[-]
جعبه پيام
» <اکتورز> مجیدی ، کیا رستمی ، پوراحمد و ... نقش بچەها در فیلمهایشان بسیار پررنگ بودە و این بیشتر بە دلیل دور زدن سانسور بودە
» <اکتورز> همەی وجودم درد گرفت
» <اکتورز> ویدیوای از صحبتهای جیم جارموش در مورد کیارستمی دیدم و نظر ایشان این بود کە کیارستمی برای دور زدن سانسور از کودکان در فیلمهایش بهرە میگرفتە
» <سروان رنو> تلگرام یا فروم ؟ مساله این است ! ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...4#pid45464
» <Dude> سلامت باشید. شده که ازعزیزانی با هم، کمی قدیمی تر از اینها را دیده بودیم، جز خودم همه دردیار باقی اند. خوشحالم هنوز هستند که از آن فیلمها خاطره دارند، با آرزوی سلامتی
» <دون دیه‌گو دلاوگا> سلام و سپاس فراوان "Dude" گرامی. آقا ممنون برای "Orions belte". با معرفی شما، خودم هم خاطره محوی از آن سراغ گرفتم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> پاینده باشید "رابرت" گرامی. سپاس از لطف و پُست‌های ارزشمندتان
» <لوک مک گرگور> متشکرم دوست گرامی. منهم همیشه از خواندن مطالب جذاب و دلنشین تان کمال لذت را برده ام.
» <رابرت> بررسی جالب تأثیر فیلم "پاندورا و هلندی سرگردان" بر انیمیشن "عمو اسکروچ و هلندی سرگردان" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...6#pid45456
» <رابرت> سپاس از دون دیه‌گو دلاوگا و لوک مک گرگور عزیز به خاطر مطالب تحقیقی، تحلیلی و زیبای اخیرشان
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 2 رای - 4.5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
یک فیلم... یک ترانه... هزاران خاطره
نویسنده پیام
برو بیکر آفلاین
مشتری کافه
*

ارسال ها: 355
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۸/۲۲
اعتبار: 37


تشکرها : 3248
( 6973 تشکر در 203 ارسال )
شماره ارسال: #16
RE: یک فیلم... یک ترانه... هزاران خاطره

نام فیلم: سفرهای دور و دراز هامی و کامی

نام ترانه: سفر برای وطن

خواننده: استاد محمد نوری

ترانه سرا: نادر ابراهیمی

آهنگساز:فریدون شهبازیان

مدت: 3 دقیقه و 43 ثانیه

ما برای پرسیدن نام گلی ناشناس
چه سفرها کرده‌ایم، چه سفرها کرده‌ایم

ما برای بوسیدن خاک سر قله‌ها
چه خطرها کرده‌ایم، چه خطرها کرده‌ایم

ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود
خون دل‌ها خورده‌ایم، خون دل‌ها خورده‌ایم

ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود
رنج دوران برده‌ایم، رنج دوران برده‌ایم

ما برای بوئیدن بوی گل نسترن
چه سفرها کرده‌ایم، چه سفرها کرده‌ایم

ما برای نوشیدن شورابه‌های کویر
چه خطرها کرده‌ایم، چه خطرها کرده‌ایم

ما برای خواندن این قصه عشق به خاک
خون دل‌ها خورده‌ایم، خون دل‌ها خورده‌ایم

ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک
خون دل‌ها خورده‌ایم، خون دل‌ها خورده‌ایم

سال 1358 و 1359 مردمی که تا پیش از این گوشهایشان به ترانه های جاودان عارف و ستار و گوگوش عادت کرده بود در شور و هیجانات اول انقلاب خود گوشهایشان هیچ ترانه ای نمی شنید بجز سرودهای حماسی آنزمان : برپاخیز از جا کن بنای کاخ دشمن - آنزمان که بنهادم - بلند آسمان جایگاه من است  و .......

در این وانفسا گاهگاهی یکی دو ترانه از فرهاد مهراد و محمد نوری پخش می شد که کار تنظیم و ساختن آن در واقع به پیش از انقلاب بر می گشت. ترانه جاودان سفر برای وطن وقتی از رادیو پخش می شد برای من که دوران کودکی و نوجوانی خود را سپری می کردم فقط یک مفهوم داشت آنهم سریال زیبا و خاطره انگیز  هامی و کامی.

کار ساخت این سریال از سال 1354 توسط نادر ابراهیمی پایه گزاری گردید. سریال تاثیر گذاری بود بویژه برای کودکان آنزمان. شاید من هرگز نتوانم احساس بچه هایی که در آنزمان این سریال را می دیدند و تاثیری که در الگوبرداری خود از هامی و کامی را داشتند بخوبی برای اعضای عزیزی که جوانتر هستند و آنروزها را تجربه نکرده اند بیان کنم اما همینقدر بگویم که بسیاری از بچه های آنزمان دوست داشتند بجای هامی و کامی باشند.

موضوع سریال در خصوص آموزش و مهارت هایی است که استاد مهروند به دو کودک 12 ساله بنام همایون و کامبیز می دهند و سپس تمام ابزارهای لازم را برای سفر در اختیارشان قرار می دهند و از دور نیز مراقب آنها بودند. سفرهای آنان ماجراهای جالبی را به همراه می آورد. پخش این سریال از سال 1356 از تلوزیون ملی آغاز می گردد و هفته ای یکروز همه بچه های دهه پنجاهی را پای تلویزیون میخکوب می کرد.

با آغاز انقلاب اسلامی پروژه ساخت سریال تعطیل و برای همیشه به بایگانی سپرده می شود. در محبوبیت این سریال همین بس که با پخش هر قسمت از سریال کتاب آن نیز منتشر و به فروش می رسید و یکی از زیباترین خاطرات کودکی من نیز بر میگردد به خرید یک جلد از همین کتابها که تا سالها مونس من بود و بارها و بارها انرا خواندم.

اما این سریال دارای دو ترانه زیبا می باشد که نادر ابراهیمی علیرقم آنکه تخصص اصلی اش در نویسندگی می باشد به زیبایی تمام آنرا می سراید. او همه کاره این سریال بود. انتخاب محمد نوری نیز به درخواست نادر ابراهیمی بود. تا جایی که خاطرم می آید ترانه اول بنام سفر برای وطن بعنوان ترانه تیتراژ انتخاب گردید و هر بار هنگام نمایش  سریال پخش می گردید اما ترانه دوم بنام تصویر وطن گاهگاهی آنهم در اواسط سریال به روی فیلم پخش می گردید.

نادر ابراهیمی فقید نویسنده توانایی بود که در زمینه ادبیات کودکان نقش بسزایی داشته است و از او آثار بسیاری به یادگار مانده است. او سفرهای هامی و کامی را با اهداف مشخصی می نویسد و قطعا قصدش از آن صرفا سرگرم کردن کودکان نبوده است.

شاید گزاف نباشد که بگویم تصنیف سفر برای وطن بعد از جان مریم معروف ترین ترانه محمد نوری فقید می باشد. اما آیا شاگردان و عشاق این آوازه خان بزرگ که بعد از او بارها و بارها این ترانه جاودان او را همخوانی کردند می دانند که این ترانه صرفا برای چنین سریالی ساخته شده بود؟. در واقع سریال هامی و کامی دارای دو ترانه اختصاصی بود. برعکس بسیاری از سریالهای امروزی که ترانه ای را انتخاب می کنند و روی سریال پیچ و مهره می کنند.

البته اغلب سریالهایی که قبل از انقلاب ساخته شده بود ترانه هایشان اختصاصی بود و صرفا برای سریال ساخته می شد اما هامی و کامی یک استثنای دیگر هم داشت. و آن این بود که نویسنده فیلمنامه و سراینده ترانه هر دو یکنفر بودند. اتفاقی بسیار نادر و کم نظیر و آن به این معناست که بند بند این دو ترانه با موضوع سریال همخوانی دارد.

استاد محمد نوری خود نیز علاقه وافری به این ترانه داشت. همین علاقه کافی بود تا وقتی از وی در سال 1385 بعنوان چهره ماندگار یادگردید در مراسمی هنگام اهدای جایزه خود این ترانه را با اجرایی متفاوت با تکنوازی پیانو بصورت زنده اجرا می نماید تا تفاوت جنس صدای خود را به رخ تمام عاشقان موسیقی بکشاند. (هر چند شخصا معتقدم اجرای قدیمی این ترانه بسیار زیباتر بود)

در مجموع دو ترانه ای که زنده یاد نادر ابراهیمی برای سریال خود به دست زنده یاد محمد نوری سپرد از جاودانه های این سرزمین هست و خواهد ماند.

نام فیلم: سفرهای دور و دراز هامی و کامی

نام ترانه: تصویر وطن

خواننده: استاد محمد نوری

ترانه سرا: نادر ابراهیمی

آهنگساز:فریدون شهبازیان

مدت:

اي سلامم، اي سرودم

اي نگهبان وجودم

اي غمم تو، شادي‌ام تو

مايه‌ي آزادي‌ام تو... اي وطن

 اي دليل زنده بودن

اي سرودي صادقانه

اي دليل زنده ماندن

جان‌پناهي جاودانه... اي وطن!

 همچو رويش در بهاران

همچو جان در هر بدن

مثل بوي عطر گل‌ها

مثل سبزي چمن... اي وطن!

 

مثل راز شعر حافظ

مثل آواز قناري

همچو ياد خوش‌ترين‌ها

همچو باران بهاري... اي وطن!

مثل غم در مرگ مادر

مثل كوه غصه‌هايي

مثل سربازان عاشق

قهرمان قصه‌هايي... اي وطن!

همچو آواز بلندي

از بلندي‌هاي پاك

باغروري، باگذشتي

باوفايي همچو خاك... اي وطن!

                         اي وطن!

                         اي وطن!

۱۳۹۳/۶/۱۷ عصر ۰۶:۱۶
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : Classic, زینال بندری, کاپیتان اسکای, کنتس پابرهنه, BATMAN, هانا اشمیت, سرهنگ آلن فاکنر, Kurt Steiner, اسکورپان شیردل, سروان رنو, خانم لمپرت, سناتور, شیخ حسن جوری, حمید هامون, نایب تیمور خان, کارآگاه علوی, بانو, مگی گربه, جیسون بورن, پیرمرد, زرد ابری, پرشیا, پیر چنگی, گروهبان گارسیا, هایدی
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: یک فیلم... یک ترانه... هزاران خاطره - برو بیکر - ۱۳۹۳/۶/۱۷ عصر ۰۶:۱۶