(۱۳۹۳/۸/۱۵ صبح ۱۰:۲۵)خانم لمپرت نوشته شده:  

(۱۳۹۳/۸/۱۲ عصر ۱۰:۴۱)اسپونز نوشته شده:  

حالا که صحبت از زیر خاکیه من هم یه سوال بپرسم.

یه فیلم پارتیزانی بود که توی یه صحنه اش مادری پسر کوچکش رو برای این که آلمان ها پیداش نکنن زیر برگ ها پنهان می کرد. بعد وقتی خودش کشته شد اون پسر بچه برگ می ریخت روش. در یه سکانس دیگه پدر اون بچه که جزو پارتیزان ها بود پیداش کرد و توی یه آشیانه زیز زمینی مخفی شده بود. وقتی آلمانها با میله دنبال گودال های مخفی زیر زمین میگشتن پدر، با دستش اون میله رو نگه داشت و نگذاشت که مخفی گاهشان لو برود

از دوستان کسی سراغی از این فیلم ندارد؟ مربوط به دوران اواخر دهه پنجاه یا اوایل دهه شصت است. مدتی تلویزیون از این فیلمهای پارتیزانی بلوک شرقی زیاد پخش می کرد.

من هم متاسفانه نام این فیلم زیبا را به یاد نمیآورم .همان ابتدا که اسپونز گرامی نام این فیلم را جویا شدند بنده صحنه هایی را که فرموده بودند به عینه بخاطر آوردم مخصوصا صحنه پدر و پسر و پناهگاه را،این شاید یکی از صحنه های یک فیلم باشد که تاعمردارم همواره در ذهنم به عنوان فداکاری پدرانه حک شده باشد. علت، تقارن دیدن این فیلم با مقوله جالبی بود که دبیر زیست شناسی برایمان گفته بود و آن اینکه در آزمایشی یک میمون مادر و بچه اش را در اتاقکی خالی میگذارند که کف فلزی اش بتدریج داغ میشود. مادر برای حفاظت از بچه میمون او را درآغوش میگیرد ولی با سوزان شدن کف اتاق میمون مادر، بچه اش را زیرش میگذارد وروی او قرار میگیرد تا خودش نسوزد!... وقتی آن زمان این فیلم پخش شد تقابل رفتاری انسانها و حیوانات درچنین حوادثی برای من نوجوان بسیارجالب بود(شاید چون هنوز مادر نشده بودم که بیشتر بتوانم با فیلم همذات پنداری کنم والا تاثیرگزاری فیلم چندین برابر میشد) .اسپونز عزیز من زمین و زمان را برای نام فیلم به چندین زبان گشتم ولی دست ما کوتاه و خرما بر نخیل .... از عزیزان حرفه ای این جستار به ویژه جنابان شرلوک و زینال خواهشمندم مارادر این باب یاری بفرمایند.سپاسگزارم

[/quote]

نام فیلم پارتیزانی که کودک مادرش را با برگ میپوشونه هست : kozara

زیرنویس فارسی این فیلم را من با استفاده از متن انگلیسیش تهیه کردم. توشیرو

(۱۳۹۶/۲/۷ عصر ۰۹:۵۳)دارت ویدر نوشته شده:  

سلام به همه .

یه موردی یادم اومد .. تا دوباره به قعر افکارم سقوط نکرده بنویسم .

یه فیلم بود که تو یکی از اعیاد فکر کنم شبکه 1 برنامه کودک نشون داد .

یه سفر طولانیه فظایی در پیشه برای انجام یه ماموریت به خصوص . برای همین از بین نوجوان های باهوش و با استعداد دارن یه سری فظانورد انتخاب میکنن .

یکیشون یه چسب اختراع کرده که هر چیزی رو در عرض یک ثانیه به هر چیز دیگه ای  میچسبونه که برای اثبات حرفش تو یه صحنه یه کیف مدرسه رو به دیوار یکی از اتاقهای سفینه میچسبونه . ( که البته بعدا معلوم میشه که بعد از یه مدتی خود به خود جدا میشه )

به دلیل مختلط بودن فضانورد های گرامی فیلم بسیار تیکه تیکه بود ..... و در اواخر فیلم هم شامل جدول خاموشی شدیم !

با فیلمvo vselenno otroki j ساخت 1974 روسیه اشتباه نشه .

" لرد ویدر " عزیز،

فیلم مورد نظر شما در واقع یک دو گانه است که قسمت اول آن  با نام " مسکو به کاسیوپیا " به انگلیسی " Moscow To Cassiopeia "  و قسمت دوم آن با نام " نوجوانان در فضا " به انگلیسی " Teens In The Universe "  همان نامی که شما اشاره کردید ساخته شده است .

[/quote]

" لرد ویدر " عزیز،

این فقط یک احتمال است.

فیلم مورد نظر شما در واقع یک دو گانه است که قسمت اول آن  با نام " مسکو به کاسیوپیا " به انگلیسی " Moscow To Cassiopeia "  و قسمت دوم آن با نام " نوجوانان در فضا " به انگلیسی " Teens In The Universe "  همان نامی که شما اشاره کردید ساخته شده است .

[/quote]

با سلام و تشکر .

اونی که لباساشون نقره ای رنگه میتونه همون فیلمی باشه که من دنبالشم . باید دانلود کنم ببینم همونه یا نه .

این فقط یک احتمال است.

فیلم مورد نظر شما در واقع یک دو گانه است که قسمت اول آن  با نام " مسکو به کاسیوپیا " به انگلیسی " Moscow To Cassiopeia "  و قسمت دوم آن با نام " نوجوانان در فضا " به انگلیسی " Teens In The Universe "  همان نامی که شما اشاره کردید ساخته شده است .

با تشکر مجدد ... فیلم مورد نظرم Moscow To Cassiopeia بود . همونطور که گفتید یه دوگانه میشه با همون فیلمی که من داشتم . 

موقعی که جوون بودم ( هنوز آناکین اسکای واکر بودم ) حافظه خوبی داشتم ها .... این قسمت تاریک نیرو روم تاثیر منفی گذاشته !

(۱۳۹۶/۲/۸ صبح ۱۲:۳۶)دارت ویدر نوشته شده:  

" لرد ویدر " عزیز،

این فقط یک احتمال است.

فیلم مورد نظر شما در واقع یک دو گانه است که قسمت اول آن  با نام " مسکو به کاسیوپیا " به انگلیسی " Moscow To Cassiopeia "  و قسمت دوم آن با نام " نوجوانان در فضا " به انگلیسی " Teens In The Universe "  همان نامی که شما اشاره کردید ساخته شده است .

[/quote]

با سلام و تشکر .

اونی که لباساشون نقره ای رنگه میتونه همون فیلمی باشه که من دنبالشم . باید دانلود کنم ببینم همونه یا نه .

این فقط یک احتمال است.

فیلم مورد نظر شما در واقع یک دو گانه است که قسمت اول آن  با نام " مسکو به کاسیوپیا " به انگلیسی " Moscow To Cassiopeia "  و قسمت دوم آن با نام " نوجوانان در فضا " به انگلیسی " Teens In The Universe "  همان نامی که شما اشاره کردید ساخته شده است .

با تشکر مجدد ... فیلم مورد نظرم Moscow To Cassiopeia بود . همونطور که گفتید یه دوگانه میشه با همون فیلمی که من داشتم . 

موقعی که جوون بودم ( هنوز آناکین اسکای واکر بودم ) حافظه خوبی داشتم ها .... این قسمت تاریک نیرو روم تاثیر منفی گذاشته !

[/quote]

دوست عزیزم " لرد ویدر "

خوشحالم از اینکه یکی دیگر از فیلم های گمشده خود را یافتید. این فیلم در سال 1366 به صورت یک فیلم سینمایی مخصوص نوجوانان، پخش شد. درواقع به دلیل طولانی بودن زمان دو قسمت، به صورت ناجوانمردانه ای ! با تدوین تکه های مختلف، یک فیلم را نمایش دادند. این عامل به همراه مختلط بودن فضانوردان که در آن مقطع جرم غیر قابل بخششی! محسوب می شد، باعث شد تا فیلم دارای روند منطقی نباشد. و اما ...

همین جا یادی می کنم از مرحوم " نقی سیف جمالی " بازیگر سینما و تاتر که چند روز پیش به دیدار حق شتافت.

یکی از به یاد ماندنی ترین بازی های ایشان در فیلم " مارمولک " بود که روابط زن و مرد را در فضا، به چالش می کشید.

آقای فضلی : حاج آقا ببخشیدا! این امر در فضا که جاذبه وجود نداره، مصداق داره. ولی در زمین که جاذبه وجود داره، ارتباط بین دختر و پسر مشکل داره.

رضا مارمولک : خیر! جناب آقای فضلی. شما مثل اینکه دوزاریتون کجِ! خیلی ببخشید ها. مثل اینکه شما در جوانی تمام و کمال حال و حوول خود را کرده اید. حالا که نوبت به این جوانها رسیده شُدید کاسه داغ تر از آش! آقا جان مگه ما جوانها دل نداریم ؟

شما در اون زمان با 10 هزار تومن زن گرفتید، امروزه با 10 هزار تومن فحش هم به آدم نمیدن! چه برسه به ؟ زن! خوب این جوان ننه مرده چه کند؟ آخه همه که امکانات فضانوردی ندارند!

...

حس خوبی دارم به حساب کافه یک کاپوچینو برای خودم درست می کنم!

سلام و احترام

سال ۱۳۷۴ ، از شبکه ی یک ، برنامه ی جالبی پخش می شد ، به نام

کودک در فانوس خیال

در این برنامه که به طور هفتگی روی آنتن می رفت، فیلم های ژانر کودک و نوجوان را نقد و بررسی می کردند و طبق معمول ،قسمت هایی از فیلم های شاخص را پخش می کردند.مجری آن هم جمشید گرگین  بود.

 صحنه ای از یک فیلم سینمایی را یادم هست که هنوز نتوانسته ام ردی از آن را بیابم؛

پسربچه‌ای به مجلسی وارد می شود که همه ی افراد حاضر در آن، زن و پیرزن های بدجنس هستند. ابتدا با گرمی از پسرک استقبال می کنند ،ولی با خواندن ورد یا جادوگری ،او را به یک موش تبدیل می کنند. موش کوچولو در میان خنده و مسخره بازی  آن ها فرار می کند و ...

دیگر هیچ!

(۱۳۹۶/۲/۸ عصر ۰۷:۱۵)شارینگهام نوشته شده:  

سلام و احترام

سال ۱۳۷۴ ، از شبکه ی یک ، برنامه ی جالبی پخش می شد ، به نام

کودک در فانوس خیال

در این برنامه که به طور هفتگی روی آنتن می رفت، فیلم های ژانر کودک و نوجوان را نقد و بررسی می کردند و طبق معمول ،قسمت هایی از فیلم های شاخص را پخش می کردند.مجری آن هم جمشید گرگین  بود.

 صحنه ای از یک فیلم سینمایی را یادم هست که هنوز نتوانسته ام ردی از آن را بیابم؛

پسربچه‌ای به مجلسی وارد می شود که همه ی افراد حاضر در آن، زن و پیرزن های بدجنس هستند. ابتدا با گرمی از پسرک استقبال می کنند ،ولی با خواندن ورد یا جادوگری ،او را به یک موش تبدیل می کنند. موش کوچولو در میان خنده و مسخره بازی  آن ها فرار می کند و ...

دیگر هیچ!

دوست عزیزم " کاپیتان شارینگهام "

با توجه به توضیحات شما، ممکن است فیلم مورد نظرتان " ساحره ها " به انگلیسی " The Witches " محصول 1990 آمریکا باشد.

صحنه خوشامدگویی به پسر

و صحنه تبدیل پسر به موش

اگر همان فیلم گمشده شماست از دیدن آن لذت ببرید.

با سلام مجدد .

تازگیها مغزم داره یه چیزایی رو بازخوانی میکنه که خودم متحیرم !

اوایل انقلاب شبکه های ویدیویی رو یادتونه ؟ ویدیو تومبا ... ویدیو 2000 ...همشون هم اول یه کاغذ مهر و امضا شده رو نشون میدادن که یعنی فیلم مجوز پخش تو شبکه های خانگی رو داره .

بعد از او کاغذه شروع میشد یه 10 ... 15 تا تبلیغ فیلم . سوالم تو اون تبلیغ هاست .. یه فیلم بود احتمالا ژانر وحشت چون هر بار سکانس عوض میشد یه صدای جیغ زنونه میومد . صدای تبلیغ ( که یه آقایی بود ) میگفت این فیلم شما را همچون اسید در خود حل میکند و تصویر هم نشون میداد که یه بدبختی رو که طناب پیچ کردن و دهنشو بستن دارن تو وان اسید فرو میکنن . یه صحنه دیگه تبلیغ هم این بود که پلیسها یکی رو بازداشت کردن با دسبند بستن به سپر عقب ماشین و خودشون جلوی ماشین مشغول کار دیگه ای هستن . یارو یه تکون محکم میده و یه صدای تق میاد و در میره . کمیسره میگه اون چجوری تونست زنجیر فولادی رو پاره کنه . سرگروهبانه که خودشو رسونده بوده پشت ماشین میگه پاره نکرده قربان .. خودتون ببینید ! کمیسره که میره پشت ماشین میبینه دست یارو از ساعد کنده شده و هنوز با دستبند از سپر عقب ماشین آویزونه . و دوباره صدای اون جیغ .

سلام

وقت بخیر

باز هم حماسه ای دیگر از دوست عزیزمان

آناکین اسکای واکر

حال که چنین است ،لطف کنید و این گمشده ی سی ساله ام را هم پیدا کنید.

البته این کپی پست من در سال گذشته بوده که مجددا ارسال می کنم:

طبق معمول ؛در جستجوی یک فیلم دهه شصتی هستم.

درباره مبارزات مردم فرانسه در بحبوحه جنگ جهانی دوم با آلمان نازی

احتمال زیاد ،محصول خود فرانسه

چون بازیگر نقش اولش خیلی به لینو ونتورا___.   راجر هنین

خلاصه داستان:

ارتش آلمان قصد دارد تا یک محموله حساس بنزین را با قطار به نیروهای درگیر در جنگ برساند.برای رسیدن به این هدف،از پوشش قطار حمل مجروحان استفاده می کند.

نهضت مقاومت مردم فرانسه،سه تا آدم زرنگ را مأمور انهدام قطار می کند.یکی از آن ها عکاسی است که آلمانی ها در مغازه اش یک مسلسل کشف می کنند ،وقتی ازش می پرسند: این چیه ؟ جواب می دهد: دستگاه چاپه!

سرکرده اشان هم فکر کنم اسمش ، رابرت بود.به لینو ونتورا  خیلی شباهت  داشت.

در پایان ،با جا زدن خود به جای لوکوموتیو ران و کمک هایش،قطار را از خط اصلی خارج و منفجر می کنند.

یادم هست که درپاییز ۱۳۶۶ در سینما دیدم، اسمش رو مقاومت گفتند.ولی هرچه گشتم،چیزی عایدم نشد.

مثل همیشه ،نیازمند اسم لاتین آن هستم..

http://cafeclassic5.ir/showthread.php?ti...7#pid35517

(۱۳۹۶/۲/۸ عصر ۰۸:۵۹)دارت ویدر نوشته شده:  

با سلام مجدد .

تازگیها مغزم داره یه چیزایی رو بازخوانی میکنه که خودم متحیرم !

اوایل انقلاب شبکه های ویدیویی رو یادتونه ؟ ویدیو تومبا ... ویدیو 2000 ...همشون هم اول یه کاغذ مهر و امضا شده رو نشون میدادن که یعنی فیلم مجوز پخش تو شبکه های خانگی رو داره .

بعد از او کاغذه شروع میشد یه 10 ... 15 تا تبلیغ فیلم . سوالم تو اون تبلیغ هاست .. یه فیلم بود احتمالا ژانر وحشت چون هر بار سکانس عوض میشد یه صدای جیغ زنونه میومد . صدای تبلیغ ( که یه آقایی بود ) میگفت این فیلم شما را همچون اسید در خود حل میکند و تصویر هم نشون میداد که یه بدبختی رو که طناب پیچ کردن و دهنشو بستن دارن تو وان اسید فرو میکنن . یه صحنه دیگه تبلیغ هم این بود که پلیسها یکی رو بازداشت کردن با دسبند بستن به سپر عقب ماشین و خودشون جلوی ماشین مشغول کار دیگه ای هستن . یارو یه تکون محکم میده و یه صدای تق میاد و در میره . کمیسره میگه اون چجوری تونست زنجیر فولادی رو پاره کنه . سرگروهبانه که خودشو رسونده بوده پشت ماشین میگه پاره نکرده قربان .. خودتون ببینید ! کمیسره که میره پشت ماشین میبینه دست یارو از ساعد کنده شده و هنوز با دستبند از سپر عقب ماشین آویزونه . و دوباره صدای اون جیغ .

فیلم فریاد و دوباره فریاد ساخته گوردون هسلر Scream And Scream Again

و از اونجایی که ستارگان ژانر وحشت یعنی وینسنت پرایس, پیتر کوشینگ و کریستوفر لی توی این فیلم بازی میکردند در ایران با نام غولهای وحشت اکران شده

(۱۳۹۶/۲/۱۰ عصر ۰۳:۱۵)سارتانا نوشته شده:  

(۱۳۹۶/۲/۸ عصر ۰۸:۵۹)دارت ویدر نوشته شده:  

فیلم فریاد و دوباره فریاد ساخته گوردون هسلر Scream And Scream Again

و از اونجایی که ستارگان ژانر وحشت یعنی وینسنت پرایس, پیتر کوشینگ و کریستوفر لی توی این فیلم بازی میکردند در ایران با نام غولهای وحشت اکران شده

با تشکر .

خودش بود . به همراه کلی صحنه هایی که یادم رفته بود .. وکلی صحنه هایی که اصلا اون موقع تو فیلم نبود !

سلام فیلمی قدیمی جنگ درباره عملیات پشت جبهه . تعدادی افراد متخصص در رشته های مختلف برای انجام عملیات اعزام میشن. مشخصه مهم اینکه مردی که مکانیک واردیه از صدای خودروها نوع اون رو تشخیص میده. اگر ممکنه دوستان اسم فیلم رو ذکر کنید.

(۱۳۹۶/۲/۱۰ عصر ۰۸:۲۶)توشیرو نوشته شده:  

سلام فیلمی قدیمی جنگ درباره عملیات پشت جبهه . تعدادی افراد متخصص در رشته های مختلف برای انجام عملیات اعزام میشن. مشخصه مهم اینکه مردی که مکانیک واردیه از صدای خودروها نوع اون رو تشخیص میده. اگر ممکنه دوستان اسم فیلم رو ذکر کنید.

کاملا یادمه ... قرار بود یه ژنرال آلمانی رو بدزدن و به پشت جبهه مقاومت انتقال بدن .

یارو مکانیکه اول میگه یه کامیون پر از سرباز .... که همینطور میشه ... بعد میگه یه موتور با کالسکش .. که باز هم حرفش درست در میاد . بار سوم میگه خودشه .... که پارتیزان ها سریعا وارد عمل میشن .

یافتم .

Night Ambush

با نام اوریجینال

Ill Met by Moonlight

ساخت 1957

http://www.imdb.com/title/tt0049357/

اینم صحنه برگردوندن خرت و پرت های ژنرال

(۱۳۹۶/۲/۱۰ عصر ۱۰:۰۶)دارت ویدر نوشته شده:  

(۱۳۹۶/۲/۱۰ عصر ۰۸:۲۶)توشیرو نوشته شده:  

سلام فیلمی قدیمی جنگ درباره عملیات پشت جبهه . تعدادی افراد متخصص در رشته های مختلف برای انجام عملیات اعزام میشن. مشخصه مهم اینکه مردی که مکانیک واردیه از صدای خودروها نوع اون رو تشخیص میده. اگر ممکنه دوستان اسم فیلم رو ذکر کنید.

کاملا یادمه ... قرار بود یه ژنرال آلمانی رو بدزدن و به پشت جبهه مقاومت انتقال بدن .

یارو مکانیکه اول میگه یه کامیون پر از سرباز .... که همینطور میشه ... بعد میگه یه موتور با کالسکش .. که باز هم حرفش درست در میاد . بار سوم میگه خودشه .... که پارتیزان ها سریعا وارد عمل میشن .

سلام دوستان

من هم این فیلم را یادم هست ،ولی اسمش را یادم نیست.

فقط در ادامه ی توضیحات رفقا؛ محلی که این درگیری ها اتفاق افتاد، جزیره ی کرت در کشور یونان بود. وقتی که پارتیزان های یونانی، ژنرال را ربودند، آن ژنرال از ترفند های مختلف استفاده کرد تا آلمانی ها ردشان را بگیرند و دستگیرشان کنند. مثلا ، کلاه ژنرالیش را طوری روی زمین گذاشت تا جهت حرکت ربایندگان مشخص شود.و دیگر اینکه به یک پسر که جز پارتیزان ها بود یک سکه داد تا پیش آلمانی ها برود و برای خودش یک جفت چکمه بگیرد، البته همه کلک هایش عقیم ماند،مثل سکه به پسرک، چون نیرو های آلمانی عکس جهت حرکت پارتیزان ها رفتند که این کار باعث خشم و عصبانیت ژنرال شد. طوری که به یونانی ها گفت:«به معاون من پیغام بدید که آدم بسیار احمقیه!»

در پایان ، یونانی ها ژنرال را به پشت جبهه منتقل کردند ،ولی قبلش، همه وسایل ژنرال را به او برگرداندند،مثل سکه ی شانس و کلاهش را.

(۱۳۹۶/۲/۱۰ عصر ۰۸:۲۶)توشیرو نوشته شده:  

سلام فیلمی قدیمی جنگ درباره عملیات پشت جبهه . تعدادی افراد متخصص در رشته های مختلف برای انجام عملیات اعزام میشن. مشخصه مهم اینکه مردی که مکانیک واردیه از صدای خودروها نوع اون رو تشخیص میده. اگر ممکنه دوستان اسم فیلم رو ذکر کنید.

" توشیروی " عزیز

ضمن تشکر از شما و از سایر دوستان، خصوصا " لرد ویدر " عزیز که نام این فیلم را پیدا کردند. این فیلم در لیست جستجوی من نیز بود. ولی چیزی که بیشتر در ذهن من مانده بود " سکه شانس " ژنرال بود که به دلیل اینکه یک بار جلوی گلوله ای را گرفته بود، در بین نظامیان آلمانی شهرت پیدا کرده و همانطور که دوست عزیزم " کاپیتان شارینگهام " اضافه کردند، ژنرال با دادن آن سکه به پسر بچه سعی در رساندن پیغام به نیروهای تحت امر خود را داشت که ناکام ماند.

شما دوستان لیست جستجوی من را کوتاه تر کردید، متشکرم.

در سال های انتهایی دهه 50 و ابتدای دهه 60، به دلیل اینکه فیلم های پخش شده توسط تلوزیون محدود بود، اگر نگوییم همه، ولی بیشتر خانواده ها سعی می کردند تا تماشای آنها را از دست ندهند. مواردی بود که فیلمی نمایش داده می شد و استقبال مردم چنان زیاد بود که به صدا و سیما تلفن می کردند و خواستار پخش مجدد آن فیلم می شدند. نکته جالب اینکه، پخش اول این فیلم ها در بعد از ظهر روز جمعه بود و از آنجایی که بسیاری از خانواده ها یا میهمان بودند یا میهمان داشتند و یا بیرون از منزل وقت خودشان را سپری کرده بودند، فیلم بعد از ظهر جمعه، از دستشان رفته بود. به همین دلیل پخش دوم درچهار شنبه شب صورت می گرفت ...

در آن سال ها هنوز تعداد افرادی که قادر به خواندن و نوشتن نبودند به نسبت جمعیت ایران قابل توجه بود و به همین دلیل " نهضت سواد آموزی " رونقی خاص داشت و تبلیغات آن نیز در تلوزیون و رادیو انجام می گرفت که البته کار بسیار درستی بود .

شرایط خاص آن سال ها نیز باعث شده بود تا مفاهیمی مانند مبارزه با ظلم، توجه به قشر کم درآمد و روحیه انقلابی گری در بسیاری از فیلم های پخش شده نمودی خاص داشته باشد. اینک تصور کنید دو مفهوم بالا در یک فیلم جمع شده باشند. این فیلم به یقین فیلمی بود که باید از تلوزیون پخش می شد و مهم هم نبود اگر این فیلم، محصول یک کشور سوسیالیست و کمونیست باشد.

در یک روز جمعه جناب " پاکدل " فیلمی را معرفی کرد و این فیلم پخش شد، که استقبال عمومی از آن آنقدر زیاد بود که صدا و سیما به فاصله اندکی آن را در یک چهار شنبه شب، بازپخش کرد.

فیلم داستان سرباز جوانی را روایت می کرد که برای آموزش سواد به منطقه ای محروم با مردمانی فقیر، اعزام شده بود، مردم محلی او را اذیت می کردند و در کلاس های درس حاضر نمی شدند و در برابر سواد آموزی مقاومت می کردند. تا اینکه سیر حوادث او را مجبور کرد برای کمک به مردم در کنار سواد آموزی دست به اسلحه ببرد و همین امر مردم را به او نزدیک کرد.

در ابتدای فیلم، وقتی کامیون حامل این سرباز به منطقه رسید، مردم که به نوعی منتظر رسیدن او بودند، کامیون را دوره کرده و او را در حالیکه در پشت کامیون به خواب رفته بود، تماشا کردند و در همان حال به تمسخر می گفتند : ولی این که یه بچه اس !

به یاد آن ایام تکرار نشدنی، و به یاد همه شیطنت هایی که در حق معلمان خوبمان روا داشتیم، فیلم " معلم " به انگلیسی " The Teacher " با عنوان اصلی " El Brigadista " محصول 1977 کشور کوبا را تقدیم    می کنم.

کاپوچینوی مربوطه را هم قبلا میل کردم، البته با خامه اضافه !

فیلمی مربوط به تعدادی کودک که احتمالا در قالب گروه پیشاهنگی به جائی میروند. از سکانسهائی که به یاد دارم سوار شدن اکیپ و پسر شاخص گروه به قطار است سرود دست جمعی آنها با سرگروهی پسربچه شاخص را به یاد دارم. متاسفانه مورد دیگری به یاد ندارم اما زمان پخش ابتدای دهه 60 می باشد. بخشی از سرود که توسط پیشاهنگ سرگروه با زبان اصلی خوانده میشد به این شکل به یادم مانده : helo vek soriya , helo vek sory

در ضمن اگر نشانه ای از فیلم ترکی عروس سیاهپوش دارید لطف کنید

دوستان مددی...

(۱۳۹۶/۲/۱۲ صبح ۱۲:۳۶)توشیرو نوشته شده:  

فیلمی مربوط به تعدادی کودک که احتمالا در قالب گروه پیشاهنگی به جائی میروند. از سکانسهائی که به یاد دارم سوار شدن اکیپ و پسر شاخص گروه به قطار است سرود دست جمعی آنها با سرگروهی پسربچه شاخص را به یاد دارم. متاسفانه مورد دیگری به یاد ندارم اما زمان پخش ابتدای دهه 60 می باشد. بخشی از سرود که توسط پیشاهنگ سرگروه با زبان اصلی خوانده میشد به این شکل به یادم مانده : helo vek soriya , helo vek sory

در ضمن اگر نشانه ای از فیلم ترکی عروس سیاهپوش دارید لطف کنید

دوستان مددی...

سلام .

من بچه بودم این فیلم رو به عنوان عروس سیاه پوش دیدم .. چیز زیادی هم ازش یادم نیست .

ببین همین مد نظرته ؟

https://en.wikipedia.org/wiki/The_Bride_(1973_film)

اینم لینک IMDB

http://www.imdb.com/title/tt0070099/?ref_=nv_sr_6

سلام. خسته نباشید تمام دوستان.

عزیزم من زمین و زمان رو به هم دوختم تا این فیلم کوتاه رو پیدا کنم ولی نشد که نشد. تنها امیدم موند همین کافه، لطفا و خواهش من رو ازین سردرگمی پیدا کنید.

چند سال قبل شاید ۱۰ سال یا بیشتر یک انیمیشن کوتاه صامت و سیاه و سفید، رنگی نبود، خیلی تک رنگ بود، شاید طیف سفید تا سیاه داشت.. از تلویزیون پخش شد که یادم نمیاد سینما یک بود، سینما ۴ یا سینما ماورا یا...

کاراکتر داشت از رد پا یا سایه ی خودش فرار میکرد، اول آروم راه میرفتی، بعد تند، بعدش میدوید ولی هر جا میرفتی خوب اون هم باهاش میومد، تا خسته شد و حالا اون داشت دنبال سایه یا رد پای خودش به عقب برمیگشت، ولی باز نمیشد بهش برسه، تا رسید به آیینه و تصویر خودش رو دید، گویا از خودش فرار میکرد و حالا خودش رو پیدا کرد. تو تحلیلش همون صدای ملایم گوینده بود که تحلیل های فیلم ها با صدای. ملایم ایشون پخش میشد، که میگفت، فیلم...... روایت کیست که از خویشتن خویش می‌گریزد، ولی در انتها گویا با خویشتن خویش ملاقات می کند....

خواهش و تقاضا، کلی گشتم، نبود، کمک، SOS, هلپ می!

با سلام و خسته نباشید خدمت بزرگان

امید است اوقات خوبی داشته باشید

یک سوال برای نام مجموعه تلوزیونی :

یک مجموعه بود درباره ماورا طبیعه علامت لوگوی مجموعه X بود

درباره روح و انرژی ها سریال مجموعه ساختن نزدیک به 10 سال پیش پخش می کرد تلوزیون ایران

اول شروع هم یه اقایی تقریبا پیر می اومد درباره اون قسمت می گفت و بعد شروع می شد

نمی شه گفت ترسناک بود بیشتر علمی بود یا تخیلی (نمی دونم والا)

می دونم که ضبدر یا X علامت مجموعه بود

نمونه یکی از قسمت ها :

یه انگشتی داخل شیشه بود که هنوز جون داشته و تکون می خورد

نمونه 2 :

صندلی مرگ که مرده می خواست با تبر بشکونتش که تبر به خودش اصابت می کنه

اینا یادم مونده :)

مرسی