[-]
جعبه پيام
» <سروان رنو> نگاهی به فیلم نشانی از شر ( اورسن ولز ) ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=46&pid=4539
» <رابرت> متأسفانه "علی‌اصغر رضایی‌نیک" صداپیشه مکمل‌گو بر اثر سکته قلبی درگذشت. نمونه مصاحبه و خاطراتش: https://www.aparat.com/v/tTSqn
» <سروان رنو> مانند بهار و نوروز , سالی نو را به امید بهتر شدن و شکوفا شدن آغاز می کنیم [تصویر: do.php?imgf=org-685bcf6ba2581.png]
» <mr.anderson> سال نو همه هم کافه ای های عزیز مبارک! سال خوب و خرمی داشته باشید!
» <rahgozar_bineshan> سالی پر از شادکامی و تن درستی و شادی را برای همه دوستان آرزومندم!
» <BATMAN> به نظرم شرورترین شخصیت انیمیشنی دیزنی اسکاره/ چه پوستر جذابی! https://s8.uupload.ir/files/scar_vrvb.jpg
» <جیمز باند> من هم از طرف خودم و سایر همکاران در MI6 نوروز و سال نو را به همه دوستان خوش ذوق کافه شاد باش میگم.
» <ریچارد> سلا دوستان.گوینده بازیگراورسولاکوربیرودرسریال سرقت پول کیست
» <ترنچ موزر> درود بر دوستان گرامی کافه کلاسیک ، فرا رسیدن بهار و سال جدید را به همه شما سروران شادباش میگم و آرزوی موفقیت را در کار و زندگی برایتان دارم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> در سال گذشته بنده کم‌کار بودم در کافه، ولی از پُست‌های دوستان خصوصاً جناب رابرت و کوئیک و "Dude" بسیار بهره بردم. تشکر و بیش باد!
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مسابقه بزرگ
نویسنده پیام
خانم لمپرت آفلاین
مدیر بازنشسته
*****

ارسال ها: 394
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۵/۳
اعتبار: 61


تشکرها : 7981
( 8500 تشکر در 282 ارسال )
شماره ارسال: #1
مسابقه بزرگ

مسابقه بزرگ

The Great Race 1965

از یک مسابقه بزرگ و از تماشای فیلمی که یک کارگردان بزرگ یعنی بلیک ادواردز (خالق صبحانه در تیفانی و سری پلنگ صورتی) و بازیگران مشهوری چون تونی کورتیس، جک لمون، ناتالی وود و پیتر فالک دارد، چه انتظاری دارید؟

فیلم کمدی مسابقه بزرگ The Great Race  دستاورد باشکوهی از عوامل خبره مزبور می باشد و اگرچه یک شاهکار از آب در نیامده و در رده فیلمهای شاخص بلیک ادواردز قرار ندارد اما بهرحال فیلمی شاد و مفرح است که می تواند شما را ساعاتی به همراه خانواده سرگرم نماید.

داستان و فیلم نامه مسابقه بزرگ که کار مشترکی از خود بلیک ادواردز و آرتور راس است، از بس پرحاشیه است به یک هزارتو می ماند، سیاست بلیک ادواردز مبتنی بر اینکه هرچه فیلم پخش و پلا و شلوغتر باشد کمدی تر هم می شود در سناریوی مسابقه بزرگ بخوبی اعمال شده است و همین سبب گردیده ساخت فیلم بسیار پرهزینه شود چرا که پای یک رالی بزرگ دور دنیا مطرح است و سوای فیلم برداری مناظر واقعی و غیراستودیویی در نقاط مختلف جهان به لطف فیلمبرداری استادانه راسل هارلن که برایش نامزدی اسکار را به ارمغان آورد، حتی به کوچکترین جزییات نیز با دست و دلبازی پرداخته شده است، کافیست لباسهای رنگارنگ و مجلل ناتالی وود را در این فیلم با طراحی خانم ادیت هد از مدنظر بگذارنیم که به نوعی یک شوی مد در دل فیلم به راه انداخته است.

ادواردز البته رویه آشنای دیگری را نیز در این فیلم دنبال می کند و آن پررنگ کردن مسئله جنسیت است. قهرمان زن فیلم مگی دوبوآ (ناتالی وود) زنی مستقل و سمج و درپی تصاحب شغلی است که آن زمان تنها مختص مردان بود. او کلاه بلند بر سر می گذارد و سیگار برگ می کشد و از انجام کارهای مردانه وخطرناک ابایی ندارد. قهرمان مرد لسلی بزرگ (تونی کورتیس) با لطافت خاص در رفتار و گفتار و پوشش خود بیشتر شبیه زنان است حتی اسمش نیز زنانه می نماید. هردو شخصیت شمشیرباز قهاری هستند بعبارتی سعی شده زن دست کمی از مرد داستان نداشته باشد. از این رو فیلم مسابقه بزرگ در بین فیلمهای فمنیستی ادواردز بالاترین رتبه را دارد مخصوصا که از نادر فیلمهای دهه شصت میلادی است که به مسئله نهضت زنان برای تساوی حقوق زن و مرد اشاره کرده است گرچه پردازش به این واقعه فراگیر اجتماعی در انبوه حواشی و داستانهای جانبی فیلم کمرنگ و شاید تا حدی لوث شده باشد.

در سکانس های آغازین فیلم شاهد نمایش های بلندپروازانه و جسورانه لسلی بزرگ (تونی کورتیس) در بالون و قایق هستیم.  او در لباس سفید با کاراکتری کاملا سفید در مقابل پروفسور فیت سیاه پوش با شخصیت سیاهش رقابت می کند. واپسین رقابت همان رالی بزرگ نیویورک تا پاریس است که لسلی برای تبلیغ اتوموبیل های آمریکایی قصد راه انداختنش را دارد. مگی دوبوآ ژورنالیست مستقل که خود را بزور تحت قرارداد روزنامه نیویورکی درآورده برای گزارش لحظه به لحظه رالی ابتدا در قالب یک رقیب و سپس به عنوان همراه و نقشه خوان لسلی جریان مسابقه را دنبال و اخبار داغ رابه روزنامه اش توسط یک کبوتر نامه بر می فرستد. پروفسور فیت و دستیارش مکس نیز با اتوموبیل چندکاره ابداعیشان می خواهند به هرقیمتی شده در این مسابقه انتقام شکستهای پیشین را گرفته و پیروز رالی شوند. رالی پرسرو صدای نیویورک- پاریس آغاز می شود درحالیکه در فرسنگ به فرسنگ خود ماجراهایی متنوع، پر زرق و برق و مستقل از سوژه اصلی فیلم دارد...

مسابقه بزرگ چیزی حدود دوساعت و ده دقیقه طول می کشد ولی در این مدت شما هرچیز خنده دار دیگری را هم می توانید به غیر از خود مسابقه متصور شوید چرا که تمامی مولفه های ژانر بزن بکوب را در  کمدی اتوموبیلی خود دارد، از دعوا و بزن بزن مضحک کافه ای تا کمدی بورلسک با رقص و آوازهای زیبا، و از همنشینی با خرس قطبی در کوران برف آلاسکا گرفته تا سکانس کلیشه ای پرتاب کیک (جشن پای) در آشپزخانه دربار کارپانیا...هرچند به نظر من سکانس اخیر با وجود تقلیدی بودنش از خنده دارترین بخشهای فیلم است و البته بسیار پرزحمت گرفته شده وهمین ارزشش را بالاتر می برد وقتی بدانید که پنج روز زمان و چهار هزار کیک صرف آن شده است!...

شاید فیلم کمی طولانی با سیری کند و گیج کننده به نظر برسد چراکه به سوژه اصلی که خود رالی است به نسبت حواشی نامربوط آن کمتر پرداخته شده است و این عدم انسجام بیننده را گاه کاملا از خط سیر اصلی داستان خارج می کند. ولی به لطف دوعامل انگیزه ساز تماشاچی تا پایان مسابقه بزرگ را دنبال می کند. یکی از این عوامل که در واقع بزرگترین ناجی فیلم است بازی استادانه جک لمون در نقش پروفسور فیت رقیب هیستریک و حسود لسلی بزرگ است.

لمون درنقش آنتاگونیست آنچنان باانگیزه و زیبا ظاهر می شود که در پایان بیننده از موفقیت و برنده شدن او در مسابقه خرسند می گردد. البته شخصیت پردازی پروفسور فیت نیز محبوبیت او را دوچندان کرده است، مخصوصا در سکانس پایانی که لسلی برای اثبات عشقش به مگی دوبوآ درست قبل از خط پایان کنار برج ایفل ماشینش را متوقف می کند تا از او خواستگاری نماید و پروفسور که با گذاشتن از کنار او و ردکردن خط پایان، این برد را جوانمردانه نمی داند و لسلی را دعوت به رقابت دریک مسابقه برگشتی از پاریس به نیویورک می نماید.  البته لمون نقش دیگری را نیز دریکی از ماجراهای حاشیه ای بخوبی ایفا می کند؛ پرنس فردریک دائم الخمر و ساده دل که آماده تاجگذاری در کشور اروپایی خیالی کارپانیا است اما درآشکار و خفا اطرافیانش درحال خیانت و انقلاب علیه او هستند و او اما الکی خوش است و تنها خنده هایی به سبک وودی وود پکر تحویلشان می دهد.

در نقطه مقابل جک لمون، بازی یکنواخت تونی کورتیس را در کاراکتر لسلی می بینیم که گاهی چنان بی انگیزه و بی تفاوت است که برای تماشاچی کسالت آور می شود البته به نظر می رسد در پردازش شخصیت لسلی مخصوصا نوعی رخوت جنتلمن مآبانه گنجانده شده باشد. شاید تنها درخشش وی در همان لحظاتی است که دندان یا چشمانش برق می زنند!... بهرحال تقابل لمون و کورتیس در فیلم مقبول و دیدنی است و بقول منتقد معروف امانوئل لوی  شیمی این دو با هم جور درآمده است!

ناتالی وود در قالب مگی دوبوآی زیبا، قاطع و آب زیرکاه و پیتر فالک درنقش مکس دستیار پروفسور فیت هم بخوبی هنرنمایی کرده اند و عامل مهم دیگر در جذابیت و پیشبرد  داستان هستند. زوج مکس و پروفسور، لورل و هاردی وار عمده بار کمدی داستان را بردوش می کشند و با وجود مضحک بودن تمامی رفتار و کارهایشان، بسیار باورپذیرتر و دلچسب تر از لسلی بزرگ اتو کشیده و عصاقورت داده هستند. فیت و مکس ، می خواهند همان لورل و هاردی کمدی کلاسیک های افسانه ای باشند چنانچه در اول عنوان بندی ابتدایی فیلم نیز خود ادای احترامی به لورل و هاردی می کند.

البته این تیتراژ یک ادای احترام دیگر درقالب پیامی کلاسیک و سینمایی دارد: "خانمها لطفا کلاهتان را بردارید!" که یادآور سال 1910 وبرپایی سالن های کوچک تئاتر درآمریکا به منظور نمایش فیلمهای صامتی بود که تازه به دنیای هنر عرضه وبسیار مورد اقبال عموم واقع شده بودند . همیشه پیش از شروع فیلم صامت جهت آموزش های عمومی به تماشاچیان یکسری پیام اجتماعی بصورت تصویر پخش می شد و یا پوستر شده روی دیوار سالنها می درخشید و  از آنجا که درآن زمان خانمها کلاه های بزرگ برسر می گذاشتند که می توانست مانع دید تماشاگران پشت سرشان در سالن شود، این پیام هم بصورت فولکلوریک رایج گردید و وارنربروس هم از آن بصورت نمادین در ابتدای تیتراژ فیلم  «مسابقه بزرگ» استفاده نمود.

شاید بیننده با تماشای این فیلم به یاد فیلمهای بزرگی چون دور دنیا در هشتاد روز 1956 ساخته مایکل آندرسون و دنیای دیوانه دیوانه دیوانه 1963 از استنلی کرامر بیفتد و پربیراه نیست اگر بگوییم مسابقه بزرگ در برخی جهات وام دار این قبیل فیلمهاست. در این میان از ماجرای تاجگذاری پرنس فردریک نیز باید یاد کرد که برداشتی طنز از فیلم زندانی زندا محصول سال 1937 جرج کرامول می باشد و همچنان که گفته شد اعمال و رفتار زوج مکس و پروفسور نیز برگرفته از ماجراهای کلاسیک لورل و هاردی است.

از نکات شاخص فیلم موسیقی آن از هنری مانچینی کبیر می باشد که به ویژه ترانه زیبای The sweetheart tree   که مگی دوبوآ با گیتار می نوازد و می خواند رنگ و بویی لطیف و عاشقانه به کمدی بزن بکوب ادواردز بخشیده است وبخشی از اقبال عموم به خاطر گل کردن همین ترانه زیبا نوشته جانی مرسر و با صدای مخملی خانم جکی وارد است که روی صدای ناتالی وود دوبله شده بود.

مسابقه بزرگ در زمان اکران با نقدهای چندان مثبت مواجه نشد، شاید انتظارات منتقدین و اهالی سینما از بلیک ادواردز بیش از این کمدی اسلپ استیک بود اما در مراسم اسکار 1966 نامزد بهترین سینماتوگرافی، بهترین ادیت فیلم ، بهترین موسیقی و ترانه اصلی گردید ولی تنها یک آدمک طلایی آن هم اسکار بهترین افکت صدا را از آن خود کرد. درحالیکه از یک مسابقه بزرگ با این همه کبکبه و دبدبه بیش از اینها انتظار می رفت...


در مسلخ عشق جز نکو را نکشند ... روبه صفتان زشت خو را نکشند
۱۳۹۴/۷/۹ عصر ۰۵:۱۶
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : نیومن, کنتس پابرهنه, پیرمرد, Classic, اسکورپان شیردل, زینال بندری, Memento, BATMAN, لو هارپر, حمید هامون, سروان رنو, مگی گربه, Princess Anne, Keyser, زرد ابری, واتسون, rahgozar_bineshan, L.B.Jefferies, هایدی, باربوسا
ارسال پاسخ