[-]
جعبه پيام
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
» <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
» <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/XI0kt
» <BATMANhttps://www.doostihaa.com/post/tag/%D8%A...kanon-2021
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/pFib3
» <BATMAN> با تشکر از مارک واتنی عزیز/ نسخه های سینمایی بامزی هم منتشر شدن/ بامزی تو سوئد خیلی محبوبه، از گذشته تا به امروز ازین شخصیت انیمیشن تولید میشه
» <مارک واتنی> ارادت شارینگهام عزیز
» <شارینگهام> درود بر همه ی دوستان ، سپاس از مارک واتنی عزیز
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 9 رای - 4 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سینمای کلاسیک و اقتباس های ادبی
نویسنده پیام
منصور آفلاین
آخرین تلالو شفق
*

ارسال ها: 501
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۸/۱۷
اعتبار: 77


تشکرها : 395
( 8061 تشکر در 307 ارسال )
شماره ارسال: #2
RE: سینمای کلاسیک و اقتباس های ادبی

چنین بحثی بسیار گسترده است اگر دوستان ما در کافه علاقمندی خود را ابراز نمایند.

ابتدای سخن به نمونه هایی از اقتباسهای ادبی در سینما اشاره میکنم که به انحاء مختلف بهترین بودند و اگرچه نویسندگان برخی از رمانها از ساختار فیلمهائی که براساس آثار آنها ساخته و پرداخته شد بعضا بشدت اظهار تنفر و انزجار کردند اما به هر ترتیب و با پشتوانه تصویر، داستانهایی سروشکل گرفت که اگرچه روایت اصلی نبودند اما روایتی خاص را در عالم سینما به یادگار گذاشتند. دقیقا به یاد دارم بچه که بودم داستان شاهزاده و گدا نوشته مارک تواین را خواندم. این داستان آنچنان تصویری در ذهن من پدید آورد که بعد ها حتی دیدن چندین نسخه از این فیلم و حتی نمایشهای رادیویی آن هرگز نتوانست آن فضای بی بدیل کتاب را در ذهنم متصور کند. به عبارت دیگر همه داستانها اینچنینند.یک فیم ، روایت یک نفر از یک داستان است در حالیکه به تعداد خوانندگان داستان میتوان "روایت" ساخت. روایت تصویر ذهنی خواننده است و هرگز کسی نمیتواند ادعا کند یک کتاب را دقیقا مطابق با ذهنیت نویسنده و تک تک خوانندگان میتواند به تصویر کشد...

در ایران ، من بهترین اقتباسهای سینمائی را مطابق لیست زیر میدانم و امیدوارم چیزی از قلم نیفتد چون ذهنم دیگر قدرت اولیه را ندارد(هرچند میتوان بدان موارد دیگری را آفزود)

آرامش در حضور دیگران (ساخته ناصر تقوائی بر اساس اثری از غلامحسین ساعدی)

سریال دائی جان ناپلئون (ساخته ناصر تقوائی بر اساس رمانی از ایرج پزشکزاد)

شازده احتجاب(ساخته بهمن فرمان آرا براساس روایتی از هوشنگ گلشیری)

ناخدا خورشید(ساخته ناصر تقوائی براساس روایتی آزاد از داستان داشتن و نداشتن ارنست همینگوی)

باشو غریبه کوچک(ساخته بهرام بیضائی براساس ر وایتی محلی از اثر لیوبا ورونکوا)

سارا(ساخته داریوش مهرجوئی براساس برداشتی آزاد ازداستان هنریک ایبسن)

طوطی(ساخته زکریا هاشمی براساس داستانی از خودش)

مرگ یزدگرد(ساخته بهرام بیضائی براساس داستانی از خودش)

روز واقعه(ساخته شهرام اسدی براساس حکایتی از بهرام بیضائی)

گاو(ساخته داریوش مهرجوئی براساس بخشی از داستان عزادان بیل نوشته غلامحسین ساعدی)

خاک(ساخته مسعود کیمیائی براساس داستانی از محمود دولت آبادی)

تنگسیر (ساخته امیر نادری براساس داستانی از صادق چوبک)

شوهر آهوخانم(ساخته داود ملاپور براساس داستانی از علی محمد افغانی)

داش آکل(ساخته مسعود کیمیائی و براساس داستان بسیار کوتاهی از صادق هدایت)

البته نمونه ها بسیار زیادند اما از نظر من و بدون ترتیب، مواردی که اشاره شد در تاریخ سینمای ایران جایگاه خاصی دارند. هستندداستانها و حکایتهای قدیمی تاریخ ادبیات ایران که به فیلم برگردانده شدند اما هرگز نتوانستند حق مطلب را ادا کنند و در حداقل ممکن ، انتظار تماشاچیانی که با پشتوانه ادبیات و نقل به تماشای این فیلمها نشستند و هرگز قانع نشدند. فیلمهائی همچون لیلی و مجنون،شیرین و فرهاد،سمک عیار،امیر ارسلان نامدار ، رستم و سهراب ،بیژن و منیژه ،حسن کچل،  ... از جمله این آثار بودند. بقول بهرام بیضائی "ما ایرانیها هرگز نمیتوانیم شاهنامه را فیلم کنیم چراکه شاهنامه ، داستان نیست، خود داستان ساز است"

ذکر این نکته لازمست که اولین فیلمی که در ایران براساس یک داستان خارجی ساخته شد فیلم شرمسار ساخته دکتر اسماعیل کوشان در سال 1329 (اگر اشتباه نکرده باشم) بود. قابل توجه دوستان این فاروم که عمدتا از عشاق دوبله هستند اینکه علی کسمائی (به روایتی: پدر دوبله ایران) داستانی از والکن را تغییر داد و دکتر کوشان فیلم شرمسار را براساس داستان وی به تصویر کشید. علی کسمائی تجربه ای در تئاتر نداشت و به پشتوانه تجربه در پاورقی نویسی و ترجمه داستانهای خارجی داستانی از والکن نویسنده اسکاتلندی را به داستانی ایرانی تبدیل کرد. داستان عشق دو مرد به یک زن که البته بعد هامسعود کیمیائی در سال 1355 فیلم غزل را با پشتوانه همین روایت(اما به بشکلی دیگر) اما بر اساس داستان زخم نوشته  خورخه لوئیس بورخس و با شرکت فردین و قریبیان و بنائی ساخت.... متاسفانه و تاکید میکنم متاسفانه در بعد از انقلاب ما بغیر از ناخدا خورشید و یکی دو مورد دیگر اقتباس ادبی در تایرخ سینمای ایران نداشته ایم و این از ضعفهای سینمای فعلی ما محسوب میگردد که نمیتواند و یا نمیخواهد به ادبیات ما یا دیگران ناخنک بزند

در سینمای جهان ، من این فیلمها را موفق تر از دیگران میدانم

سرگیجه (ساخته آلفرد هیچکاک براساس داستانی از بوآلو ونارسژاک)

دکتر ژیواگو (ساخته دیوید لین براساس داستانی از پاسترناک)

هنری پنجم(ساخته لارنس الیویر و بر اساس رمانی از شکسپیر)

ربکا(ساخته آلفرد هیچکاک و براساس داستانی از دافنه دوموریه)

داشتن و نداشتن(ساخته هاوارد هاکس براساس داستانی از ارنسیت همینگوی)

پیرمرد و دریا(ساخته جان استرجس براساس داستانی از همینگوی)

مرد سوم(ساخته کارول رید براساس روایتی از گراهام گزین)

اسپارتاکوس (ساخته استنلی کوبریک براساس داستانی از هوارد فاست)

خوشه های خشم (ساخته جان فورد و بر اساس داستانی از جان اشتاین بک)

هملت(ساخته لارنس الیویر و همینطور نسخه روسی گریگوری کوزینتسف براساس داستان شکسپیر)

آشوب(ساخته آکیرا کوروساوا بر اساس برداشتی آزاد از شاه لیر  شکشپیر)

سریر خون(ساخته کوروساوا براساس روایتی آزاد از مکبث شکسپیر)

آرزوهای بزرگ (ساخته دیوید لین براساس داستانی از چارلز دیکنز)

برباد رفته (ساخته ویکتور فلمینگ برساس داستانی از مارگارت میچل)

مکانی در آفتاب(ساخته جورج استیونس براساس داستانی از تئودور درایزر)

اتوبوسی(تراموائی) بنام هوس(ساخته الیا کازان براساس نمایشنامه ای از تنسی ویلیامز)

مرگ در ونیز(ساخته لوکینو ویسکونتی براساس داستانی از توماس مان)

خانه و دنیا(ساخته ساتیا جیت رای براساس حکایتی از رابین رانات تاگور)

اوگتسو موناگاتاری،افسانه های ماه پریده رنگ پس از باران(ساخته گنجی میزوگوشی از اوئدا آکیناری)

راشومون(ساخته کوروساوا براساس داستانی پیچیده از ریونو سوکه آکوتاگاوا)

ادیپ شهریار (ساخته پیر پائولو پازولینی براساس داستان مشهور سوفوکل)

اتللو(ساخته ارسن ولز براساس رمانی از شکسپیر)

ابلوموف(ساخته نیکیتا میخالکوف براساس رمانی از ایوان گنچاروف)

دن کیشوت (ساخته کوزینتسف براساس داستانی از سروانتس)

و و و ... و بینوایان ، برادران کارامازوف ، جنایت و مکافات ، ناگهان تابستان گذشته و ... که اگر بنشینیم و بدانها فکر کنیم طوماری خواهیم ساخت هرچند کوتاه اما مثال زدنی.

بحث در مورد هریک از این فیلمها مجالی می طلبد که امیدوارم دوستان ما نگار عزیز را در این جستار تنها نگذارند

 (اگر فرصتی پیش آمد انتقاد شدید صادق چوبک را از امیر نادری در ساخت داستانش(تنگسیر) با صدای خود وی در این تاپیک خواهم گذاشت که امیر نادری را فردی میداند که با وجود جنوبی بودن حتی جنوب ایران را ،لباس مردم جنوب را و موسیقی و لهجه مردم جنوب را نمی شناسد...)

۱۳۸۹/۲/۳ صبح ۱۱:۵۴
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : بانو, Surrealist, vic_metall, رامین_جلیلوند, Classic, سروان رنو, Savezva, Negar, دزیره, ژان والژان, سم اسپید, الیشا, رزا, الیور, مگی گربه, چارلز کین, حمید هامون, آوینا, Papillon, لیزاکلبرت, نوستالژیکا, جو گیلیس, اکتورز, خانم لمپرت, BATMAN, سوفیا, هایدی, مراد بیگ, شارینگهام, ریچارد
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
سینمای کلاسیک و اقتباس های ادبی - Negar - ۱۳۸۸/۱۲/۱۲, عصر ۰۳:۵۳
RE: سینمای کلاسیک و اقتباس های ادبی - منصور - ۱۳۸۹/۲/۳ صبح ۱۱:۵۴