[-]
جعبه پيام
» <سروان رنو> نگاهی به فیلم نشانی از شر ( اورسن ولز ) ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=46&pid=4539
» <رابرت> متأسفانه "علی‌اصغر رضایی‌نیک" صداپیشه مکمل‌گو بر اثر سکته قلبی درگذشت. نمونه مصاحبه و خاطراتش: https://www.aparat.com/v/tTSqn
» <سروان رنو> مانند بهار و نوروز , سالی نو را به امید بهتر شدن و شکوفا شدن آغاز می کنیم [تصویر: do.php?imgf=org-685bcf6ba2581.png]
» <mr.anderson> سال نو همه هم کافه ای های عزیز مبارک! سال خوب و خرمی داشته باشید!
» <rahgozar_bineshan> سالی پر از شادکامی و تن درستی و شادی را برای همه دوستان آرزومندم!
» <BATMAN> به نظرم شرورترین شخصیت انیمیشنی دیزنی اسکاره/ چه پوستر جذابی! https://s8.uupload.ir/files/scar_vrvb.jpg
» <جیمز باند> من هم از طرف خودم و سایر همکاران در MI6 نوروز و سال نو را به همه دوستان خوش ذوق کافه شاد باش میگم.
» <ریچارد> سلا دوستان.گوینده بازیگراورسولاکوربیرودرسریال سرقت پول کیست
» <ترنچ موزر> درود بر دوستان گرامی کافه کلاسیک ، فرا رسیدن بهار و سال جدید را به همه شما سروران شادباش میگم و آرزوی موفقیت را در کار و زندگی برایتان دارم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> در سال گذشته بنده کم‌کار بودم در کافه، ولی از پُست‌های دوستان خصوصاً جناب رابرت و کوئیک و "Dude" بسیار بهره بردم. تشکر و بیش باد!
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 2 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سینمای علمی، تخیلی و فانتزی
نویسنده پیام
Memento آفلاین
(2000)
***

ارسال ها: 216
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۷/۱۷
اعتبار: 46


تشکرها : 4500
( 3946 تشکر در 154 ارسال )
شماره ارسال: #4
RE: سینمای علمی، تخیلی و فانتزی

Contact 1997

کارگردان: رابرت زمکیس

بازیگران: جودی فاستر، متیو مک مانهی، جان هارت، جیمز وود، ...

برگرفته از رمانی به همین نام از یک فضانورد به نام کارل ساگان که یک سال قبل از تولید فیلم درگذشته است و فیلم به اون تقدیم شده است.

البته کارل و همسرش ابتدا چیزی که در ذهنشان بوده را به صورت فیلم نامه نوشته اند ولی بعد از اینکه از آن استقبال نشده در سال 1985 به شکل رمان چاپ کرده اند.

----------------

اینجا بدون من رو بخاطر بیارید که پلان آخرش فیلم رو از این رو به اون رو کرد. از یک فیلم خیلی معمولی به یک فیلم خوب. داستان در فیلم کانتکت برعکس است. سکانسی که وجودش پایان باز فیلم را خراب می کند و مایه ضعف فیلم است. تا قبل از این سکانس در پایان فیلم بین دو چیز شک داریم که با توجه به جزییات اواسط فیلم احتمال اولی حدود 90 درصد است ولی زمکیس یک دفعه با این سکانس، پایان دوم را برنده اعلام می کند.

برای همین خودم به شکل ذهنی اون سکانس رو حذف می کنم و مطالبی که می نویسم درباره فیلم کانتکت بدون اون سکانس است!!

البته این بدین معنی نیست که چیزایی که می نویسم حرفای خودم باشه، بلکه دارم حرف هایی که فیلم رو تبدیل به فیلم بهتری می کنه می نویسم. پیشاپیش گفتم که فکر نکنید عقاید خودمه.

از بین فیلم هایی که تاکنون دیده ام نزدیک ترین فیلم به کانتکت فیلم زیبای «زندگی پی» است. هرچند بجز عدد پی که در هر دو فیلم ظاهر می شود هیچ شباهت ظاهری به هم ندارند.

-------------------------------------

فیلم حول اصل اوکام می چرخه. یک اصل نسبتا بی پایه و اساس ولی تا حدودی منطقی.

بین دو نظریه که قدرت توصیف و پیشبینی یکسان دارند، نظریه ساده تر را انتخاب کن.

مثال عامیانه (برگرفته از ویکی پدیای فارسی):

چرا در یخچال خانه هیچ غذایی نیست؟! آیا گروهی ازسارقان بین‌المللی آن را خالی کرده‌اند؟ آیا یخچال شیئی ساخته فضایی هاست که هر غذایی را ناپدید می‌سازد؟ یا اینکه دلیل خالی بودن یخچال، این است که هم اتاقی من و دوستانش دیشب گرسنه بوده‌اند؟

مثال علمی تر (برگرفته از جزوه درس یادگیری ماشین):

فرض کنید چند نمونه آموزشی داریم و می خواهیم آنها را مدل کنیم یا معادلا چند نقطه در دستگاه مختصات داریم و دنبال تابعی می گردیم که از آنها بگذرد. چهار تابع (زرد و سبز و قرمز و آبی) می توانند مدل هایی برای نمونه های ما باشند ولی آیا زرد واقعا مدل خوبی است؟

جواب اینکه بهترین مدل چیست بر میگردد به اینکه چقدر حاضریم خطا را تحمل کنیم. اگر زیاد حساس نیستیم بهترین جواب قرمز است و اگر خیلی حساسیم بهترین جواب آبی.

درست در وسط فیلم این جملات بین جودی و متیو رد و بدل میشه:

جودی:   به نظرت کدوم درسته؟

        يک خداي قدرتمند همه جهان رو خلق کرد، ولي بعد تصميم گرفت هيچ مدرکي براي اثبات وجودش باقي نگذاره؟

            یا

        اون اصلا وجود نداره و ما براي اينکه احساس حقارت و تنهايي نکنيم اون رو خلق کرديم؟

متیو:   نمی دونم. نميتونم جهان رو بدون وجود خدا تصور کنم. نمی خوام بکنم.

-----------------

اگه زیاد حس نمی کنید نظریه دوم ساده تره بذارید یه مثال از خودم بگم. (با عرض پوزش)

    چرا شهوت جنسی آدم ها خیلی زیاده؟

       چون یک خدایی ما رو خلق کرده و می خواسته امتحانمون کنه ببینه چه می کنیم؟

              یا

       در انتخاب طبیعی اونهایی که شهوت جنسی خیلی زیادی داشتن بیشتر تولید مثل کردند و اون هایی شهوت کمتری داشتند منقرض شدند!taeed

(اوه! حرف این چیزا شد یادم افتادم. از نکات مثبت فیلم اینه که جودی فاستر در بهترین سن خودش هست. هم چهره اش تازه جا افتاده و از خامی دراومد هم هنوز چین و چروک روی صورتش ننشته. متاسفانه توی سکوت بره ها که با هم بازی می کردیم هنوز انقدر شکوفا نشده بود.)

-------------

در پایان فیلم جودی از بالای دستگاه به پایین رها می شود. خود او کهکشان ها و یک ساحل فانتزی را می بیند و البته پدرش را که در کنارش ظاهر می شود. خودش اینگونه استنباط می کند که موجودات فضایی خاطرات او را دانلود کرده و شمایل پدر را برای سهولت در برقراری ارتباط بازسازی کرده اند.

اما سایر دانشمندان فکر می کنند اون در اثر اصابت ضربه دچار توهم شده است و ساحل فانتزی و پدرش صد البته حاصل خیالات او هستند.

دیالوگ زیر بین جودی و اعضای دادگاه رد و بدل می شود.

جودی: سناتور..من يقين دارم که اون ماشين کرم چاله ای رو به فضا-زمان باز کرد. با توجه به نظريه نسبيت عمومي چيزي که من در طول 18 ساعت تجربه کردم در زمين فقط يک لحظه بود

سناتور: مگر کرمچاله فقط در حد تئوری نیست؟ و دلیلی برای بودنش وجود ندارد.

جودی: نه. مدرکی نیست.

سناتور: به من بگو دکتر. چرا اين بيگانه ها خودشون رو اينقدر به دردسر انداختند؟ شما رو هزاران سال نوري بردند و دوباره بي هيچ مدرکي فرستادند خونه؟ ... دکتر شما با اصل اکام آشنا هستید؟

جودی: بله.

سناتور: به نظرتون کدوم منطقی تره؟

پيامي از بيگانگان که معناي يک ماشين رو ميده که شما رو پرت ميکنه وسط کهکشان تا با پدر محترمتون بريد کنار ساحل و کمتر از يک ثانيه بعد شما رو برگردونه خونه بدون کوچکترين مدرکي؟؟

      یا

يا اينکه تجربه اي که شما داشتيد توهم بوده است؟

و اینجاست که جودی قبول نمی کنه توهم زده بوده.

-----------------

اون سکانسی که میگم باید حذف کرد سکانسی که در پایان فیلم به شما می گوید که جودی توهم نزده بوده است. اما با حذف این سکانس پایان فیلم این گونه خواهد بود.

جان هارت، نقش یک دانشمند متمول دیوانه را دارد که بودجه تحقیقات جودی را تقبل می کند. بعد از این ماجرا جودی از کهکشانی که بارها آن را اسکن کرده بود امواج صوتی جدیدی دریافت می کند. این امواج بنا به دلایلی، مسلما از یک موجود هوشمند صادر شده است. امواج به صورت رمز شده هستند که رمز آن ها را کسی نمی تواند بشکند. تا اینکه جان هارت آنها را رمزگشایی می کند.

ضمن اینکه وقتی جان هارت با جودی صحبت می کند از بازی هزاره ای دم می زند که قرار است کل قدرت های جهان را درگیر کند. بازی ای که او راه خواهد انداخت. و در صحبت های دادگاه می بینید که سناتور با دلایل علمی نشان می دهد تمام این اتفاقات ممکن است کار جان هارت باشد.

----------------

با کنار هم گذاشتن این ها و البته حذف اون سکانس به این نتیجه می رسیم که جودی واقعا دچار توهم شده بوده است و دلیل اینکه این را قبول نمی کرد آن است که نمی خواسته قبول کنه.

ادامه دیالوگ دادگاه بسیار جالب است.

دادگاه: دکتر شما بدون مدرک و تنها با يک داستان عاطفي که به سختي قابل قبوله اومدين!

بيش از 500 هزار ميليارد دلار هزينه شد. جانهاي زيادي گرفته شد.

و شما ميخوايد اينجا بشينيد و به ما بگيد که همه اينها رو قبول کنيم اونهم فقط از  روي ایمان؟!

جودی: من تجربه اي داشتم که نمي تونم ثابتش کنم..نمي تونم توضيحش بدم ولي هرچيزي که من به عنوان انسان می دونم میگه که حقیقت داشته.

-----------------

برای اون هایی که به خدا پیغمبر اعتقادی ندارند ولی پیامبران رو آدم های کلاهبرداری نمی دونند این دیالوگ می تونه مثل دفاعیات یک پیامبر در دادگاه باشه!

وقتی که پیامبر یک سری تجربیات روحانی داشته است. شما ازش سوال می کنی که این همه هزینه شده به خاطر حرف تو، جون آدم های زیادی گرفته شده و الان داری به ما میگی که همه حرفات رو از روی ایمان قبول کنیم؟

و پیامبر در جواب صادقانه میگه من یک سری تجربیات داشتم که نمی تونم ثابت کنم.

دقت کنید که با مصرف مواد، امواج قوی الکترومغناطیس و یا هر چیزی که ساختار مغز را تحت تاثیر قرار دهد ممکن است چیزهایی ببینید که حس می کنید واقعی بوده است و به راحتی متقاعد نمی شوید که توهم بوده است.

--------------------

پی نوشت 1: یکی از اشکالاتی که به فیلم وارده اینه که اینجور که من اطلاع دارم به خاطر قانون نسبیت عام 18 ساعتی که روی زمین می گذره باید مدت کمی برای جودی باشه ولی در فیلم برعکسه. 18 ساعتی که برای جودی گذشت روی زمین مدت کمی است.

پی نوشت 2: اواسط فیلم متیو به جودی میگه اگه تو این سفر رو بری ممکنه وقتی برمیگردی من 50 سال از تو پیرتر باشم. به این معنی که میترسید بلایی که خودش توی InterStellar سر دخترش آورد رو جودی سر خودش بیاره.

۱۳۹۴/۵/۱۴ صبح ۰۵:۵۲
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : پیرمرد, rahgozar_bineshan, واتسون, تارا, زینال بندری, حمید هامون, مگی گربه, برو بیکر, اسپونز, ژان والژان, سروان رنو, خانم لمپرت, BATMAN, سرهنگ آلن فاکنر, برت گوردون, Classic, جیسون بورن, هانا اشمیت, جروشا, جولیانو جما, گروهبان گارسیا, پیر چنگی, SuperMan, نکسوس, گاندولف, فورست, مکس دی وینتر, سوفیا, دزیره, Kathy Day, باربوسا, کنتس پابرهنه
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
سینمای علمی، تخیلی و فانتزی - Memento - ۱۳۹۴/۵/۱۱, عصر ۱۰:۰۰
RE: سینمای علمی، تخیلی و فانتزی - Memento - ۱۳۹۴/۵/۱۴ صبح ۰۵:۵۲
RE: سینمای علمی، تخیلی و فانتزی - تارا - ۱۳۹۴/۱۱/۱۰, صبح ۱۲:۵۱
RE: سینمای علمی، تخیلی و فانتزی - Memento - ۱۳۹۴/۱۱/۲۵, عصر ۰۶:۵۴
RE: سینمای علمی، تخیلی و فانتزی - تارا - ۱۳۹۴/۱۱/۳۰, عصر ۰۳:۱۴