارک واتنی, BATMAN, لوک مک گرگور, کنتس پابرهنه, Classic, مراد بیگ, سروان رنو
ارسال پاسخ