[-]
جعبه پيام
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
» <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
» <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/XI0kt
» <BATMANhttps://www.doostihaa.com/post/tag/%D8%A...kanon-2021
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/pFib3
» <BATMAN> با تشکر از مارک واتنی عزیز/ نسخه های سینمایی بامزی هم منتشر شدن/ بامزی تو سوئد خیلی محبوبه، از گذشته تا به امروز ازین شخصیت انیمیشن تولید میشه
» <مارک واتنی> ارادت شارینگهام عزیز
» <شارینگهام> درود بر همه ی دوستان ، سپاس از مارک واتنی عزیز
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 4 رای - 3.75 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
اولین کامپیوتر ها ...
نویسنده پیام
Memento آفلاین
(2000)
***

ارسال ها: 216
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۷/۱۷
اعتبار: 46


تشکرها : 4500
( 3946 تشکر در 154 ارسال )
شماره ارسال: #62
RE: اولین کامپیوتر ها ...

دوران کودکی، پدر مخالف خرید میکرو و سگا بود. هر دفعه هم که می گفتم بخریم جوابش این بود که "می تونی با من بیای دانشگاه و با کامپیوترهای سایت بازی کنی."

و البته همیشه هم این اتفاق می افتاد. تقریبا هر روز بعد از مدرسه می رفتم دانشگاه(!) و بعضا توی سایت و بعضا توی اطاق پدر بازی می کردم.

پدر، مسئول آموزش دانشگاه بود و کامپیوتر اطاقش، اون کامپیوتری بود که دانشجوها می اومدند و نمره هاشون رو از توی اون می دیدن و کلا چیز حساسی بود. کیسش زیر مانیتور می خورد. دکمه ریسیتش نارنجی و کشیده بود و دو تا شکاف هم داشت که مال دیسکت آ و دیسکت بی بود. [اون زمان فقط یک دیسکت بی توی اون ساختمون وجود داشت که اون هم بکاپ نمرات روش بود و توی یک کشو قفل بود و من هیچ وقت نتونستم اون رو ببینم.]

روی مانیتورش هم یک فیلتر با دو تا بند مشکی آویزون بود که همیشه اولین کاری که قبل از نشستن پای کامپیوتر می کردم برداشتن اون بود که اتفاقا همواره هم از سوی پدر مواخذه میشدم جهت ضعیف شدن چشم ها. (متاسفانه عکس بهتر پیدا نکردم)

اوایل که سنم خیلی پایین بود، احتمالا قبل از مدرسه حتی، مسئول سایت کاری کرده بود که توی داس، من کلید 1 رو که می زدم فلان بازی می اومد، 2 بهمان بازی و غیره. هنوز هم نمی دونم چه جوری. چون قاعدتا باید مثلا 1 دات اگزه می زدم تا بیاد ولی اون جوری که یادمه حتی اینتر هم لازم نبود. به محض زدن کلید 1 بازی اجرا می شد و صد البته برای بستنش هم باید از ترکیب منقرض شده Ctrl+Q استفاده می کردم! [یادمه دوران بچگی از دکمه esc می ترسیدم. خیلی دکمه خشنی بود.]

بعدا که با سیستم عامل فوق العاده NC آشنا شدم، توانایی هام به مراتب زیاد تر شده بود. دیگه برای خودم فولدر داشتم و فایل جابجا می کردم. Rename  می کردم. Delete و انواع کارهای هیجان انگیز! خفن ترین کاری که با NC بلد بودم انجام بدم اسپیلیت/مرج بود. برای انتقال بازی های حجیم با دیسکت. [یادمه یه بازی مسئول سایت داشت که 10 تا دیسکت بود ولی اصلا یادم نیست چه بازی ای بود.]

چیزی که خوب یادمه، اینه که توی NC دو فایل MsDos و IOsys که جز فایل های اصلی کامپیوتر بود خیلی روی اعصابم بودن! فکر کنم دلیلش این بود که این فایل ها مخفی بودند و NC فایل های مخفی رو مثل تصویر بالا با یه سری نقطه نشون میداد و کاری که من زیاد با اون کامپیوتر حساس انجام دادم پاک کردن این دو تا فایل بود که منجر به خاموش شدن فوری کامپیوتر و روشن نشدنش میشد! و هر دفعه این مسئول سایت بدبخت با کلی مکافات این رو درستش می کرد و هی دوباره به من سفارش می کرد که کاری با این ها نداشته باشم و من هم هر دفعه قبول می کردم!!

بازی های مختلفی اون دوره بازی می کردم که چندتاییشون رو دوستان قبلا گفتن ولی من دوست دارم با دست خودم دوباره در مورد این خاطرات شیرینی که در اعماق ذهنم چسبیده بنویسم.

بازی ای که بیشتر از همه دوست داشتم این بود. اصلا یادم نیست اون زمان به چه اسمی اون رو صدا می زدم ولی خیلی دوستش داشتم. واقعا زیاد.

یک مرد با پیرهن سفید که باید یک دختری رو آزاد می کرد و یک ساعت شنی هم اول بازی نشون می داد که یعنی وقتت هم محدوده.

چیزهایی که از این بازی خیلی خوب به یادم مونده بود اینا بودن:

1) همین تیغ هایی که اگه می افتادی روشون (مثل عکس سمت راست) می مردی. ولی راحت می تونستی از توشون رد شی. فکر می کنم اگه میدودی توش هم می مردی، باید آروم رد می شدی. یه دونه اش که خیلی خوب یادم مونده، یک چاله ای بود با ارتفاع خیلی زیاد، یعنی وقتی می افتادی توی سه چهار بار از بالای مانیتور تا پایین می رفتی تا نهایتا توی این تیغ ها می افتادی.

2) اون شیشه هایی که باز و بسته می شد و اگه به موقع ازش رد نمی شدی نصف می شدی.

3) زمین هایی که سست بودن و فقط یه بار می شد از روش رد شد. بعد از رد شدن، زمین می افتاد پایین و چند تیکه میشد.

4) بطری هایی که می خوردی و اصولا جونت یکی اضافه می شد. بعضی از بطری ها بزرگ تر بود و جونت رو پر می کرد، یا اگه اشتباه نکنم یکی به تعداد کل جون های بالقوه ات اضافه می کرد. اول کار فقط سه تا جون داشتی و اگه بطری جون می خوردی همون سه تا می موند. با خوردن این بطری های بزرگ تعداد جون های ممکنت 4 تا میشد. البته بعضی بطری ها هم جونت رو کم می کردن و حتی اگه اشتباه نکنم یه قسمت بازی بود که چند تا بطری جلوت بود و یکی از اون ها فقط درست بود (فکر کنم دروازه ای چیزی رو باز می کرد استثنائا) و شانسی باید اون رو می خوردی.

5) قسمت های برجسته زمین که کلید دروازه های (شکل وسط) بود. اصولا این دروازه ها بعد از مدتی خودبخود، به آرومی بسته میشد. صدای بسته شدنش هم از توی کیس می اومد که هنوز تو گوشمه!

6) رمز های تقلبش که یکی از دانشجوها که پسر دوست پدرم که اهل مشهد هم بود یادم داده بود. رمزهای مختلفی مثل پر شدن جون، پر شدن وقت، رفتن به مرحله بعد و ...

خلاصه گذشت و گذشت تا خودمون دانشجو شدیم و یه روز تابستان هوس این بازی به سرم افتاد ولی هیچ نشونه ای ازش نداشتم بجز همین چیزهایی که یادم بود. با پیغام پسغام از مسئول سایت هم نتونستم  بفهمم که چی بود. ناچار دست به کار شدم و با دایال آپ خونه شروع کردم به سرچ کردن این بازی ولی چیزی پیدا نشد. نهایتا یک بار به یک سایتی خارجی رسیدم که بازی های قدیمی رو توش آپلود کرده بود. تعداد بازی ها حدودا 700 یا 800 تا بود و با اون شرایط اینترنت اصلا حوصله گشتن بیشتر رو نداشتم. به شکل کاملا اتفاقی (یا شاید هم به قول اینترستلار بخاطر قوه هدایتگری عشق)  یکی از این بازی ها رو دانلود کردم. شاید صرفا از اسمش خوشم اومد که Prince Of Persia 4D بود (چهار بعدی واقعا اصطلاح مضحکی به نظر می اومد) و در کمال کمال تعجب این بازی همونی بود که می خواستم! واقعا داشتم شاخ در می آوردم. منی که مدت ها دنبال این بازی بودم چقدر اتفاقی تونستم پیداش کنم.

نکته جالب توجه اینه که شاید به خاطر علاقه آتشینم به این بازی در دوران بچگی، مدت زیادی نتونستم در دوران دانشجویی با این بازی ارتباط برقرار کنم، در صورتی که بازی هایی که کمتر زمان بچگی بش علاقه داشتم رو الان خیلی بیشتر دوست دارم.

ورژن 2 این بازی هم چند سال بعدش اومد و فکر کنم همون دانشجوی مشهدی (به اسم رضا) بم داد ولی خیلی برام جذاب نبود.

پی نوشت: از معدود خاطراتی که از میکرو دارم، مربوط به برادرهای همین رضا بود که توی خونه میکرو داشتند و ما هربار که می رفتیم مشهد، دونفره بازی شورش در شهر رو بازی می کردیم و همیشه هم از این جهت که روی کامپیوتر این بازی رو ندارم ناراحت بودم...

۱۳۹۴/۵/۹ صبح ۱۲:۵۰
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : ویگو مورتنسن, زینال بندری, ژان والژان, پیرمرد, اشپیلمن, سروان رنو, ژیگا ورتوف, هانا اشمیت, لوئیس دگا, دکــس, برو بیکر, خانم لمپرت, سرهنگ آلن فاکنر, کارآگاه علوی, Classic, اسکورپان شیردل, حمید هامون, Kurt Steiner, زرد ابری, آدمیرال گلوبال, واتسون, هایدی, کنتس پابرهنه, نکسوس, مگی گربه, مکس دی وینتر, آلبرت کمپیون, ایـده آلـیـسـت, ژنرال
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
اولین کامپیوتر ها ... - سروان رنو - ۱۳۸۹/۸/۲۴, صبح ۰۱:۱۶
RE: اولین کامپیوتر ها ... - ساب زیرو - ۱۳۸۹/۸/۲۴, صبح ۰۱:۳۸
RE: اولین کامپیوتر ها ... - سروان رنو - ۱۳۸۹/۸/۲۴, عصر ۱۰:۵۸
RE: اولین کامپیوتر ها ... - ساب زیرو - ۱۳۸۹/۸/۲۴, عصر ۱۱:۱۶
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Classic - ۱۳۸۹/۸/۲۵, عصر ۰۲:۱۴
RE: اولین کامپیوتر ها ... - هری لایم - ۱۳۸۹/۸/۲۵, عصر ۰۲:۳۶
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Classic - ۱۳۸۹/۸/۲۸, صبح ۰۲:۰۷
RE: اولین کامپیوتر ها ... - سروان رنو - ۱۳۸۹/۸/۳۰, صبح ۱۲:۰۵
RE: اولین کامپیوتر ها ... - سروان رنو - ۱۳۸۹/۹/۱۵, صبح ۰۱:۰۲
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Classic - ۱۳۹۱/۲/۳۰, صبح ۱۱:۳۸
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Classic - ۱۳۹۱/۳/۱۶, عصر ۰۸:۰۵
RE: اولین کامپیوتر ها ... - زبل خان - ۱۳۹۱/۹/۵, عصر ۰۲:۵۱
RE: اولین کامپیوتر ها ... - زبل خان - ۱۳۹۱/۱۰/۱۴, عصر ۱۰:۵۷
RE: اولین کامپیوتر ها ... - مکسیموس - ۱۳۹۱/۱۱/۴, عصر ۰۲:۱۳
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Oliver - ۱۳۹۲/۳/۱۱, عصر ۰۹:۳۶
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Oliver - ۱۳۹۲/۳/۱۳, صبح ۱۲:۲۴
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Schindler - ۱۳۹۲/۴/۷, صبح ۰۴:۲۴
RE: اولین کامپیوتر ها ... - BATMAN - ۱۳۹۲/۴/۹, عصر ۰۸:۳۸
RE: اولین کامپیوتر ها ... - اکتورز - ۱۳۹۲/۴/۱۰, صبح ۰۲:۱۸
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Schindler - ۱۳۹۲/۴/۱۰, صبح ۰۶:۰۰
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Schindler - ۱۳۹۲/۴/۱۰, صبح ۰۶:۵۷
RE: اولین کامپیوتر ها ... - زبل خان - ۱۳۹۲/۴/۱۳, عصر ۰۵:۵۸
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Schindler - ۱۳۹۲/۴/۱۵, عصر ۰۷:۰۳
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Schindler - ۱۳۹۲/۴/۱۷, عصر ۰۶:۵۶
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Schindler - ۱۳۹۲/۴/۲۰, صبح ۰۲:۵۸
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Schindler - ۱۳۹۲/۶/۳, صبح ۰۱:۰۳
RE: اولین کامپیوتر ها ... - سروان رنو - ۱۳۹۲/۶/۲۴, عصر ۱۱:۱۶
RE: اولین کامپیوتر ها ... - سروان رنو - ۱۳۹۲/۷/۴, عصر ۱۱:۲۲
RE: اولین کامپیوتر ها ... - BATMAN - ۱۳۹۲/۷/۶, صبح ۱۲:۴۳
RE: اولین کامپیوتر ها ... - زبل خان - ۱۳۹۲/۸/۳, عصر ۰۹:۰۸
RE: اولین کامپیوتر ها ... - زبل خان - ۱۳۹۲/۹/۱۰, عصر ۰۷:۵۴
RE: اولین کامپیوتر ها ... - زبل خان - ۱۳۹۲/۱۰/۱۶, عصر ۰۴:۴۳
RE: اولین کامپیوتر ها ... - BATMAN - ۱۳۹۲/۱۰/۱۹, صبح ۰۲:۴۹
RE: اولین کامپیوتر ها ... - BATMAN - ۱۳۹۲/۱۱/۷, صبح ۱۲:۱۱
RE: اولین کامپیوتر ها ... - زبل خان - ۱۳۹۲/۱۱/۷, صبح ۰۹:۲۴
RE: اولین کامپیوتر ها ... - برو بیکر - ۱۳۹۳/۱/۲۷, عصر ۰۷:۱۸
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Joe Bradley - ۱۳۹۳/۲/۳۰, عصر ۰۳:۳۴
RE: اولین کامپیوتر ها ... - زبل خان - ۱۳۹۳/۳/۲۹, عصر ۱۲:۴۲
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Kurt Steiner - ۱۳۹۳/۸/۷, عصر ۱۲:۲۱
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Kurt Steiner - ۱۳۹۳/۸/۹, عصر ۰۱:۳۸
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Kurt Steiner - ۱۳۹۳/۸/۱۰, عصر ۰۸:۴۳
RE: اولین کامپیوتر ها ... - زبل خان - ۱۳۹۳/۸/۱۵, عصر ۰۵:۰۲
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Kurt Steiner - ۱۳۹۳/۸/۱۶, عصر ۰۵:۴۲
RE: اولین کامپیوتر ها ... - جیسون بورن - ۱۳۹۳/۸/۲۳, صبح ۰۱:۰۵
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Kurt Steiner - ۱۳۹۳/۸/۲۳, عصر ۰۲:۳۹
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Kurt Steiner - ۱۳۹۳/۸/۲۰, عصر ۰۶:۰۸
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Kurt Steiner - ۱۳۹۳/۸/۲۲, عصر ۰۵:۵۳
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Kurt Steiner - ۱۳۹۳/۸/۲۴, عصر ۰۸:۰۴
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Kurt Steiner - ۱۳۹۳/۸/۳۰, عصر ۰۴:۲۸
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Kurt Steiner - ۱۳۹۳/۹/۴, عصر ۱۲:۳۵
RE: اولین کامپیوتر ها ... - سروان رنو - ۱۳۹۳/۹/۱۵, صبح ۱۲:۵۵
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Joe Bradley - ۱۳۹۳/۹/۱۵, صبح ۰۱:۳۹
RE: اولین کامپیوتر ها ... - سروان رنو - ۱۳۹۳/۱۲/۶, صبح ۰۹:۲۷
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Memento - ۱۳۹۴/۵/۹ صبح ۱۲:۵۰
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Classic - ۱۳۹۴/۵/۱۰, صبح ۱۱:۳۴
RE: اولین کامپیوتر ها ... - اشپیلمن - ۱۳۹۴/۵/۱۰, عصر ۰۴:۲۶
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Memento - ۱۳۹۴/۵/۱۰, عصر ۰۴:۳۱
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Memento - ۱۳۹۴/۵/۱۰, عصر ۰۴:۵۵
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Memento - ۱۳۹۴/۵/۱۳, عصر ۰۲:۱۵
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Memento - ۱۳۹۴/۵/۱۹, عصر ۰۳:۳۷
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Memento - ۱۳۹۴/۵/۲۵, صبح ۰۴:۱۸
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Memento - ۱۳۹۴/۶/۵, عصر ۰۶:۱۱
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Memento - ۱۳۹۴/۷/۱۳, صبح ۰۲:۱۳
RE: اولین کامپیوتر ها ... - rahgozar_bineshan - ۱۳۹۴/۷/۱۳, عصر ۰۳:۰۲
تقدیم به رهگذر عزیز - Memento - ۱۳۹۴/۷/۱۳, عصر ۰۴:۰۶
RE: اولین کامپیوتر ها ... - اسپونز - ۱۳۹۴/۷/۱۳, عصر ۱۰:۴۷
RE: اولین کامپیوتر ها ... - سروان رنو - ۱۳۹۴/۷/۱۴, صبح ۰۱:۰۴
RE: اولین کامپیوتر ها ... - سروان رنو - ۱۳۹۴/۷/۲۷, صبح ۱۲:۰۹
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Keyser - ۱۳۹۴/۷/۲۷, صبح ۰۱:۲۹
RE: اولین کامپیوتر ها ... - Memento - ۱۳۹۴/۸/۱۱, صبح ۰۱:۵۶
RE: اولین کامپیوتر ها ... - آسیموف - ۱۳۹۴/۸/۱۲, عصر ۰۹:۰۷
RE: اولین کامپیوتر ها ... - سروان رنو - ۱۳۹۴/۸/۱۲, عصر ۱۱:۵۸
RE: اولین کامپیوتر ها ... - زبل خان - ۱۳۹۴/۹/۴, صبح ۰۶:۱۹
RE: اولین کامپیوتر ها ... - سروان رنو - ۱۳۹۴/۹/۶, صبح ۱۲:۱۳
RE: اولین کامپیوتر ها ... - زبل خان - ۱۳۹۴/۹/۶, عصر ۰۱:۲۸
RE: اولین کامپیوتر ها ... - سروان رنو - ۱۳۹۴/۱۰/۳, صبح ۱۲:۲۲
RE: اولین کامپیوتر ها ... - زبل خان - ۱۳۹۴/۱۰/۳, عصر ۰۱:۲۹
RE: اولین کامپیوتر ها ... - جیمز باند - ۱۳۹۴/۱۰/۱۱, عصر ۰۱:۳۸
RE: اولین کامپیوتر ها ... - کوین - ۱۳۹۵/۳/۲۷, عصر ۰۴:۴۷
RE: اولین کامپیوتر ها ... - سروان رنو - ۱۳۹۶/۴/۱۸, صبح ۱۲:۰۶
RE: اولین کامپیوتر ها ... - سروان رنو - ۱۳۹۷/۳/۲۰, عصر ۰۹:۵۹
RE: اولین کامپیوتر ها ... - سروان رنو - ۱۳۹۸/۴/۹, عصر ۱۰:۰۲
RE: اولین کامپیوتر ها ... - سروان رنو - ۱۳۹۹/۹/۳۰, عصر ۱۱:۳۷
RE: اولین کامپیوتر ها ... - آلبرت کمپیون - ۱۳۹۹/۱۰/۲۴, عصر ۱۰:۴۲
RE: اولین کامپیوتر ها ... - آلبرت کمپیون - ۱۳۹۹/۱۱/۱۷, عصر ۰۳:۱۱
RE: اولین کامپیوتر ها ... - سروان رنو - ۱۴۰۰/۳/۱۲, صبح ۱۱:۱۳
RE: اولین کامپیوتر ها ... - سروان رنو - ۱۴۰۰/۸/۲۵, عصر ۱۱:۱۰
BARE KNUCKLE - BATMAN - ۱۴۰۱/۹/۲۲, عصر ۰۸:۵۹
RE: اولین کامپیوتر ها ... - سروان رنو - ۱۴۰۱/۱۰/۱۶, عصر ۱۱:۳۰
RE: اولین کامپیوتر ها ... - BATMAN - ۱۴۰۲/۵/۳۰, عصر ۰۸:۱۷