لوکیشین واقعی کافه کاندید
کافه ای که مکان پذیرائی از افسران نازی و آلمانیها بود و پشت صحنه نقشه هایی برای کمک به دشمن نازیها طرح و اجرا میشد.چه کسی میدانست که کافه چی و گارسونها و دختر میز کناری دشمن آنهاست.
سری اول کافه کاندید وجود خارجی نداشت.چون لوکیشینهای بیرونی و داخلی در استودیوی بی بی سی فیلمبرداری شده بود.ولی با شروع سری دوم و تاسیس رستوران کاندید لوکیشینهای بیرونی هم واقعی شد
این آدرس مکان واقعی و مکانهای فیلمبرداری رو بخوبی نشان میدهد
http://www.survivorstvseries.com/Candide.htm
صحنه های خارجی سری اول ارتش سری شامل صحنه های واقعی از خیابانها و مزرعه ها بود.صحنه های داخلی تماما استودیویی بود که شامل کافه کاندید و اتاق آندری و خانه کولبرت و دفتر کسلر و براند و بعضی مکانها برای قایم کردن هوانوردها میشد.در قسمت second chance صحنه های مربوط به داخل قایق خاله و شوهر خاله ناتالی و too near home زندان و lost sheep و guilt خانه نویسنده انگلیسی و good Friday کلیسا همه ساختگی بودند.از سری دوم به بعد اکثر صحنه ها به سمت فضای خارجی سوق داده شده بود.
روابط خانواده کولبرت هم جالب توجه بود.
عمو گاستن(جیمز بری)
مردی خانواده دوست و سربزیر و راز دار.معاون بانک.شغل عمو گاستن برای خط نجات حیاتی بود.امور مالی و جابجائی ارزاق و کوپنها وجعل اسناد به نفع خط نجات... از وظایف خطیر عمو گاستن بود.همیشه به زنش اطمینان میداد که کار خطرناک انجام نمیدهد ولی کو گوش شنوا.مرتب تحت تعقیب بود و بالاخره بدلیل بیتوجهی در انداختن کیف به رودخانه توسط کسلر و رفقاش دستگیر میشود.بعد بازجوئیهای مکرر کسلر در حالی که مرتب تقاضا داشت به همسرش خبر دهد دست به فرار ناموفق زده و کشته میشود.
عمه لوئیز(ماریا چالز)
انتخاب بازیگر ازلحاظ چهره بیست
زن خانه دار و تا حدودی غرغرو و همیشه نگران.فرزندی نداشته و حالا دوست داره لیزا نقش فرزند رو براشون بازی کند.قسمتهای اول طوری شخصیت پردازی شده بود که انگار وجود جنگ رو احساس نکرده و مرتب به شوهرش غر میزد که چرا وقتی تلفن رو ورمیدارم کسی جواب نمیده و مراقب خودت باش و چرا به تعطیلات نمیریم ولی در عین حال نگران ارتباط لیزا و گاستون با خط نجاته.بعد مرگ عمو گاستن شاید متحول میشود.نجات چند تا از هوانوردها رو باید به حساب عمه لوئیز نوشت که با رشادت هر چه تمامتر و نترسی و بیباکی تونست مستقلا جان هوانوردها رو نجات بده.
این قرینه سازی یادتون میاد؟؟؟
و اسم این قسمت که too near home بود.در این قسمت لیزا هم دستگیر میشه ولی بعنوان شخصی مشکوک در گاراژ یک تروریست.در زندان بهش گفته میشه که قراره نقش گروگانها رو داشته باشند و هدف فقط دستگیری بوده ولی وقتی کسلر در مورد لیزا از عمو گاستن سوال میکند و اون هم در وضعیت پریشانی در مورد اون جواب میدهد موضوع فرق میکند.آخر این قسمت معلوم میشه منظور از نزدیک به خانه چی بوده.
لیزا از زندان فرار میکنه و خیالش راحته که مدارکش سوزانده شده ولی عمو گاستن در حالی که بهش مشکوک بودند کشته شده است.
در ضمن این قسمت بالاترین حجم س.ا.ن.س.و.ر رو داشته به خاطر پوشش نامناسب خانومها در زندان.
راستی سرنوشت عمه لوئیز معلوم نشدا.اگر کسی خبردار شد به ما اطلاع بدهد و خانواده ای را از نگرانی خارج گرداند.چون وقتی لیزا مرده بود دکتر کلدرمن گفت که ترتیبی میدم جسد رو بفرستن منزل من و مراسم تدفین رو هم خودم انجام میدم.پس قبل از مرگ ایوت عمه نیست و نابود شده بود ولی متاسفانه گفته نشد.