چارلی چاپلین در ایران
مطالب زیر به نقل از پرفسور حسنعلی خان مستوفی عضو آکادمی سوئد می باشد
دوست من مرحوم (سنت اگزوپری ) نویسنده نامی فرانسه –موئلف کتاب شازده کوچولو که بی شک جزو 100 کتاب برجسته ادبی-فلسفی جهان است نامه ای برایم فرستاد:
آقای من حسنعلی خان عزیز.حتما چارلی چاپلین را می شناسید .کمدین بزرگی است و در اروپا و آمریکا شهرت بسیار دارد.چندی پیش در استودیوی فیلمبرداری اش در هالیوود با او دیدار کردم.مردی است محترم که انسان را به تحسین وا می دارد.روی طرح یکی از فیلمنامه هایش کار می کند که به گمان من کار بسیار موفقی خواهد شد.چاپلین می خواهد در این فیلم به دنیای صنعتی انتقاد کند و در نظر دارد با ساخت چند ماشین صنعتی.جدال ماشین و انسان را نشان دهد.
آقای عزیز من .دوست من چاپلین شدیدا نیازمند حمایت مالی است و بویژه برای ساخت دستگاههای صنعتی در این فیلم باید سرمایه زیادی صرف کند فکر نکنم توضیح دیگری لازم باشد.
ارادتمند شما: آنتوان سنت اگزوپری-7 اکتبر 1935
سال 1935 برای من سال خوبی نبود و از نظر اقتصادی .دارایی چندانی نداشتم.کشتی تفریحی کوچکی داشتم که برای تعمیرات در سواحل اسکاتلند پهلو گرفته بود. تلگرافی به مک نیکلاس (ناخدای کشتی) فرستادم تا آن را هرچه سریعتر بفروشد و مبلغ حاصله را با امضای ناشناس برای چاپلین به آمریکا بفرستد. مبلغ حاصل از فروش کشتی تفریحی مبلغ ناچیز در حدود 32 هزار پوند بود که همان روزها برای چاپلین ارسال شد.
چاپلین بعدها گفته بود.فیلم عصر جدید من مدیون رازی کوچک از مردی بزرگ است .
این سخن چاپلین به قطع مبالغه است . آن راز کوچک .در برابر هنر ارزشمند مردی چون او بسیار کوچکتر از آن بود که فکر مردی چون چاپلین را به خود مشغول کند.
واسطه آشنایی من با چارلی چاپلین همانطور که اشاره شد (سنت آگزوپری نویسنده نامی فرانسه ) بود.
چاپلین شدیدا به بنده علاقمند بود و شاید به خاطر همین علاقه بود که در یکی از سفرهایم به ایالات متحده از بنده خواست تا در صحنه فیلم برداری لایم لایت (1952) حاظر باشم و نظرات خود را درباره اسلوب کارگردانی او بگویم.
چاپلین یک بار به دعوت شخص بنده در سال 1957(69 ساله /1336ه.ش) که جمعا مدت 11 روز در ایران به سر برد و نظر به دوستانه بودن این سفر .خبر آن در هیچ یک از نشریات داخلی درج نشد.
دومین سفر چاپلین به ایران. در واقع توقف کوتاهی در فرودگاه مهرآباد بود. روز 18 / اوت/1961 (17 مرداد /1340) چاپلین به همراه همسرش (اونا) و سه فرزندش هنگام بازگشت از ژاپن به مقصد فرانسه .قریب سه ربع در فرودگاه مهرآباد توقف کرد. (به نقل از کتاب سال کیهان –سال 1342- صفحه 241 )
تلگرافی که چاپلین از فرودگاه برایم فرستاد .پس از پرواز او به دستم رسید .متن تلگراف چنین بود:
دوست عزیزم .اگر همسر و فرزندانم با من همسفر نبودن بسیار مایل بودم که با لغو سفر.چند روزی در کنار شما باشم و خاطره سفر شیرین چهار سال پیش را تکرار کنک. دریغ که موقیعت مناسب نیست.
با ارادت بسیار و آرزوی دیدار-چارلی (18 اوت/1961)
توضیح:
سر پرفسور حسنعلی خان مستوفی-این بزرگمرد تاریخ معاصر دو بار از سوی ملکه
انگلیس به لقب (سر/ sir) مفتخر شده و بعلت عضویت در آکادمی سوئد.پنج بار از
نامزدی دریافت جایزه نوبل صرف نظر کرده است. بزرگمردی که سه مجمع الجزایر جهان
بنام اوست -
(روزنامه همشهری -7 خرداد 1381)