[-]
جعبه پيام
» <سروان رنو> نگاهی به فیلم نشانی از شر ( اورسن ولز ) ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=46&pid=4539
» <رابرت> متأسفانه "علی‌اصغر رضایی‌نیک" صداپیشه مکمل‌گو بر اثر سکته قلبی درگذشت. نمونه مصاحبه و خاطراتش: https://www.aparat.com/v/tTSqn
» <سروان رنو> مانند بهار و نوروز , سالی نو را به امید بهتر شدن و شکوفا شدن آغاز می کنیم [تصویر: do.php?imgf=org-685bcf6ba2581.png]
» <mr.anderson> سال نو همه هم کافه ای های عزیز مبارک! سال خوب و خرمی داشته باشید!
» <rahgozar_bineshan> سالی پر از شادکامی و تن درستی و شادی را برای همه دوستان آرزومندم!
» <BATMAN> به نظرم شرورترین شخصیت انیمیشنی دیزنی اسکاره/ چه پوستر جذابی! https://s8.uupload.ir/files/scar_vrvb.jpg
» <جیمز باند> من هم از طرف خودم و سایر همکاران در MI6 نوروز و سال نو را به همه دوستان خوش ذوق کافه شاد باش میگم.
» <ریچارد> سلا دوستان.گوینده بازیگراورسولاکوربیرودرسریال سرقت پول کیست
» <ترنچ موزر> درود بر دوستان گرامی کافه کلاسیک ، فرا رسیدن بهار و سال جدید را به همه شما سروران شادباش میگم و آرزوی موفقیت را در کار و زندگی برایتان دارم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> در سال گذشته بنده کم‌کار بودم در کافه، ولی از پُست‌های دوستان خصوصاً جناب رابرت و کوئیک و "Dude" بسیار بهره بردم. تشکر و بیش باد!
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 2 رای - 4.5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گمشدگان و مفقودین کافه
نویسنده پیام
منصور آفلاین
آخرین تلالو شفق
*

ارسال ها: 501
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۸/۱۷
اعتبار: 77


تشکرها : 395
( 8061 تشکر در 307 ارسال )
شماره ارسال: #101
[split] قهوه خانه ی کافه کلاسیک (احوال پرسی دوستان)

ضمن تشکر از زاپاتای عزیز که یادی از دوستان فعلی کافه کردند ، انصاف نیست از کسانی که عمری را در اینجا سپری کردند و امروز (به هر دلیلی) در جمع دوستان کافه حضور ندارند یادی نشود . بارها گفته ام که آرزوی شخصی من حضور مجدد این دوستان در این انجمن است. میدانم که عده ای از آنها صفحات کافه را گهگاه ورق میزنند اما مدتهاست با کافه قهرند و دوست ندارند با نام کاربری وارد شوند. من از آنها میپرسم : اینکه چرا از این جمع بریدند و نیستند را در مقابل علاقه قلبی همه ما به آنها بگذارند و خود قضاوت کنند در این ترازوی احساس، کدام کفه سنگین تر است. به شخصه از کسانی که در این چند سال از من رنجشی داشته اند و اگر دلی را شکسته ام و بخاطر من از کافه دل بردیده اند عذرخواهی میکنم و حاضرم درحضور جمع از تک تک آنها عذرخواهی کنم و میدانم که سایر دوستان کافه هم چنین هستند. انسانها همه اشتباه میکنند. من هم گاه اشتباه کرده و شاید گاه تند رفته ام. عده ای را میدانم که از من رنجیدند و عده را بیخبرم. از همه طلب حلیت میکنم. معلوم نیست چقدر از عمر تک تک ما باقی است و چه خوبست تا نفس می کشیم و هستیم اینجا در کنار هم باشیم

ساحل افتاده گفت: گرچه بسی زیستم

هیچ نه معلوم شد آه که من کیستم!

موج ز خود رفته ای تیز خرامید و گفت:

هستم اگر میروم ، گر نروم نیستم   (اقبال لاهوری)

 

موج ز خود رفته رفت

ساحل افتاده ماند

این تن فرسوده را

پای به دامن کشید

و آن سر آسوده را

سوی افق ها کشاند.

ساحل تنها، به درد

در پی او ناله کرد:

 موج سبکبال من

بی خبر از حال من

پای تو در بند نیست

بر سر دوشت ، چو من

کوه دماوند نیست

" هستم اگر می روم " ،  خوشتر ازین پند نیست

بسته به زنجیر را لیک خوش آیند نیست (فریدون مشیری)

Ario :  از اولین های کافه از اوایل سال 88 . اولین ثبت نامی کافه بعد از آدمین محترم سایت در فروردین همان سال . او از اهالی کرمانشاه و از عشاق دوبله است . شاید اگر عشاق دوبله در کافه را 5 نفر بدانیم یکی از آنها آریو گرامی است. کرمانشاهی ها و کردها از نژاد اصیل آریائی هستند و علاقه خاصی به نام آریو و آریا دارند. آریو یک دوبله باز بی نظیر است و یکی از آرشیوداران بزرگ ایران. او سالهاست که در کافه چیزی نمی نویسد اما هر روز به کافه سر میزند و مطالب را میخواند. آریو یک گنج مخفی است که مدتی است گرد طلا رویش را گرفته و دیگران او را نمی بینند اما منصور همیشه او را می بیند که چنان می آید و میرود که چینی احساسش ترک برندارد. چرایش را خودش میداند. شاید کم شدن مطالب جامع و جالب دوبله . نمیدانم. دوستان دوبله باز از کافه شکایت دارند. آنها معترضند کافه ای که زمانی ادعایش فقط دوبله بود و بس، چرا باید اینروزها در آن از سگ و گربه تا راز کیهان مطلب نوشته شود اما از دوبله یادی نگردد. آنها دلشکسته حجم سایر مطالب در برابر حجم اندک مطالب دوبله در کافه اند. آننها عاشق دایره المعارف دوبله نیستند چون صداها را میشناسند. آنها عاشق مطالب منتقدانه دوبله اند. مطالبی پربار که مدتهاست از چنین مطالبی در کافه خبری نیست.. آریو زمانی از فیلمهایی نایاب کلیپ درست میکرد و در کافه میگذاشت. از صحنه های سانسور شده فرار از آلکاتراز بگیرید تا گروهان هفتم... در آنزمان کسی به این فیلمها دسترسی نداشت و امروز .... همه به این فیلمها دسترسی دارند و ما به Ario دسترسی نداریم. او عزیز همه ماست.

 

واترلو : از عالمان کافه . مسلط به شناسائی فیلمهائی که شما زمانی دیده اید و حتی یک سایه از آنها در ذهنتان باقیست. مسلط ترین فرد به شناسائی گویندگان گمنام در کل نت. کار روی فیلمهای ایتالیائی ، مصری و بخصوص فرانسوی... از اولین و قدیمی ترین  آرشیو داران فیلمهای دوبله ... مسلط به تاریخ سینما و تلویزیون. مقیم خارج از کشور که گهگاه به ایران سفری داشت. مدتهاست از ایشان خبری نبود. بازگشتی چند روزه و مجددا غیبت طولانی دیگر. هرچه هست مشکلات زندگی ایشان و بود و نبودهایشان بخاطر مسائل کاریست که نبودنشان را توجیه میکند. اما سوال اینجاست که واقعا اینهمه مدت از نت هم بدور بوده و هستند؟!

 

Zhivago : ژیواگو (بهنام) اولین و بهترین صداگذار فیلم در ایران بوده و هست. در ایامی که دوستان ما فیلمهای دوبله را روی نوار وی اچ اس میدیدند او صداهای دوبله را از نوارها و سی دی ها جدا و روی دی وی دی ها با دقت بسیار میچسباند. کاری که اینروزها هرکسی با یک نرم افزار میکند او با با برش هایی در حد صدم ثانیه و در طول کل فیلم انجام میداد. خودش میگفت که آنقدر فیلمهایی را که صداگذاری کرده ام دوست دارم که هرکدام مانند بچه های من هستند. میگفت بخاطر شرایط آپارتمانی و عدم امکان بلند کردن صدای فیلم و استفاده از گوشی ، گوشهایم ضعیف شده اند. نمونه هایی از آرشیوش را برای هنرمندان میفرستاد. از مینو غزنوی که صدای خودش را در آهنگ برنادت را از بهنام بیادگار داشت تا اکبر عالمی که نوآوری وی در صداگذاری فیلم چه (چگوارا) (با افزودن یک موسیقی منتخب از طرف بهنام) از چه یک فیلم حماسی تر آفریده بود را تایید کرده بود. بخشی از کارهای مرحوم جورقانیان کار بهنام بود. وقتی دوبله دوم ده فرمان را که از رامین گرفته بودم به او دادیم سه شب نخوابید و از صداهای منقطع تبری یک سینک فوق العاده ساخت (برای اولین بار در کشور). رابین هود را با صداهائی که از بهزاد گرفته بودیم به او دادیم و او سه دوبله  فوق العاده (برای اولین بار) ساخت. اینکه تمام دوبله ها را روی یک فیلم بگذارند او ابداع کرد و بعدها بین دیگران رواج یافت ... به تمام دوستان کافه فیلم هدیه میکرد. کاربران خوب را شناسائی میکرد و برای آنها بیادگار فیلم میفرستاد . از فیلم فروشی تنفر داشت و یکی از علل رجعتش از کافه اکراه از فیلم فروشانی بود که در آنزمان به کافه آمده بودند. او در کافه کم نوشت و با 12 پست بعنوان مدیر بخش داخلی انتخاب شد. روحیه حساس و مهربانش هنوز هم در یادهاست.مدتی به شبکه مستند رفت و صداگذاری دوبله فیلمهای مستند را انجام میداد.

 

این دوستان یکی دو نفر نیستند که در یک پست بتوان از عهده یاد آنها برآمد. معرفی ها را ادامه خواهیم داد ... هم یاد است و هم یادگار ، بنازش (بیادش) می دار تا وقت دیدار

 

 

 

۱۳۹۴/۵/۱۸ صبح ۱۱:۵۱
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : واتسون, دکــس, حمید هامون, خانم لمپرت, کاپیتان اسکای, اسکورپان شیردل, زینال بندری, سروان رنو, پیرمرد, Memento, هایدی, پدرام, برت گوردون, برو بیکر, Classic, rahgozar_bineshan, مگی گربه, ژیگا ورتوف, terme, اسپونز, سی.سی. باکستر, اکتورز, Papillon, BATMAN, زبل خان, گروهبان گارسیا, مکس دی وینتر, L.B.Jefferies, زرد ابری, بوچ کسیدی, ال سید, Jacques Clouseau, مموله, فورست
پیرمرد آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 253
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۶/۶
اعتبار: 55


تشکرها : 6321
( 4663 تشکر در 174 ارسال )
شماره ارسال: #102
RE: قهوه خانه ی کافه کلاسیک (احوال پرسی دوستان)

(۱۳۹۴/۵/۱۸ صبح ۱۱:۵۱)منصور نوشته شده:  

من از آنها میپرسم : اینکه چرا از این جمع بریدند و نیستند را در مقابل علاقه قلبی همه ما به آنها بگذارند و خود قضاوت کنند در این ترازوی احساس، کدام کفه سنگین تر است. به شخصه از کسانی که در این چند سال از من رنجشی داشته اند و اگر دلی را شکسته ام و بخاطر من از کافه دل بردیده اند عذرخواهی میکنم و حاضرم درحضور جمع از تک تک آنها عذرخواهی کنم و میدانم که سایر دوستان کافه هم چنین هستند. انسانها همه اشتباه میکنند. من هم گاه اشتباه کرده و شاید گاه تند رفته ام. عده ای را میدانم که از من رنجیدند و عده را بیخبرم. از همه طلب حلیت میکنم. معلوم نیست چقدر از عمر تک تک ما باقی است و چه خوبست تا نفس می کشیم و هستیم اینجا در کنار هم باشیم

دوست گرامی، جناب منصور،

من خود از کاربرانی هستم که با حضرتعالی اختلاف نظرهایی داشته ام، امّا به این واقعیّت نیز معترفم که شما کینه توز نیستید و این را در نهان هم گفته ام. علّت به نظرم در جای دیگری است.

اگر کاربرانی پس از مجادله و بحث با جنابعالی از این جمع می کَنند و می روند، تنها شخص شما مطرح نیستید. نکته در این است که در مباحثه با شما، طرف مقابلتان خود را کاملاً تنها و بی دفاع می یابد و این هم تقصیر شخص شما نیست بلکه جوّ عمومی کافه چنین است. عدّه ای از دوستان بزرگوار ما، حضرتعالی را بی چون و چرا قبول دارند و عده ای دیگر از کاربران از مواجهه با شما در هراسند. زمانی که طرف شما در بحث، تشکر عده ای از جنابعالی و در مقابل تنهایی خود را می بیند، مسلّماً به این نتیجه می رسد که وصلۀ ناجور این جمع است.

زمانی پس از مباحثۀ آتشین شما با بانوی گرامی، و به تبع آن غیبت طولانی ایشان، من پس از کسب موافقت مدیریت، در یک شب از حدود 70 کاربر محترم به غیر از کادر مدیریت که در 24 ساعت گذشته به کافه سرزده بودند، خواهش کردم که در پیامی از بانو بخواهند که بازگردد. از این میان حدود 25 نفر منّت نهادند و قبول کردند که بسیاری از آنها تازه وارد بودند و بانوی محترم هم از ایشان در اینجا یاد کردند. عده ای عکس العملی نشان ندادند و تعداد انگشت شماری هم فرمودند چون بانو از مدیران است ما دلیلی نمی بینیم که برای بازگشتش اقدامی کنیم و اگر کاربری عادی بود، دعوتت را لبیک می گفتیم. در آن زمان چند نفر گفتند ای کاش برای بازگشت سم اسپید تلاش کنی. امّا از وی هیچ ردّ و نشانی نبود. قریب به 9 ماه در جستجوی راهی بودم. تا دیروز که جناب سی.سی. باکستر پس از غیبتی طولانی مراجعت نمودند، پس از بازدید صفحۀ شخصی چند تن از بزرگان قدیم و رؤیت حضور خانم دزیره پس از دو سال در تاریخ 1394/04/16 راهی به ذهنم رسید که در جستار گمشدگان گفتم. نکتۀ جالب برایم آن بود که تنها چهار تن از قدمای کافه آن را پسندیدند و در مقابل دوست بزرگواری چون بروبیکر که باورم نمی شد راهکار مرا بپسندد، آن را تأیید کرد اما برخی از کسانی که بازگشت جناب سم اسپید و سرکار خانم رزا را در پیام خصوصی و گاه در بخش های مختلف کافه خواهان بودند به آن وقعی ننهادند.

واقعیّت امر این است که در اینجا کسی برای پول یا منصب تلاش نمی کند. من نوعی حرفهایی که می زنم، بر دلم سنگینی نمی کرده، بلکه نفس همدلی برایم مطرح است که صحبتم را در جمع می گویم، لذا تا زمانی انگیزۀ ماندن دارم که دیگران عکس العمل مثبتی در برابر گفته هایم نشان دهند. وقتی در لحظه های دشوار خود را تنها ببینم، ترجیح می دهم اگر هم حرفی در این محفل برای شنیدن است از بیرون بشنوم.

نفس تشکّر، اعتبار یا گروه کاربری نیز بر این اساس است. یک عضو فعّال قدیمی با پست های ارزشمند حق دارد که تفاوتی ولو ظاهری را با دیگر کاربران انتظار داشته باشد و این فی نفسه مذموم نیست و به نفع کلّ کافه نیز هست. قدمای این جمع بهتر از من می دانند که ارتقاء رتبۀ کاربری جناب سم اسپید و خانم رزا توقّع بیجایی نبود، اینها کسانی اند که یکی از پستهایشان با دهها پست بنده برابری می کند. امّا چه مانع تأیید آن از سوی بسیاری از دوستان بود، محلّ سؤال است؟ واقعاً مشکل شخص پیرمرد است که پای از گلیمش درازتر کرده و اگر هر کس غیر از او اینچنین می گفت، تأیید می شد؟ یا چه شد که آن همه شور و التهاب برای بازگشت اینها یکباره اطفاء گشته؟

گمانم این هم از سؤالات بی پاسخ این محفل است.

۱۳۹۴/۵/۱۸ عصر ۰۴:۴۳
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : حمید هامون, Memento, ژان والژان, هایدی, زینال بندری, برت گوردون, خانم لمپرت, کارآگاه علوی, واتسون, rahgozar_bineshan, برو بیکر, ژیگا ورتوف, دکــس, سی.سی. باکستر, اکتورز, BATMAN, زبل خان, پیر چنگی, مکس دی وینتر, Schindler, زرد ابری, بوچ کسیدی, مراد بیگ
منصور آفلاین
آخرین تلالو شفق
*

ارسال ها: 501
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۸/۱۷
اعتبار: 77


تشکرها : 395
( 8061 تشکر در 307 ارسال )
شماره ارسال: #103
RE: قهوه خانه ی کافه کلاسیک (احوال پرسی دوستان)

(۱۳۹۴/۵/۱۸ عصر ۰۴:۴۳)پیرمرد نوشته شده:  من خود از کاربرانی هستم که با حضرتعالی اختلاف نظرهایی داشته ام، امّا به این واقعیّت نیز معترفم که شما کینه توز نیستید و این را در نهان هم گفته ام

أَحَبُّ إِخْوَانِي إِلَيَّ مَنْ أَهْدَى إِلَيَّ عُيوبِي‏

بهترین دوست من کسی است که عیب مرا به من بگوید (امام صادق)

(۱۳۹۴/۵/۱۸ عصر ۰۴:۴۳)پیرمرد نوشته شده:  در مباحثه با شما، طرف مقابلتان خود را کاملاً تنها و بی دفاع می یابد و این هم تقصیر شخص شما نیست بلکه جوّ عمومی کافه چنین است. عدّه ای از دوستان بزرگوار ما، حضرتعالی را بی چون و چرا قبول دارند و عده ای دیگر از کاربران از مواجهه با شما در هراسند. زمانی که طرف شما در بحث، تشکر عده ای از جنابعالی و در مقابل تنهایی خود را می بیند، مسلّماً به این نتیجه می رسد که وصلۀ ناجور این جمع است.

در هر مباحثه این دیگران هستند که با خواندن مباحث مطرح شده ، خود پیش وجدان خود قضاوت میکنند که حق با چه کسی است. اظهار نظر شما در اینخصوص موید این مدعاست که هیچگاه حق با من نبوده و طرفداریهای چشم و گوش بسته دیگران از من ، حریفان را به انزوا برده است. فکر نکنید در این کافه در نظر همه دوستان ، من خیر مطلقم. اتفاقا بسیاری از دوستان در همین جمع رفتارهائی با شخص من دارند که نصیب گرگ بیان نیست.مثال میزنم:

1-  اگر در حال حاضر یک دوست به دیگری امتیاز بدهد وی سریعا آنرا با دادن امتیاز جبران میکند اما اگر من به همین کاربر امتیازی دهم او را سنگین می آید که جبران احسان کند ...

2- همین دیروز وقتی یکی از کاربران محترم در کنار تعریف از دیگران از من هم نامی برده بود وقتی ذیل نوشته اش تشکر میکنم و بعد برای امتحان آن تشکر را برمیدارم می بینم که تعریفش را از من از متن نوشته اش پاک کرده است! آیا ما بخاطر تعریف دیگران از ما از آنها تعریف میکنیم که اگر تشکر نکنند یا حذف کنند مستحق تعریف نباشند؟! البته من تشکر خود را بعدا به ذیل همان نوشته برگرداندم چون به بزرگی خود همان کاربر معتقدم و نه تعریف یا عدم تعریفش از منصور. من نه به تعریف کسی بزرگ میشوم و نه با عدم تعریف و سکوت کسی کوچک ...

3- عده ای ذیل نوشته های من هیچگاه تشکر نمیزنند. حتی اگر در تاپیکی که خودشان ایجاد کرده اند مثنوی هفتاد من بنویسم و آنرا آباد کنم. بروید و از تک تک آنها چرایش را بپرسید. یک سوء تفاهم. گاهی یک سوء تفاهم چه کینه ها که نمی آفریند.حتی اگر بارها بشکل خصوصی عذرخواهی کرده باشم.

این سه مثال را زدم تا ببینید در همین کافه چه ذهنیت هائی در مورد من وجود دارد و همه آنها تعریف و تمجید نیست. در این گیرودار دوستان خوبی که همیشه فارغ از جناح بندیهای کافه بوده اند همیشه به من لطف داشته اند. همین گروه وقتی من پیامی کوتاه را در کافه درج میکنم می بینید که حتی از من تشکر هم نمیکنند و صرفا در ذیل نوشته های سنگین که روی آنها فکر شده است تشکر میزنند . اما گروه دوم که در تقابل با اینها هستند ذیل تمام نوشته های یکدیگر تشکر میزنند و کاری به ارزش نوشته یا محتوای آن ندارند که یک کلمه باشد یا یک کتاب. برای آنها نویسنده محبوبشان مهم است و نه شکل نوشته اش. این حقیقت نشان میدهد دوستان فهیم کافه که تعدادشان کم هم نیست عمدتا از گروه اندیشمند هستند و نه از گروهی که بعنوان یک همشهری دائما همدیگر را باد میزنند تا گرمیشان نشود. اتفاقا در مناظره من با بانوی گرامی ، شما دیدید که تشکرهای ذیل نوشته های ایشان بیشتر بود. خانمها معمولا هوای همدیگر را دارند و از سوی دیگر سیل کاربران محترم کرمانی در این کافه کم هم نیست و من در آنجا به نویسنده کتاب تاریخ دوبله که اتفاقا کرمانی هم بود خرده گرفتم. کسی چون بهزاد ستوده را بخاطر بیاورید که جر و بحث آن کتاب را راه انداختند و وقتی در پاسخ باز ماندند خود متواری شدند و مرا تنها گذاشتند. کسی که ادعا داشت هر صفحه آن کتاب 10 غلط دارد و بوغ برداشته بود و همه جا را پر کرده بود حتی یک غلط هم نتوانست از کتاب بنویسد و من با دستی پر آمده بودم که غلطهای آن کتاب را رو کنم که با یک واکنش عجیب از طرف بانو و دوستانشان مواجه شدم و یک انتقاد سازنده که میتوانست در نهایت به اصلاح کتاب بیانجامد را ناخواسته به قهقهرا بردند.

استدلال شما دراین خصوص که تشکر در یک مناظره میتواند به گوشه نشینی کسی از او تشکر نمیشود یا تعداد تشکرات از او کمتر است بیانجامد مصداق کلی ندارد اما با شما تا اندازه ای در اینخصوص موافقیم. از دیگران مثالی میزنم. شما مناظره بانوی گرامی مریم را با رامین-جلیلوند در اینجا ببینید :

http://cafeclassic4.ir/thread-68-post-14...http://cafeclassic4.ir/thread-68-post-14652.htm

این کاربر گرامی که از عشاق واقعی دوبله در کافه بوده و هست در آنجا خود از اینکه عده ای در یک مناظره از دیگری طرفداری میکنند گله مند بود و از تمام کسانی که از رامین تشکر کرده بودند دل آزرده تر که نتیجه آن چنین جملاتی شد و پی آمد آن کم کاری و در نهایت محروم شدن کافه از نوشته های خوب او

من خیلی وقت است که در کافه نمی نویسم ،از واکنشهای منفی دوستان،از حمله های جانب دارانه شان،از اینکه انتظار دارند من هم مثل آنها فکر کنم و به من حمله میکنند،من یکی از افرادی هستم که به خاطر مطلبم در کافه نا سزا شنیدم در حضور همه و متعجب بودم از دوستانی که بر ناسزای دیگری تشکر میزدند.حرفهای مرا فیلتر نکنید .این حق هر عضو اینجاست که از درددلهای خود بگوید.

ایشان از کاربران فوق العاده کافه است و هر روز هم به کافه سر میزند و متعجبم از پیر کافه که سعی در بازگرداندن دوستان رفته دارند اما هرگز بفکر بازگرداندن مریم گرامی که از مفاخر کافه هستند تلاشی صورت نداده اند. ایشان از محققین دوبله هستند.

آیا شما از جان دوو یاد میکنید که غریبانه مدتی است در کافه نمی نویسد وگاه می آید و میرود؟! آیا میدانید ایشان چه کسی هستند؟ شاید راضی نباشند که در جمع بگویم ایشان چه کسی است ... آیا میدانید بانو پرشیا کجاست و چرا مدتهاست در کافه نمی نویسد؟ ... اینها را باید بازگرداند

اینکه کسی به ناسزا تشکر بزند یک اجحاف در حق طرف مقابل است (و میدانم که منظور شما این شکل از مناظرات است) اما اینکه در ذیل نوشته هائی که با استدلال تبیین میشود تشکری صورت پذیرد قبول بفرمائید بر این تشکرها حرجی نیست . عده ای با نظر این شخص موافقند و عده ای دیگر با نظر دیگری. مناظره من با بانو از این باب بود و کوچکترین توهینی نه از طرف ایشان صورت گرفت و نه من و بعنوان جامعه ای آزاد گلگی نکنید که چرا عده ای از او تشکر کردند و عده ای از من.

درخصوص دزیره یک جمله شوخی وار من ایشان را از کافه راند. نوشتم : حکایت زن با سن مانند حکایت جن با بسم الله است! و ایشان رنجیدند (من حتی ذیل نوشته هم نوشتم که محض مزاح بود و امیدوارم نرنجید). خانمها اصولا روحیات ظریفی دارند و در جمع هرگز نباید حتی با نوشته های آنها شوخی کرد. می بینید که در اینجا نه مناظره ای در کار بود و نه تشکری. ببینید و خود قضاوت کنید که آیا توجیه پذیر است که یک شوخی باعث شود یک کاربر خوب عطای کافه را به لقایش ببخشد؟ واقعا ظرفیت ما انسانها چقدر است؟

http://cafeclassic4.ir/thread-57-post-19...http://cafeclassic4.ir/thread-57-post-19043.htm

دوست بزرگوار اکتورز ما زمانی به ساختن یک قصه ذهنی و خیالی از کاربران کافه همت گماشت و دیدید که برخی از دوستان حتی طاقت ذهنیت و خیالپردازی دیگران را هم نداشتند و قصه جالب وی معلق ماند

http://cafeclassic4.ir/thread-710-post-2...http://cafeclassic4.ir/thread-710-post-25989.htm

(۱۳۹۴/۵/۱۸ عصر ۰۴:۴۳)پیرمرد نوشته شده:  

اگزمانی پس از مباحثۀ آتشین شما با بانوی گرامی، و به تبع آن غیبت طولانی ایشان...

غیبت بانوی عزیز ربطی به مناظره ما نداشت . اخوی محترم و بزرگوار ایشان در کافه حضور دارند و نوشته های شما و سایر دوستان را میتوانند به ایشان انتقال دهند و خود ایشان را میتوانید دعوت کنید تا بیایند و بگویند آن مناظره در رفتنشان اصولا حتی 1 درصد تاثیر داشت یا خیر... بخاطر گل روی شما من همین الان از احوالات ایشان پرسیدم گفتند تابحال درگیر پایان نامه و ارائه آن بودم. اول شهریور ترجمه آن به زبان انگلیسی بپایان میرسد و تا اواخر شهریور با اتمام دفاع از آن در کافه خواهند بود (البته اصرار کردم که قولی بدهند که من پیش پیرمرد گرامی روسیاه نشوم) . اینهم خبر خوب برای شما و سایر دوستان

(۱۳۹۴/۵/۱۸ عصر ۰۴:۴۳)پیرمرد نوشته شده:  

در آن زمان چند نفر گفتند ای کاش برای بازگشت سم اسپید تلاش کنی. امّا از وی هیچ ردّ و نشانی نبود. قریب به 9 ماه در جستجوی راهی بودم...

سام اسپید (مهران) از دوستان خوب ما در کافه بود. از علاقمندان و محققین خوب مبحث دوبله. سال قبل با ایشان بصورت تلفنی صحبت کردم و خواستار بازگشت ایشان به کافه شدم. گفتند کافه دیگر آن رنگ و بوی سابق را ندارد. کاربران تازه وارد هیچکدام به دوبله علاقه ندارند. آنها از سایر فارومها می آیند که صرفا حواشی سینما را در کافه تلنبار کنند . کافه دیگر رنگ و بوی دوبله را نمیدهد و من صرفا با دوبله خوشم... اما به هرحال قول دادند که برگردند که نکردند. شماره تماس ایشان را دارم و اگر مورد نیاز بود بفرمائید تا بشکل خصوصی تقدیم کنم. شاید صحبتهای شما موثر واقع شد.

(۱۳۹۴/۵/۱۸ عصر ۰۴:۴۳)پیرمرد نوشته شده:  قدمای این جمع بهتر از من می دانند که ارتقاء رتبۀ کاربری جناب سم اسپید و خانم رزا توقّع بیجایی نبود، اینها کسانی اند که یکی از پستهایشان با دهها پست بنده برابری می کند. امّا چه مانع تأیید آن از سوی بسیاری از دوستان بود، محلّ سؤال است؟ واقعاً مشکل شخص پیرمرد است که پای از گلیمش درازتر کرده و اگر هر کس غیر از او اینچنین می گفت، تأیید می شد؟ یا چه شد که آن همه شور و التهاب برای بازگشت اینها یکباره اطفاء گشته؟

گمانم این هم از سؤالات بی پاسخ این محفل است.

دوست گرامی پیرمرد عزیز

موجم اگر میروم گر نروم نیستم... اگر یک نظامی شهید شود یک درجه افتخاری به درجات قبلی او اضافه میشود. بطور مثال اگر سرگرد باشد بعد از شهادت به درجه سرهنگی ارتقا می یابد تا هم حقوق ماهیانه اش برای بازماندگان افزایش یابد هم خود شخص با مقامی رفیعتر در یادها بماند. دوستانی که ما را ترک کرده اند (به هر دلیل غیر از مرگ) در واقع احترام کافه و دوستانش را به نوعی در ذهن خود خدشه دار کرده اند. شما تاپیک گمشدگان را ورق بزنید تا ببنید امثال من و شما و همه دلسوختگان روز نیست که از آنها یادی نکنیم. آدم قدرنشاسی که دلش بحال من و شما نمیسوزد و خود را آفتابی نمیکند تا بر سر عقاید خودش بماند و دیده نشدن را بر دیده شدن ترجیح میدهد چه جای ارتقای ارزیابی و اعطای نمره دوباره؟! ارتقای درجات بخاطر نوشتن مقالات گرانبهاست نه در گوشه عزلت نشستن و چون غریبه ها مطالعه صفحات کافه. این نوآوری است که ارزش می آفریند. آنها بخاطر نوآوریهایشان تا زمانی که بودند امتیازات خود را گرفتند. نفس زندگی هم همینگونه است. انسانها تا زمانی که زنده هستند قادرند بر داشته ها و نداشته ها و کوله بار خود بیفزایند ، چه کس انبان کسی را که وجود ندارد پر میکند و این کار را ارزش میداند؟!...اگر هم کسی از این دوستان خدای ناکرده به رحمت ایزدی پیوسته و اطمینانی در اینخصوص هست بفرمائید تا کل کافه را بسیج کنیم نفر به نفر به او امتیاز دهند تا همچون یک نظامی شهید شده اقلا ارج و قربش با چنین تقدیرهائی بیش از پیش افزایش یابد و در یادها ماندگارتر شود... وقتی این دوستان بحمدلله هستند اما ما را قابل نمیدانند که ما را در دانش خود بیش از پیش سهیم کنند واقعا چه جای تشکر یا امتیاز!

۱۳۹۴/۵/۱۹ صبح ۰۹:۴۲
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : شیخ حسن جوری, Memento, پدرام, هایدی, زینال بندری, برو بیکر, rahgozar_bineshan, برت گوردون, ژیگا ورتوف, دکــس, حمید هامون, اکتورز, BATMAN, سروان رنو, زبل خان, گروهبان گارسیا, فورست, مکس دی وینتر, زرد ابری, بوچ کسیدی, بانو الیزا
واتسون آفلاین
مشتری کافه
*

ارسال ها: 87
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۴/۳/۳۰
اعتبار: 21


تشکرها : 8076
( 1229 تشکر در 56 ارسال )
شماره ارسال: #104
RE: گمشدگان و مفقودین کافه

(۱۳۹۴/۵/۱۸ صبح ۱۱:۵۱)منصور نوشته شده:  

Ario :  از اولین های کافه از اوایل سال 88 . اولین ثبت نامی کافه بعد از آدمین محترم سایت در فروردین همان سال . او از اهالی کرمانشاه و از عشاق دوبله است . شاید اگر عشاق دوبله در کافه را 5 نفر بدانیم یکی از آنها آریو گرامی است. کرمانشاهی ها و کردها از نژاد اصیل آریائی هستند و علاقه خاصی به نام آریو و آریا دارند. آریو یک دوبله باز بی نظیر است و یکی از آرشیوداران بزرگ ایران. او سالهاست که در کافه چیزی نمی نویسد اما هر روز به کافه سر میزند و مطالب را میخواند. آریو یک گنج مخفی است که مدتی است گرد طلا رویش را گرفته و دیگران او را نمی بینند اما منصور همیشه او را می بیند که چنان می آید و میرود که چینی احساسش ترک برندارد. چرایش را خودش میداند. شاید کم شدن مطالب جامع و جالب دوبله . نمیدانم. دوستان دوبله باز از کافه شکایت دارند. آنها معترضند کافه ای که زمانی ادعایش فقط دوبله بود و بس، چرا باید اینروزها در آن از سگ و گربه تا راز کیهان مطلب نوشته شود اما از دوبله یادی نگردد. آنها دلشکسته حجم سایر مطالب در برابر حجم اندک مطالب دوبله در کافه اند. آننها عاشق دایره المعارف دوبله نیستند چون صداها را میشناسند. آنها عاشق مطالب منتقدانه دوبله اند. مطالبی پربار که مدتهاست از چنین مطالبی در کافه خبری نیست.. آریو زمانی از فیلمهایی نایاب کلیپ درست میکرد و در کافه میگذاشت. از صحنه های سانسور شده فرار از آلکاتراز بگیرید تا گروهان هفتم... در آنزمان کسی به این فیلمها دسترسی نداشت و امروز .... همه به این فیلمها دسترسی دارند و ما به Ario دسترسی نداریم. او عزیز همه ماست.

 


 

 

 

(۱۳۹۴/۵/۱۹ صبح ۰۹:۴۲)منصور نوشته شده:  

سام اسپید (مهران) از دوستان خوب ما در کافه بود. از علاقمندان و محققین خوب مبحث دوبله. سال قبل با ایشان بصورت تلفنی صحبت کردم و خواستار بازگشت ایشان به کافه شدم. گفتند کافه دیگر آن رنگ و بوی سابق را ندارد. کاربران تازه وارد هیچکدام به دوبله علاقه ندارند. آنها از سایر فارومها می آیند که صرفا حواشی سینما را در کافه تلنبار کنند . کافه دیگر رنگ و بوی دوبله را نمیدهد و من صرفا با دوبله خوشم... اما به هرحال قول دادند که برگردند که نکردند. شماره تماس ایشان را دارم و اگر مورد نیاز بود بفرمائید تا بشکل خصوصی تقدیم کنم. شاید صحبتهای شما موثر واقع شد.

با سلام خدمت همه دوستان عزیز به خصوص استاد بزرگوار منصور

بنده حدود 45 روز است که افتخار عضویت در این کافه گرانقدر نصیبم شده است و یکی از اتفاقات

خوب چند سال اخیرم، بی اغراق همین موضوع است.نحوه آشنایی بنده با کافه هم در سالیان

گذشته، فقط بحث دوبله بود واینکه جسته گریخته به عنوان میهمان از مطالب کافه  استفاده

نموده وبرای خودم آرشیو کوچکی تهیه کرده بودم.اما نمی دانم چه شد، شاید هم مشکلات

زندگی باعث شد که برای دستیابی به آرامش ،سعی کنم وقت بیشتری برای علایق و خاطرات

گذشته ام بگذارم،ونتیجه اینکه که الان در محضر دوستان نادیده و خوبم هستم.

غرض از این زیاده گویی ،این بود که به دو مورد از مواردی که استاد منصور عزیز به نقل از اساتید

غائب کافه ذکر کردتد اشاره ای کنم:بنده خودم به عنوان تازه وارد، عشق وعلاقه اولم ودومم و

سومم دوبله،دوبلورهای عزیز وفیلمهای کلاسیک وقدیمی است وایضا"دلیل علاقه ام به کافه.اما در

مراحل بعد ،حوزه های دیگری هستند که موجبات انبساط و آرامش خاطرم را فراهم می کنند،مانند

تاریخ،هنر،عکاسی و ... وحتی سگ ها و گربه های کارتون هایی که خاطرات کودکی ونوجوانی ما

را ساختند وشاید هم زیر بنای علاقه ما به دوبله شده اند.

به هر حال همه اساتید مطمئن باشند با این گزینش و کنکور سختی که  جناب سروان رنو دارند

،امکان ورود اشخاص متفرقه به این کافه بسیار ناچیز بوده و همه ما ازعلاقه مندان به مغز کافه که

همانا دوبله و فیلمهای کلاسیک می باشد هستیم و سایر موارد  همچون پوستی است جهت

حفاظت وجذابیت بیشتر آن مغز  و چه خوب است که به جای گشتن در صدها سایت مختلف

ومتفرقه دیگر همه حوزه ها در این کافه جمع ومتمرکز باشد ،در محضر اساتید محترمی همچون

منصور خان و سایر بزرگان و سایر دوستان که باعث شادی مضاعف است. به هر روی در هر

رستوران و کافه دیگری هم برویم همراه با غذای اصلی، نوشابه و ماست و دوغ و سالاد هم لازم

است وبزرگان کافه  مطالب امثال بنده رادر همین حد هم قبول کنید باعث خوشحالی است

امیدواریم همه اساتید حاضر وغائب از سر لطف وعشق به کافه و اعضایش و میهمانانش  بنگرند

وهیچ وقت این محیط ارزشمند ازدست نرود.

ارادتمند و دوستدار همه - واتسون


آدمیان به لبخندی که بر لب هامی نشانند و به احساس خوبی که برجا می نهند و به دردی که از یکدیگر می کاهند ،می ارزند!
۱۳۹۴/۵/۱۹ عصر ۰۱:۲۶
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : Memento, خانم لمپرت, زینال بندری, هایدی, پیرمرد, ژان والژان, برو بیکر, برت گوردون, دکــس, سی.سی. باکستر, حمید هامون, منصور, BATMAN, سروان رنو, زبل خان, پیر چنگی, گروهبان گارسیا, فورست, مکس دی وینتر, زرد ابری, شارینگهام, بوچ کسیدی, Jacques Clouseau
پیرمرد آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 253
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۶/۶
اعتبار: 55


تشکرها : 6321
( 4663 تشکر در 174 ارسال )
شماره ارسال: #105
RE: قهوه خانه ی کافه کلاسیک (احوال پرسی دوستان)

(۱۳۹۴/۵/۱۹ صبح ۰۹:۴۲)منصور نوشته شده:  

(۱۳۹۴/۵/۱۸ عصر ۰۴:۴۳)پیرمرد نوشته شده:  من خود از کاربرانی هستم که با حضرتعالی اختلاف نظرهایی داشته ام، امّا به این واقعیّت نیز معترفم که شما کینه توز نیستید و این را در نهان هم گفته ام

أَحَبُّ إِخْوَانِي إِلَيَّ مَنْ أَهْدَى إِلَيَّ عُيوبِي‏

بهترین دوست من کسی است که عیب مرا به من بگوید (امام صادق علیه السلام)

رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله و سلّم فرموده است: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله عليه و آله ثَلَاثُ خِصَالٍ مَنْ كُنَّ فِيهِ أَوْ وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ كَانَ فِي ظِلِّ عَرْشِ اللَّهِ يَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّهُ رَجُلٌ أَعْطَی النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ مَا هُوَ سَائِلُهُمْ وَرَجُلٌ لَمْ يُقَدِّمْ رِجْلًا وَ لَمْ يُؤَخِّرْ رِجْلًا حَتَّی يَعْلَمَ أَنَّ ذَلِكَ لِلَّهِ رِضًا و َرَجُلٌ لَمْ يَعِبْ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ بِعَيْبٍ حَتَّی يَنْفِيَ ذَلِكَ الْعَيْبَ عَنْ نَفْسِهِ فَإِنَّهُ لَا يَنْفِي مِنْهَا عَيْباً إِلَّا بَدَا لَهُ عَيْبٌ و َكَفَی بِالْمَرْءِ شُغُلًا بِنَفْسِهِ عَنِ النَّاس؛ در هر كس سه صفت و يا يكی از آن ها باشد روز قيامت كه هيچ سايه ای جز سايه لطف الهی نيست او در سايه عرش خدا خواهد بود:


  1. مردی كه رفتارش با ديگران آنچنان باشد كه همان رفتار را نسبت به خود از ديگران انتظار دارد.

  2. مردی كه گامی بر ندارد جز اين كه رضا و خشم خدا را در آن كار بداند.

  3. كسی كه تا عيبی را از خويشتن دور نساخته از برادرش در آن باره عيب جويی نكند زيرا بی شك هر كس عيبی را از خود دور سازد باز عيبی ديگر در خويشتن خواهد ديد و هر كس به خود بپردازد مجال عيب جويی از ديگران را نخواهد داشت. (كافی، ج2، ص147)

حضرت علی عليه السّلام فرمود: نُصْحُكَ بَيْنَ المَلَإِ تَقْرِيعٌ؛ نصيحت كردن در ميان مردم نوعی سركوبی است. (غررالحكم، ص225 )

امام حسن عسگری عليه السّلام فرمود: مَنْ وَعَظَ أَخَاهُ سِرّاً فَقَدْ زَانَهُ و َمَنْ وَعَظَهُ عَلَانِيَةً فَقَدْ شَانَه؛ كسی كه برادر دينی خود را در نهان، پند دهد زينت بخش او شده است و اگر آشكارا عيب او را به او بگويد، او را خوار نموده است.(تحف العقول ص 520 ترجمۀ کمره ای)

پیشاپیش معذرت می خواهم، امّا ذکر آن حدیث شریف توسّط جناب منصور در اینجا حرف حقّی است که ارادۀ باطلی از آن شد. برادر گرامی، اولاً من خود را خالی از عیب نمی بینم که عیبجویی شما را بکنم، ثانیاً من در فضای مجازی نمی توانم شخصیّت شما را بشناسم چه رسد به عیب هایتان، ثالثاً اگر واقعاً چنین انتظاری از من دارید، من هیچگاه در جمع، چه شما و چه دیگری را مورد تاخت و تاز قرار نخواهم داد که در جوانمردی"مردی نبود فتاده را پای زدن...گر دست فتاده را بگیری مردی".

(۱۳۹۴/۵/۱۹ صبح ۰۹:۴۲)منصور نوشته شده:  

(۱۳۹۴/۵/۱۸ عصر ۰۴:۴۳)پیرمرد نوشته شده:  در مباحثه با شما، طرف مقابلتان خود را کاملاً تنها و بی دفاع می یابد و این هم تقصیر شخص شما نیست بلکه جوّ عمومی کافه چنین است. عدّه ای از دوستان بزرگوار ما، حضرتعالی را بی چون و چرا قبول دارند و عده ای دیگر از کاربران از مواجهه با شما در هراسند. زمانی که طرف شما در بحث، تشکر عده ای از جنابعالی و در مقابل تنهایی خود را می بیند، مسلّماً به این نتیجه می رسد که وصلۀ ناجور این جمع است.

در هر مباحثه این دیگران هستند که با خواندن مباحث مطرح شده ، خود پیش وجدان خود قضاوت میکنند که حق با چه کسی است. اظهار نظر شما در اینخصوص موید این مدعاست که هیچگاه حق با من نبوده و طرفداریهای چشم و گوش بسته دیگران از من ، حریفان را به انزوا برده است.

البته در اینجا استدلال شما قدری می لنگد. عرض بنده دو سمت داشت. یکی طرفداری برخی از شما و دیگری هراس جمعی بیشتر از درگیری در مباحثی که یک سمتش حضرتعالی هستید. شما قلم توانایی دارید و مقهور جملات جنابعالی نشدن، اعتماد به نفس زیادی می طلبد. پر واضح است، در این محفل قلیلی، قید خیلی از مسائل را می زنند و حاضر به مباحثه با جنابعالی می شوند یا از نظر کسی که در بحث با حضرتعالی شرکت کرده، تشکّر می کنند و البته این لزوماً به معنی ناحق بودن نظرات شما نیست.

(۱۳۹۴/۵/۱۹ صبح ۰۹:۴۲)منصور نوشته شده:  

(۱۳۹۴/۵/۱۸ عصر ۰۴:۴۳)پیرمرد نوشته شده:  

زمانی پس از مباحثۀ آتشین شما با بانوی گرامی، و به تبع آن غیبت طولانی ایشان...

غیبت بانوی عزیز ربطی به مناظره ما نداشت . اخوی محترم و بزرگوار ایشان در کافه حضور دارند و نوشته های شما و سایر دوستان را میتوانند به ایشان انتقال دهند و خود ایشان را میتوانید دعوت کنید تا بیایند و بگویند آن مناظره در رفتنشان اصولا حتی 1 درصد تاثیر داشت یا خیر... بخاطر گل روی شما من همین الان از احوالات ایشان پرسیدم گفتند تابحال درگیر پایان نامه و ارائه آن بودم. اول شهریور ترجمه آن به زبان انگلیسی بپایان میرسد و تا اواخر شهریور با اتمام دفاع از آن در کافه خواهند بود (البته اصرار کردم که قولی بدهند که من پیش پیرمرد گرامی روسیاه نشوم) . اینهم خبر خوب برای شما و سایر دوستان

در این مورد گویی سوءتفاهمی شد و بنده از جناب منصور عذرخواهی می کنم. من هنگامیکه خود بانو می فرمایند که غیبتشان ربطی به آن مناظره نداشته، نمی توانم کاسۀ داغ تر از آش باشم، بنده قصدم ذکر مورد بود نه قضاوت امّا گویا متأسفانه نگارش من واضح نبوده است.

در مورد مابقی فرمایش های شما آنها را رد یا تأیید نمی کنم، چون مسائلی است که جمع زیادی در آن درگیر بوده اند و قضاوتش از عهدۀ من خارج است.

امّا در نهایت یک نکته را هم اوّل به خودم و بعد به همۀ بزرگواران عرض می کنم، دوبله، سینما، ادبیات، موسیقی و کلاً هنر و همچنین دیگر تفریحات مانند ورزش، تا زمانی که مایۀ آرامش و بهانه ای برای همکلامی مسالمت آمیز و داشتن لحظاتی خوش در کنار یکدیگر باشد، ارزش دارد و الّا اگر زمانی تبدیل به سوهان روح و وسیلۀ جار و جنجال و آزار و اذیّت یکدیگر شود، از کفر ابلیس پست تر و بی ارزش تر است.

۱۳۹۴/۵/۱۹ عصر ۰۴:۳۸
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : Memento, rahgozar_bineshan, ژان والژان, خانم لمپرت, برت گوردون, ژیگا ورتوف, دکــس, سی.سی. باکستر, حمید هامون, منصور, BATMAN, واتسون, سروان رنو, زبل خان, Classic, پیر چنگی, فورست, مکس دی وینتر, شارینگهام, زرد ابری
اکتورز آفلاین
مشتری همیشگی
***

ارسال ها: 381
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۱/۴/۲۱
اعتبار: 38


تشکرها : 2353
( 3928 تشکر در 189 ارسال )
شماره ارسال: #106
RE: گمشدگان و مفقودین کافه

یک سال و اندی از نبودنت میگذرد ، مرد موسیقی ، دوست خوبم برگرد .

Achilles

[تصویر: 1439556456_3053_05e6a2b98c.jpg]


در این درگە کە گە گە کــُــە کــَــە و کــَــە کــُــە شود ناگە / ز امروزت مشو غرە کە از فردا نەای آگە
۱۳۹۴/۵/۲۳ عصر ۰۴:۱۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : پیرمرد, برو بیکر, هانا اشمیت, ژان والژان, Memento, حمید هامون, BATMAN, ژیگا ورتوف, خانم لمپرت, سروان رنو, rahgozar_bineshan, زینال بندری, مگی گربه, گروهبان گارسیا, پیر چنگی, فورست, مکس دی وینتر, بولیت, ایـده آلـیـسـت, زرد ابری, شارینگهام, بوچ کسیدی, مموله, Jacques Clouseau
منصور آفلاین
آخرین تلالو شفق
*

ارسال ها: 501
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۸/۱۷
اعتبار: 77


تشکرها : 395
( 8061 تشکر در 307 ارسال )
شماره ارسال: #107
RE: [split] قهوه خانه ی کافه کلاسیک (احوال پرسی دوستان)

(۱۳۹۴/۵/۱۸ صبح ۱۱:۵۱)منصور نوشته شده:  

 دوستان(رفته ی) دوبله باز از کافه شکایت دارند. آنها معترضند کافه ای که زمانی ادعایش فقط دوبله بود و بس، چرا باید اینروزها در آن از سگ و گربه تا راز کیهان مطلب نوشته شود اما از دوبله یادی نگردد. آنها دلشکسته حجم سایر مطالب در برابر حجم اندک مطالب دوبله در کافه اند. ...

نقل جمله فوق الذکر (به نقل از دوستانی که با آنها ارتباط دارم) از زبان خود آنها (بدون هیچ دخل و تصرف) بدون اینکه خود دقت کرده باشم موجب ناراحتی عده ای از دوستان کافه گردیده است. شخصا بابت نوشتن این عبارت عذرخواهی میکنم و امیدوارم دوستان بلندنظر و عزیز کافه مرا بخاطر حتی نقل قول این جملات به بزرگی منش خود ببخشند. مهم علاقه جمع است و نه علاقه فرد. دوستان دقت کرده اند که خود من در همه جستارها  مینویسم و با وجودیکه علاقه شخصی من دوبله و سینما و مطالب پیرامون آنست اما دوست دارم در همه تاپیکها برای تکمیل نوشته های دوستان بنویسم و حتی تاپیکهای مختلف هم ایجاد کرده ام. هنر درختی نیست که یک تنه یا شاخه داشته باشد که اگر آن شاخه سست شد یا خشکید ریشه این درخت هم بپوسد. چه بسیار هنرها و فنون که در زمانهای گذشته شاخه های این درخت بودند و امروز نشانی از آنها نیست اما ریشه هنر هماره هست و این درخت گاه شاخه های جدید (به فراخور زمان و مکان) خلق میکند. گاهی علم و هنر تلفیق میگردد (چیزی که هانیبال عزیز در سینمای علمی تخیلی دنبال میکند) و گاه استعدادها و تواناییهای یک نفر به تنهایی هنر محسوب میگردد (مانند حرفه خبرنگاری که بروبیکر عزیز در جستار خبرنگاران آنرا دنبال میکند) . خاطره های ما آنقدر زیبا هستند که فی نفسه هنرند و ادبیات و موسیقی و تلویزیون و ورزش و حتی تهیه و تدوین یک دایره المعارف و عکاسی و نقاشی و تاریخ و فلسفه هم از شاخه های زیبای درخت هنر محسوب میشوند... و امروزه کافه کلاسیک شامل همه بخشهای هنری است و باید به این حقیقت بالید نه آنکه بخاطر چند شاخه و چند میوه که باب طبع من و ما باشد یا نباشد این محفل زیبا را ترک کرد یا از آن خرده گرفت. سینما جمع برداری همه هنرهاست و رد همه هنرها را میتوان در آن یافت. از ادبیات بگیرید تا موسیقی. از رقص بگیرید تا فلسفه. از ورزش بگیرید تا تصویر. کسی که ادعا میکند به سینما علاقمند است ناخوداگاه عاشق تک تک این مفاهیم هم هست. حال یک نفر در فلسفه توانگر است و اطلاعات بیشتری دارد و یک نفر در موسیقی ... و هرکدام در بخشهای دلخواه به ارائه نظرات خود مشغولند

روسیاه و شرمنده همه دوستان هستم که چنین جمله ای را (هرچند از دیگری باشد) نوشتم و بازهم از تک تک دوستان عذرخواهی میکنم. هدف ، صرفا بیان ذهنیت این عده بود و نه تصدیق آن.

۱۳۹۴/۵/۲۴ صبح ۰۶:۴۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : rahgozar_bineshan, دکــس, واتسون, تایتوس پولو, هایدی, زینال بندری, Memento, شیخ حسن جوری, حمید هامون, مگی گربه, Classic, برو بیکر, BATMAN, سروان رنو, گروهبان گارسیا, پیر چنگی, مکس دی وینتر, زرد ابری, شارینگهام, بوچ کسیدی, Jacques Clouseau
واتسون آفلاین
مشتری کافه
*

ارسال ها: 87
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۴/۳/۳۰
اعتبار: 21


تشکرها : 8076
( 1229 تشکر در 56 ارسال )
شماره ارسال: #108
RE: گمشدگان و مفقودین کافه

سلام بر همه دوستان عزیزم

خواستم یادی بکنم از چند دوست و استاد بزرگوار و فعال کافه که بعضا" نزدیک یک ماه است تشریف نیاورده اند.امیدواریم،مجددا" از حضورشان در کافه لذت ببریم.

ان شاءالله که مشکلی پیش نیامده باشد و هر جا هستند سلامت وشاد باشند.

زرد ابری عزیز

بهزاد ستوده عزیز

دزیره محترم

شرلوک عزیز

و  ژاک کلوزوی عزیز


آدمیان به لبخندی که بر لب هامی نشانند و به احساس خوبی که برجا می نهند و به دردی که از یکدیگر می کاهند ،می ارزند!
۱۳۹۴/۵/۲۵ صبح ۱۰:۱۲
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : زینال بندری, Memento, هانا اشمیت, پیرمرد, حمید هامون, ژان والژان, خانم لمپرت, کارآگاه علوی, مگی گربه, BATMAN, گروهبان گارسیا, Joe Bradley, برو بیکر, سروان رنو, پیر چنگی, مکس دی وینتر, زرد ابری, شارینگهام, بوچ کسیدی, Jacques Clouseau
آمادئوس آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 128
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۸/۲۷
اعتبار: 31


تشکرها : 627
( 1316 تشکر در 67 ارسال )
شماره ارسال: #109
RE: گمشدگان و مفقودین کافه

خواستم یادی کرده باشم از فیلمنامه نویس کافه جناب جو گیلیس که  این روزها خیلی کم سر می زنند و کم می نویسند.


به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل ( سعدی)
۱۳۹۴/۶/۳ صبح ۱۰:۳۲
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : زینال بندری, پیرمرد, Memento, خانم لمپرت, حمید هامون, اکتورز, BATMAN, سروان رنو, واتسون, rahgozar_bineshan, پیر چنگی, شیخ حسن جوری, ژان والژان, مگی گربه, فورست, مکس دی وینتر, بوچ کسیدی
منصور آفلاین
آخرین تلالو شفق
*

ارسال ها: 501
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۸/۱۷
اعتبار: 77


تشکرها : 395
( 8061 تشکر در 307 ارسال )
شماره ارسال: #110
RE: گمشدگان و مفقودین کافه

پست جناب آرماند دووال مرا یاد گوینده قدیمی و هنرمند عرصه دوبله یعنی خانم سیمین دخت احساسی انداخت. من پیش از این در این پست (اگر به انتهای آن توجه کنید) در پی تماس با ایشان بودم که به هر ترتیب موفق نشدم و سعادت نبود در خدمت ایشان باشم.

http://cafeclassic4.ir/thread-449-post-1...http://cafeclassic4.ir/thread-449-post-16329.htm

از آنجا که ایشان دکتر دارو ساز هستند و در اوایل دهه 60 بخاطر شغل خود دوبله را رها و در آزمایشگاه پزشکی مشغول کار شدند ، من از خانم دکتر لمپرت (که از نظر کاری با ایشان در یک صنف قرار دارند و طبعا صحبتهای همدیگر را بهتر میفهمند) تقاضا میکنم قلم و کاغذ بردارند و با وقت قبلی به دیدار این هنرمند بزرگ عرصه گویندگی که سالهاست در گوشه انزوا هنر را کنار گذاشته اند و صرفا به شغل پزشکی و آزمایشگاهی خود که داروسازی بود و اینروزها در یکی از آزمایشگاه های تهران (بعنوان ریاست آزمایشگاه) مشغول هستند بروند.

لمپرت عزیز اگر بتوانید ایشان را قانع کنید به عضویت کافه درایند و یا اقلا با شما مصاحبه ای کنند که آنرا در کافه درج کنید کار بزرگی کرده اید که هم خدا را خوش می آید هم همه کاربران علاقمند به دوبله و سینما در نت را ، و هم به پاس هنر ایشان یادی از او خواهد شد که فعلا در قید حیات است و متاسفانه کسی او را بیاد ندارد. من آدرس کار ایشان را در ذیل همین پست قرار میدهم و از دوستان دیگر تقاضا میکنم در اینخصوص قدمی برندارند چرا که با توجه به انزوای ایشان ممکن است کار را خرابتر کنند. صرفا از لمپرت عزیز که پزشک هستند تقاضا میکنم در اینخصوص (اگر حوصله ای دارند و علاقمند هستند) اقدام نمایند.

اگر هم لمپرت عزیز فرصت اینکار را ندارند از بروبیکر عزیز که علاقه خاصی به حرفه خبرنگاری دارند میتوان این تقاضا را کرد. اما از نظر من، دو پزشک صحبتهای هم را بهتر میفهمند و بهتر میتوانند درددل کنند.

تهران ، خیابان کارگر شمالی ، پلاک 249 ، خانم دکتر سیمین دخت احساسی متخصص آسیب شناسی (پاتولوژی) . ریاست آزمایشگاه

----------------

پاسخ خانم لمپرت: با سپاس از عنایت استاد فرزانه منصورخان به خانم دکتر احساسی و اینجانب، بنده حسب الفرموده یا بطور مستقیم یا با واسطه همکاران آزمایشگاهی ام با ایشان تماس خواهم گرفت و نتیجه را به عرض خواهم رساند...یاحق

۱۳۹۴/۶/۷ صبح ۰۷:۵۶
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : rahgozar_bineshan, دکــس, هایدی, خانم لمپرت, واتسون, زینال بندری, شیخ حسن جوری, Memento, حمید هامون, سی.سی. باکستر, BATMAN, سروان رنو, اسپونز, مگی گربه, پیرمرد, مکس دی وینتر, شارینگهام, اشپیلمن, زرد ابری, بوچ کسیدی, Jacques Clouseau
Memento آفلاین
(2000)
***

ارسال ها: 216
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۷/۱۷
اعتبار: 46


تشکرها : 4500
( 3946 تشکر در 154 ارسال )
شماره ارسال: #111
[split] من، گوشه خلوت کافه و یک فنجان قهوه داغ

البته یک غیبت مختصر 22 روزه برای یه زندانی تمام وقت عددی حساب نمیشه...

ولی خیلی دلتنگ لوئیس دگای دوست داشتنی کافه هستیم...

این قلب تا زمانی که لوئیس آنلاین بشه به تندی خواهد تپید...

فقط ایشالا تا قبل از 30000 دقیقه دیگه بیان که ما بتونیم پست رو ویرایش کنیم!

۱۳۹۴/۶/۱۶ عصر ۱۱:۱۲
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : ویگو مورتنسن, خانم لمپرت, BATMAN, ژان والژان, ژیگا ورتوف, حمید هامون, پیرمرد, Papillon, واتسون, کنتس پابرهنه, سروان رنو, فورست, مکس دی وینتر, نکسوس, ایـده آلـیـسـت, اشپیلمن, زرد ابری, شارینگهام, بوچ کسیدی, Jacques Clouseau
کنتس پابرهنه آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 171
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۱/۶/۵
اعتبار: 47


تشکرها : 3518
( 2849 تشکر در 120 ارسال )
شماره ارسال: #112
RE: گمشدگان و مفقودین کافه

یکی از محبوبترین شخصیت های سینمایی برای من شخصیت بلانش در فیلم اتوبوسی به نام هوس است.به خاطر علاقه ای که به این شخصیت دارم بلانشِ عزیزِ کافه با پستهای بسیار زیبایی که می نوشت توجه ام را خیلی زود به خود جلب کرد.وقتی  بیشتر با هم آشنا شدیم برایمان خیلی جالب بود که تا این حد سلیقه و علایق مان شبیه به هم است.

به پیشنهاد خانم لمپرت عزیز که نوشته بودند "چه خوب است که اگر یادی از عزیزان غایب که البته در فکر و ذهن ما همیشه حاضرند می کنیم برای کاربرهای نازنین تازه وارد, یکی دو کار زیبا از آنها هم بگذاریم تا بیشتر آنها رابشناسند و به قدر و ارزش حضورشان در کافه پی ببرند " لینک تاپیک زیبایی که بلانش نازنین استارت زدند را در ادامه می نویسم...تاپیک زیبای  "مد در سینمای کلاسیک"

بلانش عزیز از اسفند ماه 92 به کافه سر نزده اند...امیدوارم هر جا هستند شاد و سلامت باشند و با برگشتن به کافه دلشادمان کنند.


کمین بگیر جهانت را ، سپس شکارچیانت را
به تیرِ معجزه آهو کن
۱۳۹۴/۷/۲۶ عصر ۰۴:۲۸
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : پیرمرد, حمید هامون, Memento, هانا اشمیت, خانم لمپرت, واتسون, فورست, سروان رنو, BATMAN, شرلوك, ژیگا ورتوف, مکس دی وینتر, جروشا, نکسوس, اشپیلمن, Kathy Day, زرد ابری, شارینگهام, بوچ کسیدی, Jacques Clouseau
پیرمرد آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 253
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۶/۶
اعتبار: 55


تشکرها : 6321
( 4663 تشکر در 174 ارسال )
شماره ارسال: #113
RE: گمشدگان و مفقودین کافه

بیش از دو ماه است که یکی از کاربران خوش خُلق و خوش ذوق، به کافه سر نزده اند. با آرزوی سلامتی برای ایشان و حضور مجددشان

۱۳۹۴/۸/۱۵ عصر ۰۸:۳۱
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : هانا اشمیت, خانم لمپرت, Memento, Keyser, واتسون, مکس دی وینتر, rahgozar_bineshan, جروشا, لو هارپر, BATMAN, سروان رنو, حمید هامون, کاپیتان اسکای, کنتس پابرهنه, ژیگا ورتوف, نکسوس, آدمیرال گلوبال, اشپیلمن, Kathy Day, زرد ابری, شارینگهام, بوچ کسیدی, Jacques Clouseau
کنتس پابرهنه آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 171
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۱/۶/۵
اعتبار: 47


تشکرها : 3518
( 2849 تشکر در 120 ارسال )
شماره ارسال: #114
RE: گمشدگان و مفقودین کافه

تا قبل از این پیرمرد بزرگوار کافه با آن دل رئوف و مهربان شان همیشه سراغِ دوستانی که مدتی ست به کافه سر نزده اند را میگرفتند. الان، هم دلتنگ خود ایشان هستم و هم دو نفر از دوستان عزیزمان که بیشتر از یک ماه است به کافه نیامده اند.

این دو دوست گرامی یکی مگی گربه مهربان با آن پست ها و نوشته های زیبا و بسیار ارزشمند که وقتی نیستند به شدت جای خالیشان احساس می شود و دیگری ژیگا ورتوف عزیز، شاعر با ذوق و مهربان کافه که نوشته ها و به خصوص شعرهایشان را بسیار دوست دارم. امیدوارم هر دو عزیز هر کجا که هستند سلامت و شاد باشند و با آمدن به کافه ما را نیز دلشاد کنند.


کمین بگیر جهانت را ، سپس شکارچیانت را
به تیرِ معجزه آهو کن
۱۳۹۴/۱۱/۱۱ صبح ۱۲:۲۲
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : جروشا, آلبرت کمپیون, فورست, BATMAN, Papillon, خانم لمپرت, دزیره, آقاحسینی, ایـده آلـیـسـت, Classic, هانا اشمیت, حمید هامون, نکسوس, سروان رنو, واتسون, Memento, اشپیلمن, مکس دی وینتر, زرد ابری, شارینگهام, بوچ کسیدی, پیرمرد, Jacques Clouseau
آمادئوس آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 128
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۸/۲۷
اعتبار: 31


تشکرها : 627
( 1316 تشکر در 67 ارسال )
شماره ارسال: #115
RE: گمشدگان و مفقودین کافه

یادی می کنم  از جناب Kurt Steiner خستگی ناپذیر، که با زحمت های خود باغ کودکی این محفل را آباد کردند. امیدوارم فرصتی دست دهد و بتوانم مقداری از این گنجینۀ هنری را که ایشان معرفی کرده اند ببینم.

http://cafeclassic5.ir/thread-149-post-3...http://cafeclassic5.ir/thread-149-post-32216.htm


به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل ( سعدی)
۱۳۹۴/۱۱/۲۵ عصر ۰۸:۲۸
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : Memento, حمید هامون, خانم لمپرت, BATMAN, rahgozar_bineshan, اسکورپان شیردل, جروشا, سروان رنو, واتسون, مکس دی وینتر, لو هارپر, زرد ابری, شارینگهام, پیرمرد, Jacques Clouseau
Kathy Day آفلاین
کتی از خانواده دی
***

ارسال ها: 82
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۹/۱۳
اعتبار: 28


تشکرها : 2266
( 885 تشکر در 78 ارسال )
شماره ارسال: #116
RE: گمشدگان و مفقودین کافه

سلام به همه عزیزان و بزرگواران.
خیلی شرمنده ام و عذرخواهی میکنم. اول برای غیبت طولانی مدتی که داشتم و دوم به جهت بی پاسخ ماندن پیغام دوستان عزیز. از لطف و محبت جناب پیرمرد هم بسیار سپاسگزارم که با پیام مهرانگیزشان در تاپیک مفقودین، بنده را شرمنده خود کردند. حقیقتا خود را شایسته چنین الطافی نمیدانم. روراست بگویم که زندگی به بنده اجازه و فرصت کافی را نداد و نمیدهد تا در کنار دوستان خوبم و بصورت پیگیر به امر نوشتن مشغول باشم یا دست کم به مانند گذشته و به عنوان کاربری ساده و تنها ناظر، از مطالب زیبایشان بهره مند شوم.
آرزوی سلامتی و بهروزی برای تمام عزیزان از درگاه خداوند متعال خواستارم.
ممنونم از همه دوستان آنلاین و آفلاین کافه کلاسیک. :heart:

Flirtacia


! These Are the Days ‍
عاشق این خانواده خوشحال، دوست داشتنی و صمیمی
http://s13.picofile.com/file/8400391692/lf.jpg
۱۳۹۴/۱۲/۱۹ عصر ۰۴:۵۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : جروشا, زاپاتا, آمادئوس, حمید هامون, خانم لمپرت, کنتس پابرهنه, BATMAN, Classic, Memento, rahgozar_bineshan, هانا اشمیت, سروان رنو, واتسون, زرد ابری, شارینگهام, بوچ کسیدی, پیرمرد, Jacques Clouseau
سروان رنو آفلاین
پلیس انجمن
******

ارسال ها: 2,255
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۱/۲۶
اعتبار: 84


تشکرها : 11432
( 18965 تشکر در 1592 ارسال )
شماره ارسال: #117
RE: گمشدگان و مفقودین کافه

امروز داشتم درباره مستربین تحقیق می کردم که مطلبی از این "کمدین حالا کلاسیک شده" در تاپیک شخصیت های دوست داشتنی بنویسم. قبلش خواستم ببینم کسی در کافه درباره اش چیزی نوشته یا نه. گزینه جستجو را که استفاده کردم به یک مطلب حاشیه ای جالب از کاربر قدیمی خوب کافه رزا  (حفظ الله خط نجاتها ) برخورد کردم که حدود 5 سال پیش نوشته . rrrr:

http://cafeclassic5.ir/thread-112-post-1...http://cafeclassic5.ir/thread-112-post-12237.htm

ظاهرا خود کافه و ما کاربران هم داریم یواش یواش کلاسیک و نوستالژیک می شیم ! nnnn:


رویاهای ما زندگی واقعی ما هستند .
۱۳۹۵/۳/۱۸ عصر ۱۱:۰۶
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : جیمز باند, آمادئوس, کاپیتان اسکای, Classic, زرد ابری, ویگو مورتنسن, مکس دی وینتر, BATMAN, مراد بیگ, خانم لمپرت, فورست, شارینگهام, بوچ کسیدی, پیرمرد, Jacques Clouseau
خانم لمپرت آفلاین
مدیر بازنشسته
*****

ارسال ها: 394
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۵/۳
اعتبار: 61


تشکرها : 7981
( 8500 تشکر در 282 ارسال )
شماره ارسال: #118
از نوستالژی به نوسازی

نوستالژی خوب است. نوستالژی شیرین است. نوستالژی شاید آدم را در تحمل مصائب حال حاضر، جان سخت تر کند. اما با همه این محسنات نوستالژی می تواند مثل یک مخدر اعتیادآور، اغواگر باشد و در دراز مدت عامل افسردگی، پسرفت و اضمحلال شود.

نوستالژی شاید بیشتر برای ما دهه چهل، پنجاه و شصتی ها ارزشمند باشد. پیشتران ما خود به نوستالژی پیوسته اند و برای نسل جوان ما هنوز نوستالژی حلاوت فریبنده ای پیدا نکرده و خوشبختانه حنایش رنگی ندارد. حکایت میتینگ دو هزار نفره دهه هفتاد و هشتادیهای تهرانی را در مجتمع کوروش حتما شنیده اید. نسل جوانی که باید آینده ساز این مملکت شوند به حال خود رها می شوند، در حالیکه با بی برنامگی مسئولان و والدین حتی "حالی" برایشان باقی نمانده است. این نوجوانان و جوانان همه بر خاک کویری ما قطره های ارزشمندند و جمعشان دریا می شود می توان با تدبیر از انرژی بالقوه این جوشش عظیم به نفع کشور استفاده کرد یا برعکس با بی اعتنایی تبدیل به سیلی بنیان کن و خانمان برانداز شوند یا "دیگران" مسیر مواج پر پیچ و خمشان را به سمت نیروگاه های اجنبی هدایت کنند و بشود مرثیه فرار مغزها... و ما همچنان دلمان به خاطره-بازی هایمان خوش باشد.

باید قدر نسل جوان مملکت را دانست و خواسته هایشان را شنید و بدانها اهمیت داد. کافیست یک بار هم که شده پیله ابریشمین نوستالژی را که به دور خود بافته ایم، بدریم و نگاهی به دور و برمان بیاندازیم. با جوانگرایی، بقا و آینده مان را تضمین کنیم.

 شاید بد نباشد من نوستالژی باز قهار هم اینک سراغی از جوانان فعال، وفادار و خوش ذوقمان در کافه کلاسیک بگیرم. جوانانی با قلم روان و اندیشه ای متفاوت کافه را از تخدیر شیرین و خاموش نوستالژی به جوشش و هیجان پر چالش نوسازی سوق داده بودند. جوانان شایسته ای که حال به بهانه درس و دانشگاه یا ... مدتی است "نیستند"؛ چند هفته، حتی چند ماه! ... نه! نمی خواهم دیگر از اینها هم نوستالژی بسازم!... جایشان سبز است:

کنتس پابرهنه، هانیبال (Memento)، فورست، جروشا، ایـده آلیست، Princess Anne و ...

به ویژه این سه عزیزی که در سال گذشته بسیار فعالتر از بقیه کاربران کافه کلاسیک بوده اند:

از حضرت حافظ مدد می جویم و چند بیتی تقدیم به همه جوانان نازنین غایب می کنم با امید دیداری دوباره:

         فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش                    گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش 

  دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند                   خواجه آنست که باشد غم خدمتگارش

 بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبود                      این همه قول و غزل تعبیه در منقارش

ای که در کوچه معشوقه ما می گذری                      بر حذر باش که سر می شکند دیوارش

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست                هر کجا هست خدایا به سلامت دارش

 صحبت عافیتت گر چه خوش افتاد ای دل                       جانب عشق عزیز است فرو مگذارش

دل حافظ که به دیدار تو خوگر شده بود                            ناز پرورد وصال است مجو آزارش


در مسلخ عشق جز نکو را نکشند ... روبه صفتان زشت خو را نکشند
۱۳۹۵/۳/۲۴ صبح ۰۷:۲۴
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : آمادئوس, Classic, زاپاتا, مکس دی وینتر, زرد ابری, کاپیتان اسکای, سروان رنو, مراد بیگ, BATMAN, دهقان فداکار, هانا اشمیت, ویگو مورتنسن, بانو الیزا, فورست, Keyser, شارینگهام, بوچ کسیدی, پیرمرد, Jacques Clouseau, کنتس پابرهنه
شارینگهام آفلاین
کاپیتان کشتی چارمینگ مالی
*

ارسال ها: 310
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۴/۶/۱۵
اعتبار: 32


تشکرها : 4014
( 1969 تشکر در 274 ارسال )
شماره ارسال: #119
RE: گمشدگان و مفقودین کافه

سلام

چندی است که چشممان به جمال دوستان قدیمی کافه روشن نمی شود.{#smilies.huh}


جروشا

زرد ابری

آلبرت کمپیون

واتسون{#smilies.sad}

  • کجایید ای  یاران سینمایی؟

شما را به  گرد اننده ی هفت دریا سوگند می دهم که اهل کافه را از حضور پربار خود محروم نکنید.

البته این نکته را نیک می دانم که:

دوستی یک اتفاق است و جدایی یک قانون

ولی انصاف بگذارید که اکنون برای آهنگ جدایی سرودن خیلی زوداست.{#smilies.confused}

                             ***

این بیت از حضرت حافظ تقدیم به اهالی قدیم و جدید کافه{#smilies.heart}

نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست

چه کنم  حرف دگر یاد نداد  استادم


اونی که گفته "زندگی خالی از لذت و خوشحالی نیست."دروغ نگفته!
۱۳۹۵/۵/۱۵ صبح ۱۲:۵۶
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : سروان رنو, ویگو مورتنسن, BATMAN, خانم لمپرت, بانو الیزا, بوچ کسیدی, مموله, ال سید, پیرمرد, Jacques Clouseau, زرد ابری
Jacques Clouseau آفلاین
بازرس کلوزو
***

ارسال ها: 94
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۱/۶/۱۴
اعتبار: 10


تشکرها : 440
( 1045 تشکر در 49 ارسال )
شماره ارسال: #120
RE: گمشدگان و مفقودین کافه

(۱۳۹۴/۵/۲۵ صبح ۱۰:۱۲)واتسون نوشته شده:  

سلام بر همه دوستان عزیزم

خواستم یادی بکنم از چند دوست و استاد بزرگوار و فعال کافه که بعضا" نزدیک یک ماه است تشریف نیاورده اند.امیدواریم،مجددا" از حضورشان در کافه لذت ببریم.

ان شاءالله که مشکلی پیش نیامده باشد و هر جا هستند سلامت وشاد باشند.

زرد ابری عزیز

بهزاد ستوده عزیز

دزیره محترم

شرلوک عزیز

و  ژاک کلوزوی عزیز


سلام به هم کافه ای های عزیز، از واتسون گرامی تشکر می کنم که یاد بنده هم بودند، راستش مدتی بود به خاطر مشکلات کاری و فراموشی رمز عبور؛ در وارد شدن به کافه دچار مشکل بودم:ccco و تلاشهای اولیه من به بن بست می خورد

البته در این بین سعی کردم از ابزارهای موجود برای بازگشایی قفل ورود به کافه استفاده کنم اما راه به جایی نبرد

تا اینکه به کمک صاحب کافه موفق به حضور مجدد در این محفل گرم شدم


من به همه مظنونم و در عین حال به هیچکس مظنون نیستم
۱۳۹۶/۲/۱۰ عصر ۱۲:۰۷
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : دون دیه‌گو دلاوگا, پرنسس آنا, سروان رنو, ویگو مورتنسن, ال سید, اسکارلت اُهارا, BATMAN, زرد ابری, شارینگهام, Classic, rahgozar_bineshan
ارسال پاسخ