[-]
جعبه پيام
» <مارک واتنی> ممنونم رابرت جوردن عزیز
» <رابرت جوردن> سپاس از مارک واتنی و بتمن
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
» <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
» <مارک واتنی> خواهش می کنم بتمن عزیز
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/XI0kt
» <BATMANhttps://www.doostihaa.com/post/tag/%D8%A...kanon-2021
» <BATMANhttps://www.aparat.com/v/pFib3
» <BATMAN> با تشکر از مارک واتنی عزیز/ نسخه های سینمایی بامزی هم منتشر شدن/ بامزی تو سوئد خیلی محبوبه، از گذشته تا به امروز ازین شخصیت انیمیشن تولید میشه
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 9 رای - 4 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سینمای کلاسیک و اقتباس های ادبی
نویسنده پیام
ناخدا خورشيد آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 76
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۵/۱۳
اعتبار: 19


تشکرها : 645
( 712 تشکر در 47 ارسال )
شماره ارسال: #8
RE: سینمای کلاسیک و اقتباس های ادبی

آكيرا كوروساوا كار گردان شهير ژاپني علاقه ي خاصي به اقتباس ادبي به ويژه از آثار شكسپير داشت.

يكي از معروفترين اين آثار فيلم سرير خون است كه در سال1957 ساخته شد واقتباسي است از نمايشنامه ي مكبث اثر شكسپير(بهترين ترجمه از اين نمايش نامه را به زعم من آقاي داريوش آشوري انجام دادند كه توسط نشرآگه منتشر شده)داستان قصه ي سرداري دلاور به نام مكبث است كه سه خواهر جادو به او مي گويند به زودي حاكم اسكاتلند خواهد شد اما فرزندان بهترين دوستش بنكو پس از او پادشاهي را بر عهده خواهند گرفت مكبث در پي اين پيشگويي پادشاه اسكاتلند  و دوستش را مي كشد ودست خود را به خون بسياري آلوده مي كند.

اقتباس كوروساوا هرچند بسيار به متن اصلي وفادار است اما اثري تا مغز استخان ژاپني وبومي است (كوروساوا براي اين كار از بيش از بيست نويسنده كمك گرفته بوده است)اثري كه بهترين توصيف براي آن هولناك است.فيلم با نماهايي از قلعه اي ويرانه شروع مي شود وبيان حال سردار واشيزو كه براي دست يابي به قدرت سريري از خون به پا مي كند وبا اين جمله خاتمه مي يابد ((راه اهريمن هميشه راه تباهي است)) سپس ما به قلعه ي تار عنكبوت مي رويم جايي كه فرمانده ي بزرگ بر اثر خيانت يكي از فرماندگانش سخت نگران است اما چندي بعد خبر دار مي شود ژنرال واشيزو وژنرال ميكي دشمن را شكست داده اند واشيزو وميكي در راه بازگشت به روحي شيطاني بر مي خورند كه سرنوشت آن دو را پيش گويي مي كند ادامه ي داستان مشابه داستان شكسپير است اما تفاوت هايي كار كوروساوا را برجسته مي كند .

اول آنكه داستان هاي شكسپير حتي تلخ ترين تراژدي هايش آكنده از رنگ و بو وحتي طنز است از جمله در همين نمايشنامه ي مكبث وجود قصر ها ودر بارها وجشن هاي اشرافي ولحظات كميك  تراژدي هاي او را به قندي به زهر آلوده شبيه كرده است اما كوروساوا اين امكان را از فيلمش مي گيرد تغير مكان داستان از قصر ها به قلعه هاي سنگي وسرد وسخت تبديل صحنه ي جشن مكبث-واشيزو به ميهماني با رقصي هول انگيز و زدودن عنصر طنز تاثير گذاري فيلم را چون كاردي بران كرده است.ديگر از خواهران جادو خبري نيست بلكه روحي شيطاني داريم كه ديدنش مو بر تن راست مي كند نخست اورا در كلبه اي مي بينيم كه سرودي پيرامون بد فرجامي آدمي مي خواند وسپس اورا در آخر فيلممي بينيم  كه تبديل به چهار موجود اهريمني مي شود .حضور او هر بار با باران وقهقه هايي غريب است در ميان تل هايي از استخوان هاي مردگان. تبديل سه خواهر به يك روح شيطاني وحذف هگات خداي جادوان از فيلم انسجام خاصي به آن بخشيده است.

در تمام صحنه هاي داخلي ما شاهد كمترين دكوري هستيم اين نكته كه مي توانست به ضعف هنري فيلم تبديل شود تاثيري مضاعف بر رعب وهراس ناشي از ديدن فيلم مي گذارد هر صحنه به برهنگي دخمه هاي گوتيك  و استخوانهاي مردگان است وقهرماناني كه گويا نه در قصر وقلعه بلكه در ميان گور ها سكني گزيده اند.

صحنه ي جشني كه واشيزو به دليل پيروزي هايش گرفته با حضور روح ژنرال ميكي كه به دستور واشيزو كشته شده برايش تبديل به كابوس مي شود .كوروساوا در اين صحنه به خوبي نشان مي دهد چه گونه بدون جلوه هاي ويژه وتنها با پيش وپس كردن دوربين وچند حقه ي سينمايي صحنه اي را مي توان به وجود آورد كه چون پتك بر سر مخاطب فرود آيد .

در اين ميان اما از همه دهشت انگيز تر زن ژنرال واشيزو است .زني اغواگر با صورتي سنگي وبي حالت كه مسبب اصلي جنايت ها اوست .كوروساوا از دو پيشگويي در باره ي مرگ مكبث يكي را بر مي گزيند وديگري را فرو مي گذارد((مكبث هر گز روي شكست نخواهد ديد مگر آنكه جنگل بزرگ برنام از فراز تپه ي دانستين روي بدو آرد)) اين پيشگويي در مورد ژنرال واشيزو محقق مي شود اما كوروساوا از پيش گويي ديگر در مي گذرد((هيچ كس كه از زهدان زن زاده شده باشد مكبث را آسيبي نتواند رساند)) هرچند با اين كار يكي از زيباترين غافلگيري هاي شكسپير را كنار مي گذارد اما در عوض براي مرگ قهرمان(ضد قهرمان؟)داستان پاياني تدارك مي بيند كه در خاطره ي هر سينما دوستي باقي مانده است صحنه ي مرگ ژنرال در ميان تير هايي كه به سوي او پرتاب مي شود وتيري كه در نهايت بر گردنش مي نشيند .فيلم با اين جمله به پايان مي رسد

                                   ((راه اهريمن هميشه راه تباهي است))


در آن زمان که خرد را سودی نیست ،خردمندی دردمندی ست.سوفوکل
۱۳۹۰/۱۰/۶ عصر ۰۳:۳۶
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : حمید هامون, بانو, ژان والژان, پاشنه طلا, الیشا, رزا, دزیره, آوینا, مگی گربه, علی بی غم, دنی براسکو, زرد ابری, هایدی, شارینگهام
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
سینمای کلاسیک و اقتباس های ادبی - Negar - ۱۳۸۸/۱۲/۱۲, عصر ۰۳:۵۳
RE: سینمای کلاسیک و اقتباس های ادبی - ناخدا خورشيد - ۱۳۹۰/۱۰/۶ عصر ۰۳:۳۶