[-]
جعبه پيام
» <سروان رنو> نگاهی به فیلم نشانی از شر ( اورسن ولز ) ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=46&pid=4539
» <رابرت> متأسفانه "علی‌اصغر رضایی‌نیک" صداپیشه مکمل‌گو بر اثر سکته قلبی درگذشت. نمونه مصاحبه و خاطراتش: https://www.aparat.com/v/tTSqn
» <سروان رنو> مانند بهار و نوروز , سالی نو را به امید بهتر شدن و شکوفا شدن آغاز می کنیم [تصویر: do.php?imgf=org-685bcf6ba2581.png]
» <mr.anderson> سال نو همه هم کافه ای های عزیز مبارک! سال خوب و خرمی داشته باشید!
» <rahgozar_bineshan> سالی پر از شادکامی و تن درستی و شادی را برای همه دوستان آرزومندم!
» <BATMAN> به نظرم شرورترین شخصیت انیمیشنی دیزنی اسکاره/ چه پوستر جذابی! https://s8.uupload.ir/files/scar_vrvb.jpg
» <جیمز باند> من هم از طرف خودم و سایر همکاران در MI6 نوروز و سال نو را به همه دوستان خوش ذوق کافه شاد باش میگم.
» <ریچارد> سلا دوستان.گوینده بازیگراورسولاکوربیرودرسریال سرقت پول کیست
» <ترنچ موزر> درود بر دوستان گرامی کافه کلاسیک ، فرا رسیدن بهار و سال جدید را به همه شما سروران شادباش میگم و آرزوی موفقیت را در کار و زندگی برایتان دارم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> در سال گذشته بنده کم‌کار بودم در کافه، ولی از پُست‌های دوستان خصوصاً جناب رابرت و کوئیک و "Dude" بسیار بهره بردم. تشکر و بیش باد!
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 9 رای - 4.22 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موسیقی اصیل
نویسنده پیام
سناتور آفلاین
مشتری کافه
*

ارسال ها: 647
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۲/۴
اعتبار: 36


تشکرها : 3690
( 4535 تشکر در 390 ارسال )
شماره ارسال: #41
RE: موسیقی اصیل

(۱۳۹۰/۳/۲۴ عصر ۰۶:۴۰)دن ویتو کورلئونه نوشته شده:  

به نقل از ویکی پدیا :

((خانم ملوک ضرابی (زاده ۱۲۸۹ خورشیدی در کاشان , درگذشته ۱۳۷۸ خورشیدی در تهران)

از سیزده سالگی فعالیت‌های هنری خود را آغاز کرد. وی مدتی نزد خواننده معروف، [اقبال آذر]] آواز را فراگرفت و صفحه‌هائی از او ضبط شد و از دیگر اساتیدش حسین طاهرزاده (دو سال)، حاجی‌خان ضربگیر (یک سال برای تنبک) بودند. با تأسیس رادیو، به آنجا رفت و در بعضی از برنامه‌ها شرکت می‌جست. ضرابی در نمایشنامه‌های جامعه باربد به‌سرپرستی مهرتاش همکاری داشت و در خواندن تصنیف و آهنگ‌های ضربی ماهر بود. از این بانوی خواننده صفحه‌های بسیاری باقی‌مانده که بهترین معرف هنری او است

ملوک ضرابی در سال ۱۳۷۸ در آپارتمان شخصی اش در سن ۸۹ سالگی زندگی را وداع گفت.))

همکاری ایشان با بزرگان موسیقی این سرزمین موجب شده تا از  ایشان اجراهای ماندگاری به یادگار بماند که میراث ارزشمندی برای موسیقی ایران محسوب میشود .

اولین اجرای تصنیف معروف (( مرغ سحر )) توسط این بانو اجرا شده و به دنبال محبوبیت آن توسط دیگر هنرمندان این مملکت نیز اجراهای متعددی را به دنبال داشت ...

یکی از ماندگارترین و معروفترین آثار اجرا شده توسط سرکار خانم قمرالملوک ضرابی (( آهوی وحشی )) ( چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را ... )) با شعر لسان الغیب حافظ شیرازی می باشد که بین علاقمندان به موسیقی اصیل ایرانی محبوبیت خاص خود را دارد . تقدیم به همه دوستان محترم کافه :

http://www.4shared.com/get/tzoZqxNW/Molo...http://www.4shared.com/get/tzoZqxNW/Molouk_Zarrabi_-_Ahooye_Vahshi.html;jsessionid=EEB3FA8CDB9420058BCE577E0645

 (( چه خوش صيد دلم كردي بنازم چشم مستـت را

كه كس آهوي وحشي را ازاين خوش تر نمي گيرد


خدا را رحمي اي ليلي كه مجنون سر كويش

در ديگــــر نمي دانــد ره ديگــر نمـــي گيــــرد


با عاشقان بيدل تا چــند نـاز و عشـــوه

بر بيـدلان مسكيـن تا كـي جفـا و زاري


از عشقت اي نگارم در ســوز و التهـابم

گر حال من بداني دانم كه رحم آري


من هم به عشقت اي دل پابند و بيقرارم

 خـون شد دلم خدايا زين صبر و بيقراري ... ))

یا حق ...

من نمی خواستم این مطلب رو اینجا بزنم دوستان ببخشید.یک خاطره از بابای خدابیامرزم بود.قبل از انقلاب خدا بیامرز یه تاکسی داشت ،همون طور که می دونید ملوک ضرابی بیشتر درآمد خودش از راه خوندن رو به فقیر و فقرا می داد.بابام تعریف می کرد یه شب جمعه فکر کنم دم سلسبیل یه مسافر زدم یه خانم درشت هیکل در رو باز کرد اومد نشست صندلی جلو ،می گفت من اعتراض کردم گفتم خانم اگرالان افسر ببینه مسافر اومده صندلی جلو نشسته ماشینو می خوابونه و جریمه می کنه. بابام می گفت اون زنه با گردن کلفتی گفت ملوک ضرابی سبیل اون افسر رو دود میده که کسی جلوت رو بگیره.

۱۳۹۰/۴/۸ عصر ۰۶:۳۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : ژان والژان, بانو, دن ویتو کورلئونه, سم اسپید, مگی گربه, الیشا, گرتا, میثم, حمید هامون, Papillon, زبل خان, زرد ابری, دزیره, رزا, سی.سی. باکستر, dered, آقای همساده, باربوسا, ماهی گیر
حمید هامون آفلاین
مرد آرام!
***

ارسال ها: 122
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۴/۳
اعتبار: 51


تشکرها : 9428
( 2163 تشکر در 56 ارسال )
شماره ارسال: #42
RE: موسیقی اصیل

(۱۳۹۰/۲/۳۱ عصر ۰۳:۲۴)دن ویتو کورلئونه نوشته شده:  

...... اکثر ما این ملودی زیبا رو با صدای مرحوم استاد غلامحسین بنان شنیدیم که الحق هم زیبا بوده  .......

(( تا بهار دلنشین آمده سوی چمن

ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن..........))

شاید برایتان جالب باشد که بدانید این ترانه اولین بار برای فیلم طوفان زندگی ساخته علی دریا بیگی در سال 1327 اجرا شد که جزو اولین فیلمهای ساخته شده در تاریخ سینمای ایران است و تا آنجایی که من اطلاع دارم فیلم در گیشه نیز شکست خورد.

مشخصات موسیقایی فیلم :

موسیقی: روح الله خالقی-ابوالحسن صبا

اعضای مطرح ارکستر : ضرب : حسین تهرانی-پیانو:مرتضی محجوبی

اجرای موسیقی : ارکستر انجمن موسیقی ملی به رهبری روح الله خالقی

با آثاری از : درویش خان-کلنل علینقی وزیری و روح الله خالقی

اشعار : رهی معیری

خوانندگان : استاد بنان و اعلم دانایی

تنظیم رقص قوچانی  : بدری ملاح

رقص : مادام اسکامپی و ماری نصیر زاده.

رقیه چهره آزاد و شوکت(ژاله) علو آشناترین عوامل غیر موسیقایی فیلم هستند که در نقشهای فرعی ظاهر شده اند

((مرجع: فیلمشناخت ایران - فیلم شناسی سینمای ایران 1309-1357 عباس بهارلو (غلام حیدری سابق!)-نشر قطره ))


من غرقِ غرق زاده شدم
دریا به قدر خاطره هایم عمیق بود
۱۳۹۰/۵/۱۹ عصر ۰۷:۱۵
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : بانو, اسکورپان شیردل, دن ویتو کورلئونه, مگی گربه, الیشا, گرتا, میثم, Papillon, ژان والژان, زبل خان, رزا, dered, خانم لمپرت, آقای همساده, باربوسا, ماهی گیر
حمید هامون آفلاین
مرد آرام!
***

ارسال ها: 122
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۴/۳
اعتبار: 51


تشکرها : 9428
( 2163 تشکر در 56 ارسال )
شماره ارسال: #43
RE: موسیقی اصیل

اولین ترانۀ هایده، آخرین سرودۀ رهی معیری!

از اوایل تابستان آن سال می دانستم که (تجویدی) خواننده ای جدید کشف کرده است. خود او حرفی نمی زد. اما دوستم (فریدون) که مدیر فروش کارخانۀ مهندس ارجمند بود و با خانوادۀ این خوانندۀ جدید رفت و آمد داشت می گفت: تجویدی مشغول تعلیم دادن به خواهر مهستی است*، به گمان من اوج صدای این خانم به مراتب بیشتر از مهستی است و به زودی در سراسر ایران مشهور خواهد شد. یکی دوماه گذشت، شبی که با تجویدی (و اسدالله ملک و محجوبی) در فشم میهمان بودیم بعد از شام تجویدی را زیر سوال کشیدم.

-          شنیده ام خوانندۀ جدیدی کشف کرده ای؟

-          از کجا شنیده ای؟

-          از یک دوست که با خانوادۀ این خانم رفت و آمد دارد.

کمی سکوت کرد و بعد گفت:

-          چه استعدادهایی در گوشه و کنار این شهر عاطل و باطل مانده اند و ما خبر نداریم.

گفتم:

-          البته این افراد اکثرا به دلایلی حاضر نیستند قدم در عالم هنر بگذارند، مردم هنوز هم خوانندگان و نوازندگان را مطرب خطاب می کنند.

گفت: برحسب تصادف در یک مجلس میهمانی با این خانم آشنا شدم. اول خیال کردم اوهم مثل خیلی ها که ادعا می کنند صدایی دلنشین دارند ولی آوازشان در حد آدمهای معمولی است، می خواند. اما وقتی دهان باز کرد و یکی از آهنگهای مرا خواند، مات و متحیر سر جایم میخکوب شدم، آن حنجرۀ باز و صدای زنگ دار که در کمتر کسی یافت می شود یک لحظه مرا به یاد (قمر و روح انگیز) انداخت. خواستم همان دقیقه از او دعوت کنم تا در برنامه های رادیو شرکت کند اما به نظرم رسید که ممکن است همسرش و اعضای خانواده اش مخالفت کنند در حالیکه اینطور نبود، هم خود خانم و هم اعضای خانواده اش موافقت کامل داشتند و همان شب قول و قرارهایم را گذاشتم.

پرسیدم:

-          چه مدت طول می کشد تا او آماده شود؟

جواب داد:

-          شاید دوسه ماه.

بعد از آن هروقت در راهروهای رادیو با تجویدی روبرو می شدم می گفت: دیگر چیزی نمانده، به زودی یک تک خال بزرگ به زمین می زنم.

دو سه ماه بعد، گویا ماه اخر پاییز بود که شنیدم تجویدی می خواهد آخرین آهنگش را با صدای خوانندۀ جدید ضبط کند، با عجله به شورای موسیقی رفتم، تجویدی نبود اما گفتند که از ارکستر برای ساعت 10 شب دعوت شده است. برایم تعجب آور بود، معمولا ارکسترهای بزرگ برنامه برای ضبط برنامه های تازه از ساعت 7 در استودیوی بزرگ رادیو ایران حاضر می شدند. چون ضبط یک ترانه، ساعتها وقت می گرفت و گاهی به روزهای بعد موکول می شد.

شب، تا ساعت 8 نشستم و برنامه های صبح فردا را آماده کردم. در حیاط رادیو (اکبر مشکین) را دیدم که با (سروش) قدم می زد. او هم خبر داشت که قرار است تجویدی خوانندۀ جدیدش را امشب به استودیو بیاورد درضمن خبر مهم دیگری هم داشت که برای من خیلی جالب بود. می گفت: گویا امشب رهی معیری هم می آید تا شاهد ضبط آهنگی باشد که شعرش از اوست.

رهی مدتها بود که به علت بیماری به رادیو نمی آمد. او عضو شورای عالی موسیقی بود و خدمات او در تمام دورانی که در جلسات شورا شرکت می کرد مورد توجه قرار می گرفت زیرا در تصحیح اشعاری که در اختیارش می گذاشتند وسواس خاصی داشت و اجازه نمی داد اشعار سست و بی معنی به روی آهنگها گذاشته شود.

شب، اعضای ارکستر آمدند و تجویدی مدتی اصل آهنگ را با آنها تمرین کرد، بعد خوانندۀ جدید آمد، یک خانم خوش صورت و کمی چاق که همین مسئله اورا زنی میانسال معرفی می کرد.

هیچکس حرفی نمی زد، همه سکوت کرده بودند و منتظر آغاز ماجرا بودند، با این حال جای تردید نبود که تجویدی با ان سوابق درخشان هرگز دچار اشتباه نمی شود و می داند چه کسی را انتخاب کند.

ساعت نزدیک 11 شب بود که یک اتوموبیل جیپ جلوی در استودیوی شمارۀ 8 توقف کرد، رهی معیری مثل همیشه تمیز و مرتب از داخل آن بیرون آمد، دستمالی به دست داشت که سعی می کرد با آن نیمی از چهره اش را بپوشاند. آخر او از سرطان استخوان رنج می برد و نمی خواست کسانی که چهرۀ خندان و صورت باز و شفافش را دیده بودند، صورت تکیده و بیمارگونۀ اورا ببینند.

تازه ما متوجه شدیم که چرا ساعت 11 شب را برای اجرای برنامۀ موسیقی درنظر گرفته اند. این تقاضای رهی بوده که نمی خواسته است هنگامی به رادیو بیاید که دوستان و همکارانش هنوز مشغول به کار هستند. رهی در طول مدت بیماری اش، جز به چندتن از افراد فامیل هرگز به دوستانش اجازه نداد تا از او عیادت کنند.

با امدن رهی که گویا همه انتظارش را می کشیدند، ارکستر آمادۀ نواختن شد و خانم خواننده اولین آواز آزمایش خودش را خواند. براستی که صدایی دلنشین داشت و به قول تجویدی، حق مطلب را ادا می کرد. ترانۀ ((آزاده ام من)) در واقع آخرین ترانۀ رهی بود. ترانه ای که با آن ((هایده)) متولد شد، و در مدتی کوتاه شهرت و معروفیت را فراوانی پیدا کرد. از آن شب به بعد، تا روزی که ترانۀ ((آزاده ام)) از برنامۀ ((شما و رادیو)) پخش شدمن این خوانندۀ تازه نفس را ندیدم. روزی که به استودیو آمد تا قبل از پخش برنامه از خودش صحبت کند، چهره اش پریده رنگ به نظر می رسید، حتی موقع حرف زدن چند کلمه را جابجا کرد که البته در رادیو از این اتفاقات زیاد می افتد و هر اشتباهی قابل جبران خواهد بود مگر آنکه برنامه به طور مستقیم یا به قول معروف ((زنده)) پخش شود. هنگامی که به شهرت رسید و ترانه هایش که اکثرا از جهانبخش پازوکی بود بر سر زبان ها افتاد، رفته رفته روابطش با رادیو و رادیویی ها کمتر شد، به این صورت که مثلا برای شرکت او در یکی از برنامه های شما و رادیو می بایستی یکی دو هفته قبل زمان اجرای برنامه را تعیین می کردند وگرنه این خوانندۀ گرفتار و پرکار به این آسانی ها به دام نمی افتد.

به یاد دارم که یک روز قرار گذاشتیم هایده و مهستی، این دو خواهر هنرمند در یکی از برنامه های شما و رادیو شرکت کنند چون شایع شده بود که بین آنها شکرآب شده است. مسئولان رادیو، بنا به دلایلی می خواستند به این شایعات پایان بدهند و به همین جهت ترتیب اجرای آن برنامه را دادند.

روزی که قرار بود برنامه ضبط شود، مهستی آمد ولی هایده حاضر نشد، به او تلفن زدند. دلایلی آورد که ظاهرا قانع کننده نبود. مسئولان رادیو که از این (تمرد) ناخشنود به نظر می رسیدند دستور دادند تا نوارهای هایده به مدت سه ماه از شبکۀ سراسری رادیو پخش نشود و این در حقیقت یک ضربۀ کاری بود چرا که با عدم پخش ترانه های یک خواننده از رادیو، چه بسا که بسیاری از مردم نام آن خواننده را نیز به فراموشی بسپارند، به علاوه هر شعر و ترانۀ تازه ای که در صفحات گرامافون یا روی نوار ضبط می شد، برای اولین بار از برنامۀ شما و رادیو به گوش علاقمندان می رسید و این خود تضمینی بود برای فروش بیشتر صفحه یا نوار.

خوشبختانه هایده خیلی زود به اشتباهیی که مرتکب شده بود پی برد و دو هفته بعد، هر دو خواهر یعنی مهستی و هایده در برنامۀ شما و رادیو شرکت کردند و گفتگوی آنها، در آغاز برنامه، خیلی به دلها نشست.

هایده را، از آن پس گاه و بیگاه در راهروهای رادیو می دیدم و عجیب اینکه با هم سلام و علیکی هم نداشتیم. او که هرگز خیال نمی کرد من در کار تنظیم و اجرای برنامۀ شما و رادیو دخالتی داشته باشم، معمولا با (شاهرخ نادری) مسئول تهیۀ برنامه تماس می گرفت و کارهایش را از طریق او انجام می داد.

وقتی به نیویورک کوچ کردم، یک شب در خانۀ دوستی (دکتر م-ز) هایده را با محمد حیدری و داریوش و چند نفر دیگر دیدم. این دوست من یعنی همین (دکتر م-ز) مرد هنردوست و هنرپروریست. در خانه اش آرشیوی از ترانه های اصیل و قدیمی دارد که از ظلی و اقبال سلطان و تاج اصفهانی گرفته تا سعادتمند قمی و پروانه و هایده و مهستی و پوران و غیره را در آن می توان یافت.

از قضا یک روز من هم با شنیدن یکی از صفحاتی که در سال 1325 خوانده بودم دچار بهت و حیرت شدم. دکتر از روی آن صفحه نواری گرفته بود که من هم یک کپی آنرا دارم.

منبع: خاطراتی از هنرمندان – پرویز خطیبی** – انتشارات معین

*مهستی هم قبل تر توسط مرحوم رهی به تجویدی معرفی شده بود که داستان خواننده شدن او در کتاب بیژن ترقی به زیبایی آمده است.

** پرویز خطیبی: نویسنده ، ترانه سرا، کارگردان، فیلمنامه نویس و .... !

آزاده

با آنكه همچون اشك غم بر خاك ره افتاده ام من

با آنكه هر شب ناله ها چون مرغ شب سرداده ام من

در سر ندارم هوسي ،چشمي ندارم به كسي ،آزاده ام من

 با آنكه از بي حاصلي سر در گريبانم چو گل

شادم كه از روشن دلي پاكيزه دامانم چو گل

 خندان لب و خونين جگر مانند جام باده ام ، آزاده ام من

 يارب چو من افتاده اي كو؟      افتاده آزاده اي كو؟

تا رفته از جانم برون سوداي هستي

 آسوده ام آسوده از غوغاي هستي

گلبانگ مستي آفرين همچون رهي سرداده ام من

مرغ شب آهنگم ولي در دام غم افتاده ام من

خندان لب و خونين جگر مانند جام باده ام،  آزاده ام من


پی نوشت : وقتی که زمانی حدود یک ساعت با شوق و ذوق فراوان مشغول تایپ این متن بودم و دنبال فایلی از ترانه بودم متوجه شدم که متن فوق عینا در ویکی پدیا گذاشته شده.نمی دانم بخندم یا ناراحت باشم.........!


من غرقِ غرق زاده شدم
دریا به قدر خاطره هایم عمیق بود
۱۳۹۰/۹/۲۲ عصر ۰۸:۳۲
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : پاشنه طلا, گرتا, سناتور, ژان والژان, میثم, بانو, پایک بیشاپ, دن ویتو کورلئونه, الیشا, مگی گربه, چارلز کین, Papillon, الیور, سروان رنو, کاترین جویس, زبل خان, رزا, dered, خانم لمپرت, آقای همساده, پیر چنگی, باربوسا, ماهی گیر
دن ویتو کورلئونه آفلاین
پیشکسوت
*

ارسال ها: 1,074
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۸/۱۰
اعتبار: 53


تشکرها : 1834
( 10943 تشکر در 271 ارسال )
شماره ارسال: #44
RE: موسیقی اصیل

تجدید خاطره ای کنیم با غزلی ناب از سعدی به روایت جناب آقای جمال الدین منبری ...

هر بار شنیدنش از رادیو در دوران نوجوانی ، ما را در هر حال که بودیم مجبور به درنگ می کرد ... یادش بخیر ...

http://s1.picofile.com/file/7224190000/Y...http://s1.picofile.com/file/7224190000/Yad_e_t

((  هر که دلارام دید از دلش آرام رفت

چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت


یاد تو می‌رفت و ما عاشق و بی‌دل بدیم

پرده برانداختی کار به اتمام رفت

ماه نتابد به روز چیست که در خانه تافت

سرو نروید به بام کیست که بر بام رفت

مشعله‌ای برفروخت پرتو خورشید عشق

خرمن خاصان بسوخت خانگه عام رفت

عارف مجموع را در پس دیوار صبر

طاقت صبرش نبود ننگ شد و نام رفت

گر به همه عمر خویش با تو برآرم دمی

حاصل عمر آن دمست باقی ایام رفت

هر که هوایی نپخت یا به فراقی نسوخت

آخر عمر از جهان چون برود خام رفت

ما قدم از سر کنیم در طلب دوستان

راه به جایی نبرد هر که به اقدام رفت

همت سعدی به عشق میل نکردی ولی

می چو فروشد به کام عقل به ناکام رفت ... ))

تقدیم به میثم  شوریده سر و حمید هامون بی دل !

یا حق ...


من با این حرفی که می زنید کاملا مخالفم . ولی حاضرم جانم را بدهم تا شما حق داشته باشید این حرف را بزنید ... ولتر
۱۳۹۰/۱۰/۴ عصر ۱۲:۲۸
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : گرتا, چارلز کین, الیشا, حمید هامون, بانو, Papillon, پایک بیشاپ, الیور, سروان رنو, میثم, کاترین جویس, ژان والژان, زبل خان, رزا, مگی گربه, dered, oceanic, آقای همساده, باربوسا, ماهی گیر
الیشا آفلاین
عاشق اینگرید برگمن
*

ارسال ها: 98
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۳/۲۵


تشکرها : 4486
( 1245 تشکر در 62 ارسال )
شماره ارسال: #45
RE: موسیقی اصیل

با سلام خدمت دوستان کافه:heart:

با تشکر از بانوی عزیز

تجدید خاطره ای کنیم از استاد ایرج:lovve:

آرشیو الیشا

[تصویر: 1324888833_865_e9968ce7a7.jpg]

الیکا خواجه امیری و استاد ایرج و احسان خواجه امیری

شرمنده بابت عکس حسش نبود روتوش کنم

شعر: من یه پرندم

من یه پرندم آرزو دارم تو باغم با شی
من یه خونه ی تنگ و تاریکم کاشکی تو بیای چراغم باشی
هر جا که باشم هر چی که باشم تو باید باشی
تا زنده باشم می میرم اگه از تو جدا شم
می میرم اگه از تو جدا شم
اگه تاریکم اگه روشنم اگه پاییزم اگه بهارم
تو رو دوست دارم
تو رو دوست دارم

مثل هر کسی که دوست می داره جسم و جونشو

مثل اسمونی که ستاره شو یا ستاره ای که اسمونشو
اگه تاریکم اگه روشنم اگه پاییزم اگه بهارم

تو رو دوست دارم

تو رو دوست دارم

مثل هر کسی که دوست می داره جسم و جونشو


من یه پرنده م ارزو دارم تو باغم با شی

من یه خونه ی تنگ و تاریکم کاشکی تو بیای با شی
هر جا که باشم هر چی که باشم تو باید باشی
تا زنده باشم می میرم اگه از تو جدا شم
می میرم اگه از تو جدا شم
اگه تاریکم اگه روشنم اگه پاییزم اگه بهارم
تو رو دوست دارم
تو رو دوست دارم


خواننده: ایرج

لینک دانلود


مهم نیست که تو واقعا گریه کنی. مهم این است که تماشاگران فکر کنند تو داری گریه می‌کنی. اینگرید برگمن
۱۳۹۰/۱۰/۴ عصر ۰۶:۳۴
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : بانو, ژان والژان, Papillon, بهزاد ستوده, پایک بیشاپ, حمید هامون, زاپاتا, دن ویتو کورلئونه, الیور, سروان رنو, میثم, کاترین جویس, زبل خان, مگی گربه, رزا, dered, فورست, آقای همساده, باربوسا, ماهی گیر
دن ویتو کورلئونه آفلاین
پیشکسوت
*

ارسال ها: 1,074
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۸/۱۰
اعتبار: 53


تشکرها : 1834
( 10943 تشکر در 271 ارسال )
شماره ارسال: #46
RE: موسیقی اصیل

سلام بر دوستان ...

هر وقت که با خودم فکر میکنم اگر این سالیان طولانی سکوت جناب آقای گلپایگانی به سکوت نگذشته بود ، چه آهنگهایی می تونست به ذخایر موسیقی ایران اضافه بشه ، بی اختیار غمی بر دلم می نشینه ... صدایی کم نظیر و پر طنین ... صدایی که از همون دوران کودکی با گوش ما آشنا بود چرا که همدم خلوت های پدر بود این صدا ... و ظاهرا عشق به این صدا شد یک خصیصه موروثی برای ما ...

دعوت می کنم برای با هم شنیدن آهنگ ماندگار (( دریغا )) با صدای گلپای عزیز ...

به آهنگسازی جناب اقای بزرگ لشگری .

 http://s2.picofile.com/file/7227770428/Golpa_Darigha.mp3.html

(( خدایا خدایا

چرا از من او را گرفتی که ماتم بگیرم

من این سوی دنیا تو آن سوی دنیا

چرا درد خود کم بگیرم ...

ز روزی که رفته ز پیشم او نامه ننوشته

ز خاطر مگر برده او از دل یاد بگذشته

دریغا گذشته گذشته ...

خدایا همه هستی ام را گرفتی

همه هستی ام را تو یکجا گرفتی

اگر روزی از این قفس پر بگیرم

روم سر به پایش نهم تا بمیرم

و یا زندگی را من از سر بگیرم ... ))

برای عشق به صدای گلپا این آهنگ کاملا  دلیل دلنشینیست ... بخصوص وقتی که دلیل دیگری را هم برای شنیدن این آهنگ همراه کنی ... دلیلی به اسم : غم عشق ...

یا حق ...


من با این حرفی که می زنید کاملا مخالفم . ولی حاضرم جانم را بدهم تا شما حق داشته باشید این حرف را بزنید ... ولتر
۱۳۹۰/۱۰/۷ عصر ۱۱:۳۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : الیشا, ژان والژان, Papillon, میثم, بانو, حمید هامون, همشهری_میثاق, کاترین جویس, زبل خان, مگی گربه, رزا, dered, آقای همساده, باربوسا, ماهی گیر
الیشا آفلاین
عاشق اینگرید برگمن
*

ارسال ها: 98
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۳/۲۵


تشکرها : 4486
( 1245 تشکر در 62 ارسال )
شماره ارسال: #47
RE: موسیقی اصیل

با سلام خدمت شما سروران عزیز



بانو دلکش که از او به عنوان ملکه ترانه‌های ایرانی هم یاد می‌شود اگرچه پیش از وقوع انقلاب اسلامی در ایران زندگی پر جنب‌وجوش و مرفهی داشت، پس از انقلاب اما به گونه‌ای ناخواسته به انزوا رانده شد و برای گذران زندگی تنها به میهمانی‌های خصوصی راه می‌یافت. بانو دلکش سه سال پیش از مرگش چند کنسرت در اروپا و آمریکا برپا کرد و در آغاز هر کنسرت با دوستاران خود این طور سخن گفت:

«اول سلام عرض می‌کنم به تمام هموطنانم. امشب شب خاطرات است. شبی که با آهنگهای من تجدید خاطرات می‌کنید. من با شماها جوان بودم و با شماها پیر شدم و افتخار می‌کنم که امشب در جمع شما هستم.»

دلکش چهارشنبه شب ۱۱ شهریور ۱۳۸۳ در سن ۸۰ سالگی در بیمارستان مهر در تهران به مرگ طبیعی درگذشت. از تدفین او در قطعه هنرمندان بهشت زهرا جلوگیری شد و بنا به خواست فرزندش وی را در امامزاده طاهر کرج به خاک سپردند

[تصویر: 1326617780_865_a485bb0b2a.jpg]

آهنگ عاشقم من:heart:

عاشقم من عاشقی بی قرارم
کس ندارد خبر از دل زارم
آرزویی جز تو در دل ندارم

عاشقم من عاشقی بی قرارم
کس ندارد خبر از دل زارم
آرزویی جز تو در دل ندارم
من به لبخندی از تو خرسندم
مهر تو ای مه آرزومندم
بر تو پابندم
از تو وفا خواهم
من ز خدا خواهم
تا به رهت بازم جان
تا به تو پیوستم
از هم بگسستم
بر تو فدا سازم جان


عاشقم من عاشقی بی قرارم
کس ندارد خبر از دل زارم
آرزویی جز تو در دل ندارم
من به لبخندی از تو خرسندم
مهر تو ای مه آرزومندم
بر تو پابندم
از تو وفا خواهم
من ز خدا خواهم
تا به رهت بازم جان
تا به تو پیوستم
از هم بگسستم
بر تو فدا سازم جان

خیزو با من در افقها سفر کن
دل نوازی چون نسیم سحرگاه
ساز دل را نغمه گر کن
همچو بلبل نغمه سر کن
نغمه گر کن
همچو بلبل نغمه سر کن

خواننده اصلی: زنده یاد دلکش

لینک دانلود

روحش شاد و یادش گرامیashk


مهم نیست که تو واقعا گریه کنی. مهم این است که تماشاگران فکر کنند تو داری گریه می‌کنی. اینگرید برگمن
۱۳۹۰/۱۰/۲۵ صبح ۱۰:۲۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : نیومن, زاپاتا, گرتا, الیور, بانو, ژان والژان, Papillon, پاشنه طلا, سناتور, حمید هامون, دن ویتو کورلئونه, کاترین جویس, زبل خان, مگی گربه, جو گیلیس, رزا, dered, oceanic, آقای همساده, باربوسا, ماهی گیر
بانو آفلاین
مدیر داخلی
*****

ارسال ها: 197
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۵/۳۱
اعتبار: 63


تشکرها : 7909
( 3540 تشکر در 125 ارسال )
شماره ارسال: #48
ایران از نفس افتاد.....

ایران، وقتی از نفس می افتد که صدای نی کسایی شنیده نشود.... (استاد جلال الدین همایی)

جامعۀ موسیقی ما، به سوگ بزرگ مردی نشست که در دوران خود یگانه بود، نوازنده و ردیف دانی بی مانند... افسوس...

خبر را همه شنیدیم، دوستدارانش مات و مبهوت به هم تسلیت گفتند... منتظر بودند مراسم خاکسپاری برگزار شود تا گرد هم بر مزار او اشک بریزند، اما استاد بی سر و صدا در نیمه شب گذشته، دور از اجتماع، در تخت فولاد به خاک سپرده شد... خلوت، سکوت، تنهای تنها...به وصیت خودش....

برای استاد حسن کسایی می توان نوشت و نوشت، به هر کتاب موسیقی که سر بزنیم، از ایشان گفته اند، اما کتابی که انتخاب می کنم، "از نی حکایتی" نوشته فرزند استاد حسن کسایی یعنی آقای محمدجواد کسایی است. قلمی شیرین، هنری والا ، فرزندی خلف.....

**************************************

 حسن کسایی سوم مهرماه 1307 در شهر اصفهان و درخانه ای به دنیا آمد که آن را بیگمان باید گهواره ی موسیقی دانست. نیای مادری اش (عبدالجوادالحسینی) خوشنویس زبردست در خطوط هفت گانه ،خصوصا نسخ بود. پدرش (حاج سید محمدجواد کسایی)به پیشه ی تجارت روزگار می گذرانید، اما عاشق و شیفته ی موسیقی بود و اوقات فراغت را با خوانندگان و نوازندگان برجسته، سپری می نمود. حسن چهار یا پنج ساله بود که شبی برای دیدن نمایش (بیژن و منیژه) به باغ چهل ستون رفت . آهنگ های ان شب را مشیرهمایون شهردار (که در آن زمان رئیس شهربانی اصفهان بود) ، اکبر خان نوروزی و مهدی نوایی ساخته بودند. در قسمتی از این نمایش ، (رستم) این دو بیت را خواند:

چو فردا برآید بلندآفتاب من و گرز و میدان و افراسیاب

چنانش بکوبم به گرز گران که پولاد کوبند آهنگران

حسن از فردای آن شب این شعر و آهنگ را در خانه می خواند و پدرش وقتی که میهمان داشت او را صدا می زد و می گفت : (حسن ، شعرهای شب نمایش را بخوان) . او می خواند و این اولین جلوه ی کار هنری اش محسوب می شد. رفته رفته پدر ذوق و علاقه ی حسن را دریافت و از تاج اصفهانی خواست که او را تعلیم آواز دهد و پس از مدتی ادیب خوانساری هم عهده دار تعلیم این کودک جویای موسیقی شد.

در نخستین ملاقات با ابوالحسن صبا (به سال 1317) آواز ابوعطا را همراه با ویلن استاد خواند، اما صبا به فراست دریافت که حسن در سن بلوغ صدای شش دانگ خود را از دست خواهد داد و گفت : "اگر چنین نشود حسن از خوانندگان طراز اول موسیقی ما خواهد شد" اما طبیعت یاری نکرد و چنین شد . او به دنبال گمگشته ی خود "نی " را یافت، در آن خشک چوب دمید و دمید ، از مردم دور و نزدیک سرزنش ها شنید و دو سال تمام صدایی از آن در نیامد که نیامد. اما پس از گذشت این دو سال ، صدای نی مغلوب شد و پس از دو هفته صداهایی از نی شنیده شد که به گفته ی دیگران بی سابقه بود . 

سال 1321 بود که پدر با اشتیاق حسن را به مهدی نوایی سپرد تا به رموز نوازندگی این ساز آشنا گردد . وقتی که حسن برای اولین بار وارد خانه ی نوایی شد ، سگی به او حمله کرد و شلوارش را پاره نمود . نوایی سخت برآشفت و با خود گفت " جواب حاجی کسایی را چه بدهم؟"

اما این حادثه نه تنها نتوانست تصمیم این نوجوان را عوض کند که عزم او را برای ادامه ی راه استوارتر نمود.

کسایی پانزده ساله برای نخستین بار به رادیو راه پیدا کرد و در بی سیم بالا به اجرای گوشه هایی در دستگاه سه گاه پرداخت و نیز چهارمضراب زنگ شتر صبا را با نی نواخت.

از آن پس از محضر صبا بهره ها برد ، به همراه استاد از دهلیزهای پر پیچ و خم گذشت و آنگاه به باغ دل انگیز موسیقی راه یافت. این بود که صبا مرشد و مراد سالهای زندگی او شد. 

چه بسیار بودند هنرمندانی که کسایی از ساز و آوازشان لحظه ها آموخته است، هنرمندانی نظیر : اکبرخان نوروزی، سید حسین طاهرزاده، علی آقا شهناز، غلام رضا خان سارنج، میرزا علی محمد قاضی عسگر، محمد طاهرپور، عبدالحسین خان صبا، ارسلان درگاهی و بسیاری دیگر ، به طوری که خود می گوید:" حداقل از محضر پنجاه استاد طراز اول موسیقی بهره بردم و در حضورشان چشم و گوش بودم تا به این مختصر دست یافتم. " بر سر یافته های خود رنج ها برد ، مرارت ها کشید و سرزنش ها شنید و دانست :" تا راه قلندری نپوید، نشود"

از سال 1325 یک دستگاه ریل گراندیک خرید. آثاری در خلوت از خود ضبط نمود و برای پخش به رادیو ایران فرستاد. دو سال بعد همکاری خود را با رادیو لشگر اصفهان و سال 1329 فعالیت هنری را در رادیو اصفهان شروع کرد . در آن سالها بین اصفهان و تهران در رفت و آمد بود تا آنکه در سال 1334 برای دیدار استادش ادیب خوانساری به منزل ایشان رفت و این ملاقات همانی بود که کسایی قریب یک سال در منزل ادیب ماندگار شد . 

کسایی به دعوت داوود پیرنیا از اولین گلهای جاویدان ، همکاری خود را با این سلسله برنامه آغاز نمود و در بسیاری از برنامه های رادیویی به اجرا و ارائه ی هنر نی نوازی پرداخت و بسیار مورد توجه و عنایت شنوندگان قرار گرفت. او که موفق به تکوین سبک نوین نی نوازی در موسیقی ایران شده بود، هرگز زیر بار اجرا های سفارشی و فرمایشی نمی رفت ، چرا که او برای دل می نواخت و برای توده مردم .

از سال 1344 پس از ازدواج با همسری که نیمه دوم عمر هنری خود را مدیون اوست ، به فعالیت خود در رادیو اصفهان ادامه داد : تک نوازی ، همنوازی ، آهنگ سازی، سرپرستی در ارکستر رادیو ، ریاست شورای موسیقی رادیو ، تدریس در مرکز فرهنگی رادیو اصفهان و تدریس در دانشگاه فارابی اصفهان . کسایی به همراه مرتضی نی داوود و حسین تهرانی در سال 1351 از وزارت فرهنگ و هنر نشان لیاقت هنری دریافت نمود .

او در سال 1353 به اجرای ردیف موسیقی ایران با سه تار و آواز پرداخت و در اجرا های صحنه ای متعدد شرکت نمود.

حسن کسایی در سال های طلایی عمر هنری اش ، یعنی از اوایل و اواسط دهه 50 رفته رفته بر اثر قدر ناشناسی و هنر ستیزی ها به سکوتی سرد و سنگین فرو رفت ، چنانکه مولانا گفته است:

ز اندرونم صد خموش خوش نفس /  دست بر لب می زند یعنی که بس 

سکوت ، سکوتی سر شار از ناگفتنی ها و ناشنیدنی های نی و موسیقی ؛ بایزید بسطامی می گوید: " روشن تر از خاموشی، چراغی ندیدم."

اما او باز لحظه ای از پا ننشست ، در میان امواج موسیقی به پیش رفت وبرای سرزمین اش ، ناب ترین نغمات را ساخت و نواخت؛ چنانکه بیشترین توفیق وی را در زندگی هنری ، باید جنبه های مردمی و مردم گرایی در هنرش دانست . کسایی از سال 1378 به ضبط و انتشار دوره جدیدی از ساخته ها و نواخته هایش همت ورزید که تا امروز (1387) و در آستانه 80 سالگی تداومی بی مانند داشته است ، و نشان از آن دارد. که همچنان از " دیگ بخارایی" بخارها بر می خیزد .

(از نی حکایتی - محمد جواد کسایی) 

 ----------------------------------------------------------------------------------

استاد حسن کسایی، نحوۀ صدا درآری و سبک نواختن نی را به شیوۀ استادانه و سنجیده و دلنشین اعتلاء بخشید که مکمل مکتب اصیل نایب اسدالله بود. ایشان علاوه بر نی، سه تار، سنتور و فلوت نیز می نواختند که سه تار را نزد استاد صبا به زیبایی و در حد کمال فراگرفته بودند. از مرحوم کسایی، دو مجموعه ردیف به جای مانده است. یکی با سه تار و آواز خودشان و یکی ردیف با ساز نی. و صد البته ایشان هنر نخست خویش را آواز می دانستند و بعد ساز نی.... دوستداران موسیقی اصیل می دانند که منظور از آواز، تسلط کامل به ردیف و گوشه های آوازی است...

بد نیست به قسمتی از گفتگوی مجتبی نیازی با استاد کسایی نیز اشاره کنم که نظر ایشان در خصوص موسیقی ردیف دستگاهی ایران را در بر دارد: (گفتگو برگرفته از وبلاگ شخصی آقای ادیب)

 حسن کسایی در پاسخ به این پرسش که تاثیر اشخاصی مثل آقا حسینقلی ، درویش خان و صبا بر روی <<موسیقی ردیف>> چه بوده است چنین توضیح می دهد: ((اصولا موسیقی قدیم یک موسیقی که بیشتر به گوشه های ردیف پرداخته اند و بیشتر این گوشه ها به هم شباهت زیادی دارد. اما نوابغی مثل آقا حسینقلی، درویش خان و صبا این را درک کرده اند و موسیقی را از آن گسستگی و حشو و زوائد پاک کردند. من نمی خواهم موسیقی سنتی را تخطئه کنم ، ابدا ، ولی این را سی سال پیش هم گفته ام و در روزنامه ها هم چاپ شده است که <<موسیقی ردیفی>> به درد یک موزه ی هنری می خورد که بدانند<<زیرافکند>>،<<ماوراءالنهر>> و ... چه بوده است. اما اینکه امروزه بخواهند اینها را مو به مو اجرا کنند نه کسی گوش شنوایش را دارد و نه مجال اجرای آن هست، بله البته هستند کسانی که بخواهند خودشان را با این حربه مطرح کنند و به عنوان مثال بگویند: <<ما 200 گوشه در دستگاه نوا می دانیم>>!! حالا کسی هم پیدا شود و بخواهد برای 500 نفر ، 4ساعت <<نوا>> اجرا کند ، این دیگر از حوصله ی روزگار ما خارج است. صبا این حشو و زوائد را جمع کرد ، یعنی اول استادش (درویش خان) این کار را کرده بود، صبا آمد و کتاب ردیف ها را نوشت و آن را جمع و جور کرد که قابل اجرا و یاد گرفتن باشد، تا این که عده ای نیایند با ادعا هایی و بخواهند موسیقی را متحجر ، عقب مانده و قالبی نگه دارند . بنابر این نتیجه می گیریم که صبا با مختصر کردن ردیف های موسیقی بیشتر توان خلاقیت ، نو آوری و انشاء و ابداع را در موسیقی به هنر مند های بعدی می دهد))

مرحوم کسایی، در تخت فولاد و در جوار مرحوم استاد تاج اصفهانی یکی از بزرگترین خوانندگان آواز مکتب اصفهان، به خاک سپرده شدند.

روحش شاد، هنرش جاودان

--------------------------------------------------------------

با تشکر از جناب ادیب(از دانش آموختگان مکتب مرحوم کسایی) که در گردآوری این مطلب به بنده کمک زیادی نمودند.

بامهر...بانو



فایل های ضمیمه بند انگشتی
               

مریم هروی
۱۳۹۱/۳/۲۶ عصر ۰۸:۳۷
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : ژان والژان, زبل خان, کاپیتان اسکای, اسکارلت اُهارا, راتسو ریــزو, Classic, مگی گربه, حمید هامون, بهزاد ستوده, اسپونز, زرد ابری, دلشدگان, رزا, dered, فورست, الیور, آقای همساده, پیر چنگی, باربوسا, ماهی گیر
زبل خان آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 330
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۱/۱۳
اعتبار: 23


تشکرها : 2395
( 4043 تشکر در 195 ارسال )
شماره ارسال: #49
RE: موسیقی اصیل

(۱۳۹۰/۴/۸ عصر ۰۶:۳۹)سناتور نوشته شده:  من نمی خواستم این مطلب رو اینجا بزنم دوستان ببخشید.یک خاطره از بابای خدابیامرزم بود.قبل از انقلاب خدا بیامرز یه تاکسی داشت ،همون طور که می دونید ملوک ضرابی بیشتر درآمد خودش از راه خوندن رو به فقیر و فقرا می داد.بابام تعریف می کرد یه شب جمعه فکر کنم دم سلسبیل یه مسافر زدم یه خانم درشت هیکل در رو باز کرد اومد نشست صندلی جلو ،می گفت من اعتراض کردم گفتم خانم اگرالان افسر ببینه مسافر اومده صندلی جلو نشسته ماشینو می خوابونه و جریمه می کنه. بابام می گفت اون زنه با گردن کلفتی گفت ملوک ضرابی سبیل اون افسر رو دود میده که کسی جلوت رو بگیره.

یکی از بهترین آهنگ های خانم ملوک ضرابی آهنگ"نازنین گل من ،آخ جان "هست که توی یوتیوب کلیپ تصویری آن موجوده..همزمان هم ضرب میزنه و می خونه..

بله دقیقا چهره این خانم هنرمند طوری بوده که از صد تا مرد هم بیشتر ابهت و عظمت داشته..

جائی می خوندم که ایشان هرگز ازدواج نکردن..البته ایشون طرفدار نظام شاهنشاهی هم بودن..

۱۳۹۱/۳/۲۶ عصر ۰۹:۴۲
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : ژان والژان, مگی گربه, زرد ابری, dered, باربوسا, ماهی گیر
زاپاتا آفلاین
amir_e_delaram (زاپاتای سابق)
*

ارسال ها: 695
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۸/۲۲
اعتبار: 58


تشکرها : 2102
( 9996 تشکر در 329 ارسال )
شماره ارسال: #50
RE: موسیقی اصیل

اينجا آرامگاه خواننده مرا ببوس است...

براي آخرين بار... خدا تو را نگهدار


۱۳۹۱/۶/۷ عصر ۱۰:۱۴
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : مگی گربه, ژان والژان, نیومن, شرلوك, ناخدا خورشيد, دزیره, جو گیلیس, زبل خان, سناتور, سی.سی. باکستر, بانو, Papillon, کنتس پابرهنه, رزا, زرد ابری, dered, فورست, خانم لمپرت, آقای همساده, باربوسا, ماهی گیر
دن ویتو کورلئونه آفلاین
پیشکسوت
*

ارسال ها: 1,074
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۸/۱۰
اعتبار: 53


تشکرها : 1834
( 10943 تشکر در 271 ارسال )
شماره ارسال: #51
RE: موسیقی اصیل

گر چه مستيم و خرابيم چو شب هاي دگر
باز كن ساقي مجلس سر ميناي دگر

امشبي را كه در آنيم غنيمت شمريم
شايد اي جان نرسيديم به فرداي دگر
مست مستم مشكن قدر خود اي پنجه غم
من به ميخانه ام امشب تو برو جاي دگر

چه به ميخانه چه محراب حرامم باشد
گر به جز «عشق» توام هست تمناي دگر

تا روم از پي يار دگري مي بايد
جز دل من دلي و جز تو دلاراي دگر

گر بهشتي ست رخ توست نگارا كه در آن
مي توان كرد به هر لحظه تماشاي دگر

از تو زيبا صنم اين قدر جفا زيبا نيست
گيرم اين دل نتوان داد به زيباي دگر

مي فروشان همه دانند «عمادا» كه بُوَد
عاشقان را حرم و دير و كليساي دگر

سروده ای از : عماد خراساني
...................................................
اجرا با صدای : ستار
آهنگساز و تنطیم کننده : حبیب ا... بدیعی
ضرب : رضا ترشیزی
تقدیم با احترام :
یا حق ...

من با این حرفی که می زنید کاملا مخالفم . ولی حاضرم جانم را بدهم تا شما حق داشته باشید این حرف را بزنید ... ولتر
۱۳۹۱/۹/۲۳ صبح ۰۸:۴۴
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : رزا, پرشیا, حمید هامون, اسکورپان شیردل, بانو, ژان والژان, زبل خان, زرد ابری, dered, آقای همساده, باربوسا, ماهی گیر
دن ویتو کورلئونه آفلاین
پیشکسوت
*

ارسال ها: 1,074
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۸/۱۰
اعتبار: 53


تشکرها : 1834
( 10943 تشکر در 271 ارسال )
شماره ارسال: #52
RE: موسیقی اصیل

بشنویم قطعه بسیار زیبایی رو با عنوان (( لالایی )) از ساخته های جناب آقای مجید درخشانی

منتخب از آلبوم ((نسیم صبحدم )) .

تهیه این آلبوم به صورت کامل به همه دوستان توصیه میشه .

تقدیم با احترام :

http://s3.picofile.com/file/7590639886/L...http://s3.picofile.com/file/7590639886/Lalaie_Lalae

یا حق ...


من با این حرفی که می زنید کاملا مخالفم . ولی حاضرم جانم را بدهم تا شما حق داشته باشید این حرف را بزنید ... ولتر
۱۳۹۱/۹/۳۰ صبح ۰۱:۴۸
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : ژان والژان, پرشیا, رزا, بانو, حمید هامون, زبل خان, زرد ابری, مگی گربه, dered, آقای همساده, باربوسا, ماهی گیر
دن ویتو کورلئونه آفلاین
پیشکسوت
*

ارسال ها: 1,074
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۸/۱۰
اعتبار: 53


تشکرها : 1834
( 10943 تشکر در 271 ارسال )
شماره ارسال: #53
RE: موسیقی اصیل

یادی کنیم از زنده یاد بانو قمرالملوک وزیری با شنیدن آهنگ جاودانی ((آتش دل)) یا (( آتشی در سینه دارم جاودانی))  با صدای خود ایشون ...

  • آهنگساز: مرتضی نی‌داوود
  • شاعر: حسین پژمان بختیاری
  • دستگاه: شور (مایه دشتی)
  • نوازنده تار (در نخستین اجرا): مرتضی نی داوود
  • اجرای اول: سال ۱۳۱۵ توسط قمرالملوک وزیری با همراهی تار مرتضی‌خان نی‌داوود در گراند هتل تهران

این تصنیف به گفته مرحوم مرتضی نی داوود، بهترین آهنگش محسوب می‌شود.

http://s1.picofile.com/file/7333877090/A...http://s1.picofile.com/file/7333877090/Atash_e_Javdani_Ghamar_Almolouk_Vazir

آتشی در سینه دارم جاودانی
عمر من مرگی است نامش زندگانی
رحمتی كن كز غمت جان می‌سپارم
بیش از این من طاقت هجران ندارم


كی نهی بر سرم پای ای پری از وفاداری
شد تمام اشك من بس در غمت كرده‌ام زاری
نو گلی زیبا بود حسن و جوانی
عطر آن گل رحمت است و مهربانی


ناپسندیده بود دل شكستن
رشته الفت و یاری گسستن


كی كنی ای پری، ترك ستمگری
می‌فكنی نظری آخر به چشم ژاله بارم
گرچه ناز دلبران دل تازه دارد
ناز هم بر دل من اندازه دارد


ای تو گر ترحمی نمی‌كنی بر حال زارم
جز دمی كه بگذرد، كه بگذرد از چاره كارم
دامنت كه بر سرم گذر كنی به رحمت اما
آن زمان كه بر كشد گیاه غم سر از مزارم


از نظرهای تو بی‌مهری عیان است
جان‌گداز است آن نظر کارام جان است
سیل اشکم با زبان بی‌زبانی
با تو گوید راز عشقم گر چه دانی …


از اون جواهرات گرانقدر گنجینه موسیقی ایرانیه این آهنگ ...

یا حق ...


من با این حرفی که می زنید کاملا مخالفم . ولی حاضرم جانم را بدهم تا شما حق داشته باشید این حرف را بزنید ... ولتر
۱۳۹۱/۱۰/۲ صبح ۱۱:۳۵
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : رزا, پرشیا, زبل خان, حمید هامون, بانو, زرد ابری, مگی گربه, ژان والژان, dered, خانم لمپرت, آقای همساده, پیر چنگی, باربوسا, ماهی گیر
حمید هامون آفلاین
مرد آرام!
***

ارسال ها: 122
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۴/۳
اعتبار: 51


تشکرها : 9428
( 2163 تشکر در 56 ارسال )
شماره ارسال: #54
RE: موسیقی اصیل

تجدید خاطره با ترانه ی فوق العاده ی یاد کودکی با شعری از استاد رحیم معینی کرمانشاهی و موسیقی ناب استاد علی تجویدی با صدای بانو دلکش، اجرا شده به سال 1336 (که توسط آقای افتخاری نیز باز خوانی شده است).

هر چند به احتمال فراوان اکثر دوستان این آهنگ را شنیده اند اما به نظر من این آهنگ هیچوقت کهنه نخواهد شد...

تقدیم به دوستانی که (هنوز با تجربه های بچگی شان زندگی کرده و آن دوران هنوز بر آنها تسلطی جادویی دارد*)...

                                                                                یاد کودکی

 

                                                         یادم آمد       شوق روزگار کودکی        مستی بهار کودکی

 

                                                   یادم آمد         آن همه صفای دل که بود         خفته در کنار کودکی

 

                                                                   رنگ گل جمال دیگر، در چمن داشت

 

                                                                   آسمان جلال دیگر، پیش من داشت

 

                                                شور و حال کودکی، برنگردد دریغا            قیل و قال کودکی، برنگردد دریغا

 

                                                  به چشم من همه رنگی فریبا بود          دل دور از حسد من شکیبا بود

 

                                                                   نه مرا سوز سینه بود             نه دلم جای کینه بود

 

                                                 شور و حال کودکی، برنگردد دریغا            قیل و قال کودکی، برنگردد دریغا

 

                                                                       (روز و شب دعای من بوده با خدای من

 

                                                         کز کَرَم کند حاجتم روا              آنچه مانده از عمر من به جا)

 

                                                         گیرد و پس دهد به من دمی               مستی کودکانۀ مرا

 

                                               شور و حال کودکی، برنگردد دریغا            قیل و قال کودکی، برنگردد دریغا...

 

لینک دانلود ترانه

با احترام : حمید هامون

یا حق... 

*:نقل قولی به مضمون از کتاب امشب در سینما ستاره ی استاد پرویز دوایی 


من غرقِ غرق زاده شدم
دریا به قدر خاطره هایم عمیق بود
۱۳۹۱/۱۰/۲ عصر ۰۸:۲۷
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : دن ویتو کورلئونه, زرد ابری, بانو, پرشیا, رزا, سی.سی. باکستر, مگی گربه, ژان والژان, dered, الیور, آقای همساده, پیر چنگی, باربوسا, ماهی گیر
دن ویتو کورلئونه آفلاین
پیشکسوت
*

ارسال ها: 1,074
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۸/۱۰
اعتبار: 53


تشکرها : 1834
( 10943 تشکر در 271 ارسال )
شماره ارسال: #55
RE: موسیقی اصیل

بشنویم با هم آهنگی از سرکار خانم سیمابینای عزیز که موسیقی فولکلور این آب و خاک به ایشان بسیار مدیون است ...

ترانه بی پروا شو که اولین بار در آلبوم آوای صحرا ۲ و در سال 1376 ارائه شد و بعدها در آلبوم همدل ایشون هم حضور داشته ...

تقدیم با احترام :

http://s2.picofile.com/file/7599499993/S...http://s2.picofile.com/file/7599499993/Sima_Bina_Bi_Parva_Sh

به من گفتی دل دریا کن 

غزال دل بی پروا کن بی پروا

رها کن کویر خسته را

یار یرمان یرمان یرمان یرمان یرمان بی پروا شو بی پروا شو

نگاهت دشت شبنم شد

دلم دریایی از غم شد از غم شد

چه سازم دو پای بسته را

یار یرمان یرمان یرمان یرمان یرمان دلخسته را دلخسته را

کویری کوهی صحرایی

در دشت مجنون تنهایی تنهایی

دل دریایی بی پروایی

یار یرمان یرمان یرمان یرمان یرمان دلم دریا دلم دریا

یا حق ...


من با این حرفی که می زنید کاملا مخالفم . ولی حاضرم جانم را بدهم تا شما حق داشته باشید این حرف را بزنید ... ولتر
۱۳۹۱/۱۰/۸ صبح ۰۸:۵۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : رزا, کنتس پابرهنه, بانو, حمید هامون, پرشیا, ژان والژان, dered, مگی گربه, سی.سی. باکستر, زرد ابری, خانم لمپرت, آقای همساده, باربوسا, ماهی گیر
دن ویتو کورلئونه آفلاین
پیشکسوت
*

ارسال ها: 1,074
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۸/۱۰
اعتبار: 53


تشکرها : 1834
( 10943 تشکر در 271 ارسال )
شماره ارسال: #56
RE: موسیقی اصیل

قطعه نایابی از استاد شجریان و استاد مهرتاش
که در نمایشی به صورت زنده اجرا شده که در آن شجریان نقش کلید ساز رو بازی کرده ...

http://s3.picofile.com/file/7600946876/S...http://s3.picofile.com/file/7600946876/Shajarian_Mehrtash_Avaaz_Bidad_Homayoun_Kelid

آقای مظفر شفیعى که در هر دو تئاتر به عنوان بازیگر- خواننده حضور داشته در این باره مى گوید: «بازیگران چهارشنبه سورى- به دلیل اینکه موزیکال بود- همگى بر آواز تسلط داشتند. جداى از استاد شجریان و محمد منتشرى، احمد عربانى- کاریکاتوریست معروف- محمدامین رمضانى و من همگى شاگردان کلاس آواز مهرتاش بودیم. شجریان با گریمى سنگین نقش کلیدساز را داشت و من نقش شاگرد او را برعهده داشتم. این رابطه بعدها در آواز هم به نوعى به حقیقت پیوست و پس از درگذشت مهرتاش من براى شاگردى آواز نزد شجریان رفتم. در زمان ضبط تلویزیونى چهارشنبه سورى شجریان به دلیل اجراى آواز در گل هاى رادیو و جشن هنر شیراز چهره شناخته شده اى بود و به پاس اعتبار و
احترام مهرتاش در این نمایش حضور یافت.
اسماعیل مهرتاش در سال ۱۲۸۳ در تهران به دنیا آمد او تحصیلات خود را در مدرسه‏ دارالفنون به پایان رساند و سپس به موسیقی روی آورد و فراگیری تار را نزد درویش‌خان آغاز کرد. او بعدتر نزد داوود شیرازی و سپس علینقی وزیری به آموزش موسیقی پرداخت
مهرتاش، کلاس‌هایی برای آموزش تار، فن بیان و هنرپیشگی بنیان گذاشت. او همچنین حدود چهارصد و پنجاه آهنگ برای مناسبت‌های گوناگون ساخت.
از شاگردان اسماعیل مهرتاش در موسیقی، می‌توان عبدالوهاب شهیدی، ملوک ضرابی و محمدرضا شجریان را نام برد. همچنین هنرپیشه‌گانی چون محمدعلی کشاورز، عزت‌الله انتظامی و رسول نجفیان نزد او آموزش دیده‌اند .
یا حق ...


من با این حرفی که می زنید کاملا مخالفم . ولی حاضرم جانم را بدهم تا شما حق داشته باشید این حرف را بزنید ... ولتر
۱۳۹۱/۱۰/۹ عصر ۰۳:۲۱
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : حمید هامون, رزا, بانو, Achilles, پرشیا, ژان والژان, dered, الیور, مگی گربه, راتسو ریــزو, سی.سی. باکستر, زرد ابری, خانم لمپرت, آقای همساده, باربوسا, ماهی گیر
دن ویتو کورلئونه آفلاین
پیشکسوت
*

ارسال ها: 1,074
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۸/۱۰
اعتبار: 53


تشکرها : 1834
( 10943 تشکر در 271 ارسال )
شماره ارسال: #57
RE: موسیقی اصیل

لختی تامل و گوش سپردن به صدایی آشنا .
گلنار به روایت سرکار خانم مرضیه ...

http://s2.picofile.com/file/7653404301/G...http://s2.picofile.com/file/7653404301/Golnar_Marzie

روحشون شاد .
یا حق ...


من با این حرفی که می زنید کاملا مخالفم . ولی حاضرم جانم را بدهم تا شما حق داشته باشید این حرف را بزنید ... ولتر
۱۳۹۱/۱۱/۲۳ صبح ۱۱:۴۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : پرشیا, حمید هامون, رزا, بانو, مگی گربه, زرد ابری, ژان والژان, آقای همساده, باربوسا, ماهی گیر
الیور آفلاین
مشتری کافه
***

ارسال ها: 87
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۹/۲۳
اعتبار: 32


تشکرها : 484
( 1912 تشکر در 61 ارسال )
شماره ارسال: #58
RE: موسیقی اصیل

در اوج آسمان*

به یاد همایون خرم

                      

یک شب سرد و برفی در زمستان 1379 (شاید تا چندی دیگر تجربۀ شبی برفی- با تداوم زمستان سال‌های اخیر- تبدیل به یکی دیگر از حسرت‌ها و نوستالژی‌هایمان شود!)

در یک پیاده‌روی شبانه با دوستی گرامی، سرشب در ابتدای خیابان ولیعصر هستیم(یکی دو کیلومتر بالاتر از میدان راه آهن). نزدیک یک فروشگاه محصولات فرهنگی، نوای موسیقی‌ای که در حال پخش است نظرمان را جلب کرد:

امشب در سر شوری دارم   امشب در دل نوری دارم

داخل فروشگاه متوجه شدیم آن نوای سحرانگیز متعلق به کاستی‌ست که به تازگی منتشر شده، تنها ماندم با صدای محمد اصفهانی که شامل بازخوانی برخی ترانه‌های قدیمی همایون خرم بود.

همایون خرم نام آشنایی بود، از شاگردان صبا. چند کاست از برنامه‌ها گلهای تازه و موسیقی ایرانی با نوازندگی ویلون او و آواز محمدرضا شجریان داشتم. اما این نوا و موسیقی از جنس دیگری بود، متفاوت با آواز گلها، کاست را می‌خرم. 

شب از نیمه گذشته و در پارک ساعی هستیم، در فضای باز اطراف بوفه و صندلی‌ها پارک، جمعی و به دلیلی مشترک کنار هم نشسته‌اند، ترانه دیگری از همین آلبوم از بلندگوی کنار بوفه است:

تنها ماندم ، تنها ماندم
تنها با دل بر جا ماندم
چون آهی بر لبها ماندم
راز خود به کس نگفتم
مهرت را به دل نهفتم
با یادت شبی که خفتم
چون غنچه سحر شکفتم

دانلود تنها ماندم

به غیر از موسیقی صدای دیگری به گوش نمی‌رسد؛ همه گوشه‌ای تنها یا با همراهی کز کرده‌اند، افردای هم زیر لب زمزمه می‌کنند و گویی هر کسی به دنبال یاد و خاطره‌ایست که با این نوای قدیمی پیوند خورده و برای برخی هم این موسیقی و این شب، خود تبدیل به خاطره خواهد شد.  ساعت 1 بامداد شده و کارکنان پارک می‌خواهند درب پارک ببندند، کسی تمایلی به رفتن ندارد، نوای موسیقی همه را سحر کرده.

***

«همایون خرم در سال 1309 به دنیا آمد، مادرش که از علاقمندان موسیقی بود نام یکی از دستگاههای ایرانی را بر او گذارد. خرم از یازده سالگی آموختن ویلون را نزد استا صبا  آغاز کرد. در کنار موسیقی تحصیلات دانشگاهی را در رشته مهندسی برق ادامه داد. همایون خرم از سال1333همکاری رسمی‌اش را با رادیو آغاز کرد، به عنوان نوازنده و سپس آهنگساز و رهبرارکستر؛ و مدتی رهبر ارکستر شمارۀ 2 رادیو و ارکستر شماره 6 بود.  خرم مدتی عضو شورای موسیقی رادیو و پس از آن سرپرست ارکستر سازهای ملی شد»(برگرفته از کتاب مردان موسیقی سنتی و نوین ایران، حبیب‌الله نصیری‌فر، انتشارات راد 1369)

                                           

بعد از انقلاب همکاری همایون خرم با رادیو، همچون بسیاری دیگر از اهالی موسیقی، قطع شد، گرچه او مانند برخی دیگر جلای وطن نکرد اما از فعالیت و حضورش در عرصه موسیقی کاسته شد. از سال 76 و تغییرات رخ داده در فضای سیاسی و اجتماعی جامعه و رفع برخی محدودیت‌های فرهنگی، فعالیت بسیاری از اساتید موسیقی(از جمله همایون خرم) پررنگ‌تر از گذشته شد.

آلبوم تنها ماندم یکی از اولین آثار منتشر شده استاد در این دوران تازه است و تبدیل به یکی از موفق‌ترین و پرفروشترین آثار موسیقی در آن سال‌ها شد، بازگشتی دوباره برای همایون خرم. ترانه‌ و ملودی‌های خاطره انگیز نسل‌های قبلی با تنظیمی جدید برای ارکستر (توسط کامبیز روشن‌روان) با اقبال نسل جدید نیز روبرو شده بود.

                                                                      

یکی از قطعات زیبای این آلبوم ترانه پیک سحری با شعری از کریم فکور ست. بازخوانی محمد اصفهانی هرچند در مرتبۀ پایین‌تری از اجرای اصلی(با صدای بانو پروین در سال 1337) قرار دارد اما همانند آن دلنشین است:

دانلود اجرای اصلی (بانو پروین)

دانلود بازخوانی اثر(محمد اصفهانی)


یک نفس ای پیک سحری

بر سر کویش کن گذری

گو که ز هجرش به فغانم به فغانم

ای که به عشقت زنده منم

گفتی از عشقت دم نزنم

من نتوانم  نتوانم  نتوانم

 

یکی دیگر از قطعات خاطره‌انگیز این کار ترانه معروف سرگشته(تو ای پری کجایی) است. همکاری همایون خرم با شعری از هوشنگ ابتهاج و صدای حسین قوامی(فاخته‌ای) منجر به خلق اثری مانا شد. این اثر زیبا، آخرین کار اجرا شده قوامی در رادیو بود، صدای او در دروان کهنسالی تناسب غریبی با مضمون و محتوای حسرت‌بار این ترانه دارد:

شبی که آواز نی تو شنیدم

چو آهوی تشنه پی تو دویدم

دوان دوان تا لب چشمه رسیدم

نشانه‌ای از نی و نغمه ندیدم

تو ای پری کجایی که رخ نمی‌نمایی

از آن بهشت پنهان دری نمی‌گشایی

من همه جا پی تو گشته‌ام

از مه و می نشان گرفته‌ام

بوی تو را زگل شنیده‌ام

دامن گل از آن گرفته‌ام

تو ای پری کجایی که رخ نمی‌نمایی

از آن بهشت پنهان دری نمی‌گشایی

دل من سرگشتۀ تو نفسم آغشتۀ تو....


سال 87 مجموعه‌ای دیگر از ترانه‌های قدیمی همایون خرم با تنظیمی جدید و به خوانندگی علیرضا قربانی و با نام رسوای زمانه منتشر شد. به‌نظرم قربانی انتخاب مناسبی برای اجرای این ترانه‌ها نبود، ترانه‌های این آلبوم محبوبیتی نظیر آلبوم تنها ماندم را نداشتند و موفقیت آن آلبوم نیز تکرار نشد. قطعۀ انتخابی‌ام در این آلبوم آوازیست که با همنوازی ویلون در دستگاه ماهور اجرا شده، با شعری از سعدی:

به تیغم گر کشد دستش نگیرم     وگر تیرم زند منت پذیرم

***

همایون خرم در ترانه‌ و ملودی‌هایش با اینکه از ساز‌های غربی در اجرا و ارکستراسیون استفاده کرده اما کارهایش رنگ، و حال و هوای ایرانی دارد، استفاده از اشعار ترانه‌سرایانی چون کریم فکور، تورج نگهبان، محمدعلی شیرازی و... که مضامین و واژگان ملموس‌تری برای طیف متنوعی از علاقمندان موسقی داشته و دارد، و ملودی‌هایی که برای چندین نسل جذابیت خود را حفظ کرده، باعث ماندگاری آثار همایون خرم از زمان ساخت تا به امروز بوده است. البته استاد در طول فعالیت پربارش در رادیو و در مجموعه تکرارنشدنی گلها(که حکم گنجینه تاریخ موسقی ایران را دارد و امید که متولیان امر با احساس مسئولیت این مجموعه بی‌نظیر را حفظ کرده باشند) آثار جدی‌تری هم برای علاقمندان موسیقی آوازی و دستگاهی نیز پدید آورده است.

یکی از آثار مورد علاقه‌ام در میان ساخته‌های همایون ترانه اشک من هویدا شد با صدای بانو مرضیه است. اولین بار در اواسط دهه 70 آن را شنیدم در یک مجموعه منتشر شده توسط رادیو تلویزیون ملی ایران در سال 56، بی‌آنکه که بدانم خالق این اثر کیست. این ترانه با قطعه‌ای ارکسترال آغاز و با تکنوازی محزون ویلون ادامه ‌می‌یابد و دوباره ارکستر و اجرای ترانه و تک بیتی به صورت آواز در انتها(لینک دانلود)  

همایون خرم سال گذشته کنسرتی با همراهی پیانوی سامان احتشامی برگزار کرده بود که مدتی قبل DVD این اجرا منتشر شد. قرار بود اسفند امسال کنسرت دیگری برگزار کنند که پیشرفت بیماری و در نهایت فوت ایشان(در 28 دی ماه سال جاری) مانع از این رویداد و دریغی برای علاقمندان موسیقی شد.   

                          

در مراسم تشییع همایون خرم استاد شجریان(که عمرشان دراز باد) محمد اصفهانی و علیرضا قربانی به یاد استاد از دست رفته قطعاتی اجرا کردند. 

                        

دانلود فایل تصویری اجرای محمدرضا شجریان در این مراسم

این کوزه‌گر دهر چنین جام لطیف   چرا می‌سازد و باز بر زمین می‎زندش

 

همایون خرم از معدود بازماندگان نسل استادان دورۀ طلایی تاریخ موسیقی ایران بود و همانند آن اساتید، ساخته‌هایش نسل به نسل در خاطرۀ جمعی دوستداران موسیقی‌، زنده و ماندگار خواهد ماند.

یادش گرامی


تقدیم به بانوی گرامی کافه


*اوج آسمان: یکی از آثار معروف همایون خرم که بیشتر با نام غوغای ستارگان شناخته می‌شود.

۱۳۹۱/۱۱/۲۵ عصر ۰۶:۳۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : حمید هامون, بانو, رزا, پرشیا, دن ویتو کورلئونه, پدرام, سروان رنو, اسکورپان شیردل, دزیره, Classic, دلشدگان, سم اسپید, راتسو ریــزو, سی.سی. باکستر, مگی گربه, Papillon, ژان والژان, آقای همساده, باربوسا, ماهی گیر
Classic آفلاین
صاحب کافه
*********

ارسال ها: 799
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۷
اعتبار: 47


تشکرها : 6825
( 6072 تشکر در 445 ارسال )
شماره ارسال: #59
RE: موسیقی اصیل

با سپاس فراوان از الیور عزیز به خاطر این مطلب زیبا mmmm:

چند روز پیش , شبکه بی بی سی مستندی در مورد همایون خرم در بخش آپارات پخش کرد. بخشی از آن را توانستم ضبط کنم. در صورتیکه دوستان نسخه کاملی ضبط کرده اند لطفا اطلاع دهند در غیر اینصورت به همین مستند ضبط شده قناعت کرده و برای دوستان آپلود می کنم.


اینهمه کافه توی دنیا هست , اونوقت شما درست اومدین به کافه ی ما
۱۳۹۱/۱۱/۲۶ عصر ۰۱:۴۶
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : رزا, بانو, حمید هامون, سی.سی. باکستر, مگی گربه, زرد ابری, ژان والژان, الیور, خانم لمپرت, آقای همساده, باربوسا, ماهی گیر
حمید هامون آفلاین
مرد آرام!
***

ارسال ها: 122
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۴/۳
اعتبار: 51


تشکرها : 9428
( 2163 تشکر در 56 ارسال )
شماره ارسال: #60
RE: موسیقی اصیل

ویتوی ارجمند در تاپیک ترانه های ماندگار دو ترانه ی بسیار زیبا از بانو مهستی را مرحمت کردند.بنده هم دو ترانه از برنامه ی گلها را که بسیار دوستشان دارم به ایشان و سایر عزیزان علاقه مند به موسیقی ایرانی تقدیم می کنم :

                                                                      غمینم و تنها

                                            آهنگساز :زنده یاد استاد همایون خرم        شاعر: بهادر یگانه

                                             تنظیم :استاد جواد معروفی      دستگاه : بیات اصفهان

                                                       گلهای رنگارنگ برنامه شماره 516

                                                                    ((مهستی و گلپا))

                                           غمیـــنم و تنها به خلوت شبها             شکــــسته دلم را جدایی تو

                                          چو شعله لرزان چو آتش سوزا ن         شرر زده بر جان جدایی تو

                                          نه برق امیـــدی نه نـــور نویدی        نه صبح سپیدی در این شب غم

                                             به جان زده آذر فراق تو دیگر     دلم شده یک سر لبالب غم

                                                     عشق تو شد چون دام بلا  کرد ه پریشان حال مرا

                                                               چه چاره کنم با جدایی تو (2)

                                                 در آتش آهم دو دیده به راهم    که بی تو اسیر سکوت شبم

                                          بیا به کــنارم ببـــین شب تارم             بیا که دگر جان بود به لبم

                                       آتشی زده در دل من به خدا           از برای دلم شده درد و بلا جدایی تو

                                             نشسته به راه تو دل نگرانم          بهار جهان بی تو گشته خزان

                                           نه برق امیدی نه نور نویدی         نه صبح سپیدی در این شب غم

                                            به جان زده آذر فراق تو دیگر         دلم شده یک سر لبالب غم

                                                غمینم و تنها به خلوت شبها          شکسته دلم را جدایی تو

                                            چو شعله لرزان چو آتـــــش      سوزان شرر زده بر جان جدایی تو

                                                                           لینک دانلود


                                                                          ********

                                                                         آنکه دلم را ...

                                                   آهنگساز: استاد پرویز یاحقی          شاعر: بیژن ترقی

                                                    تنظیم: استاد جواد معروفی          دستگاه:چهارگاه

                                                           گلهای رنگارنگ برنامه شماره 420

                                             آنكه دلم را برده خدايا          زندگيم را كرده تبه كو؟(2)

                                      آنكه نگاهش    روز من از غم     كرده سيه كو؟      هم نفسم کو؟

                                                بي خبر ماندي زحالم         زآنچه آمد بر سر من

                                               عشق تو آخر به طوفان         مي دهد خاكستر من

                                              شعله عشق تو از بس              در دلم بالا گرفته

                                               سينه مالامال آتش            غم وجودم را گرفته

                                    هر زمان آيد به يادم ديده مست تو     گريم از بخت بد خود نالم از دست تو(2)

                                                             رخت سحر نودميده‌ي من

                                                             فروغ رخت نورديده‌ي من

                                              برخيز و بيا اي اميد دلم      شام من سپري كن

                                    تويي كه به دل نقش غم زده‌اي     چو غنچه گره بر دلم زده‌اي

                                            بر خسته دلان چون نسيم سحر     يك نفس گذري كن

                                                    هركجا گذري        زير پا نظري كن

                                                                    لینک دانلود

با احترام : حمید هامون

یا حق ...


من غرقِ غرق زاده شدم
دریا به قدر خاطره هایم عمیق بود
۱۳۹۱/۱۱/۲۷ عصر ۰۵:۰۸
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : اسکورپان شیردل, راتسو ریــزو, رزا, مگی گربه, بانو, Papillon, پرشیا, دن ویتو کورلئونه, زرد ابری, سروان رنو, ژان والژان, الیور, خانم لمپرت, آقای همساده, باربوسا, ماهی گیر
ارسال پاسخ