[-]
جعبه پيام
» <مارک واتنی> ممنونم رابرت جوردن عزیز
» <رابرت جوردن> سپاس از مارک واتنی و بتمن
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
» <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
» <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/XI0kt
» <BATMANhttps://www.doostihaa.com/post/tag/%D8%A...kanon-2021
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/pFib3
» <BATMAN> با تشکر از مارک واتنی عزیز/ نسخه های سینمایی بامزی هم منتشر شدن/ بامزی تو سوئد خیلی محبوبه، از گذشته تا به امروز ازین شخصیت انیمیشن تولید میشه
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 3 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم
نویسنده پیام
شارینگهام آفلاین
کاپیتان کشتی چارمینگ مالی
*

ارسال ها: 311
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۴/۶/۱۵
اعتبار: 32


تشکرها : 4023
( 1974 تشکر در 275 ارسال )
شماره ارسال: #2260
RE: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم

 

 سلام به همه ی دوستان

به ویژه یاران قدیمی

.بنده یک لیست بلند بالا از فیلم های قدیمی تنظیم کرده ام که اکثرا" به دهه ی شصت ::ok::Dمربوط می شود. نام فارسی بعضی از این فیلم ها را خودم به یاد دارم،فقط از شما دوستان می خواهم که با عنوان لاتین آن ها، مرا در یافتن آن ها یاری بفرمایید.

 1-سرباز عوضی:  یک شاهزاده اتریشی برای فرار از خدمت نظام وظیفه، یک سرباز احمق که شبیه خودش است را ، جایگزین خود می کند.

به آن سرباز پیفکه می گفتند.

 2-فیلمی درباره جنگ جهانی دوم:شبکه یک آن را "پیروزی " نامید.صحنه های متفاوتی از آن یادم هست.سربازی آلمانی که ترکش خمپاره چشمانش را نابینا کرده بود،گریه می کرد و رو اجساد دوستانش دست می کشید.

پدری برای کودکش آب می برد،ولی قبل از آن دهانش را بادستمال می بندد تا صدای گریه اش به گوش سربازان آلمانی که در همان حوالی هستند ،نرسد.

سکانس پایانی فیلم:فرمانده ی پارتیزان ها به بالای درختی بلند رفت تا از آنجا فرمان حمله صادر کند، ولی در درگیری تیر می خورد و زخمی می شود.در صحنه ی آخر روی برانکارد خوابیده وبه یکی از سربازانش می گوید تا سرود پیروزی سر دهد.

3.تاریخ نمایش :حدفاصل 1372 تا 1373

  موضوع :جنگی _عاطفی

 زمان : جنگ جهانی دوم

 مکان : اردوگاه اسیران ویژه ی کودکان و نوجوانان پسر

  ملیت : یکی از کشورهای اروپای شرقی  (به احتمال زیاد؛ لهستان )

  خلاصه داستان :

 پسربچه ای ده ساله را به اردوگاهی می آورندکه ارتش آلمان، پسران نژاد اسلاو را به صورت برده پرورش می دادند. در آنجا مقرراتی مطابق اردوگاه بزرگسالان حاکم است . مجازات فرار در سومین بار، اعدام است که در ابتدای فیلم در کمال قاطعیت و در میان التماس های نوجوان فراری، اجرا می شود.مجازات خطاهای کوچک تر، ضربات شلاق است که تعداد آن را در جمع، اعلام می کنند.

  *نکته ی جالب :کودک محکوم وظیفه دارد که با صداى بلند بگوید :

 متشکرم، تنبیه عادلانه ای است! :D

  تنها رحم و عطوفتی که نشان داده می‌شود ،این است که یک افسر زن آلمانی، خرده هایی از  بیسکویت و کیک را به طرف بچه های کوچک تر پخش می کند. درست مثل دانه ریختن برای مرغ و جوجه ها!

  پسربچه ی قهرمان داستان، توجه یکی از افسران آلمانی مسئول اردوگاه را جلب می کند.به نظر او، آن پسر از نژاد آریایی است. بنابراین ضمن محبت خارج از مقررات، از او آزمایش خون می گیرند. ولی جواب آزمایش منفی است و این، خشمِ آن افسر را که خیال پدرخواندگی او را در سر می پروراند، به بار می آورد.

 4-دنبال فیلم کله شق هستم.

 محصول اسپانیا بود.

  خلاصه داستان:

  خانم معلم جوانی به روستایی یا شهر کوچکی  می آید تا برای نخستین بار مدرسه ای را در آنجا تشکیل دهد. همه ی مردم بچه هایشان را می فرستند به غیر از مردی که با پسر کوچکش به تنهایی زندگی می کند.او در برابر  قانون تحصیل اجباری مقابله می کند و به زندان می افتد.در غیاب او خانم معلم از پسرش مراقبت می کند و او را به بهترین دانش آموز مدرسه تبدیل می کند. در پایان فیلم پسر به پدر بی سوادش که دیگر دست از لجبازی برداشته ،خواندن و نوشتن می آموزد.

  *یادم هست که به خاطر زیبایی ساخت و پیام اخلاقی فیلم ،جوایز زیادی را در جشنواره های معتبر سینمایی (مثل کن )نصیب خود کرده بود.

  دوبلور ها:

  پدر:ایرج رضایی

  پسر:ناهید امیریان

5- فیلم مدنظرمن " ایستگاه خونین "  است.

  تاریخ پخش آن را خوب یادم هست :

  در یکی از جمعه های تابستان 1366از شبکه یک.

 خلاصه ی داستان از این قرار است  :

 سکانس افتتاحیه فیلم با خداحافظی زنی جوان با یکی از خویشاوندانش و حرکت او به ایستگاه قطار  آغاز می شود. غافل از اینکه پارتیزان ها قصد دارند  با انهدام آن، از ورود نیروهای آلمانی به شهر جلوگیری کنند.

 رییس ایستگاه به فرمانده ی پارتیزان ها پیشنهاد می دهد که به جای بمب گذاری ،با باز کردن پیچ های ریل قطار، به هدفشان برسند.

  نیروهای آلمانی که در ایستگاه مخفی شده بودند، با پارتیزانها درگیرمی شوندو مانع کار آن ها می شوند.

  در همین هاگیر-واگیر   زن جوان که باردار هم هست، درد زایمانش شروع می گردد و. ..

 *با کمال تاسف، از  شرح این سکانس معذورم! :D

 خلاصه اش کنم ؛

  بچه به دنیا می آید و پارتیزان ها  با جا گذاشتن یکی از یاران فداکارشان به نام زالزارین از مهلکه می گریزند، البته با یک قطار.

 6-درباره مبارزات مردم فرانسه در بحبوحه جنگ جهانی دوم با آلمان نازی

 احتمال زیاد ،محصول خود فرانسه

 چون بازیگر نقش اولش خیلی به لینو ونتورا یا راجر هنین شباهت داشت.

 خلاصه داستان:

 ارتش آلمان قصد دارد تا یک محموله حساس بنزین را با قطار به نیروهای درگیر در جنگ برساند.برای رسیدن به این هدف،از پوشش قطار حمل مجروحان استفاده می کند.

  نهضت مقاومت مردم فرانسه،سه تا آدم زرنگ را مأمور انهدام قطار می کند.یکی از آن ها عکاسی است که آلمانی ها در مغازه اش یک مسلسل کشف می کنند ،وقتی ازش می پرسند: این چیه ؟ جواب می دهد: دستگاه چاپه!:D

 سرکرده اشان هم فکر کنم اسمش ، رابرت بود.به لینو ونتورا  خیلی شباهت  داشت.

  در پایان ،با جا زدن خود به جای لوکوموتیو ران و کمک هایش،قطار را از خط اصلی خارج و منفجر می کنند.

 یادم هست که درپاییز ۱۳۶۶ در سینما دیدم، اسمش رو مقاومت گفتند.ولی هرچه گشتم،چیزی عایدم نشد.

7-فیلمی کلاسیک که چندی پیش شبکه نمایش پخش کرد .در صحنه ی پایانی،شخصیت منفی فیلم در برج ساعت پنهان شده بود که قصد داشت از درچه ی آن فرار کند.دست بر قضا،مجسمه های ساعت که در  سر ساعت به حرکت در آمدند و یکی از آن مجسمه های گردان که به شکل سرباز بود، خجرش را در شکم مرد فرو کرد و...

8-فیلمی خارجی و خیلی قدیمی که یک دسته دزد با شکل وشمایل دزدان دریایی در جسجوی گنج طلایی می گشتند.رییس دزدها،برای استتار افرادش را به شکل جانوری هزار پا درآورده بود.وقتی نگهبان قلعه پرسید:این چیه؟ گفت:یک نوع سگ آفریقاییه!

در پایان به گنج می رسند و رییس که داشت سکه های بسیار بزرگ را روی هم می چید،متوجه شد که خودش هم طلایی شده است.tajob

9-فیلم سینمایی آمریکایی:: داستان جوانی(با صدای استاد مظفری) بیکار که بر اثر همراهی با یک دزد به زندان می افتد.از زندان فرار می کند و با گذاشتن نی مرداب به دهانش ،به زیر آب می رود تا نگهبان های تعقیب کننده او را پیدا نکنند.در بیرون زندان به کاری شرافتمندانه مشغول می شود و بر اثر لیاقت و پشتکارش به سر کارگری و مشاور مهندس هم ارتقا می یابد.ولی به خاطر شناخته شدن،با پای خودش به زندان باز می گردد تا از او رفع اتهام و سو پیشینه شود،ولی دستگاه قضایی زیر قولش می زند و او خشمگین از این اتفاق با کمک دوست پیرمردش(با صدای مرحوم نارنجی ها) سوار کامیون زندان می شود و فرار می کند.

قسمت جالب فیلم که به نوعی پیام فیلم هم محسوب می گردد، گفتگوی زندانی با خواهرش است:

_از کجا میاری بخوری؟

_دزدی می کنم!shakkk!

10_فیلمی سینمایی دهه60 با عنوان شاهد عینی:

پسربچه ای در روزی که مردم منتظر ورود یک شخصیت مهم خارجی هستند، صحنه ی تیراندازی و ترور را از نزدیک می بیند.پلیس که در این قضیه دست دارد،قاتل را از بین می برد و به دنبال پسرک همه جا را جستجو می کند.

11-در سال 1375 مجموعه فیلمی پخش می شد با عنوان"سینمای کوتاه" یا "فیلم کوتاه"

قسمت های متنوعی داشت که شاخص ترین آن پویانمایی با میوه جات بود،البت با موسیقی خاص خود:اوهههها ها هاا آه.

بگذریم:لابه لای یکی از قسمت ها،یک فیلم 7-8دقیقه ای بسیار جالب پخش شد بدین شرح:

مردی در ترمینال یا ایستگاه مترو یا چیزی شبیه آن که همه منتظر می مانند،یک بیسکویت می خرد.در حال رفتن به نیمکت های انتظاربیسکویت از دستش می افتد.مردی سیاه پوست آن را بر می دارد و با مهربانی به دست مرد اول می دهد.مرد تشکر می کند و می رود.سیاه پوست با نگاهش او را تعقیب می کندکه کجا می نشیند .پس از لحظاتی می بینیم که مرد سیاه پوست می آید و در کنار مرد اولی می نشیند.طوری که یک نیمکت خالی بین مرد اولی و سیاه پوست فاصله می افتد.روی آن نیمکت خالی هم ،بیسکویت قرار دارد.

لحظه ای می گذرد و سیاه پوست دستش را به طرف بیسکویت دراز می کند و یک دانه در می آورد و می خورد.

مرد اولی که دارد روزنامه می خواند،زیر چشمی این منظره را می بیند ولی جرات برخورد با سیاه پوست را ندارد.سیاه پوست یکی دیگر بر می دارد و می خورد. مرد اولی طاقت نمی آورد و او هم یک بیسکویت بر می دارد.اینجا قیافه ی سیاه پوست در هم می رود.ولی چیزی نمی گوید.فقط یک بیسکویت دیگر برمی دارد.

مرد اولی یکی بر می دارد..سیاه پوست برمی دارد.

وقتی مرد اولی می خواهد یکی دیگر بردارد،سیاهپوست با خشونت بیسکویت را بر می دارد و با قیافه ای غضب آلود از آنجا میرود.

مرد اولی که حسابی بهش بر خورده،بعداز رفتن او به شتاب از جایش بر می خیزد و با برداشتن قصد رفتن می کند که ناگهان یک بیسکویت در کنارجایی که نشسته بود،می بیند.:D

12_فیلمی خارجی درباره ی شجاعت یک خلبان شجاع به نام بادن با صدای استاد جلال مقامی.

او در یک سقوط پاهایش قطع می شود،ولی بر اثر اراده و پشتکار با پاهای مصنوعی توانایی پرواز را به دست می آورد.

دهه شصت نام فیلم را پرواز در آسمان ها گفتند.

13_یک فیلم کوتاه و علمی که در برنامه ی کودک شبکه دو پخش می شد.موضوع آن اصطکاک و راه کم کردن  آن در حرکت بود.داستان ظاهری آن بدین گونه بود که مادر پسر بچه ای از او می خواهد که مجلات فکاهی انباشته شده در خانه را بیرون ببرد.دوستش در بردن جعبه مجلات کمک می کند و رفته رفته راهکار های علمی در حمل آن به کار می برند تا در پایان با یک گاری 4چرخه  جعبه را از خانه می برند.

14_فیلم سینمایی خارجی .پخش شده از شبکه یک در یکی از جمعه های دهه شصت.

درباره ی زد وبندهای پشت پرده.شخصیت اول فیلم یک جوان ساده و بی آلایش که در یک شرکت یا اداره ای مشغول به کار است.(با صدای مرحوم آژیر)

شخصیت منفی فیلم(با صدای استاد والی زاده) وارد می شود و با مهربانی با او برخورد می کند و حتی به او خودنویس شخصی اش را اهدا می کند.

یادم نیست قضیه چی بود که یک مرد بی گناه را می گیرند و به زور به او مشروب می دهند تا گیج و مست شود تا در یک تصادف ساختگی،او را بکشند.

شخص منفی پیش جوان ساده می آید و مرگ دوستش را به خاطر تصادف اعلام می کند. جوان هم کاغذی را که از او امانت داشته را به آتش می اندازد و شخصیت منفی هم با رسیدن به هدفش از پشت پنجره با در آوردن دستمالش اعلام وضعیت سفید می کند.

در صحنه ای دیگر که یک نمایش بال ماسکه است،شخصیت منفی فیلم در یک نقشه ی از پیش معلوم شده،پدرزنش را می کشد.

سکانس پایانی فیلم،جوان ساده که حالا ماهیت کثیف شخصیت منفی برایش رو شده است را با شلیک گلوله ای به درک می فرستد.:llerr

15_خسته که نشدید؟

فیلمی درباره ی سه جوان لهستانی که با شراکت می خواستند یک کارخانه بسازند.ولی یکی از عوامل کارخانه دارهای بزرگ،کارخانه ی آن ها را آتش می زنند.

جوان اول فیلم هم برای پیشرفت،نامزد زیبا و با کمالاتش را رها می کند تا به وسیله ی ازدواج با دختر زشت یکی از همان کارخانه دارها جایگاه از دست رفته اش را پس بگیرد.

در صحنه ای از فیلم ثروتمند معلولی روی صندلی چرخدار قرار دارد.(با صدای مرحوم ایرج ناظریان) از بس به نوکرش گفته بود:دو رگه،طوطی اش هم یاد گرفته بود و مدام می گفت:دو رگه...دورگه!khhnddhیک جا همان ثروتمند معلول نوکرش را که آگوست نام داشت،به باد کتک گرفته بود البته با عصایی که در دست داشت.

نوکر هم در لحظه ای که اربابش دچار حمله ی قلبی شده بود،تنها می گذارد تا بمیرد.

16_قدیم ها که فیلم های هندی ،ویدئو های ما را تسخیر کرده بودند،یک آنونس فیلم هندی دیدم که شخصیت اول فیلم با صدای مرحوم ایرج ناظریان حسابی طنازی می کرد.

مثلا"یک جا در یک مبارزه با شیری نر،پیروز می شود و فریاد می زند:

این شیری که فرستادین،شیره ای بود!

17_فیلم آخرین بت پرست :نمایش داده شده در سال دی ماه 1366 از شبکه ی یک:

درباره ی گرویدن مردم بلغارستان به آیین مسیحیت. در صحنه ای از فیلم پادشاه تازه مسیحی شده(با صدای پرویز بهرام )،چشمان پسر مرتدش را کور می کند.

سپس از قدرت کناره‌گیری می کند و راهب می شود

. 18_فیلمی قدیمی درباره ی شکل گیری خانه ی بچه‌های یتیم با همت و دلسوزی یک کشیش جوان باصداپیشگی استاد جلال مقامی. صحنه ی شاخص فیلم :دو برادر بزرگ و کوچک. بزرگه در یتیم خانه درس می خواند و به دانشگاه پزشکی راه می یابد.وقتی بر می گردد، برادر کوچکش و نامزدش براثر حوادث گوناگونی  از دنیا رفته اند. کشیش او را به صبر و شکیبایی دعوت می کند. 

19_فیلمی راجع به حواشی جنگ جهانی دوم :اردوگاه اسیران جنگی. به پیشنهاد آلمانی‌ها یک مسابقه ی فوتبال بین اسیران و سربازان آلمانی برگزار می شود.(با فیلم معروف فرار به سوی پیروزی اشتباه نشود.) مسابقه با پیروزی تیم اسیران جنگی به پایان می رسد و ژنرال آلمانی که از این شکست به خشم آمده، دستور قتل همه را صادر می کند.

20_راستی!

اسم سریال ژاپنی معلم جزیره را هم می خواستم.(خانم اویاشی) یا همان خانم معلم گریه اووو...

یافتن این فیلم های زیر هم جز ماموریت های غیرممکن محسوب می شود:

عروس سیاه پوش _ دختر گل فروش(چینی )_ کتاب (هندی ) _زن ها و شوهر ها  _  فراموشی (هندی ) _ سروان کروتزر _پوستین جادویی_جزیره ی مرجان دریایی _فرمول 2 _انتقام اولگا(روسی )

التماس دعا:rolleyes:


اونی که گفته "زندگی خالی از لذت و خوشحالی نیست."دروغ نگفته!
۱۳۹۷/۱۱/۲۰ صبح ۰۲:۴۵
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : سروان رنو, زرد ابری, کاپیتان اسکای, دون دیه‌گو دلاوگا, ماهی گیر, rahgozar_bineshan, رییس کیکوچیو, جیمز باند, بوچ کسیدی, Savezva, مراد بیگ, بانو الیزا, باد وایت, باربوسا
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم - mozafar - ۱۳۸۹/۹/۲۰, صبح ۰۲:۴۳
RE: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم - مهمان - ۱۳۸۹/۱۱/۲۹, صبح ۱۰:۳۵
RE: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم - مظفر - ۱۳۹۰/۴/۱۰, صبح ۰۳:۱۰
RE: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم - مظفر - ۱۳۹۰/۴/۱۰, عصر ۱۱:۴۴
RE: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم - مظفر - ۱۳۹۰/۴/۱۶, صبح ۰۱:۴۰
RE: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم - مظفر - ۱۳۹۰/۴/۱۶, عصر ۰۳:۱۰
RE: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم - شبنم - ۱۳۹۰/۴/۱۹, عصر ۰۹:۱۰
RE: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم - مهمان - ۱۳۹۰/۴/۱۹, عصر ۱۰:۵۵
Seyed aziz=le dernier combat - رهرو - ۱۳۹۰/۸/۱۸, صبح ۰۸:۵۰
RE: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم - shakila21 - ۱۳۹۰/۱۱/۲۳, عصر ۰۱:۴۷
RE: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم - شارینگهام - ۱۳۹۷/۱۱/۲۰ صبح ۰۲:۴۵
For whom the bell Tolls 1943 - سروان رنو - ۱۴۰۲/۱۲/۶, عصر ۱۱:۲۷
RE: نام فیلم چی بود ؟ - واترلو - ۱۳۸۸/۸/۲۰, صبح ۰۷:۰۶
RE: نام فیلم چی بود ؟ - سروان رنو - ۱۳۸۸/۸/۲۱, صبح ۱۲:۰۵
RE: نام فیلم چی بود ؟ - بچه رزماری - ۱۳۸۸/۹/۷, صبح ۰۱:۴۷
RE: نام فیلم چی بود ؟ - سروان رنو - ۱۳۸۸/۹/۷, عصر ۰۷:۳۰
درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم - مهمان - ۱۳۸۹/۲/۱۵, عصر ۰۱:۲۵
RE: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم - مهمان - ۱۳۸۹/۲/۲۱, صبح ۰۹:۱۲
دوبله فيلم داوطلب مرگ - مهمان - ۱۳۸۹/۵/۲۲, صبح ۰۱:۳۸
داوطلب مرگ - سی.سی. باکستر - ۱۳۸۹/۵/۲۲, صبح ۰۲:۰۰
RE: داوطلب مرگ - سی.سی. باکستر - ۱۳۹۱/۵/۹, عصر ۰۹:۰۶
RE: داوطلب مرگ - سناتور - ۱۳۹۱/۵/۹, عصر ۰۹:۳۴
RE: داوطلب مرگ - سی.سی. باکستر - ۱۳۹۱/۵/۱۰, صبح ۰۱:۵۰
RE: داوطلب مرگ - دانتس - ۱۳۹۱/۵/۱۰, صبح ۱۱:۵۴
RE: داوطلب مرگ - سی.سی. باکستر - ۱۳۹۱/۵/۱۰, عصر ۰۸:۵۶
RE: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم - مهمان - ۱۳۸۹/۷/۲۲, صبح ۰۹:۲۶
RE: درخواست راهنمايي در مورد نام فيلم - مهمان - ۱۳۸۹/۷/۲۴, صبح ۰۷:۰۹
RE: نام فیلم چی بود ؟ - هری لایم - ۱۳۸۹/۷/۴, عصر ۰۵:۴۴
درخواست نام فيلم - دالاهو - ۱۳۹۰/۲/۱۵, عصر ۰۹:۳۳
برنامه هنر هفتم - مهمان - ۱۳۹۰/۳/۳, عصر ۰۸:۳۹
RE: برنامه هنر هفتم - شرلوك - ۱۳۹۰/۳/۵, عصر ۱۲:۳۵
تام ادیسون جوان - کاپیتان اسکای - ۱۳۹۰/۶/۲۶, عصر ۰۹:۳۳
RE: درخواست نام فیلم - نیومن - ۱۳۹۰/۹/۱۲, عصر ۰۱:۳۹
کی اسم فیلم رو یادشه؟ - نوستالژیکا - ۱۳۹۰/۹/۲۱, عصر ۰۴:۲۷
RE: درخواست نام فیلم - رامین_جلیلوند - ۱۳۹۰/۱۰/۱۰, صبح ۱۰:۱۹
RE: کی اسم فیلم رو یادشه؟ - seyed - ۱۳۹۱/۷/۷, صبح ۱۱:۵۶
RE: کی اسم فیلم رو یادشه؟ - james the cat - ۱۳۹۱/۸/۱۹, صبح ۱۱:۳۸
RE: کی اسم فیلم رو یادشه؟ - siyavash1357 - ۱۳۹۱/۸/۱۹, عصر ۰۲:۵۲
RE: کی اسم فیلم رو یادشه؟ - james the cat - ۱۳۹۱/۸/۲۰, عصر ۰۹:۲۰
RE: کی اسم فیلم رو یادشه؟ - منصور - ۱۳۹۱/۸/۲۲, صبح ۰۷:۳۹
RE: کی اسم فیلم رو یادشه؟ - james the cat - ۱۳۹۳/۴/۱۶, صبح ۱۲:۵۸
[split] کلانتری انجمن - Rasoul Naderloo - ۱۳۹۱/۱۲/۳, صبح ۱۰:۵۹
RE: کلانتری انجمن - سروان رنو - ۱۳۹۱/۱۲/۳, عصر ۰۲:۱۸
[split] کلاسیک ها در تلویزیون - Oliver - ۱۳۹۲/۳/۱۱, عصر ۰۹:۳۱
[split] تقاضای عضویت - پینک فلوید - ۱۳۹۲/۹/۲۳, عصر ۱۱:۳۷
RE: [split] تقاضای عضویت - seyed - ۱۳۹۲/۹/۲۴, عصر ۱۱:۴۵
[split] برنامه های دهه 60 - بارومیر - ۱۳۹۴/۱/۱۶, صبح ۰۴:۰۵
[split] درخواست ها و نیازمندی ها - بروس - ۱۳۹۴/۹/۲۷, عصر ۰۱:۰۲
[split] درخواست ها و نیازمندی ها - بروس - ۱۳۹۴/۹/۲۷, عصر ۰۶:۴۱
[split] برنامه های دهه 60 - جولیانو جما - ۱۳۹۴/۱۰/۱۳, عصر ۱۰:۰۵
[split] درخواست عضویت - sahraee - ۱۳۹۵/۳/۵, صبح ۰۱:۳۸
RE: درخواست عضویت - وینسنت - ۱۳۹۵/۳/۵, صبح ۰۳:۴۸
کیست ک مرا یاری کند؟!>! - وینسنت - ۱۳۹۵/۳/۱۹, عصر ۱۱:۰۸
وینست نوشته - شارینگهام - ۱۳۹۵/۳/۲۲, صبح ۰۲:۱۹
RE: وینست نوشته - وینسنت - ۱۳۹۵/۳/۲۴, عصر ۰۷:۳۶
RE: درخواست عضویت - وینسنت - ۱۳۹۵/۵/۷, عصر ۰۷:۰۰
RE: درخواست عضویت - دانته - ۱۳۹۵/۵/۸, عصر ۰۹:۲۱
RE: درخواست عضویت - آرلینگتون - ۱۴۰۱/۴/۱۰, عصر ۱۲:۴۱
RE: درخواست عضویت - میجر - ۱۳۹۵/۵/۱۶, صبح ۰۹:۵۱
RE: درخواست عضویت - پهلوان جواد - ۱۳۹۵/۵/۱۶, صبح ۱۱:۱۳
RE: درخواست عضویت - آرلینگتون - ۱۴۰۱/۴/۱۰, صبح ۱۰:۴۳
[split] برنامه های دهه 60 - بوچ کسیدی - ۱۳۹۵/۳/۱۵, عصر ۰۵:۰۶
[split] درخواست عضویت - جودی دمدمی - ۱۳۹۵/۷/۵, عصر ۰۶:۴۵
RE: درخواست عضویت - Kurt Steiner - ۱۳۹۵/۷/۵, عصر ۰۹:۵۹
نام فیلم - عباس حاجیوند - ۱۳۹۸/۱۰/۲۵, عصر ۰۶:۲۵
[split] درخواست عضویت - بازی 1997 - ۱۳۹۹/۲/۲۹, عصر ۱۲:۵۲
RE: [split] درخواست عضویت - لوک مک گرگور - ۱۳۹۹/۴/۲۸, صبح ۱۰:۴۵
RE: [split] درخواست عضویت - بازی 1997 - ۱۳۹۹/۷/۲۷, صبح ۰۸:۵۰
RE: [split] درخواست عضویت - بازی 1997 - ۱۳۹۹/۷/۲۸, صبح ۱۱:۴۶
[split] درخواست عضویت - بازی 1997 - ۱۳۹۹/۴/۲۸, صبح ۱۰:۲۷
RE: درخواست عضویت - بازی 1997 - ۱۳۹۹/۴/۳۰, صبح ۱۰:۰۰
[split] یادداشتهای کوتاه - شارینگهام - ۱۴۰۰/۵/۱۴, عصر ۱۱:۲۱
RE: برنامه های دهه 70 - BATMAN - ۱۴۰۱/۱۱/۱۵, عصر ۰۸:۴۹
[split] برنامه های دهه 60 - mr.anderson - ۱۴۰۲/۶/۲۸, عصر ۰۲:۰۴
[split] برنامه های دهه 70 - mr.anderson - ۱۴۰۲/۶/۲۸, عصر ۰۲:۲۶
RE: برنامه های دهه 60 - مموله - ۱۴۰۲/۶/۲۸, عصر ۰۸:۴۳
RE: برنامه های دهه 60 - mr.anderson - ۱۴۰۲/۶/۲۹, صبح ۰۸:۴۲
RE: برنامه های دهه 70 - شارینگهام - ۱۴۰۲/۶/۲۹, صبح ۰۳:۱۲
RE: برنامه های دهه 70 - mr.anderson - ۱۴۰۲/۶/۲۹, صبح ۰۸:۵۸