[-]
جعبه پيام
» <سروان رنو> نگاهی به فیلم نشانی از شر ( اورسن ولز ) ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=46&pid=4539
» <رابرت> متأسفانه "علی‌اصغر رضایی‌نیک" صداپیشه مکمل‌گو بر اثر سکته قلبی درگذشت. نمونه مصاحبه و خاطراتش: https://www.aparat.com/v/tTSqn
» <سروان رنو> مانند بهار و نوروز , سالی نو را به امید بهتر شدن و شکوفا شدن آغاز می کنیم [تصویر: do.php?imgf=org-685bcf6ba2581.png]
» <mr.anderson> سال نو همه هم کافه ای های عزیز مبارک! سال خوب و خرمی داشته باشید!
» <rahgozar_bineshan> سالی پر از شادکامی و تن درستی و شادی را برای همه دوستان آرزومندم!
» <BATMAN> به نظرم شرورترین شخصیت انیمیشنی دیزنی اسکاره/ چه پوستر جذابی! https://s8.uupload.ir/files/scar_vrvb.jpg
» <جیمز باند> من هم از طرف خودم و سایر همکاران در MI6 نوروز و سال نو را به همه دوستان خوش ذوق کافه شاد باش میگم.
» <ریچارد> سلا دوستان.گوینده بازیگراورسولاکوربیرودرسریال سرقت پول کیست
» <ترنچ موزر> درود بر دوستان گرامی کافه کلاسیک ، فرا رسیدن بهار و سال جدید را به همه شما سروران شادباش میگم و آرزوی موفقیت را در کار و زندگی برایتان دارم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> در سال گذشته بنده کم‌کار بودم در کافه، ولی از پُست‌های دوستان خصوصاً جناب رابرت و کوئیک و "Dude" بسیار بهره بردم. تشکر و بیش باد!
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 5 رای - 3.8 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
مریلین مونرو ، بانویی برای تمام فصول
نویسنده پیام
اسکورپان شیردل آفلاین
ناظر انجمن
*****

ارسال ها: 512
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۳/۱۱
اعتبار: 50


تشکرها : 5286
( 6629 تشکر در 287 ارسال )
شماره ارسال: #24
RE: مریلین مونرو ، بانویی برای تمام فصول

آرتور آشر میلر (از 1956 تا 1961) 

{ادامه}

زندگی زناشویی

مریلین در زندگی زناشویی خود قرابت شدیدی به پدرشوهر و مادرشوهر خود داشت و آنها را مامان و بابا صدا می کرد.پس از جدایی از آرتور و تا زمان مرگش با پدرشوهرش آگوستا میلر رفت و آمد داشت و از او می خواست در کارهایش او را همراهی کند. گرچه ظاهرا به مذهب یهود گرویده بود اما به نظر می رسید مذهب نقش چندانی در زندگی او ندارد.

آرتور میلر ، مریلین مونرو و والدین آرتور

تا مدتی زندگی آندو به روال معمول پیش می رفت تا اینکه کم کم روابط آن دو به سردی گرایید . مسلما بیماری روحی مریلین در این سردی نقش عمده ای داشت ولی علل دیگری نیز موثر بودند. یکی از اتفاقاتی که آن را موجب به سردی گرویدن این ازدواج می دانند یادداشتی نوشته میلر بود که مریلین به طور اتفاقی آن را پیدا می کند . در این یادداشت ، میلر از ازدواج با مریلین اظهار پشیمانی کرده و می ترسد که موقعیت شغلی اش براثر ازدواج با این "فرد مفلوک ، غیر مستقل و بچه سرراهی" به خطر بیفتد. او همچنین نوشته بود "تنها شخصی که من همیشه عاشق او هستم دخترم است". هر چند میلر نوشتن این یادداشت را به خاطر نداشت اما این یادداشت ضربه ای به مریلین وارد کرد که هیچگاه از آن بهبود نیافت.   شاید یکی دیگر از علت های سرد شدن رابطه بین ایندو نیز بچه دار نشدن مریلین بود که سبب میشد او به عنوان یک زن احساس ناقص بودن کند.

آخرین هدیه ولنتاین

در جولای 1960 تولید نهایی فیلم ناجورها آغاز شد. فیلمنامه این فیلم که توسط آرتور میلر نوشته شده بود هدیه ولنتاین آرتور به مریلین بود که توسط جان هیوستن کارگردانی میشد و در آن کلارک گیبل ، مونتگومری کلیفت و ایلای والاش نیز حضور داشتند. قرار بود ناجورها فیلمی باشد که توانائیهای بازیگری مریلین را به همه ثابت کند. اما کشمکش های مریلین سبب شد که فیلم با مشکلات زیادی روبرو شود. مریلین به دلیل دوری از روانپزشک مخصوصش و همچنین عدم درک عاطفی آرتور از وضعیت او ، به طور فزاینده ای مصرف داروهایش را خودسرانه بالا برد و این امر به همراه باده نوشی سلامت روانی او را بغرنج تر کرد.

کلارک گیبل ، مریلین مونرو و مونتگومری کلیفت در ناجورها

با گذشت چند هفته از شروع تولید فیلم ، بیماری مریلین رو به پیشرفت گذاشت و او افسرده و افسرده تر شد. میلر امیدوار بود که ناجورها مریلین را به او برگرداند اما او به زودی فهمید که: "اگر کلیدی برای گشودن درب بسته نومیدی مریلین وجود داشته باشد مسلما دست من نیست!" مریلین روزبروز نسبت به آرتور مایوس تر و سرخورده تر می شد. او حس می کرد در این ازدواج مغبون شده است ؛ شاید به این دلیل که این ازدواج  انتظارات بالای او را در مورد خوشبختی برآورده نکرده بود و به همین دلیل تمام عوامل دخیل در این ازدواج را از خود می راند منجمله خود آرتور را. برای آنکه میلر را از خود براند از فیلمنامه او ایراد می گرفت.

در روزهای پایانی ماه اوت ، مریلین به شدت دچار فروپاشی روحی شد و به بیمارستان وست ساید لس آنجلس اعزام شد. او ده روز تحت نظر روانپزشکش در بیمارستان ماند و در این مدت روز فیلمبرداری متوقف شد. در این 10 روز حال او بسیار وخیم بود بطوریکه هرکه او را می دید باورش نمیشد او همان ستاره زیبای هالیوود است. بدین ترتیب عملا تولید فیلم در ماه های اگوست و سپتامبر متوقف شده بود.

فیلم ناجورها علاوه بر وضعیت مریلین با مشکلات دیگری نیز دست و پنجه نرم می کرد. مونتگومری کلیفت در سال 1957 موقع رانندگی با باجه تلفن برخورد کرده بود و جذابیت و خوش تیپی مردانه اش را از دست داده بود. او نیز مانند مریلین به الکل و داروهای مخدر وابسته شده بود و طوری بدنام شده بود که شرکت های بیمه از بیمه کردن او در فیلم ها ابا داشتند. با اینحال با تلاش های میلر ، هیوستن و مدیر اجرایی قدرتمند هالیوود –لیو واسرمن- بیمه او انجام شد. اما با شروع فیلمبرداری همگان با تعجب مشاهده کردند که کلیفت با وجود بدنامی و باده گساری هایش حتی یک روز هم غیبت نکرد و قبل از شروع فیلمبرداری ، نقشش را از بر کرده بود. مونتگومری کلیفت پس از ناجورها در سه فیلم دیگر نیز بازی کردو آنگاه بر اثر بیماری قلبی در سال 1966 درگذشت.

اسطوره کودکی

شرکت گیبل در فیلم ناجورها برای مریلین موهبتی الهی محسوب میشد. علاقه او به گیبل به دوران بچگیش برمیگشت ، زمانی که در رویاهایش او را در نقش پدرش می دید. گفته می شود پدر به ظاهر واقعی مریلین –استنلی گیفورد- شبیه گیبل بود. مریلین در سال 1954 در یک میهمانی شام که به افتخار او ترتیب داده شده بود سلطان هالیوود را ملاقات کرد. آنها باهم شام خوردند ، رقصیدند و در مورد فیلم مشترکی که در آینده قرار است ساخته شود باهم صحبت کردند. مریلین وقتی شنید گیبل با بازی در نقش اصلی فیلم ناجورها موافقت کرده بسیار هیجان زده شد. در طول فیلمبرداری فیلم ، گیبل ثابت کرد نه تنها بازیگری بینظیر است بلکه جنتلمنی حساس و فهمیده نیز است. از آنجا که او متوجه شرایط بد روحی مریلین شده بود نسبت به تاخیرها و غیبت های مکرر مریلین هیچ ناراحتی و عصبانیتی از خود نشان نمیداد.

با وجود تمام مشکلات و موانع سر راه فیلم ، هیوستن توانست بازی خیره کننده ای از مریلین بگیرد. بدگوییهای بعضی از منابع و بیوگرافی ها در مورد بازی بد مریلین در این فیلم ، ناشی از پیشداوری نادرست از وضعیت بد روحی ستاره بزرگ است. در حقیقت عملکرد مریلین در این فیلم بسیار قوی و درخشان است که مدیون تمرینات او در اکتورز استودیو زیر نظر پائولا استراسبورگ است. بعلاوه آرتور میلر در فیلمنامه اش به نوعی نقش رزلین (کاراکتر مریلین مونرو در ناجورها) را طوری با زندگی واقعی مریلین درآمیخته بود که به شخصیت سازی مریلین کمک شایانی کرد و هیوستن نیز بازیگران را در کشف کاراکترشان آزاد گذاشته بود.

جدایی

با پایان فیلمبرداری ناجورها زندگی مریلین با میلر عملا به پایان رسیده بود. آندو با هواپیماهای جداگانه خود را به نیویورک رساندند. در روز 11 نوامبر 1960 مریلین رسما جدایی اش را از میلر اعلام کرد. مطبوعات به محل اقامت او هجوم آوردند و چشمان اشک آلود مریلین ماجرا را تایید کرد. مریلین سعی کرد از مطبوعات دوری کند ، اما حادثه دیگری تلاشهای او را بیهوده ساخت و آن هم مرگ کلارک گیبل در 16 نوامبر بود. چند روز قبل از آن گیبل دچار حمله قلبی شدیدی شده بود اما بسیاری بر این باور بودند که او بهبود می یابد. مرگ ناگهانی او ضربه شدیدی به روحیه مریلین وارد ساخت. آنقدر این شوک برایش شدید بود که او حتی نتوانست بیانیه ای آماده کند و در نهایت به چند جمله کوتاه بسنده کرد : " شوک بزرگی برای من است. عمیقا متاسفم . کلارک گیبل یکی از بهترین آدمهایی بود که من دیده ام." از طرفی شایعات بدی بر سر مریلین باریدن گرفت. اینکه کی گیبل بیوه جوان کلارک گیبل که از او باردار بود مریلین را برای مرگ شوهرش سرزنش کرد. کی گفت که کلارک به خاطر تاخیرها و بی نظمی های روزانه مریلین سر صحنه فیلم آخرشان متحمل استرس و ناراحتی زیادی شده است که همان موجبات حمله قلبی او را فراهم کرده است. افسردگی مریلین با شنیدن این موضوع شدید و شدیدتر شد. این که دیگران او را به خاطر مرگ بت محبوب دوران کودکیش سرزنش کنند فراتر از حد تحمل او بود. هرچند کمی بعد همسر گیبل او را برای غسل تعمید فرزندش دعوت کرد. مریلین که از این دعوت مسرور شده بود این دعوت را نشانه ی آن دانست که کی دیگر او را مقصر مرگ شوهرش نمی داند.

زمستان آن سال مریلین از همیشه مایوس تر و نومیدتر بود. کریسمس بدون میلر تنهایی او را برجسته کرده بود هرچند مدتی بعد جودی ماجیو مجددا وارد زندگیش شد و دیدارها را تازه کرد و بالطبع شایعات مطبوعاتی جدیدی نیز ساخته شد. در ژانویه 1961مریلین به مکزیک رفت تا طلاق خود با میلر را ثبت کند.

آرتور میلر پس از جدایی از مریلین و در سال 1962 با عکاسی به نام اینگه مورات ازدواج کرد. اولین فرزند آنها ربکا در همان سال به دنیا آمد و در سال 1966 دومین فرزندش دانیل که به بیماری سندرم داون مبتلا بود متولد شد. دانیل به آسایشگاه معلولین سپرده شد و از زندگی میلر بیرون رفت. زن و شوهر تا پایان عمرِ اینگه مورات در سال 2002 باهم زندگی کردند. دختر او ربکا میلر کارگردان و فیلمنامه نویس سینما است که در حال حاضر همسر هنرپیشه ی معروف سینما دانیل دی لوئیس می باشد.

آرتور میلر پس از مدتها مبازره با سرطان ، ذات الریه و بیماری نارسایی احتقانی قلب در 10 فوریه سال 2005 و در سن 89 سالگی در منزل خود در شهر راکسبری ایالت کانکتیکت بر اثر حمله قلبی درگذشت. او را در گورستان مرکزی راکسبری به خاک سپردند.


طریقت سامورایی استوار بر مرگ است. آن‌گاه که باید بین مرگ و زندگی یکی را انتخاب کنی، بی‌درنگ مرگ را برگزین. دشوار نیست؛ مصمم باش و پیش رو. آن هنگام که تحت فشار انتخاب زندگی یا مرگ قرار گرفته‌ای، لزومی هم ندارد به هدف خود برسی {گوست داگ؛سلوک سامورایی}
۱۳۹۳/۹/۲۵ صبح ۰۵:۳۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : نیومن, خانم لمپرت, برت گوردون, گولاگ, Classic, زینال بندری, مگی گربه, زاپاتا, BATMAN, سرهنگ آلن فاکنر, سروان رنو, برو بیکر, حمید هامون, پرشیا, پیرمرد, فرانکنشتاین, کنتس پابرهنه, Green, ژان والژان, زرد ابری, سارا, واتسون, ژنرال
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: مریلین مونرو ، بانویی برای تمام فصول - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۳/۹/۲۵ صبح ۰۵:۳۹