[-]
جعبه پيام
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
» <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
» <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/XI0kt
» <BATMANhttps://www.doostihaa.com/post/tag/%D8%A...kanon-2021
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/pFib3
» <BATMAN> با تشکر از مارک واتنی عزیز/ نسخه های سینمایی بامزی هم منتشر شدن/ بامزی تو سوئد خیلی محبوبه، از گذشته تا به امروز ازین شخصیت انیمیشن تولید میشه
» <مارک واتنی> ارادت شارینگهام عزیز
» <شارینگهام> درود بر همه ی دوستان ، سپاس از مارک واتنی عزیز
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 13 رای - 4.08 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ارتش سری ( کافه کاندید و ماجراهایش )
نویسنده پیام
KESSLER آفلاین
Schlächter von Brüssel
***

ارسال ها: 53
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۱/۱۷
اعتبار: 9


تشکرها : 138
( 425 تشکر در 49 ارسال )
شماره ارسال: #61
RE: ارتش سری ( کافه کاندید و ماجراهایش )

خانم ها .... آقایون .... روزخوبی رو براتون آرزو می کنم.

جمعه ای چنین زیبا و دوست داشتنی اما ....
ابتدا اجازه می خوام غم از دست دادن بانوی ادبیات ایران ،
سرکار خانم سیمین دانشور را به همه سروران گرامی و فرهیخته تسلیت بگم !
سیمین برای همیشه در سال 90 باقی ماند و ما را در ورود به بهار 91 همراهی نخواهد کرد!
بیائید برای وداع با او یک دقیقه سکوت کنیم ....
.
.
.
.
و اما بعد .....
من دل خوشی از این فرانسوی ها !!! ندارم .
اما هر کسی که ماجراهای کافه کاندیدو زنده کنه انگار که منو زنده کرده !!!
خون گرمی دوباره در رگهام به قلیان افتاده .
دلم میخواد یکبار دیگه فرانسه ، بلژیک و هلند رو زیر چکمه های ارتش نازی ببینم !!!
رژه ای باشکوه در اتوآل تا ... شانزه لیزه و در ادامه یک نوشیدنی خنک در کوچه ریولی.
این سرزمین ها قلمرو ما ژرمن ها هستنن که بدست این گل های پر مدعا افتادن !!!
باشه تا در رایش چهارم همه خرده حساب های کهنه رو تسویه کنیم !!!
با انگلیسی ها ، فرانسوی ها ، بلژیکی ها ....
و همینطورهم تو ....
خواننده ای که این پست رو میخونی !!!! قیافتو به خاطرم میسپرم !!!!
در اینجا لازمه تا یادآوری کنم طبق اسناد طبقه بندی شده گشتاپو :
مکس بروکار (Max Brocard) مجرمی سابقه دار بود که
به اتهام جعل اسناد چند سالی رو هم در زندان گذرونده بود .
بعد از آزادی به توصیه یکی از دوستان آلبر در کافه کاندید مشغول به نوازندگی شد.
مهمتر اینکه اون دارای تمایلات کمونیستی بود و البته با گروه های کمونیستی ارتباط نزدیکی داشت.
اسناد گشتاپو حاکی از اینه که فرانسوا (نامزد ناتالی شانته) رو هم مکس لو داد و به قتلگاه فرستاد.
در واقع کسیکه مکس ، فرانسوا رو بهش فروخت من بودم . بله ، خود من . کسسلر.
اون میخواست با حذف آلبر ، جریان پول هائی رو که انگلیسی ها به خط نجات تزریق میکردن رو تحت کنترل خودش در بیاره و سپس پول و امکانات خط نجات رو بسمت دارو دسته پل ورکور که یک کمونیست دوآتشه بود هدایت کنه و در این بین میتونست سهمی از پول ها رو هم برای خودش و آینده اش ذخیره کنه
و کسی چه میدونه شاید در پایان جنگ ، بجای آلبر ، مکس صاحب کافه کاندید میشد.
بهرصورت مکس براثر اشتباهات کوچکی که مرتکب شد خودشو لو داد و به اشاره  آلبر حذف شد.
این مسئله جرقه ای بود که آتش کینه پل ورکور رو علیه آلبر فوآره شعله ور کرد و بقیه ماجرا.
مکس و بردلی هردو دشمن ما بودن ولی برخلاف بردلی ، مکس فاسد بود.
مکس مجرم سابقه داری بود که بدلیل توانائیش در جعل اسناد به راه مبارزه کشیده شده بود
ولی بردلی افسری بود جان بر کف ، که در قلمرو دشمن برای وطنش میجنگید.
و شما هم مثل من خوب میدونید که : " عشق به وطن پاکترین عشقه " و متاسفانه بسیار کمیاب!!!
باید اعتراف کنم که بعنوان یک افسر بردلی رو تحسین میکنم اما
همیشه آدمایی مثل مکس رو به بردلی ها ترجیح میدم!
اونطوری نگام نکنین ! خب هرکسی باید برای منافع خودش بجنگه! مگه نه؟
 
                                                                    از توجه تون بسیار سپاسگزارم
                                                                             لودویگ کسلر


فقط یه چیز میتونه منو زنده نگهداره اونم صدای گرم ناصر طهماسبه و.
فقط یه چیز میتونه منو بترسونه اونم سرما و یخبندان روسیه است
لودویگ کسلر
۱۳۹۰/۱۲/۱۹ صبح ۱۰:۴۱
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : رزا, Classic, بانو, ژان والژان, حمید هامون, دزیره, سروان رنو, گرتا, Papillon, مگی گربه, شرلوك, rahgozar_bineshan, screte_army, dered, واتسون, جناب سرگرد, LAUREL
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: ارتش سری ( کافه کاندید و ماجراهایش ) - KESSLER - ۱۳۹۰/۱۲/۱۹ صبح ۱۰:۴۱
پیانوی مکس - برت گوردون - ۱۳۹۳/۱۰/۳۰, عصر ۰۱:۲۷