[-]
جعبه پيام
» <مارک واتنی> ممنونم رابرت جوردن عزیز
» <رابرت جوردن> سپاس از مارک واتنی و بتمن
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
» <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
» <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/XI0kt
» <BATMANhttps://www.doostihaa.com/post/tag/%D8%A...kanon-2021
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/pFib3
» <BATMAN> با تشکر از مارک واتنی عزیز/ نسخه های سینمایی بامزی هم منتشر شدن/ بامزی تو سوئد خیلی محبوبه، از گذشته تا به امروز ازین شخصیت انیمیشن تولید میشه
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 5 رای - 3.8 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سریال مختارنامه
نویسنده پیام
منصور آفلاین
آخرین تلالو شفق
*

ارسال ها: 501
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۸/۱۷
اعتبار: 77


تشکرها : 395
( 8061 تشکر در 307 ارسال )
شماره ارسال: #15
RE: مختارنامه؛ امام‌علی(ع) مدرن؟

تصمیم داشتم دیگر نباشم ... اما پیامهای دوستان و علاقه خاص خودم به اکثریت دوستان کافه که از ایام گذشته کنارم بودند و کنارشان بوده ام رخصت رخصت نداد. درهر صورت گذشت زمان و نعمت فراموشی دلگیریها را کم رنگ خواهد کرد

یکی از دوستان اشارتی جالب داشت که بهتر است بجای پرداختن به سریالی چون مختار ، به سریال قهوه تلخ بپردازیم... ! آرزوی شخصی من ساخته شدن سریالها و فیلمهایی با موضوعیت تاریخ ایران (با قدمت قبل از میلاد مسیح و بطور کل آنسوی قاجار) است. جنگهائی چون : نبرد کوروش با نبونید پادشاه بابل ، جنگ کوروش با کرزوس (سارد) ، جنگ پلوزیوم (کمبوجیه با مصر) ، جنگ میلت (داریوش با یونان) ، جنگهای ترموپیل ، آرت میزیوم ، سالامین ، میکال (جنگهای خشایارشاه با یونانیها) ، نبرد کاره (نبرد ارد اشکانی با کراسوس رومی) ، جنگ آنتوانت (نبرد فرهاد چهارم با روم) ، جنگ تراژان (خسرو اشکانی با روم)  و ... و از همه مهمتر جنگهای سرداران بی باک و از جان گذشته این مرز وبوم همچون جنگ پلاته (نبرد مردونیه سردار خشایارشا با یونان) ، جنگ گاوگاملا (نبرد ژنرال آریو برزن با اسکندر مقدونی) ، جنگ حران (نبرد سورنا سردار اشکانی با روم) ، جنگ زاب (نبرد ابومسلم خراسانی با امویان) ، جنگ جلال الدین خوارزمشاه با مغولان و همینطور جنگ بابک خرمدین با اعراب و ... بوده و هست. سالهاست که منتظریم تا مسئولین ما ، فیلمسازان ما و مردم ما آمادگی پرداختن ، ساختن و دیدن فیلمهائی که عظمت و شوکت این خاک را نشان دهد هستیم... اما متاسفانه سياستگذاریها فعلا چیز دیگری را نشان میدهد.

 (دوستان ببخشند که با این لحن میگویم) ذائقه ی مسخره ی ما در استقبال از سریالها و فیلمهای آبگوشتی آپارتمانی و لوده کم هزینه ، مردم را و بويژه سطح توقع ایشان را سالهاست که پائین آورده است. ریشه این سریالها از دهه 50 و سریالهائی چون ایتالیا ایتالیا آغاز شد و امروزه طی چندماه سریالهائی در 50 قسمت که دو فصل عمر ما را هرشب بخود اختصاص میدهد و پس از چندماه از آخرین قسمتشان کسی آنها را حتی بیاد هم نمی آورد کل کلکسیون سریالهای ایرانی امروزه را شامل است. مشغول کردن مردم با یک داستان مضحک ارتباط یک دختر و پسر امروزی نه بالذاته که بخاطر بگیر و ببندهای قبلی است (که الانسان حریصٌ ما مُنِع) و خود بهتر میدانید 10 سال بعد کسی حاضر نیست حتی نام این سریالها را بشنود چه رسد به اینکه بنشیند و یک یا چند قسمت را مجددا ببیند. اینها در حکم ظروف یکبار مصرفی هستند که بمحض رویت به زباله دان اذهان سپرده میشوند... دراینخصوص حرف برای گفتن زیاد است اما از آنجاکه هدف من از این پست توجه به سریال مختار ثقفی است سخن کوتاه میکنم

هرگز با دیدن یک یا چند قسمت ابتدائی یا میانی یک سریال در مورد کلیت آن قضاوت نکنیم (همچنانکه یک انسان را نمیتوان با برخورد اول شناخت) . گاهی یک صحنه از یک سریال کلیت دیدگاه ما را از آن دگرگون خواهد کرد. صحنه ای که شاید درست در انتهای آن گنجانده شده باشد. صحنه ی بیرون آمدن اسب از خاک و صحنه فوران خون از دیوار کوفه و جنگ عاشورا صحنه هائی مسحور کننده است که میرباقری اشارتهائی خاص بدانها دارد. به شخصه در یکی از برنامه های شما و سیما فخیم زاده را دیدم که می گفت : اگر بخواهیم به این سریال بگوئیم سریال(سه ریال) باید به سریالهائی که من از ائمه ساخته ام باید گفت دوزاری... بنابراین باید نشست و دید و نه آنکه ندیده دست شست.

اوایل دهه 1360 نمایشی خارق العاده با عنوان مختار در طول یکی از ماه های محرم در برنامه قصه شب رادیو پخش شد که تا مدتها ذهن مرا به خود مشغول کرده بود. بازیگران آن نمایش را بیاد ندارم اما گوینده نقش مختار صدائی بسیار بم در حد گویش منوچهر اسماعیلی بجای لینو ونتورا در نقش والژان در سریال بینوایان (محصول فرانسه و ساخته روبر حسین) داشت. بسیار مقتدر و بسیار خشن. فریادهای حرمله و خولی که آنها را از زیر سبدی در توالت خانه بیرون کشیدند و تکه تکه کردند هنوز موی را بر تنم سیخ میکند... صدای نفس نفس شمربن ذی الجوشن که از بامها می گریخت و افراد مختار بدنبال او بودند ... و صدای مختار که برای تک تک قاتلین، خود شیوه مرگ را تعیین میکرد...

بیاد می آورم بچه که بودم پدرم کتابی داشت با عنوان مختارنامه. تصویر نقاشی شده مردی شمشیر بدست کنار چند دیگ جوشان آب و روغن که آتشی زیر هرکدام روشن بود و کسانی داخل دیگ بودند و از درد فریاد می کشیدند روی جلد. از پدر می پرسیدم اینها چه کرده اند که داخل دیگند؟ و او می گفت: اینها قاتلین 72 شهید کربلایند که مختار همه ی آنها را به سزای عملشان رساند... و من با این سوال که این مختار روز عاشورا کجا بود! ... داخل کتاب تصاویر سربریدن ، زیر پای اسب انداختن ، شکم پاره کردن ، تیر به پیشانی زدن و ... هم بود که کیفرهائی سخت را به تصویر می کشید. پدرم می گفت داخل کتاب نوشته است که مختار در یک روز 248 نفر از نظامیان لشکر ابن سعد و عبیداله را به سزای عملشان رساند... آن کتاب به رسم امانت به کسی داده شد و او هرگز پس نیاورد به بهانه گم شدنش.

مختاربن ابوعبیده بن عمر بن عمیر بن عوف بن قسی بن هنبه بن هوازن (شجره نامه از تاریخ طبری) از قبیله ثقیف از هوازن از اعراب منطقه طائف بود. اینکه ادعا میشود مختار ملیتی ایرانی داشت به هیچ عنوان صحیح نیست. او یک عرب بود اما پدرش از سرداران عمر در جنگ با ایرانیان بشمار می رفت و ظاهرا بخاطر عطوفت پدرش و رشادتهای او ، ایرانیان به این خانواده ارادتی خاص داشتند. کنیه اش ابواسحاق و لقبش کیسان بود و فرقه کیسانیه (یکی از 28 مذهب قدیمی منشعب مسلمین) از اوست. مادرش دومه بود و مختار پس از شهادت علی (ع) به بصره آمد و در آنجا ساکن شد. او بعدها مسلم بن عقیل را به خانه خود راه داد اما مسلم از اینکه جان مختار به خطر افتد به خانه هانی رفت... مختار پس از مدتی با افراد خود در بیرون از کوفه با لشکر عبیداله برخورد لفظی پیدا کرد و گریخت ، مختار با شیطنت  هانی بن جبه و عدم حمایت عمرو ، به محض داخل شدن به قصر عبیداله با ضربه عصای او روبرو و یک چشمش بشدت آسیب دید وبه زندان افکنده شد... روز عاشورا و قیام امام حسین(ع) او در زندان بود ... او بعدها با وساطت شوهرخواهرش (عبداله بن عمر خطاب) نزد یزید از زندان آزاد شد... میگویند در راه آزادی از زندان هرکس از او می پرسید به چشمت چه آسیبی رسیده است میگفت : زنازاده ای چوبش را گم کرده بود در چشم من بدنبال آن می گشت! خدا مرا بکشد اگر او را نکشم، بخدا قسم تمام قاتلین حسین بن علی را از دم تیغ خواهم گذراند...  بعدها مختار با فراخواندن مردم عراق به خونخواهی حسین با همه آنها بشکل نیم مخفی بیعت کرد و زندانی شدن مجدد مختار ، او را در ادامه راه جدیتر کرد. بمحض آزادی با بیعتی جدیتر و فراهم کردن قوای خود قصر عبدیاله بن زیاد را بتصرف درآورد اما خود ابن زیاد را بعدها در جنگ نهر خازر از پای درآورد (جنگی که در آن 70 هزار از شامیان کشته شدند و تن عبیداله بن زیاد از وسط شقه شد ) .... بیش از 70 درصد لشکر وی را ایرانیان تشکیل میدادند و میگویند شبها در چادرهای آنها زبانی جز زبان فارسی شنیده نمیشد... او با ثبت نامهای تمامی اشخاصی که در جنگ با حسین دخیل بودند به شکار تک تک ایشان همت گمارد و همه را مجازات کرد... در نهایت ، مختار در نبرد با مصعب کشته شد. دستش را از تن جدا کردند و به دیوار مسجد کوفه میخکوب کردند که مدتها در آنجا بود...

یکی از دوستان اشاره به سریال جدید اسپارتاکوس و قتل عامهای فجیع آن کرده بود و سریالی چون مختار را ازین حیث کم مایه خوانده بود. من نمیدانم میرباقری قصه مختار را چگونه پیش خواهد برد اما به جد به شما میگویم قیام مختار خشن ترین قیام تاریخ عرب پس از اسلام است و اگر بخواهند به واقع آنچه را که رخ داده است به تصویر کشند حالی برای من و شما در دیدن تصاویر نخواهند ماند. به چند مورد اشاره میکنم:

1- شمربن ذی الجوشن شتر امام را روز عاشورا ذبح کرد و به شکرانه پیروزی بر حسین آنرا بین مردم کوفه تقسیم کرد... مختار دستور داد خانه تمام کسانی را که گوشت آن شتر به آنها وارد شده بود تخریب کردند و ساکنان خانه را از دم تیغ گذراندند

2-ده نفر از بانیان قتل یاران امام در روز عاشورا و کشانندگان پیکر وی روی زمین(که فرصت نام بردن آنها نیست) به دستور مختار از پشت روی زمین بسته شدند. نعلهائی تازه بر پای اسبان زده شد و اسبها را بر بدن آنان تاختند. سپس بدنهای آنان را به آتش کشیدند تا خاکستر شود

3-سنان بن انس(کسی که سر امام را پس از بریده شدن توسط شمر ، از تن جدا کرده بود) به قطع انگشتها و سپس قطع دست و پا محکوم شد و سپس در وضعیتی که هنوز زنده بود او را داخل دیگی با روغن زیتون جوشان انداختند

4-حکیم سندسی که لباس ابوالفضل را غارت کرده بود را به رگبار تیر بستند تا بدنش از هر جهت سوراخ شود

5-زیدبن وقار (قاتل عبداله بن مسلم) را سنگسار و سپس تیرباران کردند

6-خولی (حامل سر بریده امام) را با شمشیر کشتند و بدنش را به آتش کشیدند

7-شمربن ذی الجوشن را گردن زدند

8-حرمله قاتل علی اصغر را دست و پا زدند و پیکرش را در آتش انداختند و ....

اینها نمونه هائی کوچک از مجازاتی بود که مختار تعیین و به شخصه بر اجرای آنها نظارت میکرد...

اما آنچه که من در قسمت اول سریال دیدم

الف) دیالوگها کما فی السابق مهر میرباقری را دارد. جملاتی که ظاهر آنها بعضا عوامانه و بسیار ساده اند : مانند " جان من ؟"  ، "کسی قصد النگوهایم را داشت که سرش را ترکاندم" ، "قرار بود فکر شوهر باشم که تا حالا 10 جوجه دورو برم جیک جیک میکرد" ، " کارد به شکم خورده هوس گوشت گراز کرده" و ... گاهی جملاتش موزون است : "ملت راضی ، خدا قاضی" ... گاه جملاتش بسیار پر مغزند مانند : " زر در جیب یعنی زور در بازو" و ... در هر شکل ، کلام میرباقری نه مانند کلام مرحوم حاتمی بسیار پخته با پشتوانه فرهنگی بنام فرهنگ ایران است و نه مانند کلام بسیار ساده دیگر کارگردانان ماست. کلام میرباقری کلامی بعضا کوچه بازاری اما به شدت جذاب و عجیب است که گاهی انسان هوس میکند آنها را یادداشت کند

ب) برایم عجیب بود که آهنگ سریال توسط خبرگان این فن ساخته نشده است. ظاهرا فخرالدینی و انتظامی در کارهای قبلی میرباقری جیب وی را اساسی زده بودند و او این بار پشت دستش را داغ کرده بود که به سراغ آنها نرود. موسیقی در حد متوسط به بالاست . ظاهرا خانمی از بوشهر نسبت به پخش صدای خود در موسیقی سریال اعتراض کرده است که بعید نیست دیگر آن صدای تک خوانی را نشنویم مضافا به اینکه صدای زن در سریالی که ادعای مذهبی بودن دارد جالب بنظر می رسد

ج) عنوان بندی ابتدائی سریال خلاقانه است. خون به آسمان پرتاب میشود، رنگ آسمان به قرمزی می گراید و عنوان مختارنامه به رنگی قرمز با هاله ای از آتش روی خطوط ظاهر میگردد . نام عرب نیا با خون نقش می بندد و اسامی با امواجی نرم از خطی نه کاملا نستعلیق و نه کاملا شکسته نستعلیق به نمایش گذاشته میشود. نمایش نام داوود میرباقری داخل آبی که با کف دو دست از چشمه برداشته میشود یک نوآوری جالب است... عنوان بندی پایانی که به قطع تصویر نهائی و تبدیل آن به یک صفحه از کتاب مختارنامه منتهی میشود بسیار خلاقانه است

د) جمله ی "از یک عجم که عرب نسلش را خوار می پندارد چه انتظاری داری" که از دهان رضا رویگری خطاب به عرب نیا خارج شد بسیار مرا کلافه کرد. از نظر من : عرب سوسمار خور غلط میکند که نژاد عجم را خوار بپندارد. وقتی خود چنین جملاتی را در فیلمهای پر هزینه خود بکار میگیرم و آنرا در معرض نمایش اعراب منطقه میگذاریم چه انتظاری از تکریم و احترام این بیابانیهای تازه بدوران رسیده خواهیم داشت

ه) وقتی مختار گفت : " وقتی گفتم به جنگ نروید نه تو (کنعان) گوش کردی و نه امامت" از نظر من یک توهین به امام حسن مجتبی است. این جمله یعنی آنچه مختار و در واقع نقش اول فیلم میگوید برهان قاطع است و آنچه دیگران میگویند یا میکنند خلاف واقع. اگرچه جملات زنجان پور در نصیحت مختار نشان داد او راه را به اشتباه میرود اما آن توصیه و آن صحنه باید بر این جمله مقدم می بود.

و) بکار بردن شعر "بارها گفت محمد که علی جان منست/هم به جان علی و جان محمد صلوات" که بیت اول یک غزل معروف است که به نظرم در دوره صفوی ساخته شد ، در سریال یک لودگی محض است که از میرباقری عجیب بعید می نمود

ز)بکار برون جمله ای چون " اگر گوشت گراز بخوری دچار مرض مول مول میشوی" در یک سریال عظیم ملی بسیار مسخره است. (منظور از مول مول خارش ماتحت است)

ح) فیلمبرداری سریال در حد بسیار استانداری است اما در قسمت اول من نوآوری خاصی ندیدم. حرکت دوربین و ایستائی آن سر یک صحنه خاص بسیار حساب شده است طوری که میلیمتری کار میشود. صحنه ای که یار امام رو به دیوار می گرید و از پائین فیلمبرادری میشود عجیب مرا یاد صحنه گذشتن ال سید از دروازه تاریخ انداخت(اما با زاویه ای بسیار بسته تر)

ط) صحنه آرائیها نسبتا خوب اما بسیار تروتمیزند. قبول بفرمائید اعراب این قدرها هم تمیز نیستند که حتی گرد وغبار هم روی کوزه های سفالی آنها ننشیند و به محض شکستن یا پرتاب گردی از آنها بلند نشود. دیوارها بسیار پر زرق و برق و بدون حتی یک لکه ساخته شده اند و لباس متدینین و دین فروشان بسیار اتوکشیده و زیباست. امیدوارم همچون سریالهای کره ای که در تصویر کردن صورت طرف حتی لحظه شکنجه هم سرخاب سفیدابش بهم نمیخورد از آنسوی پشت بام نیفتاده باشیم

۱۳۸۹/۷/۱۳ عصر ۱۲:۱۷
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : بهزاد ستوده, پدرام, موسيو وردو, 1991, بانو, اسکورپان شیردل, سروان رنو, دشمن مردم, رائول والش, دلشدگان, Savezva, دن ویتو کورلئونه, اهو, الیشا, هایدی, ژنرال
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
سریال مختارنامه - 1991 - ۱۳۸۹/۷/۹, عصر ۰۹:۰۶
RE: مختارنامه؛ امام‌علی(ع) مدرن؟ - منصور - ۱۳۸۹/۷/۱۳ عصر ۱۲:۱۷
RE: سریال مختارنامه - منصور - ۱۳۸۹/۱۰/۲۶, صبح ۰۷:۵۷
RE: سریال مختارنامه - jack regan - ۱۳۸۹/۱۰/۲۶, عصر ۰۱:۵۲
RE: سریال مختارنامه - دلشدگان - ۱۳۸۹/۱۰/۳۰, عصر ۱۲:۱۳
RE: سریال مختارنامه - Classic - ۱۳۸۹/۱۰/۲۷, صبح ۱۲:۰۹
RE: سریال مختارنامه - دن ویتو کورلئونه - ۱۳۸۹/۱۰/۲۷, عصر ۰۲:۲۰
RE: سریال مختارنامه - سروان رنو - ۱۳۸۹/۱۰/۲۷, عصر ۱۱:۰۶
RE: سریال مختارنامه - Lino Ventura - ۱۳۸۹/۱۰/۲۸, عصر ۰۲:۳۶
RE: سریال مختارنامه - منصور - ۱۳۸۹/۱۱/۲, صبح ۱۱:۰۷
RE: سریال مختارنامه - بهزاد ستوده - ۱۳۸۹/۱۱/۲, عصر ۰۳:۲۳
RE: سریال مختارنامه - سروان رنو - ۱۳۸۹/۱۱/۲, عصر ۱۱:۵۹
RE: سریال مختارنامه - بهزاد ستوده - ۱۳۸۹/۱۱/۴, عصر ۱۰:۵۳
RE: سریال مختارنامه - Lino Ventura - ۱۳۸۹/۱۱/۶, عصر ۰۶:۴۸
RE: سریال مختارنامه - منصور - ۱۳۸۹/۱۱/۱۰, صبح ۰۹:۳۰
RE: سریال مختارنامه - بهزاد ستوده - ۱۳۸۹/۱۱/۱۰, صبح ۰۹:۵۷
RE: سریال مختارنامه - منصور - ۱۳۸۹/۱۱/۲۵, صبح ۰۹:۴۵
RE: سریال مختارنامه - منصور - ۱۳۸۹/۱۲/۷, صبح ۰۷:۵۸
RE: سریال مختارنامه - Classic - ۱۳۸۹/۱۲/۸, عصر ۰۹:۰۲
RE: سریال مختارنامه - منصور - ۱۳۸۹/۱۲/۹, عصر ۱۲:۲۵
RE: سریال مختارنامه - Classic - ۱۳۸۹/۱۲/۱۴, صبح ۱۲:۴۴
RE: سریال مختارنامه - منصور - ۱۳۹۰/۳/۱, صبح ۱۰:۵۵
RE: سریال مختارنامه - و يجي - ۱۳۹۰/۳/۲, عصر ۰۷:۰۶
RE: سریال مختارنامه - منصور - ۱۳۹۰/۳/۳, صبح ۱۱:۳۱
RE: سریال مختارنامه - و يجي - ۱۳۹۰/۲/۲۴, عصر ۰۸:۱۷
RE: سریال مختارنامه - منصور - ۱۳۹۰/۲/۳۱, صبح ۰۹:۴۷
RE: سریال مختارنامه - بهزاد ستوده - ۱۳۹۰/۲/۳۱, عصر ۰۷:۲۳
RE: سریال مختارنامه - میثم - ۱۳۹۰/۲/۳۱, عصر ۰۷:۴۶
RE: سریال مختارنامه - سروان رنو - ۱۳۹۰/۳/۲, عصر ۰۹:۴۸
RE: سریال مختارنامه - jack regan - ۱۳۹۰/۳/۵, صبح ۰۹:۰۳
RE: سریال مختارنامه - منصور - ۱۳۹۰/۴/۸, صبح ۱۱:۵۲
RE: سریال مختارنامه - زبل خان - ۱۳۹۰/۴/۱۰, عصر ۱۰:۰۸
RE: سریال مختارنامه - منصور - ۱۳۹۰/۴/۲۵, صبح ۰۹:۰۷
RE: سریال مختارنامه - سروان رنو - ۱۳۹۰/۴/۲۶, عصر ۱۱:۴۰
RE: سریال مختارنامه - منصور - ۱۳۹۰/۵/۸, صبح ۰۹:۴۸
RE: سریال مختارنامه - jack regan - ۱۳۹۰/۵/۱۵, صبح ۰۸:۱۷
RE: سریال مختارنامه - بهزاد ستوده - ۱۳۹۰/۵/۱۶, عصر ۰۸:۳۷
RE: سریال مختارنامه - ناخدا خورشيد - ۱۳۹۰/۵/۱۷, صبح ۱۱:۵۳
RE: سریال مختارنامه - پیرمرد - ۱۳۹۳/۶/۲۷, عصر ۰۳:۱۱
RE: سریال مختارنامه - سروان رنو - ۱۳۹۳/۶/۳۰, عصر ۰۲:۵۲
RE: سریال مختارنامه - پیرمرد - ۱۳۹۳/۶/۳۰, عصر ۰۳:۰۷